0

مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

 
maryamr
maryamr
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 321
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

هنری وارد بیچر ( Henry Ward Beecher ) 

قلب مادر كلاس درس فرزند است . در حقیقت قلب مادر مملو از عشق و نگرانی نسبت به فرزندش می باشد . مادر هر چیزی را كه به فرزندش یاد می دهد برگرفته از دلش می باشد كه مملو از خردی است كه حاصل تجربیات وی در زندگیست . 
 


 ضرب المثل یهودیان :هر آنچه را كودك نمی تواند بگوید مادر می فهمد
 
این ضرب المثل كاملاً درست است ، یك مادر اگر برای فرزندش اتفاقی بیافتد یا اینكه حالش خوب نباشد كاملا متوجه می شود، چرا كه مادرها حسی به نام غریزه مادری دارند كه خدواند در وجودشان قرار داده است . مادرها احساسات و افكار فرزندانشان را می دانند . 
 
 



8 - دی ویت تالمیگ De Witt Talmage  
مادر ساحلی است كه ما همه آسیبها و نگرانی هایمان را در آن به جا می گذاریم . اكثر بچه ها حتی نوجوانان می توانند بی پرده و رك و راست همه رازها و ترسهایشان را برای مادرشان بازگو كنند . مادر دلی برای شنیدن  و فهمیدن و عشقی بدون شرط دارد . 
 
-پیتر دی ریس Peter De Vries  
نقش مادری به دنیا آوردن بچه ها ست . عشق مادری اندازه گرفتنی نیست و همه چیز را تحمل می كند .  هیچ كس در دنیا نمی تواند جای مادر را بگیرد . مادرها نقشی بسیار مهم در زندگی بچه ها در ایفای الگوی جاودانه مادریشان دارند . 
 
 



 ماریون سی گرتی  Marion C Garretty 
عشق مادری انرژی است كه انسان را قادر به تحقق غیر ممكن ها می سازد .  بله درست است پیوند قوی و توانی وجود دارد كه یك مادر می تواند كاری كند كه هیچ كس انتظار انجام آن را ندارد . حمل ، به دنیا آوردن و نگهداری یك كودك كار آسانی نیست . فداكاریهایی كه یك مادر در مراقبت از بچه هایش می كند ورای توانایی ها و قابلیتهای اوست كه كاملاً حیرت آور است .  به همین دلیل است كه در زندگیمان لقب زنان برتر و مادران برتر  را به آنها می دهیم . 
 



5 - میلدرد بی ورمونت  Mildred B Vermont   
مادری تمام وقت بودن، یكی از مشاغل با حقوق بالاست كه حقوقش عشقی خالص و ناب است. بله مادرها برای این شغل تمام وقت، پولی دریافت نمی كنند ، شغلی كه ساعات كاریش بیش از 8 ساعت و حتی بیش از 24 ساعت است و این معنایی جز عشقی كه آنها نسبت به بچه هایشان دارند ندارد، عشقی ناب و خالص 
 
 - ضرب المثلی چینی 
در تمام دنیا تنها یك كودك زیبا وجود دارد كه هر مادری دارد . مادر ها حس زیبایی دارند كه نقش شان در نگهداری و آوردن یك كودك زیبا به این دنیا را قبلاً انجام داده اند . 

 - هووارد جانسون Howard Jonson  
M : میلونها چیزی است كه او به من داده است 
O : فقط اوست که من را بزرگ کرده است.
T : اشكهایی كه او برای نجات من ریخته است . 
H : قلب خالص ترین طلا 
E : چشمانی با برق عشق 
R : حق ، حقی كه او همیشه بر گردن ما خواهد داشت . 
با چیدن این حروف در كمار هم كلمه ای درست می شود به نام مادر كه به معنای دنیای من می باشد . براستی كه مادر توصیف كننده همه چیز این دنیاست . 
 



 - سارا مالین  Sarah Malin 
هر زمان كه به آغوشی نیاز دارم آغوشت به روی من باز است . زمانهایی را كه به وجود یك دوست نیاز دارم دلت می فهمد . زمانی كه به آموختن درسی نیاز دارم چشمان بخشنده ات حالتی سختگیرانه و جدی به خود می گیرند . قدرت و عشق تو مرا هدایت كرده و بال پرواز من بوده است . مادرها در هر زمانی  و هر مكانی  و  هر شرایطی كه فرزندانشان به وجود شان نیاز دارند حاضرند حتی زمانهایی كه اصلاً فرزندان دوست داشتنی نیستند . 

 


 
 - تلمود  The Telmud   
از آن جایی كه خدا نمی توانست در همه جا حاضر باشد مادران را آفرید . مادران همواره حاضرند تا ما را راهنمایی كنند و به  حرفها و درد دلهای ما گوش جان بسپارند . آنها هدیه خداوندی به ما انسانها هستند . آنها بدون توجه به شرایط، عشق و حمایت و دركشان را به ما می دهند .
شنبه 30 فروردین 1393  1:26 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
muhammad_mahdi
muhammad_mahdi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 558
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

مادر ای والاترین رویای عشق...
مادرای دلواپس فردای عشق...
مادرای غمخواربی همتای من...
اولین واخرین معنای عشق... .. روزت مبارک...

شنبه 30 فروردین 1393  1:42 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
amin5530
amin5530
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 1258
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

مادر را می توان یکی از مقدس ترین کلمات  دانست.

اگر حدیث پیامبر اسلام (ص) را در مورد مادر درک کنیم آنگاه به جمله اول خواهیم رسید.

اگر بخواهیم جایگاه مادر را در قرآن کریم بررسی کنیم :

و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا
زحمات سى ماهه مادر را مى‏شمارد، که: دوران باردارى، زایمان، ودوران شیرخوراگى براى مادر دشوار است .

وهمه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر مى کند. قرآن کریم به هنگام یادآورى زحمات حتى اشاره‏اى هم به این موضوع ندارد که: پدر زحمت کشیده است .

بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسى از والدین آمده است بر دو قسم است: یک قسم حق شناسى مشترک پدر ومادر را بیان مى کند وقسم دیگر، آیاتى است که مخصوص حق شناسى مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصى بیان مى کند فقط براى بیان وظیفه است، نظیر:
و على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف
خوراک وپوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است .
ولیکن هنگامى که سخن از تجلیل وبیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر مى کند .

اگر از نظر اجتماعی بررسی کنیم:

مادر را می توان در خانه نقش بزرگ تربیتی را داراست.

اگر کمی به اطراف خود بنگریم متوجه میشویم که از خود گذشتگی مادران به نسبت از پدران بیشتر است.

به همین دلیل باز می گویم مادر یکی از مقدس ترین کلمات است

ولادت حضرت فاطمه (س) و روز مادر مبارک باد

YEMEN

تالار قرآن کریم

۩۩ ¤ هر روز آشنایی با یکی از سوره های قرآن کریم ¤ ۩۩

amin.bidar@gmail.com

من در پی تو هستم و مردم پی بهشت .... ایمان شهر ، کفر مرا در می آورد

شنبه 30 فروردین 1393  2:32 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم  طرح صالحین:مادر

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

شنبه 30 فروردین 1393  3:01 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

یه خورده طولانیه ولی خیلی قشنگه

ای وای مادرم

 

نه ، او نمرده است.

نه او نمرده است که من زنده ام هنوز

او زنده است در غم و شعر و خیال من

میراث شاعرانه ی من هرچه هست از اوست

کانون مهر و ماه مگر می شود خموش

آن شیرزن بمیرد ؟ او شهریار زاد

«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»

                                    


 

آهسته باز از بغل پلّه ها گذشت

در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود

امّا گرفته دور و برش هاله ای سیاه

او مرده است و باز پرستار حال ماست

در زندگی ما همه جا وول می خورد

هر کنج خانه صحنه ای از داستان اوست

در ختم خویش هم به سر کار خویش بود

بیچاره مادرم

هر روز می گذشت از این زیر پلّه ها

آهسته تا به هم نزند خواب ناز من

امروز هم گذشت

در باز و بسته شد

با پشت خم از این بغل کوچه می رود

چادر نماز فلفلی انداخته به سر

کفش چروک خورده و جوراب وصله دار

او فکر بچّه هاست

هرجا شده هویج هم امروز می خرد

بیچاره پیرزن ، همه برف است کوچه ها

او از میان کلفت و نوکر ز شهر خویش

آمد به جستجوی من و سرنوشت من

آمد چهار طفل دگر هم بزرگ کرد

آمد که پیت نفت گرفته به زیر بال

هر شب در آید از در یک خانه ی فقیر

روشن کند چراغ یکی عشق نیمه جان

او را گذشته ایست ، سزاوار احترام:

تبریز ما ! به دور نمای قدیم شهر

در ( باغ بیشه ) خانه ی مردی است باخدا

هر صحن و هر سراچه یکی دادگستری است

اینجا به داد ناله مظلوم میرسند

اینجا کفیل خرج موکّل بود وکیل

مزد و درآمدش همه صرف رفاه خلق

در ، باز و سفره ، پهن

بر سفره اش چه گرسنه ها سیر می شوند

یک زن مدیر گردش این چرخ و دستگاه

او مادر من است

انصاف می دهم که پدر رادمرد بود

با آن همه درآمد سرشارش از حلال

روزی که مرد ، روزی یکسال خود نداشت

اما قطارهای پُر از زاد آخرت

وز پی هنوز قافله های دعای خیر

این مادر از چنان پدری یادگار بود

تنها نه مادر من و درماندگان خیل

او یک چراغ روشن ایل و قبیله بود

خاموش شد دریغ

نه ، او نمرده ، می شنوم من صدای او

با بچه ها هنوز سر و کلّه می زند

ناهید ، لال شو

بیژن ، برو کنار

کفگیر بی صدا

دارد برای ناخوش خود آش می پزد

او مرد و در کنار پدر زیر خاک رفت

اقوامش آمدند پی سر سلامتی

یک ختم هم گرفته شد و پُر بدک نبود

بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند

لطف شما زیاد

امّا ندای قلب بگوشم همیشه گفت:

این حرف ها برای تو مادر نمیشود.

پس این که بود ؟

دیشب لحاف رد شده بر روی من کشید

لیوان آب از بغل من کنار زد ،

در نصفه های شب.

یک خواب سهمناک و پریدم بحال تب

نزدیک های صبح

او زیر پای من اینجا نشسته بود

آهسته با خدا ،‌

راز و نیاز داشت

نه ، او نمرده است.

نه او نمرده است که من زنده ام هنوز

او زنده است در غم و شعر و خیال من

میراث شاعرانه ی من هرچه هست از اوست

کانون مهر و ماه مگر می شود خموش

آن شیرزن بمیرد ؟ او شهریار زاد

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

او با ترانه های محلّی که می سرود

با قصه های دلکش و زیبا که یاد داشت

از عهد گاهواره که بندش کشید و بست

اعصاب من بساز و نَوا کوک کرده بود

او شعر و نغمه در دل و جانم به خنده کاشت

وانگه به اشک های خود آن کشته آب داد

لرزید و برق زد به من آن اهتزاز روح

وز اهتزاز روح گرفتم هوای ناز

تا ساختم برای خود از عشق عالمی

او پنج سال کرد پرستاری مریض

در اشک و خون نشست و پسر را نجات داد

امّا پسر چه کرد برای تو ؟ هیچ ، هیچ

تنها مریضخانه ، به امید دیگران

یکروز هم خبر : که بیا او تمام کرد.

در راه قم به هرچه گذشتم عبوس بود

پیچید کوه و فحش به من داد و دور شد

صحرا همه خطوط کج و کوله و سیاه

طومار سرنوشت و خبرهای سهمگین

دریاچه هم به حال من از دور میگریست

تنها طواف دور ضریح و یکی نماز

یک اشک هم به سوره ی یاسین چکید

مادر بخاک رفت.

