اردیبهشت سالروز شكست نظامی امریكا در طبس
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«اَلَمْ تَرَ كَیفَ فَعلَ رَبّكَ بِاَصحابِ الْفیل، اَلم یَجعلْ كَیدهُمْ فی تَضلیلٍ و أرْسَلَ عَلیهمْ طیراً اَبابیلَ، تَرمیهمْ بِحجارةٍ مِنْ سِجیلٍ فَجعلهُمْ كَعصْفٍ مَأْكولٍ.»(1)
آیا ندیدی كه پروردگارت با صاحبان فیل چه كرد؟ آیا كید و تدبیری كه برای خرابی كعبه اندیشیدند خراب نكرد؟ و بر هلاك آنها مرغان ابابیل را فرستاد تا آن سپاه را به سنگ های سجیل (دوزخی) سنگباران كردند و تنشان را چون برگ های خرد شده گردانید.
مقدمه
به راستی كه انقلاب اسلامی گستره ی شگرفی از تاریخ است كه در بستر آن سنّت های الهی با اعجازی خاص تجلی می یابند و قانون های تاریخی در آن عرصه، نمود و نمایش می یابند؛ تا همگان به چشم دل دریابند كه:
«هرگز برای سنت خداوندی تبدیل و تغییری نیست.»
عبرت گرفتن از تاریخ كه در قرآن به آن توصیه و تأكید شده است یك ضرورت است؛ اما این امر در ذهن تحلیل گران غرب كه قدرت را، محور حركات سیاسی خویش قرار داده اند و در محاسبات خویش توازن اسباب مادی را در پدیده های هستی اصل می دانند نمی گنجد. تاریخ عرصه ی پیروزی حق بر باطل است. به مصداق آیه «وَ مَكرُوا مكْراً و مَكَرْنا مكراوهُمْ لا یَشْعرونَ»(2) تمامی كیدهاو فریب ها به سوی خود آنان بر می گردد. چرا كه همه ی جریانات به طرفی واحد كه جهت حق است حركت می كند، عدم درك حقانیت حق مثل سرنوشت یاران فیل است كه به سنگ های سجیل گرفتار آمدند و چونان برگ های خرد شده بر زمین افتادند.
قرآن هدف از بیان سرگذشت پیشینیان را این می داند كه نتایج آنها مورد تفكرو جمع بندی قرار گیرد (فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعلَّهُمْ یَتفكَّرونَ)(3). لذا واقعه طبس می تواند عظمت الهی و امدادهای غیبی را برای مردم آشكار كند. ماجرای طبس یكی از رسواترین و افتضاح ترین توطئه های شكست امپریالیسم امریكا علیه انقلاب اسلامی ایران است. بدون شك ماجرایی كه در طبس به وقوع پیوست و با شكست مزدوران امریكایی مواجه شد، یكی از معجزات بزرگ قرن به حساب می آید؛ زیرا شیطان بزرگ امریكا با تمامی توان و با سود بردن از دقیق ترین و پیچیده ترین امكانات نظامی و با تدارك همه جانبه و هماهنگی كلیه ی عوامل داخلی و خارجی به بهانه ی آزادی جاسوسان خود در ایران، و در حقیقت نابود ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران، تهاجم خود را آغاز كرد
سران كاخ سفید و مقامات پنتاگون از موفقیت این عملیات كمال اطمینان را داشتند، و به زعم باطل خود هیچ عامل و نیرویی را در شكست عملیات خود دخیل نمی دانستند؛ اما از آنجایی كه خداوند همواره حافظ این ملت و انقلاب بوده است، در طبس نیز امدادهای غیبی او عینیت یافت تا بار دیگر ثابت شود كه اراده ی الهی بر هر چیزی تعلق بگیرد، شدنی است.
انگیزه ها و زمینه های تجاوز امریكا:
1- پس از انقلاب دوم (فتح لانه ی جاسوسی) و شكست توطئه های مزورانه ی امریكا در نفوذ به صف استوار انقلاب اسلامی و نهایتاً مسخ آن از درون و افشاء دست های خیانت بار همكار با شیطان بزرگ و به اسارت گرفتن آنها، تهدیدات نظامی و تحریم اقتصادی از ابتدایی ترین اقدامات جهت غلبه بر این پیروزی بزرگ و شكست دادن این نصر الهی بود. تمام هم كیشان شیطان بزرگ در این توطئه ها با امریكا همدلی و همكاری داشتند.
