0

اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

 
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

السلام ای دختر شاه نجف             السلام ای صابر صحرای طف


السلام ای چادر زهرا به سر           السلام ای نور خورشید و قمر

 


السلام ای مقتدای عالمین              السلام ای خواهر خوب حسین

 


السلام ای بانوی ماتم زده              صبر تو صبر جهان بر هم زده

 


السلام ای تار و پود فاطمه              دختر صورت کبود فاطمه

 


السلام ای مظهر شور و شعور         پای تا سر عشق سر تا پا حضور

 


السلام ای کربلا در کربلا                ای به ایمان برادر مبتلا

 


السلام ای خطبه خوان شهر شام     خواب را کردی به بدخواهان حرام

 


السلام ای چشم زیبا بین عشق      زینب کبری و زهرای دمشق

شنبه 30 فروردین 1393  6:56 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی

 

دل كنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی

 

می خواستم به پات سرم را فدا كنم

 

اما به خواهر تو ندادند مهلتی

 

كی گفته قطعه قطعه شدن درد آور است؟

 

مُردن به عشق تو كه ندارد مشقتی

 

بهتر نبود جای تو من كشته می شدم؟

 

بی تو چگونه صبر كنم.... با چه طاقتی؟

 

از بس برای زخم لبت گریه كرده‌ایم

 

چشمی ندیده‌ام كه ندیده جراحتی

 

تو رفتی و غرور حریمت شكسته شد

 

هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی

 

آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن

 

دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی

 

این بچه ها تمامی شان لطمه خورده‌اند

 

با من ولی به شكوه نكردند صحبتی

 

غصه نخور حقیر نشد خواهرت حسین

 

از فتح شام آمده‌ام با چه هیبتی

 

شرمنده‌ام رقیۀ تو در خرابه ماند

 

لطفی كن و سراغ نگیر از امانتی

 

عباس اگر نبود اسارت چه سخت بود

 

ممنونم از حمایت آن چشم غیرتی

شنبه 30 فروردین 1393  6:57 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

از زبان حضرت زینب(س) به امام حسین(ع):

حالا كه غیر از چشم های تر نداری

تنهای تنها ماندی و یاور نداری

بگذار تا زینب لباس رزم پوشد

تا كه نگوید دشمنت لشگر نداری

من آب می آرم برای اهل خیمه

دیگر نگو آقا كه آب آور نداری

بگذار لخته خون ز لب هایت بگیرم

آخر مگر ای نازنین خواهر نداری

تعبیر كن خواب مرا ای یوسف من

حالا كه غیر از چشم های تر نداری

می آیم امشب بهر دیدارت به گودال

هر چند دیر است و دیگر سر نداری 

شنبه 30 فروردین 1393  6:57 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

" از زبان حضرت زینب خطاب به امام حسین(ع)":

قرآن بخوان از روي نيزه دلبرانه

ياسين و الرحمان بخوان پيغمبرانه

 

قرآن بخوان تا خون سرخت پا بگيرد

همچون درخت روشني در هر کرانه

 

بايد بلرزاني وجود کوفيان را

قرآن بخوان با آن شکوه حيدرانه

 

خورشيد زينب شام را هم زير و رو کن

قرآن بخوان با لهجه اي روشنگرانه

 

کوثر بخوان تا رود رود اينجا ببارم

در حسرت پلک کبودت خواهرانه

 

قرآن بخوان شايد که اين چشمان هرزه

خيره نگردد سوي ما خيره سرانه

 

اما چه تکريمي شد از لب هاي قاري

تشت طلا و بوسه هاي خيزرانه

 

گل داده از اعجاز لب هاي تو امشب

اين چوب خشک اما چرا نيلوفرانه

 

در حسرت لب هاي خشکت آب مي‌شد

ريحانه ات با التماسي دخترانه

 

آن شب که مي‌بوسيد چشمت را سه ساله

خم شد ز داغت نيزه هم ناباورانه

 

از داغ تو قلب تنور آتش گرفته

تا صبح با غمناله هايي مادرانه

 

شنبه 30 فروردین 1393  6:58 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

از زبان حضرت زینب:

در صحنه با شکوه عاشورایی

در بارش تیغ و غربت و تنهایی

با قافله ای که رنج با خود می برد

والله ندیده ام به جر زیبایی!

شنبه 30 فروردین 1393  6:58 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

بیابانی سراسر نیزه و تو...

دلم می رفت با هر نیزه و تو...

سفر کردیم با هم عمه زینب!

من و داغ و سر بر نیزه و تو...

شنبه 30 فروردین 1393  6:58 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

هر چند پاي بي رمق او توان نداشت

هر چند بين قافله جانش امان نداشت

 

بار امانتي که به منزل رسانده است

چيزي کم از رسالت پيغمبران نداشت

 

جز گيسوان غرق به خون روي نيزه ها

در آتش بلا به سرش سايه بان نداشت

 

آيا به جز حوالي گودال، ساربان

راهي براي رفتن اين کاروان نداشت؟

 

يک شهر چشم خيره به ... بگذار بگذريم

شهري که از مروّت و غيرت نشان نداشت

 

آري هزار داغ و مصيبت کشيده بود

اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت

 

ديگر لب مقدس قرآن کربلا

جايي براي بوسه‌ی آن خيزران نداشت!

شنبه 30 فروردین 1393  6:59 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

چشمش گریست دشت به آتش  کشیده را
بی تـاب گشت ســـــرخی حلـــق بریده را

آرام بر لبــــان عطشـــناک بوســـــــه زد
در بر  گرفـت قامـــــــت در  خون تپیــــده را

زینب ! عمود خیـــمه عالم شکسته شد
وقتی که کوفه بر  تو فرو بســـت دیده را

زینب ! به گوشه گوشه صحرا صبور  باش
گلهای نوشکفتـــــه از شاخه چیـــده را

پیراهنــــی  که بوی حسین تو می دهد
زینب ! صبـــــور باش دو دست بریـده را

آنک بگو به پســـــتی و نامردمـــی بگو
آن سینه سرخهای به مقصد رسیده را

زینب بگو به پستــــی و نامردمـی بگو
این گرگــــهای وحشی یوسف دریده را

زینب بگو که از  پس این شام می رسد
یک دست مهـــربان که بر آرد سپیده را

شنبه 30 فروردین 1393  6:59 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

بر آل عبا تو نور عيني زینب

تو پشت و پناه عالميني زینب

در فضل و شرافتت همين بس باشد

اينکه تو شريکة الحسيني زینب

*

خورشيد نجابت و ادب یا زینب

با فضل و وقار، منتجب یا زینب

در اوج شکوه مثل کوهی بانو

هستی تو عقيلة العرب! یا زینب

*

ای آینه عصمت زهرا! زینب

در صبر و وفا بدون همتا! زینب

تو محرم رازهای مولا بودی

چون فاطمه ای ام ابیها! زینب

*

تو مهر قبول کربلايي زینب

زهراي بتول کربلايي زینب

اي وارث نهضت حسين بن علي!

در شام، رسول کربلايي زینب

 

شنبه 30 فروردین 1393  6:59 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعاری درباره حضرت زينب سلام الله علیها

زينب كبري مهين مشكات نور 1

عالمي روشن ز نورش همچو طور 2

دختر زهرا كه ماه آسمان

سجده آرد نزد او بر آستان

ملتمس از جوي فيضش مريم است

عيسي از انفاس وي فرّخ دم است

در عوالم هر چه انوار رب است

بينم از مشكات ذات زينب است

زن، كه ديده صاحب حكم و قضا؟

جز وليّه حق و دخت مرتضي

گرچه زن گفتن بود از ما خطا

لافتي را زاده آمد لافتي

زينب كبري گرش داني تو زن

جاهلي جاهل ز دانش دم مزن

بحر را فرزند، درّ و گوهر است

ماه اگر فرزند آرد اختر است

گر در آيينه بتابد مهر و ماه

ماه اگر خوانيش نبود اشتباه

الغرض فرزند، مرآت اَب است

دختر شير خدا هم زينب است

اوست دنياي من و عقباي من

توشه امروز و هم فرداي من

هم حيات و هم ممات من بدوست

هم پناهم از زمانه فتنه جوست

اتكالّم در همه عالم بر اوست

مرمرا خاك در او آبروست

ني مرا اوتاد 3 را، ابدال 4 را

ني مرا، جبريل را، ميكال را

ني مرا شاهان هفت اقليم را

صاحبان افسر و ديهيم را

مدحت او چون توان تقرير كرد؟

وحي بتواند بشر تقسير كرد؟

نور وي مصباح بينش آمده

آفتاب آفرينش آمده

درّة البيضاي 5 درياي وجود

بلكه خود درياي علم و فيض و جود

الغرض مستغني از مدح من است

مدح او چون مدح صبح روشن است

هفت كوكب از جمالش خوشه چين

هشت جنّت راست بانوي مهين

خود بهشت اندر جوار كوي اوست

نهر كوثر رشحه‌اي 6 از خوي اوست

لطف او را سايه ناپيداستي

در عبارت سدره و طوبي استي

اوست دين و مذهب و ايمان من

روشن است از پرتو او جان من

غير درگاهش مرا نبود پناه

هر چه دارم دارم از اين بارگاه

عاصيان را اي كه باب رحمتي

بر من از رحمت ولي ّ نعمتي

آن چه از دستم بر آيد اي بتول

باشد اين خدمت‌ گر افتد در قبول

آورم بر آستانت مور وش

اين مقامات حسيني 7 پيشكش

تحفه‌اي بهتر ازين نبود مرا

كاورم بر آن در دولتسرا

هشت جنّت را تو بانو بوده‌اي

از ازل بانوي مينو 8 بوده‌اي

بر جهاني هم تويي فرمانروا

دردمندان را تو مي‌بخشي دوا

شنبه 30 فروردین 1393  7:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها