استدلال اميرالمؤمنين در عصمت حضرت زهرا(س)
چون خليفهى اول پس از رحلت پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فدك را غصب كرد و حضرت فاطمهى زهرا با او به محاجه و مناظره پرداخت، اميرالمؤمنين على عليهالسلام نيز پس از سخنرانى و خطبه فاطمه عليهاالسلام در مسجد، به مسجد رفت و از جملهى سخنانش خطاب به ابوبكر فرمود:
يا ابابكر! بگو ببينم قرآن خواندهاى؟
ابوبكر: بلى خواندهام.
على عليهالسلام: بگو ببينم آيهى تطهير: «انما يريداللَّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا، (ـ احزاب/ 33.
)در حق ما نازل شده، يا در حق ديگران؟
ابوبكر: در حق شما نازل شده.
على عليهالسلام: اگر كسى شهادت دهد كه فاطمه عليهاالسلام كار بدى انجام داده چه مىكنى؟ آيا شهادت او را مىپذيرى يا نه؟
ابوبكر: بلى، مىپذيرم و براى فاطمه عليهاالسلام مانند ديگران حد جارى مىكنم.
على عليهالسلام: در اين صورت در پيشگاه خدا كافر مىشوى.
ابوبكر: چرا؟
على عليهالسلام: زيرا در اين فرض، تو شهادت خدا را كه به پاكى فاطمه عليهاالسلام گواهى داده قبول نكرده و گواهى مردم را گرفتهاى، همان طورى كه شهادت خدا و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را در اين مورد ناديده گرفته و فدك را از فاطمه عليهاالسلام به يغما بردهاى؟
ابوبكر! مگر فدك در دست فاطمه عليهاالسلام نبود؟ چرا و چگونه چيزى كه در دست او است، از او بينه و شاهد مىخواهى؟
مردم چون اين مناظره و سخنان على و ابوبكر را مىشنيدند، بر روى يكديگر نگاه كرده و گفتند: «صدق واللَّه على بن ابىطالب؛ سوگند به خدا كه حق با على عليهالسلام است. (احتجاجات طبرسى، چاپ نجف، ج 1، ص 122- 123. )
قابل توجه است، كه اميرالمؤمنين از آيهى تطهير بر عصمت فاطمه عليهاالسلام استدلال نموده و مهاجرين و انصار نيز آن را پذيرفته و مورد تأييد قرار دادهاند.