تبلیغات به منظور اجرای این دو توطئه، نخست بر روی مداخله ی نظامی تمركز یافت و چون نتیجه ای گرفته نشد، به تشدید تبلیغات بر سر مسأله ی تحریم اقتصادی و بسط آن توسط سایر كشورهای هم پیمان پرداخت و این، به دو علت بود:
اول آن كه آخرین حیلت دشمن بود، دوم انحراف اذهان و افكار عمومی از احتمال حمله ی نظامی. تا این كه زمینه ی ذهنی مردم از مسأله منحرف و دشمن خارجی فراموش شود و توجهات به مشكلات داخلی و مسائل اقتصادی معطوف شود.
2- از اهم زمینه هایی كه موجبات این تهاجم را فراهم ساخت، می توان شكست كوشش های دیپلماتیك و طرح های امریكا جهت آزادسازی جاسوسان خود را نام برد (مأموریت افرادی چون رمزی كلارك، هانس، حبیب شطی، بنی صدر و قطب زاده).
3- در خلال تلاش های دشمن، عوامل و ایادی امریكا، یعنی گروهك های چپ و راست و منافق، این بار نیز به خاطر حفظ سنگر دانشگاه و مخالفت با تعطیل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگی، با راه انداختن هیاهوی بسیار به جنگ و جدال، خونریزی و سنگربندی مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند كه گویی این بخش نیز جزیی از طرح كلی تجاوز نظامی بوده است.
4- آتش افروزی های رژیم بعث عراق در مرزهای خود با ایران و غائله كردستان، شگفتی ماجرای تجاوز وقتی روشن می شود كه بدانیم نیروهای امریكایی در رابطه با چنین مأموریتی متجاوز از 5 ماه در صحراهای آریزونا (جایی كه تقریباً شرایط كویر ایران را داراست) تعلیمات پیچیده و فشرده ای را آموزش دیده و تمرینات سختی را نیز كماندوهای مأمور طی كرده و با استفاده پیچیده ترین فنون نظامی و برخورداری از تسلیحات نظامی مدرن و بودجه نامحدود برای این عملیات آماده شده بودند.
سازمان هواشناسی امریكا وضع جوی ایران بخصوص منطقه ی فرود در صحرای طبس، را كاملاً مورد پیش بینی علمی قرار داده بود و به علت این كه هوای آن شب مهتابی بود، ورود هر نوع هوایِ غیر مطلوب و وقوع طوفان بعید به نظر می رسید.
شرح ماجرا
تسخیر لانه ی جاسوسی امریكا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و به اسارت گرفتن 53 نفر امریكایی در 13 آبان كه به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) انقلاب دوم نامیده شد، یكی از بزرگ ترین اقداماتی بود كه پس از پیروزی انقلاب علیه امریكا انجام پذیرفت.
مهم ترین نتیجه ی این اقدامِ انقلابی و شجاعانه این بود كه تمام محرومان و مستضعفان سراسر جهان كه جرأت نفس كشیدن نداشتند و خیال نمی كردند كه می شود با امریكا درافتاد، جرأت پیدا كردند علیه منافع استكباری و ضد انسانی شیطان بزرگ بپا خیزند. گویاترین تعبیر در این باره فرمایش حضرت امام (ره) است كه فرمودند:
«عمده این است كه این خوف هایی كه این ها ایجاد كردند در دل ملت ها، این شكسته شود... ارزش این عمل این است كه شكسته شد آن بت بزرگی كه برای ملت ها تراشیده بودند.»
از آنجایی كه این عمل شجاعانه و بزرگ حیثیت ابرقدرتی امریكا را زیر سؤال برد، و ابهت این بت بزرگ شكسته شد، سردمداران كاخ سفید بلافاصله پس از اطلاع از تسخیر لانه ی جاسوسی، به موازات كوشش های دیپلماتیك، مسأله ی طرح تجاوز نظامی را در دستور كار خود قرار دادند. برژینسكی كه در آن زمان مشاور امنیت ملی جیمی كارتر رییس جمهور وقت امریكا بود، در این باره گفته است:
«اگر چه از ابتدای گروگان گیریِ افرادمان، تا اتخاذ تصمیم نهایی برای نجات آنها، حدود پنج ماه به طول انجامید، اما برنامه ریزی جهت انجام یك عملیات نجات، به زودی پس از ماجرا آغاز شد . درست 2 روز بعد از واقعه، مرحله ی اول عملیات با تلفنی كه من به هارولد براون وزیر دفاع كردم، شروع گردید. من از او خواستم كه به رییس ستاد مشترك ارتش دستور دهد تا یك برنامه جهت عملیات نجات طرح ریزی كند.»
در راستای پیاده شدن دستور یاد شده، یك ماه پس از فتح لانه جاسوسی، نود نفر از كماندوهای امریكایی به ایالت آریزونای امریكا اعزام شدند تا آخرین مرحله ی تمرین و آموزش خود را تحت شرایط موقعیت مشابه ایران بگذرانند. از سوی دیگر گروه های ویژه ی سری كه برای پشتیبانی و تدارك وسایل تكمیلیِ طرح، در نظر گرفته شده بودند، مخفیانه وارد ایران شدند و با گروهك های ضد انقلاب تماس گرفتند.
نظامیان آموزش دیده امریكایی، در اواخر آذرماه 1358 عازم كشور مصر شدند و در پایگاهی در نزدیكی قاهره استقرار یافتند.
برژیسنكی می گوید:
«روز اول آوریل (22 فروردین) جیمی كارتر از من خواستارتشكیل جلسه ی اضطراری شورای امنیت ملی شد وگفت كه به نظر وی زمان اقدام فرا رسیده است.»
كارتر جلسه یاد شده را با این سخنان آغاز كرد:
«به نظرم امكان خلاصی گروگان ها بسیار بعید به نظر می رسد و ما بایستی حاكمیت خود را اعمال كنیم و حالا وقت آن است كه عمل مناسب انجام پذیرد و جدول زمانی آن هم تهیه شود.»
و ادامه داد:
«ما باید برای آزادی گروگان ها وارد عمل شویم و عملیات در اولین فرصت ممكن باید آغاز شود.»
رییس ستاد مشترك ارتش ژنرال جونز، تاریخ 4 اردیبهشت را مناسب ترین زمان شروع عملیات اعلام كرد.
بدین ترتیب غروب روز پنج شنبه 4 اردیبهشت 1359 تعداد شش فروند هواپیمای 130-Cامریكایی، نود نفر كماندوی این عملیات را كه امریكایی ها نام آن را «نور سبز» یا «دلتا» انتخاب كرده بودند، از قاهره به ناو هواپیمابر نیمیتز NIMITZ در دریای عمان و نزدیك آب های ایران منتقل كردند.
نیمه شب پنجشنبه 4 اردیبهشت هواپیماهای مذكور و هشت فروند هلی كوپتر نفربر از عرشه ی ناو هواپیما برNIMITZبرخاستند و با پرواز در ارتفاع كم، راهی ایران شدند.
طبق نقشه هواپیماها و هلی كوپترها باید در فرودگاه شماره ی 1 واقع در صحرای طبس فرود آیند، سپس هلی كوپترها، كوماندوها را به اطراف تهران منتقل كنند تا از آنجا با كامیون ها و خودروهایی كه از قبل توسط عمال داخلی و نفوذی امریكا آماده شده بود، به اطراف جاسوسخانه (ساختمان سفارت سابق امریكا) انتقال یابند.
پس از ورود به حریم ایران اسلامی، یكی از هلی كوپترها در 120 كیلومتری شهر راور كرمان دچار نقص فنی شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این هلی كوپتر به هلی كوپتر دیگری منتقل شدند كه پس از طی مسافتی دستگاه هیدرولیك این هلی كوپتر نیز از كار افتاد، اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.
در هر صورت، شش فروند هواپیمای 130-Cو شش فروند هلی كوپتر در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریكی شب فرود آمدند. یكی دیگر از هلی كوپترها در حال سوخت گیری برای اجرای مرحله ی بعدی عملیات، دچار نقص فنی شد. با از كار افتادن این هلی كوپتر، تمام برنامه های امریكایی ها به هم خورد زیرا با محاسباتی كه انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به شش فروند هلی كوپتر نیاز داشتند. موقعیت به ناو نیمیتز و از آنجا به كاخ سفید گزارش شد و از رییس جمهور كسب تكلیف شد. كارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینی را صادر كرد؛ اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهی گرفتار شد. آن هنگام كه امریكایی ها قصد بازگشت كردند، توفانی از شن برخاست، هواپیماها و هلی كوپترهای امریكایی، در حال برخاستن از زمین دچار مشكل شدند. یك هواپیما و یك فروند هلی كوپتر با هم برخورد كردند و هر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه، هشت تن از امر یكایی ها در آتش عذاب الهی سوختند و بقیه ی پرنده های جنگی نیز از خاك ایران اسلامی فرار كردند
برژینسكی حالت كارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینی و آتش گرفتن هواپیما و هلی كوپتر امریكایی چنین توصیف كرده است:
«وی سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روی میز گذاشت. من فوق العاده دلم برای وی سوخت! همین طور برای كشورم! ساعت 5:15 (پنج و پانزده دقیقه) بود كه كارتر خبر دیگری مبنی بر برخورد یك هلی كوپتر با یك هواپیمای 130-Cو آتش گرفتن آنها از ژنرال جونز دریافت كرد.این برخورد همراه با تلفات جانی بوده است. كارتر با شنیدن این خبر به مانند مار زخمی به خود پیچید و آثار درد و نگرانی بر تمامی صورت او آشكار شد.»
صدور دستور بمباران هلی كوپترهای به جا مانده توسط بنی صدر
پس از فرار امریكایی ها و صدور اعلامیه توسط كاخ سفید مبنی بر شكست عملیات و این كه اسنادی سری و مهمی در درون هلی كوپترها به جای مانده است. به دستور مستقیم بنی صدر كه در آن زمان سمت فرماندهی كل قوا را داشت، هلی كوپترهای به جا مانده بمباران شدند و اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران یزد كه از هلی كوپترها حفاظت می كرد، به شهادت رسید.
بهانه ی بنی صدر برای انهدام هلی كوپترها این بود كه امریكایی های جامانده، فرصت مجدد استفاده از آنها را به دست نیاورند! در حالی كه حتی اگر چنین احتمالی می رفت، باز كردن وسایل و قطعات حساس پروازی كافی بود كه آنها را از پرواز باز دارد.
از بین بردن اسناد و مدارك مربوط به ادامه ی طرح و برنامه های امریكایی ها پس از انجام مرحله ی اول عملیات و هم چنین اسامی عوامل مزدور داخلی و جاسوسانی كه می بایست طی این عملیات با امریكایی ها همكاری كنند، خود امری مهم و قابل بررسی است.
نكات برجسته ی دیگر درباره ی حمله نظامی امریكا
نكات مهم دیگری كه از مطالعه ی اسناد و مدارك به دست آمده و گزارش ها و مقالات نوشته شده حاصل شده است، به شرح زیر می باشد:
1- امریكا در واقعه ی طبس از آخرین امكانات نظامی و فنون جنگی استفاده، و از طرف كنگره امریكا بودجه هنگفتی برای اجرای این عملیات در نظر گرفته شده بود.
2- هلی كوپترهایی كه برای آزادی جاسوسان امریكایی در نظر گرفته شده بود، از بهترین نوع هلی كوپترها و از آخرین مدل آنها بود. بنابراین، مسأله ی از كار افتادن آنها در جریان عملیات كاملاً غیر مترقبه بوده است.
3- شبی كه عملیات در آن به وقوع پیوست مهتابی بود و معمولاً در این شب ها از توفان و بادهای تند خبری نیست و افزون بر این، بر اساس پیش بینی های علمی اداره ی هواشناسی امریكا، در شب عملیات، هوای كویر توفانی نبوده است!
4- بر اساس ارزیابی كارشناسان، احتمال پیروزی عملیات از نود درصد به بالا پیش بینی شده بود.
5- تهیه كننده وسایل نقلیه ای كه می بایست امریكایی ها را از اطراف تهران به لانه ی جاسوسی جابه جا كند، یك مزدور به نام علی اسلامی وابسته به حزب منحله ی خلق مسلمان بوده است.
6- كشورهای مصر، عربستان سعودی، تركیه، عمان و پاكستان در طی این عملیات امكانات خود را در اختیار امریكا قرار داده بودند.
7- با توجه به حساسیت دولت اتحاد جماهیر شوروی (سابق) در باره ی تحركات امریكایی ها در منطقه و زیر نظر داشتن دائم آنها، بدون شك این عملیات با توافق وهماهنگی آنها انجام شده بود.
8- جهت فرود اضطراری هلی كوپترها وهواپیماهای 130-C، چهارده منطقه در تهران و حوالی آن، در نظر گرفته شده بود.
9- در شب حادثه ی طبس، چراغ های ورزشگاه شهید شیرودی روشن بوده است.
10- علی اسلامی تهیه كننده ی اصلی كامیون ها جهت حمل امریكایی ها به تهران، قبل از اشغال لانه ی جاسوسی در رابطه با به راه اندازی تظاهرات علیه امام(ره) و انقلاب اسلامی با سفارت امریكا همكاری نزدیكی داشته است.
11- مزدوران رژیم صهیونیستی در این جریان نقش بسیار فعالی داشته اند. به طوری كه از تجربیات طراحان نقشه ی حمله به فرودگاه انتبه در اوگاندا از جمله شیمون پرز، استفاده فراوانی شده بود.
به هر حال آنچه در طبس واقع شد، بدون شك مصداقی دیگر از سوره ی مباركه فیل بود و پنجم اردیبهشت 1359 عام الفیل دیگر و كارتر مظهر استكبار جهانی ابرهه ای دیگر بود و عنایت، لطف و مرحمت خداوندی مثل همه ی زمان های تاریخ بر مؤمنان رخ نمود. آنچه گذشت نه تنها یك واقعه ی ساده و زودگذر و فراموش شدنی نبود، بلكه تمثیلی و ذكری است همیشگی و ماندنی برای كسانی كه با چشم دل خویش جز آنچه هست می بینند و تذكر دیگری است بر اثبات قدرت فائقه و تامه ی الهی و بر وهن و سستی كید و مكر دشمنان خدا.