پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی سراسر ارتش عراق، دشمن برای دست یابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونهای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت؛ و در مناطق پست، با بهکارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید.
در عین حال، دشمن از موانع طبیعی نیز به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره میگرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمیپنداشت آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد؛ و نیز گمان نمیکرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند.
هم چنین عراق در سالهای سوم و چهارم جنگ تاکتیکهای جدیدی اتخاذ کرد، که طبعاً نیازمند بهکارگیری تاکتیکها و تدابیر جدید بود. به منظور برهم زدن معادله نظامی جنگ به نفع جمهوری اسلامی و به دست گرفتن ابتکار عمل، منطقه هور با سه ویژگی انتخاب گردید:
1- ضعف و ناتوانی دشمن در عملیات آبی – خاکی.
2- سرعت عمل.
3- غافلگیری.
منطقه هور با توجه به تجارب به دست آمده از عملیات رمضان تا والفجر 4 و با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن، و نیز نقش زمین و تأثیر گذاری آن، انتخاب شد. نظر به راکد بودن نسبی آب هور و وسعت بیش از اندازه آن، که طبعاً منجر به طولانی شدن عقبههای نیروهای خودی میشد و نیز فقدان زمین مناسب جهت قدرتمندی و قابلیتهای نیروهای خود (پس از عملیات رمضان تا قبل از خیبر) ، از جمله شرایط و عواملی بود که موجب میشد دشمن تصور عملیات گسترده را از طرف هور نداشته باشد و همین تصور باعث گردید که عراق، از جزایر مجنون شمالی و جنوبی و شرقی دجله تنها با چند گردان پدافند نماید.
در این میان، اجرای عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال هور، به رغم نتایج غیر مطلوب آن، نتیجهای بزرگ – هر چند غیر مستقیم – بر جای گذارد. عملیات در منطقه چزابه، شناسایی موقعیت ضعیف دشمن در منطقه هور را در پی داشت.
فرماندهان سپاه پاسداران که به مناسبت عملیات والفجر مقدماتی در آن منطقه حضور یافته بودند، با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سریعاً به طراحی عملیات خیبر پرداختند و با استفاده از تجربه حاصل از عملیات والفجر مقدماتی، ضریب امنیت را شدت بخشیده و رعایت حفاظت اطلاعات را اصل قرار دادند. مضافاً به این که دو نکته مهم دیگر در دستور کار قرار گرفت. نکته اول، فعالیتهای شناسایی بود که با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد.
نکته دوم، تغییر در سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد قابلیت عملیات آبی – خاکی بود که باید متحقق میشد، بر همین اساس، یگان دریایی سپاه (قرارگاه نوح) تشکیل شد. در عین حال، برای جلوگیری از هوشیاری دشمن، قرارگاه دریایی سپاه در بوشهر فعال گردید تا به این وسیله تلاش جدید به منظور افزایش فعالیت در خلیج فارس تلقی گردد.
شرح عملیات
نکته قابل توجه قبل از آغاز تک، حضور گسترده نیروهای مانور قدس در مناطق عملیاتی، پس از انجام مانور در مراکز مختلف شهرستانها بود. علاوه بر این، با توجه به مانور قدس و تهدید و اقدامات جنون آمیز دشمن و حمله موشکی به دزفول و بمباران شهرهای کرمانشاه، ایلام، رامهرمز و …، جو کلی جنگ در کشور، شکل خاصی به خود گرفته بود.
عملیات در ساعت 21: 30 روز 3/12/1362 با رمز یا رسول الله آغاز شد. در مرحله اول نیروهای قرارگاه نجف با تهاجم سراسری در مناطقی همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون استقرار یافتند. در این میان، قرارگاه کربلا که در محور زید وارد عمل شده بود، با به دست آوردن کمترین موفقیت موجب بازگشت یگانهای ارتش به مواضع قبلی خود شد.
در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر مجنون و طلاییه به منظور الحاق و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد؛ بنا به عللی پیشروی انجام نشد. در مقابل، دشمن به تدریج خود را بازیافته و پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره گذارد و سپس روی طلاییه متمرکز شد.
در ادامه عملیات، پس از آن که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، لشکر 14 سپاه پاسداران که تحت امر قرارگاه کربلا (ارتش) بود، آزاد شده و به همراه لشکر 27 مأموریت طلاییه را به عهده گرفت. در آن شب نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید. در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول 6 کیلومتر– در اختیار نیروهای خودی بود، لیکن وسعت کم منطقه مانور از یک سو و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از سوی دیگر، امکان پیشروی الحاق با محور جزایر مجنون را ناممکن ساخته بود. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد.
بر همین اساس و با توجه به فشارهای دشمن، مرحله سوم عملیات به منظور تثبیت موفقیت خودی در جزایر انجام شد. دشمن که هر گونه حضور نیروهای ایرانی در هور را خطری برای جاده بصره – العماره میدانست با اجرای آتش شدید و توان پیاده و زرهی میکوشید جزایر مجنون را باز پس گیرد. این در حالی بود که نیروهای خودی خسته از چند روز جنگ، نداشتن عقبه نزدیک و نیز عدم حمایت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه میدادند. متقابلاً، دشمن با تمرکز صدها قبضه توپ روی جزایر و بمباران مداوم آنها با هواپیما و نیز در اختیار داشتن عقبه خشکی با واحدهای زرهی خود فشارهای متعدد و طاقت فرسایی را وارد میساخت.
به رغم وضعیت یاد شده، نیروهای خودی میکوشیدند به هر صورت ممکن جزایر را حفظ نمایند. بر این اساس، سپاه پاسداران با تمام استعداد خود جهت دفع تهاجم دشمن و حفظ جزایر در آن جا استقرار یافت.
نهایتاً دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیر قابل تصور و پیش بینی مشاهده میکرد، به تدریج از باز پس گیری جزایر ناامید شد و به تحکیم مواضع پدافندی خود مبادرت ورزید.
در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تأثیر تجهیزات دریایی و آبی – خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به یکی از ضرورتهای حساس و حیاتی در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه گردید و آن لزوم ایجاد تقویت و توسعه یگانهای دریایی برای انجام عملیاتهای آبی – خاکی بود. این رهیافت، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانههای بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیاتهای بدر، والفجر 8، کربلا 3، 4 و 5 و نیز زمینهای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران گردید.
نهایتاً دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیر قابل تصور و پیش بینی مشاهده میکرد، به تدریج از باز پس گیری جزایر ناامید شد و به تحکیم مواضع پدافندی خود مبادرت ورزید
پل خیبر را چه کسی ساخت؟
حداکثر عمق آب در هورالعظیم در مواقع طغیانی رودخانهها به هشت متر میرسد، ولی کرانههای شرقی به خاطر شیب بسیار ملایم آن، کمترین ژرفا را دارند. به طور کلی میتوان گفت که حدود صد کیلومتر مربع از هور دارای عمقی بیش از چهار متر، دویست و پنجاه کیلومتر مربع از آن دارای عمقی معادل سه تا چهار متر مربع، آن عمقی برابر دو و نیم متر و بقیه آن که حدوداً یک هزار و هفتصد و پنجاه کیلومتر مربع است دارای عمقی کمتر از دو متر است. پوشش گیاهی هور را «نیزار» ، « بردی»، «چولان»، «گاله» و «شبلان» تشکیل میدهد و مه معادل 90% سطح آن را شامل میشود.
«جزایر مجنون» در یک کیلومتری مرز ایران و عراق در داخل هورالهویزه قرار دارد و از شمال به جنوب کشیده شده است. جزیره جنوبی مجنون که البته به خشکی متصل است حدود 30% از جزیره شمالی آن بزرگتر است.
در اواخر تابستان سال 1362 با دعوت فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از برادران مهندسی جنگ جهاد سازندگی به منطقه عملیاتی جنوب اعزام و در قرار گاه لشکر 77 خراسان، با فرماندهان نیروی زمینی جلسهای تشکیل دادند. فرمانده نیروی زمینی پس از مقدمه چنین برای عبور از اروندرود، درخواست ساخت پلی را کرد که بتواند گذر 6 تن بار را از روی رودخانه ممکن کند.
مهندس حاج بهروز پورشریفی (فرمانده مهندسی رزمی جهاد سازندگی) ، طرح تلفیق فوم و فایبرگلاس که توانایی و استحکام پل را در مقابل حملات بی وقفه و بی امان دشمن بالا میبرد را ارائه و مورد تایید قرار گرفت و پلهای نمونه در یکی از کارگاههای متعلق به کمیته فنی دفتر مرکزی جهاد سازندگی ساخته شد. این در حالی انجام شد که هنوز بسیاری از مسئولان با بی اعتمادی و نگرانی به اجرای کار مینگریستند.
قطعات ساخته شده برای گذراندن مرحله آزمایشی خود، به دریاچه آزادی واقع در مجموعه ورزشی آزادی تهران انتقال داده شد برای نصب این قطعات در دریاچه آزادی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش و سپاه و همچنین معاونت صنایع خودکفایی سپاه با حضور در مجموعه آزادی، از نزدیک با نحوه طراحی، ساخت و کارآیی پل آشنا شدند. دو روز بعد، از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از برادران جهاد سازندگی جهت تشکیل جلسه مشاورهای درباره همین طرح دعوت به عمل آمد و در نهایت، سپاه پاسداران سفارش ساخت 30 کیلومتر از این پل را در زمان دو و نیم ماه به برادران جهاد ابلاغ کرد.
اکنون کاملا روشن بود که 30 کیلومتر پل برای استفاده در اروند نیست. به هر حال لازم بود که همه امکانات کشور برای اجرای این طرح بسیج شوند. به همین منظور، موضوع اجرای طرح در جلسهای به اطلاع دولت رسید. پس از آن دولت با کمال ناباروری و غیر قابل اجرا دانستن این پروژه از طرف برخی از وزرا، دستور هماهنگی وزارتخانه های صنایع سنگین، صنایع، بازگانی، جهاد، سپاه را صادر کرد.
اکنون کاملا روشن بود که 30 کیلومتر پل برای استفاده در اروند نیست. به هر حال لازم بود که همه امکانات کشور برای اجرای این طرح بسیج شوند
بدین ترتیب پل خیبر در قطعاتی به ابعاد 5أ—3 با سطحی مقاوم از پروفیل و محفظهای از پلی اورانان فوم که فایبرگلاس پوشیده بود، برای آبهای با سرعت حداکثر 2 متر بر ثانیه، با تناژ 6 تن ساخته شد. هر قطعه این پل 1200 کیلو گرم وزن داشت. سبک بودن پل، ویژگی مهمی بود که در لحظات بحرانی جنگ قابل توجه بود. مهندس حاج بهروز همه محاسبههای لازم را از قبیل نیروهای وارد بر پل و اتصالها را خود به اتمام رسانید و برای دفع نیروهای خطرآفرین احتمالی، پیش بینیهای مقدور را انجام داد. پلهای خواسته شده در مدت لازم ساخته شد و به هنگم اجرای عملیات عظیم خیبر مورد بهره برداری قرار گرفت.
هدف این عملیات که با رمز «یا رسول الله» در تاریخ 3/12/62 ساعت 5/8 بعد از ظهر آغاز شد، تصرف و تأمین جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه بود. نتیجه عملیات، آزاد سازی جزایر مجنون و چندین روستای منطقه و تصرف حداقل 50 حلقه چاه نفتی بود.