0

تاریخ هنر

 
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

هیس و فضای نمایشگاهی جایگزین در نیمه دوم قرن بیستم، همزمان با پیدایش هنرهای مفهومی، پرفورمنس و هنرهای محیطی از یک سو و رکود اقتصادی از سوی دیگر، مشکل جدیدی در هنر معاصر سربرآورد. هنرمندان این سبکها، برای ارائه آثار خود به فضایی بزرگ تر از یک گالری احتیاج داشتند؛ در این زمان خانم "آلانا هیس" توانست این امکان را برای ایشان ایجاد کند و امروزه به عنوان یکی از اسپانسرهای مطرح هنری شناخته شود. هیس و فضای نمایشگاهی جایگزین "آلانا هیس" متولد سال 1943، در لوئیز ویل کنتاکی به دنیا آمده است. از مهمترین کارهای "هیس" تاسیس "رادیو بین‌المللی هنر"(AIR) در سال 2004 و همچنین تاسیس "مرکز هنری معاصر"(P.S.1) در سال 1976 بوده است که این مکان، یکی از اولین ابتکارات برای جنبش "فضای نمایشگاهی جایگزین" محسوب می‌شود. در اوایل دهه هفتاد بسیاری از اشکال هنری جدید، از قبیل هنر محیطی، پرفورمنس‌ها و ویدئو‌آرت‌ها به وسیله طیف گسترده‌ای از هنرمندان جوان اجرا می‌شد که مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده بود، اما اغلب این هنرمندان برای اجرای آثارشان، خود را در فضای بسته و محدود گالری‌ها می‌یافتند. همچنین در شرایط اقتصادی نامناسب آن دهه‌ها، به دلیل غیر قابل فروش بودن این آثار و اینکه مانند دیگر رسانه‌ها قابل بسته بندی و حد و مرز مشخصی نبودند ، سرمایه داران را برای ساخت فضایی مختص این آثار بیش از بیش دچار تردید می‌کرد. در پی واکنش هنرمندان نسبت به این جریان روندی شکل گرفت که امروزه ما آن را فضای نمایشگاهی جایگزین می‌نامیم. آلانا هیس یکی از تاثیر گذارترین افراد در شکل‌گیری فضاهای این چنینی برای این هنرمندان است که اولین نمایشگاه فضای باز خود را زیر پل "بروکلین" با حضور هنرمندان پیشگام اروپایی و آمریکایی برگزار کرد. وی در نقاط مختلف شهر نیویورک فضاهای منحصر به فردی را برای تشویق این هنرمندان ایجاد کرده و مدیر هنری چندین نمایشگاه در نیویورک است . در شرایط اقتصادی نامناسب آن دهه‌ها، به دلیل غیر قابل فروش بودن این آثار و اینکه مانند دیگر رسانه‌ها قابل بسته بندی و حد و مرز مشخصی نبودند ، سرمایه داران را برای ساخت فضایی مختص این آثار بیش از بیش دچار تردید می‌کرد. در پی واکنش هنرمندان نسبت به این جریان روندی شکل گرفت که امروزه ما آن را فضای نمایشگاهی جایگزین می‌نامیم. وی اولین موسسه‌اش را در سال 1970 بنیان گذاری کرد که شامل چهار فضا می‌باشد: 1- برج ساعت 2- انبار عقاید 3- کارخانه مجسمه 4- کارگاه شماره1 که اخیرا مهمترین فضای هنر نوین در سرتاسر کشور است. او همیشه عنوان کرده است هدفش از ایجاد این فضاها تشویق هنرمندان، ترویج آثار آنها و افزایش مخاطبان جدید است. کارگاه شماره1 اولین بار با نمایشگاهی به نام "اتاق‌ها" در سال 1976 بازگشایی شد. این بنا یک مدرسه مخروبه بوده که "هیس" توانست با همکاری سازمان مسکن آن را به یک فضای نمایشگاهی و کارگاهی تغییر دهد. هنرمندان زیادی مانند "بیل بیرن"، "جف لو"، "کارل آندره"، "مارشا هفیف" و... در این مکان نمایشگاههای مختلفی برگزار کرده‌اند. پیدایش این نمایشگاهها و فضاها نشان‌دهنده هنری است که از حیث بصری قدرتمند، از لحاظ فکری عمیق و از حیث اجتماعی آگاه است و می‌تواند پیروزمندانه خارج از فضاهای کهنه گالری‌های تجارتی حیات داشته باشد.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:44 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

کشف کوشک ساسانی در کوهدشت با کاوش‌های باستان‌شناختی در نزدیکی کوهدشت در غرب ایران، بقایای یک بنای دوره ساسانی از خاک بیرون کشیده شده که احتمالا یک «کوشک» بوده است. کوشک عموما به کاخ‌ها و قصرهای کوچک گفته می‌شود و در این مقاله می توانید با این نوع معماری بیشتر آشنا شوید. کشف کوشک ساسانی در کوهدشت این بنای تاریخی در محوطه قلعه‌گوری سیمره در 70 کیلومتری جنوب‌غرب شهرستان کوهدشت در غرب ایران کشف شده است. از این کوشک پنج اتاق مرتبط به هم، دو اتاق ستون‌دار و یک حیاط کشف شده است. در این محوطه همچنین سفالینه‌های ساده، لعاب‌دار، مزین به نقوش کنده و برجسته، گچ‌بری‌های نفیس با نقوش هندسی، گل و بوته، انسانی و حیوانی نیز کشف شده‌اند. طبق این گزارش، بعد از گذشت حدود 1500 سال از زمان تولید این گچ‌بری‌ها، آنها هنوز از استحکام قابل‌قبولی برخوردار هستند. قاسم قربانی، مدیر کل میراث فرهنگی استان لرستان، گفته است یافته‌های باستان‌شناسی محوطه قلعه گوری سیمره در نوروز 92 برای بازدید عموم در محل موزه تاریخی قلعه فلک‌الافلاک به نمایش گذاشته می‌شوند. گفت و گو با تورج دریایی،استاد تاریخ باستان ایران درباره کوشک ساسانی آقای قربانی خبر داده که در این محوطه دو کتیبه به خط «پهلوی ساسانی» نیز روی دو کاسه سفالی کشف شده است. این سفال‌نوشته‌ها که در ادبیات باستان‌شناسی به «استروکا» معروف هستند، نخستین نمونه‌های کشف‌شده در استان لرستان هستند. عطا حسن‌پور، سرپرست کاوش محوطه قلعه‌گوری، در این باره گفته است: «استروکاهای کشف‌شده شامل دو کاسه سفالی است که یکی از آنها دارای سیزده سطر نوشته به شکل مدور از لبه تا کف ظرف را در بر گرفته است و دیگری دارای هشت سطر نوشته است که برای قرائت این کتیبه‌ها با زبان‌شناسان مطرحی در داخل و خارج کشور مکاتبه شده است. » به گفته آقای حسن‌پور، کشف این گچبری‌های نفیس با مضامین اساطیری از جمله نقوش گراز و قوچ می‌تواند در شناخت هرچه بیشتر از مذهب دوران ساسانی و حوزه گسترش و نفوذ آن موثر باشد. گونه شناسی معماری در ایران معماری ایران به دو گونه "برونگرا"و"درونگرا"تقسیم می شود.بنا هایی که ارتباط مستقیم با فضای بیرون دارند "برونگرا"و اگر دور تا دور شان را فضای سبز یا حیاط که جزو حریم محسوب می شود فراگیرد، معماری درونگرا گویند.در معماری روستاها نیز اغلب روستا های کوهپایه مانند ماسوله ازنوع برونگرا هستند. در یک خانه درونگرا تنها فضاهای مورد نیاز در اطراف آن تعبیه می گردد.با تلاشی که در طول تاریخ در این زمینه صورت گرفته ،حیاط درونی ساختمان های مسکونی به محیطی با صفا مبدل شده است.در یک خانه درونگرا ،تنها فضایی که خارج از منطقه درونی قرار دارد هشتی ورودی است که با فضای بیرون ارتباط دارد. قاسم قربانی، مدیر کل میراث فرهنگی استان لرستان، گفته است یافته‌های باستان‌شناسی محوطه قلعه گوری سیمره در نوروز 92 برای بازدید عموم در محل موزه تاریخی قلعه فلک‌الافلاک به نمایش گذاشته می‌شوند. تقارن و توازن در معماری برونگرا: معماری برونگرا ممکن است دارای چهار نما باشد،مانند کوشک ها . کوشک ها نیز به دو نوع تقسیم می شوند: 1-یا متقارن هستندیعنی چهار نمای آن هم وزن اند 2-یا نماها دو به دو با هم متقارن هستند. کوشک های که در داخل باغ واقع شده اند ،معمولا ارتباط نماهایشان به وسیله ایوان با محیط بیرون برقرار می شود.معماری کوشک معماری متقارن می باشد،چرا که پلان آنها معمولا متقارن است و فضا ها با دو محور عمود بر هم تقسیم می شوند.در ساختمان هایی که داخل یک مجموعه قرار دارند،نمای اصلی نسبت به ورودی آن قرینه می باشد.ولی فضا های چسبیده به دو طرف آن قرینه نباشد،هر چند ریتمی متقارن داشته باشد.برای مثال ،ساختمان عالی قاپو که در میدان نقش جهان اصفهان قرار دارد،به تنهایی بنایی کاملا متقارن می باشد.دو طرف بنا حجره ها و مغازه هایی واقع شده اند که با ریتم ممتد قرینه اند ،ولی خود بنا در محور تقارن میدان واقع نشده است. در نقشه و پلان مشاهده می شودکه محل قرار گیری بنا نسبت به ابعاد میدان غیر قرینه است.یک دیگر از عواملی که موجب این احساس و تصور می شود،تناسبات و مقیاس بنا نسبت به اطراف ان است.تناسبا ت خود میدان در عین داشتن وجوه قرینه و متقارن ،متوازن ومتعادل است.محور ورودی مسجد شیخ لطف الله با عالی قاپو در یک راستا ست؛ولی اینها نسبت به دو طرف میدان متوازن اند.در دو سه محورطولی ،میدان ورودی مسجد امام و ورودی بازار قرارگرفته است. تقارن وتوازن در معماری درون گرا: از بناهای درون گرا عام ،کاروانسرها و مدارس را می توان نام برد.کاروانسرها دارای پلان درونگرا هستند.نوع برون شهری آن اغلب دارای پلان متقارن با یک نمای مشخص می باشد.کاروانسرهای چهار ایوانی برحسب موقعیت و اهمیت ،دارای نمای ساده متقارن و یا نمای تز یین شده اند.تقارن نما ها معول · دو به دو ودر مواقعی ، ایوان ورودی ونمای مربوط به ان کامل · با بقیه متفاوت است.د ضمن ادغام مسجد و مدرسه یکی دیگر از گونه های مهم معماری درون گرا ست.بدین صورت که نقشه ساختمان تر کیبی از فضا های یک مدرسه مذهبی با همان گونه شناسی متعارف ،و یک مسجد با تمام مشخصات مورد نیاز استو هر کدام از آنها به حکم واحد قابل بهره برداری است.مدرسه آقا بزرگ کاشان یکی از کامل ترین نمونه های موجوداست. نما دارای ریتم وتقارن به وسیله ستون ها به وجود آمده است.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:45 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

منظره‌نگاری چینی هیساکویی (Hisa Kuei) و مایوآن (Ma yuan)‏ ‏ هنر نقاشی منظره از مهم ترین هنرهای چینی است. در این مقاله با خصوصیات کلی این هنر و دو تن از هنرمندان شاخص آن در دوره سونگ آشنا می شوید. منظره‌نگاری چینی هنر شرقی از هر جهت با هنر غربی متفاوت است و این آشکارترین علتی است که موجب شناخت دیر‌هنگام هنر شرقی توسط غربی‌ها شده‌است. بر خلاف غربیها که بر روی بوم نقاشی می‌کردند، چینی‌ها در دوره‌ی نفوذ آیین بودایی دیوارنگاری کرده و در برخی دوره‌ها بر روی کاغذ نقاشی می‌کردند و به دلیل کم‌دوام بودن کاغذ، امروزه بسیاری از آثار کهن در دسترس ما نیست. همچنین بر خلاف غربی‌ها، از رنگهای روغنی استفاده نمی‌کردند و لطافت آبرنگ را در بیان حالات و روحیات خود مناسب یافتند. نقاش چینی هرگز جهان را به صورت کامل نمایش نمی‌دهد، بنابراین نگاه او با نگاه سنت‌گرای غربی که جهان را به شیوه‌ای "وابسته به معماری " می‌بیند متفاوت است. نقاشیهای چینی بر روی طومارهای ابریشمی کشیده می‌شد و در محفظه‌های گرانبها نگهداری می‌شد و تنها در لحظات آرام گشوده می‌شد تا مومنان بر آنها نگاه کنند و تامل کنند. دیدن یک نقاشی مانند خواندن قطعه شعر زیبایی بود که با تامل صورت می‌گرفت. چینیان تنها تصاویر کوچک را بدون قاب به دیوار آویزان می‌کردند و گاه یک سلسله تصویر را روی تجیر می‌کشیدند. برای ما که عادت داریم با کمک چشم و دیدن شی از طبیعت نقاشی کنیم، بسیار دشوار است که دریابیم هنرمند چینی برای ترسیم طرح از پیش درک شده قبل از حرکت دادن قلم با ضربات سریع و بی‌رنگ بر پارچه ابریشمی، چقدر در اندیشه عمیق فرو می‌رود. با آغاز دوره‌ی میلادی نقاشی چینی به اوج خود رسید. در قرنهای سوم و چهارم میلادی، هنگامی که آیین عیسی فرهنگ و هنر کناره‌های مدیترانه را متاثر کرد، آیین بودا در هنر چین انقلابی پدید آورد، سپس با آیین دائو آمیخت و هنر چین را از هنر هندو متاثر گرداند. تاثیر آیین بودا بر هنر چین تنها موجب شکل‌گیری آثار جدید برای هنرمندان نشد، بلکه موجب گردید که به تندیس‌ها و تصویر‌ها از نو نگریسته شود و دستاورد هنرمندان از احترام بیشتری برخوردار شود. چین نخستین سرزمینی بود که تصویرسازی را امری حقیر نمی‌پنداشت و نقاش از مقامی همانند یک شاعر برخوردار بود. نقاشی چینی از قیود دینی و نیز از محدودیتهای نظری آسیب دید. هنر بودایی به بازنمایی بودا می‌پرداخت. از طرفی نقاشان چینی برای آموزش نقاشی تنها به تقلید از استادان قدیم می‌پرداختند و نمی‌توانستند به شیوه‌ای جز شیوه‌ی تقلید از اساتید بپردازند. برخی از آموزگاران بزرگ چین هنر را وسیله‌ای می‌پنداشتند که می‌توانست نمونه‌های بزرگ فضیلت و تقوا در دورانهای زرین گذشته را در خاطر مردم زنده کند. یکی از کتابهای کهن طوماری مصور چینی مجموعه‌ای از نمونه‌های زنان متقی است که مطابق با نگرش کنفوسیوس نوشته شده است. در نظر چینیان انسان با طبیعت هماهنگ است و معنای شادمانه زیستن همگام بودن با طبیعت است . انسان هیچگاه بر طبیعت مسلط نیست، بلکه بخشی از آن است. هنرمندان چینی نقاشی "آب و کوه " را نه برای آموزش و نه برای تزئینات آغاز کردند. هدف آنها فراهم آوردن موضوعی برای تفکر و تامل بود. مایوان و پسرش، مالین، از همان شیوه ی ترکیب‌بندی هیساکویی استفاده می‌کردند، اما حاصل قلم‌مو کاری نرم و اغواگر آنها نقاشی‌های پرملاطفت‌تری بود. موضوع تابلو بر معبری کوهستانی در بهار نجیب‌زاده‌ای است با خدمتکارش در یک باغ، یکی از مضامین مورد علاقه ی مایوآن، فیگورها، همراه با درختان و سنگ‌ها، وزن توده را به یک گوشه ی تصویر می‌برند، اما خطوط نمایشی شاخه‌های بی‌درخت، و جاندارتر از آن جهت نگاه نجیب‌زاده، چشم را از خلال فضای مه‌آلود به دوردست می‌کشاند. به این ترتیب توازنی بین ترکیب‌بندی سطح ایجاد می‌کند که بیش از حد هم آشکار نیست، به ظرافت خلق شده و پایدار می‌ماند. در عین حال با قرار دادن کوه در سمت چپ و پرنده در پرواز در سمت راست توهم فضا و عمق ایجاد کرده است عالی‌ترین کامیابی دوره سونگ را می‌توان در نقاشی‌های مربوط به ارتفاعات وضع و فضاهای گسترده‌ای مشاهده کرد که ذهن در آن غوطه‌ور می‌شود، با این حال نقش هرگل، هرنی و هر پرنده‌ای تحت‌تأثیر یک روح واحد بر پرده می‌آید. آنان مشتاقانه با تپه‌ها و جویبارها انس و الفتی داشتند، دلیل آن،این است که معتقد بودند در یک چنین الفتی است که زندگی حقیقی انسان معنا پیدا می‌کند. از این‌رو، این نقاشی‌ها غالباً از آرامش و وجد سرشارند. غیرواقعی نیستند و آنچه را خلق کرده‌اند دنیایی رویایی نیست. هیساکویی (Hisa Kuei) و مایوآن (Ma yuan) ، دو استاد بزرگ دربار در اواخر قرن سیزدهم، سبک مرکبی شگرف را به کمال رساندند که با ترکیب‌بندی «متمرکز در یک گوشه» پیونده خورده است و این دو با هم مظهر سبک منظره در دوره ی سونگ جنوبی‌اند. هیساکویی در اثر طومار دستی خود با عنوان چشم‌انداز ناب و دوردست‌ کوه‌ها و رودها، نقاشی مرکبی درخشانی بر کاغذ کشید که استادی خود را در ضربه ی قلم‌موی ناهموار برش تبری، قلم‌موی خشک کشیده بر کاغذ، ضربه ی سفید شناور و رنگ آبه ی ظریف‌تر به تماشا گذاشته است. مایوان و پسرش، مالین، از همان شیوه ی ترکیب‌بندی هیساکویی استفاده می‌کردند، اما حاصل قلم‌مو کاری نرم و اغواگر آنها نقاشی‌های پرملاطفت‌تری بود. موضوع تابلو بر معبری کوهستانی در بهار نجیب‌زاده‌ای است با خدمتکارش در یک باغ، یکی از مضامین مورد علاقه ی مایوآن، فیگورها، همراه با درختان و سنگ‌ها، وزن توده را به یک گوشه ی تصویر می‌برند، اما خطوط نمایشی شاخه‌های بی‌درخت، و جاندارتر از آن جهت نگاه نجیب‌زاده، چشم را از خلال فضای مه‌آلود به دوردست می‌کشاند. به این ترتیب توازنی بین ترکیب‌بندی سطح ایجاد می‌کند که بیش از حد هم آشکار نیست، به ظرافت خلق شده و پایدار می‌ماند. در عین حال با قرار دادن کوه در سمت چپ و پرنده در پرواز در سمت راست توهم فضا و عمق ایجاد کرده است بسیاری از هنرمندان و اندیشمندان به شدت تحت‌تأثیر ریاضت‌طلبی و صراحت آموزه‌های توان‌فرسای نقاشان بودایی چان قرار داشتند مهمترین خصوصیتی که از هنرمند چان‌ خواسته می‌شد صراحت بیان بود که از جهاتی اشراق و بصیرت ناگهانی معنا می‌داد و پیروان آن، این تجربه را بیش از هر تجربه ی دیگری ارج می‌نهند که در تضاد با پیچیدگی و تصنع مورد تحسین هنر درباری بود.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:45 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

استوپا، گنبد هندی از مهمترین آثار معماری دوره بودایی استوپاهاست .استوپاها بنایی یاد بود است از دوره آشوکا به یاد بودا که شیوه اولیه تدفین وی به دست آناندا را به نمایش می گذارد . در این مقاله می توانید با اطلاعات مفیدی پیرامون این بنا آشنا شوید. استوپا، گنبد هندی استوپا نوعی بنای تپه مانند است که در سراسر شبه قاره هند دیده می شوند و در جهان غرب نیز رو به افزایش اند. استوپا در کشورهای متعددی از آسیای جنوب شرقی وجود دارد و به نامهای چدی (chedi)، داگوبا (dagoba) یا توپ (tope) شناخته می شود. استوپا قدیمی ترین بنای مذهب بودیسم است و در ابتدا تنها شامل تپه ای گنبدی شکل بوده که از گل و یا در مکانهای کم آب از توده ای سنگ ساخته می شده است تا پوششی بر آثار مقدس بودا باشد. پس از درگذشت بودا، بدن وی سوزانده شد و خاکستر آن تقسیم شده و زیر 8 استوپا دفن شد. دو استوپا نیز بر روی ظرف خاکستر و خاک ذغالهایی که پیکر بودا با آتش آن سوزانده شده بود، قرار گرفت. درباره این استوپاهای اولیه اطلاعات اندکی در دسترس است، به خصوص که تشخیص 10 استوپای اصلی ممکن نیست. با این حال، گفته می شود که تعدادی از استوپاهای بعدی مانند سارنات (Sarnath) و سانچی (Sanchi) در واقع با اجرای تزئیناتی بر روی گنبدهای اصلی به وجود آمده اند. در قرن سوم ق.م. امپراطور آشوکا پس از گرویدن به بودیسم، استوپاهای اولیه را گشود و محتویات آنها را در میان هزاران استوپایی که به دستور وی شاخته شده بود پخش نمود. با تمام اینها، استوپا های واقع در 8 مکانی که با زندگی بودا در ارتباط بودند، همچنان اهمیت خاص خود را حفظ کردند. در نتیجه، اهمیت یک استوپا نسبت به اینکه این گنبد، نقش مقبره داشته باشد یا اینکه تنها به منظور نیایش ساخته شده باشد، تغییر می کند و در نهایت، شکل ظاهری آنها نیز از یکدیگر متفاوت شده است. آنها به تدریج به گنبدهایی بزرگ و دارای ویژگیهایی خاص تبدیل شدند، از جمله این بخشهای افزوده می توان به تورانا (torana) یا دروازه، حصاری پرچین مانند به نام ودیکا (vedica)، هارمیکا (harmika) که سکویی مربع شکل و ساخته شده از تعدادی میله مانند نرده بود و بر روی گنبد قرار می گرفت، چترایشتی (chattrayashti) یا سایبان و یک مسیر مخصوص که برای گشتن به دورتادور استوپا ساخته شده بود، اشاره کرد. از آخرین قرن ق.م به بعد، استوپاها به عنوان یکی از بناهای اصلی مذهبی بودیسم به ثبت رسیدند. قدیمی ترین استوپای شناخته شده استوپای دمک (Dhamek) نام دارد و در سانچی هند قرار دارد و بلندترین آنها با ارتفاع 127 متر، پرا پاتوم چدی (Phra Pathom Chedi) نام داشته و در ناکن پاتم (Nakhon Pathom) تایلند واقع است. با انتشار بودیسم در کشورهای دیگر آسیا، استوپا به پاگودا (pagoda) تبدیل شد. پاگوداها، در اشکال مختلفی دیده میشوند که انواع زنگوله ای و هرمی از آن جمله اند. اجزای استوپا اساسا استوپا از پنج قسمت اصلی تشکیل شده است: 1) یک پایه مربع شکل 2) گنبدی نیم کره ای 3) مناری مخروطی 4) یک هلال ماه 5) یک صفحه گرد هریک از این اجزاء از معنای استعاری غنی برخوردارند و به ترتیب با یکی از پنج عنصر عالم هستی که خاک، آب، آتش، هوا و فضا باشند، مرتبطند. استوپا قدیمی ترین بنای مذهب بودیسم است و در ابتدا تنها شامل تپه ای گنبدی شکل بوده که از گل و یا در مکانهای کم آب از توده ای سنگ ساخته می شده است تا پوششی بر آثار مقدس بودا باشد. پس از درگذشت بودا، بدن وی سوزانده شد و خاکستر آن تقسیم شده و زیر 8 استوپا دفن شد. دو استوپا نیز بر روی ظرف خاکستر و خاک ذغالهایی که پیکر بودا با آتش آن سوزانده شده بود، قرار گرفت. استوپای سانچی یکی از قدیمی ترین و مهمترین استوپاها می توان به استوپا سانچی اشاره نمود که قدمت آن به قرن سوم قبل از میلاد می رسد .این استوپا در دوره های بعد تغییراتی نموده و بزرگتر گردید و دارای الحاقاتی شد.(تصویر1) گنبد تل مانند پخی را که مادر گنبد های مشرق زمین می دانند ، بر روی گنبد میله ای فلزی که نشانگر سمبلیک چتر سلطنت و رسالت الهی بودا می باشد قرار گرفته است . این گنبد، دارای سالنی در زیر گنبد و خارج از گنبد بوده و زوار بودا در داخل استوپا می نشینند و مراقبه می کنند . داخل بنا به شیوه ساده ای بنا شده و چهار دروازه شمالی ، جنوبی ، شرقی ، غربی است که به شیوه حجاری بر روی سنگ تزئین گردیده است؛ بطوری که هیچ فضای خالی و آزاد در آن مشاهده نمی شود. موضوعات نقوش بکار رفته در این بنا از کتاب بودایی جاتوکاست که عبارتند از: بر اساس روایتی در زمان آشوکا بیش از 8400 استوپا ساخته شده است : از دیگر موضوعات نقاشی و حجاری این معبد و دیگر معابد استوپای می توان به داستان شاه آهوان و بط و لاک پشت اشاره نمود. - گل نیلوفر ( سمبل بودا ) - زندگی گوتاما (بودا) از ابتدای تولد ، شاهزادگی و مواجه شدن باچهار علامت و فرار و رسیدن به زندگی. - نقوش حیوانات مورد علاقه بودا نظیر اسب ، فیل ، شیر ،گاو که از مذهب برهمنی (هندوئیزم) وارد مذهب بودا شده است. - نقش سامارا - نقش شیطان و زنان وسوسه گر و دخترانش. - تخت خالی ، چتر ، اسب بی سوار، جای پا ی پیل (فیل) . ابتدا شروع مذهب بودایی همه چیز سمبلیک و رمزی و معنوی است و این نقوش معانی سمبلیک از زندگی سیدارتا گوتاما و عرفان بودایی است. - نقش 6 فیل تیز دندان. بودا دشمنانی داشت و ایشان شش نفر را جهت کشتن بودا فرستادند. زمانی که قاتلین به بودا می رسند تغییر حالت پیدا نموده و به جای به قتل رساندن بودا به وی تعظیم می نمایند. این 6نفر در نماد 6 فیل در نقوش استوپا نمایش داده می شوند. - نقش زنان. - نقش شاهان و پیروان بودا. - درخت بودی که بودا در زیر آن مراقبه می کرد. - نقش گردونه مقدس – راه هشت گذار که رمزش به صورت چرخ است . - داستان شاه آهوان و بط و لاک پشت امروزه در متون غربی، وجه تمایز واضحی میان استوپا و پاگودا وجود ندارد. اما در کل، استوپا بناییست که توسط بوداییان هند و آسیای جنوب غربی ساخته میشود و پاگودا به بناهای بودایی ساخته شده در آسیای شرقی اشاره میکند که میتواند دارای درب ورودی بوده و حتی مورد مصارف غیر مذهبی قرار گیرد.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:45 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