آن شب پدر بخواب من آمد ، صداش کرد

او هم جواب داد

یک دود هم گرفت به دور چراغ ماه

معلوم شد که مادره از دست رفتنی است

اما پدر به غرفه ی باغی نشسته بود

شاید که جان او به جهان بلند برد

آنجا که زندگی ،‌ستم و درد و رنج نیست

این هم پسر ، که بدرقه اش میکند به گور

یک قطره اشک ، مُزد همه زجرهای او

اما خلاص می شود از سرنوشت من

مادر بخواب ، خوش

منزل مبارکت.

آینده بود و قصه بی مادری من

ناگاه ضجه ای که به هم زد سکوت مرگ

من می دویدم از وسط قبرها برون

او بود و سر بناله برآورده از مغاک

خود را به ضعف از پی من باز می کشید

دیوانه و رمیده ، دویدم به ایستگاه

خود را به هم فشرده خزیدم میان جمع

ترسان ز پشت شیشه ی در آخرین نگاه

باز آن سفیدپوش و همان کوشش و تلاش

چشمان نیمه باز:

از من جدا مشو

می آمدیم و کله من گیج و مَنگ بود

انگار جیوه در دل من آب می کنند

پیچیده صحنه های زمین و زمان به هم

خاموش و خوفناک همه می گریختند

می گشت آسمان که بکوبد به مغز من

دنیا به پیش چشم گنهکار من سیاه

وز هر شکاف و رخنه ی ماشین غریو باد

یک ناله ی ضعیف هم از پی دوان دوان

می آمد و به مغز من آهسته می خلید:

تنها شدی پسر.

باز آمدم بخانه چه حالی ! نگفتنی

دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض

پیراهن پلید مرا باز شسته بود

انگار خنده کرد ولی دلشکسته بود:

بردی مرا بخاک سپردی و آمدی ؟

تنها نمی گذارمت ای بینوا پسر

می خواستم بخنده درآیم ز اشتباه

امّا خیال بود

ای وای مادرم

 

شنبه 30 فروردین 1393  3:01 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

مادر!

قسم برجامه ی پاکی که از عشقت به تن کردم

که تا جان دربدن دارم فراموشت نخواهم کرد


مادر
مادر
 نمــای قــدرت دنیـــای خلقـــت است

مادر به مـا ز ایــزد یکتــا فضیـــلت است

فـردوس را بــــه زیر قدمهـــاش مانده رب

کـو را مقــام، بعــد خـــدا در عبـادت است


تا دیده ام به روی جهان باز شد، زشوق

لبخند مهربان تو جا در تنم دمید

فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو

دست نوازش تو به فریاد من رسید

شنبه 30 فروردین 1393  3:02 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

مادر

نمیتوانم کلامی در مورد اش بنویسم و عاجزم

فقد از خداوند میخواهم که

خـدایا بالاتر از بهشت هم داری..؟

برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم

روز مادر مبارک

.

.



مادر خوبم  ، روزت مبارک

به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود

و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود

روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد . . .

.

.

.

مادر ، تک‌واژه‌ای‌ست زیبا

مادر ، عین زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی نیست

قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تپد

مادر ، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا

آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد

شنبه 30 فروردین 1393  3:03 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

مادر قسم بجان عزیز ات که هیج گاه

یاد شکـــــوه مند تو، از دل نمی رود

تا دامن کفـــــن نکشم زیر پای خاک

نقشی تو هم دمی ز مقابل نمی رود

.

.

.

تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش

که مهریش تا ابد در دلم جای دارد

تو بهترین گل ، میان شهر گلهایی

تو رنک آفتابی ، شب که می رسد

مسل ستاره گوییا مهتابی ، مادر خوبم

روزت مبارک

.
.
.

مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی

توی روزگار غربت با غم دل آشنایی

مینویسم از سر خط ای معنی بودن

منیویسم تا همیشه توی لایق ستودن

شنبه 30 فروردین 1393  3:04 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

مادر ، ای پرواز نرم قاصدک

مادر ، ای معنای عشق شاپرک

ای تمام ناله هایت بی صدا

مادر ، ای زیباترین شعر خدا

 

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

شنبه 30 فروردین 1393  3:05 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

خدایا هرکه هستم هرچه هستم

به یک لحظه فدای مادرم کـــــــــن

.

.

.

خدا از خاک عشق تو رو سرشته

فـرســتـاده از آســمـون فـرشته

تـا در آغــوش امـن خـود بـگـیـرم

کـه ایـن یـک ذره جا مثـل بهشته

.

.

.

مادر زشیره ی دادی تــــــو شیـــر مــــــــادر

در پـــای نــو جوانت گشتی تـــو پیـر مــــادر

کانون زندگـــانی گـــــرم از محبت تـــــوست

آغوش گــــرم خـــود، از مـــا مگیـر مـــــادر

شنبه 30 فروردین 1393  3:06 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

کیست مادر؟ نقشه ایجاد ما

کیست مادر؟ بانی بنیاد ما

قلب او سرچشمه امید هاست

سینه او مشرق خورشیدهاست

.

.

.

مادر ای والاترین رویا ی عشق

مادر ای دلوا پس فردای عشق

مادر ای غمخوار بی همتا ی من

اولین و آخرین معنای عشق

.

.

.

زیبا ترین کلمه برلب های بشریت کلمه«مادر» وزیبا ترین آوا،

آوای«مادرم» است.این کلمه آکنده از عشق و امید است،

کلمه شیرین و مهر انگیز که از اعماق قلب بر می خیزد

وزیبائی است.مادر همه چیز ماست

مادر آن روح جاودانی است که

لبریز از عشق و

زیبائی است

شنبه 30 فروردین 1393  3:06 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

زنم از دیده بر دل روی مادر

منم مست کمان ابــروی مادر

گل از خجلت نقابی بر رخش زد

چو آمد عطر مشکین بــوی مادر

.

.

.

تو نمایانگر الطاف خدایی مادر

مروه و حج و صفایی مادر

زیر پای تو بهشت است بهشت

باز هم طفل توام ،هرچه کردم ، چه زیبا و چه زشت

.

.

.

مادر تابلوی آفریدگار است . تار و پود روح مادر را از مهربانی بافته اند.

عشق مادر هدیه بزرگ خدا به انسان. پس قدر این هدیه بزرگو ار را بدانیم .

شنبه 30 فروردین 1393  3:07 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛
و چشمهای گرانبها و با ایمان او،
زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛
زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،
و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛

در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،
با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن،
زمانی که اندوهگین است،
بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،

اگر از تو چیزی میپرسد،
او را پاسخگو باش،
و اگر دوباره پرسید،
باز هم پاسخگو باش،
و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو،
نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،

واگر تو را به درستی درنمی یابد،
شادمانه همه چیز را برای او بازگو،
ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،
که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند .

آدولف هیتلر

جملات زیبا

خواهر آدولف هیتلر، در 5 جولای 1946، در مورد رفتار هیتلر با مادرش چنین میگوید :
 در آن دوران مادرم بسیار بیمار بود، بسیار اندوهگین بودیم. با یاری من، برادرم آدولف با مهربانی و دلسوزی تمام ، در این دوران زندگی مادرم، از او پرستاری میکرد و در این کار خستگی ناپذیر بود. او میخواست تمامی آرزوهایی را که احتمالاً مادرم داشت، بر آورده سازد و تمامی اینها را برای نمایاندن عشق سرشار خود به او میکرد .

 

شنبه 30 فروردین 1393  3:09 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

اگر تمام حلزونهای عالم  دست به دست هم بدهند تا به چین رنج هایت سفر کنند؛

باز هم کاری از پیش نخواهند برد ، گیرم عصاره شفابخش هم داشته باشند.

چین و چروک رنجهایت را  مرهمی نیامده مادر ...

جملات زیبا گیله مرد

جملات زیبا گیله مرد

 

شنبه 30 فروردین 1393  3:09 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368 bigharar
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و هفتم طرح صالحین:مادر

از مرگ نمی ترسم

من فقط نگرانم

که در شلوغی آن دنیا

مادرم را پیدا نکنم ...

 

با اندکی تغییر ، نویسنده : علی لواف

 

جملات زیبا گیله مرد

شنبه 30 فروردین 1393  3:10 PM
تشکرات از این پست
fateme74 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها