شرك به خدا در مسيحيت
نوع ديگر، آن چيزي است كه در بعضي از اديان وجود دارد، يعني چيز را براي خدا به عنوان شريك فرض ميكنند كه خود اگرچه موجود والاست، اما خود او معترف به عبوديت خداست، مثل آنچه كه در مسيحيت هست كه براي خدا دو شريك قائلند: اب و ابن و روحالقدوس، اقانيم ثلاثهي مسيحيت است، يعني سه عنصر تشكيل دهندهي شوراي عاليي الوهيت!! گويا الوهيت يك شوراي عالي متشكل از سه عنصر برجسته دارد، كه يكي از اين سه عنصر، خداي پدر است و يكي هم خداي پسر است كه عبارت است از عيسي و موسي هم روحالقدوس است!! حال اين را از كجا درآوردند و ناشي از چه اشتباهي در فهم است و كدام دستهايي مسيحيت را به اين خرافات آلوده كرده؟ اينها بحثهاي ديگري است. و اما آن روحالقدوسي كه اينها ميگويند شريك خداست، البته وجود دارد لكن آن روحالقدوس همان جبرئيل امين است كه بندهي خداست و خودش را بندهي خدا ميداند. جبرئل واسطهي وحي الهي بر همهي پيغمبران است البته روحالقدوس كه يك قدرت عظيمي است، او خودش معترف است، او خودش را يك بندهي متواضع خدا ميداند كه در زمان پيغمبرياش مردم را به عبادت خدا دعوت ميكرد و در انجيل عهد جديد هم كه دست مسيحيها موجود است اين بزرگوار هرگز در طول زندگياش ادعاي خدايي نكرده و يك چنين چيزي در اناجيل هم نيست، نه اينكه ما بگوئيم، او خودش را بندهي خدا و پا دو دستگاه الوهيت و رسول دانسته است.
|