مداد پاک کن، کلیشه عکس امام(ره)
با آغاز نهضت و درخشش و محبوبیت حضرت امام(ره)، چهره ملکوتیایشان بر صفحه دلها نقشی پایدار یافت و عکس نورانیاش زینت بخش کوی و برزن و بزم یاران شد ولی بعد از دستگیری امام(ره) رژیم تلاشی گسترده را برای محو آثار و تصاویر و نام امام(ره) آغاز کرد و متقابلا عکس و نام امام(ره) به یکی از مهمترین شعارهای نهضت تبدیل شد.
دستگاه های اطلاعاتی و پلیسی رژیم ستمشاهی، تمام چاپخانه ها و عکاسی ها را به منظور جلوگیری از چاپ عکس و آثار امام(ره) به شدت زیرنظر قرار دادند و عکس های موجود نیز در همه جا به وسیله عناصر رژیم برچیده شد.
در این شرایط خداوند متعال حقیر را برای نشر تصویر امام(ره) به روشی دیگر رهنمون شد و با توجه به عدم دسترسی به امکانات فنی پیشرفته به ساختن کلیشه تصویر امام(ره) به شیوه ذیل توفیق یافتند:
با توجه به اینکه مهارت چندانی در نقاشی صورت نداشتم، با استفاده از عکس طبیعی امام(ره) روی عکس را به همانگونه که بود با خودنویسی رنگ آمیزی کرده و مداد پاکنی را با همان اندازه بعد از نم زدن، روی عکس میچسباندم و بعد زا جدا کردن، عکس امام(ره) روی پاک کن نقش بسته بود سپس با نوک تیغ قسمتهایی را که باید سفید باشد می کندم و بدینگونه کلیشه نسبتا مطلوبی از عکس امام(ره) ساخته شد و با استفاده از استامپ به آسانی عکس ها تکثیر می شد و البته روی دیوار گچی و سیمانی صیقل شده و نیز روی دیوار رنگ روغنی دار خیلی خوب منعکس می شد و محو کردن آن بسیار مشکل شود.
با تعدد ساخت این کلیشه ها کم کم مهارت یافتم لکن مشکل اصلی نداشتن پاک کن بزرگ و پول خرید آن بود که وقتی مرحوم آیت الله ربانی شیرازی اطلاع یافت با هم به بزرگ ترین لوازم التحریر فروشی قم رفتیم و ایشان تمام مداد پاک کنهای موجود را خرید و در اختیارم قرار داد و تدریجا در اختفا و به گونه ای که حتی نزدیک ترین دوستانم مطلع نشوند آنها را به کلیشه تبدیل می کردم و جهت بهره برداری و توزیع به شهرستان ها به ایشان تحویل می دادم و بدین وسیله در سطح کشور تصویر حضرت امام(ره) بر در و دیوار روی اسکنانسها و پرچمها نقش بست و متاسفانه در برخی شهرستان ها افرادی نیز در این رابطه دستگیر و شکنجه شدند.
نمونهای جالب از استفاده از این روش این بود که در عصر یک روز بحرانی در قم که دهها کماندوی مسلح و سپر به دست سایه ای از رعب و وحشت در میدان آستانه گسترده بودند و کیوسک وسط میدان مقر افسران و فرماندهان انتظامی و امنیتی بود با مهارت و در یک لحظه به هنگام عبور از کنار کیوسک با همان کلیشه که چند لحظه قبل در دالان مدرسه فیضیه آن را با زدن روی استامپ آماده کرد بودم دیواره کیوسک را به عکس امام(ره) مزین کردم و بعد از چند دقیقه که مامورین متوجه شدند جمعیت ناظر بودند که افسران با چه اضطرابی تلاش می کردند تا با آب و مواد شوینده تصویر را محو کنند و به همین شیوه امکنه مختلف و از جمله تمام ستون های شبستان مسجد اعظم ظرف چند دقیقه دور از چشم مامورین به صدها عکس امام(ره) آراسته شد و چشم دوستان را روشن و اعصاب دشمنان را متشنج کرد و...
کارت تبریک
قبل از آن نیز در زمانی که حضرت امام(ره) دوران حبس و حصر را در تهران می گذراندند، به مناسبت نوروز سال 43 برای اولین بار کارت تبریکی با عکس حضرت امام(ره) به وسیله اینجانب طراحی و تهیه شد که مورد استقبال وسیع قرار گرفت و طی مدت کوتاه صدها هزار نسخه از آن مخفیانه تکثیر و با کمک و همت دوستان مبارزی همچون مرحوم شهید قریشی خمینی و آقای کروبی در سراسر کشور توزیع شد.
در این کارت تبریک دو مضمون جالب به کار رفته بود: یکی استفاده از آیه : "رب السجن احب الی مماید عوننی الیه" به تناسب زندانی بودن حضرت امام(ره) و تشابه با حضرت یوسف در این زمینه و دیگری این بیت شعر:
بود آن روز بر ما عید مطلق
که در جنبش درآید پرچم حق!
که دلیل انتخاب این بیت و حتی اینکه از کجا آن را پیدا کرد م و علت تداعی آن برایم نامعلوم و ناشناخته ماند تا حدود پانزده سال بعد که انقلاب به پیروزی رسید و در یوم الله و عید واقعی بیست و دوم بهمن 57 که پرچم حق به اهتزاز درآمد تازه تنبیه و تنبهی شد که "ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی"
در سال بعد نیز یعنی نوروز 43 که حضرت امام(ره) به ترکیه تبعید شده بودند کارت تبریک دیگری را تهیه کردم که آیات متناسب با حضرت امام(ره) و تبعید ایشان و قضیه کاپیتولاسیون را همراه با اشعاری که زبان حال علاقمندان و عاشقان مهجور بود در آن گنجانده بودم.
کارت تبریک نوروز 1343 که امام(ره) زندانی بودند.
کارت تبریک نوروز 1344 که امام(ره) در تبعید بودند.
از آنجا که در این سال امکان چاپ تقویم با عکس حضرت امام(ره) نبود متن تقویمی را که تصویر آن ملاحظه خواهد شد همراه با عکس حضرت امام(ره) خطاطی کردم و در یکی از عکسهایی قم تکثیر و سپس توزیع گردید.
عکس دیگری را در همان سال همراه با زیر نویس عربی و انگلیسی که متن آن را مرحوم آیت الله ربانی شیرازی جهت توزیع در مکه مکرمه فراهم کرده بود خطاطی کردم و در مراسم حج تکثیر و توزیع گردید و ظاهرا این اولین عکسی بود که از امام(ره) در راستای تبلیغ نهضت اسلامی در کنگره بزرگ حج توزیع شد.
هر چند بیان این بخش از مطالب از آن جهت که ربطی به اینجانب دارند برایم ناپسند بود اما از آن جهت که مشتمل بر گوشه ای هر چند ناچیز از جریانات نهضت است ناگزیر از طرح آنها شدم و به هر حال بنده بعد از چند بار دستگیری کوتاه مدت سرانجام در تابستان سال 44 تحت تعقیب شدید قرار گرفتیم و بعد از مدتی اختفا در قم و تهران و اصفهان، مخفیانه به عراق گریختم و توفیق سالها مجاورت در عتبات عالیات و زندگی در خدمت حضرت امام(ره)، در نجف اشرف، نصیبم شد و بی گمان این سعادت و توفیق که تا لحظه رحلت امام(ره) ادامه یافت، جایزه و تفضلی بود از سوی خدای منان، در همین دنیا و در امتداد همان هدایتها و الطاف الهی در زمان کودکی و نوجوانی.