0

جک

 
PITER_WARDEN
PITER_WARDEN
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 3
محل سکونت : خراسان رضوی

جک

یک روز دوتا چینی میخورن به هم میشکنن

<p>سلام عزیزان</p> <p>خوش اومدین</p>

شنبه 20 آذر 1389  12:31 PM
تشکرات از این پست
sadra_sn
sadra_sn
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 302
محل سکونت : زنجان

خرما

يك روز يه فردی داشته خرما مي داده يك نفر يك مشت خرما بر ميداره لر ميگه اقا يك نفر مرده يك اتوبوس كه وارونه نشده.

دوشنبه 29 آذر 1389  5:06 PM
تشکرات از این پست
sadra_sn
sadra_sn
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 302
محل سکونت : زنجان

بچه شلوغ

يک روز یک بچه خيلي شلوغ از مادرش اجازه می گیرد تا برود خانه دوستش و با بچه ها بازي کند. پس از چند ساعت برميگردد. مامانش مي پرسد: بچه آرامي بودي؟ پسرک مي گوید: بله مامان. حتي مامان دوستم از رفتن من خيلي خوشحال شد . مامان پسرک مي پرسد: از کجا فهميدي؟ پسرک مي گوید: آخر وقتي زنگ در خانه شان را زدم، مامان دوستم گفت : به به فقط جنابعالي را کم داشتيم.

دوشنبه 29 آذر 1389  5:07 PM
تشکرات از این پست
sadra_sn
sadra_sn
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 302
محل سکونت : زنجان

بچه شلوغ

<p>يک روز یک بچه خيلي شلوغ از مادرش اجازه می گیرد تا برود خانه دوستش و با بچه ها بازي کند. پس از چند ساعت برميگردد. مامانش مي پرسد: بچه آرامي بودي؟ پسرک مي گوید: بله مامان. حتي مامان دوستم از رفتن من خيلي خوشحال شد . مامان پسرک مي پرسد: از کجا فهميدي؟ پسرک مي گوید: آخر وقتي زنگ در خانه شان را زدم، مامان دوستم گفت : به به فقط جنابعالي را کم داشتيم.</p>

دوشنبه 29 آذر 1389  5:09 PM
تشکرات از این پست
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جک

ازپزشک جراحی که ماسک به چهره داشت پرسیدند:چراموقع عمل صورت خودرامی پوشانید؟

جراح:برای اینکه اگر بیمار درحین عمل مرد،آن دنیا نتواند مرا شناسایی کند!

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

شنبه 11 دی 1389  7:06 PM
تشکرات از این پست
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جک

قاضی:چراپول این آقا رانمی دهی؟

متهم:آقای قاضی باورکنید یک سال است به اوالتماس میکنم یک هفته به من فرصت دهدولی قبول نمی کند!

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

شنبه 11 دی 1389  7:10 PM
تشکرات از این پست
sepanta100
sepanta100
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 2
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جک

 یارو تو اتوبوس کبریت میخواسته به بغلی میگه
اسمت چیه ؟
-یوسف. به به،
شغلت چیه؟ -زنبوردار به به،
کجا میری؟ -اهواز عجب جایی،
کبریت داری؟ -نه…..
نه و نکمه، با اون اسمت، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ میره اهواز که تو میرى

 

 
پائیز شدفصل بهاری که به من دادند
طی شد تمام روزگاری که به من دادند
خورشید پیشم هست اما من نمی بینم
نفرین به این چشمان تاری که به من دادند
یعقوب نابینای راه یوسفم کرده
این گریه ی بی اختیاری که به من دادند
از بس نیامد که زمان رفتنم آمد
اینگونه سرشد انتظاری که به من دادند
پایان کار "من" به وصل "او" نینجامید
آخر چه شد قول و قراری که به من دادند
ای جاده ها! ای جمعه ها! ای مردم دنیا
کو وعده آن تکسواری که به من دادند
من آرزوی دیدنش را می برم _ شاید ...
... گاهی بیاید تا مزاری که به من دادند
 
حالا زمستان است و من درگور خوابیدم
خورشید من! این خانه تاریک ِ به من دادند
 
شنبه 11 دی 1389  7:14 PM
تشکرات از این پست
sepanta100
sepanta100
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 2
محل سکونت : تهران

پاسخ به:جک

 یکی رو به زور وادار به نماز خوندن میکنن، بعد میبینن نشسته داره همینجوری دعا میکنه، میرن گوش میدن میبینن میگه: خدایا! اینا منو به زور وادار کردن به نماز خوندن، تو خودت قبول نکن

شنبه 11 دی 1389  7:16 PM
تشکرات از این پست
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جک

اولی :توبابرادرت چندسال اختلاف سن داری؟

دومی:راستش پارسال مادرم میگفت که من یک سال از اوکوچک ترم.بااین حساب امسال دیگرباید هم سن اوشده باشم!

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

شنبه 11 دی 1389  9:18 PM
تشکرات از این پست
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جک

مرغی عکس یک تخم مرغ را قاب کرده بودوبه دیوار اتاقش زده بود.اردکی که به خانه اش آمده بود،ازاوپرسید:«این عکس دیگرچیست؟»

مرغ گفت:«یادش بخیر !عکس زمان بچگی ام است!»

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

شنبه 11 دی 1389  9:24 PM
تشکرات از این پست
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جک

از یک آدم تنبل می پرسند:«آخرین بار جورابت راکی شستی؟»

تنبل:«قرارنشدسوال تاریخی بکنی ها!»

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

شنبه 11 دی 1389  9:30 PM
تشکرات از این پست
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:جک

معلم:«گرم ترین جای دنیا کجاست؟»

دانش آموز:«تنور نانوایی!»

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

شنبه 11 دی 1389  9:34 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها