0

قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

 
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

مادرم مثل گل سوسن بود
با غم و فصل خزان دشمن بود
روزو شب خانه و باغ منزل
باگل دامن او گلشن بود
باپدر مزرعه مان را می کاشت
مثل یک مرد تنش آهن بود
وسط خانه محبت میدوخت
دست او تا به سحر سوزن بود
شعر میگفتم و هی بد میشد
بر لب او غزل احسن بود
قافیه نیست فقط می گویم
من ازاو بودم و او از من بود
گفتم از مهر لبش بنویسم
سخنم لال و زبان الکن بود

موسی عباسی مقدم

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
پنج شنبه 7 فروردین 1393  9:59 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mydsoftware
mydsoftware
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 21
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

مرگ نزد شاعران از بی نوایی بهتر است

وضع ما از مردم اتیوپیایی بهتر است

فقر و زن هردو بلا هستند در خانه ولی

بین این هر دو بلاها زن، خدایی بهتر است

بچه آوردن هم آری پول می­خواهد داداش

زیر این درمان نازایی بزایی بهتر است

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

مرغ بخت من، تو اینطوری نیایی بهتر است

دائما" بین بد و بدتر  مخیّر می شویم

جبر از این اختیارات کذایی بهتر است

فکر کردن بین این مردم خودش دیوانگی است

لاجرم افکار مالیخولیایی بهتر است

هر که مشکل دارتر باشد مقرّب تر شود

گاو پیشانی سفید از سرحنایی بهتر است

واژه ها امروز ابعاد جدیدی یافتند

گر به جای رشوه گفتی پول چایی بهتر است

بانکداری گرچه اسلامی است در ایران ولی

کاربرد واژه بانک ربایی بهتر است

وقت جنگیدن به درگاه مدیرانِ نترس!

از میان جمله واجب ها، کفایی بهتر است

مجلس و دولت یکی بودند در تخریب و من

فکر می کردم رسایی از مشایی بهتر است

شاعر خنگ مزخرف گو برو تقلید کن

شعر دزدی گاهی از مهمل سرایی بهتر است!

شعر تو گر بهتر از  شعر جناب حافظ است

شعر ایرج میرزا هم از سنایی بهتر است

...

مادرم پرسید شعر از بهر تو نان می شود؟

گفتمش: خب شعر گفتن از گدایی بهتر است!

جمعه 8 فروردین 1393  11:44 AM
تشکرات از این پست
siryahya Kuoroshss
mydsoftware
mydsoftware
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 21
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

سید حسن حسینی

عاشقانه ای برای حضرت روح الله

هلا ، روز و شب فانی چشم تو
دلم شد چراغانی چشم تو
به مهمان شراب عطش می دهد
شگفت است مهمانی چشم تو
بنا را بر اصل خماری نهاد
ز روز ازل بانی چشم تو
پر از مثنوی های رندانه است
شب شعر عرفانی چشم تو
تویی قطب روحانی جان من
منم سالک فانی چشم تو
دلم نیمه شب ها قدم می زند
در آفاق بارانی چشم تو
شفا می دهد آشکارا به دل
اشارات پنهانی چشم تو
هلا توشه ی راه دریا دلان
مفاهیم طوفانی چشم تو
مرا جذب آیین آیینه کرد
کرامات نورانی چشم تو
از این پس مرید نگاه توام
به آیات قرآنی چشم تو

جمعه 8 فروردین 1393  11:51 AM
تشکرات از این پست
siryahya
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی


خیلی وقته اینجا پرسه میزنم 
جای رد پات و من ، 
نیستی و بوسه میزنم 
اگه حتی تو جوابمو ندی
من بازم با عکس تو حرف میزنم 

تسلیت قلب صبورم 
دیگه اون دوست نداره 
سهم اون یه عشق تازه 
سهم تو طناب داره 
بسه اشکاتو نگه دار
غم تو یکی 2 تا نیست 
پا نزار روی غرورت 
جای اون به زیر پا نیست 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:17 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

من از برق نگاهت می گریزم
من از موی سیاهت می گریزم

برای آنکه اشکت را نبینم
همین حالا ز آهت می گریزم

برای آنکه نفرینم نگویی
ز بغض و ناله هایت می گریزم

برای آن که خورشیدم بمانی
من از شکل چو ماهت می گریزم

برایم نامه دادی من چه گویم؟
که از آن نامه هایت می گریزم

نوشتی عشق بازاری ندارد
من از طرز نگاهت می گریزم

نوشتی خسته ای از عشق و مستی
من از آن شکو ه هایت می گریزم

نوشتی می گریزی از من و دل
من اما پا به پایت می گریزم

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:17 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

شبی از پشت یک تنهایی نمنک و بارانی ترا با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم 
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم 
پس ازیک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس 
تو را از بین گلهایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم 
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی
دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم 
تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم 
همین بود آخرین حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگینت 
حریم چشمهایم را بروی اشکی از جنس غروب سکت و نارنجی خورشید وا کردم 
نمی دانم که چرا رفتی 
نمی دانم چرا شاید خطا کردم 
و تو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی 
دانم کجا تا کی برای چه 
ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید 
و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت 
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خکستری گم شد 
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت 
تمام بال هایش غرق در اندوه غربت شد 
و بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران بود 
و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد من بی تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت 
کسی حس کرد من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد 
کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد 
و من با آنکه می دانم تو هرگز یاد من را با عبور نخواهی برد 
هنوز آشفته چشمان زیبای توام 
برگرد 
ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد 
و بعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید 
کسی از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت 
تو هم در پاسخ این بی وفایی ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم 
و من در حالتی ما بین اشک و حسرتو تردید 
کنار انتظاری که بدون پاسخ و سردست 
و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل 
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر 
نمی دانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز 
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی


تو همون فرشته ای از جنس ادم 
تو واسم نشونه از خدای عالم
تو همونی که تو خنده هام شریکی 
توی درد و غصه ها واسم طبیبی
توهمون رویای پاکی که توی شب های من بود 
تو یه قطره از خدایی 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

تو همون بودی و هستی که میخوام براش بمیرم
از خدا خواستم همیشه پیش تو اروم بگیرم
تو واسم دنیاس عشقی تو تموم لحظه هامی 
تازه میشه روح و جونم وقتی که تو پابه پامی
از خدا میخوام همیشه که کنار تو بمونم
شمع باش پروانه میشم تا کنار تو بسوزم 
وقتی چشمات گریه میکرد ارزوم بود که بمیرم 
کاش بودم کنارت ای گل تا که دستاتو بگیرم 
تو یه قطره از خدایی 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

از بس که آسمان دلم ابریست
تمام خاطراتم نمناک شده است
نمی دانم چرا؟
دریا را هم که دیدم
به یاد تو افتادم
روی ماسه های ساحل نوشتم
اگر طاقت شنیدن داری
من شهامت گفتن دارم
دوباره به دریا نگاه کردم
باز برگشتم
این بار روی ماسه ها نوشتم
دوست دارم

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

در به در و شکستم 
از دست دنیا خستم 
اخه مگه به جز تو 
دل به دل کی بستم 
این رسم عاشقی نیست 
این قانون زمین نیست
اخه تو عالم من 
دل که خریدنی نیست 
معشوقای زمینی 
عشقو چه سخت میبینید 
چه راحت و چه اسون 
دل میدید و میگیرید 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

خلوتی می خواهم
قلمی از گل یاس
دفتری جنس بلور
بنویسم از عشق
بسرایم از نور

روی خط های نسیم
دو قدم راه روم
بکشم شکل تورا
و به دستت انگور

یادم افتاد شبی
رفته بودیم ته باغ
تو به من می گفتی
بنویس
چشم شیطان شده کور

من نوشتم برکاج
که پرم از تو و عشق
دوستت خواهم داشت
تا سراشیبی گور

تو به من خندیدی
و به اینده در راه نه چندان هم دور

عشق رادار زدند
سر هر کوچه صبح
باز هم جار زدند
دلتان زنده به گور
دلتان زنده به گور

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

خلوتی می خواهم
قلمی از گل یاس
دفتری جنس بلور
بنویسم از عشق
بسرایم از نور

روی خط های نسیم
دو قدم راه روم
بکشم شکل تورا
و به دستت انگور

یادم افتاد شبی
رفته بودیم ته باغ
تو به من می گفتی
بنویس
چشم شیطان شده کور

من نوشتم برکاج
که پرم از تو و عشق
دوستت خواهم داشت
تا سراشیبی گور

تو به من خندیدی
و به اینده در راه نه چندان هم دور

عشق رادار زدند
سر هر کوچه صبح
باز هم جار زدند
دلتان زنده به گور
دلتان زنده به گور

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

بازم به می خونه میرم اقا دایی
بی دل و مستونه میرم اقا دایی
بگو کجایی ؟ اقا دایی
اقای مایی اقا دایی 
نوکرت داره پیلی میره 
تو دلش قیری ویری میره 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

من آهنگ غریب روزگارم
غمی در دشت های سینه دارم
تمام هستی ام یک قلب پاک است
که آن را زیر پایت میگذارم

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

نوبتی هم باشه حالا نوبت رقص منه 
نوبت رقص منو اواز بی نقص منه 
پاشو همکاریت هم ای دل ربا با ما بکن 
مثل من از جون و دل ای نازنین غوغا بکن 

قدر لحظات رو باید دانست

جمعه 8 فروردین 1393  5:18 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها