آشنایی با جنگ افزارهای بیولوژیک
دفاع از نظر پزشکی بر علیه جنگ افزارهای بیولوزیکی اکنون قسمتی از آموزشهای دفاعی است که متاسفانه توجه خوبی به آن نشده است.بیشتر پرسنل درمانی ما اکنون اطلاع کافی در این زمینه ندارندو به نظر می رسد با توجه به وضعیت موجود و تهدیدات بالقوه جنگ افزارهای میکربی نیاز به آموزش در این زمینه کاملا ضروری باشد.
با توجه به مطالبی که ارائه خواهد شد افراد تحت آموزش روشهای مقابله موثر بر علیه بسیاری از باکتریها ، ویروسها و توکسین هایی را که می توانند در جنگها به کار بروند ؛ یاد خواهند گرفت. مهم بودن این بستگی به سطح خاصی ندارد و ما امیدواریم که پزشکان ، پرستاران ، پزشکیاران و سایر کادر پزشکی بعد از پایان دوره بتوانند تصور کلی و جامعی از تهدیدات بیولوژیکی که احتمال رویارویی فعلی با آنها وجود دارد ؛ داشته باشند.
مهم این است که کاربرد صحیح اطلاعات پزشکی ارائه شده می تواند در بسیاری از موارد از آسیب بسیاری از نیروها جلوگیری کند یا اثرات مخرب بر آنها را به حداقل برساند .
این جزوه به عنوان یک منبع سریع طراحی شده است و اطلاعات آن در این موارد به صورت خلاصه شده است.
تاریخچه جنگ افزارهای بیولوژیک
در سال 1346 میلادی طاعون سپاهیان تاتار را در حین حمله به کافا در کریمه در هم شکست. حمله کنندگان نعش کشته ها را در پای دیوارهای شهر رها کردند. در نتیجه این کار و با رفت و آمد مدافعین شهر شهر اپیدمی طاعون به تمام منطقه گسترش یافت . احتمال می رود برخی از افرادی که به علت طاعون کافا را ترک کردند باعث همه گیری وسیع طاعون در اروپا شدند که بعدا به مرگ سیاه شهرت یافت.
در طی جنگ جهانی اول ، عوامل آلمانی اسبها و گاوها را قبل از حمل آنها به آمریکا و فرانسه به بیماری آلوده می کردند.
در سال 1937 ژاپن برنامه منظمی برای تولید جنگ افزارهای بیولوژیک شروع کرد که مرکز آن در 40 مایلی جنوب هاربین در منچوری قرار داشت و به مرکز آزمایشی 731 معروف بود . تحقیقات این مرکز تا سال 1945 ادامه یافت که در آن سال این مرکز در یک آتش سوزی به علت جنگ از بین رفت. تحقیقاتی که زاپنیها انجام می دادند بر روی سیاه زخم و طاعون بود . در سال 1945 ژاپنیها مقدار 400 کیلوگرم از میکرب سیاه زخم ذخیره کرده بودند که در بمبهایی با طراحی ویژه استفاده می شد.
آمریکا در سال 1943 برنامه تحقیقاتی خود را برای استفاده از عوامل بیولوژیک آغاز کرد . این برنامه به طور رسمی تا سال 1969 ادامه یافت . در آن سال نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا به این برنامه پایان داد و مواد تهیه شده در 1971 و 1972 با حضور نمایندگان وزارتهای مربوط ( دفاع و کشاورزی ) از بین رفت. این مواد شامل Bacillus anthracis ( عامل سیاه زخم ) ، سم بوتولیسم ، Francisella tularensis ( عامل تولارمی ) ، Coxiella burnetii ( عامل تب Q) ، ویروس انسفالیت ونزوئلایی ، Brucella suis ( عامل بروسلوز) و انتروتوکسین B استافیلو کوکی بود. به طور همزمان با این برنامه ارتش آمریکا برنامه دفاع میکربی در جنگ را از سال 1953 شروع کرد که تا الان نیز ادامه دارد.
در سال 1972 کشورهای جهان کنوانسیونی مبنی بر عدم تولید ، فرآوری و گسترش سلاحهای بیولوژیکی امضا کردند ؛ اگر چه بعضی از کشورهای امضا کننده تحقیقات در این زمینه را ادامه دادند. موارد متعددی از استفاده سلاحهای بیولوزیک در سالهای اخیر گزارش شده است. یکی از موارد آن " باران زرد " در آسیای جنوب شرقی بود که به علت آزاد شدن تصادفی عامل سیاه زخم از سوردولوسک روسیه بود . مورد بعدی استفاده از عامل ریسین به عنوان وسیله کشنده در لندن در سال 1987 بود.
در 2 آگوست 1991 گزارش شد که عراق تحقیقاتی در مورد Bacillus anthracis ( عامل سیاه زخم ) ، سم بوتولیسم و Clostridium perfringeus انجام می دهد . بسیاری از این تاسیسات در طی جنگ اول خلیج فارس از بین رفت . در سال 1995 مشخص شد که عراق تحقیقات بر روی سیاه زخم ، سم بوتولیسم ، کلستریدیوم پرفریژنس ، آفلا توکسین ها و ریسین را ادامه داده است و توانسته است از آنها در راکتها ، بمبهای هوایی و تانکهای اسپری کننده استفاده کند. در نهایت عراق صد بمب 400 کیلویی را با سموم بو تولیسم ، 50 بمب را با آنتراکس و 16 بمب را با آفلاتوکسین پر کرده بود. علاوه بر آن 13 موشک الحسین ( اسکاد ) با سم بوتولیسم ، 10 موشک با آنتراکس و 2 موشک نیز با آفلا توکسین آماده کرده بود. در کل عراق 19000 لیتر از سم تغلیظ شده بوتولیسم ، 8500 لیتر از آنتراکس تغلیظ شده و 2200 لیتر از آفلا توکسین دارا بود.
مطمئنا امروزه هم تهدید سلاحهای بیولوزیک وجود دارد و این تهدید بالقوه ما را بر آن می دارد که افراد مربوط و کادر پزشکی خود را برای مقابله با این موارد آماده سازیم.
برخورد با تهدیدات بیولوژیک
بسیاری از عوامل باکتریال ، قارچی ، ویروسها ، عوامل ریکتزیایی و سموم وجود دارند که در مقالات متعددی به عنوان عوامل بیولوژیک بالقوه برای جنگ عنوان شده اند . مواردی که زیاد نام برده شده اند شامل Bacillus anthracis ( عامل سیاه زخم ) ، سم بوتولیسم ، Yersinia pestitis ( عامل طاعون ) ، ریسین ، انترو توکسین B استافیلو کوکی و ویروس انسفالیت ونزوئلایی می شوند. با این که این عوامل مشخصات کاملا متفاوتی با هم دارند ولی در تمام عواملی که به عنوان سلاح به کار می روند خاصیتهای عمومی و مشابهی وجود دارد.
یکی از مهمترین مشخصه های عمومی برای این عوامل ، توانایی آنها برای تبدیل به ذرات آئروسل با ذراتی در اندازه یک تا پنج میکرومتر ( میکرون ) است تا بتوانند ساعتها در هوای معمولی شناور باقی بمانند و در صورت تنفس بتوانند به آلوئولهای انتهایی در ریه شخص قربانی برسند و جذب شوند. ذرات بزرگتر از 5 میکرون در راههای هوایی فوقانی شخص فیلتر می شوند . این آئروسلها را می توان به دو صورت وارد محیط کرد : توسط پخش خطی توسط وسایلی مثل هواپیما که از روی هدف می گذرند یا توسط پخش نقطه ای مثل اسپری کننده ها یا موشکهای حامل این عوامل با انفجار بر روی هدف یا بمبهای حاوی این مواد با پرتاب به منطقه مورد نظر و انفجار در آنجا.
وضعیت آب و هوای منطقه هدف در کاربرد عوامل بیولوژیک به صورت آئروسل خیلی مهم است زیرا در صورت وجود باد با سرعت بالا ابر آئروسل ایجاد شده به راحتی از بین می رود . همچنین جهت وزش باد نیز هنگام عملیات مهم است . پدیده معکوس شدن لایه های هوا ( اینورژن ) یا باد با سرعت 9 تا 18 کیلومتر در ساعت ، حالتهایی هستند که معمولا در ساعات شب یا صبح زود وجود دارند و حالت ایده آلی برای استفاده از آئروسلها فرض می شوند.
راههای دیگر مواحهه با عوامل بیولوژیک شامل راه دهانی ( آلودگی غذا و آب ) و راه پوستی است . در کل این دو راه نسبت به راه تنفسی اهمیت کمتری دارند.
بیماریهای ایجاد شده توسط کلربرد جنگی عوامل بیولوژیک بر علیه نیروهای نظامی می تواند باعٍ مرگ یا ناتوانی آنها گردد. از نظر نظامی از کار انداختن درصد زیادی از نیروهای رزمی می تواند نتیجه ای شاخص و عملی از کاربرد این عوامل باشد
مثالی از عوامل بیولوژیک کشنده می تواند شامل باسیلوس آنتراسیس ( عامل سیاه زخم ) ، سم بوتولیسم و فرانسیلا تولارنسیس باشد در صورتی که عوامل ناتوان کننده نظیر انتروتوکسین B استافیلو کوکی و کوکسیلا بورنتی هستند.
در بعضی عوامل مثل یرسینیا پستیس و کوکسیلا برونتی تیپ بیماری ریوی ایجاد شده شبیه بیماریهای اندمیکی است که همین عوامل در طبیعت ایجاد میکنند . ابتلا از طریق دهانی نیز تصویر کلینیکی مشابه همین مورد لیجاد می کند.در بعضی از عوامل بیماریزا انتشار شخص به شخص نیز مهم است. این بیماریها شامل آبله و طاعون ریوی می شود و در صورتی که واسطه انتقال باکتری یا ویروس در محیط حضور داشته باشد ( پشه یا مگس ) چرخه انتقال آن شروع خواهد شد.