بزرگان شیعه به مسأله امامت اهمیت زیادی دادهاند، زیرا که امامت از نظر آنها یکی از اصول اسلام است. این بزرگان همواره از امام حاضر، درباره امام بعدی سؤال میکردند تا پس از وی به او مراجعه کنند و به ولایت و اطاعت تسلیم شوند. گروهی از فرزانگان و افراد موثق اسلامی، احادیثی درباره امامت امام هادی علیهالسلام از پدرش امام جواد علیهالسلام به شرح ذیل نقل کردهاند:
1- اسماعیل بن مهران
اسماعیل بن مهران، در نخستین سفرش موقعی که وارد بغداد شد، به خدمت امام جواد علیهالسلام شتافت و عرض کرد: «فدایت شوم، من در این حال بر شما بیمناکم، پس از شما چه کسی عهدهدار امامت است؟» امام علیهالسلام با لبخندی شیرین رو به وی کرد و فرمود: «در این سال، آن پیشامدی که تو تصور کردهای اتفاق نخواهد افتاد.» [1] . امام علیهالسلام با این سخن آن ترسی را که اسماعیل، از سوء نیتی که خلیفه عباسی درباره امام داشت، برطرف کرد. و چون معتصم امام علیهالسلام را احضار کرد، دوباره اسماعیل خواست امام پس از آن بزرگوار را بشناسد این بود که پرسید: «شما تشریف میبرید، پس امام بعد از شما کیست؟...»
این مرتبه امام علیهالسلام گریه کرد، و از سفر خود بیمناک بود، و احساس میکرد که دوباره به مدینه برنمیگردد، از این رو امام پس از خود - یعنی فرزندش امام هادی علیهالسلام - را تعیین کرد و فرمود: «اکنون که بیم جان من میرود، امر امامت پس از من بر عهده پسرم علی است...» [2] . پیشگویی امام به حقیقت پیوست و معتصم عباسی، امام علیهالسلام را در اوان جوانی و نشاط زندگی، مخفیانه کشت.
2- خیرانی
از جمله راویان حدیث بر امامت امام هادی علیهالسلام، یکی از خیرانی است که از پدرش امام جواد علیهالسلام روایت کرده که ما حدیث او را در بحثهای آینده نقل خواهیم کرد.
3- صقر بن ابیدلف
صقر بن ابیدلف از امام جواد علیهالسلام حدیثی را بر امامت امام هادی علیهالسلام نقل کرده، میگوید: از ابوجعفر محمد بن علی الرضا علیهالسلام، شنیدم که میفرمود: «امام پس از من، پسرم علی است، فرمان او فرمان من، سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت من است و پس از وی امامت از آن فرزندش حسن است.» [3] .
4- یکی از شیعیان
امام جواد علیهالسلام موقعی که عازم بغداد بود، بصراحت به یکی از شیعیانش امامت فرزندش هادی علیهالسلام را بیان کرد و فرمود: «من میروم و امر امامت به پسرم علی محول است و او همان سمتی را پس از من نسبت به شما دارد که من پس از پدرم بر شما داشتم.» [4] .
امام جواد علیهالسلام در این حدیث بر ضرورت اطاعت از فرزندش تأکید فرموده و همان حقی را برای او نسبت به شیعیان قائل شده که عین همان را خود پس از پدر بزرگوارش داشته است.
5- احمد بن ابیخالد
احمد بن ابیخالد نصی را از امام جواد علیهالسلام بر امامت فرزندش نقل کرده و میگوید که ابوجعفر علیهالسلام پسرش امام هادی را وصی خود قرار داد. ما فرازهای این وصیت را در مباحث آینده نقل میکنیم. [5] . شایان ذکر است که شیعه معتقد است که تعیین امام برخاسته از عواطف و تمایلات نفسانی نیست، بلکه امر امامت به دست خدای تعالی است و اوست که امام را برمیگزیند و تعیین میکند و پیامبر - صلی الله علیه و آله - فرمان خدا را ابلاغ میکند. و پیامبر (صلی الله علیه و آله) اعلان فرموده است که جانشینانش دوازده تن میباشند و نصوص فراوانی در این باره به تواتر رسیده است [6] ، و امام هادی علیهالسلام یکی از آن دوازده تن میباشد.
پی نوشت ها:
[1] حیاة الامام محمد الجواد: ص 70.
[2] ارشاد: ص 369 و اصول کافی: 1 / 323.
[3] بحارالانوار: 13 / 127، اکمال الدین صدوق.
[4] اعیان الشیعه: 4 / ق 2 / 256.
[5] اصول کافی.
[6] صحیح مسلم، کتاب الامارة مسند امام احمد بن حنبل: 5 / 89 صحیح بخاری: ص 164.