از نشانههاي ظهور «کسوف در نيمه ماه رمضان» و «خسوف در آخر يا اوّل همان ماه» است. «کسوف در روزهاي نخست و روزهاي آخر ماه و «خسوف» در روزهاي مياني ماه طبيعي و عادي است؛ ولي خورشيد گرفتگي در وسط ماه يا ماه گرفتگي در اوايل و يا آخر آن، ظاهراً امري غير عادي است و رؤيت آن امکان ندارد.
امام باقرعليه السلام فرموده است: «دو نشانه پيش از قيام قائم پديد خواهد آمد: يکي گرفتن خورشيد در نيمه ماه رمضان و ديگر گرفتن ماه در آخر آن».
مردي به امامعليه السلام عرض کرد: «اي پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟!»
حضرت فرمود: «[آري] من آنچه را گفتم داناتر به آن هستم. اينها دو نشانهاند که واقع شدن آنها، از زمان هبوط آدمعليه السلام سابقه ندارد». [1] .
فلسفه اين نشانه غير عادي - همانند برخي نشانههاي ديگر - ميتواند بيدار شدن مردم از خواب غفلت و يقين به امر ظهور باشد. به عبارت ديگر، خداوند در آستانه ظهور، براي اقامه حجّت بر مردم و مطمئن ساختن ياران حضرت مهديعليه السلام به ظهور آن حضرت، چنين پديدههايي را بر خلاف معمول و به گونه معجزه، محقق ميسازد.
برخي بر اين باورند! خسوف و کسوف، به گونه ياد شده، در چهارچوب حوادث طبيعي و عادي نيز قابل بررسي و تبيين است و براي آن، احتمالها و توجيههايي ذکر کردهاند. البته نيازي به اين توجيهها نيست؛ زيرا هيچ اشکالي ندارد که پديدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، چون در جهت اقامه حجّت و تقويت حق و هدايت مردم است و با قانون معجزه ناسازگاري ندارد.
به علاوه اين نشانه از نشانههاي حتمي ظهور نيست و در روايات، به ناگزير بودن آن اشاره نشده است؛ از اين رو نميتوان خسوف و کسوف غيرعادي را از نشانههاي قطعي و مسلم ظهور به حساب آورد. [2] .
پی نوشت ها:
[1] الکافي، ج 8، ص 22، ح 258؛ الغيبة، ص 390، ح 45؛ مفيد، الارشاد، ص 497.
[2] چشم به راه مهديعليه السلام، ص 300.