آمدم ای مهربان رب کریم
باز گشتم میهمان این حریم
آمدم توشه بگیرم ای خدا
یا به درگاهت بمیرم ای خدا
ای خدایم ای خدایم ای خدا
من گدایم من گدایم من گدا
آنچه روشن هست کی خواهد بیان
رو سیاهیم بود بر تو عیان
لحظه لحظه عمر من آلوده است
جسم من اندر گنه فرسوده است
روزه تنها از برای جسم نیست
کم عطا کردن برایت رسم نیست
اعتقادات مرا اصلاح کن
بهر بیداری من الحاح کن
میهمان بودن نباشد افتخار
کیست در بیت تو گردد سفره دار