0

هنر در اسلام

 
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

 

 

 

آتش سبز  ، نمادی از تاریخ و فرهنگ ایرانی

عزت الله انتظامی در نمایی از آتش سبز

«آتش سبز» در برابر تاریخ و فرهنگ ایران، پای ملخ است

 محمدرضا اصلانی گفت: برای زنده بودن این مملكت پشتوانه فرهنگی لازم است اما در مقابل عظمت، تاریخ،فرهنگ و هویت ایران «آتش سبز» پای ملخ است.

  

به گزارش خبرگزاری فارس، این روزها یكی از فیلم‌هایی كه در جشنواره بیست و ششم فیلم فجر به نمایش درآمد، در غالب طرح اكران ویژه فیلم‌های ارزشمند فرهنگی به روی پرده سینماها رفته است. «آتش سبز» فیلمی متفاوت از سینماگری متفاوت است كه از نوع صحبت و ادبیاتی كه استفاده می‌كند، این تفاوت را می‌شود كاملا حس كرد. كارگردانی كه پس از فیلم اولش «شطرنج باد»، نزدیك به سی سال انتظار كشید تا دومین فیلم بلند سینمایی را خود را بسازد. وی در مصاحبه با خبرگزاری فارس تقریبا از همه چیز حرف زد.

برنده سیمرغ بلورین جایزه هیأت داوران بهترین فیلم از نگاه ملی در جشنواره فیلم فجر، در این مصاحبه بارها از عدم توجه به فرهنگ گلایه كرد، از كاهش شدید مخاطبان سینمای ایران در 5 سال گذشته گفت و از مدیران،سینماگران و منتقدان به عنوان سه ضلعی كه می‌توانند پرچم سینما را برافراشته كنند، صحبت كرد.

* با در نظر گرفتن حساسیت شما نسبت به حفظ فرهنگ و هویت،چه شد كه شما پس از سی سال احساس كردید «آتش سبز» باید در این زمانه و آشفه بازار سینمای ایران ساخته شود؟

- مسأله اینجاست كه من همیشه با ضرورت‌ها كار دارم ، من مجموعه‌ای تحت عنوان «منطق الطیر» داشتم كه آنجا هم به خاطر همین نگاه كه خیلی فرهنگی است و مردم نمی‌فهمند متوقف شد و الان برنامه‌هایی را می‌بینیم كه به دلیل ابتذال و لودگی صدای اعتراض را بالا برده و باعث افت وحشتناك مخاطبین تلویزیون شده است. فكر می‌كنند با فیتیله لودگی می‌توانند جامعه را جذب كنند، اما نه! این فكر نمی‌گیرد چرا كه باید اعتبار آورد و از دریچه اعتبار مردم را جذب كرد. اعتبار در فرهنگ است و نه در ابتذال، نه در خوشی‌های لحظه ای. اما علت ساخت «آتش سبز» ضرورت آن بود و احساس كردم ضرورت تا كاری اینچنینی را انجام بدهم.

«آتش سبز» فیلمی متفاوت از سینماگری متفاوت است كه از نوع صحبت و ادبیاتی كه استفاده می‌كند، این تفاوت را می‌شود كاملا حس كرد.

ما تاریخ، فرهنگ، هویت، و زنده بودن ملت خودمان را فراموش كرده‌ایم. ما فكر می‌كنیم كه زنده بودن ملت فقط در سودآوری است، ماشین، خانه و پول داشته باشد، اما این زنده بودن ظاهری است و مثل كسی می ماند كه ارثی از اشیاء عتیقه به او رسیده و هر روز یكی از این اجناس را می‌فروشد و خوشحال و سرمست پولش را می‌شمارد اما ما نمی‌توانیم با فروش هویت خود زنده بمانیم. برای زنده ماندن باید دستاورد داشت و من بر اساس احساس ضرورت «آتش سبز» را ساختم. و به شدت تلاش كردم كه فیلمی كه می‌سازم دستاوردی داشته باشد.

* شما از ضرورت ساخته شدن «آتش سبز» صحبت كردید اما ایده اولیده آن از كجا شكل گرفت؟

- ایده «آتش سبز» بعد از ساخته شدن «شطرنج باد» شكل گرفت و همان موقع طرح و یادداشت‌هایش را برداشتم اما آن را كنار گذاشتم و آن موقع با نهضت انقلاب به سینمای مستند گرایش پیدا كردم چرا كه احساس می‌كردم سینمای مستند برای من یك ضرورت است تا بتوانم جامعه را احیا كنم و كارهای زیادی در زمینه مستند مقاله‌ای و تحلیلی انجام دادم و اگر آن موقع این اتفاقات می‌افتاد، ما می‌توانستیم یك سینمای نیرومند مستند داشته باشیم كه متاسفانه با آن مخالفت شد و همین موضوع یك ضربه بزرگی را به سینمای مستند ما وارد كرد و سینمای ما را از واقع‌گرایی به سوی واقع‌نمایی سوق داد. و واقعیت‌های تصنعی را به جای واقعیت‌های حقیقی قرار دادیم.

عزت الله انتظامی در نمایی از آتش سبز

* در طول این پروسه زمانی چند بار فیلمنامه با توجه فضای امروز جامعه بازنویسی شد؟

- در سال 78 بود كه مرحوم سرهنگی می‌خواست یك مجموعه بسازد و خیلی تلاش در برای این كه بتواند مجموعه «كودكان سرزمین من» را شكل بدهد. او در این زمینه نقش زیادی داشت و به نوعی سینمای مستند ما را دوباره احیا كرد، اما ایشان می‌خواستند یك مجموعه فیلم ایرانشناسی بسازد كه از تقوایی،بیضایی، شیردل، مهرانفر و من یك قراردادهایی امضاء شد و من آن موقع این طرح را برای ساخت در این مجموعه دوباره بازنویسی كردم و بعد از ان قرار شد كه این طرح را فارابی بسازد كه اولین مجموعه را قرار شد من بسازم كه ترجیح دادم اولین مجموعه را آقای كیمیاوی بسازد كه اصلا كلا آن طرح هیچگاه به مرحله عمل نرسید تا این كه من دو طرح داشتم كه یكی از آنها در مورد ارگ بم بود. ارگ بم تنها بنای جهان است كه طی قرن‌ها مركز زندگی بود اما درست زمانی كه من می‌خواستم ساخت فیلم را شروع كنم، زلزله بم اتفاق افتاد و ارگ ویران شد. در نهایت این فیلم را با ساختاری داستانی بازنویسی كردم و موفق شدم سال گذشته آن را بسازم.

 

سینمای تجاری جزو حیات كلی ما است اما حیات ملی ما زمانی می‌تواند نفس بكشد كه با سینمای فرهنگی تجارت كنیم.اگر نتوانیم با كالای فرهنگی تجارت كنیم بدانیم اشكالی در جایی وجود دارد.
مهتاب کرامتی در نمایی از آتش سبز

* كدام قلندر، پیشرو و یا اصلا منجی باید بیاید و پرچم سینما را برافراشته كند؟ در واقع ناجی واقعی سینمای ما كدام بخش است؟

- به اعتقاد من سه بخش مدیریت،سینماگران و منتقدان می‌توانند با كمك همدیگر پرچم سینما را دوباره بالا ببرند. این سه گروه می‌توانند دست به دست هم بدهند و برای ملت‌شان حتی فداكاری كنند. اگر هر كدام از این ها بخواهند پشت كنند به فرهنگ و سینما در واقع به ملت خودشان پشت كرده‌اند. ملت فقط برای این نیست كه به سینما بیاید -كه آن هم دیگر نمی‌آید چرا كه سینمای ما به جنگولك رسیده است و اسم‌ برخی فیلم‌ها امروز بدون این‌كه بخواهم توهین كنم نشان دهنده جایگاه سینما است - نكته دیگر این است چگونه این معیار را برای سینما قرار داده‌ایم؟ ما تجاری‌ترین سینمای آمریكا را معیار سینمای خودمان قرار داده‌ایم. آمریكا كلی سینمای تجربی و فرهنگی دارد كه دارد كار خودش را می‌كند و اصلا آن‌را به ما نشان نمی‌دهند، چرا كه سنجیده عمل می‌كنند و اصلا این بخش از سینمای خود را برای كشورهای جهان سوم مطرح نمی‌كنند. سینمای واقعی جهان در جای دیگری دارد می‌تپد و ما از این موضوع غافل بوده‌ایم.

امروز بخش خصوصی و دولتی و تولیدكنندگان باید دست به دست هم بدهند تا یك نهضت جدید به‌وجود بیاید، وگرنه ما می‌رویم بدون این كه اثری از خود باقی بگذاریم. اتفاق سال 56 نباید دوباره برای سینمای ایران تكرار شود اما من به وضوح دارم می‌بینیم كه اتفاق سال 56 برای سینمای ایران رخ خواهد داد.

اول سال 56 اعلام ورشكستگی سینما شد و دیگر تولید در تمام سینمای ایران متوقف شد. نزدیك به 7 سال بود كه فیلم‌های ایرانی در آن زمان فقط در شهرستانهای دسته سه و جنوب تهران فروش می‌كردند. اینها آمدند مدام فیتیله اقتصاد را كشیدند بالا تا مردم خوششان بیاید،اما بالابردن فیتیله اقتصاد كار پیش نمی‌رود چرا كه مساله این است كه باید بتوانیم جامعه را آماده خلاقیت كنیم.

برای زنده بودن این مملكت پشتوانه فرهنگی لازم است اما در مقابل عظمت، تاریخ،فرهنگ و هویت ایران «آتش سبز» پای ملخ است.

الان تئوری این است كه ما در دوران چهارم سرمایه‌داری هستیم، این به این معنی است كه ما بازار را می‌سازیم و در دوره چهارم سرمایه بازار خودش یك كالا است.بازار ساختن برای این است كه تو فرهنگی را بوجود بیاوری كه مصرف و مخاطب یكی شوند نه این كه از هم جدا شوند. ما سینما را به مصرف كردن تبدیل كرده‌ایم، اما مصرف دستمال كاغذی كه بیش از سینما است پس می‌توانیم بگوئیم مخاطب دستمال كاغذی بیش از مخاطب یك فیلم است! این موضوع فاجعه به بار خواهد آورد. آن وقت می‌بینیم كه شعر و ادبیات خاموش می‌شود و وضع روزنامه‌ها و خبرنگاران هم... من واقعا دلم برای این قشر كه زحمت می‌كشند می‌سوزد، برای این كه آنها ناچارند روز به روز خودشان را پائین و پائین‌تر بیاورند. با تعطیلی رسانه هیچكس ككش هم نمی‌گزد و این واقعا سوال است كه چرا مخاطبین در این زمینه هیچ واكنشی نشان نمی‌دهند؟، برای این كه ما فضای فرهنگی به‌وجود نیاورده‌ایم. فضای فرهنگی فضای مطالبه، سؤال و جواب و امر وجوب است ولی وقتی فضا، فضای فرهنگی نباشد بزرگان حذف می‌شوند.

عزت الله انتظامی در نمایی از آتش سبز

* یكی از سه ضلعی كه می تواند پرچم سینما را بالا ببرد به اعتقاد شما منتقدان و روزنامه‌نگاران هستند، اما درجشنواره فجر دیده شد كه به عنوان مثال من روزنامه نگار اصلا نتوانستم فیلم شما را درك كنم. حالا در این شرایط كه اصلا با فیلم فاخری مثل «آتش سبز» نتوانستم ارتباط برقرا كنم، چگونه می‌توانم پیام واقعی فیلم را به مخاطب منتقل كنم؟

- یك مثلی است كه می‌گوید انیشتین خود به خود كه انیشتین نشد. اصلا تئوری نسبیت چیزی نیست كه همه ما از آن سر دربیاوریم. اما این آیزاك آسیموف است كه انیشتین به مردم معرفی كرد و گرنه مردم عادی اصلا انیشتین و حتی نیوتن را می‌شناختند؟ همین الان هم همه مردم تئوری نیوتن را نمی‌فهمند. بنابراین واسطه‌ها باید نقش خود را عمل كنند. یك واسطه نباید پیرو عام باشد، او باید عام را به‌دنبال خودش بكشاند. اما مسأله این است ما الان گرفتار یك جور پوپولیسم شده‌ایم. پوپولیسم یعنی عامه را معیار قرار دادن، عامه بد نیست اما احتیاج به هدایت، توجیه و توضیح دارد، در این بخش روزنامه‌نگار و منتقد می‌تواند پل ارتباطی عامه مردم با فیلم و فیلمساز باشد نه اینكه در كنار عامه بنشیند.

داروخانه است كه نسخه یك پزشك را به بیمار می‌دهد و به اعتقاد من رسانه حكم همان داروخانه را دارند كه می‌توانند نسخه‌هایی را كه پزشكان برای مردم می‌نویسند، در اختیار آنها قرار دهند. بنابراین یك منتقد كار داروخانه را انجام می‌دهد و نسخه پزشك را به بیمار می‌دهد تا بیمار شفا پیدا كند. كار داروخانه واسطه بودن در شفای یك بیمار است و منتقد هم دقیقا همان كار را با مخاطب می‌تواند بكند و می‌تواند دوای مناسب را در اختیار مردم قرار دهد. یك منتقد عیادت كننده كسی نیست و متاسفانه تعاریف در حامعه ما به هم خورده است. همانگونه كه تعریف فرهنگ به هم خورده تعریف، تعریف منتقد هم به هم خورده است. منتقد كه برای خوش‌آمد یا خوش نیامدن نیست، منتقد باید ضرورت‌ها را كشف كند و باید ببیند چه چیزی برای جامعه امروز ما ضروری است.

ما اگر فرهنگ‌مان را از دست بدهیم برگ برنده مذاكره پای میز سیاست را از دست داده‌ایم. كما این كه اگر ما امروز نام «خلیج فارس» را از دست بدهیم فقط یك اسم را از دست نداده‌ایم بلكه «خلیج فارس» و هویت یك مملكت را از دست داده‌ایم. و اگر هویت خود را از دست بدهیم مانند 70 درصد ایدزی خواهد بود كه در آفریقا اتفاق افتاده است. چرا در آفریقا این همه كودتا اتفاق افتاد برای این كه آفریقا نتوانست ارزش فرهنگی خودش را حفظ كند.

* شما ظاهرا قرار است پروژه «مولانا» را در آینده بسازید. شرایط تولید «آتش سبز» در نگاه شما به این پروژه چقدر تاثیرگذار خواهد بود؟

- بدون شك خیلی مؤثر خواهد بود و امیدوارم با پشتیبانی اهالی فرهنگ از این فیلم، ما بتوانیم این جریان را همچنان ادامه دهیم.برای زنده بودن این مملكت پشتوانه فرهنگی لازم است اما در مقابل عظمت، تاریخ،فرهنگ و هویت ایران «آتش سبز» پای ملخ است و بیشتر از آن نیست اما موری پای ملخ می كشد و به سلیمانی می برد، به هر حال اگر این هم نباشد نه پای ملخی خواهد بود و نه موری و سلیمان پیشكش. ما لازم است مولوی را نه فقط به عنوان یك عارف بلكه به عنوان تاریخ ادبیاتمان به مردم بیشتر بشناسانیم.ادبیات ما یعنی ملت ما و نمی توانیم ادبیات‌مان را بفروشیم.ادبیات كنار گذاشتنی نیست چرا كه زبان ملت ما است. مصر الان با اینكه جزو كشورهای عربی نیست اما عربی به حساب می‌آید در حالی كه ما در طی قرن‌ها به دلیل این كه زبان و هویت خود را حفظ كرده‌ایم، ایران باقی مانده‌ایم و تلاش من است كه گوشه‌ای از این هویت را به تصویر بكشم.

* شما از مخاطب بسیار صحبت كردید اما فكر می‌كنید استقبال مخاطبین از «آتش سبز» چگونه باشد؟

- من اصلا نگران مخاطب نیستم و می دانم كه فیلم مخاطب خودش ار دارد و حتی به شدت رد طی چند روز گذشته متوجه شدم كه نسل جوان چقدر فیلم هایی از این دست برایشان مهم است. نسل جوان به شدت با «آتش سبز» ارتباط تنگاتنگ و شدیدی خواهد داشت و در چند روز گذشته تعداد مراجعه دانشجویان برای دیدن فیلم جالب بود.

 

 

 

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:03 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

 

"احسن القصص" با آثار برجسته فاصله بسیاری دارد

نمایی از سریال یوسف پیامبر

ایازی با اشاره به اینکه مجموعه "یوسف پیامبر" از قوتهای لازم برخوردار نیست، گفت: قرآن از داستان حضرت یوسف(ع) با عنوان " احسن القصص" یاد کرده، بنابراین سریال باید در کنار بهترین آثار سینمای دینی قرار می‌گرفت اما با آنها فاصله بسیاری دارد .

حجت الاسلام محمد علی ایازی قرآن پژوه و محقق در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با تطابق سریال داستانی یوسف پیامبر(ع) اظهار داشت: اصولا این فیلمها که براساس قصه های قرآنی نوشته می شوند خیلی ضرورتی ندارد که دقیقا با جزئیات قرآن مطابقت داشته باشند.

وی افزود: در قسمتهایی که پخش شده چیزی در تناقض با قرآن نداریم اما برخی داستانها ، منقولات و روایات به این داستان اضافه شده است.

اصولا این فیلمها که براساس قصه های قرآنی نوشته می شوند خیلی ضرورتی ندارد که دقیقا با جزئیات قرآن مطابقت داشته باشند.

حجت الاسلام ایازی تأکید کرد که وقتی قرار است یک داستان قرآنی به اثر هنری تبدیل می شود، قدرتهای فنی و خلاقیتها باید به صورت جاذبه انگیزی کل مجموعه را شکل دهند و تنها تطابق با قرآن مورد نظر نیست، بلکه در کنار آن باید از جاذبه های خلاقانه و دیالوگهای جاذب برخوردار باشد.

این محقق و قرآن پژوه یادآور شد: آنچه در ادبیات داستانی از آن به عنوان سفیدخوانی یاد می شود باید در این نوع آثار هنری به خوبی به کار گرفته می شود تا زمانی که فاصله ها قطع شود آنها را به بهترین شکل پر کند. به طور تخصصی نمی توان آن را بررسی کنم اما این سریال به طور کل از قوتهای لازم کارهای هنری برخوردار نیست، وقتی فیلمهای مشابه در سینمای دینی چون "محمد رسول الله (ص)" ساخته مصطفی عقاد را با این مجموعه مقایسه می کنیم در می یابیم که فاصله میان آنها بسیار است.

در قسمتهایی که پخش شده چیزی در تناقض با قرآن نداریم اما برخی داستانها ، منقولات و روایات به این داستان اضافه شده است.

وی در رابطه با دیالوگهای سریال داستانی حضرت یوسف(ع) گفت: دیالوگها ضعیف بوده از پختگی لازم برخوردار نیست از آنجا که قرآن کریم از این قصه به عنوان " احسن القصص" یاد کرده وقتی وارد  سینما می شود باید در زمره بهترین آثار سینمای دینی جای گیرد.

حجت الاسلام ایازی تصریح کرد: به نظر می رسد هزینه بسیار سنگینی برای ساخت این اثر به کار رفته و با این هزینه و نیرو شاید بتوان گفت کیفیت مطلوب به وجود نیامده است. البته نمی توان گفت برای ساخت این اثر زحمت کشیده نشده، درکل دارای نقاط قوتی هم هست که جای تشکر و قدردانی دارد.

 

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:03 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

 

"یوسف پیامبر" کاملا معتبر و مورد رضایت مردم است

نمایی از سریال یوسف پیامبر

رئیس سازمان صدا و سیما مجموعه تلویزیونی "یوسف پیامبر" را بر اساس اجماع نظرات و سندیت نظریه‌های قرآنی، تاریخی و روایی دانست و بر رضایت مردم از آن تاکید کرد.

عزت‌الله ضرغامی درباره انتقادهای برخی علما و کارشناسان به مجموعه "یوسف پیامبر" فرج‌الله سلحشور به خبرنگار مهر گفت: این مجموعه موفق بوده و این را نظرسنجی‌ها، تعداد مخاطبان و رضایتمندی مردم نشان می‌دهد. برای تولید این مجموعه پژوهش‌های مفصل شده است.

وی افزود: آیات، روایات و متون تاریخی از سوی کارشناسان، علما و صاحبنظران دینی و تاریخی مورد توجه گسترده قرار گرفته است. ممکن است در بخشی یک روایت یا قرائت خاص از حادثه یا تاریخ مربوط به زندگی حضرت یوسف (ع) در یک متن معتبر به گونه‌ای خاص باشد، اما در تفاسیر علما و بزرگان هم مسائلی هست که جامعه امروز آنها را به گونه‌ای دیگر اقتضا می‌کند.

رئیس صدا و سیما خاطرنشان ساخت: قاعدتاً در سریالی همچون "یوسف پیامبر" این قانون هست. اگر روایت خاص یا نظریه خاص در یک بخش مطرح شده که متفاوت با آن چیزی است که الان پخش می‌شود، یک مسئله بسیار طبیعی است و به نظر من از ارزش کسی که نظر خود را مطرح کرده، کاسته نمی‌شود.

ضرغامی در پایان گفت: ولی مجموعه "یوسف پیامبر" بر اجماع نظرات، وجاهت و سندیتی که در مجموعه نظریه‌های قرآنی، تاریخی و روایی داشته اتکا دارد و کاملاً هم معتبر و مورد رضایت مردم است

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:03 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

 

 

 

گفت‌وگو با فريبرز عرب‌نيا يا مختار ثقفي

فريبرز عرب نيا در نقش مختار ثقفي

گفت‌وگو با فريبرز عرب‌نيا پس از 5 سال نقش آفريني در «مختارنامه»:

اين سريال تاريخي برآيند نقاط مشترك علائق من، داوود ميرباقري و تمام گروه است

از نخستين روزي كه فريبرز عرب‌نيا براي بازي در سريال تاريخي «مختارنامه» با سيما فيلم قرارداد بست، حدود پنج سال مي‌گذرد و او در اين مدت به جز يك پروژه، در هيچ پروژه سينمايي و تلويزيوني ديگري مقابل دوربين نرفته‌است. او در تمام اين روزها «مختار» داوود ميرباقري باقي مانده‌است، تا علاوه بر رد پيشنهاد كارگردانان و تهيه‌كنندگان براي بازي در مجموعه‌اي ديگر، پاسخش براي مصاحبه با خبرنگاران نيز منفي باشد.

با اين حال فريبرزعرب نيا پس از گذشت پنج سال از ساخت «مختارنامه»، سرانجام در گفت‌وگويي حاضر شد و به خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا درباره‌ي دلايل عدم تمايلش به مصاحبه گفت: شايد يكي از دلايلي كه من به طور كلي از صحبت فرار مي‌كنم، اين است كه همواره كلام شهيد مي‌شود.

او كه معتقد است بايد با نگاه جدي‌تري با مقوله بازيگري برخورد كرد، دراين باره تصريح كرد: توليدات سينمايي و تلويزيوني بسياري منوط و مشروط به بازيگري هستند؛ اين درحالي است كه متأسفانه هنوز بر سر اين‌كه آيا بازيگري اولين شرط فيلم و سريال‌سازي است، دعواست.

با اين حال عرب‌نيا اين بار نيز صحبت‌هاي تكميلي درباره‌ي نقشش در «مختارنامه» را به هنگام پخش آن موكول كرد و گفت كه ترجيح مي‌دهد پس از ديدن مختار درباره او سخن بگويد.

بنابراين او در اين مصاحبه ترجيح داد كه بيشتر از دغدغه‌ها و علايق يك بازيگر به هنگام پذيرش نقش‌هاي طولاني را مدت بگويد.

او كه معتقد است بايد با نگاه جدي‌تري با مقوله بازيگري برخورد كرد، دراين باره تصريح كرد: توليدات سينمايي و تلويزيوني بسياري منوط و مشروط به بازيگري هستند؛ اين درحالي است كه متأسفانه هنوز بر سر اين‌كه آيا بازيگري اولين شرط فيلم و سريال‌سازي است، دعواست.

فريبرز عرب نيا در نقش مختار ثقفي

 

***

بازيگر نقش «مختار» در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در پاسخ به اين پرسش كه يك پروژه و يك نقش بايد چه اندازه براي بازيگر جذابيت داشته باشد كه باعث شود او به مدت 5 سال در هيچ فيلم يا سريال ديگري حاضر نشود؟ گفت: اين مساله به جنبه‌هاي مغفول مانده بازيگري، ارتباط عوامل ديگر صحنه، پشت صحنه و مديريت‌هاي فرهنگي برمي‌گردد و به حدي ارتباط اين مسايل در ايران با هم مخدوش است كه شايد در كلي‌ترين شكل، متأسفانه نه تنها با استانداردهاي جهاني كه با استاندارهاي سال‌هاي شناخته‌شده اين عرصه، فاصله بسياري داريم.

وي ادامه داد: در حال حاضر تلويزيون به شكلي سردمدار عرصه فرهنگ و توليد الگو شده است و در برخي زمينه‌ها تلاش‌هايي مي‌كنند كه پيش از اين انجام نشده‌است؛ به هر صورت اين جريان روبه جلو است.

فريبرز عرب‌نيا با پرداختن به اين موضوع از جنبه حرفه‌يي و صنفي و همچنين گسترده‌ خواندن اين بحث، در عين‌حال گفت: ايراد و خطر اساسي اين است كه اين رشد ابدا متوازن نيست. در برخي زمينه‌ها خصوصا در مقوله نگاه به بازيگر و لوازم كارش بسياربسيار ابتدايي عمل مي‌كنيم.

فريبرز عرب‌نيا با اشاره به همكاري 5 ساله خود با پروژه‌ي «مختارنامه» تصريح كرد: من اين مطلب را هم به عنوان گله و هم به عنوان خوشبيني مي‌گويم. با گذشت 5 سال از همكاري من با سريال «مختارنامه» هنوز هم در مقطع تمديد قرارداد كه هرسال انجام مي‌شود، بايد بر سر ابتدائيات با ايرادي كه در نگاه به لوازم كار بازيگر است، بعضا بجنگم.

وي سپس متذكر شد كه اين جنگ تنها به خاطر خودش نيست، بلكه به اين خاطر است كه بايد به حرفه‌ي بازيگري به شكل اصولي و كارشناسانه و عملي نگاه شود.

 

***

عرب‌نيا بار ديگر با تأكيد بر اين‌كه بحث‌هاي صنفي و حرفه‌يي را مطرح مي‌كند، اظهار كرد: جاي بحث در مورد مقولات هنري اساسا اين جا نيست؛ چراكه آن خود معضل بسياربسيار پيچيده‌اي است.

فريبرز عرب نيا در نقش مختار ثقفي

اين بازيگر در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آن‌چه با وجود تمام اين مشكلات شما را نگه مي‌دارد چيست؟ گفت: اين سوال كليشه‌اي دوست‌داشتني است كه پاسخ آن معلوم است.

وي سپس گفت: از جنبه‌ي حرفه‌يي آن‌چه يك بازيگر را 5 سال با وجود تمام مشكلات بسيار عجيب و غريب و گاه ابتدايي از جمله نبود امكانات رفاهي در بدترين شرايط جوي و جغرافيايي نگه مي‌دارد، عشقش به ديدن تأثير تمام چيزهايي است كه در اين سال‌ها بر او، نقش و جهان هنر و رسانه گذشته است.

 

***

فريبرز عرب‌نيا در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آيا جسارت و اجازه آن را داشته است كه در عين خلق مختار واقعي، آن‌چه خود علاقه داشته است را از اين شخصيت ارايه دهد؟ گفت: اميدوارم بر غم تمام مشكلاتي كه از آن صحبت شد و با همدلي گروه تمام دست‌اندازهاي سر راهمان را پشت سر بگذاريم. خوشبختانه هنوز هم مثل روز اول شوق ارايه اين سريال در بالاترين حد ممكن در همه ما وجود دارد.

اميدوارم بر غم تمام مشكلاتي كه از آن صحبت شد و با همدلي گروه تمام دست‌اندازهاي سر راهمان را پشت سر بگذاريم. خوشبختانه هنوز هم مثل روز اول شوق ارايه اين سريال در بالاترين حد ممكن در همه ما وجود دارد.

وي ادامه داد: مختارنامه به شكل مستقيم برآيند نقاط مشترك علائق من و آقاي ميرباقري و تمام گروه است؛ اما فكر مي‌كنم وقتي نمايش داده مي‌شود، از اين حرف‌ها فراتر رفته باشد. اين اتفاقي است كه در هنر نمي‌توان تعريفش كرد. يعني وقتي سريال «مختارنامه» را ببينم متوجه مي‌شويم كه احتمالا ارزش همه اين زحمات را داشته است.

 

***

فريبرز عرب‌نيا در بخش ديگري از اين گفت‌وگو در پاسخ به پرسش ايسنا درباره‌ي استفاده از بدلكار در برخي صحنه‌ها به جاي وي و آيا اين‌كه اين امر با اصرار خود وي يا شخص كارگردان صورت گرفته است، اظهار كرد: به هرحال در پرونده‌اي كه اگر ابتدا هم نمي‌داشتيم 5 سال به طول مي‌انجامد اما قرار بود 2-3 سال ساخت آن زمان ببرد، حتما كارگردان ريسك نمي‌كند كه در صحنه‌هاي جنگل‌هاي خطرناك و سواري‌هاي بي‌محبا بازيگر اصلي حضور داشته باشد.

اما من شخصا به دليل علائقم و بسياري از مسايل ديگر تا حد امكان خودم اين صحنه‌ها را بازي كردم و دوست دارم بازي كنم.

وي ادامه داد: تا حدي كه ريسك به خطرافتادن پروژه نباشد، آقاي ميرباقري خوشبختانه اين اعتقاد را داشتند كه خود من در صحنه‌هاي اكشن حاضر شوم.

فريبرز عرب نيا در نقش مختار ثقفي

عرب‌نيا با اعلام اين‌كه يك بدل تقريبا هميشگي در صحنه‌هاي خطرناك نقش او را بازي مي‌كند، خاطرنشان كرد: ايشان در صحنه‌هايي حضور دارند كه صورت مختار لو نمي‌رود. اين صحنه‌ها پلان‌هاي بسيار دور را شامل مي‌شود.

بنابراين در صحنه‌هايي كه احساس كنم نمي‌توانم صحنه را كنترل كنم، يا درصد خطا بالا برود و يا آقاي ميرباقري و شخص ديگري از عوامل توليد تشخيص مي‌دهند كه بايد شخص ديگري جاي من بازي كند، قاعدتا بدلكار كار را انجام مي‌داد.

بازيگر نقش مختار با تشكر از بدلكاري كه نقش او را در برخي صحنه‌ها بازي كرده است، گفت: حضور ايشان در صحنه از خستگي‌هاي من كم مي‌كرد اما چون اين همكارم از نظر سايز و جثه با من تفاوت داشت در صحنه‌هايي كه اصلا حدود ديده نمي‌شود و موقعيت از دور مشاهده مي‌شد، زحمات را اين دوستم متحمل شدند.

فريبرز عرب‌نيا تأكيد كرد: در ايران متأسفانه رابطه بازيگر با صحنه‌هايي كه با خطر جاني همراه است و الزامات آن درست تعريف نشده است. آن مشابه بازيگر بايد رابطه نزديك‌تري با پروژه داشته باشد و بسياري از مسايل براي او تعريف شود. البته خوشبختانه در «پروژه مختارنامه» اين اتاق تا حدودي رخ داده است.

 

 

 

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:03 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

نقش رسانه در تبیین سفر معنوی حج

سیدعزت‌الله ضرغامی

 

گفت‌وگو با رییس صداوسیما:

برنامه‌های حج را با توجه ویژه به رهنمود‌های مقام‌معظم رهبری می‌سازیم

رییس سازمان صداوسیما با اشاره به منویات مقام معظم رهبری درباره‌ی حج اظهار كرد: رهنمودهای امسال مقام معظم رهبری درباره‌ی حج، اهمیت بسیار بالایی دارد. ایشان به خصوص به نفس مسأله اعمال حج و فارغ‌شدن از برخی مسایل ظاهری، مادی و حاشیه‌ای و استفاده كامل از فضای معنوی حج توصیه مهمی داشتند.

سید عزت‌الله ضرغامی در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا اعلام كرد: پیش از سفر به حج با گزارشگران و مجریان تلویزیونی جلسات متعدد دارم به منویات اخیر مقام معظم رهبری در برنامه‌سازی مربوط به حج توجه می‌شود.

رییس صداوسیما خاطرنشان كرد كه برنامه‌های رسانه ملی با موضوع حج با توجه ویژه به رهنمود‌های مقام معظم رهبری ساخته می‌شود.

وی ادامه داد: خوشبختانه در سال‌های اخیر برنامه‌سازی حج در سازمان صداوسیما، هم به لحاظ كیفی و هم به لحاظ كمی، گسترش بسیارخوبی پیدا كرده است؛ همان‌طور كه می‌دانید درحال حاضر برنامه‌های متعددی به نام حج در رادیو و تلویزیون وجود دارد و بعثه مقام معظم رهبری هم پشتیبانی خوبی از تولید و پخش این برنامه‌ها دارد.

رییس سازمان صداوسیما سپس ادامه داد: به هرحال با رسیدن به ایام حج كه درحال حاضر هم وارد این ایام شده‌ایم، حجم برنامه‌های مرتبط با این موضوع زیاد می‌شود و جهت‌گیری مناسب‌تری هم پیدا می‌كند.در حقیقت مردم ما در بسیاری از حوزه‌های مربوط به مسایل حج در این ایام، كاملا با برنامه‌های رادیو و تلویزیون توجیه می‌شوند.

رهنمودهای امسال مقام معظم رهبری درباره‌ی حج، اهمیت بسیار بالایی دارد. ایشان به خصوص به نفس مسأله اعمال حج و فارغ‌شدن از برخی مسایل ظاهری، مادی و حاشیه‌ای و استفاده كامل از فضای معنوی حج توصیه مهمی داشتند.

وی با اشاره به رهنمودهای امسال مقام معظم رهبری درباره‌ی حج، اهمیت بسیار بالایی دارد. ایشان به خصوص به نفس مسأله اعمال حج و فارغ‌شدن از برخی مسایل ظاهری، مادی و حاشیه‌ای و استفاده كامل از فضای معنوی حج توصیه مهمی داشتند.  دیگر فعالیت‌های سازمان صداوسیما در خصوص برنامه‌سازی با موضوع حج، اظهار كرد: به لحاظ ساختاری اداره‌ كلی به نام حج و زیارت در سازمان صداوسیما ایجاد شده است؛ ضمن این‌كه شبكه‌های مختلف اینترنتی با این موضوع نیز راه‌اندازی كرده‌ایم.

ضرغامی در این ارتباط اشاره به راه‌اندازی شبكه اینترنتی «لبیك» یادآور شد كه این شبكه اینترنتی آخرین تحولات، اطلاعات و مسایل مربوط به حج را پوشش می‌دهد.

وی سپس گفت: من فكر می‌كنم سازمان صداوسیما در آن حدی كه بضاعت دارد و اقتضاء رسانه‌ای ایجاب می‌كند، در مورد مسایل حج تلاش كرده است.

سیدعزت‌الله ضرغامی در پاسخ به این پرسش ایسنا، كه برای برنامه‌سازان و خصوصا گزارشگرانی كه در فضای مناسك حج قرار می‌گیرند چه توصیه‌ای دارد كه هرچه بهتر و خلاقانه‌تر بتواند این فضا را توصیف كند؟ گفت: من با گزارشگرانی كه به مناسك حج اعزام می‌شوند، جلسات متعددی دارم و پیش از سفر به حج، توصیه‌های بسیاری به آنان می‌كنم تا هرچه بهتر آماده انجام كارشان شوند.

وی در پایان، كاروان اعزامی صداوسیما به مناسك حج را مركب از بهترین گزارشگران و مجریان رادیو و تلویزیونی دانست كه از شبكه‌های مختلف داخلی و برون‌مرزی به این مناسك اعزام و در بعثه مقام معظم رهبری مستقر می‌شوند.

 

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:04 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

آرزو داشتم فیلمی درباره امام رضا (ع) می‌ساختم

جمال شورجه

 

جمال شورجه گفت: با وجود این كه بسیار علاقمند هستم درباره امام رضا (ع) و برای ایشان فیلم بسازم، تاكنون توفیق پیدا نكرده‌ام. این كارگردان و تهیه‌كننده سینمای ایران افزوده است: ذهن همه ما ایرانیان از كودكی با رحمت، رأفت و مهربانی حضرت رضا(ع) پیوند خورده است.

به نوشته پایگاه اینترنتی آستان قدس رضوی، وی گفت: به این خاطر احساس می‌كنم كه ساخت آثار هنری مرتبط با حضرت به مذاق مخاطب نیز سازگارتر باشد و مخاطب عام، از این دست آثار همان‌طور كه در گذشته استقبال كرده باز هم استقبال خواهد كرد.

كارگردان فیلم «دایره سرخ» ادامه داد: زیارت دل می‌خواهد و طلب، به این خاطر زیارت‌های از راه دور وقتی درون مایه‌های اصلی را پیشكش می‌كنند گاه مقبول‌تر می‌افتند.

با وجود این كه بسیار علاقمند هستم درباره امام رضا (ع) و برای ایشان فیلم بسازم، تاكنون توفیق پیدا نكرده‌ام.ذهن همه ما ایرانیان از كودكی با رحمت، رأفت و مهربانی حضرت رضا(ع) پیوند خورده است.

شورجه افزود: بارگاه رضوی ملجأ، مقصد و مقصود همه شیعیان است. این مكان مقدس دریای بی‌كرانی از موضوعات را در خود جای داده كه هر كدام می‌تواند دستمایه ساخت فیلم‌های متعدد و گوناگونی باشد.

وی در رابطه با فیلم‌های دینی وطنی گفت: انتخاب موضوع و مضمون مناسب برای یك فیلم دینی در كنار پرداخت مناسب فیلم‌نامه و سایر عوامل منجر به موفقیت خواهد شد و اگر از هر كدام از این موارد غافل شویم فیلم اثربخشی خود را از دست خواهد داد و چه بسا به نوعی باعث دلزدگی مخاطب نسبت به مفاهیم دینی شود.

وی بارگاه رضوی را بزرگترین نشانه عشق و ارادت شیعیان نسبت به اهل‌بیت (ع) خواند و افزود: آستان قدس رضوی به خاطر بهره‌مندی از این ویژگی می‌تواند در ترویج مفاهیم دینی، سیره و سنت حضرت امام رضا (ع) از طریق هنر خصوصاً هنر هفتم نقش مهم و اساسی ایفا كند.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:04 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

یوسف پیامبر(ع)» هم اثری ماندگار می‌شود

       جعفر دهقان در یوسف پیامبر

 

جعفر دهقان:

بهترین بازیم را در «اصحاب كهف» ایفا كردم

«یوسف پیامبر(ع)» هم اثری ماندگار می‌شود

 

جعفر دهقان،‌ بازیگر مجموعه‌های تاریخی‌ای چون «اصحاب كهف» و «یوسف پیامبر(ع)»، گفت:‌ فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی از تلویزیون و سینما پخش می‌شوند، اما اكثر آن‌ها به فراموشی سپرده می‌شوند.

 

این بازیگرسینما و تلویزیون هم‌چنین ابراز عقیده كرد: سریال «یوسف پیامبر(ع)» هم، مانند مجموعه‌های «امام علی (ع)» و «امام رضا (ع)» و «اصحاب كهف»، از فیلم‌های ماندگار می‌شود.

همه این نقش‌ها را كارگردان‌ها به ما پیشنهاد می‌كنند و ما با توجه به نقش واگذار شده،‌ در جامعه تحقیق و جست و جو كرده و در جامعه این نقش را ارزیابی و خود را با آن تطبیق می‌دهیم.

 

دهقان در مورد ایفای نقش در این سریال‌ها گفت: همه این نقش‌ها را كارگردان‌ها به ما پیشنهاد می‌كنند و ما با توجه به نقش واگذار شده،‌ در جامعه تحقیق و جست و جو كرده و در جامعه این نقش را ارزیابی و خود را با آن تطبیق می‌دهیم.

 

وی در خصوص بازیگری گفت: بازیگری كار سختی است، ولی این سبب دور شدن از این شغل نمی‌شود،‌ اولین كاری كه باید كرد این است كه وارد دانشگاه شده و از طریق عملی آن را فرا گرفت.

بازیگری كار سختی است، ولی این سبب دور شدن از این شغل نمی‌شود،‌ اولین كاری كه باید كرد این است كه وارد دانشگاه شده و از طریق عملی آن را فرا گرفت.

دهقان افزود:‌ اگر كسی می‌خواهد وارد عرصه بازیگری شود باید عشق و انگیزه و تلاش كند. هر چه بیشتر بازی كند،‌ بیشتر احساس نیاز به شغل خود می‌كند.

 

این بازیگر كه در جشن گرامی‌داشت دهه كرامت در جمع بازنشستگان استان قم و هنرمندان تئاتر و سینما در دانشگاه علوم پزشكی قم، سخن می‌گفت، هم‌چنین بهترین فیلم خود را «اصحاب كهف» دانست و گفت: بهترین بازی خود را در این مجموعه ایفا كردم.

 

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:04 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

سینما در برابر شکوه معنوی شخصیت امام رضا (ع) ناتوان است

پوران درخشنده

 پوران درخشنده گفت: سینمای ایران در برابر شکوه‌، عظمت و معنویت شخصیت امام رضا (ع) و معارف پیرامون ایشان احساس ناتوانی می‌کند.

کارگردان برجسته سینما افزود: سینمای ما تا رسیدن به نقطه‌ای که امام رضا (ع) در آن جایگاهی مطلوب و شایسته پیدا کند، فاصله بسیاری دارد.

وی خاطر نشان کرد: امام رضا (ع) دارای ابعادی فطری، انسانی و خدایی است که نه ‌تنها برای مسلمانان بلکه برای همه انسان‌ها زیبا و جذاب بوده، اما در سینمای ما به این وجه پرداخته نشده است.

درخشنده تصریح کرد: فیلم‌سازی پیرامون امام رضا (ع) به شناخت و آگاهی نیازمند است تا فیلمساز به بیراهه نرود.

سینمای ما تا رسیدن به نقطه‌ای که امام رضا (ع) در آن جایگاهی مطلوب و شایسته پیدا کند، فاصله بسیاری دارد.

وی با بیان اینکه اماکن مذهبی در آثار سینمایی مغرب ‌زمین بسیار زیبا و پر ابهت نشان داده می‌شوند، افزود: در محدوده فیلم‌های سینمای ما عظمت و شکوه واقعی حرم امام رضا (ع) نمایش داده نمی‌شود، به‌ ویژه سینمای ما از نمایش عظمت و شکوه معنوی حرم رضوی عاجز است.

درخشنده با بیان اینکه سخن گفتن با زبان فطرت انسان‌ها خصوصیت بارز همه ائمه ماست، تاکید کرد: بنابراین فیلم‌هایی که با این ویژگی ساخته می‌شوند، می‌توانند همه مخاطبان را جذب کنند.

درخشنده جشنواره امام رضا (ع) را فرصت مناسبی دانست که به تقویت جریان هنر دینی در کشور کمک می‌کند و می‌تواند با برنامه‌ریزی در این عرصه جریان‌سازی کند.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:04 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

روایت موسیقایی حماسه‌های ایرانی از چالدران تا انقلاب اسلامی

نقاشی جنگ چالدران

 دبیر فرهنگستان هنر گفت: قصد داریم وقایع تاریخی كشورمان را از گذشته تا زمان انقلاب با زبان موسیقایی بیان كنیم و این كار را از جنگ چالدران آغاز كردیم.

بهمن نامور مطلق گفت: ما وقایع مهم و تاثیرگذاری در دوران معاصر داشته‌ایم كه به خاطر اینكه بخش مهمی از هویت ما را شكل می‌دهند بایستی آنها را به وسیله هنرهای گوناگون جلوه‌گر كنیم تا در حافظه گروهی ما باقی بماند و هر چند وقت یك بار با هنرهای گوناگون آن را تازه و با نشاط كنیم.

وی ادامه داد: وقایعی چون مقاومت‌هایی كه دلیران تنگستان در جنوب داشتند و اتفاقاتی كه در شمال با عنوان نهضت جنگل افتاده و نیز مشروطه از این دست اتفاقات است كه همگی بخش‌هایی از هویت ماست كه اگر فراموش كنیم،هویتمان را فراموش كرده‌ایم.

نامور بیان داشت: یكی از دوران بسیار مهم تاریخ ما ایرانیان دوره صفویه است چرا كه حكومت ملی در این دوره شكل می‌گیرد و حوادث بسیار تاثیرگذار این دوره جنگ چالدران بوده كه اگر چه به ظاهر ایرانی‌ها به خاطر نبود امكانات و ابزارهای جنگ شكست می‌خورند اما پیروز واقعی این جنگ بودند. خود این جنگ همراه با غم،شادی،پیروزی و شكست است و نقطه عطفی برای خودشناسی محسوب می‌شود و تجلی‌گر حماسه در عصر صفوی و معاصر ماست. اینها موضوعاتی بوده كه كمتر به آن توجه شده است.

یكی از دوران بسیار مهم تاریخ ما ایرانیان دوره صفویه است چرا كه حكومت ملی در این دوره شكل می‌گیرد و حوادث بسیار تاثیرگذار این دوره جنگ چالدران بوده كه اگر چه به ظاهر ایرانی‌ها به خاطر نبود امكانات و ابزارهای جنگ شكست می‌خورند اما پیروز واقعی این جنگ بودند.

دبیر فرهنگستان هنر با اشاره به اقدامات فرهنگستان هنر در حفظ این وقایع گفت: فرهنگستان برای اینكه این‌ها را فراموش نكنیم و همواره در خاطراتمان زنده بمانند پیشنهاداتی داشت كه در حوزه‌های مختلف هنری انجام خواهیم داد. به طور مثال در ارتباط با دوره صفویه نقاشی‌ها و قطعاتی را به هنرمندان سفارش داده‌ایم كه از آن جمله می‌توان به سمفونی چالدران اشاره كرد.

وی ادامه داد: ما آمادگی این را داریم كه وقایع دیگرمان را هم با زبان موسیقی و هم دیگر هنرها بیان كنیم تا از این طریق بتوانیم آنها را زنده كنیم تا جوان‌ها بدانند چه عناصری در تاریخ معاصر موجب شده این هویت شكل بگیرد.

دبیر فرهنگستان هنر بیان داشت: ما قصد داریم طی همكاری با اساتید مختلف موسیقی وقایع تاریخی‌مان را از گذشته تا زمان انقلاب از جمله نهضت جنگل، دلیران تنگستان و مبارزات گوناگونی كه انجام شده با زبان موسیقی بیان كنیم كه این كار را با جنگ چالدران آغاز كردیم كه شاهین فرهت این اتفاق را در قالب یك سوئیت سمفونی روایت كرده است.

وی افزود: به دنبال این تصمیم با برخی از هنرمندان در حال گفتگو هستیم كه بتوانیم از بضاعت‌مان در حوزه موسیقی استفاده كنیم و در واقع بتوانیم معدلی از هنر فعلی و محیط خودمان برای آینده به جای بگذاریم.

نامور مطلق با بیان اینكه حوادث تاریخی دارای ارزش احساسی خیلی بالایی هستند، اظهار داشت: یكی از مشكلاتی كه در جامعه وجود دارد، این است كه به اندازه كافی از این بیان‌های گوناگون هنری برای نشان دادن هویت، تاریخ و تمدن و فرهنگ خودمان به جوانها استفاده نمی‌شود. ما اگر اعتقاد به تنوع میان جوانها هستیم باید بیانمان را متنوع كنیم كه خوشبختانه این تنوع در بین مخاطبان و هنرمندان برجسته ما وجود دارد.

منبع : خبرگزاری فارس

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:04 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

گفت‌وگو با عكاس لحظات مقاومت خرمشهر

لحظه هاي ناب خرمشهر از دوربين سعيد صادقي

 

مقاومت خرمشهر خاص بود

به چشم خود قهرمان‌ها را در خرمشهر ديدم

فضا چنان رعب‌آور بود كه گاه فراموش مي‌كردم عكس بگيرم

 

"دود و آتش شهر را در بر گرفته بود. در كوچه‌ها بوي آدم سوخته پيچيده بود. وحشت سراسر وجودمان را در برگرفته بود. روابطي ميان ما شكل گرفته بود كه از كربلا روايت مي‌كنند. ما آنچه را در روايت‌ها و كتاب‌ها مي‌گويند، لمس كرديم."

سعيد صادقي، هنوز عكاسي مي‌كند اما روزهايي را به ياد مي‌آورد كه از وحشت توان در دست گرفتن دوربين را نداشت.

اين عكاس صحنه‌هاي رعب‌آور و در عين حال افتخارآفرين جنگ تحميلي، جزو عكاساني است كه در روزهاي مقاومت خرمشهر (31 شهريور 59 تا 5 آبان) با مردم اين شهر همراه شد و از صحنه‌هاي دفاع و مقاومت مردمي عكاسي كرد.

صادقي در يادآوري خاطرات 35 روزه خود در سالروز روزهاي سقوط خرمشهر به خبرنگار سرويس تاريخ ايسنا گفت: روزي كه جنگ آغاز شد را به ياد مي‌آورم، چند دقيقه‌اي بود كه از درگيري با مجاهدين خلق در خيابان عباسي برگشته بودم، يك نفر هم در درگيري كشته شده بود. با ناراحتي و گرسنگي از درگيري برگشته بودم. در خيابان سعدي در روزنامه جمهوري اسلامي بودم كه صدايي در فضا پيچيد؛ البته به‌دليل حجم صداي بمب كه آن روزها شنيده مي‌شد، توجهي نكردم.

