جمعيت
بر اساس سرشماري عمومي نفوس و مسکن سال 1375 استان مرکزي 1228812 نفر جمعيت دارد از اين تعداد 1/57 درصد در نقاط شهري و 9/42 درصد در نقاط روستايي سکونت داشت اند . در همين سال از کل جمعيت استان 156/616 نفر مرد و 656/612 نفر زن بوده اند . از جمعيت استان 3/38 درصد در گروه سني کمتر از 15 سال ، 1/56 درصد در گروه سني 15 تا 64 سال و 6/5 درصد در گروه سني 65 سال و بيشتر قرار داشته اند . سمت وسوي تمامي نقل و انتقالات داخلي و مهاجرين که از خارج وارد استان شده اند کانون هاي شهري مخصوصاً در شهر اراک و ساوه بوده است . قبل از دهه اخير مردم استان براي يافتن کار و ادامه تحصيلات فرزندان و بالا بردن سطح زندگي خود از اين استان به استان هاي تهران و اصفهان مهاجرت مي کردند ليکن بر اثر جذب نيروهاي بومي ، بسياري از شهرستان هاي ديگر به اين استان مهاجرت کرده اند .
نژاد
با توجه به مطالعات باستان شناسي و تاريخي سابقه سکونت در اين نقطه از ايران زمين به هزاره دوم و سوم ق . م باز مي گردد . بعدها تمدن هايي در اين سرزمين شکل گرفت که هنوز آثاري از آن ها در تپه هاي باستاني و نقاط مختلفي از اين سرزمين وجود دارد . که خود حکايت از رد پاي اقوام مختلف است .
بعدها با ورود اقوام آريايي و اختلاط آنها اين نژادها در هم آميختند . پس از اسلام نيز اقوام ديگري از جمله ترکان و مغولان در اين نجد سکني گزيدند و با مردمان اين نواحي در آميختند .
زبان
بيشتر مردم استان مرکزي به زبان فارسي سخن مي گويند. زبان ترکي نيز در اکثر روستاهاي اطراف اراک ، سربند و ساوه رايج است . در دليجان مردم به زبان راجي حرف مي زنند که ريشه در زبانها و واژه هاي دوره مادي دارد .
در خصوص زبان راجي بايد گفت که اين زبان بس شگفت که نشانه هاي آن در بخشي از مرکز ايران چون دليجان و محلات و نراق و ... برجاي مانده است . داستان از يک زبان نيرومند ايراني مي گويد که به دليل ويژگي هاي برتر خود نشان مي دهد که روزگاري دراز در يک قلمرو گسترده ، مرکزيت داشته است و روز به روز با يورش زباني پر مي شود و در هم آهنگ و بي ريشه ، از سوي صدا و سيماي مرکزي پهنه آن کمتر و کمتر مي شود البته بايد گفت ( گويندگان ايراني که در شهرها و روستاهاي گوناگون ، با زبان هاي شيرين و ريشه دار خويش زير ستم زبان رسانه هاي گروهي هستند . بدان روي که اين گفتارها از پايتخت ايران پخش مي شود نام آن را فارسي نهاده اند و گمانشان بر اين است که اين سيستم از سوي زبان فارسي بر زبانشان مي رود ، باز آنکه اين زبان يک زبان آميخته از ده ها ، شايد صدها گويش گوناگون پديدار شده است که ريشه و مايه ايي ندارد و پايگاه آن را هم ندارد که با نام فارسي دري از آن ياد کنيم بلکه بهتر است آن را ً گويش تهراني نو ً بناميم زيرا که زبان تهران کهن نيز تا بدين پايه درهم ريخته نبوده است و براي خود زيبايي و پايه و مايه و دستور داشته است . چنانکه در برخي از جاها تنها اندک پيرمردان و پير زنان واژه هاي آن را به ياد مي آورند ، و در برخي جاها تنها نام آن بر جاي مانده است اما خوشبختانه دليجان که به گويش راجي خود دليگون خوانده مي شود کانوني بنيرو است که هنوز آن را بر زبان فرزندان مي گذارند و اگر از سوي ادارات فرهنگ و آموزش و پرورش کوششي اندک در اين زمينه شود مي توان اميد بدان بست که در آينده باز هم به گونه يک زبان روان در آن شهرستان بکار رود و ما نيز از برتري ها و ويژگي هاي آن چنانکه بايسته و شايسته باشد برخوردار گرديم .
زبان ترکي : زباني اصلي اکثريت نقاط روستايي شهر ساوه مي باشد ولي فارسي تنها در شهر ساوه شهر مأمونيه و در روستاهاي آوه و الوسجرد ، زبان اصلي مردم مي باشد و در ساير نقاط به عنوان زبان دوم با آن محاوره مي شود . اما زبان کردي در روستاي قره چاي و شهر ساوه رايج مي باشد . زبان ارمني فقط در روستاهاي چناقچي بالا و لار ساوه رايج است . گويش الويري از مشتقات زبان پهلوي ميانه بوده و به گويش تاتي معروف است .
شهرستان محلات به زبان فارسي سخن مي گويند . گويش اهالي روستاي بزيجان محلات ترکي با لهجه محلي است