ابوهاشم جعفری میگوید: روزی که یحیی پسر امام علی النقی علیهالسلام از دنیا رفت بدیدن آن حضرت رفتم. وقتی نگاهم به ابومحمد (امام حسن عسکری علیهالسلام ) افتاد در خاطرم گذشت که قصهی یحیی و ابومحمد در این وقت دقیقا مانند قصه امام موسی کاظم علیهالسلام و اسماعیل پسر امام جعفر صادق علیهالسلام است که بعضی اسماعیل را امام میدانستند و حق تعالی اسماعیل را پیش از امام جعفر صادق علیهالسلام از دنیا برد تا امامت به امام موسی کاظم علیهالسلام تعلق گیرد. در این فکر بودم که امام علیهالسلام ملتفت به من شد و فرمود: «بلی ای اباهاشم! حق تعالی در حق ابومحمد بعد از برادرش چیزی را ظاهر ساخته که کسی را علم به آن نبوده چنانچه در جدم امام موسی علیهالسلام بعد از فوت اسماعیل ظاهر ساخته بود و این امر چنان است که در خاطر تو میگذرد اگرچه بعضی گمراهان خوششان نمیآید. ابومحمد بعد از من امام و راهنماست و نزد اوست علمی که خلق به آن محتاج میباشند و اسباب و علامات امامت با او است.» پس من آن حضرت را دعا کردم و امام خود را شناختم. [1] .
پی نوشت ها:
[1] کشف الغمه.