 

پس از شروع جنگ، تنها كسي كه آرامش داشت، امام(ره) بود

وي افزود: خبر رسيد كه فرودگاه را بمباران كرده‌اند. سريعا به فرودگاه مهرآباد رفتم، حجاجي كه قصد رفتن به عربستان را داشتند از مسير بر مي‌گشتند. اجازه ورود به فرودگاه را به ما ندادند. به شهرك اكباتان رفتم. آنجا را نيز بمباران كرده بودند، اما بمب‌ها عمل نكرده بود و من از بمب‌هاي منفجر نشده عكاسي كردم.

سعيد صادقي، هنوز عكاسي مي‌كند اما روزهايي را به ياد مي‌آورد كه از وحشت توان در دست گرفتن دوربين را نداشت.

وي با اشاره به آشفتگي فضاي آغاز جنگ تشريح كرد: همان روز تصميم گرفتيم به مناطق مرزي كه جنگ آغاز شده بود، برويم، اما وسيله‌اي در اختيار نداشتيم. بمباران و اوضاع نابسامان، همه كشور را قفل كرده بود. منابع اقتصادي و حمل و نقل كشور تعطيل شده بود. در آن شرايط هيچ چيزي سر جاي خود نبود. تنها كسي كه سرجاي خود بود و آرامش داشت، امام(ره) بود.

صادقي با اشاره به كمبود امكانات در زمان جنگ اظهار كرد: براي رفتن به مناطق مرزي وسيله‌اي نداشتيم و پيكان سبز رنگي را پيدا كرديم و با 3 نفر از دوستان روزنامه حركت كرديم. من هيچ وقت خوزستان نرفته بودم اما مرحوم ژيان‌پناه به راه آشنا بود و قبل از ما به مناطق غربي رفت و ما ناآشنا به مسير اول مهر حركت كرديم.

وي افزود: در مسير كه مي‌رفتيم از خرم‌آباد جمعيت آواره را مي‌ديديم. چند بار ايستاديم و كمك كرديم. اولين حركت هواپيما را وقتي از چهل دختر خارج شديم، ديديم اما وضعيت آواره‌ها اسف‌بار بود.

صادقي با اشاره به بمباران مناطق مختلف گفت: هنوز دود، ديده مي‌شد. فضا كاملا جديد بود. ما مسير را بلد نبوديم و نمي‌دانستيم كه كجا مي‌رويم. به اهواز رسيديم. شهر شلوغ بود. همه چيز بود جز زندگي. فضا ترسناك بود.

صادقي افزود: در راه به سه راه سوسنگرد رسيديم و براي يافتن راه از محلي‌ها سوال كرديم. جاده خرمشهر كه ما از آن گذشتيم حدود 50 كيلومتر با محل اسارت تندگويان فاصله داشت. وقتي از سه راه سوسنگرد دور شديم، جاده بسيار خلوت شد و اثري از جنگ نمي‌ديديم. نمي‌دانستيم وقتي به خرمشهر برسيم چه رخ خواهد داد.

عكاس روزهاي مقاومت خرمشهر به يادآورد: وقتي نزديك شهر شديم تنها صداي شليك مي‌شنيديم اما جايي را نمي‌ديديم و محل را نمي‌شناختيم. از يك پل كه بعدها فهميديم پل خرمشهر بود، گذشتيم و ناگهان درگيري را ديديم كه در اطراف پل نو بود. مسير را 20 ساعته طي كرديم و به خرمشهر رسيديم. در گوشه‌اي ماشين را نگه‌ داشتيم و حوالي 11 شب در ماشين 4 نفري خوابيديم.

وي افزود: وقتي بيدار شديم، فضا تاريك بود و خورشيدي يا نوري ديده نمي‌شد اما ديگر خوابمان نمي‌برد. گرسنه بوديم، از ماشين بيرون رفتم و از فردي كه از كنار ما رد مي‌شد، مسير را سوال كردم. فضا به دليل غبار بمباران پالايشگاه آبادان كاملا تاريك بود اما وقتي به خرمشهر رسيديم آفتاب را ديديم.

صادقي گفت: هنوز خانواده‌هاي آباداني در شهر بودند. چند بيسكويت خريديم و به خرمشهر رفتيم. مردم آواره‌اي كه در جاده ديده بوديم، از روستاهاي اطراف آواره شده بودند اما مردم هنوز در آبادان و خرمشهر بودند. وقتي به پل رسيديم، عده‌اي نظامي از نيروي دريايي، زير پل زمين را مي‌كندند و من از آنها عكاسي كردم. وارد شهر شديم، مقر سپاه، فرمانداري و دانشگاه رازي اماكن اصلي شهر بودند.

 

پرسيدم جنگ كجاست؟ گفت «سر كوچه»...

وي افزود: پياده در شهر قدم زدم، خانمي كوچه را جارو مي‌كرد، ديوارها با شليك گلوله ريخته بود و او بقاياي آن را تميز مي‌كرد و به من گفت اگر بچه‌ها، كوچه‌ها را تميز ببينند، روحيه مي‌گيرند. از او پرسيدم جنگ كجاست؟ گفت «سر كوچه».

صادقي با اشاره به وجود سنگرهايي در سر كوچه‌هاي شهر گفت: جوان‌ها لاستيك‌ها را روي هم چيده بودند و با لباس شخصي عده‌اي، سركوچه جمع شده بودند؛ آرام آرام در شهر مي‌گشتم و حوالي ظهر به مسجد جامع رسيدم. در راه از خانه‌هايي كه مي‌ديدم، اگر كسي بود، غذا مي‌گرفتم. هنوز خانواده در شهر بود و هوا هم هنوز گرم بود.

وي افزود: هنوز كسي به دوربين اعتماد نداشت. فهميدم در شهر دو گروه هستند، عده‌اي كه به دشمن گرا مي‌دهند و گروهي هم جواناني كه از شهر دفاع مي‌كنند. به همراه عده‌اي از جوانان در مسجد جامع سوار ماشيني شديم و به حوالي مرز رسيديم. در آن منطقه مرزي كافه‌ها و رستوران‌ها فراوان بود اما همه چيز به هم ريخته بود. در جاده خواستم از جنازه‌هاي عراقي عكس بگيرم اما نگذاشتند.

صادقي، در تشريح منطقه مرزي در روزهاي اول جنگ گفت: من دنبال عكاسي بودم، شب شد، هوا سرد بود و ما بدون وسيله روي زمين مي‌خوابيدم. 3 يا 4 روز در آن مناطق بودم. در منطقه مرزي پاسگاه تعطيل شده‌اي بود. وضع ما بسيار بد بود. خاك‌آلود و كثيف بوديم، كم كم با بچه‌ها آشنا شدم و به مسجد جامع برگشتم. بسياري از افرادي كه در خرمشهر ديدم به مرور شهيد شدند. در مسجد جامع كمي اوضاع بهتر بود.

اين عكاس صحنه‌هاي رعب‌آور و در عين حال افتخارآفرين جنگ تحميلي، جزو عكاساني است كه در روزهاي مقاومت خرمشهر (31 شهريور 59 تا 5 آبان) با مردم اين شهر همراه شد و از صحنه‌هاي دفاع و مقاومت مردمي عكاسي كرد.

وي افزود: گمرك خرمشهر پر از ماشين‌هاي صفر بود، من هم يك سواري برداشتم. به فرمانداري آبادان رفتم و به يك نفر فيلم‌ها را دادم تا به اهواز و سپس تهران ببرد. من مجبور بودم فيلم‌هايي را كه مي‌خواستم از مغازه‌هاي متروك بردارم.

 

خيلي‌ها از شهر نرفتند...

صادقي تشريح كرد: افرادي كه مي‌توانستند شهر را ترك كردند. بنزين كم بود و آقاي جهان آرا به من گفت در ازاي بنزين به راننده‌ها بگوييد كه افراد فقير را به شهرها ببرند. خيلي‌ها از شهر نرفتند. بسياري از مردم آن قدر فقير بودند كه پاي رفتن نداشتند. حجم سنگين آتش بر شهر اواسط مهرماه بالا گرفته بود. نيروهاي عراقي آرام آرام جلو مي‌آمدند، كمي عقب مي‌رفتند و به جاي اينكه از منطقه مرزي بيايند از شمال شهر حمله كردند و شاهراه‌هاي شمالي شهر را بستند.

 

با مردم بومي از برادر نزديك‌تر شده بوديم

صادقي با اشاره به اينكه بعد از جنگ از جهت‌هاي جغرافيايي آگاه شده است، تصريح كرد: ما آن زمان اصلا نمي‌دانستيم چه مي‌كنند. بعدها فهميديم كه شهر محاصره شده بود. دارخوين را گرفته بودند. درگيري در شهر بسيار بالا گرفته بود. تانك‌ها از بالاي شهر هجوم آورده بودند. شرايط بسيار سخت بود. با مردم بومي از برادر نزديك‌تر شده بوديم. همه ما در شرايط يكساني بوديم اما به‌شكل طبيعي آنها نسبت به شهرشان علاقه بسيار بيشتري داشتند. با هم نيمه شب‌ها درد دل مي‌كرديم. از ما مي‌پرسيدند چرا آمديد و آن موقع حرف ما مهم بود كه براي دفاع از انقلاب آمده‌ايم. شايد امروز اين حرف‌ها شعاري به نظر برسد.

 

فضا چنان رعب‌آور بود كه بعضي اوقات اصلا فراموش مي‌كردم عكس بگيرم

عكاس روزهاي سخت جنگ تحميلي خاطرنشان كرد: آنچه آن روزها ارزش بود، شايد امروز از سوي بسياري عيب‌هاي بزرگي محسوب ‌شود. ما با مردم شهر مثل برادر بوديم و در شرايط سخت خاص همه به هم ياري مي‌رسانديم، بدون اينكه همديگر را بشناسيم. احساس ميان همه ما شكل گرفته بود و همين باعث مقاومت ما شده بود. آن‌چنان فضا رعب‌آور بود كه بعضي اوقات اصلا فراموش مي‌كردم عكس بگيرم. همه كار انجام مي‌داديم. دفاع مي‌كرديم، كمك مي‌كرديم و... .

 

بچه‌هاي واقعي خرمشهر ما بوديم

وي افزود: خيلي‌ها خود را بچه خرمشهر مي‌دانند اما بچه‌هاي واقعي خرمشهر ما بوديم؛ بچه‌هايي كه خرمشهري بودند، عرقي داشتند كه حتي مابقي خوزستاني‌ها به اين شهر نداشتند.

عكاس لحظه‌هاي مقاومت خرمشهر در ادامه به ايسنا گفت: براي همديگر كه حتي غريبه بوديم جان مي‌داديم؛ روابط ميان ما شكل آن چيزي است كه از كربلا روايت كرده‌اند. ما آنچه را در روايات و آنچه از ايثار در كتاب و قصه‌ها مي‌گويند در واقعيت لمس كرديم.

وي افزود: جبهه‌ها و خرمشهر پر از شخصيت‌هايي بود كه در تاريخ آن‌ها را قهرمان مي‌شناسيم. نام آن هر چه بود، در بستر روابط عجيب و غريبي قهرمان‌ها شكل گرفته بود؛ اما جنگ ما هنوز هم يك قهرمان ندارد. ما يك خانواده بوديم كه از ناموس و باورمان دفاع مي‌كرديم. باور و احساس ما يكي شده بود و خودمان را فراموش كرده بوديم.

صادقي با اشاره به صحنه‌هاي ناگهاني ديدن جنازه‌هاي مردم تاكيد كرد: در شهر با هم چرخ مي‌زديم و يكباره جنازه‌اي مي‌ديديم و يكي از بچه‌ها ضجه مي‌زد و مي‌فهميديم مادر، برادر يا خواهر اوست كه كشته شده است. ناله و گريه‌اي كه شكل مي‌گرفت، ما نيز در آن شريك مي‌شديم. غير از اين صحنه‌هاي دلخراش،‌ صحنه‌هاي آزار بانوان جنگ‌زده از سوي عراقي‌ها ما را بهم مي‌ريخت.

لحظه هاي ناب خرمشهر از دوربين سعيد صادقي

وي بيان كرد: حجت‌الاسلام هادي غفاري، آيت‌الله خلخاني و... به شهر سر زدند. افرادي را براي كمك آوردند اما آنها هم كاري از پيش نمي‌بردند و فقط شلوغ مي‌كردند. در ميان آنها، افراد بسيار خوبي بودند و تلاش زيادي مي‌كردند. حضور در جنگ شجاعت و شهامت مي‌خواست. به ياد دارم تعدادي اسير آورده بودند و خلخالي بالاي پله‌ها ايستاده بود و پشت سر او دود بلند شده بود و او حرف مي‌زد كه من از او عكس گرفتم و بعد از فوتش آن را منتشر كردم.

صادقي افزود: مردم خانه‌ها را رها كرده و رفته بودند. اموال مردم خرمشهر رها شده بود و حتي بانك‌ها تخليه نشده بود. آباداني‌ها بيشتر فرصت كرده بودند تا وسايل خود را ببرند.

صادقي تذكر داد: ميان ما خانم‌هايي بودند كه تازه ديپلم گرفته و آمده بودند تا در دانشگاه رازي پرستاري بخوانند اما آنجا مانده بودند و كمك مي‌كردند.

وي افزود: اواخر مهرماه بود كه پل را نيز منفجر كردند و راه رفت و آمد شهر بسته شد؛ از سمت شهر ابتداي پل سالم بود اما از نيمه به بعد پل ويران شده بود. خودم را در شهر گم كرده بودم و دنبال راه فرار بودم.

 

دوربين همراهم بود اما از ترس تيراندازي مي‌كردم...

صادقي با تاكيد بر وحشت روزهايي پاياني مهرماه در خرمشهر اظهار كرد: نيروهاي پياده عراقي در شهر حركت مي‌كردند و هر كس را مي‌ديدند از خانه بيرون مي‌كشيدند و اعدام مي‌كردند و اصلا فرصت نمي‌دادند و در جا مي‌زدند. مردها را با گلوله مي‌كشتند و خانم‌ها را مي‌بردند؛ وحشت شهر را گرفته بود. پيرمردها و پيرزن‌ها را زنده زنده آتش مي‌زدند. دوربين همراه من بود و من از ترس تيراندازي مي‌كردم اما نمي‌توانستم عكاسي كنم.

وي به ياد آورد: روزنامه، عكس‌ها را به تصور اين كه از منافقين عكاسي كرده‌ام نپذيرفت، در حالي كه عكس‌ها از مردم واقعي بود. جهان‌آرا يا مردم عادي يا موسوي، همه لباس‌هاي خوبي داشتند و به‌ دليل لباس‌هاي آنها، عكس‌ها را چاپ نكردند. خرمشهر، مرزي بود و به همين دليل با تهراني‌ها تفاوت داشتند. آنها عكس‌هاي مرا باور نكردند.

صادقي اضافه كرد: ايران 36 ميليون و عراق 5/14 ميليون نفر جمعيت داشت. عراق 650/3 ميليون نفر نيروي رسمي در منطقه داشت و ما در كل جبهه‌ها 700 هزار نفر نيرو داشتيم. اين آمار رسمي است. تلفات ما در جنگ به نسبت كمتر است. 150 هزار نفر در ميدان جنگ نه در شهرهاي مسكوني، شهيد داديم، اما عراقي‌ها 300 هزار كشته دادند. بيشترين تلفات ما به دليل بمباران مناطق مسكوني بود. رگبار گلوله‌هاي آنها در برابر ما قابل مقايسه نبود.

 

تاريخ را گم كرده بودم

عكاس جنگ تحميلي با اشاره به معلوم نبودن تاريخ براي نيروهاي مقاومت خرمشهر، اضافه كرد: نمي‌دانم 2 يا 3 آبان بود كه ما از شهر فرار كرديم، در شهر مي‌گفتند به دليل 4 آبان تولد فرزند شاه مخلوع مي‌خواهند شهر را 4 آبان ماه تخليه كنند و عراقي‌ها شهر را محاصره كرده بودند. وقتي به آبادان رسيدم، فهميدم آبان ماه است، تاريخ را گم كرده بودم.

 

با اندوه و غمي عظيم شهر را ترك كرديم

صادقي، روزهاي آخر مقاومت خرمشهر را تصوير و بيان كرد: با اندوه و غمي عظيم شهر را ترك كرديم. بچه‌هاي خرمشهر از شهر خود و آثار خانواده‌شان جدا شدند. من تنها خودم بودم اما سنگيني حس مي‌كردم كه آنها صد برابر من غمگين بودند. از چشمان من و از انگشتان آنها اشك جاري بود؛ ترسيده بودم و منطقه را بلد نبودم، آنقدر كوچه كوچه‌ها خاطره است كه من نمي‌توانم تصوير كنم.

افرادي كه مي‌توانستند شهر را ترك كردند. بنزين كم بود و آقاي جهان آرا به من گفت در ازاي بنزين به راننده‌ها بگوييد كه افراد فقير را به شهرها ببرند. خيلي‌ها از شهر نرفتند. بسياري از مردم آن قدر فقير بودند كه پاي رفتن نداشتند.

وي افزود: با بسياري از دوستان كه قدم مي‌زديم و كار مي‌كرديم، روز بعد سرشان را جلويمان مي‌انداختند. درگيري‌ها را به چشم و بدون فاصله مي‌ديديم؛ جمجمه يك نفر را تخليه كرده بود و جلوي ما انداختند. وضعيت بسيار دشوار بود.

صادقي با اشاره به وحشت حاكم بر شهر در روزهاي پاياني مقاومت تشريح كرد: يك روز در شهر راه مي‌رفتم كه صداي فرياد و ناله شنيدم. وارد خانه شدم و يك عراقي را ديدم كه خانمي را آزار مي‌داد، با يك سيم سرش را جدا كردم، آن سوتر بچه 3 يا 4 ساله آن زن را ديدم كه شاهد بود. از اين دست خاطرات بسيار زياد است؛ مثلا خانواده‌اي را در چاله‌اي ديدم كه زنده زنده سوزاندند.

 

مقاومت خرمشهر خاص بود

 

عظمت مقاومت، از پيروزي آن بيشتر است

صادقي با اندوه تاكيد كرد: مقاومت خرمشهر خاص بود. عظمت مقاومت، از پيروزي آن بيشتر است. من تنها يك نقطه كوچك از شهر بودم. آدم‌هاي بزرگي بودند كه اكثرا شهيد شدند و تنها از جمع مقاومت، 5-6 نفر مانده‌اند. من خيلي از خاطراتم را نمي‌توانم بگويم. مقطع يك ماهه مقاومت براي ما 20 سال گذشت.

وي با ناراحتي به ياد آورد: عراقي‌ها با تانك و بمباران جلو مي‌آمدند و صداي شادي‌شان را از نزديك مي‌شنيديم. روزهاي آخر از مناطق مرزي جلو مي‌آمدند و دائم حلقه مقاومت تنگ‌تر مي‌شد.

اين عكاس افزود: نيمه‌هاي شب، روزهاي ابتدايي آبان‌ماه بود كه با يك بلم به كمك چند نفر از شهر خارج شدم. بعد از رفتن من، حدود 20 نفر در شهر بودند. علي موحد همان جا شهيد شد و بسياري از بچه‌ها، در عمليات‌ها شهيد شدند.

صادقي تعريف كرد: قبل از رفتن از شهر از مدرسه ميثم جمع مي‌شديم. عده‌اي از نيروها سمت هتل بودند. جهان آرا، نوراني و موسوي بچه‌ها را تقسيم مي‌كردند. دوربين دست بچه‌ها بود اما كسي عكاس نبود. در هتل كارون خانم‌ها براي همه غذا مي‌پختند و من از آنها عكاسي كردم؛ البته عكاس‌ها مي‌آمدند و مي‌رفتند و روزهاي آخر كسي نبود؛ هر چند روز يكبار جاي سكونتم را عوض مي‌كردم.

صادقي، لحظه خروج از شهر را تصوير و بيان كرد: من گيج شده بودم. 4 نفر بوديم، نيمه شب بود. كمك كردم تا مجروحي را در يك بلم سوار كردند، خواستم به راهم ادامه دهم كه به من گفتند شهر را عراقي‌ها گرفته‌اند، با ما بيا. از ترس نمي‌توانستم حرف بزنم و سوار بلم شدم. از كارون رد شديم، من از پايين پل جديد خرمشهر خارج شدم. محوطه سرسبز و تاريك بود. پياده در راه دنبال غذا بوديم و شب از ترس نخوابيديم و در يك خانه مانديم. در سوسنگرد چند نفر را پيدا كرديم. در زيرزمين مقر مانديم و بعد در شهرها گشت زدم و چند ماه بعد از آن روز تا دي‌ماه در منطقه ماندم.

 

من به چشم خود قهرمان‌ها را در خرمشهر ديدم

وي در پايان روز پاياني مقاومت خرمشهر گفت: شهر سقوط كرده بود. تاريخ آن را نمي‌دانستيم اما شهر سقوط كرده بود كه ما رفتيم. بعد از آن روزها، مدتي بعد در فرمانداري خوزستان، شهيد چمران را ديدم و بعد از آن به تهران بازگشتم. مهمات تمام شده بود، همه در حال رفتن بودند و ما نيز نيمه شب رفتيم. من به چشم خود قهرمان‌ها را در خرمشهر ديدم، نه يك قهرمان را.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:05 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

نخبگان سینمای مستند جهان «حقیقت» ایران را دریافتند

 

جعفری جلوه

معاون امور سینمایی گفت: رویت حقیقت ایران توسط نخبگان سینمای مستند جهان یكی از دستاوردهای بزرگ سینما حقیقت است.

   «محمدرضا جعفری جلوه» در حاشیه برگزاری جشنواره سینما حقیقت گفت: به نظرم همه چیز در دومین دوره جشنواره سینما حقیقت گواه كیفیت و قابلیت‌های بسیار محسوس ، هم در حیطه شركت‌كنندگان ایرانی و هم طیف فیلمسازان خارجی بود.

وی ادامه داد: در جشنواره سینما حقیقت، بهترین مستندسازان جهان گرد هم آمدند و چهره‌های برجسته‌ای كه سوابق و دستاوردهای بسیار را كسب كرده بودند حقایق ایران را دیدند.

معاون امور سینمایی با بیان این مطلب كه رویت حقیقت ایران توسط نخبگان سینمای مستند جهان یكی از دستاوردهای بزرگ سینما حقیقت است، گفت: رویت حقیقت توسط طیف نخبگان سینمای مستند جهان كه طی همین یكی، دو روزه این سفر به عمق قابل توجهی نسبت به عظمت اسلام و ایران رسیدند و شواهد بسیاری را دریافتند و نیز علاقه‌ای كه در دل آنها به‌وجود آمد، یكی از دستاوردهای «سینماحقیقت»، فارغ از برگزاری آن در سطح حرفه‌ای است.

وی تصریح كرد:این جشنواره علاوه بر این كه مخاطبین ملی را جذب و اقناع كرد، باعث جلب توجه سینمای محوری مستند شد.

معاون امور سینمایی ادامه داد: به هر حال حقیقت‌گرایی، اصلی‌ترین دغدغه به ویژه در سینمای مستند است و باور داریم ماندن در سطح واقعیات فریبی بیش نیست و رسیدن به حقیقت نهفته در پس واقعیتی متفاوت تلاشی است كه مستندسازان باید منصفانه به آن توجه كنند، لذا ما حقیقت‌گرایی را یكی از مسیر اصلی می‌دانیم.

رویت حقیقت ایران توسط نخبگان سینمای مستند جهان یكی از دستاوردهای بزرگ سینما حقیقت است.

وی در پاسخ به سؤال كه چرا امسال بخش ملی كمرنگ‌تر از بخش بین‌الملل بود، گفت: به هر حال در سطح ملی ما موضوعات بسیار جدی و گوناگونی داریم كه باید به آن توجه شود. امسال جشنواره «سینماحقیقت» می‌توانست به بخش سینمای اكو در كنار دیگر بخش‌ها توجه كند تا هم به سطح جدی‌تر و وسیع‌تری از آثار ملی توجه كند و هم در سطح منطقه مؤثر باشد.

«جعفری‌جلوه» افزود: قطعا در سال آینده به صورت محوری به بحث اكو (شامل مجموعه كشورهای هم تمدن، هم‌زبان و همسایه با ایران كه هم‌خانواده بزرگ و مهمی در منطقه و در جهان هستند) توجه شود.

وی اظهار داشت: این توجه یعنی احیای هویت مشترك و تعامل بسترهای مشترك از بستر فرهنگ و هنر و سینما و كه طبیعتا تاثیرات شگرف اقتصادی و سیاسی را كه فرا راه منطقه است، می‌‌آفریند.

جعفری‌جلوه تصریح كرد: بخش‌هایی از این دست در سال آینده در بخش مستقل اجرایی می‌شود كه بخش فی‌مابین ملی و بین‌الملل را هدفمند‌تر كند. هم‌گرایی در آسیا در سال گذشته افقی بسیار گسترده از وحدت در آسیا را فراروی ما قرار داد كه از آن، به عنوان برنامه‌های خاص آینده یاد می‌كنم و از دست‌اندركاران آینده سینما، تقاضا دارم تا زحماتی را كه برای تعمیق سینمای ملی در گونه‌های مختلف صورت گرفته است، پاس بدارند.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:05 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

روايتهاي جعلي "يوسف پيامبر"

نمايي از سريال حضرت يوسف

برخي بخشهاي "يوسف پيامبر" بر اساس روايتهاي جعلي خلق شده است

سيدشهاب‌الدين طاهري که فيلمنامه دو جلدي "حضرت يوسف صديق" را سال 1380 با هزينه شخصي چاپ و منتشر کرده در گفتگو با خبرگزاري مهر ماجراي توليد مجموعه "يوسف پيامبر" و اشتباههاي تاريخي و قرآني آن را شرح داده است.

اين نويسنده و پژوهشگر در اين گفتگو با ارائه اسناد و مدارک به شرح جريان نوشته شدن داستان زندگي حضرت يوسف (ع) در قالب فيلمنامه، انتشار آن، ارائه فيلمنامه به رئيس وقت سازمان صدا و سيما و پس از آن فرج‌الله سلحشور کارگردان "يوسف پيامبر" و در نهايت ساخته شدن مجموعه بر اساس فيلمنامه‌اي ديگر پرداخته است.

* براي شروع از نگارش فيلمنامه "حضرت يوسف صديق" بفرماييد. ظاهرا خرداد 78 به رئيس مرکز سيمافيلم نامه نوشته و خلاصه فيلمنامه را ارائه داده بوديد. درباره ساخت پروژه با سلحشور و جمال شورجه صحبت کرده بوديد و آنها هم اعلام کرده بودند بعد از پايان قراردادهايي که در دست دارند توليد آن را آغاز مي‌کنند. محمدعلي نجفي هم اعلام آمادگي کرده بود.

ـ سيدشهاب‌الدين طاهري: سال 1370 شروع به نوشتن فيلمنامه حضرت يوسف کردم. البته دائم نمي‌نوشتم، بلکه منابعي همزمان از کتابخانه‌ها و کتابفروشي‌هاي قديم و جديد پيدا و از آنها استفاده مي‌کردم. علاقمندي من براي نگارش فيلمنامه يوسف به زيبايي داستان زندگي ايشان برمي‌گردد. وقتي خداوند داستان حضرت يوسف را احسن القصص تعبير مي‌کند، ما هم علاقمند مي‌شويم.

وقتي خداوند مي‌فرمايد بهترين قصه است، ما هم کنجکاو مي‌شويم که قصه چيست. بهره بردن از کتاب قرآن، تفاسير و ديگر کتاب‌ها تا سال 77 ادامه داشت و تا آن زمان من حدود 800 سکانس درآوردم. اگر همه آنها را مي‌خواستم کتاب کنم چهار تا پنج جلد بيشتر درمي‌آمد.

همان سال در برنامه‌اي که در وزارت ارشاد برگزار شد و سلحشور مشغول دوبله و صداگذاري مجموعه "مردان آنجلس" بود، با او درباره ساخت پروژه يوسف صحبت کردم و پرسيدم بعد از "مردان آنجلس" چه کاري دارد و پيشنهاد دادم پروژه يوسف را کار کند. بعد از پخش "مردان آنجلس" جلسه‌اي با سلحشور در دفتر ايشان به اتفاق کارگرداني به نام مهرداد گودرز گذاشتيم.

قسمتي از دستنوشته‌ها را با خودم برده بودم و آنها از من خواستند اين دستنوشته‌ها را در اختيارشان بگذارم، اما من پاسخ منفي دادم و سلحشور در پاسخ من گفت درست است نبايد به سينماگران اعتماد کرد. بعد هم گفت بعد از پخش مجموعه "مردان آنجلس" روي اين پروژه کار مي‌کنم.

بعد از پخش مجموعه عوامل آن خدمت مقام معظم رهبري رفتند. دکتر لاريجاني رئيس وقت صدا وسيما هم همراهشان بود. در آن جلسه ايشان گفت توليد مجموعه "حضرت موسي" را در دستور دارند. آن زمان به سلحشور زنگ زدم و گفتم داستان حضرت موسي چيست. مگر قرار نبود داستان حضرت يوسف را کار کنيد. او هم پاسخ داد آقاي دکتر لاريجاني اين را خواسته است.

مجموعه "يوسف پيامبر" داستان زندگي اين پيامبر را از زمان تولد تا ميانسالي روايت مي‌کند و جمعه‌ها روي آنتن شبکه يک مي‌رود. فيلمبرداري اين پروژه 40 قسمتي از اوايل خرداد 83 شروع شد

تا اينکه من مجبور شدم با برخي کارگردانها نظير محمدعلي نجفي کارگردان "سربداران"، جمال شورجه، داود ميرباقري و ... مکاتبه کنم. از ميان آنها نجفي اعلام آمادگي کرد. شورجه گفت درگير پروژه داستان روايت انقلاب است و ميرباقري هم گفت که بعد از ساخت امام علي (ع) يک مقدار روي او حساس شده‌اند.

با سيمافيلم هم مکاتبه داشتم و خلاصه روايت داستان را به رئيس مرکز دادم. آن زمان فهيمي‌فر مشاور امور فرهنگي بود. آنها من را به افرادي معرفي و بعد از شش تا هفت ماه خلاصه دستنوشته ما را ابتدايي و نسنجيده عنوان کردند که روايت مصرشناسي آن ضعيف است، زليخا را برديد بالا و يوسف را پائين آورديد و ... بعد هم من به آنها گفتم اصلا فيلمنامه را نخوانده‌ايد.

* ظاهرا 15 آذرماه سال 1378 نامه‌اي به مجمع تشخيص مصلحت نظام نوشتيد؟

ـ بله نامه‌اي به آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نوشتم و ايشان هم موافقت کردند و نامه‌اي به دکتر لاريجاني نوشتند که از داستان يوسف استفاده کنيد، اما باز هيچ پاسخي به ما داده نشد. حتي يک جواب منفي هم ندادند که حداقل بگويند اين مسئله قابل طرح نيست که ما کنار برويم.

بعد از مدتي سعي کردم با دکتر لاريجاني حضوري صحبت کنم. به همين دليل به آيت الله مکارم شيرازي متوسل شدم که ايشان هم زنگ زدند و بعد از دفتر دکتر لاريجاني وقت ملاقاتي براي پنجم آذر 1379 به من دادند. در نيم ساعت ملاقات همه مدارک و خلاصه سکانس‌ها را با خود بردم. هنوز فيلمنامه يوسف را به صورت کتاب درنياورده بودم، اما آقاي لاريجاني گفتند کامل است.

بعد هم پرسيدند چه برنامه‌اي دارم و آيا مي‌خواهم خودم کار کنم يا نه. من هم گفتم فيلمنامه را آوردم تا در اختيار صدا و سيما قرار دهم، چون نه پولش را دارم نه کارگردان هستم. او پاسخ داد کداميک از کارگردانان مد نظر شماست. من هم آقايان فخيم زاده، شورجه، ميرباقري و... را نام بردم، اما آقاي لاريجاني همه را بنا به دلايلي رد کردند.

مخصوصاً اسم سلحشور را اول نبردم تا ببينم نظر ايشان چيست. تا اينکه خود ايشان نام سلحشور را بردند. به دکتر لاريجاني گفتم او داستان حضرت موسي را در دست دارد که پاسخ داد سلحشور بعد از دو سال فقط 15 قسمت از داستان حضرت موسي را نوشته و حالا که براي شما آماده است، پيش آقاي سلحشور برويد، من هم به او زنگ مي‌زنم که سريع روي اين مجموعه کار کند.

* نتيجه چه شد؟

ـ من آن شب عجله کردم و از آقاي لاريجاني نوشته‌اي نگرفتم. همان شب به سلحشور جريان را گفتم و او هم پاسخ داد هر وقت خودشان زنگ زدند، من هم اين کار را انجام مي‌دهم. دو سه ماه گذشت و هر چه با آقاي لاريجاني و دفترشان تماس گرفتم نشد. بعد از مدتي آقاي سلحشور گفت نمي‌تواند داستان حضرت موسي را رها کند. تا اينکه براي موقعيت خودم احساس خطر کردم.

* چرا؟

ـ چون نيمي از فيلمنامه را در اختيار آقاي لاريجاني قرار داده بودم و ايشان هم آن را به آقاي سلحشور داده بود.

* چه سالي فيلمنامه حضرت يوسف را در قالب کتاب منتشر کرديد؟

ـ سال 79 بعد از شنيدن جواب منفي از طرف سلشحور مجبور شدم فيلمنامه را در قالب کتاب درآورم و سال 80 آن را در دو جلد با هزينه شخصي منتشر کردم. البته فيلمنامه را خيلي خلاصه کردم. مثلاً آن سکانس سه قسمتي از حرکت حضرت يعقوب از فدان به کنعان حدود 20 سکانس بوده که من خيلي خلاصه‌اش کردم.

* بعد از انتشار فيلمنامه حضرت يوسف با سلحشور تماس نگرفتيد؟

ـ در تماس بودم، اما گفت اگر بخواهم فيلم حضرت يوسف را بسازم، فيلمنامه‌اش را خودم مي‌نويسم. از آقاي شورجه کمک گرفتم و او گفت سلحشور چون درگير پروژه حضرت موسي است، اين مجموعه را نمي‌سازد و او قول صحبت با سلحشور را داد. بعد از مدتي پيگيري دلسرد شدم.

* از قرار کتاب فيلمنامه حضرت يوسف را براي چند نفر ارسال کرديد.

ـ بله، بعد از اينکه پيگيري‌هايم نتيجه نداشت، تصميم گرفتم اين کتاب را براي مقام‌هاي رسمي نظام بفرستم. به همين دليل کتاب را همراه نامه‌اي که شرح ماجرا را داده بودم به مجمع تشخيص مصلحت، حجت‌الاسلام ناطق نوري، لاريجاني و... فرستادم. البته در ابتداي کتاب در صفحه يادداشت دو پاراگراف غير از مقدمه نوشتم و از تمام کساني که با من همکاري کردند تشکر کردم.

* در اين سال‌ها فيلمنامه را به سيمافيلم ارائه نداديد؟

ـ همان اوايل که ارائه دادم، بلايي به سر من آوردند که زده شدم. گفتم وقتي نمي‌خواهند من ديگر نمي‌توانم کاري کنم. اين اتفاق در زمان مهندس حيدريان افتاد. من اين کتاب را به بزرگان دادم. تا اينکه به بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي فرستاديم که حدود دو سال در اختيار اين بنياد قرار گرفت و روي آن کار کردند.

* بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي وقتي فيلمنامه يوسف را مطالعه کردند، چه پاسخي دادند؟

ـ آنها گفتند يک واو فيلمنامه با قرآن مغايرت ندارد. يعني روح آن قرآني است جز مسائل تاريخي. بعد از انتشار کتاب در نشرياتي مثل کيهان، اطلاعات، قدس، خراسان، جام جم، همشهري و ... معرفي شد. اکثراً هم به من معترض شدند چرا اين کتاب را در اختيار آنها قرار دادم يا اصلاً چاپش کردم. من هم گفتم مگر من از کسي طلبکارم؟ اين کتاب را چاپ کردم تا مردم استفاده کنند.

چه اشکالي دارد حالا يکي هم بيايد فيلمش را بسازد. حتي در کتاب هم اشاره نکردم از مطالب آن استفاده نشود، فقط گفتم که اجازه کتبي از من بگيرند. من به آقايان سلحشور و شورجه نامه نوشتم که حاضرم با شما همکاري کنم. شما چرا نمي‌خواهيد اين همکاري را قبول کنيد. حداقل 50 درصد تحقيقات شما را اين کتاب نمي‌دهد؟

* ظاهرا براي توليد پروژه با رئيس حوزه هنري هم صحبت کرده بوديد؟

ـ بله، همان زمان که کتاب چاپ شد، آن را در اختيار آقاي بنيانيان قرار دادم و او گفت چون کار پرهزينه است، ما نمي‌توانيم بودجه آن را تامين کنيم و اين کار در توان صدا و سيما است.

* از زمان آغاز پروژه يوسف در جريان بوديد؟

ـ بله.

* در طول ساخت پروژه اقدامي نکرديد؟

ـ نه. وقتي به وزارت ارشاد و دکتر لاريجاني شکايت کردم، وزارت ارشاد جواب کتبي به من نداد، بلکه شفاهي گفت صبر کنيد مجموعه تمام شود و بعد شما مجموعه را با کتاب مقايسه کنيد. اگر ديديد با کتاب يکي است، آن موقع شکايت کنيد. در آن زمان بهتر مي‌توان به شکايت رسيدگي کرد.

* آيا در اين باره با کسي مشورت نکرديد؟

ـ با دو وکيل صحبت کردم، نظر آنها هم مثل دوستان وزارت ارشاد بود. در حال حاضر قسمت‌هايي که از اين مجموعه پخش شده اشکالات زيادي دارد و اصلاً آدم نمي‌داند برخي از قسمت‌هاي اين مجموعه را از کجا درآورده‌اند و به خورد جامعه اسلامي مي‌دهند.

حسادت برادران يوسف به او، فروخته شدن به عنوان برده، توجه زليخا به او، زنداني شدن حضرت يوسف، به عزيزي مصر رسيدن و ... از جمله ماجراهاي آن است.

* تا چه حد مجموعه "يوسف پيامبر" به فيلمنامه شما وفادار بوده و تا چه حد تحريف شده است؟

ـ اگر کتاب را همچون ساختمان فرض کنيم، اسکلت مجموعه با کتاب يکي است، اما در نازک‌کاري آقاي سلحشور از روايت‌هاي جعلي و تورات استفاده کرده است. وقتي در قرآن خداوند مي‌فرمايد يهوديان هر چيزي را تحريف مي کنند، از خود تورات گرفته تا کليه داستان‌هاي گذشته را تحريف کردند و به نفع خودشان درآورند.

مسير کتاب با مجموعه يکي است، اما در برخي بخش‌ها اختلاف دارد. مثلاً در مورد ازدواج دو خواهر. اگر بخواهيم توراتي در نظر بگيريم آنها اشکالي نمي‌گيرند، چون در تورات دست برده‌اند و زنا، لواط، شراب و... مشکل ندارد و هر کس هر کاري کرد اشکالي ندارد و با توبه تمام مي‌شود. آيا ما اينها را در قرآن داريم؟

در تورات مي‌خوانيم زماني که حضرت يوسف را در چاه مي‌اندازند، روايت مي‌شود حضرت يعقوب جزع مي‌کند و لباسش را عوض مي‌کند و پلاس مي‌پوشد و مي‌گويد من ديگر در سوگ اين پسر بايد بنشينم تا برسم به گورم. ولي در قرآن مي‌فرمايد: نه جزع کرد نه لباسش را پاره کرد...

مسئله پيغمبر خداست. او چنين حرکاتي انجام نمي‌دهد و با متانت با بچه‌هايش صحبت کرد و فرمود: اين کاري که شما انجام داديد نفس شيطاني شما را به اين راه وادار کرد و اين کار شما عمل درستي نبود و من صبر مي‌کنم صبري جميل و به انتظار خواسته الهي منتظر مي‌نشينم.

در رابطه با دو خواهر وقتي قرآن مي‌فرمايد ما به هيچکس اجازه نداده‌ايم و در سوره نساء ازدواج  محارم را يک به يک نام مي‌برد و آن را حرام اعلام مي‌کند. شيعه معتقد است از اول خداوند آنچه را حرام کرده تا آخر قيامت حرام است. چطور حرامي را در زمان جاهليت انجام مي‌دادند و حضرت يعقوب هم اين کار را انجام مي‌دهد؟

اگر پيغمبر با دو خواهر ازدواج مي‌کرد، پس او و جاهلان چه فرقي با هم دارند؟ در صورتي که از آدم تا خاتم مطلقا هيچ پيغمبري پيدا نمي‌کنيد که مرتکب گناه يا حرامي شده باشد و حرام خدا را حلال يا حلال خدا را حرام بکند. ما چنين چيزي در تاريخ نداريم، چرا چنين نسبتي را به پيغمبران مي‌بندند؟

* ممکن است او ادعا کند اسکلتي که شما به آن اشاره کرديد در تاريخ وجود دارد و او به آنها بسنده کرده است. به هر حال مستندات تاريخ را که نمي‌توان تغيير داد؟

ـ کتاب من زودتر از فيلمنامه او نوشته شده است. آيا شما فيلمنامه‌تان را به جايي ارائه داديد؟ آيا به پژوهش‌هاي صدا و سيما ارائه داديد؟ در حالي که من هر جا فيلمنامه را ارائه داده‌ام سند مکتوب دارم و تاريخ‌ها مشخص است. کتاب من در اختيار بزرگواران قرار گرفت تا اگر روزي افرادي مثل سلحشور آمدند اين حرکت را انجام دادند، مچ‌شان را بگيرم که اين کتاب من است.

حتي بنياد پژوهش‌هاي صدا و سيما در قم از سلحشور فيلمنامه خواست اما او ارائه نداد، ولي کتاب من در اين بنياد قرار گرفت. در حوزه علميه قم در اختيار آيت‌الله مکارم بود. براي من سئوال است که چرا تا پنج قسمت اول اسم نويسنده سلحشور عنوان شده، اما از قسمت پنج يا شش در تيتراژ اسم نويسنده حذف شده است؟

چرا وقتي مي‌نويسند 60 جلد تفاسير شيعه جزو منابع فيلمنامه است، چرا اسم يک تفسير را نمي‌برند؟ مگر من در انتهاي کتابم اين منابع را ذکر نکرده‌ام. چرا او اين کار را نکرد؟ گذاشتند اگر کسي ادعايي کرد بعد ارائه دهند؟ 65 منبع در انتهاي جلد دوم کتاب ذکر کردم که البته بيشتر بود و منابع عربي هم ذکر نکرده‌ام.

مثلا از کتاب  "العايش في الحقيقه" استفاده کردم که در مورد فراعنه زمان حضرت يوسف بود يا کتاب "مصر في الاصول القديمه" که در اين کتاب فرعون زمان حضرت يوسف فردي خداپرست بوده است. من مطالب اين کتاب را با قرآن مقايسه کردم و استنادمان از قرآن است.

وقتي در قرآن آمده که حضرت يوسف را کنار دست خود نشاند و گفت تو همه کاره مملکت بشو، اين دليل بر خداپرستي اين فرد است و موارد ديگر را نيز در کتاب‌هاي ديگر درآورديم. بعضي از کتاب‌ها که مربوط به فراعنه است نامي از يوسف نيست يا برخي از کتاب‌ها در مورد حضرت يوسف هست، اما نامي از فراعنه نيست.

حضرت يوسف درست در زمان آمون سوم و چهارم زندگي کرد که در کتاب‌هاي مصرشناسي نامي از يوسف نيست. حال چطور شد آقاي سلحشور که سال 81 يا 80 که پروژه حضرت موسي را از او گرفتند، بلافاصله اين تحقيقات را انجام داد و به ساخت فيلم رسيد؟ اصلاً منطقي نيست و تا قبلش هم اعلام کرده بود من درگير پروژه حضرت موسي هستم.

حالا همان سال 80-81 آقاي سلحشور تحقيقات پروژه يوسف را شروع کرد؟ چرا يک روحاني در اين مشاوره‌ها نيست؟ ما نسبت به آقاي عسگراولادي احترام قائليم، اما من شک دارم ايشان چنين مسائلي را که در فيلم شاهدش هستيم، به عنوان مشاور مذهبي تاييد کرده باشند. برخي بخش‌هاي اين مجموعه جعل شده است. افرادي که احاديث را جعل کردند چه کساني بودند؟

* درباره تغييرات فيلمنامه توضيح بفرماييد؟

ـ شمايي که فيلم را از داخل کتاب بنده درمي‌آوريد و جاهايي از آن را تغيير مي‌دهيد و مي‌گوييد مادر حضرت يوسف فوت مي‌کند. اين فوت مادر در روايات ما را نمي‌آوريد که ناظر بر اين است که ايشان فوت نکرد و در تواريخ و تفاسير آمده که همين مادر به همراه 11 فرزند ديگرش و حضرت يعقوب وارد مصر مي‌شوند و خواب 30 سال پيش حضرت يوسف آنجا تعبير مي‌شود.

در مورد حضرت جبرئيل که وارد چاه مي‌شود روايات متعدد است که هم خود جبرئيل بوده و هم صدايي همراه با توده‌اي نور. اگر اين صدا و نور را انعکاس مي‌داديم که بهتر بود. اين يک مقدار آن ابهت پيامبري را بيشتر منعکس مي‌کند. سلحشور تصويري نادرست از حضرت يعقوب نشان داده است. زماني يعقوب با خواهر ديگر ازدواج کرد که خواهر اول از دنيا رفت.

يعني ليا که صاحب شش فرزند ذکور بود و يک دختر فوت مي‌کند و بعد با راحيل ازدواج مي‌کند که حضرت يوسف در اکثر کتب حتي در تورات آمده که يوسف فرزند پيري يعقوب است. همه تورات اشتباه نيست. ما از مطالب درست تورات با تطبيق روايات اسلامي استفاده مي‌کنيم.

زماني که حضرت يعقوب از فدان به کنعان مي‌آيد تمام کاروان و احشام بيش از پنج هزار رأس بوده، اما در تصاويري که ما ديديم اين عظمت نشان داده نشده و حضرت يعقوب بسيار ساده به تصوير کشيده شده است. از طرفي پيغمبر خدا پرخاشگر و عصباني نشان داده مي‌شود. اين مسائل را از کجا آورديد؟ من مانده‌ام اشکال اين کتاب چه بوده که برخي از مطالبش را عوض کرديد؟

کي حضرت يوسف را در غل و زنجير کردند؟ کي دو بار فروختند که در قسمت هشتم نشان داده مي‌شود. وقتي برادرها يوسف را در چاه مي‌اندازند ديگر در قرآن آيه‌اي نسبت به اينها گفته نمي‌شود که آنها برمي‌گردند سر چاه. آنها زماني مي‌آيند که يوسف را از چاه بيرون کشيده و برده‌اند و اين برادران مي‌آيند ببينند يوسف هست يا نه که مي‌بينند نيست.

پس چرا فروش حضرت يوسف را دو بار نقل مي‌کنيد؟ وقتي قرآن مي‌گويد يکبار چرا شما مي‌گوييد دو بار؟ شما همه تفاسير را بايد مي‌خوانديد، نه يک تفسير. واکنش جهاني اين مجموعه چه مي‌شود؟ در آينده به فرزندانمان چه بگوييم؟ آيت‌الله سبحاني مسئله‌اي را مطرح کردند، ولي کامل نگفتند يا اگر کامل گفتند منعکس نشد.

آقاي سلحشور مي‌گويد چرا علما نمي‌آيند؟ علما چه کار کنند؟ من فرزند يک عالم هستم. اجدادم مرجع هستند، چرا مرا پس مي‌زنيد؟ چرا اينطور عمل کرديد؟ چرا بيش از 10 ميليارد تومان هزينه چنين فيلمي کرديد؟ جواب بيت‌المال و خدا و مردم را چه مي‌دهيد؟ مردم آنچه را از جعبه جادو مي‌بينند، حقيقت مي‌دانند. من کتاب را در اختيارتان قرار دادم، پس چرا اينگونه کرديد؟

 

مجموعه "يوسف پيامبر" داستان زندگي اين پيامبر را از زمان تولد تا ميانسالي روايت مي‌کند و جمعه‌ها روي آنتن شبکه يک مي‌رود. فيلمبرداري اين پروژه 40 قسمتي از اوايل خرداد 83 شروع شد و حسادت برادران يوسف به او، فروخته شدن به عنوان برده، توجه زليخا به او، زنداني شدن حضرت يوسف، به عزيزي مصر رسيدن و ... از جمله ماجراهاي آن است.

در "حضرت يوسف" 180 بازيگر بازي مي‌کنند که محمود پاک‌نيت، کتايون رياحي، فرشته سرابندي، جعفر دهقان، فرامرز مهرجو، زهرا سعيدي، مريم بخشي، سودابه عليپور، کورش زارعي و ... از آن جمله‌اند. مجيد ميرفخرايي مدير هنري، مرحوم رسول احدي مدير فيلمبرداري، فرهاد عليزاده آهي طراح صحنه و سعيد ملکان طراح چهره‌پردازي با پروژه همکاري کردند.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:05 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

نگاه کلیشه‌ای به ارتباط مخاطب با سینمای دفاع مقدس لطمه می‌زند

پوستر اخراجی ها

تهیه‌کننده فیلم‌های سینمایی جنگی "اتوبوس شب" و "مثل یک قصه" طرح موضوع‌های تازه در سینمای دفاع مقدس را راهی برای جذب بیشتر مخاطب دانست.

سعید سعدی در باره نیاز به وجود سینمای دفاع مقدس به خبرنگار مهر گفت: هنوز درباره جنگ‌های جهانی در هالیوود فیلم تولید می‌شود و ماجرایی مثل هیروشیما در سینما هنوز زنده است. هر کشوری که در مقطعی درگیر جنگ بوده، از طرق مختلف به دنبال ثبت این وقایع بوده و ما هم برای انتقال واقعیت جنگ به نسل آینده نیاز به سینمای دفاع مقدس داریم.

این تهیه‌کننده درباره لزوم ایجاد نگاههای تازه در سینمای دفاع مقدس افزود: عنصر مورد نیاز سینمای دفاع مقدس نوآوری در جستجوی موضوع و بیان مسائلی است که تا به حال سینمای جنگ به آنها نپرداخته است. در بخش اجرا و ساختار هم نیاز به ساختار متفاوت داریم و با خلاقیت در مضمون و شکل ارائه مفاهیم و داستان‌ها می‌توانیم با مخاطب ارتباط بیشتر داشته باشیم.

هر فیلمسازی حق دارد برای موضوعی که بخشی از هویت ملی او را تشکیل می‌دهد فیلم بسازد. اما نباید شان دفاع را نادیده گرفت یا حق بچه‌های جنگ را پایمال کرد.

وی دفاع مقدس را سینمایی ملی دانست و گفت: این سینما می‌تواند انعکاس‌دهنده بخشی مهم از تاریخ معاصر باشد. وجه ملی این سینما اهمیت زیاد و برای مخاطب جذابیت‌های بسیار دارد. همه مردم ایران علاقمند به دیدن آثاری هستند که تصویر جنگ در آن باشد. اطمینان دارم اگر فیلم‌های جنگی داستان قوی و ساختار مناسب داشته باشند، در جذب مخاطب موفق خواهند بود.

سعدی نگاه کلیشه‌ای را آفت سینمای دفاع مقدس دانست و ادامه داد: نگاه کلیشه‌ای در سینمای جنگ به این سینما و ارتباط مخاطب با آن لطمه می‌زند. واقعیت جنگ معمولا در آثار جنگی بیان نشده یا اگر شده به درستی این اتفاق نیفتاده است. مخاطب اگر حس کند حقیقت جنگ را می‌بیند، از فیلم‌های دفاع مقدس استقبال می‌کند.

این سینماگر درباره محدودیت‌های سینمای دفاع مقدس گفت: فیلمسازی با موضوع جنگ نباید در انحصار کارگردان‌هایی خاص باشد. جنگ موضوعی ملی است و هر هنرمندی دوست دارد در این باره کار کند. باید این فرصت را به نیروهای حرفه‌ای داد تا با تولید آثار متفاوت خونی تازه در رگ‌های این سینما به جریان بیندازند.

سعدی افزود: هر فیلمسازی حق دارد برای موضوعی که بخشی از هویت ملی او را تشکیل می‌دهد فیلم بسازد. اما نباید شان دفاع را نادیده گرفت یا حق بچه‌های جنگ را پایمال کرد. "گیلانه"، "اشک سرما"، روز سوم" و "اتوبوس شب" برخی ناگفته‌های جنگ را در قالبی جذاب تصویر کرده‌اند و می‌توان گفت سینمای دفاع مقدس می‌تواند بستر تولید آثار ارزشمند و قابل قبول باشد.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:07 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

سينماي دفاع مقدس به مخاطب‌شناسي جدي نياز دارد

مسعود ده نمکي

کارگردان فيلم سينمايي "اخراجي‌ها" مخاطب‌شناسي براي سينماي دفاع مقدس را در دهه 80 مهمترين کاري دانست که بايد از سوي فيلمسازان اين عرصه انجام شود.

مسعود ده‌نمکي درباره وضعيت کنوني سينماي دفاع مقدس به خبرنگار مهر گفت: مخاطب‌شناسي مسئله‌اي است که بايد در دهه 80 و پس از آن از سوي فيلمسازان به صورت جدي مورد توجه باشد تا بتوانيم مخاطب اين سينما را حفظ کنيم.

وي با توجه به اقشاري که از اين پس مخاطب سينماي جنگ خواهند بود افزود: از اين پس ما بايد براي فرزندان آناني فيلم بسازيم که در جنگ شرکت کرده‌اند. اين گروه خود اطلاعاتي از فضاي جنگ ندارند و فيلم‌هاي سينمايي مي‌تواند اطلاعات آنان را در زمينه جنگ کامل کند.

اين فيلمساز درباره مفاهيمي که به واسطه سينماي جنگ بايد منتقل شود گفت: مفاهيم متعالي، معنوي و انساني جنگ جزو وجوهي هستند که بايد بر فيزيک جنگ غلبه داشته باشند. بايد بپذيريم که تصوير کردن اين بخش از جنگ اهميتي بيش از نشان دادن توپ و تانک در ميادين جنگ دارد.

ده‌نمکي ادامه داد: آنها که به جبهه رفتند 90 درصد پا روي من گذاشتند و 10 درصد روي تن. از همين رو امام (ره) جبهه را دانشگاه انسان‌سازي مي‌دانستند. نگاه تک‌بعدي و تبليغاتي به جنگ و انسان‌هايش مخاطب را پس زده و تلخي و شيريني شکست و پيروزي بايد با هم به نمايش درآيد تا واقعگرايي ايجاد جذابيت کند.

کارگردان "اخراجي‌ها" درباره راهکار بازسازي سينماي جنگ گفت: اين سينما به آسيب‌شناسي جدي نياز دارد. البته اين حرف نفي ارزش آثار فيلمسازان قديمي‌تر دفاع مقدس نيست. اما در سياستگذاري سينماي دفاع مقدس غفلت‌هاي بسياري شده و حتي کفه سينماي ضد جنگ نسبت به سينمايي که دفاع را مقدس جلوه مي‌دهد، سنگين‌تر است.

عليرضا سجادپور نيز با تاکيد بر اينکه سينماي دفاع مقدس بايد در تمام طول سال مورد توجه قرار بگيرد، آن را ملي‌ترين گونه و نماد سينماي ملي ايران ناميد که جاي هيچ گونه ديگري را تنگ نکرده است.

اين هنرمند درباره وضعيت سينماي دفاع مقدس گفت: هميشه اين مسئله برايم سئوال‌برانگيز بوده که چرا سينماي دفاع مقدس و وضعيت آن فقط در هفته دفاع مقدس مورد توجه قرار مي‌گيرد. اين در حالي است که سينماي دفاع مقدس مي‌تواند به دليل اهميت آن نمونه بارز سينماي ملي تلقي شود و در تمام طول سال در مرکز توجه باشد.

"آژانس شيشه‌اي" ابراهيم حاتمي‌کيا در حالي از نظر من ماندگارترين فيلم سينماي دفاع مقدس است که در آن فقط يک گلوله شليک مي‌شود. ما بايد سراغ طرح موضوع‌هايي در سينماي دفاع مقدس برويم که با فضاي کنوني جامعه نيز سنخيت داشته باشد.

وي با اشاره به ضعف سياستگذاري‌ها در سينماي دفاع مقدس گفت: سياستگذاري فرهنگي در سينماي دفاع مقدس همواره ضعيف بوده است. سينماي دفاع مقدس يک گونه خاص نيست که به دليل ساختار ثابت و يکنواخت پرداختن يک هفته‌اي به آن کفايت کند و مي‌تواند در راس هرم توليد سينما جاي بگيرد. اگر ما دنبال سينماي ملي هستيم، سينماي دفاع مقدس ما را به آن مي‌رساند.

سجادپور ادامه داد: تنها يک پلان از فيلم‌هاي سينماي دفاع مقدس مي‌توانند نشانگر فرهنگ و ويژگي‌هاي مردم سرزمين ما باشد. کساني که همين يک پلان را ببينند با فرهنگ ما آشنا مي‌شوند و واقعيت اين است که چنين صحنه‌هايي در هيچ کجاي دنيا نمونه‌اي مشابه ندارد.

اين سينماگر موضوع‌هاي مطرح شده در سينماي دفاع مقدس را ناب دانست و گفت: ما موضوع ناب و بکري همانند دفاع مقدس براي طرح در سينما در اختيار داريم و مي‌توانيم از اين امکان استفاده کنيم و سينمايمان را در سطح جهان بشناسانيم و هويت خاص و جهاني به آن ببخشيم.

وي با اشاره به کاربردهاي سينماي دفاع مقدس گفت: بسياري از نيروهايي که در حال حاضر در سينماي کشور مشغول به کار هستند، در صورتي که سينماي دفاع مقدس وجود نداشت اصلا‌ً وارد اين عرصه نمي‌شدند. سينماي دفاع مقدس جا را براي هيچ گونه ديگري تنگ نکرده و حتي سخاوتمندانه نيروهاي زيادي را در اختيار ساير بخش‌هاي سينما قرار داده است.

عضو هيئت اسلامي هنرمندان درباره دلايل کم رونق شدن سينماي دفاع مقدس گفت: متاسفانه سياستگذاران سينماي ايران توجهي خاص به سينماي دفاع مقدس ندارند و منتقدان به اين ژانر کم‌توجهي مي‌کنند. در نتيجه هنرمندان نيز به دليل نبود حمايت‌هاي تبليغاتي و مديريتي به طور شايسته نتوانستند به اين مقوله بپردازند.

سجادپور سينماي دفاع مقدس را قابل پرداختن در زمينه‌هاي مختلف دانست و گفت: بايد به سينماي دفاع مقدس فراتر از سينماي جبهه و جنگ نگاه کرد. اين سينما مي‌تواند در بسترهاي سينماي خانوادگي، پليسي، علمي، کودک و حتي کمدي مطرح شود زيرا سينماي دفاع مقدس يک ژانر نيست و يک ابرژانر محسوب مي‌شود.

وي از "آژانس شيشه‌اي" به عنوان ماندگارترين فيلم دفاع مقدس نام برد و گفت: "آژانس شيشه‌اي" ابراهيم حاتمي‌کيا در حالي از نظر من ماندگارترين فيلم سينماي دفاع مقدس است که در آن فقط يک گلوله شليک مي‌شود. ما بايد سراغ طرح موضوع‌هايي در سينماي دفاع مقدس برويم که با فضاي کنوني جامعه نيز سنخيت داشته باشد.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:07 PM
تشکرات از این پست
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام

فیلمسازان دفاع مقدس نیاز به مطالعه دارند

جمال شورجه،كارگردان سینمای دفاع مقدس

 

نشست بررسی وضعیت امروز سینمای دفاع مقدس ؛

 در نشست بررسی وضعیت امروز سینمای دفاع مقدس، عنوان شد: سازندگان آثار درخشان دفاع مقدس، اكنون به ساخت آثاری بی‌مایه رو آورده‌اند چرا كه داشته‌ها و شنیده‌های آنها دیگر جوابگو نیست و بی‌مطالعه بودن آنها و تكیه صرف بر زاویه دید شخصی، باعث تولید آثار ضعیف می‌شود.

   نشست بررسی موقعیت امروز سینمای دفاع مقدس، با حضور محمدرضا شرف‌الدین(مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و تهیه‌كننده سینما) و جمال شورجه(كارگردان سینما) برگزار شد.

* شورجه: خلاء وجود فیلمنامه‌های مناسب در حوزه دفاع مقدس مشخص است

بنا بر این گزارش، جمال شورجه در این نشست با اشاره به لزوم تولید فیلمنامه‌های فاخر در زمینه دفاع مقدس گفت: مشكل و نقیصه اصلی ما در سینمای دفاع مقدس، عدم وجود فیلمنامه است.البته شاید نتوان این موضوع را بحران عمده ای برای سینمای دفاع مقدس دانست چون در كل سینمای ایران درگیر این مشكل است اما به تناسب حجم حماسه بزرگ دفاع مقدس، كار انجام شده از لحاظ كمی و كیفی كافی نیست چراكه درهشت سال دفاع مقدس تمام توان كشور درگیر این تجاوز بود و آحاد مردم نیز در دفع این تجاوز حضور داشتند و بركاتی كه دفاع مقدس داشت، هنوز هم در كشورمان می‌بینیم.

وی افزود: جنگ و دفاع از مرز و بوم واقعه كوچكی نیست و در هر كشوری این اتفاق می‌افتاد تا سال‌ها تبدیل به منبعی برای تغذیه فرهنگی آنها می‌شد، اما اینكه ما در حوزه سینما تا چه حد پاسدار این ارزش‌ها بوده‌ایم تا اهمیت این مقطع را برای نسل‌های آینده‌ نشان بدهیم، به نظر می‌رسد این میزان كافی نبوده و ما كم‌كاری نشان داده‌ایم كه این موضوع در تمام دوره‌‌های فعالیت سینمای دفاع مقدس صدق می‌كند.

كارگردان «روزنه» تصریح كرد: امروز خلاء وجود فیلمنامه‌های مناسب در این حوزه مشخص است و بسیاری از فیلمنامه‌هایی كه نوشته می‌شود آثاری ضعیف و بدون درونمایه قوی است. مهمترین نكته‌ای كه باید در نظر گرفت این است كه باید روی نویسنده‌ها سرمایه‌گذاری شود و سطح آگاهی و دانش آنها ارتقا داده شود و نویسندگان مستعد و شایق شناسایی شوند تا جوانان بتوانند در كنار نویسندگان با سابقه به كار بپردازند. ما به سیاستگذاری و برنامه‌ریزی برای نویسندگان نیاز داریم و نباید به وضعیت موجود اكتفا كنیم، بلكه این وضعیت باید ارتقا پیدا كند كه بخشی از آن عهده دولت است تا افراد دخیل در امر سینمای دفاع مقدس مانند نویسندگان یا كارگردان‌ها را تشویق به كار بكند.

هر كسی تنها زاویه دید خود را به جنگ داشته و همه به آن زاویه دید بسنده می‌كنند و مشخص است كه این زاویه دید بعد از مدتی دیگر جوابگوی فیلمساز نیست و باید روی مسأله مطالعه یا اقتباس ادبی كار كرد.

این كارگردان با اشاره مجدد به لزوم مطالعه در مورد وقایع دفاع مقدس گفت:متاسفانه كل سینمای ما مشكل كمبود مطالعه و كم كاری دارد و شاید ما به اندازه انگشتان دو دست فیلمساز خلاق داریم . باید دولت سعی كند ارتقای بینش و دانش را همزمان در سینماگران به وجود بیاورد. چیزی كه مقام رهبری هم در دیدار با كارگردانان به آن اشاره كردند.

* شرف‌الدین: فیلمسازان دفاع مقدس نیاز به مطالعه دارند و داشته‌های قبلی آنها جوابگو نیست

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس این تهیه كننده در ادامه با اشاره به لزوم مطالعه در مورد دفاع مقدس توسط سینماگران گفت:متأسفانه مشكلی كه ما در سینما داریم، مشكل شتابزدگی و عدم مطالعه و تأمل كافی است. نشر ادبیات مقاومت در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی هماهنگی‌هایی برای سوژه‌‌یابی با ما انجام داد و ما پس از بررسی فعالیت آنها فهمیدیم كه در آنجا، سیزده هزار جلد كتاب در زمینه‌های مختلف (داستان،خاطره،تحقیق و...) با موضوع جنگ‌ چاپ شده اما مطمئن هستم افراد بسیار كمی از میان فیلمنامه‌نویسان حتی یك یك جلد از این آثار را كه درونمایه‌های خوبی برای سینمای دفاع مقدس دارد، خوانده‌اند.

وی گفت: البته بی‌اطلاعی از دوران جنگ تحمیلی در سینمای دفاع مقدس و بین دست‌اندركاران این سینما عمومیت دارد و بسیاری از آنها كه زمانی آثار درخشانی در سینمای ایران می‌ساختند، اكنون به ساخت آثاری بی‌مایه رو آورده‌اند و دلیل آن تنها این است كه داشته‌ها و شنیده‌های آنها دیگر جوابگو نیست و بی‌مطالعه بودن آنها باعث تولید آثار ضعیف می‌شود.

وی تصریح كرد: هر كسی تنها زاویه دید خود را به جنگ داشته و همه به آن زاویه دید بسنده می‌كنند و مشخص است كه این زاویه دید بعد از مدتی دیگر جوابگوی فیلمساز نیست و باید روی مسأله مطالعه یا اقتباس ادبی كار كرد. البته ما قصد داریم نمونه‌هایی از این كتب را برای فعالان عرصه دفاع مقدس بفرستیم تا شاید با خواندن این كتاب‌ها كلیدهایی برای كار در زمینه‌ دفاع مقدس به دست بیاورند.

* شورجه: با وجود قوت ادبی، در سوژه‌یابی سینمایی مشكل داریم

به گزارش فارس، «جمال شورجه» نیز در این نشست، با اشاره به بحث اقتباس ادبی در سینما گفت:بحث اتصال ادبیات نمایشی به ادبیات داستانی بحث مهمی است كه تمام دنیا امروزه از آن بهره می‌برند و در تاریخ سینما نیز بسیاری از آثار برجسته از ادبیات وام گرفته است به‌طوری كه شاید اینكه اكثر آثار سینمای آمریكا قوی است به علت همین موضوع باشد. ما در سینما در بحث سوژه‌یابی مشكلات زیادی داریم اما ادبیات ما پر از سوژه‌ها و مفاهیم بكر است كه باید از آن استفاده كنیم.

وی افزود: البته فعالیت‌های نهادهایی مثل سیمافیلم، فارابی و خود انجمن، مؤید این موضوع است كه باید به سمت این ادبیات رفت و از آن استفاده كرد تا ما به شكل مداوم دچار تكرار نشویم.

* شرف‌الدین: وقتی چینی‌ها از سینمای دفاع مقدس ما وام می‌گیرند...

وی در مثالی با اشاره به فیلم صخره سرخ(جان وو) گفت: در چین اخیرا جان وو با استفاده از متون ادبی فیلمی به نام «صخره سرخ» ساخته كه چند وجه مهم دارد. اولین وجه این فیلم جنگی بودن آن است و جنگ را به عنوان پدیده‌ای انسانی در آن مطرح كرده است كه این نگاهی واقعی به جنگ است و قطعا كسانی كه فیلم جنگی را بی‌فایده می‌دانند، اغراض سیاسی از مطرح كردن این بحث دارند. در این فیلم فرماندهان اكثرا جوان هستند و خردگرایی نیزبر عكس آثار شرق‌ دور كه پر از سحر وجادو است، در این فیلم بسیار زیاد به چشم می‌خورد. این نكاتی است كه در سینمای دفاع مقدس خود، بسیار زیاد داشتیم و اقتباس این مفاهیم از سینمای دفاع مقدس ما كاملا مشهود است. حتی مساله دفاعی بودن جنگ در فیلم «صخره سرخ» نیز از سینمای دفاع مقدس گرفته شده با این تفاوت كه چینی‌ها تمام هزینه‌های مطالعاتی و مالی را مصرف كرده‌اند و برای همین فیلم فاخری ساخته شده است كه اثری نمونه در سطح جهانی است!

ما كه داعیه برپایی حكومت آقا امام زمان(عج) را به كشور خود داریم باید سربازان امام زمان را در سرتاسر دنیا آماده كنیم و برای آن باید برنامه‌ریزی و فكر كرد و در افق‌های دور كشور آن را پیش‌بینی كنیم كه جوانان در تمام دنیا مفاهیم انقلاب را درك كنند.

شرف الدن در ادامه اكید كرد:ما هم آماده هزینه كارهای تحقیقاتی و كاری هستیم. امروز زمان آن است كه به ادبیات داستانی جنگ مراجعه كنیم و آثار فاخر خود را با كمك آن بسازیم كهمانند سینمای دفاع مقدس كه باعث ارتقای سینمای ملی شد بازهم در راه ارتقا بالاتر برویم.

شرف الدین در ادامه در مورد تصمیم نیروی مقاومت بسیج برای تولید فیلم گفت:با تغییراتی كه در فرماندهی سپاه و بسیج ایجاد شد، فرماندهی محترم نیروی مقاومت بسیج قصد ورود به مبحث تولید فیلم‌های سینمایی را در چند محور دارد.

وی در مورد این محورها گفت:اولین محور وقایع جنگ ونیروی مقاومت بسیج در مبارزه با گروهكها و تثبیت مفاهیم انقلاب است ، دومین محور ادامه فعالیتهای بسیج پس از جنگ و حضور این نهاد در عرصه‌های مختلف اجتماعی و دستاوردهای علمی است.و سومین محور موضوعاتی است كه مستقیما به بسیج ربط ندارد ولی جزو افتخارات ملی است مانند موفقیتهای علمی، صنعتی، ورزشی ، هنری كه برای كشور ما افتخار آفریده‌اند و این موضوع هم در مورد افراد افتخار آفرین صدق می‌كند و هم به وقایع افتخار آفرین می‌پردازد. این مباحثی است كه بسیج قصد ورود به آن را دارد و ساخت این آثار از طریق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس انجام می‌شود و انجمن وظیفه معرفی فیلمسازان، تحقیق و پژوهش در مورد موضوع و كارهای اجرایی را برعهده دارد.البته این مبحث خارج از حمایتهای معاونت سینمایی نیست و این معاونت هم در آن حمایت دارد.

در ادامه نشست فارس، شرف‌الدین هم با تاكید بر اهمیت بحث اقتباس ادبی در سینما و لزوم توجه به آن در سینمای دفاع مقدس گفت: سینمای هالیوود وقتی در موضوعات روزمره، دچار ركود شد و آثار افول در آن پدید آمد به ادبیات رو آورد و آثار كلاسیك‌ هالیوود همه زمانی تولید شدند كه سینما از رونق افتاده بود و انرژی موجود در آثار ادبی به سینما تزریق شد واین سینما، سینمایی است كه در ذات موفق است. ما متأسفانه سینمای ارزانی داریم و نتوانسته‌ایم استانداردهای سینمایی را از لحاظ نگاه اقتصادی در سینما پیاده كنیم. وقتی سینمای اقتصادی نداریم، باید آثار ارزان بسازیم و تهیه كننده به دنبال سود خود در تولید باشد نه در پخش فیلم و تا وقتی این نگاه وجود دارد هرگز فیلم فاخر ساخته نمی‌شود.

محمد رضا شرف الدین،مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس

وی افزود: وقتی سینما ارزان مانده و تولیدات ما نسبت به سینما ارزان تولید می‌شود باید دنبال علت بگردیم. تولید فیلم فاخر نیازمند هزینه مناسب است به طوری كه نه تنها هزینه مالی، بلكه هزینه زمان و اندیشه هم باید در آن محاسبه شود. باید توجه داشت كه ورود به عرصه ادبیات داستانی در سینما گران و هزینه‌بر است و به همین خاطر، كسی وارد آن نمی‌شود. این یكی از شاخه‌هایی است كه دولت باید به صورت جدی در آن سرمایه‌گذاری كند و به هر قیمتی هست، ادبیات داستانی را به سینما پیوند دهد، چون ادبیات داستانی یكی از زیرساخت‌های مهم سینما است. آن‌وقت وقتی كار فاخری در سینما انجام شود، خود به خود برای بازگشت سرمایه‌اش تلاش می‌كنیم و درهای صنعت سینمای ما به اطراف جهان باز می‌شود، در محدوده مرزها باقی نمی‌مانیم و حضور فیلمهای ایرانی تنها محدود به حضورهای جشنواره‌ای نخواهد شد بلكه این سینما از نظر تجاری در سطح دنیا سود آور خواهد بود.

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در نشست فارس، با انتقاد از وضعیت كلی سینما درایران گفت: سینمای ما به لحاظ اینكه به موضوعات سطحی، ابتدایی، پیش پا افتاده و گاهی خارج از واقعیت و اصالت اجتماعی‌اش می پردازد، توسری خورده و كوتوله باقی مانده است و البته این نظر من است. من به‌شدت معتقدم برای اینكه این سینما بالا بیاید، باید به ادبیات داستانی مراجعه كنیم. اگر دقت كنیم می‌بینیم هر جایی كه سینمای جهان دچار كمبود شده با رویكرد به ادبیات ماندگار این نقیصه را جبران كرده چون ادبیات داستانی در تمام دنیا غربال شده و چكیده تفكر بشر است و همان است كه سینما را بالا می‌برد و برای قیمتی كردن سینما، ما نیز باید لباس ماندگار ادبیات كهن و ماندگار خود را به تن سینما بپوشانیم.

امروز خلاء وجود فیلمنامه‌های مناسب در این حوزه مشخص است و بسیاری از فیلمنامه‌هایی كه نوشته می‌شود آثاری ضعیف و بدون درونمایه قوی است.

* شورجه: باید با سینما، سربازان امام زمان(عج) را در سرتاسر دنیا آماده كنیم

در بخش دیگری از این نشست، جمال شورجه با تأكید بر لزوم ساخت آثاری در مورد انقلاب گفت: حكومت ناگزیر است كه ریشه‌ها و مبانی انقلاب را با سرمایه‌گذاری بسازد و به نمایش در بیاورد. البته آثاری در این زمینه ساخته می‌شود و دولت هم به این نتیجه رسیده كه باید به این موضوع پرداخته شود اما باید دغدغه‌های ملی مطرح باشد و خود حكومت سفارش این كار را انجام دهد. مبانی انقلاب و فروپاشی نظام ستم‌شاهی مباحثی پركار است و چه بسا مورخ و نویسنده‌ای در این زمینه فارغ از دغدغه‌ تولید فیلم كارهایی كرده باشد اما تبدیل این كارها به فیلم هم نیازمند این است كه حمایتی اساسی از این كار بشود و این كار نیاز به پشتیبانی جدی و عظیمی دارد كه با امكانات معمولی امكان‌پذیر نیست. شاید باید نهاد ویژه‌ای به این كار اختصاص داد كه بودجه‌ای مستقل داشته باشد یا انجمن تقویت مالی زیادی شود و به صورت تشكیلات وسیعی كه تصمیم‌گیرنده باشد در بیاید كه بتواند این كار را انجام دهد.

وی در ادامه افزود: اگر نظام ما بخواهد به مقوله انقلاب و دفاع مقدس بپردازد باید سازمانی قوی تشكیل شود كه وقایع انقلاب و جنگ را ساماندهی كرده آن را به ادبیات تبدیل كند و این موضوع نیازمند دغدغه‌ای بین مسئولین است و تا نگاه اساسی به مقوله انقلاب و دفاع مقدس به وجود نیاید، حركات تنها فردی است كه این كار خلا تاریخی ما را پر نمی‌كند و وقایع جنگ و انقلاب به خزائنی خاص تبدیل نمی‌شود كه حتی نسل سوم خودمان را تغذیه كند .ما كه داعیه برپایی حكومت آقا امام زمان(عج) را به كشور خود داریم باید سربازان امام زمان را در سرتاسر دنیا آماده كنیم و برای آن باید برنامه‌ریزی و فكر كرد و در افق‌های دور كشور آن را پیش‌بینی كنیم كه جوانان در تمام دنیا مفاهیم انقلاب را درك كنند.

شرف‌الدین نیز بر لزوم فیلمسازی در مورد انقلاب تاكید كرد و گفت: گاهی برای سرگرمی فیلم می‌سازیم و گاهی با ساخت فیلم قصد فرهنگسازی داریم اما امروز فیلم ساختن در مورد انقلاب ضرورتی برای حفظ انقلاب و نظام است. نسل جوان امروز عرق ملی و موقعیت كشور را مانند زمان جوانی نسل ما نمی‌دانند و مرزها كاملا با فن‌آوری اطلاعات شكسته شده، جوانان ما سوالهایی اساسی در مورد این مفاهیم مطرح می‌كنند، سوالاتی كه دشمنان ما انرژی زیادی برای طرح آن گذاشته‌اند تا جوانان ما را دچار تردید و مناقشه كنند .ما باید به این سوال‌ها جواب دهیم اما باید ببینیم ابزار ما برای پاسخ به این سوالات چیست؟متاسفانه تلویزیون برنامه‌های پاسخگو ندارد و جان ما جواب سوال خود را در سینما هم نمی تواند پیدا كند. باید در این زمینه فیلم ساخت، قصه نوشت و با ابزار هنر پاسخ نسل امروز را داد. پس امروز سینمای دفاع مقدس وظیفه مهم حفظ نظام را برعهده دارد كه به گفته امام خمینی(ره) از اوجب واجبات است. این كار به پاسخگویی به سوالات جوانان در مورد نظام بستگی دارد و حتی می‌توان به نوعی گفت سینما در بعضی از عرصه‌ها از نماز بالاتر است و این را با قاطعیت عنوان می‌كنم. باید به جوانها با زبان هنر و سینما بگوییم كه چرا این انقلاب اتفاق افتاده و چرا باید از همین وضعیت موجود كه مطلوب هم نیست، دفاع كرد.

سینمای دفاع مقدس در هر شاخه‌ای از آن، حتی شاخه طنز، عرصه تفكر و اندیشه‌ است چون این سینما مربوط به دفاع مقدس و جنگ تحمیلی می‌شود و این یكی از پدیده‌های مهم انسانی است كه می‌توان آن را از نظر علمی بررسی كرد و شتاب‌زدگی و حجم زیاد، دشمن تفكر و اندیشه است.

* چرا در زمان دولت اصولگرا، سینمای دفاع مقدس پیشرفت چندانی نكرد؟

چرا در زمان دولت اصولگرا، سینمای دفاع مقدس پیشرفت چندانی نكرده است؟ مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس، گفت: بعضی از مسایل به لحاظ حجم و اندازه كاری كه باید صورت بگیرد نیاز به برنامه‌ریزی‌های قابل توجه و درخور آن موضوع دارد. برای ورود به بحث انتظاراتی كه از دولت نهم برای فعالیت در عرصه دفاع مقدس می‌رود، باید بدانیم كه آماده سازی زیر ساخت‌ها و پایه‌های این سینما، نیاز به برنامه‌ریزی‌های زیادی دارد كه شاید سال آینده نتیجه این برنامه‌ریزی را ببینیم.

وی گفت: البته چون چند سال از عمر دولت گذشته، دولت باید پاسخگوی این انتظار باشد، اما باید در نظر داشت آنچه در زمینه سینمای دفاع مقدس به دولت فعلی رسیده، چیزی نبود كه كار جدی و اجرایی و برنامه ریزی مدونی روی آن شده باشد. چیزی به دولت نهم رسید كه باید همه كارها و برنامه ریزی‌های آن را از نو انجام می‌دادند و البته شكی در این نیست كه در این عرصه كوتاهی‌هایی هم وجود دارد كه باید به آن رسیدگی شود.

«جمال شورجه» كارگردان «حماسه مجنون» و «عملیات كركوك» نیز گفت: البته شاید ما زمانی شاهد كثرت فیلم‌ها بوده‌ باشیم ولی از لحاظ درونمایه جنگ و تحولات درونی افراد، ما دچار كمبود بوده‌ایم. البته بعضی از سینماگران كه وارد حیطه سینمای دفاع مقدس شدند شاید وارد به ابزار سینما نبودند یا اگر بودند به روح جنگ آشنایی نداشتند و به همین خاطر، زمانی ملغمه‌ای از آثاری متفاوت در سینمای جنگ به وجود آمد كه تعدادی از آنها صرفا آثار اكشن بودند، در حالی كه امروز كیفیت آثار جنگی بالاتر رفته و فیلم‌هایی مثل «اتوبوس شب» یا «فرزند خاك» با نگاهی نو به جنگ ساخته می‌شود، اما حجم آثار تولید شده با توجه به اهمیت موضوع دفاع مقدس تا حدی كم است و باید اهتمامی در كمیت و كیفیت آثار جنگی به وجود بیاید كه این موضوع احتیاج به برنامه‌ریزی‌های بسیار زیادی دارد كه به سینمایی متعادل در دفاع مقدس برسیم كه به لحاظ كمیت در سال تعداد قابل توجهی فیلم‌ دفاع مقدس داشته باشیم و به لحاظ كیفیت هم درونمایه و محتوای كیفیت آثار بالا برود.

شرف‌الدین: اعتقادی به تولید انبوه در زمینه سینمای دفاع مقدس ندارم

محمدرضا شرف‌الدین در ادامه این نشست، در مورد تعداد پائین آثار تولید شده در ژانر دفاع مقدس در سال‌های جاری، گفت: من اعتقاد ندارم تولیدات سینمایی ما در این ژانر كم است و فكر می‌كنم كه تولیدات ما در عرصه سینمای دفاع مقدس كاملا متناسب است چون اعتقادی به تولید انبوه در این زمینه ندارم.

وی تصریح كرد: سینمای دفاع مقدس در هر شاخه‌ای از آن، حتی شاخه طنز، عرصه تفكر و اندیشه‌ است چون این سینما مربوط به دفاع مقدس و جنگ تحمیلی می‌شود و این یكی از پدیده‌های مهم انسانی است كه می‌توان آن را از نظر علمی بررسی كرد و شتاب‌زدگی و حجم زیاد، دشمن تفكر و اندیشه است.

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در این نشست گفت: اتفاقا افول سینمای دفاع مقدس از اواسط دهه 70 همزمان با حجیم شدن تولیدات این سینما اتفاق افتاد. ما نباید به تولید انبوه فكر كنیم بلكه باید به تولیدات اندك اما محكم و تاثیرگذار بیندیشیم تا مثل فیلم «فرزند خاك»، فیلمی تاثیرگذار داشته باشیم كه حضور یكی از آنها در عرض چند سال با تولید چند فیلم ضعیف در یك سال برابری كند. گاهی باید با صبر و تامل به موضوع نزدیك شد یا حتی مدتی توقف كرد تا در نهایت بتوانیم محصولی قوی را تولید كرد.

وی گفت: البته ما تأمّل زیادی در عرصه تولید آثار سینمای انقلاب و دفاع مقدس كرده‌ایم ولی گاه ساخته نشدن فیلم قوی، به دلیل عدم برنامه‌ریزی قوی بوده است ولی امیدوارم به زودی این تأمل جواب دهد و گمان می‌كنم امسال شاهد فیلم‌های خوبی باشیم كه در عرصه انقلاب و دفاع مقدس تولید خواهد شد.

یک شنبه 3 فروردین 1393  4:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها