محمد بن فرج رخجی میگوید: امام هادی علیهالسلام نامهای به این مضمون برایم نوشت که: «کارهایت را جمع و جور کن و آماده سفر باش.» پس من کارهایم را جمع و جور کردم ولی نفهمیدم منظور حضرت چیست، تا اینکه فرستادهی خلیفه آمد و مرا در بند کرد و به مصر برد و تمام دارائی مرا ضبط نمود. هشت سال در زندان ماندم. بعد در همان زندان نامهای از طرف امام هادی علیهالسلام به دستم رسید که: «در جانب غربی (یعنی در بغداد) منزل نکن.» من با خود گفتم: «امام هادی علیهالسلام این گونه به من مینویسد، در حالی که من در زندان هستم و این چیز عجیبی است.» چند روز نگذشته بود که مرا آزاد کردند و بندهایم را باز نمودند. پس وقتی که به عراق برگشتم، بخاطر فرمایش امام هادی علیهالسلام در بغداد توقف ننمودم و به سامرا رفتم. نامهای به امام هادی علیهالسلام نوشتم و درخواست کردم که دعا کند تا خداوند املاک مرا به من برگرداند. حضرت در پاسخ نوشت: «بزودی املاکت به تو برمیگردد و اگر هم بر نمیگشت، ضرری به تو نمیرساند» پس املاک مرا به من باز گرداندند. (بعد از مدت کمی، محمد بن فرج از دنیا رفت و معنی این جملهی امام که: «اگر هم برنمیگشت ضرری به تو نمیرساند» معلوم شد.