ذکری که حد و مرزی ندارد!
در آیه 41 و 42 سوره احزاب ، سخن از وظایف سنگین پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مقام تبلیغ رسالت دارد و برای فراهم آوردن زمینه این تبلیغ و گسترش دامنه آن در تمام محیط بخشی از وظایف مؤمنان سخن می گوید ، به طوری که روی سخن را به همه آنها كرده چنین میگوید :« ای كسانی كه ایمان آوردهاید خدا را فراوان یاد كنید و صبح و شام او را تسبیح و تنزیه نمایید.»
یاد و ذکر خداوند درهمه حال
« یا ایّها الّذین امنوا اذكرا الله ذكراً كثیراً ، و سبّحوه بكرهً و اصیلاً ؛ ای كسانی كه ایمان آوردهاید خدا را بسیار یاد كنید و صبح و شام او را تسبیح نمایید.«احزاب ، 41 و 42»
سخن از وظایف سنگین پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مقام تبلیغ رسالت است ، و برای فراهم آوردن زمینه این تبلیغ و گسترش دامنه آن در تمام محیط بخشی وظایف مؤمنان را بیان میكند.
روی سخن را به همه آنها كرده چنین میگوید: «ای كسانی كه ایمان آوردهاید خدا را فراوان یاد كنید و صبح و شام او را تسبیح و تنزیه نمایید.»
مراد از ذکر کثیر ، لقلقه زبان شدن نیست!
(ذكر كثیر) به معنی واقعی كلمه یعنی (توجّه با تمام وجود به خداوند) نه تنها با زبان و لقلقه لسان ، بلکه ذكر كثیری كه در همه اعمال انسان پرتو افكن باشد و نور و روشنایی بر آنها بپاشد.
در همه حال یاد خدا بودن
به این ترتیب قرآن همه مؤمنان را در این آیه موظف میكند كه در همه حال به یاد خدا باشید :
1ـ به هنگام عبادت یاد او كنید و حضور قلب و اخلاص داشته باشید.
2ـ به هنگام حضور صحنههای گناه یاد او كنید و چشم بپوشید و یا اگر لغزشی روی داد توبه كنید و به راه حق باز گردید.
3ـ هنگام نعمت یاد او كنید و شكرگزار باشید.
4ـ به هنگام بلا و مصیبت یاد او كنید و صبور و شكیبا باشید.
حكایتی زیبا
در حدیثی كه در صحیح ترمذی و مسند احمد از ابو سعید خدری از پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده چنین میخوانیم: كه از آن حضرت پرسیدند:« ای العباد افضل درجه عند الله یوم القیامه ؟ : كدام یك از بندگان در روز قیامت مقامشان از همه برتر است ؟»
حضرت فرمود: « الذاكرون الله كثیراً : آنها كه خدا را بسیار یاد میكنند .»
ابو سعید میگوید: عرض كردم یا رسول الله! و من الغازی فی سبیل الله؟ آیا چنین كسانی حتی از جنگجویان راه خدا والا مقامترند؟
فرمود:« لو ضرب بسیفه فی الكفار و المشركین حتی ینكسر و یختصب دماً لكان الذاكرون الله افضل درجه منه ؛ اگر با شمشیرش آن قدر بر پیكر كفار و مشركین بزند كه شمشیرش بشكند و با خون رنگین شود آنها كه یاد خدا بسیار میكنند از او برترند!»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در ذیل همین روایت از پدرش امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل میكند: «خانهای كه در آن تلاوت قرآن شود و یاد خدا گردد بركتش افزون خواهد شد فرشتگان در آن حضور مییابند و شیاطین از آن فرار میكنند و برای اهل آسمانها میدرخشند همان گونه كه ستاره درخشان برای اهل زمین»
چرا كه جهاد خالصانه نیز بدون ذكر كثیر خداوند ممكن نیست و از این جا معلوم میشود كه ذكر كثیر معنی وسیعی دارد و اگر در بعضی از روایات به تسبیح حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السّلام ـ (34 مرتبه الله اكبر ـ 33 مرتبه الحمد لله و 33 مرتبه سبحان الله) و در كلمات بعضی از مفسران به ذكر صفات علیا و اسماء حسنی و تنزیه پروردگار از آنچه شایسته او نیست یا مانند آن تفسیر شده همه از قبیل بیان ذكر مصداق روشن است ، نه محدود ساختن مفهوم آیه به خصوص این مصادیق است.
منظور از تسبیح
همان گونه كه از سیاق آیات به خوبی برمیآید منظور از تسبیح خداوند در هر صبح و شام همان دوام تسبیح است و ذكر خصوص این دو وقت به عنوان آغاز و پایان روز میباشد و این كه بعضی آن را به نماز صبح و عصر یا مانند آن تفسیر كردهاند باز از قبیل ذكر مصداق است.
آثار یاد خدا
هنگامی كه نام خدا برده میشود یك دنیا عظمت، قدرت، علم، و حكمت در قلب انسان متجلی میگردد. چرا كه او دارای اسماء حسنی و صفات علیا و صاحب تمام كمالات و منزه از هر گونه عیب و نقص است. توجه مداوم به چنین حقیقتی كه دارای چنان اوصافی است:
1ـ روح انسان را به نیكی ها و پاكی ها سوق میدهد.
2ـ از بدی ها و زشتی ها پیراسته میدارد و به تعبیر دیگر بازتاب صفات او در جان انسان تجلی میكند.
3ـ توجه به چنین معبود بزرگی موجب احساس حضور دائم در پیشگاه او است و با این احساس فاصله انسان از گناه و آلودگی بسیار زیاد میشود یاد او یاد آوری مراقبت او است، یاد حساب و جزای او است یاد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ او است و چنین یادی است كه جان را صفا و دل را نور و حیات میبخشد.
در روایات اسلامی آمده است كه هر چیز اندازهای دارد جز یاد خدا كه هیچ حد و مرزی برای آن نیست ؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ طبق روایتی كه در اصول كافی آمده میفرماید: « ما من شییء الاّ و له حَدّ ینتهی الیه الاّ الذّكر فلیس له حدّ ینتهی الیه : هر چیز حدی دارد كه وقتی به آن رسد ، پایان میپذیرد جز ذكر خدا كه حدی كه با آن پایان گیرد ، ندارد.» سپس میافزاید: « فرض الله عزّوجلّ الفرائض فمن اداهنّ فهو حدّهنّ، و شهر رمضان فمن صامه فهو حَدُّهُ و الحجّ فمن حجّ حدّه الاّ الذّكر، فانّ الله (عزّوجلّ) لم یرض منه بالقلیل و لم یجعل له حدّاً ینتهی الیه، ثمّ تلا: یا ایّها الّذین آمنوا اذكروا الله ذكراً كثیراً و سبحوه بكره و اصیلاً ؛ خداوند نمازهای فریضه را واجب كرده است،هر كس آنها را ادا كند حد آن تأمین شده، ماه مبارك رمضان را هر كس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج را هر كس یك بار به جا آورد همان حد آن است جز ذكر الله كه خداوند به مقدار قلیل آن راضی نشده و برای كثیر آن نیز حدی قائل نگردیده سپس به عنوان شاهد این سخن آیه (یا ایّها الّذین آمنوا اذكروا الله ذكراً كثیراً...) را تلاوت فرمود.1
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود : «من اكثر ذكر الله عزّوجلّ اظلّه الله فی جنّته ؛ هر كس بسیار یاد خدا كند خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جای خواهد داد»
یاد خدا هنگام غذا خوردن
3ـ امام صادق ـ علیه السّلام ـ در ذیل همین روایت از پدرش امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل میكند: « و البیت الّذی یقرأ فیه القرآن، و یذكر الله عزّوجلّ فیه تكثر بركته،و تحضره الملائكه، و تهجر منه الشّیاطین، و یُضیء لاهل السّماء كما یضیء الكوكب الدّرّیّ لاهل الارض ؛ خانهای كه در آن تلاوت قرآن شود و یاد خدا گردد بركتش افزون خواهد شد فرشتگان در آن حضور مییابند و شیاطین از آن فرار میكنند و برای اهل آسمانها میدرخشند همان گونه كه ستاره درخشان برای اهل زمین .» (اما به عكس خانهای كه در آن تلاوت قرآن و ذكر خدا نیست بركاتش كم خواهد بود فرشتگان از آن هجرت میكنند و شیاطین در آن حضور دائم دارند).
یاد خدا معادل تمام خیرات
این موضوع به قدری اهمیت دارد كه در حدیثی یاد خدا معادل تمام خیر دنیا و آخرت شمرده شده است ، چنانكه از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده : « من اعطی لساناً ذاكراً فقد اعطی خیر الدنیا و الاخره ؛ آن كس كه خدا زبانی به او داده كه به ذكر پروردگار مشغول است خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.»2
سخن را با حدیث كوتاه و پر معنی دیگری از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پایان میدهیم آن جا كه فرمود : «من اكثر ذكر الله عزّوجلّ اظلّه الله فی جنّته ؛ هر كس بسیار یاد خدا كند خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جای خواهد داد.»
صاحب المیزان میفرماید: « كلمه ذكر در مقابل نسیان (فراموشی) به معنای به یاد داشتن است و آن عبارت است از این كه آدمی نیروی ادراك خود را متوجّه یاد شده كند، حالا یا به این كه نام آن را ببرد و یا صفات او را به زبان جاری كند خلاصه چیزی به زبان بگوید كه حكایت از آن مذكور كند، این یكی از مصادیق ذكر است» (و گرنه مصداق مهم تر از آن این است كه در قلب به یاد او باشی).
« كلمه تسبیح نیز به معنای منزّه داشتن است و این كلمه نیز مانند كلمه ذكر بستگی به لفظ ندارد ، هر چند تسبیح به لفظ یعنی گفتن سبحان الله ، كه آن هم یكی از مصادیق تسبیح است .» (و گرنه تسبیح در دل از آن مهمّتر است).3