میراث سحرانگیز معماری پیشرفته ایران در تخت سلیمان تخت سلیمان در آذربایجان غربی و شهر تكاب واقع شده كه در تیر سال 82 ثبت جهانی شده است. در این نوشتار به معرفی قسمتهای ختلف این مجموعه بی نظیر می پردازیم. میراث سحرانگیز این مجموعه قسمت های مختلفی دارد كه شامل زندان سلیمان به عنوان یک مکان مقدس مربوط به قرن هشتم قبل از میلاد بوده و تخت سلیمان با آتشکده آذرگشسب به دوره ساسانی و کاخ ایلخانی آباقاخان به قرن سیزدهم تعلق دارد. هر دو محل در جنوب شرقی دریاچه ارومیه، در یک دره سرسبز در ارتفاع 3 هزار متری دامنه جنوب کوه های بالکاش واقع شده اند که قله 3 هزار و 200 متری کوه بلقیس در آن قد علم کرده است. مجموعه آثار تاریخی تخت سلیمان که در 45 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار دارد، در حال حاضر از پایگاه های جهانی سازمان میراث فرهنگی محسوب می شود و حدود 10 سال است اقدامات چشمگیری برای حفاظت، پژوهش، مرمت، معرفی و آموزش در آن صورت گرفته است. برای رسیدن به تخت سلیمان به واسطه راه های ارتباطی آسفالته، زنجان- دندی- تخت سلیمان، زنجان بیجار- تکاب- تخت سلیمان میاندوآب- شاهین دژ- تخت سلیمان می توان گذر كرد. این مکان تاریخی به علت محل آتشکده آذرگشسب یعنی آتشکده جنگاوران و سلاطین در زمان ساسانی مورد توجه بوده است. در منطقه تخت سلیمان به غیر از بقایای مجموعه تاریخی آتشکده آذرگشسب که در درون حصاری بیضی شکل و اطراف دریاچه ای سحرانگیز، با 38 برج و بارو و 2 دروازه بزرگ واقع شده و مربوط به دوره ساسانی است، آثاری از دوران اسلامی هم باقیمانده است. در اطراف این مجموعه باستانی چندین پدیده طبیعی مانند کوه میان تهی، چشمه های آب گرم، دیواره سنگی ناشی از رسوبات آب دریاچه، رودخانه ها، چمن متحرک، دریاچه های مختلف، معادن گوناگون، مناظر زیبای کوهستانی و آثار مربوط به هزاره نخست میلادی بقایای معابد، قلاع و برج های دیدبانی و معادن استخراج سنگ قدیمی وجود دارد. از مجموعه تخت سلیمان با دسترسی ساده به مراکز فرهنگی گردشگری مهم دیگر مانند گنبد سلطانیه، غار کرفتو، تپه و قلعه زیویه، بقایای کاخ مانایی واقع در قلایچی بوکان و معماری صخره ای می توان یک مسیر گردشگری قابل قبولی تعریف كرد. این مکان تاریخی به علت محل آتشکده آذرگشسب یعنی آتشکده جنگاوران و سلاطین در زمان ساسانی مورد توجه بوده است در محوطه تاریخی تخت سلیمان علاوه بر آثار با اهمیت دوره ساسانی، با حجم عظیمی از ساخت و سازهای کاخ سلاطین مغول به ویژه آبا آقاخان (که تنها نشانه های باقیمانده و شناسایی شده کاخ های حکومتی دوره ایلخانی است) مواجه می شویم. بنابراین دو دوره عمرانی و رونق مجموعه یادشده (ساسانی- ایلخانی) دربردارنده اسناد و مدارک بسیار مهمی از مضامین معماری و هنری پیشرفته کشور است.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:45 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

گنبد کبود یا مقبره مادر هلاكو؟ سومین مزار از قبرهای پنج‌گانه مراغه که قبر مادر هلاکو نامیده می‌شود برجی کبود و زیبا به شکل منشور ده وجهی است . این گنبد را مقبره مادر هلاکوخان مغول می دانند. در این نوشتار بعد از معرفی گنبد به دنبال این چرایی هستیم که آیا واقا این برج، مقبره مادر هلاکو است؟ گنبد کبود یا مقبره مادر هلاكو؟ گنبد كبود را مقبره مادر هولاكو می دانند. در این برج، كتیبه ای كه تاریخ بنا را مشخص كند، وجود ندارد، اما كارشناسان آن را مربوط به دوره سلجوقی دانسته و تاریخ بنای آن را به سال 593 هـ . ق نسبت می دهند. شماری هم به علت انتساب برج به مادر هلاكو آن را متعلق به دوره مغول می دانند، اما به عقیده «آندره گدار»؛ تاریخ بنای برج باید مربوط به قبل از هلاكو باشد. این برج، 10 ضلعی است و در زوایای 10گانه آن ستونی مدور با تزئینات تخمیری تعبیه شده كه تا زیر طاق های موجود ادامه می یابد. پهلوهای این برج دارای طاق نما و حاشیه کاری و دندانه است و در کناره آنها پایه‌های ستون مانندی ساخته شده است. این پایه‌ها مانند سطح بیرونی طاق نماها، با تزئیناتی مرکب از آجر و سفال و کاشی فیروزه‌ای رنگ در طرح‌هایی هندسی، به شکل بدیع آرایش شده‌اند. این برج نظیر دیگر برج‌‌های مقبره دار دو طبقه است. قسمت پایین، سرداب مخصوص دفن میت است و قسمت بالایی، اطاقی مزین به گچبری، کاشی و نوشته، می‌باشد. اتاق، سقف بلندی دارد که گنبد آن فرو ریخته و قسمت اعظم گچبری و تزئینات و نوشته‌های آن نیز از بین رفته است. زیر قوس طاق نماها به 3 ردیف مقرنس ساده و تزئینات پركار معقلی زیبا زینت یافته است. در زیر گنبد کبود از داخل یك حاشیه از كتیبه گچبری به خط نسخ، آیاتی از قرآن مجید به چشم می خورد. از سایر تزئینات داخل مقبره اعم از گچبری ها و نقاشی ها آثار كمی برجای مانده است. در زیر اتاق اصلی برج هم سردابه كوچكی وجود دارد. پس از انقلاب با ایجاد یك پوشش مجدد سعی در مقاوم سازی بنا داشتند كه تا امروز هم این بنا به علت مرمت همان سال ها در جای خود ایستاده است. از نکات قابل توجه در این بنا این است که در دیواره دخمه بدنه ی سنگی كار گذاشته شده كه ظاهرا سنگ قبر روی آن نصب بوده ولی فعلا آن سنگ از میان رفته است. نقوش بسیار زیبا و آیه ذیل كه عادتا در قبور دیده می شود بر این سنگ حجاری شده است. ("كُلّ مَنْ عَلَیْهَا فَانْ وَیَبْقی وَجْهُ رَبّكَ ذُوالْجَلالِ وَالْاِكْرامّ" آیه 26 و 27 از سوره 55) با مجود شباهتی كه گنبد كبود به بقعه نخجوان دارد از بسیاری جهات با سایر مقابر مراغه تشابه را حفظ كرده است. من جمله از این جهت كه دارای اتاق بلندی است كه بر روی سكوی سنگی قرار داردو زیر آن دخمه ساخته اند. در قسمت فوقانی هر طاق‌نما 3 ردیف مقرنس دیده می‌شود. کاشی‌های فیروزه‌ای،‌ تقریباً به همان ترتیبی که بر تمام سطوح نمای خارجی دیوارها به کار رفته این قسمت را نیز آذین کرده است. گنبد کبود از نظر ترکیب کلی مشابه سایر مزارهای موجود در مراغه است، به این معنی که مرکب از شبستانی است مرتفع بر زیربنایی که از سنگ ساخته شده و سردابی در میان دارد کتیبه‌ای که داخل شبستان بالایی، گلوگاه گنبد را دور می‌زند به خط ریحان بر نوار پهنی از گچ سفید گچبری شده است. در سرداب عمارت سنگ یکپارچه‌ای وجود دارد که در دیوار ساختمان کار گذاشته شده و متعلق به ساختمان اولیه است. این گنبد برجی است ده ضلعی که زوایای ده گانه آن ستونی مدور با تزئینات تخمیری تعبیه شده که تا زیر طاق‌های موجود ادامه می‌یابد. پلان داخلی بنا به صورت ده ضلعی است که هر ضلع آن6/2 متر و مشتمل بر طاق‌نمای بلند می‌باشد. در زیر گنبد یک حاشیه از کتیبه گچبری به چشم می‌خورد که اطراف مقبره را دور می‌زند. گنبد کبود با شماره 135در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. آیا گنبد کبود مقبره مادر هلاکو است؟ در مورد این كه این گنبد قبر مادر هلاكو بود یا نه آقای گلدار مدیر كل فنی سابق اداره باستان شناسی در سال 1314 مطالعاتی به عمل آورده كه ذیلا درج می گردد. مادر هلاكو كه سویور كوكتنی خاتون مسیحی بود و همین بس است كه انتساب این قبر اسلامی را از او سلب كند. بعلاوه هلاكو خان بودائئ بود و روقوز خاتون مسیحیه نوه ژان كشیش را در حباله نكاح داشت. آیا هلاكوخان كه پسر یك مسیحیه و شوهر یك مسیحیه بود و تركان نسطوری مذهب را از آسیای مركزی به جنگ اسلام كشاند و ارمنه او را قسطنطنین جدید و امید و ملجاء قومارمنی و مشعل دین و حامی مذهب می خواندند ممكن است قبر مادر خود را با آیات قرآن زینت بدهد؟ آیا ممكن است جامشین هلاكو یعنی پسرش این كار را كرده باشد؟ البته نه، زیرا كه او هم بودایی مذهب و شوهر مریم دختر امپراطور میكائیل پالئولوكوس بود و با روحانیون نسطوری از قبیل ماریهبلاها و زبان صوما دوستی داشت و همان سیاست دینی پدر را تعقیب می كرد. گنبد کبود یا مقبره مادر هلاكو؟ پس همان طور كه آرامگاه كوروش كبیر را در پاسارگاد مدفن مادر سلیمان نمی دانیم گنبد كبود را نیز در مراغه مقبره مادر هلاكو نشناسیم. بنابر این قبر منسوب به مادر هلاكو نیز مزاری مجهول است و چنانچه جناب آقای یونس مروارید اظهار فرموده اند به عقیده ایشان اصلا از دوره مغول نیست زیرا كه بعید می نماید در پایتخت هلاكو و قرارگاه دوقوز خاتون كه مركز مخالفت با اسلام بوده اجازه داده باشند كه قبر یكی از بزرگان مسلمان را با این جلال و شكوه بسازند، به همین جهت در عهد سایر خوانین مغول هم این كار به نظر بعید می اید مگر از دوره ایلخانان هفتم یعنی غزان به بعد كه گرویدن او به اسلام علامن تفوق تام مسلمانان و شكست سیاست دیانتی جهانگشایان مغول محسوب می شود. به این ملاحظه زمان بنای گنبد كبود از دو حالت خارج نیست یا قبل از استقرار هلاكو در مراغه بوده یا در عهد غازان خان، اما مورد دوم درست نیست زیرا كه ما از سبك تزئینات معماری دوره غازانی به وسیله خرابه های شنب (تبریز) اطلاع كافی داریم و آنچا باقی است در كمال وضوح ترقی این صنعت را به طوری نشان می دهد كه طرف نسبت به تزئینات گنبد كبود نیست. بنابر این مورد اول قوت می گیرد كه آن بنا را از دوره قبل از هلاكو بدانیم و همچنین تاریخ بنای ان باید بعد از تاریخ بنای بقعه مومنه خاتون در نخجوان باشد زیرا كه گنبد را از روی ان ساخته اند. به عبارت آخر گنبد كبود را در فاصله سالهای 582 و 656 هجری ساخته اند.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:45 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

هنر برای هنر یا هنر برای عامه هنر از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان داشته و تاثیر این موضوع چنان بوده است كه بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان در ادیان و مكاتب مختلف از آن به عنوان وسیله ای كارآمد و موثر در جهت ترویج و تبلیغ اندیشه ها و رفتار مورد نظر خود استفاده كرده اند. هنر برای هنر یا هنر برای عامه خاستگاه هنر هر چه باشد، از قدیمی ترین و موثرترین پدیده های زندگی فردی و اجتماعی انسان است، تا جایی كه هیچ وسیله یا روش زندگی را نمی توان پیدا كرد كه هنر به نوعی در آن نفوذ نكرده باشد. آلفرد بنیامین از شارحان مكتب فرانكفورت در نظریه «صنایع فرهنگی» معتقد است هر آفرینش هنری دارای اثری هاله ای است یعنی منحصر به فرد، جاودانه و وابسته به یك مكان خاص. به عبارتی هر اثر هنری یك بار اتفاق می افتد و تكرار نشدنی است. این امر به آثار هنری قداست خاصی می بخشد و تا حدی آن را دست نیافتنی می كند به طوری كه برای دیدن تابلوی لبخند ژكوند حتماً باید به فلان موزه رفت. اما امروزه با ظهور چاپ و دستگاه های تكثیر ما شاهد تكثیر هزاران نسخه از یك اثر هنری هستیم كه این خود زمینه حضور هنر در میان عامه را ایجاد می كند. این موضوع اله مان های یك اثر هاله ای را از هنر می رباید. براستی جایگاه و قداست هنر با حضور در موزه های مجلل تثبیت می شود؟ یا در میان تاقچه خانه مردم عامه؟ آلفرد بنیامین اندیشمند امریكایی ضمن تاكید بر حفظ اصالت آثار هنری از حضور یافتن هنر در میان توده مردم استقبال می كند. چرا كه هدف یك نخبه در قالب یك هنرمند، نویسنده،شاعر و... همیشه دادن پیام و فكر به مردم است. امروزه به واسطه فناوری می توان فكر هنرمند را به سرعت در میان مردم جاری ساخت كه هم زمینه رشد فكری مردم را فراهم می كند و هم این كه شاید دلیل ناشناخته ماندن هنرمندان و نویسندگان در عصر خودشان را ماندن آثار در چارچوب دنیای نخبگان دانست. هنرمند زمانی هنرمند است كه بتواند یك جریان فكری در جامعه و نه صرفاً در میان قشری خاص ایجاد كند و افق فكری مردم زمانش را سال ها جلو ببرد تا این كه سال ها بعد توسط آیندگان درك شود زمانی این تفكر حاكم بود كه ارزش یك اثر هنری زمانی است كه سالها بعد در میان عامه درك شود. اما درواقع این حالتی از سلطه و استیلابود كه همواره مردم عادی را از این افكار دور نگه می داشت چرا كه همواره هنر و افكار هنرمند چارچوب شكن و خلاف عادت است. حضور هنر در كوچه و بازار به معنای لوث شدن كار هنرمند و از بین رفتن قداست و اصالت نیست. هنرمند زمانی هنرمند است كه بتواند یك جریان فكری در جامعه و نه صرفاً در میان قشری خاص ایجاد كند و افق فكری مردم زمانش را سال ها جلو ببرد تا این كه سال ها بعد توسط آیندگان درك شود.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:45 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

قدیمی‌ترین سند ایران کتیبه «عین اروم» یا «اژدها بلاغی» را قــدیمی ترین ســند نوشتاری شمال غرب ایران و مربوط به اقوام اورارتو است. در این نوشتار می توانید با این اثر منحصر به فرد آشنا شوید. قدیمی‌ترین سند ایران این كتیبه در محلی به همین نام در بین راه آسفالته ارومیه به اشنویه و در کنار جاده آسفالته قرار گرفته و دارای ارتفاعی حدود 150 سانتیمتر است. این کتیبه در بالابه صورت هلالی شکل تراشیده شده است که یادآور شکل کلی کتیبه های دوران اورارتو بوده است. کتیبه عین اروم پیش از انقلاب اسلامی به وسیله پروفسور دکتر «ولفرام کلایس»، باستان شناس شهیر آلمانی مورد مطالعه قرار گرفت و بر این اساس آن را متعلق به دوران پادشاهان منو، از پادشاهان اورارتو، یعنی چیزی حدود 2900 سال قبل می دانند و فقط چند حرف (هجا) از کل کتیبه باقی مانده است. با توجه به محل قرارگیری این سنگ نوشته در کنار چشمه ای پر آب و از سوی دیگر نزدیکی یک قلعه نظامی متعلق به دوران اورارتو در این محل، مسلماً دارای اهمیت فراوانی بوده و ایجاد چنین کتیبه ای برای موقعیت مناسب این محدوده به شمار می رود. متاسفانه به علت وضع بد جوی محل و یخ زدگی ها از سوی برخی عوامل سودجو فقط بقایای چند حرف از خطوط میخی آن به جا مانده است. تنها بقایای چند حرف از خطوط میخی آن به جا مانده است است که متاسفانه همین اندک هم مورد بی مهری متولیان فرهنگی است ، سنگ نوشته اژدها بلاغی قدیمی ترین سند نوشتاری شمال غرب ایران میباشد. اقوام اورارتو در سده های آغازین هزاره نخست پیش از میلاد، دولتها و اقوامی را در غرب و شمال غربی فلات ایران مشاهده میکنیم که زمینه ی شکل گیری دولت ماد در سده هفتم پیش از میلاد را به وجود آورند. یکی از این دولتها و اقوام، اورارتو نام داشت که در حدود سده نهم پیش از میلاد از یکپارچگی شماری از طایفه ها در پیرامون دریاچه ی وان با مرکزی به نام "توشیا" سامان گرفت.گستره ی این دولت گاه تا حوضه های دجله و بخش بالایی فرات و همچنین بخش هایی از آذربایجان کنونی را در بر داشت. نام اورارتو نخستین بار در اسناد آشوری آمده است. در این اسناد از اتحادیه های اقوامی که در سرزمین کوهستانی ارمنستان و در کوه های جنوبی دریاچه ی وان، وجود داشته با نام اوروآتری Uruatri و نائیری Nairi یاد شده است.در تاریخ هرودوت از این دولت، به صورت آلارودی Alarodi سخن رفته است. فرهنگ و زبان اورارتو دولت اورارتو از نظر فرهنگی تا اندازه ای زیر استیلای فرهنگ آشوری قرار داشته است چنان که در کتیبه های این دولت، زبان آشوری به کار می رفت. بعدها با دگرگونی هایی، خط آشوری را با ویژگی های زبان اورارتویی منطبق کردند و خط میخی اورارتوری را یدید آوردند که با خط میخی آشوری تفاوت اساسی ندارد. در واقع می توان گفت که اورارتو ها از یکی از گونه های خط هوریانی به عنوان مبنای خط خود استفاده کردند که نزدیکی زیادی به خط آشوری داشت. این کتیبه ها به زبان اورارتویی نوشته می شد که چندان به زبان هوریانی( بر عکس خط) نزدیک نیست. مهمترین کارهای هنری اورارتو در آثار مفرغی و معماری آنها دیده می شود. این آثار به بیرون از سرزمین اورارتو فرستاده می شده و این گونه آثار در گورهای فریگیایی ها Phrygianدر گوردون Gordon و اتروسکی در ایتالیا و در اولمپ یونان یافت شده است گسترش و اوج اورارتو در پایان سده ی نهم پیش از میلاد، دولت اورارتو به سرعت پیشرفت کرد. در این زمان، ایشان شروع به گسترش قلمرو خود کردند. بدین جهت به نبردهایی در زمینهای میان دریاچه های وان و ارومیه و در سرزمین های جنوب دریاچه ارومیه و آن سوی قفقاز دست زدند. بدین سان، بخش مرکزی کشور مستحکم شد. اوج قدرت اورارتو در زمان پادشاهی "منوآ Menua (مینوآ Minua) فرزند "ایشپونی نی" بود که اورارتو به بزرگ ترین کشور آسیای غربی تبدیل گشت و شامل سرزمینهای کوهستانی ارمنستان شد. این پادشاه در بسیاری از بخش های کشور قلعه ها، قصر ها و پرستشگاه های فراوان ساخت و آبادانی ها فراوان بکرد. این موضوع در کتیبه های زمان او، به خط میخی نوشته شده است. در این زمان پایتخت اورارتو، "توشپا" به درجه خوبی از استحکام رسید. هنر اورارتو مهمترین کارهای هنری اورارتو در آثار مفرغی و معماری آنها دیده می شود. این آثار به بیرون از سرزمین اورارتو فرستاده می شده و این گونه آثار در گورهای فریگیایی ها Phrygianدر گوردون Gordon و اتروسکی در ایتالیا و در اولمپ یونان یافت شده است. در موزه بریتانیا و همچنین برخی موزه های فرانسه ، آثار هنر اورارتویی یافت می شود. دو تندیس مفرغی که از نزدیک دریاچه وان بدست آمده اکنون در موزه استانبول نگهداری میشود. این دو تندیس عبارتند از دو دسته ی دیگدان به صورت پرنده با بدن انسان. در سال 1874 موزه ی بریتانیا نخستین تندیس کوچک مفرغی مربوط به اورارتو را به دست آورد که به شکل خدایی ایستاده بود که کلاهی مخروطی و قیف مانند داشت. تندیس مفرغی دیگری نیز به دست آمد که شیر بالداری بود و به این شیر یک سر انسان با شانه و دست ها افزوده بودند و دو دست شیر در جلو به هم بسته شده بودند. تصاویر افراد تنومند که از نیمرخ و به صورت ناشیانه نشان داده شده اند از ویژگی های هنر اورارتویی است. همچنین ایشان تیزبینی خاصی رد نشان دادن جانوران از خود نشان داده اند. در نقوش زینتی، خطوط مستقیم و اریب و موجدار و دایره های فراوان به کار رفته است. همه جانوران در هنر اورارتویی به صورت آرام نشان داده شده اند از آن جا که کاوش های انجام شده برای یافتن اشیای اورارتویی پیوسته نبوده است در نتیجه هنر این مردم، به صورت دقیق بررسی نشده است و گاه با هنر آشوری به اشتباه گرفته شده است. این اشتباه به دلیل نزدیکی سبک هنری این دو فرهنگ به یکدیگر بوده است. که این نزدیکی خود ناشی از همسایه بودن این دو کشور و تعاملات و کشمکش هایی که با یکدیگر داشته اند، بوده است. تصاویر افراد تنومند که از نیمرخ و به صورت ناشیانه نشان داده شده اند از ویژگی های هنر اورارتویی است. همچنین ایشان تیزبینی خاصی رد نشان دادن جانوران از خود نشان داده اند. در نقوش زینتی، خطوط مستقیم و اریب و موجدار و دایره های فراوان به کار رفته است. همه جانوران در هنر اورارتویی به صورت آرام نشان داده شده اند. هنر اورارتویی افزون بر هنر آشوری با هنر هیتی ها نیز در پیوند بود. در دوره ای آنها را بازرگانی به سوی مدیترانه را به تصرف خود در آوردند این پیوند شکل گرفته است. همچنین پیوندهایی میان هنر سکایی و هنر اورارتویی بر قرار است. گنجینه ی سقز و کاوش های کرمیر – بلور، اشکارا پیوندهای هنر سکایی را از سریق هنر اورارتویی با شرق باستان نشان می دهد. سکایان، بدن جانوران به ویژه گاو را بسیار مانند به اورارتویی ها نمایش می دادند در بخش علیای غلاف درخت سپندینه ای دیده می شود که بسیار مانند به درختان اورارتویی بر روی کمربندهای مفرغی است و دو پری بالدار به جای میوه دان کوچک، چیزی در دست خود گرفته اند که مانند به چیزی است که در دستهای خدایان بر روی کمربندهای اورارتویی از ناحیه کرمیر – بلور وجود دارد. انقراض اورارتو ها در حدود سال 590 پیش از میلاد دولت اورارتو به دست ماد بر افتاد، اقوامی که تا این زمان تابع دولت اورارتو بودند، با مادها در شکست دادن اورارتو هم دست شدند.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:46 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

عصر سنگ طلوع هنر در غار رویاهای فراموش شده بارقه احساسات بشری كه در قالب هنر، هر انسانی را مجذوب خود می كند، عموماً محصولی محصور در تاریخ پس از عصر ماقبل تاریخ تلقی می شود، اما كشف غار شووه پرده از راز هنر دوستی این انسان برداشت. غاری كه ترس، عشق و احساسات انسان های 35 هزار سال قبل را در میان نقاشی های شبیه سبك كوبیسم در خود نهفته دارد. عصر سنگ سال 1994 زمانی كه ژان ماری شووه، الیت برونه و كریستین هیلیر، غارشناسان فرانسوی برای نخستین بار پا به این غار در جنوب فرانسه گذاشتند تصورش را هم نمی كردند كه با نقاشی های انسان های ماقبل تاریخ تا ساعت ها گیج و متحیر در غار، از گوشه ای به گوشه دیگر حركت كنند. غار حاوی نخستین آثار هنری نسل بشر بود. قدمت این آثار به 32 تا 35 هزار سال بازمی گردد این غار قدیمی ترین غاری است كه در فرانسه كشف شده است. در این غار بیش از 400 نقاشی از حیوانات مختلف ماقبل تاریخ وجود دارد. از جمله می توان نقاشی هایی با كیفیت های بسیار خوب از ماموت ها، شیرها، كرگدن ها، گاومیش ها، اسب ها و خرس ها دید. نقاشی ها چندان هنرمندانه كشیده شده كه نشان می دهد نقاشان این آثار با توجه به وسایل نقاشی خود، استعدادهای هنری بالایی داشته اند. دقیق و زیبا بودن نقاشی ها به اضافه این كه غار كاملاً دست نخورده به نظر می رسید، گو اینكه در طول 30 هزار سال گذشته هیچ موجودی پا در آن نگذاشته بود، این تردید را نزد غارشناسان و دانشمندان به وجود آورد كه ممكن است این آثار متعلق به دوره پارینه سنگی نباشد. تحقیقات بعدی اصالت آثار را مشخص كرد. تصاویر حیواناتی كه این نقاشان گمنام از خود به جا گذاشته اند، تصاویری سمبلیك از خطرات و توانایی و قدرت است. هر اثری یك قطعه هنری ارزشمند از زندگی بشر عصر سنگ است كه با مشاهده و مطالعه آن ها می توان به اطلاعاتی ارزشمند درباره فعالیت های انسان ها و حیوانات آن زمان چه در درون غار و چه پیرامون آن دست یافت. اندكی پس از دسامبر 1994 كه غار كشف شد به دلیل اینكه ژان ماری شووه آن را كشف كرده بود، نام شووه را بر آن نهادند و غار مورد حفاظت قرار گرفت. در های غار كه در دره آروش در جنوب شرقی فرانسه قرار دارد هنوز روی عموم مردم بسته است. علت اصلی آن هم ارزش های فوق تصور باستان شناسی آن است. در این غار بیش از 400 نقاشی از حیوانات مختلف ماقبل تاریخ وجود دارد. از جمله می توان نقاشی هایی با كیفیت های بسیار خوب از ماموت ها، شیرها، كرگدن ها، گاومیش ها، اسب ها و خرس ها دید البته دولت فراسه قول داده است سال 2014، مكانی در 12 كیلومتری محل این غار افتتاح كند كه نسخه شبیه سازی شده غار شووه است. پیش بینی می شود سالانه 350 هزار توریست از آن بازدید كنند.سال 2010 هم ورنر هرتزوگ، مستندساز شهیر آلمانی مستندی سه بعدی با عنوان «غار رویاهای فراموش شده» درباره این غار ساخت. او نخستین مستندساز و فیلمبرداری بود كه پا به این غار می گذاشت.او در این فیلم نقاشی هایی را نشان می دهد كه نگارگر آن ها با امكاناتی كه داشته، سعی كرده، احساسات خود را به نمایش بگذارد. حركت فریم به فریم اسب ها و گاومیش ها نشان می دهد كه نقاش خواسته حركت این موجودات را تداعی كند. هرتزوگ در فیلم خود اشاره می كند، انسان عصر سنگ هزاران سال قبل از پیكاسو نقاشی هایی را بر دیوار غار شووه ترسیم كرد كه تداعی گر سبك كوبیسم قرن بیستمی است.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:46 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

عرصه بی‌نظیر بیستون مجموعه جهانی بیستون از منحصر به فردترین آثاری است كه تسلسل دوره های مختلف پارینه سنگی تا پهلوی در آن رعایت شده است و در دوره های مختلف تاریخی ساسانی، سلوكی، ایلخانی، صفوی، قاجار و پهلوی می توان در این پایگاه اثر دید. عرصه بی نظیر بیستون این پایگاه در سال 85 به ثبت جهانی رسیده است و كاوش های باستانی زیادی در آن انجام شده كه شامل كاوش در دامنه پارتی و كاخ نیمه تمام ساسانی در 8 فصل بوده كه فصل 9 كاوش در آن به زودی آغاز می شود. حسین راعی، مدیر پایگاه جهانی بیستون تعداد آثار در عرصه بیستون را 27 اثر می داند كه شاخص ترین عرصه را در سطح كشور این پایگاه دارد، به شكلی كه مساحت این پایگاه 28 هكتار است كه حریم منظر آن وسعت 5 هزار هكتاری دارد و شامل غارهای دوره پارینه سنگی، دوره شكارچیان، غار مرتاریك، كتیبه داریوش، فرهاد تراش و گودرز دوم، وقفنامه شیخ عالی خان زنگنه، كاروانسرای شاه عباسی، كاروانسرای نیمه تمام ایلخانی و بهداری مربوط به دوران پهلوی است. همچنین در درون پایگاه بیستون 170 تپه مربوط به دوره های مختلف شناسایی شده است. برای رفاه گردشگران هم این پایگاه ساماندهی شده است كه شامل ساخت 20 چشمه سرویس بهداشتی، ساخت محور دسترسی، اسكن نوری كتیبه داریوش، مرمت كاروانسرای شاه عباسی و پل صفوی و ایجاد غرفه های عرضه محصولات صنایع دستی است.این پایگاه سالانه پذیرای یك میلیون و 200 هزار نفر گردشگر است. فهرست آثار ملی و 13 اثر همراه سنگ نبشته بیستون در 8 ژوئیه 2005 به ثبت جهانی رسیده است كوه بیستون در این مجموعه تاریخی وجود دارد كه كناره یك راه باستانی پر رفت و آمد قرار داشته است، محل عبور كاروان ها و نظامیان از شهرهای بابل و بغداد به سوی كوه های زاگرس و اكباتان بوده است.تاكنون 28 اثر از آثار تاریخی كوه بیستون در فهرست آثار ملی و 13 اثر همراه سنگ نبشته بیستون در 8 ژوئیه 2005 به ثبت جهانی رسیده است. در افسانه هایی كه درباره بیستون در كتاب شاهنامه آمده از مردی به نام فرهاد سخن به میان می آید كه عاشق زنی به نام شیرین می شود. بر اساس آن افسانه خسروپرویز به فرهاد دستور می دهد كه دور كوه بیستون را برش بزند تا به آب برسد و اگر موفق شد می تواند با شیرین ازدواج كند. پس از سال ها و حذف نیمی از كوه آب پدیدار می شود و در این بین خسرو به فرهاد خبر می دهد كه شیرین فوت كرده است. فرهاد از جا در می رود و تبر را به بالامی اندازد و در اثر ضربه تبر درجا می میرد.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:46 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

پایگاه‌های جهانی موزه‌هایی بی‌حصار ایران تا به حال توانسته 15عنوان اثر را در فهرست میراث جهانی یونسكو به ثبت برساند و رتبه چهاردهم را در گروه آسیا و اقیانوسیه كسب كند. پایگاه‌های جهانی موزه‌هایی بی‌حصار ثبت جهانی آثار در ایران پس از یك وقفه 24 ساله، از سال 2003 میلادی آغاز شد و اكنون به علت محدودیت ها، سهمیه هر كشور كاهش چشمگیری پیدا كرده، به طوری كه كشورهایی مثل روسیه یا ژاپن، ممكن است نتوانند هر سال، اثری را در فهرست میراث جهانی ثبت كنند. با وجود این ایران تا سال 84، 7 اثر را در فهرست میراث جهانی به ثبت رساند و از سال 85 تا 91 هم با یك رشد صعودی توانست 18 اثر را در فهرست جهانی ثبت كند. مجموعه قنات ها، طاق بستان، منظر فرهنگی ماسوله، مركز تاریخی زندیه در شیراز، مزار جام، مجموعه آسبادهای تاریخی آستان حرم امام رضا(ع) و محور تاریخی تیموری مشهد از جمله پرونده هایی هستند كه هم اكنون كار تدوین آن ها در دست انجام است. فرهاد عزیزی، مسئول دفتر امور پایگاه های جهانی تعداد پایگاه های تاریخی جهانی شده را همراه با باغ های ایرانی، 25 اثر اعلام كرده و به می گوید: حفاظت از پایگاه های تاریخی كه ثبت جهانی شده اند، بر اساس پلان مدیریتی كه آثار جهانی دارند بوده و هر ساله بر اساس این پلان مدیریتی هم كار حفاظت از این آثار صورت گرفته و مرمت های اضطراری برای آن اعمال می شود. وی درباره شاخصه های آثاری كه در ردیف ثبت جهانی قرار گرفته اند، می افزاید: هر اثری كه در شرف ثبت جهانی شدن است باید یك ویژگی خاص داشته باشد تا بتواند در سراسر دنیا بارز شود. هم اكنون برای ثبت جهانی آثار 10معیار وجود دارد كه آثار معرفی شده به یونسكو باید حداقل یك معیار داشته باشد تا بتوانند مسیر جهانی شدن را طی كنند. به عنوان مثال یكی از این معیارها، نشانه یك تمدن از دست رفته یا نشان بارز خلاقیت معمارانه در آن اثر است. مسئول پایگاه های جهانی درباره اقدامات صورت گرفته در این پایگاه ها می گوید: در همه پایگاه ها هر ساله كارهای باستان شناسی صورت می گیرد، برای مثال در پایگاه بیستون سال گذشته كاوش بخش مدفون كاخ نیمه تمام ساسانی انجام شد و خوشبختانه آن كار هم اكنون پایان یافته است. در كنار همه این مسائل همچنین صنعــت گردشــگری در اولــویت پایگاه های تاریخی است، بر این اساس زیرساخت های گردشگری با استانداردهایی كه باید در كنار آثار جهانی باشد، پیاده شده و بیشتر سایت های جهانی در این زمینه مشكلی ندارند. به عنوان مثال طرح ساماندهی بیستون از سه الی چهار سال گذشته آغاز شده و هم اكنون در مرحله نهایی قرار دارد، از دیگر كارها نیز می توان به طرح ساماندهی تخت سلیمان اشاره كرد كه حدود 50 درصد آن انجام شده و شامل مبلمان محیطی، تیرهای بازی، تابلوهای راهنما و امكانات فوری مورد نیاز گردشگران از قبیل غرفه های صنایع دستی و نمازخانه است. مسئول پایگاه های جهانی، پرونده شهر سوخته و كاخ گلستان را از دیگر آثاری بیان می كند كه قرار است به زودی ثبت جهانی شوند. او می گوید: پایگاه جهانی برای ادامه حیات اعتبار ثابت دارند و هرساله برای حفاظت،مرمت و زیرساخت های گردشگری میزان اعتبارات افزایش می یابد علاوه بر این، كل تشكیلات سازمان میراث فرهنگی در كنار سایت ها ایجاد شده كه شامل بخش حفاظت و مرمت، گردشگری و معرفی اثر و غرفه صنایع دستی بوده كه كل كارهای صورت گرفته در این پایگاه ها رصد می شود و اقدامات حفاظتی هم از سوی یگان حفاظت صورت می گیرد تا اگر مشكلی پیش آمد بخش حقوقی هم به سرعت وارد عمل شود. مسئول پایگاه های جهانی، پرونده شهر سوخته و كاخ گلستان را از دیگر آثاری بیان می كند كه قرار است به زودی ثبت جهانی شوند. او می گوید: پایگاه جهانی برای ادامه حیات اعتبار ثابت دارند و هرساله برای حفاظت،مرمت و زیرساخت های گردشگری میزان اعتبارات افزایش می یابد. وی تصریح می كند: پرونده های جهانی شهر تاریخی اصفهان و باغ های ایرانی نیز در سال های آینده، بخش هایی را به عنوان الحاقی خواهند داشت.عزیزی می افزاید: پایگاه های تاریخی مثل موزه ها هستند و همه تدابیر برای حضور گردشگران و بازدید از آن فراهم شده است.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:46 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

شگفتی های موهنجودارو یکی از قدیمی ترین و شگفت انگیز ترین تمدن های کهن جهان، تمدن موهنجودارو در شبه قاره هند است. در این مقاله می توانید با این تمدن بیشتر آشنا شوید. شگفتی های موهنجودارو موهنجودارو ، با بیش از پنج هزار سال پیشینه، از طرا حی شهری به صورت شبکه‌ ی شطرنجی برخوردار بوده و ساخت آن بر فراز تختگاهی انسان ساخت به بلندای 14 متر بوده است. قدیمی ترین سیستم آب و فاضلاب مربوط به موهنجودارو میباشد. آثار بر جای مانده از معماری و شهرسازی این شهر گویای تأسیس یک مرکز بزرگ تجاری با خیابان های بزرگ شمالی ـ جنوبی به پهنای دوازده متر با خانه ‌های چند طبقه از آجر و چوب و شبکه ‌های پیشرفته فاضلاب است. ساخت خانه ‌ها با رعایت دو اصل صورت می پذیرفته : امنیت و آسایش خانه ‌ها را به گونه‌ ای ساخته اند که ورودی ها در گذرگاههای فرعی باز شود و نور و هوا از حیات خلوت ها تأمین گردد. ضخامت دیوارها نمایانگر دو طبقه بودن خانه ‌هاست. حمام همگانی شهر نیز بر فراز تختگاه دارای استخری به طول 12 متر و عرض 7 متر و ژرفای 2 متر بوده که دیواره ی داخلی آن با آجر، ملات و ساروج ساخته شده. انبار غله ‌ی شهر با سقف چوبی و سالنی با بیست ستون از دیگر بناهای مهم موهنجودارو به شمار می آیند. استفاده از آجرهای استاندارد (cm 27أ— 13أ—6) ، شبکه فاضلاب پیشرفته، خانه ‌هایی بر اساس نقشه و اندازه یکسان و سرانجام برقراری عدالت اجتماعی با توجه به وضع ساختمان های شهر، همگی حکایت از شهری توسعه یافته و تمدنی شگفت انگیز دارد. مهر ها مهر های بدست آمده در موهنجودارو عموماً از نوع سنگ صابون و به شیوه مسطح اجرا گردیده است .نقوش های روی مهر شامل نقش خدایان ؛ علایم رمزی ،نقوش حیوانات نظیر گاو ، خر ، و کرگدن ،رب النوع و خدایان گوناگون می باشد .علامت رمزی بروی مهر ها که شامل تصویر های ساده اشیاء و ... تشکیل می شده اند( تصویر های حلقه ای ، دایره ای ، شاخه ، نرده بان ، چرخ پره دار ، ماهی و برگ ) حمام همگانی شهر نیز بر فراز تختگاه دارای استخری به طول 12 متر و عرض 7 متر و ژرفای 2 متر بوده که دیواره ی داخلی آن با آجر، ملات و ساروج ساخته شده. انبار غله ‌ی شهر با سقف چوبی و سالنی با بیست ستون از دیگر بناهای مهم موهنجودارو به شمار می آیند. اشیاء فلزی اشیاء فلزی شامل ابزار و لوازم خانه گی و ابزار یراق وسیله های جنگی ، اشیاء تزیینی است که از مس و مفرغ ساخته شده است . یکی از اشیاء منحصر به فرد مفرغی یک مجموع زیبای مفرغی است که پژوهش گران این مجسمه را به نام دختر در حال رقص معرفی نموده اند و این به علت حرکات دست و پا می باشند .که حالت رقص بخود گرفته است به احتمال این مجسمه باید حالت مذهبی و جنبهء تقدس داشته باشد .مجسمه های که بعد ها در هندوستان ساخته می شد هماننده مجسمه مشکوفه در موهنجودارو بوده و جنبه مقدس و آیینی داشته نظیر مجسمه شیوا که جشن خدای نر در خدایان هند است . سایر یافته ها ترسیم صفحه شطرنج و بازی کردن با مهره های که از عاج و و عقیق ساخته می شد نخستین بار در موهنجودارو صورت می گرفت . این بازی از جمله سر گرمی اوقات فراغت بزرگان شهر بود که برای نخستین مرطبه در این تمدن دیده شده و طی قرن ها بد تکامل یافته و شکل شطرنج امروزی در آمده است . آنچه موهنجودارو را از سایر تمدن های معاصرش متمایز می کرد داشتن واحد های برای وزن کردن و اندازه گیری بود مجموعه ای کاملی از وزنه های بدست آمده که اندازه های کوچک تا بزرگ آنها نشانه دقت عمل و نظارت قانون برخوردار است . این وزنه ها از قطعات کامل صیقلی سنگ چخماق ، مرمر سفید ، سنگ آهک ، پشم ساخته شده اند .موهنجودارو دارای نوعی سیلو با دیوار های آجری و کف پوش تخته ای برای انبار کردن کیسه های غلات بوده است .در بالای شهر ، استخر بزرگی به درازای 12 متر و به عرض 7 متر و عمق 2 متر با دیواره آجری ساخته لوده که به عنوان آب انبار شهر به منظور نگاهداری آب آشامیدنی و تحمل فشاره لازم برای جاری شدن آب در شبکه لوله کشی شهر به کار می رفت مردم موهنجودارو ازراه کشاورزی روزگار را می گذراندند و محصول گندم و جو،کنجد و پنبه و خرما را به همسایگانه خود می فروختند و به جای آن ادویه ، سنگ های قیمتی به همراه فلز می خریدند .گاری های که آنها را گاو های نر قوی هیکلی می کشیدند پیوسته در حال حمل و نقل مواد خوراکی و میوه از مزرعه ها ، باغ ها به شهر بودند .برای اداره ی امور شهری ، ساکنین موهنجودارو برای خود نهاد های به وجود آودند تا بتوانند زندگی اجتماعی و فعایت شهری را به آسودگی بگزرانند . دادگاه شهری به سرپرستی نخبگان جامعه اداره می شد و احترام نهادن به قانون بر همه واجب بود .شیوه خط و نوشتن موهنجودارئ گرچه الفبایی نبود ، اما ما شاهد همه خطهای باستانی از تصویر ساده اشیاء تشکیل می شد که امروزه آ ن را پیکتوگراف ( تصویر نگاری ) می نامند .از تمدن موهنجودارو متنهای مفصّل بدست نیامده است اما از بررسی مهر های یافت شده بر روی آنها تصویر های حلقه ای ، دایره ای ، شانه ، نردبان،چرخ پره دار،ماهی و برگ دیده می شود .این خط 250 علامت دارد و از راست به چپ نوشته می شود . از مجموعه آنچه گفته شد بر می آید که مردم موهنجودارو از زندگی آسوده ای برخوردار بوده و قرن ها به رفاه و آسایش زندگی می کردند .این تمدن درخشان همان گونه ای که به طور شگفت آوری پدید آمد ،به شکل اسرار آمیز نیز در سال 1500 ق م از میان رفت . آنچه موهنجودارو را از سایر تمدن های معاصرش متمایز می کرد داشتن واحد های برای وزن کردن و اندازه گیری بود مجموعه ای کاملی از وزنه های بدست مده که اندازه های کوچک تا بزرگ نها نشانه دقت عمل و نظارت قانون برخوردار است . این وزنه ها از قطعات کامل صیقلی سنگ چخماق ، مرمر سفید ، سنگ هک ، پشم ساخته شده اند از جمله دلایل سقوط تمدن دره سند و موهنجودارو به مواردی مانند : خشکسالی تدریجی خسارات ناشی از طغیان رود سند ، شیوع یک بیماری ناشناخته ، هجوم اقوام غارتگر و... اشاره نمود . بر اساس نظرات متعدد و بررسی تطبیقی شباهت آثار هنری تمدن دره سند ،میان رودان و مصر و ایران ارتباط درون و برون منطقه ای را در دست اثبات داشته اند . لئونارد وولی معتقد است که هر دو تمدن سومر و هند باستان را نشاعت گرفته از یک فرهنگ مشترک که احتمالاً در بلوچستان و پاکستان شکل یافته بود می داند .هنری فرانکفورت و جان مارشال از پژوهشگران سرزمین میان رودان بر این اعتقاد اند مهر های گلی بدست آمده در تل اسمر به عنوان یک کالای تجاری از موهنجودارو به میان رودان صادر شده است ."مک دونل» معتقد به تقلید موهنجودارو از تمدن سومر می باشد و درست در مقابل نظریه مک دونل « هال » معتقد به اقتباس تمدن سومر از موهنجودارو می باشد .برخی بر این اعتقاد اند که که پس از فرو پاشی و ترک ساکنان موهنجودارو به سمت شمال رود سند مهاجرت و پایگذار تمدن درخشان هارپا شدند . بر اساس یافته های باستان شناسی که در طی کاوش های علمی در محوطه هارپا صورت پذیرفت شباهت های بسیاری در آثار معماری و شهر سازی ،ظروف و اشیاءفلزی ،سفالی و سنگی ،مهر ها و ... مشاهده گردید . اوج شکوه و عظمت تمدن هارپا به اواسط هزاره دوم ق م می رسد .
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:46 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

شگفتی های موهنجودارو یکی از قدیمی ترین و شگفت انگیز ترین تمدن های کهن جهان، تمدن موهنجودارو در شبه قاره هند است. در این مقاله می توانید با این تمدن بیشتر آشنا شوید. شگفتی های موهنجودارو موهنجودارو ، با بیش از پنج هزار سال پیشینه، از طرا حی شهری به صورت شبکه‌ ی شطرنجی برخوردار بوده و ساخت آن بر فراز تختگاهی انسان ساخت به بلندای 14 متر بوده است. قدیمی ترین سیستم آب و فاضلاب مربوط به موهنجودارو میباشد. آثار بر جای مانده از معماری و شهرسازی این شهر گویای تأسیس یک مرکز بزرگ تجاری با خیابان های بزرگ شمالی ـ جنوبی به پهنای دوازده متر با خانه ‌های چند طبقه از آجر و چوب و شبکه ‌های پیشرفته فاضلاب است. ساخت خانه ‌ها با رعایت دو اصل صورت می پذیرفته : امنیت و آسایش خانه ‌ها را به گونه‌ ای ساخته اند که ورودی ها در گذرگاههای فرعی باز شود و نور و هوا از حیات خلوت ها تأمین گردد. ضخامت دیوارها نمایانگر دو طبقه بودن خانه ‌هاست. حمام همگانی شهر نیز بر فراز تختگاه دارای استخری به طول 12 متر و عرض 7 متر و ژرفای 2 متر بوده که دیواره ی داخلی آن با آجر، ملات و ساروج ساخته شده. انبار غله ‌ی شهر با سقف چوبی و سالنی با بیست ستون از دیگر بناهای مهم موهنجودارو به شمار می آیند. استفاده از آجرهای استاندارد (cm 27أ— 13أ—6) ، شبکه فاضلاب پیشرفته، خانه ‌هایی بر اساس نقشه و اندازه یکسان و سرانجام برقراری عدالت اجتماعی با توجه به وضع ساختمان های شهر، همگی حکایت از شهری توسعه یافته و تمدنی شگفت انگیز دارد. مهر ها مهر های بدست آمده در موهنجودارو عموماً از نوع سنگ صابون و به شیوه مسطح اجرا گردیده است .نقوش های روی مهر شامل نقش خدایان ؛ علایم رمزی ،نقوش حیوانات نظیر گاو ، خر ، و کرگدن ،رب النوع و خدایان گوناگون می باشد .علامت رمزی بروی مهر ها که شامل تصویر های ساده اشیاء و ... تشکیل می شده اند( تصویر های حلقه ای ، دایره ای ، شاخه ، نرده بان ، چرخ پره دار ، ماهی و برگ ) حمام همگانی شهر نیز بر فراز تختگاه دارای استخری به طول 12 متر و عرض 7 متر و ژرفای 2 متر بوده که دیواره ی داخلی آن با آجر، ملات و ساروج ساخته شده. انبار غله ‌ی شهر با سقف چوبی و سالنی با بیست ستون از دیگر بناهای مهم موهنجودارو به شمار می آیند. اشیاء فلزی اشیاء فلزی شامل ابزار و لوازم خانه گی و ابزار یراق وسیله های جنگی ، اشیاء تزیینی است که از مس و مفرغ ساخته شده است . یکی از اشیاء منحصر به فرد مفرغی یک مجموع زیبای مفرغی است که پژوهش گران این مجسمه را به نام دختر در حال رقص معرفی نموده اند و این به علت حرکات دست و پا می باشند .که حالت رقص بخود گرفته است به احتمال این مجسمه باید حالت مذهبی و جنبهء تقدس داشته باشد .مجسمه های که بعد ها در هندوستان ساخته می شد هماننده مجسمه مشکوفه در موهنجودارو بوده و جنبه مقدس و آیینی داشته نظیر مجسمه شیوا که جشن خدای نر در خدایان هند است . سایر یافته ها ترسیم صفحه شطرنج و بازی کردن با مهره های که از عاج و و عقیق ساخته می شد نخستین بار در موهنجودارو صورت می گرفت . این بازی از جمله سر گرمی اوقات فراغت بزرگان شهر بود که برای نخستین مرطبه در این تمدن دیده شده و طی قرن ها بد تکامل یافته و شکل شطرنج امروزی در آمده است . آنچه موهنجودارو را از سایر تمدن های معاصرش متمایز می کرد داشتن واحد های برای وزن کردن و اندازه گیری بود مجموعه ای کاملی از وزنه های بدست آمده که اندازه های کوچک تا بزرگ آنها نشانه دقت عمل و نظارت قانون برخوردار است . این وزنه ها از قطعات کامل صیقلی سنگ چخماق ، مرمر سفید ، سنگ آهک ، پشم ساخته شده اند .موهنجودارو دارای نوعی سیلو با دیوار های آجری و کف پوش تخته ای برای انبار کردن کیسه های غلات بوده است .در بالای شهر ، استخر بزرگی به درازای 12 متر و به عرض 7 متر و عمق 2 متر با دیواره آجری ساخته لوده که به عنوان آب انبار شهر به منظور نگاهداری آب آشامیدنی و تحمل فشاره لازم برای جاری شدن آب در شبکه لوله کشی شهر به کار می رفت مردم موهنجودارو ازراه کشاورزی روزگار را می گذراندند و محصول گندم و جو،کنجد و پنبه و خرما را به همسایگانه خود می فروختند و به جای آن ادویه ، سنگ های قیمتی به همراه فلز می خریدند .گاری های که آنها را گاو های نر قوی هیکلی می کشیدند پیوسته در حال حمل و نقل مواد خوراکی و میوه از مزرعه ها ، باغ ها به شهر بودند .برای اداره ی امور شهری ، ساکنین موهنجودارو برای خود نهاد های به وجود آودند تا بتوانند زندگی اجتماعی و فعایت شهری را به آسودگی بگزرانند . دادگاه شهری به سرپرستی نخبگان جامعه اداره می شد و احترام نهادن به قانون بر همه واجب بود .شیوه خط و نوشتن موهنجودارئ گرچه الفبایی نبود ، اما ما شاهد همه خطهای باستانی از تصویر ساده اشیاء تشکیل می شد که امروزه آ ن را پیکتوگراف ( تصویر نگاری ) می نامند .از تمدن موهنجودارو متنهای مفصّل بدست نیامده است اما از بررسی مهر های یافت شده بر روی آنها تصویر های حلقه ای ، دایره ای ، شانه ، نردبان،چرخ پره دار،ماهی و برگ دیده می شود .این خط 250 علامت دارد و از راست به چپ نوشته می شود . از مجموعه آنچه گفته شد بر می آید که مردم موهنجودارو از زندگی آسوده ای برخوردار بوده و قرن ها به رفاه و آسایش زندگی می کردند .این تمدن درخشان همان گونه ای که به طور شگفت آوری پدید آمد ،به شکل اسرار آمیز نیز در سال 1500 ق م از میان رفت . آنچه موهنجودارو را از سایر تمدن های معاصرش متمایز می کرد داشتن واحد های برای وزن کردن و اندازه گیری بود مجموعه ای کاملی از وزنه های بدست مده که اندازه های کوچک تا بزرگ نها نشانه دقت عمل و نظارت قانون برخوردار است . این وزنه ها از قطعات کامل صیقلی سنگ چخماق ، مرمر سفید ، سنگ هک ، پشم ساخته شده اند از جمله دلایل سقوط تمدن دره سند و موهنجودارو به مواردی مانند : خشکسالی تدریجی خسارات ناشی از طغیان رود سند ، شیوع یک بیماری ناشناخته ، هجوم اقوام غارتگر و... اشاره نمود . بر اساس نظرات متعدد و بررسی تطبیقی شباهت آثار هنری تمدن دره سند ،میان رودان و مصر و ایران ارتباط درون و برون منطقه ای را در دست اثبات داشته اند . لئونارد وولی معتقد است که هر دو تمدن سومر و هند باستان را نشاعت گرفته از یک فرهنگ مشترک که احتمالاً در بلوچستان و پاکستان شکل یافته بود می داند .هنری فرانکفورت و جان مارشال از پژوهشگران سرزمین میان رودان بر این اعتقاد اند مهر های گلی بدست آمده در تل اسمر به عنوان یک کالای تجاری از موهنجودارو به میان رودان صادر شده است ."مک دونل» معتقد به تقلید موهنجودارو از تمدن سومر می باشد و درست در مقابل نظریه مک دونل « هال » معتقد به اقتباس تمدن سومر از موهنجودارو می باشد .برخی بر این اعتقاد اند که که پس از فرو پاشی و ترک ساکنان موهنجودارو به سمت شمال رود سند مهاجرت و پایگذار تمدن درخشان هارپا شدند . بر اساس یافته های باستان شناسی که در طی کاوش های علمی در محوطه هارپا صورت پذیرفت شباهت های بسیاری در آثار معماری و شهر سازی ،ظروف و اشیاءفلزی ،سفالی و سنگی ،مهر ها و ... مشاهده گردید . اوج شکوه و عظمت تمدن هارپا به اواسط هزاره دوم ق م می رسد .
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:48 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

تمدن پیشا آریایی هند تمدن هند از کهن ترین تمدن های آسیایی است. در این مقاله می توانید با دو تمدن بسیار کهن این کشور آشنا شوید. تمدن پیشا آریایی هند بر اساس پژوهشهای میدانی ومطالعات تکمیلی پیشینه حضور انسان بر شبه قاره هند به 2400-3600 سال میرسد .در بررسی باستان شناسی آثاره دوران نوسنگی و کشاورزی تقریباً در اکثر ایالت های هند به دست آمده است .با توجه به وسعت شبه قاره هند ، افزایش جمعیت ودوران طولانی استعمار در این سرزمین ، تاریخ ، هنر و فرهنگ آیین به طور کامل مورد بررسی نشده و هنوز حفاریات باستانشناسی به طور نسبی هم انجا م نگرفته است و از آثار دوره پارینه سنگی هند چیز زیادی بدست نیامده و تنها اشیاء نادری هست كه در موزه های كلكته و بمبئی نگهداری می شود. هند تمدنی به قدمت ایران و مصر و بین النهرین دارد چهار مركز مهم تمدن باستانی هند شامل: 1- موهنجودارو در هزاره سوم ق م 2- هاراپا با فاصله كوتاهی بعد از تمدن موهنجودارو و در هزاره دوم ق م 3- لوتال هزاره دوم ق م 4-چانهودارو هزاره دوم ق م . از این میان تمدن موهنجودارو و هاراپا از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل در اینجا تنها به این دو منطقه پرداخته خواهد شد. موهنجودارو و هاراپا تمدن موهنجودارو در شمال غربی هند یعنی پاكستان قرار گرفته و هاراپا در پنجاب غربی واقع شده است و این دو شهر با وجود فاصله زیادی كه از هم دارند تمدن نزدیك به همی دارند و این تمدن ها قبل از ورود آریائیها به هند است. در نیمه دوم قرن نوزدهم هنگامی که خط آهن لاهور – مولتان در پاکستان در حال احداث بود مهندسین راه سازی از آجر های استفاده کردند که به فراوانی در دره سند وجود داشت و گفته می شد که متعلق به شهر های ویران شده و آثار به جای مانده از قرن های پیش است .از این آجر ها روستاییان منطقه نیز که در پی مصالحه ساخمانی ارزان برای خانه های خود استفاده می نمودند. با گسترش این خبر سرانجام در سال 1920 عملیات کاوش در منطقه ای در دره سند که گمان می رفت متعلق به تمدن هارپا است ،آغاز شد به تدریج دامنه آن به قدری وسعت یافت که نزدیک به هزار مکان بزرگ و کوچک شناسایی شد .سرانجام بقایای شهری کامل و پیشرفته از سه هزار سال قبل از میلاد به نام موهنجدارو سر بر آورد حفاران این شهر باستانی آقایان « وادل » و « اسپونو » می باشند. در منطقه بسیار وسیع ، تمدن های هاراپا و موهنجودارو و همچون دو نگین الماس درخشش داشته اند و پرتو تمدن آن ها کشور های هند و ایران را روشن کرده بود . اقتصاد این دو شهر از حاصلخیزی دره های که با رودخانه های بزرگ حوزه سند آب یاری می شدند رونق داشتند این رود ها در این حال یک راه آبی بسیار مناسب به شمار می رفتند . بی تردید موهنجودارو و از کهن ترین نمونه های شهر سازی جهان است . کسی که امروز برای تماشای و یرانه های کشف شده موهنجودارو می آیند ، چنین می پندارد که در یک شهر منظم قدم می زند . حتی امروز هم طرح شهرسازی علمی موهنجودارو از نمونه های جالب شهر سازی شمرده می شود . در طرح خانه های موهنجودارو دو اصل کلی به چشم می خورد یک امنیت و دو آسایش. بی تردید موهنجودارو و از کهن ترین نمونه های شهر سازی جهان است . کسی که امروز برای تماشای و یرانه های کشف شده موهنجودارو می آیند ، چنین می پندارد که در یک شهر منظم قدم می زند . حتی امروز هم طرح شهرسازی علمی موهنجودارو از نمونه های جالب شهر سازی شمرده می شود معماران و استادکاران موهنجودارو به هنگام خانه سازی بیشتر به فکر راحتی ساکنین خانه بودند .هرخانه شامل یک حمام ،چاه آب ،انبار ، و چندین اتاق پیرامون حیاط مرکزی بود.در آفتاب تند دره سند لازم بود که تعداد پنجره ها و درهای به حد اقل کاهش یابد .پنجره ها از شبکه های سنگی یا آجری ساخته می شدند و حیاط خلوت خانه ها مهمترین محل برای تامین نور و تهویه هوا بود پایه و اساس خانه ها را با آجر پخته چنان محکم می ساختن که به هنگام بالا امدن رودخانه سند، پایه های در آب قرار می گرفتند و آسیبی به ساختمان وارد نمی آمد و از فرسایش در اَمان می ماند . پایه و اساس خانه ها چنان بودکه می توانست دو طبقه را تحمل کند. بیشتر خانه ها با پلکان به طبقه دوم یا پشته بام مربوط می شدند تا در ایام تابستان ساکنین خانه بتوانند به پشته بام بروند و در هوای خنک بخوابند . هر خانه یک چاه آب داشت که دهانه آن را آجر چینی میکردند و درپوش بر آنها می نهادند که مانع افتادن سنگ ، حیوانات ، و کودکان در چاه شوند .فاضلاب های خانه ها به وسیله مجرای زیر زمینی به مجرای فاضلاب اصلی شهر که سر پوشیه بود و در زیره خیابان ها امتداد داشت هدایت می شد. در هر خانه یک سیلو خانگی بود که در کنار سکو های مدور آجری برای کبیدن غله با دسته هاون می ساختند .درب هر خانه بر گذرگاهی فرعی باز می شد و ساکنین خانه پس از گذشتن از کوچه های باریک به گذرگاهایی با عرض ده متر می رسیدند و از آنجا وارد خیابان اصلی می شدند .با این شیوه کودکان کمتر می توانستند وارد خیابان شوند و در معرض خطر قرار گیرند و یا در ازدحام عابران گم شوند .خیابان های شهر موهنجودارو به صورت شطرنجی و عمود بر هم ساخته شده بود و دو بلواری بزرگ در جهت شمال به جنوب وجود داشته که به وسیله خیابان های فرعی « شرقی – غربی » قطع می شده .دقت و توجه طراحان شهر موهنجودارو به خدمات شهری میراثی حیرت انگیز است و نشان می دهد این تمدن شکوفا به چه درجه ای از پیشرفت در مهندسی رسیده بوده .حمام بزرگ ،سیلو های شهری ،تالار های عظیم ، و آب انبار های از زیر خاک سر بر آورده اند .از مهمترین مصالح بکار رفته در این بناها خشته پخته ( آجر ) است که از دوره های متعدد تامین می شده . سفالینه های منقوش وسایل و اشیاء سفالین شامل سبوها و شكسته هایی از كاسه و ظروف دیگر به رنگ سرخ روشن و نخودی به ابعاد كوچك تا بزرگ، و ظروف بزرگ غالباً برای ذخیره آذوقه بوده است و نقوش روی زمینه های سرخ روشن و نخودی غالباً هندسی با رنگ سیاه بصورت دوایر متقاطع و نقش درخت و گاه پرندگان و جانوران و انسان هم دیده شده اند و بعضی از این سفالها با چرخ كوزه گری ساخته شده است كه در زمان خودش ممتاز بوده است .پیكرهای سفالین چند نوع هستند بعضی ها احتمالاً اسباب بازی كودكان بوده مثل گاوهای كوهان دار كوچك با ارابه های گلی و میمونها كه با ریسمانی به زمین كشیده می شدند. مجسمه ها مجسمه ها كه در ابعاد كوچكتر ساخته می شد و بهترین نمونه این مجسمه ها مردی است با ریش بلند كه از سنگ آهك ساخته شده و شبیه به مجسمه های سومری است و لباس یكسره سنگی منقوش به گل سه پر است.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:48 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تاریخ هنر

کشف نقاشی‌ در کولوسئوم اخیرا کارگران هنگام پاک کردن داخل بنای باستانی کولوسئوم در رم متوجه دیوارنگاره‌هایی شدند که به گفته باستان‌شناسان قدمتی چند هزار ساله دارد. در این مقاله ضمن این خبر می توانید با بنای زیبا و سترگ کولوسئوم نیز بیشتر آشنا شوید. کشف نقاشی‌ در کولوسئوم کارهای مرمتی برای پاک سازی دیوارهای کولوسئوم از گرد و خاک و سنگ‌های آهکی منجر به کشف نقاشی‌های دیواری متعددی روی دیوارها شد. این نقاشی‌ها که به رنگ آبی، قرمز و سبز هستند روی دیوارهای راهرویی که از داخل کولوسئوم می‌گذرد شناسایی شدند. این راهرو که در میان طبقات دوم و سوم کولوسئوم قرار گرفته یکی از بخش‌های جدیدی است که در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. مقامات رم درصدند این بخش از کولوسئوم را تابستان آینده به روی گردشگران باز کنند. لازم به ذکر است که کولوسئوم Colosseum)‏ ) یک تماشاخانه بیضی‌وار در مرکز رم در ایتالیا است. این آمفی‌تئاتر بزرگترین از نوع خود در امپراتوری روم باستان بوده است. تعداد ردیف‌های صندلی آن به تعداد پنجاه هزار ودارای 80 در ورودی است. واژه کلوسئوم به معنی «جایگاه بزرگ» نام دیگر آن آمفی تئاتر فلاویوسی ((AnfiteatroFlavio یا( Colosseo)‏ است. ساخت کولوسئوم توسط وسپاسیان (Vespasian)امپراطور سالهای 69 تا 70 روم پایه گذاری شد، پس از آن پسرش تیتوس (Titus) در سال 80 بعد از میلاد آنرا بنا کرد، که نهایتاً توسط دومیتیان (Domitian) برادرتیتوس به پایان رسید. کولوسئوم به عنوان اولین آمفی تئاتر دائمی و ماندگار ساخته شده در روم، در زمین‌های باتلاقی ما بین تپه‌های اسکوئیلین (Esquiline) و کائلین (Caelian) واقع شده بود. در این مجموعه امپراطوری روم شاهد فجیع‌ترین جنایات به شکل کشتار بردگان و مسیحیان بوده‌است نبردهای خونین بر سر مرگ و زندگی گلادیاتورها یکی از سرگرمی‌های روزانه امپراطوران و اشرافیان روم بوده‌است قدمت تاریخی و شکوه و جلال این عمارت از یک سو و کارآمدی آن برای اجرای نمایش و امکان کنترل جمعیت، از سوی دیگر، باعث شد این سالن یکی از بزرگترین بناهای معماری روم باستان به شمار می‌رفت. این آمفی‌تئاتر بزرگترین از نوع خود در امپراتوری روم باستان بوده است. تعداد ردیف‌های صندلی آن به تعداد پنجاه هزار ودارای 80 در ورودی است پلان این مجموعه به شکل بیضی به قطرهای 188 و 156 متر زیر بنای آن حدود 6 جریب می‌باشد ارتفاع آن تقریباً به اندازه یک ساختمان15 طبقه می‌رسد(حدود48متر) کف صحنه چوبی است و در زیر آن مجموعه‌ای از اتاقها و گذرگاهها برای عبور حیوانات وحشی و سایر تدارکات لازم جهت راه اندازی و اجرای نمایش قرار گرفته‌است. تعداد 80 دیوار به عنوان تکیه گاه برای طاق‌های گنبدی شکل، گذرگاهها، پلکان و ردیف‌های صندلی، روی صحنه قرار گرفته‌است. لبه بیرونی طاق‌های متوالی باعث اتصال طبقات مختلف و پلکان بین آنها به یکدیگر شده‌است. نمای داخلی کولوسئوم (Coliseum) از بالا سه ردیف طاق‌های گنبدی شکل رو در روی ستون‌ها و سر ستون‌ها قرار گرفته‌اند، در ستون‌های طبقه اول سبک معماری سبک دوریک(Doric)، در طبقه دوم سبک ایونیک (Ionic)، و در طبقه سوم سبک قرنتی (Corinthian) که نزدیک به سبک کلاسیک یونان بود، به کار رفته‌است. کشف نقاشی‌ در کولوسئوم این بنا به دلیل عبور و مرور آسان جمعیت به داخل و خارج میدان یکی از شاهکارهای مهندسی است در بالای این سه طبقه اصلی، طبقه زیرشیروانی شامل ستون‌های مستطیل شکل سبک قرنتی قرار دارد، فضای بین ستون‌ها با 40 عدد پنجره کوچک مستطیل شکل پر شده‌است. در قسمت بالا، دیوارکوب‌ها و بندگاههایی وجود دارد که تیرک‌هایی را که سایه بان‌ها به آنها آویزان است، نگه داشته‌اند. در ساخت عمارت با دقت بسیاری از انواع ترکیبات ساختمانی استفاده شده، برای فونداسیون از بتون و برای ستون‌ها و طاق‌ها از سنگ آهک (تراورتن) استفاده شده، در ستون‌های به کار رفته برای دیوار دو طبقه زیرین، از نوعی سنگ متخلخل به نام توفا (Tufa) استفاده شده‌است. برای طبقات فوقانی و اکثر طاق‌ها از آجر بتونی استفاده شده‌است. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید به شمار می‌رود و قسمت هایی از آن برای بازدید عموم باز است.
یک شنبه 3 فروردین 1393  4:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها