0

مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

 
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

نوروز و عید از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام

 

قال رسول الله (ص):اذا رایتم الربیع فاکثرو ذکر النشور

هرگاه بهار را دیدید زیاد قیامت را یاد کنید

قدر لحظات رو باید دانست

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:39 AM
تشکرات از این پست
siryahya
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

نوروز و عید از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام

پیامبرصلی الله علیه وآله:                                                                                                  

اگر می‏توانید هر روز را نوروز کنید ؛ یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با یکدیگر پیوند داشته باشید

 

قدر لحظات رو باید دانست

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:40 AM
تشکرات از این پست
siryahya
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

آداب عید نوروز در ایران

● نماز عید

یکی از آداب عید نوروز خواندن نماز عید است.شیخ طوسی(ره) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندی چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) می خوانی رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد.

 

 

 

نظافت و لباس تمیز

یکی دیگر از آداب عید نوروز پوشیدن لباس نو و تمیز است.نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوی خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقی و اجتماعی نوروز است. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک» ؛ «تمیزترین لباست را بپوش و با بهترین عطرت خود را خوشبوی ساز»

 

 

 

قدر لحظات رو باید دانست

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:42 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

نوروز در اشعار پارسی

هاتف در قصیده‌ای گوید:
 
نسیم صبح عنبر بیز شد بر تودۀ غبرا
زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا
ز فیض ابر آزادی زمین مرده شده زنده
ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا
بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان
به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا...
همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی
بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی
 
قاآنی در قصیده‌ای به وصف نخستین روز بهار گوید:
بهار
 
رساند باد صبا مژدۀ بهار امروز
ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز
هوا بساط زمرد فکند در صحرا
بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز
سحاب بر سر اطفال بوستان بارد
به جای قطره همی در شاهوار امروز
رسد به گوش دل این مژده‌ام ز هاتف غیب
که گشت شیر خداوند شهریار امروز
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:45 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

نوروز در اشعار پارسی

ابوالفرج رونی گوید:
 
جشن فرخندۀ فروردین است
روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروزست
باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت
گلبن آراسته حورالعین است
 
مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:
 
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی
رسید عید همایون شها به خدمت تو
نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سر
برسم عید شها بادۀ مروق نوش
به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:45 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

 

عزیزان موسم جوش بهاره

چمن پر سبزه و صحرا لاله زاره

دمی فرصت غنیمت دان در این فصل

که دنیای دنی بی اعتباره

 

بمو واجی چرا ته بی قراری

چو گل پرورده باد بهاری

چرا گردی بکوه و دشت و صحرا

بجان او ندارم اختیاری

 

گلان فصل بهاران هفته بی

زمان وصل یاران هفته بی

غنیمت دان وصال لاله رویان

که گل در لاله زاران هفته بی

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:46 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

آداب عید نوروز

● خانه تکانی

● تهیه سفره هفت سین

 

● یکی از آداب عید نوروز، جمع شدن تمام افراد خانواده بر سر سفره عید در لحظه تحویل سال نو

● دعای تحویل سال نو یکی دیگر  از آداب عید نوروز

● زیارت اهل قبور

● دید و بازدید و دادن عیدی

● سیزده بدر
عید نوروز, آداب عید نوروز, نوروز در دیگر کشورها

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:47 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

نوروز و عید از دیدگاه ائمه

در روايتى منسوب به حضرت امام جعفر صادق(عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: "نوروز، روزى است كه پروردگار از بندگان پيمان گرفته است او را عبادت كنند و بدو شرك نورزند و به فرستادگانش و امامان(عليهم السلام) ايمان آورند. نوروز، روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرده و هيچ نوروزى نيست مگر اين كه ما در آن روز در انتظار از ميان رفتن سختيهاييم; زيرا نوروز از روزهاى ما و شيعيان ماست"

 بحارالانوار، ج 59، ص 92.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:49 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

 

بهار، یادآور رستاخیز

همه ساله با فرارسیدن زمستان، فروغ زندگی از سیمای طبیعت رخت برمی بندد و افسردگی و پژمردگی جای آن را می گیرد و طبیعت به شکل موجودی بی جان درمی آید. پس از مدتی، با فرارسیدن بهار، روحی دوباره در کالبد طبیعت بی جان و افسرده دمیده می شود و طبیعت لباس حیات بر تن می کند و این گونه است که رستاخیز انسان و جهان، با پیدایش بهار به تماشا گذاشته می شود. از همین رهگذر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فَأَکْثِروا ذِکرَ

النُّشورِ؛ هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید

سلام عزیزم.خوش آمدید    

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:52 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

 

جهـان از بادِ نـوروزی جــوان شد
زهی زیبا که این ساعت جهان شد
شمال صبحدم مشکین نفس گشـت
صبــای گــرم رو عنبــر فشـان شد
تـو گـویـی آب خضــر و آب کـوثـر
ز هـر سوی چمن جویی روان شـد

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi4
mehdi4
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

بهار، جلوه گاه پروردگار

با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن می کند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.

بهار، پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا می شود. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم. در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود.

اساسا جهان هستی، آینه دار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. به تعبیر زیبای حافظ:

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن

بهار نیز یکی از باشکوه ترین جلوه های خدا در جهان هستی است که می توان با تماشای آن، نقبی به عالم معنا زد و راهی به سوی خدا یافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست. چه زیبا سروده است، سعدی شیرازی:

بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر می گویند آخر ای خفته! سر از خواب جهالت بردار

پیام متن:

1. زیبایی و شکوه بهار، درس مهرورزی و دگرگرایی و گره گشایی به آدمیان می دهد.

2. بهار؛ یعنی خداوند فراموششان نمی کند؛ و جلوه گری دوباره بهار، دل ها را در یاد خویش عطرآگین می سازد.

3. با دیدن جلوه های خداوند در فصل بهار، بیش از پیش به عظمت و مهر خداوندی پی می بریم.

کمتر از طبیعت نباشیم، ما نیز دگرگون شویم

طبیعت به عنوان یکی از نشانه های خدا، سرشار از درس و عبرت است. دلی که بیدار است، در هر پدیده ای عبرتی می بیند و از هر نشانه ای، درسی می آموزد. بیداردلان، از بهار، درس تحول و نوشدن می آموزند. به تعبیر رسول اکرم صلی الله علیه و آله : «آن کس که با تغییر دنیا از وضعی به وضع دیگر آگاه نشود، از غافل ترین مردمان است».

اگر طبیعت شکوفا و زیبا می شود، ما نیز می توانیم. اگر بهار، فصل سرزندگی و طراوت است، چرا ما این گونه نباشیم؟ از امام خمینی رحمه الله در این باره نقل است:

در دعای روز نوروز، از خدای متعال درخواست می کنیم که حال ما را به بهترین حالات برگرداند. هرجا که باشیم و هر چه نیکویی در حال ما باشد، نیکوتر از آن هم هست. باید توجه داشته باشیم که دگرگونی هر پدیده ای در عالم، به دست انسان است و همه تحول ها با اراده انسان انجام می گیرد. اگر انسان بخواهد در وضعیت جامعه خود، کشور خود و زندگی خود تحول ایجاد کند، باید این تحول را در خود آغاز کند؛ تحول اخلاقی و درونی، رفتن به سوی صفا و انسانیت، عبودیت پروردگار و تسلیم (شدن) در برابر اراده خداوند عالم و آفریننده هستی؛ که این تحول، سعادت انسان ها را تضمین می کند.

پیام متن:

از قافله بهار عقب نمانیم و درس دگرگونی برای بهتر شدن و شکوفایی و طراوت بیاموزیم.

بهار، یادآور رستاخیز

همه ساله با فرارسیدن زمستان، فروغ زندگی از سیمای طبیعت رخت برمی بندد و افسردگی و پژمردگی جای آن را می گیرد و طبیعت به شکل موجودی بی جان درمی آید. پس از مدتی، با فرارسیدن بهار، روحی دوباره در کالبد طبیعت بی جان و افسرده دمیده می شود و طبیعت لباس حیات بر تن می کند و این گونه است که رستاخیز انسان و جهان، با پیدایش بهار به تماشا گذاشته می شود. از همین رهگذر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فَأَکْثِروا ذِکرَ النُّشورِ؛ هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید».

مولوی نیز در این باره چه خوش سروده است که:

این بهار نو ز بعد برگ ریز هست برهان بر وجود رستخیز
در بهاران رازها پیدا شود هر چه خورده است این زمین رسوا شود
رازها را می کند حق آشکار چون بخواهد رُست، تخم بد مکار

پیام متن:

زنده شدن طبیعت در فصل بهار، یادآور روز رستاخیز و زنده شدن مردگان است، در نتیجه بیداردلان در فصل بهار، به پرهیزکاری خود می افزایند.

عید نوروز و آداب آن در فرهنگ ایرانی و اسلامی

عید در لغت، به معنای «عود» و بازگشت است و در فرهنگ اسلامی، به معنای بازگشت به معبود است؛ یعنی انسان به سوی خالق خود بازگردد و به پاداش الهی دست یابد و این، عید اوست. امام علی علیه السلام می فرماید: «هر روزی که در آن نافرمانی خدا نشود، عید است».

جشن نوروز، از واژه اوستایی «یس یسنه» به یادگار مانده و به معنای عید و ستایش و نیایش است. همه عیدهای ایرانیان باستان، دینی و با نیایش و دعا همراه بوده است. این جشن، به مدت 10 روز بود و مردم در آن به عبادت و به جای آوردن اعمال عید مشغول بودند. می گویند جمشید، پادشاه ایرانی، زمانی که بر تخت نشست، خاصان را طلبید و رسم های نیکو گذاشت و گفت: «خدای متعال شما را خلق کرده است. باید که به آب های پاکیزه تن را بشویید و غسل کنید و هر سال در این روز به همین دستور عمل کنید».

در روایت های ائمه معصومین علیهم السلام به برخی آداب عید نوروز نیز اشاره شده است. از جمله این آداب، صله رحم، دعا کردن و پاکیزه بودن است. در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «چون نوروز فرارسد، غسل کن؛ پاکیزه ترین لباس خویش را به تن کن؛ به بهترین بوی خوش خودرا معطر کن و در آن روز، روزه بدار».

پیشوایان معصوم علیهم السلام همواره سفارش می کردند که همراه با تحول طبیعت، به دگرگونی اخلاقی خویش نیز همت گماریم.

پیام متن:

1. در اسلام به بسیاری از اعمال و آداب عید نوروز، اشاره شده است. مثل صله رحم، دعا و مناجات. ازاین رو، این عید پس از اسلام نیز در میان ایرانیان رواج داشته است.

2. توصیه به انجام آداب اسلامی از سوی اهل بیت علیهم السلام در عید نوروز به معنای، رنگ معنوی دادن به تفریحات شادی های نوروزی است.

نوروز از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام

پیشوایان معصوم علیهم السلام هر سنتی را که بر پایه آیین های شرک آمیز و بت پرستی و ارزش های غیرالهی نباشد و بینش توحیدی را تقویت کند، تأیید می کردند. امام صادق علیه السلام به مُعَلَّی بن خُنَیْس درباره اهمیت نوروز می فرماید:

ای مُعَلّی، نورز، روزی است که خداوند از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و شرک نورزند و به پیامبران و امامان و حجت هایشان ایمان بیاورند. این روز، روزی است که بادهای بارور کننده بر درختان وزید و گل ها و شکوفه های زمین آفریده شد. این روز، روزی است که کشتی نوح پس از توفان، بر کوه جودی نشست. این روز، روزی است که جبرئیل بر پیامبر نازل شد. روزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را بر دوش خود سوار کرد تا همچون ابراهیم علیه السلام بت های عرب را درهم بکوبد و به زیر افکند. در این روز، علی علیه السلام بر اهل نهروان پیروز شد. در این روز، قائم(عج) ما و صاحب امر ما ظهور می کند و هیچ نوروزی نمی رسد، مگر اینکه ما در آن منتظر فرج هستیم.

بهار و نوروز در شعر پارسی

سعدی درباره بهار چنین می سراید:

چون است حال بُستان ای باد نوبهاری کز بلبلان برآمد فریاد بی قراری
ای گنج نوش دارو، بر خستگان نگه کن مرهم به دست و ما را مجروح می گذاری؟
هر ساعت از لطافت، رویت عرق برآرد چون بر شکوفه و گل، باران نوبهاری

صابر ترمذی، شاعر قرن ششم هجری و معاصر خاقانی و انوری و سنایی نیز چه خوش سروده است:

با حسن باغ و فرّ بهار و جمال گل نیکوست حال ما، که نکوباد حال گل
پر نقش آذری شد و پر صورت پری باغ از بهار خرم و چشم از جمال گل

فخرالدین عراقی، عارف مشهور قرن هفتم، از زودگذری بهار سخن می گوید و اینکه باید این موسم را بسیار غنیمت شمرد:

بیا بیا که نسیم بهار می گذرد بیا که گل ز رُخَت شرمسار می گذرد
بیا که وقت بهار است و موسم شادی مدار منتظرم، وقت کار می گذرد
ز راه لطف، به صحرا خرام یک نفسی که عیش تازه کنم، چون بهار می گذرد

خیام، فیلسوف و ریاضی دان نام آشنای قرن ششم و ترانه سرا و رباعی

گوی بی همتا، نوروز را چنین می خواند:

بر چهره گل، نسیم نوروز خوش است در صحن چمن، روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هرچه گویی خوش نیست خوش باش و زدی مگو که امروز خوش است

در رباعی زیبایی از پیشوای نستوه جماران، امام خمینی رحمه الله نیز آمده است:

 

بوسه زد باد بهاری به لب سبزه به ناز گفت در گوش شقایق، گل نسرین صد راز
بلبل از شاخه گل داد به عشاق پیام که درآیید به میخانه عشاق نواز

پیام متن:

شاعران لطیف طبع پارسی زبان، با ستایش از بهار، دیگران را به توجه کردن به این جلوه زیبای پروردگار و غنیمت شمردن لحظه های آن، فرامی خواندند.

نوروز از نگاه امام خمینی رحمه الله

امام خمینی رحمه الله ، مردم را به جنبه های معنوی عید نوروز آگاه می کرد و می فرمود:

آنچه در همه اعیاد، انسان ملاحظه می کند، همه اش مسئله ذکر و دعاست، نماز است، روزه است. در این عید (نوروز) هم که عید ملی است و اسلامی نیست، لکن اسلام هم مخالفتی با آن ندارد، باز می بینیم در روایتی که وارد شده از آداب امروز، روزه گرفتن است. از آداب امروز، دعا کردن و نماز خواندن است و این به ما می فهماند، اگر ملتی بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را، آزادی خودش را حفظ کند، باید در عیدش و غیرعیدش تذکر داشته باشد، به یاد خدا باشد، برای خدا باشد.

این پیشوای عظیم الشأن درباره تحویل سال و دعای ویژه آن می فرماید:

امیدوارم آن دعایی که در اول سال در حال تحویل خوانده می شود، «یا مقلب القلوب و الابصار؛ یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال» و برای ملت ما تحقق پیدا کرده است، برای این سال، بالاتر از آن تحقق پیدا بکند. تمام قلوب و تمام ابصار و بصیرت های ما در دست خدای تبارک و تعالی و به ید قدرت اوست و اوست که تدبیر می کند جهان را، لیل و نهار را، اوست که قلب را متحول می کند و بصیرت ها را روشن می کند و اوست که حالات انسان را متحول می کند.

پیام متن:

 

در نگاه امام خمینی، در روزهای عید نیز باید به یاد خدا و به فکر تحول و دگرگونی الهی بود.

نوروز از دیدگاه مقام رهبری

حضرت آیت اللّه خامنه ای، بر تحول درونی در آغاز هر سال تأکید می کند و می فرماید:

تحول هر سال جدید شمسی که مصادف با نوای تحول در عالم طبیعت می باشد، فرصتی است برای اینکه انسان به تحول درونی خود و به اصلاح امور روحی و معنوی، فکری و مادی خود بپردازد و این دعای شریفی که در آغاز سال می خوانیم، درس همین تحول است. در این دعا از خدای متعال درخواست می کنیم که در حال ما و در وضعیت روحی و نفسانی ما یک تحول و دگرگونی مبارکی ایجاد کند.

مقام رهبری، مردم را در نوروز، به محاسبه اعمال سال گذشته سفارش می کند و می فرماید:

یکی از وظایف سال این است که هر کسی به حالت و حساب خود رسیدگی کند. این بهانه خوبی است که انسان به پشت سر خود برگردد و غفلت هایی را که انجام داده است، کوتاهی ها و کارهای ناشایستی که از او سر زده است و همچنین کارهای خوب خود را یک بار مشاهده کند. همه باید عادت کنیم که هر سالی که نو می شود، به مناسبت اول سال، به گذشته یک ساله خود نگاهی بکنیم. هر یک از نقاط مثبت و منفی، به ما پیامی می دهند.

همچنین در عید نوروز، همه را به صله رحم فرامی خواند:

عید نوروز، چیز خوبی است. وسیله ای است که با آن دل ما شاد می شود. انسان ها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. صله رحم و صله احباب می کنند. انسان باید با ارحام صله بکند. این ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.

همچنین مقام رهبری، همگان را به مردم دوستی در نوروز توصیه می کند که: «در این ایام (نوروز) به کمک مستضعفان بشتابید. کسانی که دارند و می توانند جمعاً به کسانی که ندارند و مستمندند، کمک کنند».

پیام متن:

مقام رهبری بر صله رحم، محاسبه اعمال سال گذشته، مردم دوستی، و تحول درونی در ایام نوروز تأکید دارد.

پنج شنبه 7 فروردین 1393  9:05 AM
تشکرات از این پست
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

بهـــار،آیــه ا ی از رحمــتِ پــروردگـــار

جهانِ هستی آینه دار جمال خداست و جلوه یی از جلوه های قدرتِ پروردگار. و بهار این موسم رویش و زایش، یکی از باشکوه ترین و زیبا ترینِ این جلوه ها در جهان هستی. آری بهار این جلوۀ مِهر یزدان بر عالمیان، پیام آور عشق است و معرفت، فصل حیرت است و تفکر، آیینه یی است بسوی زیبایی و جمال، تداعی کنندۀ اعتدال است و همگرایی، آیۀ رحمت است و محبت، و پنجره یی بسوی آشتی و گره گشایی. من در یکی از دوبیتی هایم بهار و نوروز را چنین تعبیر کرده و نقبی به عالم معنا زده ام: 
نــوروز بُــوَد جــلــوۀ اعجـازِ خـدا
اسرارِ خـدا و رمـز و هـم رازِ خدا
بَر طـَرْفِ زمینِ سبز و بارانِ بهار 
نــوروز بــُوَد پـنـجــرۀ بـازِ خــــدا 

در حقیقت روح و جانِ آدمی با تماشای زیبایی های بهار، راهی به سویِ جمال خدا می گشاید. چه زیبا سروده است حافظ با تماشای باغ عالَم در بهار طبیعت:
مـــرادِ دل ز تـمــاشـای بـاغ عالـم چیست 
به دستِ مردم چشم، از رخ تو گل چیدن

شیخ اجل سعدی بهار را اینگونه می شناسد و تعریف میکند: 
بـامــدادان کـه تـفــاوت نـکنــد لیل و نهــار
خـــوش بُوَد دامــن صحـرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گــُــل آمــد که بنالند از شـــوق
نه کـــم از بلبل مستی، تو بنال ای هشیـار
آفــــریـنش همــه تنبیـــه خـــداوند دل است
دل نــدارد کــه نــدارد بـه خــداونـد اقــــرار
خبـرت هست که مـرغان سحــر می گـوینـد 
آخـر ای خفته ! سر از خواب جهالت بردار

بهار، رستاخیز طبیعت است و یاد آور زنده شدنِ بعد از مرگ و بازگشت به سوی معبود. حضرت مولانا در این مورد چنین می فرماید: 
این بهار نو ز بعدِ برگ ریز
هست برهان بر وجودِ رستخیز
در بهاران راز ها پیدا شود 
هر چه خورده ست این زمین رسوا شود
راز ها را می کند حق آشکار
چون بخواهد رُست، تخم بد مکار 

بی‏ تردید تجلیل از نوروز، تجلیل از طبیعت است و زیبایی، تجلیل از نوروز، تجلیل از آغاز بهار است و موسم اعتدال‏ طبیعت، تجلیل از نوروز، تجلیل از تعدیل شب است و برابری روز، تجلیل از نوروز، تجلیلِ رهایی از قساوتِ زمستان است و سردی و سیاهی‏ شبهای دیرپا، آری تجلیل از نوروز، تجلیل از روزی است بهاری، که همراه با قنوتِ پرندگان و تکبیر جنگل، تسبیح باد و اشکِ ابر، فریادِ رعد و خونِ سرخِ شقایقِ صحرایی، آغاز می گردد. و در نهایت تجلیل از نوروز، تجلیل از محبت است و ایثار، به جای کینه و خود خواهی و تکّبر و نِخْـوَت. مـن در یکی از سروده هایـم زیـر عنـوانِ « ایام ِ رنگین ِ خدا » بهار را و نوروز را اینگونه تجلیل کرده ام: 

بــذری از امـیــد مـی پـاشـد بـهـار
شــاد مـی گـردد دلِ پُــر دردِ مــن 
نـرم نـرمـک مـی ستـانـد سـوز را 
لالـه هـا از قـلـبِ غـم پـروردِ مــن 
مــی زدایــد نرم نرمک، در بهـار
سوز و غم را گـُـلـْسِتان از سینه ام 
ابـر و بـاد و رود و کــوه و آبشـار
می بَــرَد از دل غــم ِ دیــریـنــه ام
در زمین ِ سرد وخاموش و غریب
می شگوفـد هــر کـنـاری لالـه هــا
آیــه هـــای ِ زنـده گشتـن بعدِ مرگ 
بـــاشــد ایــن ایــام ِ رنـگــیــنِ خـدا 
چون ببینی بر درختان شاخ و برگ 
یا که مــرغـانِ چمـن را، نالـــه یی
دور کـن از قـلـبِ خود، دیوانه وار 
گر به دل داری تو رنجی، کینه یی 

تجلیل از نوروز یعنی تجلیل از نخستین روز بهار، سابقه یی به درازای تاریخ دارد و حتا بعضی ها را عقیده بر این است که سابقۀ تجلیل از نوروز و بهار به پیش از تاریخ هم میرسد. در اسطوره ها چنین آمده که نخستین كسى كه نوروز را تجلیل كرد و آن روز را جشن ملى نام نهاد، جمشید بود. جمشید پسر تهمورث که بر سراسر جهان تسلط یافت و سرزمین آریان را آباد كرد، از شاهان افسانه اى پیش از تاریخ یعنی قبل از مادها است. در افسانه ها می خوانیم روزى كه جمشید بر تختِ سلطنت نشست، اولین روز بهار بود، او این روز را نوروز خواند و جشن گرفت. تجلیل از نوروز در آئینِ مجوسیان هم قدمتِ تاریخی دارد. اینان به نوروز اهمیت مى دادند و در آن روز به همدیگر تبریك مى گفتند و براى همدیگر هدیه مى فرستادند. 

فردوسی می سراید:

بـه جـمشيـد بـر، گـوهر افـشانـدند
مـــرآن روز را روزِ نـو خــوانـدنـد
ســـرســـالِ نـو هــرمــزِ فـَـــروَديـن
بـــر آســـوده از رنــجِ روی زمــين
بــــزرگـان بـه شـادی بيـــاراستـنــد
می و جام و رامشگـــران خواستند
چنين جشنِ فــرخ از آن روزگـــــار
بـِمــانــده از آن خــسروان يــادگـار

در دینِ مبین اسلام نیز به بهار و نوروز اهمیت داده شده، هر چند در دربار نخستین خلفای اسلامی به نوروز اعتنایی نمی‏ شد و دستگاهِ خلافتِ بنی امیه چون نوروز را روز ولایت و خلافتِ الهی می شناخت، سخت می کوشید که این روز را ضایع سازد، به همین منظور برای لکه دار کردن نوروز، این روز الهی را از بازمانده های عقایدِ مجوس معرفی کرد، ولی خلفای بعد از ‏امویان دوباره نوروز را گرامی داشتند. با ظهور « ابومسلم خراسانی‏ » و روی کار آمدنِ خلافت عباسی و نفوذ برمکیان و دیگر وزرای سرزمین خورشید یعنی خراسانِ بزرگ و تشکیل سلسله‏های طاهریان و صفاریان، جشن‏های نوروزی ‏بار دیگر رونق یافت. هرچند بسیاری از سنّت های این سرزمین بعد از ظهور اسلام کم کم به دستِ فراموشی سپرده شد، اما جشن نوروز همچنان تا امروز پا برجا باقی ماند چون این روز الهی تداعی کنندۀ رستاخیز است و دلیل آن اینکه خداوند متعال در قرآن كریم « سورۀ مبارکۀ حج – آیاتِ شریفۀ پنجم و ششم » به این درس آموزنده اشاره می كند می فرماید: « وَ تَرَی اَلْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا اَلْماءَ اِهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ. `ذلِكَ بِأَنَّ اَللّهَ هُوَ اَلْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِ اَلْمَوْتی وَ أَنَّهُ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ » یعنی: زمین را جامد و افسرده و بی‏ روح و بی ‏جنبش می‏ بینی، اما همین که آب باران بر آن نازل کنیم، به جنبش و حرکت در می ‏آید و فزونی می ‏گیرد و انواع گیاهانِ سُرور افزا می‏ رویاند، این از آن جهت است که خدا حقِ مطلق است ونظام زنده کردنِ مرده‏ ها در قبضۀ قدرت اوست و اوست که بر هر چیزی تواناست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم هم در این ارتباط می فرمایند: « اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فَأَکْثِروا ذِکرَالنُّشورِ » هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید.

لهـذا خلفای سنی مذهبِ اسلامی، نوروز را ارج می نهادند و از این روز تجلیل می نمودند. در صفحۀ پنجاه و هفتِ الدیارات، صفحاتِ سی و نهم و چهلم وراجع، صفحۀ دویست و چهل و ششمِ جلدِ هشتم ونشوارالمحاضرات، صفحاتِ دویست و پنجاه وسه و دویست و پنجاه و چهار والعامة فی بغداد، صفحۀ یکصد و بیست و یکم عنما و عن عجائب المخلوقات و صفحۀ چهارصد و بیستم جلد دوم وعن صبح الأعشی آمده که اهل سنت نوروز را گرامی میداشتند و به همدیگر هدیه میدادند. یکی از خلفای عباسی ( متوکل ) در بغداد هدایای ساخته شده از عنبر و گلهای مخصوصی را میانِ مردم توزیع می کرد. در صفحۀ دویست و سی اُم جلدِ نوزدهم الأغانی آمده که واثق به این روز ارزش قایل بود و آنرا گرامی میداشت. در صفحۀ سی و چهارم جلد دوم الأوائل ذکر است که اولین کسی که نوروز را ارجمند داشت و آنرا جشن باستانی اعلام کرد، حجاج بن یوسف ثقفی بود. در صفحۀ نود و نهِ المواسم والمراسم گفته شده که تمام این کار ها در سه قرن آغازین حکومت های اسلامی صورت می پذیرفت و احدی از علمای بزرگِ دینی به این کار اعتراض نمی کردند.

در زمان خلافت فاطمیون که از سال ۹۰۹ میلادی به مدت دو قرن بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاور میانه و دریای مدیترانه حکومت میکردند و از پیشوایان مذهبِ شیعۀ اسماعیلی نیز به شمار میرفتند، مردم نوروز را جشن می گرفتند. در صفحۀ سی و چهارم الشیعة فی مصر، دکتر صالح وردانی یکی از علمای مصر در این مورد چنین می نگارد: « وكان الفاطميون بالإضافة إلى ذلك يحتفلون بعيد النيروز ويوزعون فيه أصناف الحلوى. » یعنی: در زمان حکومتِ فاطمیون، نوروز را جشن می گرفتند و انواع شیرنی ها در این روز توزیع میشد. 

نوروز از نگاهِ فقهای شیعۀ اثنی عشری هم با تکیه به روایاتِ پیشوایان مذهبی شان از جایگاهِ خاصی برخوردار است و می گویند که هر سنتی که بر مبنای آیین های شرک آمیز و ارزش های غیر الهی نباشد و بینش توحیدی را تقویت نماید، موردِ تأیید است. در صفحۀ سیصد و بیست و شش از جلد دوم دعائم الاسلام از قولِ پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم، چنین آمده: « فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللَّهِ ». اگر مى‏ توانيد هر روز را نوروز كنيد، يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد. همچنین از امام جعفر صادق علیه السلام که با مُعَلّی بن خُنَیْس دربارۀ اهمیتِ نوروز صحبت هایی داشتند، چنین نَقلِ قول می شود: ای مُعَلّی ! نوروز، روزی است که خداوند « ج » از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و شِرک نورزند و به پیامبران و امامان و حجت هایشان ایمان بیاورند. این روز، روزی است که باد های بارور کننده بر درختان وزید و گل ها و شکوفه های زمین آفریده شد. این روز، روزی است که کشتی نوح علیه السلام پس از توفان، بر کوهِ جودی نشست. این روز، روزی است که جبرئیل امین بر پیامبر اسلام « ص » نازل شد. همچنین این روز، روزی است که علی علیه السلام بر اهل نهروان پیروز گردید. در مورد آدابِ و روش های پسندیده در نوروز، چنین می گویند: « روی المعلی بن‏خنیس عن مولانا الصادق(ع) فی یوم النیروز: واذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون صائماذلک الیوم ». یعنی: معلی بن‏ خنیس به نقل از امام صادق ( ع ) در باره نوروز می ‏گوید: هنگام نوروز غسل‏ کن، پاکیزه ‏ترین لباس‏ هایت را بپوش به خوشبوترین چیزها خود را معطر نما و در آن ‏روز، روزه بگیر. 

ولی دریغ و درد که در کشور ضعیف، وابسته و بی هویتی که در این یکی دو قرنِ اخیر در نقشه های جغرافیای سیاسی جهان بنام افغانستان ثبت گردیده ( و سوگوارانه این کشور از یک طرف سمبُلی از وحشت، دهشت، جنایت، دد منشی، خیانت، تعصب، جهالت و حماقت می باشد و از طرف دیگر به جای اینکه محلِ امنی برای شهروندان آن باشد، به پناهگاه و محل امن برای تولید کننده گان و صادر کننده گانِ بین المللی مواد مخدر تبدیل شده )، از تجلیل از نوروز و بهار جلوگیری بعمل می آید. هرچند تجلیل نکردن از نوروز و بهار در کشوری که جبّاران و خون آشامانی همچون شاه شجاع، امیر عبدالرحمن، نادرشاه، تره کی، حفیظ الله امین، ببرک کارمل، ژنرال نجیب، حکمتیار، ملا عمر و امثال آنها، بر آن حکومت کرده و ساکنانِ آنرا به خاکِ سیاه نشانده اند، همچنین با حمایتِ این خود فروخته گان، کشور به محلِ جلب و جذب و جولانگاهِ یاغیان و باغیانِ داخلی و خارجی همچون عرب ها و پاکستانی ها، بن لادن ها و ملا عمر ها، تبدیل گشته و موردِ نفرتِ جهان و جهانیان قرار گرفته، تعجبی نخواهد داشت.

آری سرزمینِ پاک و خاکِ مقدسی که روزگاری بنام امپراتوری عظیم آریانا ومملکت بزرگ خراسان یاد می شد و محل عبور کاروانِ ابریشم و انتشار فرهنگ ها و تمدن های گوناگون بود، ادیان و فرهنگ های متفاوتی را یا همچون آیینِ زرتشترای بلخی در دامانِ خود بارور ساخت و بانگِ گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک را به گوش جهانیان رسانید و یا پذیرای دینِ مقدسی همچون دینِ مبینِ اسلام گردید و با رنگ و بوی کلامی و عرفانی و ادبیات غنی و پویای زبانِ پارسی آنرا به نیمی از جهان گسترش داد و کسانی همچون امام ابو حنیفه علیه رحمه، مولانای بلخی، ابن سینای بلخی، سنائی غزنوی، پیر هرات، حنظلۀ بادغیسی، ابونصر فارابی، خواجه ابو نصر فراهی، عبدالحی گردیزی، بهلول دانا، ابو مسلم خراسانی، طاهر هراتی را به عالم بشریت عرضه کرد که امروزه همه سعی دارند این همه افتخارات را به خود منتسب کنند، متأسفانه بدستِ متحجرین بی خردی اداره می شود که هنوز هم از عقاید ملا عمری و طالب منشانۀ شان دست بر نداشته و به جای اینکه از شکوه و زیبایی بهار، درس مهر ورزی، دگر اندیشی و گره گشایی بیاموزند و با جلوۀ بهار که نشانه یی از قدرتِ پروردگار شان است، دل های شان را با یادِ خدا عطر آگین سازند و بیش از پیش به عظمت و مِهر خداوندی پی ببرند، با اهداف فاشیستی و تعصب مذهبی وهابی و طالب گونه، جنگ مذاهب را راه اندازی می نمایند. 

بلی در کشوری که به جز جنگ، خون ریزی، قتال و وحشیگری چیز دیگری را نمی توان سراغ گرفت و سرگرمی یی جز سگ جنگی، مرغ جنگی، کبک جنگی، بودنه جنگی و مانندِ این ها ندارند، از این گذشته اینان اشیای بیجان را نیز به جانِ هم می اندازند که نمونه های آنرا با نام های تخم مرغ جنگی و کاغذ پران جنگی به چشم سر می بینیم، حتا پا را از این هم فراتر گذاشته شانس و بخت را هم پسوند « جنگ » می دهند و آنرا طالع بجنگان نام می نهند، جای تعجب نیست که تضاد های مذهبی، لسانی و منطقوی را بهانه ساخته و با این حربه، شیعه جنگی، سنی جنگی، هزاره جنگی، تاجک جنگی، ازبک جنگی، و... و... جنگی را راه اندازی نمایند که نمونه های آن همانا اختلاف بر سر تجلیل نمودن یا تجلیل نه نمودنِ جشن نوروز یا استفاده کردن یا نکردن واژه های نابِ پارسی همچون دانشگاه و دانشکده و غیره در زبانِ پارسی کشور می باشد.

نمیدانم به اینان میشود گفت یا نه که بیایید کمتر از طبیعت نباشیم و با دگرگونی طبیعت ما هم دگرگون شویم، آیا به اینان میشود گفت که طبیعت به عنوان یکی از نشانه های قدرتِ خدا، سرشار از درس و عبرت است و دلی که بیدار است از این پدیده عبرتی می گیرد و درسی می آموزد. آیا به اینان می شود گفت که بیداردلان از بهار درسِ تحول و نو شدن می آموزند و به تعبیر رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم کسی که با تغییر دنیا از وضعی به وضع دیگر آگاه نشود، از غافل ترین مردمان است. آیا به اینان میشود گفت که اگر طبیعت شکوفا و زیبا می شود، ما نیز می توانیم دیدگاهِ مان را زیبا کنیم، آیا به اینان می شود گفت که اگر بهار فصل سرزندگی و طراوت است، چرا ما این گونه نباشیم؟ آیا به اینان می شود گفت که بایستی به درگاهِ خدای متعال التجا کنیم که حال ما را به بهترین حالات برگرداند، چون هرجا که باشیم و هر چه نیکویی که در حال ما باشد، نیکوتر از آن هم هست. 

و در نهایت آیا به اینان می شود گفت که باید توجه داشته باشیم که دگرگونی هر پدیده ای در عالم، با ارادۀ قادر منّان، به دست انسان است و همه تحول ها با دستِ انسان انجام می گیرد. اگر انسان بخواهد در وضعیت جامعۀ خود، کشور خود و زندگی خود تحول ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز نماید، تحول اخلاقی و درونی، رفتن به سوی صفا و انسانیت، عبودیتِ پروردگار و تسلیم شدنِ محض در برابر ارادۀ خداوندِ عالم و آفرینندۀ هستی، که این تحول سعادتِ دنیوی و اخروی انسان ها را تضمین می کند. پس بیایید از قافلۀ بهار عقب نمانیم و درس دگرگونی برای بهتر شدن و شکوفایی و طراوت را از بهار بیاموزیم. 

در پایان با یادی از عطار نیشابوری، این شاعرِ عارف و صوفی وارستۀ قرن ششم هجری که بیشتر اشعارش حال و هوای عرفانی دارد و شاعرانِ عارفِ بعد از وی، از اشعار او الهام گرفته اند، به این مقال پایان می بخشم. عطار بزرگ، اهمیتِ نوروز را چنین می نمایاند:

جهـان از بادِ نـوروزی جــوان شد
زهی زیبا که این ساعت جهان شد
شمال صبحدم مشکین نفس گشـت
صبــای گــرم رو عنبــر فشـان شد
تـو گـویـی آب خضــر و آب کـوثـر
ز هـر سوی چمن جویی روان شـد

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:01 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

نوروز در شعر پارسی

گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد

بهار نشاط و شادمانی است، داد سخن داده‌اند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت می‌کنیم:

 

 

نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر
نزد یکدگر و هر دو زده یک بدگر بر
نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین
دهقان جهان دیده‌اش پرورده ببر بر
آن زیور شاهانه که خورشید برو بست
آورد همی خواهد بستن به شجر بر...

 

 

و هم او در قصیدۀ دیگر چنین گوید:

 

نوروز بزرگ آمد آرایش علم

میراث به نزدیک ملوک عجم از جم...

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:04 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

نوروز در شعر پارسی

 

فرخی ترجیع‌بند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:

پرنده

 

ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید
چنان‌دانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید
وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید

 

 

بدین شـایستگی جشنـی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی

 

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:05 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mhvarzaneh
mhvarzaneh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 758
محل سکونت : اصفهان

نوروز در شعر پارسی

منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:

 

 

آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد
مرز زمستان و بهاران بزاد
ز ابر سیه روی سمن بوی داد
گیتـی گـردید چـو دارالقـرار

 

 

هم او در مسمط دیگر گفته:

پرنده

 

 

نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دل‌انگیز و دلفروز
ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز
بر قافیۀ خوب همی خواند اشعار

 

 

ابوالفرج رونی گوید:

 

 

جشن فرخندۀ فروردین است
روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروزست
باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت
گلبن آراسته حورالعین است

 

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:05 PM
تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها