مادر ای غمخوار غمهای تنم آنکه با مهرت هم آغوش است منم
در زمانی کودکی بودم حقیر پا به پایم آمدی مادر چو شیر
مدتی با رنج وزحمت در برم خستگیهایی کشیدی مادرم
گر کسی یارم نباشد در جهان یار من هستی تو یاری مهربان
خوش بگفت پیغمبر نیکو سرشت زیر پای مادران باشد بهشت
حق تو باشد گران بر گردنم زحمتت را من چه سان جبران کنم
آرزو دارم نبینی هیچ ملال مادرم فرزند خود را کن حلال