0

مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

اولین گریه خون گریه سقایی بود *** عالمی تشنه آن دیده زهرایی بود

پیش خورشید عجب نیست که شق القمر است *** ادب ماه در آن مقدم زهرایی بود

تیر با زانوی مجروح اگر از دیده کشید *** دیده خسته هنوز عاشق بیداری بود

سفره قامت او پهن به نخلستان شد *** قصدش از مقدم دلدار پذیرایی بود

پیش از آمدن یار به خاکش افتاد *** سجده اش بر قدم یار تماشایی بود

فرق سردار چنان چشمه دهن وا کرده *** دست جانباز نماد ید بیضایی بود

اهل خیمه دگر از سوز عطش دم نزدند *** که حرم منتظر قامت رعنایی بود

ناگهان در حرم افتاد ستون خیمه *** بعد از آن همهمۀ غربت و تنهایی بود

همه گفتند عمو رفت و عدو می آید *** با عمو در همه جا صحبت آقایی بود

تا تو بودی غمی از چادر و دستار نبود *** که علمدار حرم خوش قد و بالایی بود

تا تو رفتی سخن از حمله نامحرم شد *** غارت معجر و خلخال چه یغمایی بود

نه علی بود و نه عباس نه در خیمه حسین *** روضه غیرتی اش روضه مولایی بود

بعد عباس شده پنجه و سیلی آزاد *** گریه زینب او گریه زهرایی بود

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:01 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف *** چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف

هر چه اینجا هست چشمان مرا خون کرده است *** رنگ این دیوار خانه یک طرف، در یک طرف

گاه دلخون توئیم و گاه دلخون پدر *** وای بابا یک طرف ای وای مادر یک طرف

از کنار تو که می آید به خانه ناگهان *** بر سر زانو می افتد مرد خیبر یک طرف

من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم *** غصه تو یک طرف داغ برادر یک طرف

مثل آنروزی که افتادی می افتد بر زمین *** پیکر من یک طرف او یک طرف سر یک طرف

من دو بوسه می زنم جای تو و جای خودم *** زیر گردن یک طرف رگهای حنجر یک طرف

وای از آن لحظه که باید بنگرم *** سر ز روی نیزه افتاده، پیکر یک طرف

وای از آن لحظه که می ریزند بین خیمه ها *** گوشواره یک طرف خلخال و معجر یک طرف

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:01 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

بر من مکن یا رب غضب 
ذکرت نما جاری به لب
یا رب مرا بنما ادب 
فاغفرلنا تقصیرنا
رحمی به احوالم نما 
روشن تو اقبالم نما 
امشب تو خوشحالم نما 
فاغفرلنا تقصیرنا
تغییر بنموده دلم 
تنها گنه شدحا صلم 
از والدینم غا فلم 
فاغفرلنا تقصیرنا
دائم به عصیان توام 
دور از حبیبان توام 
غافل زقرآن توام 
فاغفرلنا تقصیرنا
گشته گناهم بی حساب 
من مستحقم برعذاب 
اما مکن بر من عتاب
فا غفرلنا تقصیرنا
در وقت مرگم یا حبیب
دانی كه من هستم غریب
ای وای از آن وقت عجیب
فاغفرلنا تقصیرنا
همت به عصیانم مده
غفلت به دل تنگی زده 
حالا که مسکین آمده
فاغفرلنا تقصیرنا
من خانه ام این جا بود
من مادرم زهرا بود
حیدر مرا بابا بود
فاغفرلنا تقصیرنا 
بیا واز سر تقصیر ما دگر بگذر 
به جای قهر و غضب باکرم به ما بنگر
اسیر معصیتم ای خدا مُدارا کن 
گدای گم شده را رهنما شو ای داور
فقیر عشق توییم ای خدای عاشق کُش 
گدای تو به امیدی نشسته پشت در
ز غفلت و گنه و توبه ی فراوانم 
ببین چه خاک سیاهی نشسته روی سر
به ما کمک برسان از خزانه غیبت 
تو دست خالی از این در مران مرا دیگر
هزار توبه شکستم دوباره بد کردم 
به خاطر بدیم کیفرم مکن آخر
زدست پاک تو ای دوست خواهشی دارم 
مرا ببخش دوباره به خاطر حیدر
مرا ببخش برای همیشه یا غفار 
به فضل و لطف وکرم بیمه ام کن ای داور
الهی العفو،الهی العفو

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:01 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

طلب وصل تو مولا نکنم پس چه کنم *** روی زیبات تمنا نکنم پس چه کنم
گره افتاده به کارم گره وا کن ز جبین *** گره از کار دلت وا نکنم پس چه کنم
ای گل فاطمه برگرد که دلها خون است *** شکوه از ماتم زهرا نکنم پس چه کنم
کربلا منتظر توست بیا تا برویم *** مادرت خون جگر توست بیا تا برویم

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:02 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

شوریده دلیم و سر سودای تو داریم *** با این دل سرگشته تمنای تو داریم
سوگند به چشمان ترت عزت خود را *** از دوستی خاک کف پای تو داریم
از غسل شبانه بگو از غربت آقا *** بر دل کمی از ماتم عظمای تو داریم
باز آ دگر ای منتقم غربت مادر *** بر شیعه نمایان دگر تربت مادر

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:02 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

روزی کند خدا اگر از شور و حال تو *** ما هم شویم ریزه خوره درد آل تو
عمری کنار سفره ذکرت نشسته ایم ** هر سال و ماه ما طلب ماه و سال تو
هر خادمی برای تو نوکر نمیشود *** ای وای اگر غلام تو گردد وبال تو 
ای جان تو عزیز تر از جان عالمین *** ناقابل است جان من آقا حلال تو

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:02 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

 
پس مزن یار مسیحا دل بیمار مرا *** آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا
قدر یک عمر فقط گریه بدهکارم من *** کرمی کن بپذیر عمر بدهکار مرا
پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده است *** به کناری نزنی پرده اسرار مرا
مادرت پشت در افتاده صدا زد پسرم *** با تن سوخته جان داد صدا زد پسرم

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:02 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

بگو که بی گل رویت بهار را چه کنم *** بدون یاد شما لاله زار را چه کنم
توقع از دل عاشق نمیرود هرگز *** چو نیست دل به کفم اختیار را چه کنم
برای عاقبت کار من دعایی کن *** که بی دعای تو لیل و نهار را چه کنم
دلم دوباره ز هجران کربلا سوزد *** بدون تو سفر آن دیار را چه کنم

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:03 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

بس که نیامدی دلمان سوگوار شد *** روزم بدون طلعت تو شام تار شد
ندبه چه سود تا که دلم با تو بی وفاست *** نفرین به بیعتی که تمامش شعار شد
روزی خور توام ز سرت وا مکن مرا *** کل امور من به شما واگذار شد
ما فاطمیه را چو محرم به پا کنیم *** شاید که حق مادر خود را ادا کنیم
 
 

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:03 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

الهی الغوثُ الاَمان
مرا ببخش ای خدای من 
تویی یگانه دوای من 
تجلّی ِ غصه های من
توی همیشه نوای من
الهی الغوثُ الاَمان
به کوی عفوت نشسته ام 
من از فراق تو خسته ام 
به عشق مولای عارفان
دخیل حیدر ببسته ام 
الهی الغوثُ الاَمان
تو آگهی از نهان من 
که خانه ات شد جنان من 
منم منم میهمان تو
تویی تویی میزبان من 
الهی الغوثُ الاَمان
به رحمت واسعه حسین 
به سوز و آوای زینبین 
بیا و بگذر از این گدا
به مجتبا نور هر دو عین 
الهی الغوثُ الاَمان
بیا و پاکم کن ای خدا 
تو سینه چاکم کن ای خدا 
ز غصه ی قصه فدک
مدینه خاکم کن ای خدا
الهی الغوثُ الاَمان
من آمدم رو سیه ولی
به سینه دارم غم علی
به عشق پاک علی نما
دل سیا هم تو منجلی
الهی الغوثُ الاَمان
الا به رویم گشوده در
مرا ببخش و مرا ببر
در این غصه ی و غم علی
به جان زهرا مرا بخر
الهی الغوثُ الاَمان
به آن سری که زکین شکست
به پهلویی که به خون نشست
به آن دو دستی که دشمنش
به ریسمان جفا ببست
به شاه بی غسل و بی کفن
به کودکان دور از وطن
بیا و حق علی دگر
نما قبولم خونین بدن
الهی العفو

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:03 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

در راه تو آرَم یا رب
بنگر بی کس و کارم یا رب
دیگر از مستی تو دور شدم
حاجت میکده دارم یا رب

خسته از غلغله دنیایم
ببرم سوی دیارم یارب
دیده این دل نابینا را
بده بینایی یارم یارب

سینه ام را ملکوتی فرما
حال این مُلک ندارم یا رب
در دلم بهر لقایت هر آن
بذر امید بکارم یارب

دائماً بهر رسیدن به برت
دست امید برآرم یا رب
التماست بکنم هر شب و روز
تا کشی بر سر دارم یا رب

در شمار همه عشاق درت
جان زهرا بشمارم یارب
ز رفیقان بدم دور نما
به شهیدان بسپارم یا رب

حکم امضاء شده با دست علی
برسان بر دل زارم یا رب
می بده دم به دم و جام به جام
مُردم از بس که خمارم یا رب

جلوه در آیینه ی جام نما
تشنه روی نگارم یا رب

بر من آغوش تو بگشا و بگو
بر تو منت بگذارم یا رب

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:03 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

آنچه امید دهد توبه من را این است *** پای العفو من از رحمت حق تضمین است
من اگر بر سر این سفره طمعکار شدم *** علت این بود که مهمانیتان رنگین است
میزبان، سفره برای دل مهمان چیده *** میهمان گر ننشیند سر آن توهین است
تا که بیمار به لب آه کشد قبل همه *** این طبیب است که آماده سر بالین است
به من درد کشیده مده دارو آخر *** بیشتر، ناز طبیبانه مرا تزکین است
در سحر فیض عجیبی است که از برکت آن *** چشم از خانه گریزان، سحر حق بین است
هر که گوید سخنی لحظه افطار ولی *** دم افطار فقط ذکر حسین شیرین است
رمضان ماه حسین است خدا می داند *** ربناهای مرا ذکر حسین آمین است
حاجت هر که در این ماه بُود حج اما *** دل ما را طلب کرب و بلا تسکین است

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:03 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

آیینه روی مجتبایی قاسم *** مستغرق ذات کبریایی قاسم
مثل علی اکبری برای ارباب *** چشم تو کُنَد گره گشایی قاسم
حالا که پسر دار شده شاه کریم *** داغ است بساط هر گدایی قاسم
از گوشه لبهات عسل می ریزد *** مدهوش ز باده بقایی قاسم
دل می برد از همه مناجات شبت *** مانند حسن چه خوش صدایی قاسم
قسمت نشده اگر امامت بکنی *** معصومیِ راز کردگاری قاسم
تحت الحنکی که بسته ای شاهد بود *** زیبای امامزاده هایی قاسم
در کرب وبلا همه حرمدار شدند *** آخر تو خودت بگو کجایی قاسم
گویا که حرم نداشتن ارث شماست *** بی مرقد و بی صحن و سرایی قاسم
تو وارث تک سوار جنگ جملی *** الحق حسن کرب و بلایی قاسم
زیر پر عباس کشیدی شمشیر *** شاگرد امیر خیمه هایی قاسم
گردن زده ای ازرق و اولادش را *** زیرا نوه شیر خدایی قاسم
در عرش برای تو علی کف زده است *** تو وارث شاه لا فتایی قاسم
ای وای گرفته اند همه دور تو را *** چون گل به میان خارهایی قاسم
زیر سم اسب نرم شد پیکر تو *** بر داغ عظیم مبتلایی قاسم
نجمه همه گیسوان خود را می کَند *** تو قاتل او به نیزه هایی قاسم

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:04 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

يا رب الهي آمدم***با رو سياهي آمدم
در بي پناهي آمدم***خواهي نخواهي آمدم
زشتي من از حد گذشت***دور از تو بر من بد گذشت
يا رب الهي يا كريم
حملم به بي عاري مكن***ردم ز بيزاري مكن
با من مگو زاري مكن***ترك وفاداري مكن
حرفي ندارد حال من***لطف تو و اقبال من
يا رب الهي يا كريم
گمراهم و من بي پناه*دارم به لب ذكر اله
اما به دل ميل گناه***ماندم ميان اين دو راه
من بس كه دست دست كرده ام***خود را تهي دست كرده ام
الموت يعطي بغطته***القبر صندوق العمل
يا رب الهي يا كريم
دارم گله از حال خود***من خود شكستم بال خود
رفتم پي اميال خود***افتاده ام دنبال خود
بلكه تو پيدايم كني***در كوي خود جايم كني
يا رب مرا رسوا مكن***با من به عدلت تا مكن
مشت مرا هم وا مكن***امروز و هي فردا مكن
خورده گره كارم خدا***تنها تو را دارم خدا
يا رب الهي يا كريم
كاري ندارم با كسي***هستم به درگاهت خسي
حالا كه بيمارم بسي***پس كي به دادم مي رسي
من خوب مي دانم بدم*** گفتي بيا من آمدم
گفتي بيا من آمدم *** چون بار عام است آمدم
هر چه تو بخشيدي ز من***خوردم فريب خويشتن
امشب بگو با من سخن***سويم بيا توبه شكن
بيش از همه شرمنده ام***از فاطمه شرمنده ام
يا رازق الطفل الصغير***يا راحم الشيخ الكبير
يا جابر العزم الكثير***يا رب اجرنا يا مجير
خوردم زمين من را مزن***افتاده ام از پا مزن
يا رب الهي يا كريم

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:04 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط استاد حاج منصور ارضی

با من ای دوست جفا کن، ز وفا نیز بگو سخن تند روا دار، دعا نیز بگو
خواستم شرح کنم با تو دل خونین را جگرم بر دهان آمد که مرا نیز بگو
مرهمی گر به لب تیغ بمالی بد نیست بعدِ یک عمر «برو»، گاه «بیا» نیز بگو
گیرم از وصل تو رنگم بپرد، عیب مکن هر چی بستی به من ای جان، به حنا نیز بگو
گفته بودی سخن اینجا در گوشی عیب است شهدا با تو چه گفتند؟ به ما نیز بگو
ای خدا خانه‌ات آباد، خرابم کردی مفلسم، لیک تو از مزد و بها نیز بگو
دامن خالی ما، شهره کند جود تو را وصف خود می‌کنی امشب، ز گدا نیز بگو
زخم برداشت مرا از در بی‌قانونی ما که مردیم، ز قانون شفا نیز بگو
تا کی از سیم و زرم کیسه تهی خواهد بود بس کن این مرحله را، خود ز عطا نیز بگو
تند منشین، که من از راه دراز آمده‌ام حرف تأخیر شد از تاول پا نیز بگو
 
 

یا صاحب الزمان علیه السلام

یک شنبه 24 فروردین 1393  10:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها