0

مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

زیارت اهل قبور

یکی دیگر از آداب عید نوروز،رفتن به زیارت اهل قبور در آغازین روزهای سال نو و نیز برگزاری مراسم تحویل سال در کنار قبور شهدإ از دیگر آداب دینی نوروز است.تشرف و حضور در اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزاری مراسم تحویل سال نو در آن مکانها نیز از جمله آداب نوروز می باشد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:17 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

دید و بازدید و دادن عیدی

ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است. از همان روز اول نوروز، دید و بازدیدها آغاز می شود. در همه خانواده ها رسم بر آن است که افراد خانواده ابتدا به دیدن بزرگترهای فامیل می روند و عید را به آنها تبریک می گویند. سپس به خانه بر می گردند و منتظر می مانند تا بزرگترها به آنها سر بزنند. در این دید و بازدیدها عیدی هم داده می شود.علاوه بر دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان فامیل، با جمعی از مصیبت دیدگان در سال گذشته نیز دیدار می شود. دید و بازدیدها تا روز سیزده بدر، (سیزدهمین روز سال نو)، ادامه داد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:18 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

سیزده بدر

یکی دیگر از آداب عید نوروز اجرای مراسم سیزده بدراست. سیزده بدر در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است . از آن جمله می توان به غذاهایی که مردم به طور سنتی در روز سیزده به در می خوردند اشاره کرد . خوردن کاهو سکنجبین و چغاله بادام از خوردنی های مرسوم عصر سیزده به در است

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:18 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

آداب عید نوروز در ترکمنستان

در کشور ترکمنستان، طبق رسم قدیم و جدید، دوبار در سال جشن سال نو گرفته می‌شود. یکی از این جشن‌ها با استناد به تقویم میلادی که به تایید سازمان ملل رسیده، به عنوان جشن بین‌المللی«سال‌ نو» شناخته می‌شود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانه‌ی احیای دوباره‌ی آداب و رسوم دیرینه‌ی مردم ترکمنستان است. مردم ترکمنستان در این ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند نوروز کجه، سمنو و اجرای بازی‌های مختلف جوانان ترکمن، حال و هوای دیگری به این جشن و شادی می‌دهند. در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار می‌شود که می‌توان به مسابقات اسب‌‌دوانی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی و ... اشاره کرد.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:19 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

معادل کلمة "بهار" در عربی‌، واژة "ربیع‌" است‌. این واژه در قرآن ذکر نشده است‌؛ ولی آیات فراوانی از قرآن از مردن زمین و زنده کردن آن به دست قدرت الهی‌، سخن می‌گوید .این آیات به دو فصل زمستان و بهار اشاره دارد، که در فصل زمستان زمین و درختان به خواب رفته و می‌میرند و در فصل بهار، با باریدن باران و وزش باد بهاری‌، خدا زمین و درختان را زنده می‌کند.
آیات قرآن این موضوع را برای اثبات قدرت الهی‌، توحید افعالی و رستاخیز و اندیشه نمودن انسان‌ها مطرح کرده است‌. فهرست این آیات چنین است‌:
بقره‌،164

اعراف‌،157

نحل‌،65

حج‌،5

روم‌،19، 24 و 50

عنکبوت‌،63

 فاطر ، 9

 زمر،21

 جاثیه‌،5

عبس‌،24ـ31

یکی از این آیات چنین است‌:

"فَانظُرْ إِلَی‌ََّ ءَاثَـَرِ رَحْمَت‌ِ اللَّه‌ِ کَیْف‌َ یُحْی‌ِ الاْ رْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَآ إِن‌َّ ذَ َلِکَ لَمُحْی‌ِ الْمَوْتَی‌َ وَ هُوَ عَلَی‌َ کُل‌ِّ شَی‌ْءٍ قَدِیرٌ ؛(روم‌،50)

پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می‌گرداند. در حقیقت‌، هم اوست که قطعاً زنده کنندة مردگان است و اوست که بر هر چیزی تواناست‌.

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:46 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

انواع بهار و بهره ما از آن

وقتی واژه‏ی «بهار» را می‏شنویم، ناخود آگاه بهار طبیعت یعنی شکوفا شدن گل‏ها و سبزه‏ها، رویدن برگ‏ها و جوانه زدن درختان، در ذهن ما تداعی می‏شود؛ اما وقتی از عینک دین به این کلمه بنگریم، متوجه می‏شویم که از نظر آموزه‏های دینی، بهار، منحصر به طبیعت نیست، بلکه هر چیزی بهارِ متناسبِ خودش را دارد که ذیلا به برخی از آنها اشاره می‏کنم:

1) بهار دل‏ها: از نظر آموزه‏های دینی، دل انسان‏ها نیز بهار دارد، و بهار آن قرآن است. چنانکه حضرت علی(ع) در این زمینه می‎فرماید:

«تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ رَبِيعُ‏ الْقُلُوبِ»

بیاموزید قرآن را پس به درستی که قرآن، بهار دل‏هاست.

2) بهار قرآن: قرآن کریم به عنوان کلام الهی و معجزه جاوید و ماندگار پیامبر اعظم(ص) بهترین راهنمای بشر می‏باشد. از همین رو، تلاوت و تدبر در آیات آن، از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است، اما با این حال تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان، مورد تاکید و سفارش فراوان واقع شده است. تا آنجا که امام باقر(ع) فرمود:

«لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ رَبِيعٌ وَ رَبِيعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»

هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.

3) بهار مؤمن: امام صادق (ع) فرمود:

«الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِ»

زمستان بهار مؤمن است. شبش بلند است و كمك عبادت است، و روزش كوتاه است و كمك روزه است.

4) بهار جهان: امام صادق (ع) در راستای تبیین ابعادی وجودی پیامبر اعظم(ص) فرمود:

«ابْتَعَثَهُ رَحْمَةً لِلْعِبَادِ وَ رَبِيعاً لِلْبِلَادِ»

او را بر انگيخت تا رحمت بر بندگان باشد و بهار براى جهان.

5) بهار مردم: در زیارت حضرت ولی عصر (ع) می‏خوانیم:

«اَلسَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَام»

سلام بر تو ای بهار مردمان.

و اما اینک که طبیعت، دچار تحول عظیم شده و با تمام توان از بهار بهره‏مند شده و جان دوباره به خود می‏گیرد، سهم و بهره‏ی ما از بهار چیست؟

آیا قدمی هرچند کوچک در راستای زدودن زنگارهای دل و جان‏مان برداشته‏ایم؟

آیا دل خود را با قرآن که بهار دل‏هاست، پیوند زده‏ایم؟

آیا در جهت همانند سازی عملکردمان با دستورات و سفارشات رحمت عالمیان و بهار جهان (یعنی پیامبر اعظم«ص») گامی برداشته‏ایم؟

آیا در عمل و گفتار، پیرو و منتظر واقعیِ بهارمردمان (یعنی حضرت ولی عصر«عج») بوده‏ایم؟

و کلام آخر اینکه! طبیعت به طور نمادین، در حال جبران کاستی‏های خویش برآمده و روند رویش را با اشتیاق وصف ناپذیری طی می‏کند. ما هم نگاهی به خود بیاندازیم و به اوضاع و احوال خود بنگریم که آیا در حال رویش فضائل هستیم یا ریزش فضائل؟

نکند سهم و بهر‏ه‏مندی ما از بهار، کمتر از طبیعت باشد.

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:49 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

سهم انسان از فصل بهار

در قرآن كريم مكرر از اين تجديد حياتى كه براى زمين رخ مى‏دهد ياد شده ولى به عنوان يك درس و تعليم و به عنوان راهنمايى بشر، كه از اين فصل چه استفاده‏اى بايد بكند و چه الهامى بايد بگيرد.

هر يك از فرزندان زمين از گياهان و حيوانات و انسان از اين فصل حيات بخش سهمى و حقى دارند: گلها و سبزه‏ها در اين فصل خود را به كمال رشد مى‏رسانند، به حد اعلى جمال خود را طراوت مى‏دهند، اسب و گاو و گوسفند خود را به آب و علف مى‏رسانند، خود را فربه مى‏سازند، جست و خيزى مى‏كنند، انسان هم از آن جهت كه انسان است، عقلى دارد و فهمى، دلى دارد و احساساتى و عواطفى، او هم از اين فيض عام سهمى دارد.سهم انسان چيست؟

براى بعضى از مردم فصل حيات بخش بهار الهام دهنده است، درس است، آموزنده است، نكته‏ها و رمزها و حقيقتها در مى‏يابند.اما متاسفانه استفاده بعضى ديگر از افراد از حد استفاده يك حيوان تجاوز نمى‏كند.حاصل بهره آنها از اين تجلى با شكوه خلقت، شكم پركردن و عربده كشيدن و بد مستى كردن و سقوط در منتها درجه حيوانيت است.آنها در اين فصل الهام مى‏گيرند اما نه از اين فصل بلكه از صفات و ملكات پليد خودشان، الهام مى‏گيرند اما چه چيز الهام مى‏گيرند؟جنايت و آدمكشى، فحشاء و فساد اخلاق، شكستن قيود و حدود انسانى.

آيا اين منتهاى بدبختى نيست كه محصول رسيدن ايامى به اين لطف و صفا و طراوت، تيرگى دل و تاريكى روح و قساوت قلب باشد؟آرى، هر كسى بر طينت‏خود مى‏تند.

به هر حال، فصل بهار فصل تجديد حيات و زندگى از سر گرفتن زمين ماست، فصل نشاط و خرمى زمين است، فصلى است كه زمين در شرايط تازه و جديدى قرار مى‏گيرد و مستعد مى‏شود كه بزرگترين موهبتهاى الهى يعنى حيات و زندگى به او افاضه شود.

در قرآن كريم از اين حالت زمين، از اين تجديد حياتى كه براى اين موجود رخ مى‏دهد، مكرر ياد شده.در حدود پانزده بار و شايد بيشتر در قرآن كريم به اين موضوع اشاره شده، ولى به عنوان يك درس و يك تعليم و يك حكمت آموختنى.

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:50 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

پیغام قرآن در وصف بهار

روزی که زمستان تصمیم به ترک طبیعت گرفت؛ در گوش بهار چیزی را زمزمه کرد و از او خواست تا پیام رسان او شود. بهار دیبای زیبایش را برداشت و صحرا گسترد و با صدای بلند پیام داد. همه صدای بهار را شنیدند؛ اما تنها عارفان و زنده دلان و آنانی که دستی به قرآن داشتند، پیغام بهار را که در واقع تلاوت این آیه کریمه بود، درک کردند. بهار می خواند: «واللّه الّذی أرْسَلَ الرِّیاح… فأحْیینا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوتِها وکذلِکَ النّشُور؛ وخداست آن که بادها را فرستاد، پس برانگیخت ابرها را، پس راند آنها را برشهرها، تا به واسطه ی آن زمین را بعد از آن که (در زمستان) مرده بود، (در بهار) زنده می کند و این چنین است، برانگیخته شدن در روز قیامت». (سوره ی ، آیه ی)

آری بهار می گفت: زندگی عبث نیست و تنها وجود «معاد» است که به زندگی معنا می بخشد و هدفدار بودن آن را ثابت می کند و چه خوب است ما که برای رسیدن بهار لحظه شماری می کردیم و با غبار روبی خانه هایمان به استقبالش شتافتیم، اکنون غبار دلهایمان را با باران توبه شستشو دهیم و با اخلاص و بندگی در پیشگاه خداوند متعال آن را جلا دهیم. گذشته را تمام شده بدانیم و همه چیز را از نو شروع کنیم. بیایید دلهایمان را بهاری کنیم؛ به فکرمان طراوت ببخشیم، دستمان را برای انجام کار نیک به کار بگیریم و با استوار نمودن قدمهایمان، محکم تر از گذشته در جهت رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم. و سر انجام با شروع بهار، عهدمان را تازه کنیم و با خدا پیمان ببندیم که تنها بنده ی او باشیم و با عمل به دستوراتش از طریق قرآن به این معرفت برسیم که: هر وجود دلیل بر وجودی دیگر و همه موجودات دلیلی براثبات ذات خداوندیش می باشند. پس تفکر در صنع او را فراموش نکنیم که:

بـرگ درختـان سبـز در نظـر هـوشیـار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:51 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

واژه بهار در قرآن

در قرآن کریم حدود 700 آیه در باره طبیعت و نزدیک 100 آیه در باره بهار آمده است. چه زیباست که زیبایی بهار را در آیینه قرآن به تماشا بنشینیم و به بعضی از آیات بهاری توجه کنیم.

1- ریزش باران و رویش گیاهان از نعمت های خداست با پرستش از او قدردانی کنید.

ای مردم پروردگارتان راعبادت کنید،همان خدایی که شما را وانسان های قبل ازشما را آفرید، خدایی که زمین را گستراند وآسمان را برافراشت وازآسمان آبی فرستاد تا با آن میوه ها را برویاند.(بقره،21 و 22)

2- باران و بهار از خداست.

همانا درآفرینش آسمان هاوزمین وآمد ورفت شب و روزوکشتی دردریا که برای نفع مردم درکاراست و بارانی که خداوند ازآسمان می فرستد تا به وسیله آن زمین مرده را زنده کند وپراکنده شدن جنبندگان در زمین وچرخیدن بادها وابرهای بین زمین وآسمان حتما نشانه هایی است برای کسانی که می اندیشند.(بقره،164)

3- خداست احیاگر طبیعت، کجا می روید؟

همانا خداوند شکافنده دانه هاست.اوست که اززمین مرده گیاه زنده را بیرون آورده.اوست که پس از چندی دانه بی جان را ازگیاه زنده بیرون می آورد. این است الله،پس چرا به انحراف می روید؟(انعام،95)

4-از نشان به سوی صاحب نشان حرکت کنید، نقاش بهار را پیدا کنید. اوست که از آسمان آبی فرستاد.

5- این ما هستیم که گیاهان و سبزی ها را می رویانیم.(انعام،99)

6- در بهره برداری از طبیعت به یاد سهم دیگران نیز باشید.(انعام،141)

7- با تماشای بهار از قیامت یاد کنید.(اعراف،57)

8- باغ و بستان بستر تفکر شما.(نحل،10 و 11)

9-رنگارنگی طبیعت، کتاب درس خلقت.(نحل،13)

10- خوب گوش کنید؛ آیا صدای باران را می شنوید؟(نحل،65)

11- چرا اکثریت به خالق این اثر زیبا نمی اندیشید؟(عنکبوت،63)

12-مژده ی باد بهاری، از آیات خداست.(روم،46)

13- بهار اثر رحمت خداست، خوب در آن دقت کنید.(روم،50)

14- درخت و ستاره تسبیح گوی خدا هستند.(الرحمن، 6)

15-ازاین طبیعت زیبا ومیوه های متنوع استفاده می کنید،نمی خواهید تشکرکنید؟(یس،34،33 و 35)

16- پیام بهار برای خردمندان.(زمر،21)

17- بهار آیه خدا و نشانه قدرت اوست.(فصلت،39)

18- باران رحمت خدا و امید چشم انتظاران است.(شوری،28)

19- باران را شما می فرستید یا ما؟(الواقعه،69،68 و 70)

20- گیاهان را شما می رویانید یا ما؟(الواقعه،64 و 65)

21-پوزش از خدا، زمینه نزول باران.(نوح،10 و 11)

22- از ابرهای آسمان تا سفره غذای شما.(عبس،24 تا 32)

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 6 فروردین 1393  1:52 PM
تشکرات از این پست
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

بهار بهترین بهانه برای آغاز، وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است
آغاز بهار بر شما مبارک

چهارشنبه 6 فروردین 1393  3:00 PM
تشکرات از این پست
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

سلام به دوستان گرامی و عید همگی مبارک

انشاء الله که در سال 93 روزهای خوب و پر از موفقیت داشته باشید

 

چهارشنبه 6 فروردین 1393  4:34 PM
تشکرات از این پست
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

 

جلوه معاد

فصل بهار در طول تاریخ مورد توجه انسان بوده و رازهای آن انسان را به فکر و تدبّر وادار می کرده است. با کمی تأمل در آداب و رسوم مختلف درمی یابیم که قسمت عمده ای از آداب و رسوم آنها مربوط به محدوده فصل بهار است. به ویژه در آداب و رسوم ملت کهن ایران زمین که گستره وسیعی را هم دربرداشته، رسوم و آداب زیادی به این فصل و محدوده آن مربوط می شود که صرف نظر از بررسی دقیق آن خود، مورد توجه است؛ رسومی مانند: چهارشنبه سوری، قاشق زنی، خانه تکانی، سبز کردن حبوبات، مراسم نوروزی، هفت سین، هدیه دادن، ملاقات با بزرگان و اقوام، تفرّج در طبیعت، سیزده به در، اما آنچه بیش از همه مورد نظر و توجه انسان قرار می گرفته، تغییر مطلوبی است که در طبیعت ایجاد می شود و انسان را به فکر می اندازد که چگونه زمین مرده و بدون حیات، پس از گذشت مدتی نسبتاً کوتاه، به یک باره زنده می شود و طراوت گذشته خویش را بازمی یابد. لذا حتی زمانی که مردم از دسترس رسولان الهی و پیامبران زمانشان خارج بودند، با توجه به چنین اموری، حقیقت معاد را در جانشان زنده می یافتند و به آن ایمان قلبی داشتند. لذا خداوند متعال در ایات قرآن بهار را یکی از جلوه های معاد برمی شمارد و انسان را به تدبّر در این امر سفارش می نماید.

چهارشنبه 6 فروردین 1393  4:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

بهار مدام با هر جوانه اش به ما می گوید: »هر افتادنی، روییدنی دارد».

شاید همه دلنوازی بهار به سبب اعتدالش باشد، پس تو هم میانه رو باش.

گاهی دل هم غبار می گیرد، وقتی هم برای خانه تکانی دلت در نظر بگیر.

فقط آنها که دلشان یخی است از آمدن بهار دلگیر می شوند، مثل آدم برفی.

در کنار دید و بازدیدهای عید، بد نیست سری هم به دلمان بزنیم.

نوروز نوزاد یک روزه بهار است، ولی حیف که زود بزرگ می شود.

لبخند بهار بوی شکوفه می دهد و گریه اش شادمان می کند دیگران را.

از اخلاق بهار ، بیداری، میانه روی و لطافت را بیاموز.

با یک گل بهار نمی شود، پس سعی کن در کنار دوستان و خانواده ات به استقبال بهار بروی.

بهار هم با همه زیبایی اش، مثل هر فصل دیگری می گذرد.

یادت باشد سردی زمستان، لطافت بهار را به تو می آموزد.

سهراب سپهری می سراید:

بهار من گلی است

در گلدان سفالی

پشت پرده توری

با گنجشک های فروردین بگو

پرنده بودن

چه چیز خوبی است

با مدادی سبز بنویسم

شاید بهار

به اتاق من هم بیاید

گل های کاغذی

بدون بهار هم زنده اند

خوشا جهان کوچک رؤیا

چهارشنبه 6 فروردین 1393  4:48 PM
تشکرات از این پست
takround siryahya
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

بهـــار، آیــه یی از رحمــتِ پــروردگـــار بر عــالمیـــان
جهانِ هستی آینه دار جمال خداست و جلوه یی از جلوه های قدرتِ پروردگار. و بهار این موسم رویش و زایش، یکی از باشکوه ترین و زیبا ترینِ این جلوه ها در جهان هستی. آری بهار این جلوۀ مِهر یزدان بر عالمیان، پیام آور عشق است و معرفت، فصل حیرت است و تفکر، آیینه یی است بسوی زیبایی و جمال، تداعی کنندۀ اعتدال است و همگرایی، آیۀ رحمت است و محبت، و پنجره یی بسوی آشتی و گره گشایی. من در یکی از دوبیتی هایم بهار و نوروز را چنین تعبیر کرده و نقبی به عالم معنا زده ام:
نــوروز بُــوَد جــلــوۀ اعجـازِ خـدا
اسرارِ خـدا و رمـز و هـم رازِ خدا
بَر طـَرْفِ زمینِ سبز و بارانِ بهار
نــوروز بــُوَد پـنـجــرۀ بـازِ خــــدا

در حقیقت روح و جانِ آدمی با تماشای زیبایی های بهار، راهی به سویِ جمال خدا می گشاید. چه زیبا سروده است حافظ با تماشای باغ عالَم در بهار طبیعت:
مـــرادِ دل ز تـمــاشـای بـاغ عالـم چیست
به دستِ مردم چشم، از رخ تو گل چیدن

شیخ اجل سعدی بهار را اینگونه می شناسد و تعریف میکند:
بـامــدادان کـه تـفــاوت نـکنــد لیل و نهــار
خـــوش بُوَد دامــن صحـرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گــُــل آمــد که بنالند از شـــوق
نه کـــم از بلبل مستی، تو بنال ای هشیـار
آفــــریـنش همــه تنبیـــه خـــداوند دل است
دل نــدارد کــه نــدارد بـه خــداونـد اقــــرار
خبـرت هست که مـرغان سحــر می گـوینـد
آخـر ای خفته ! سر از خواب جهالت بردار

بهار، رستاخیز طبیعت است و یاد آور زنده شدنِ بعد از مرگ و بازگشت به سوی معبود. حضرت مولانا در این مورد چنین می فرماید:
این بهار نو ز بعدِ برگ ریز
هست برهان بر وجودِ رستخیز
در بهاران راز ها پیدا شود
هر چه خورده ست این زمین رسوا شود
راز ها را می کند حق آشکار
چون بخواهد رُست، تخم بد مکار

بی‏ تردید تجلیل از نوروز، تجلیل از طبیعت است و زیبایی، تجلیل از نوروز، تجلیل از آغاز بهار است و موسم اعتدال‏ طبیعت، تجلیل از نوروز، تجلیل از تعدیل شب است و برابری روز، تجلیل از نوروز، تجلیلِ رهایی از قساوتِ زمستان است و سردی و سیاهی‏ شبهای دیرپا، آری تجلیل از نوروز، تجلیل از روزی است بهاری، که همراه با قنوتِ پرندگان و تکبیر جنگل، تسبیح باد و اشکِ ابر، فریادِ رعد و خونِ سرخِ شقایقِ صحرایی، آغاز می گردد. و در نهایت تجلیل از نوروز، تجلیل از محبت است و ایثار، به جای کینه و خود خواهی و تکّبر و نِخْـوَت. مـن در یکی از سروده هایـم زیـر عنـوانِ « ایام ِ رنگین ِ خدا » بهار را و نوروز را اینگونه تجلیل کرده ام:

بــذری از امـیــد مـی پـاشـد بـهـار
شــاد مـی گـردد دلِ پُــر دردِ مــن
نـرم نـرمـک مـی ستـانـد سـوز را
لالـه هـا از قـلـبِ غـم پـروردِ مــن
مــی زدایــد نرم نرمک، در بهـار
سوز و غم را گـُـلـْسِتان از سینه ام
ابـر و بـاد و رود و کــوه و آبشـار
می بَــرَد از دل غــم ِ دیــریـنــه ام
در زمین ِ سرد وخاموش و غریب
می شگوفـد هــر کـنـاری لالـه هــا
آیــه هـــای ِ زنـده گشتـن بعدِ مرگ
بـــاشــد ایــن ایــام ِ رنـگــیــنِ خـدا
چون ببینی بر درختان شاخ و برگ
یا که مــرغـانِ چمـن را، نالـــه یی
دور کـن از قـلـبِ خود، دیوانه وار
گر به دل داری تو رنجی، کینه یی

تجلیل از نوروز یعنی تجلیل از نخستین روز بهار، سابقه یی به درازای تاریخ دارد و حتا بعضی ها را عقیده بر این است که سابقۀ تجلیل از نوروز و بهار به پیش از تاریخ هم میرسد. در اسطوره ها چنین آمده که نخستین كسى كه نوروز را تجلیل كرد و آن روز را جشن ملى نام نهاد، جمشید بود. جمشید پسر تهمورث که بر سراسر جهان تسلط یافت و سرزمین آریان را آباد كرد، از شاهان افسانه اى پیش از تاریخ یعنی قبل از مادها است. در افسانه ها می خوانیم روزى كه جمشید بر تختِ سلطنت نشست، اولین روز بهار بود، او این روز را نوروز خواند و جشن گرفت. تجلیل از نوروز در آئینِ مجوسیان هم قدمتِ تاریخی دارد. اینان به نوروز اهمیت مى دادند و در آن روز به همدیگر تبریك مى گفتند و براى همدیگر هدیه مى فرستادند.

فردوسی می سراید:

بـه جـمشيـد بـر، گـوهر افـشانـدند
مـــرآن روز را روزِ نـو خــوانـدنـد
ســـرســـالِ نـو هــرمــزِ فـَـــروَديـن
بـــر آســـوده از رنــجِ روی زمــين
بــــزرگـان بـه شـادی بيـــاراستـنــد
می و جام و رامشگـــران خواستند
چنين جشنِ فــرخ از آن روزگـــــار
بـِمــانــده از آن خــسروان يــادگـار

در دینِ مبین اسلام نیز به بهار و نوروز اهمیت داده شده، هر چند در دربار نخستین خلفای اسلامی به نوروز اعتنایی نمی‏ شد و دستگاهِ خلافتِ بنی امیه چون نوروز را روز ولایت و خلافتِ الهی می شناخت، سخت می کوشید که این روز را ضایع سازد، به همین منظور برای لکه دار کردن نوروز، این روز الهی را از بازمانده های عقایدِ مجوس معرفی کرد، ولی خلفای بعد از ‏امویان دوباره نوروز را گرامی داشتند. با ظهور « ابومسلم خراسانی‏ » و روی کار آمدنِ خلافت عباسی و نفوذ برمکیان و دیگر وزرای سرزمین خورشید یعنی خراسانِ بزرگ و تشکیل سلسله‏های طاهریان و صفاریان، جشن‏های نوروزی ‏بار دیگر رونق یافت. هرچند بسیاری از سنّت های این سرزمین بعد از ظهور اسلام کم کم به دستِ فراموشی سپرده شد، اما جشن نوروز همچنان تا امروز پا برجا باقی ماند چون این روز الهی تداعی کنندۀ رستاخیز است و دلیل آن اینکه خداوند متعال در قرآن كریم « سورۀ مبارکۀ حج – آیاتِ شریفۀ پنجم و ششم » به این درس آموزنده اشاره می كند می فرماید: « وَ تَرَی اَلْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا اَلْماءَ اِهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ. `ذلِكَ بِأَنَّ اَللّهَ هُوَ اَلْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِ اَلْمَوْتی وَ أَنَّهُ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ » یعنی: زمین را جامد و افسرده و بی‏ روح و بی ‏جنبش می‏ بینی، اما همین که آب باران بر آن نازل کنیم، به جنبش و حرکت در می ‏آید و فزونی می ‏گیرد و انواع گیاهانِ سُرور افزا می‏ رویاند، این از آن جهت است که خدا حقِ مطلق است ونظام زنده کردنِ مرده‏ ها در قبضۀ قدرت اوست و اوست که بر هر چیزی تواناست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم هم در این ارتباط می فرمایند: « اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فَأَکْثِروا ذِکرَالنُّشورِ » هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید.

لهـذا خلفای سنی مذهبِ اسلامی، نوروز را ارج می نهادند و از این روز تجلیل می نمودند. در صفحۀ پنجاه و هفتِ الدیارات، صفحاتِ سی و نهم و چهلم وراجع، صفحۀ دویست و چهل و ششمِ جلدِ هشتم ونشوارالمحاضرات، صفحاتِ دویست و پنجاه وسه و دویست و پنجاه و چهار والعامة فی بغداد، صفحۀ یکصد و بیست و یکم عنما و عن عجائب المخلوقات و صفحۀ چهارصد و بیستم جلد دوم وعن صبح الأعشی آمده که اهل سنت نوروز را گرامی میداشتند و به همدیگر هدیه میدادند. یکی از خلفای عباسی ( متوکل ) در بغداد هدایای ساخته شده از عنبر و گلهای مخصوصی را میانِ مردم توزیع می کرد. در صفحۀ دویست و سی اُم جلدِ نوزدهم الأغانی آمده که واثق به این روز ارزش قایل بود و آنرا گرامی میداشت. در صفحۀ سی و چهارم جلد دوم الأوائل ذکر است که اولین کسی که نوروز را ارجمند داشت و آنرا جشن باستانی اعلام کرد، حجاج بن یوسف ثقفی بود. در صفحۀ نود و نهِ المواسم والمراسم گفته شده که تمام این کار ها در سه قرن آغازین حکومت های اسلامی صورت می پذیرفت و احدی از علمای بزرگِ دینی به این کار اعتراض نمی کردند.

در زمان خلافت فاطمیون که از سال ۹۰۹ میلادی به مدت دو قرن بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاور میانه و دریای مدیترانه حکومت میکردند و از پیشوایان مذهبِ شیعۀ اسماعیلی نیز به شمار میرفتند، مردم نوروز را جشن می گرفتند. در صفحۀ سی و چهارم الشیعة فی مصر، دکتر صالح وردانی یکی از علمای مصر در این مورد چنین می نگارد: « وكان الفاطميون بالإضافة إلى ذلك يحتفلون بعيد النيروز ويوزعون فيه أصناف الحلوى. » یعنی: در زمان حکومتِ فاطمیون، نوروز را جشن می گرفتند و انواع شیرنی ها در این روز توزیع میشد.

نوروز از نگاهِ فقهای شیعۀ اثنی عشری هم با تکیه به روایاتِ پیشوایان مذهبی شان از جایگاهِ خاصی برخوردار است و می گویند که هر سنتی که بر مبنای آیین های شرک آمیز و ارزش های غیر الهی نباشد و بینش توحیدی را تقویت نماید، موردِ تأیید است. در صفحۀ سیصد و بیست و شش از جلد دوم دعائم الاسلام از قولِ پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم، چنین آمده: « فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللَّهِ ». اگر مى‏ توانيد هر روز را نوروز كنيد، يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد. همچنین از امام جعفر صادق علیه السلام که با مُعَلّی بن خُنَیْس دربارۀ اهمیتِ نوروز صحبت هایی داشتند، چنین نَقلِ قول می شود: ای مُعَلّی ! نوروز، روزی است که خداوند « ج » از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و شِرک نورزند و به پیامبران و امامان و حجت هایشان ایمان بیاورند. این روز، روزی است که باد های بارور کننده بر درختان وزید و گل ها و شکوفه های زمین آفریده شد. این روز، روزی است که کشتی نوح علیه السلام پس از توفان، بر کوهِ جودی نشست. این روز، روزی است که جبرئیل امین بر پیامبر اسلام « ص » نازل شد. همچنین این روز، روزی است که علی علیه السلام بر اهل نهروان پیروز گردید. در مورد آدابِ و روش های پسندیده در نوروز، چنین می گویند: « روی المعلی بن‏خنیس عن مولانا الصادق(ع) فی یوم النیروز: واذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون صائماذلک الیوم ». یعنی: معلی بن‏ خنیس به نقل از امام صادق ( ع ) در باره نوروز می ‏گوید: هنگام نوروز غسل‏ کن، پاکیزه ‏ترین لباس‏ هایت را بپوش به خوشبوترین چیزها خود را معطر نما و در آن ‏روز، روزه بگیر.

ولی دریغ و درد که در کشور ضعیف، وابسته و بی هویتی که در این یکی دو قرنِ اخیر در نقشه های جغرافیای سیاسی جهان بنام افغانستان ثبت گردیده ( و سوگوارانه این کشور از یک طرف سمبُلی از وحشت، دهشت، جنایت، دد منشی، خیانت، تعصب، جهالت و حماقت می باشد و از طرف دیگر به جای اینکه محلِ امنی برای شهروندان آن باشد، به پناهگاه و محل امن برای تولید کننده گان و صادر کننده گانِ بین المللی مواد مخدر تبدیل شده )، از تجلیل از نوروز و بهار جلوگیری بعمل می آید. هرچند تجلیل نکردن از نوروز و بهار در کشوری که جبّاران و خون آشامانی همچون شاه شجاع، امیر عبدالرحمن، نادرشاه، تره کی، حفیظ الله امین، ببرک کارمل، ژنرال نجیب، حکمتیار، ملا عمر و امثال آنها، بر آن حکومت کرده و ساکنانِ آنرا به خاکِ سیاه نشانده اند، همچنین با حمایتِ این خود فروخته گان، کشور به محلِ جلب و جذب و جولانگاهِ یاغیان و باغیانِ داخلی و خارجی همچون عرب ها و پاکستانی ها، بن لادن ها و ملا عمر ها، تبدیل گشته و موردِ نفرتِ جهان و جهانیان قرار گرفته، تعجبی نخواهد داشت.

آری سرزمینِ پاک و خاکِ مقدسی که روزگاری بنام امپراتوری عظیم آریانا ومملکت بزرگ خراسان یاد می شد و محل عبور کاروانِ ابریشم و انتشار فرهنگ ها و تمدن های گوناگون بود، ادیان و فرهنگ های متفاوتی را یا همچون آیینِ زرتشترای بلخی در دامانِ خود بارور ساخت و بانگِ گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک را به گوش جهانیان رسانید و یا پذیرای دینِ مقدسی همچون دینِ مبینِ اسلام گردید و با رنگ و بوی کلامی و عرفانی و ادبیات غنی و پویای زبانِ پارسی آنرا به نیمی از جهان گسترش داد و کسانی همچون امام ابو حنیفه علیه رحمه، مولانای بلخی، ابن سینای بلخی، سنائی غزنوی، پیر هرات، حنظلۀ بادغیسی، ابونصر فارابی، خواجه ابو نصر فراهی، عبدالحی گردیزی، بهلول دانا، ابو مسلم خراسانی، طاهر هراتی را به عالم بشریت عرضه کرد که امروزه همه سعی دارند این همه افتخارات را به خود منتسب کنند، متأسفانه بدستِ متحجرین بی خردی اداره می شود که هنوز هم از عقاید ملا عمری و طالب منشانۀ شان دست بر نداشته و به جای اینکه از شکوه و زیبایی بهار، درس مهر ورزی، دگر اندیشی و گره گشایی بیاموزند و با جلوۀ بهار که نشانه یی از قدرتِ پروردگار شان است، دل های شان را با یادِ خدا عطر آگین سازند و بیش از پیش به عظمت و مِهر خداوندی پی ببرند، با اهداف فاشیستی و تعصب مذهبی وهابی و طالب گونه، جنگ مذاهب را راه اندازی می نمایند.

بلی در کشوری که به جز جنگ، خون ریزی، قتال و وحشیگری چیز دیگری را نمی توان سراغ گرفت و سرگرمی یی جز سگ جنگی، مرغ جنگی، کبک جنگی، بودنه جنگی و مانندِ این ها ندارند، از این گذشته اینان اشیای بیجان را نیز به جانِ هم می اندازند که نمونه های آنرا با نام های تخم مرغ جنگی و کاغذ پران جنگی به چشم سر می بینیم، حتا پا را از این هم فراتر گذاشته شانس و بخت را هم پسوند « جنگ » می دهند و آنرا طالع بجنگان نام می نهند، جای تعجب نیست که تضاد های مذهبی، لسانی و منطقوی را بهانه ساخته و با این حربه، شیعه جنگی، سنی جنگی، هزاره جنگی، تاجک جنگی، ازبک جنگی، و... و... جنگی را راه اندازی نمایند که نمونه های آن همانا اختلاف بر سر تجلیل نمودن یا تجلیل نه نمودنِ جشن نوروز یا استفاده کردن یا نکردن واژه های نابِ پارسی همچون دانشگاه و دانشکده و غیره در زبانِ پارسی کشور می باشد.

نمیدانم به اینان میشود گفت یا نه که بیایید کمتر از طبیعت نباشیم و با دگرگونی طبیعت ما هم دگرگون شویم، آیا به اینان میشود گفت که طبیعت به عنوان یکی از نشانه های قدرتِ خدا، سرشار از درس و عبرت است و دلی که بیدار است از این پدیده عبرتی می گیرد و درسی می آموزد. آیا به اینان می شود گفت که بیداردلان از بهار درسِ تحول و نو شدن می آموزند و به تعبیر رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم کسی که با تغییر دنیا از وضعی به وضع دیگر آگاه نشود، از غافل ترین مردمان است. آیا به اینان میشود گفت که اگر طبیعت شکوفا و زیبا می شود، ما نیز می توانیم دیدگاهِ مان را زیبا کنیم، آیا به اینان می شود گفت که اگر بهار فصل سرزندگی و طراوت است، چرا ما این گونه نباشیم؟ آیا به اینان می شود گفت که بایستی به درگاهِ خدای متعال التجا کنیم که حال ما را به بهترین حالات برگرداند، چون هرجا که باشیم و هر چه نیکویی که در حال ما باشد، نیکوتر از آن هم هست.

چهارشنبه 6 فروردین 1393  6:18 PM
تشکرات از این پست
takround siryahya
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و سوّم طرح صالحین: بهار

نظر مقام معظم رهبری درباره عید نوروز

نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومتهای استبدادیِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که «نوروز باستانی»، «نوروز باستانی» می‏گویند! «نوروز» اش خوب است، ولی «باستانی» اش بد است! «باستانی» یعنی این که همه این جشنهای دوره سال - مثل جشن «نوروز»، یا جشن «مهرگان»، یا جشنهای دیگری نظیر «خردادگان»، «مردادگان» و جشنهای گوناگونی که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیده دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.

 

 

 

قدر لحظات رو باید دانست

پنج شنبه 7 فروردین 1393  12:37 AM
تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها