در زمان خلافت عثمان پیرمردی دختری را به همسری گرفت پس از مدتی دختر آبستن گردید، پیرمرد حمل را انکار میکرد، ماجرا را به نزد عثمان بردند ولی حکم مسأله بر عثمان مشتبه گردید و از دختر پرسید؛ آیا او هنوز دوشیزه است، دختر به این مطلب اقرار نمود. عثمان دستور داد وی را حد زنند.
امیرالمومنین علیهالسلام این را شنید، پس به عثمان فرمود: شاید موقعی که پیرمرد آمیزش نموده رحم زن نطفه را جذب کرده و آبستن شده است، بدون اینکه منجر به افتضاض شود مرد تصدیق کرد و گفت: آری، من همیشه نطفهام را در ابتدای رحم ریختهام، بدون اینکه افتضاض حاصل شود.امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: حمل از همین پیرمرد است و باید در سزای انکاری که کرده عقوبتی تادیبانه شود. و عثمان نیز طبق داوری آن حضرت حکم کرد. [1] .
دختری را که به زنا متهم بود نزد امیرالمومنین علیهالسلام آوردند، آن حضرت به چند زن دستور داد دختر را معاینه کنند. آنان پس از رسیدگی گفتند: وی باکره است.
امام علیهالسلام فرمود: من هرگز بر دختر باکره حد زنا جاری نمیکنم. و آن حضرت گواهی زنان را در مثل چنین مواردی کافی میدانست. [2] .
پی نوشت ها:
[1] ارشاد، مفید، ص 112.
[2] فروع کافی، کتاب الشهادات، باب النوادر، حدیث 10.