نوروزی از جنس فاطمیه
این روزها حال و هوای فرا رسیدن سال نو همه جای شهر را فراگرفته است و مردم در تکاپوی خرید شب عید و تکمیل سفره های هفت سین خود هستند. در این میان پارچه های سیاه عزا هم دیده می شوند. پارچه هایی مزین به نام بانوی دو عالم صدیقه فاطمه (سلام الله علیها).
سیر، سرکه، سماق، سبزه، سیب، سنجد
هنوز یک سین کم بود
زنگ خانه صدا کرد
همسایه برای فاطمیه نذری آورده بود
ظرفی از سمنو
حالا سفره هفت سین ما کامل شد
این روزها حال و هوای فرا رسیدن سال نو همه جای شهر را فراگرفته است و مردم در تکاپوی خرید شب عید و تکمیل سفره های هفت سین خود هستند. در این میان پارچه های سیاه عزا هم دیده می شوند. پارچه هایی مزین به نام بانوی دو عالم صدیقه فاطمه (سلام الله علیها).
تقارن مناسبتهای ملی و مذهبی در جامعه ما، همواره وجود داشته است اما نحوه برگزاری و برخورد با این تقارن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. چرا که این مناسبتها ریشه در فرهنگ و اعتقادات مردم دارند و اغلب مردم به رعایت این رسوم و عمل به اعتقادات خویش، حساس هستند.
تقارن نوروز با ایام فاطمیه را می توان از زاویه ای دیگر نگاه کرد. اینکه ممکن است عده ای باشند که از این تقارن برای تخریب و تضعیف عقاید ما بهره ببرند. بد نیست به این موضوع بیندیشیم که هیچ کس از این ماجرا به اندازهی کسانی خوشحال نیست که نه نوروزِ ما را قبول دارند و نه فاطمیهی ما را! محرم و صفر را نوروز میدانند و به شادی می پردازند و اگر بتوانند با ایرانیان هم همان کاری را می کنند که با مردم سوریه کردند.
اکنون در واپسین روزهای سال 1392 و در آستانهی نوروزی هستیم که مثل سال پیش و سالهایی از سالهای بعد، مصادف با ایام فاطمیه سلام الله علیها شده است.
بهتر است به این موضوع توجه داشته باشیم که عده ای هستند که به دنبال حذف فاطمیه از تقویم عقاید شیعه هستند و این تقارن ممکن است برای آنها موضوعی خوشحال کننده باشد و در این راستا تلاش کنند تا از این تقارن بهره ببرند.
مطمئناً این تلاقی، در جامعهی ما؛ سردرگمی، واکنش از هر دوسو، بحث و سخن و ... به دنبال خواهد داشت. اگر خودمان برای بررسی و سخن در این باب پیشقدم نشویم مثل همیشه آنها خواهند بود که برایمان تصمیم خواهند گرفت.
قرار شد باغبان گل یاسی بکارد، بهار آن را آبیاری کند؛ دشت از یاس سفید شود و زمین بخندد.
باغبان یاس را کاشت؛ به جای یاس نیلوفر روئید؛ دشت ارغوانی شد؛ زمین نخندید؛ بهار گریست و نوروز فاطمی شد...
چرا فاطمیه مهم است؟
فاطمیه برای هر شیعهای مهم است چراکه اتفاقات آن روز مهم بود. اتفاقاتی که حد و مرز شیعه بودن را مشخص کرد. اتفاقاتی که منجر به کشته شدن امامان دیگر شد. اتفاقاتی که بعد از حدود نیم قرن، کربلا را رقم زد. کربلایی که در امتداد جنایت مدینه یعنی شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام به پا شد.
اگر بزرگداشت فاطمیه نبود ، مرز تشیع با دین یزید و معاویه از بین می رفت. اگر فرهنگ فاطمیه نباشد، تشیع با وهابیت ممزوج خواهد شد. فقه آنها مرجع ما خواهد شد و دین آنها حاکم. محبت به عنوان اصلی ترین معیار دینباوریِ ما، نابود خواهد گشت؛ کما اینکه در دینِ آنها محبت جای خود را به دشنه داده است. اگر سیاهیهای فاطمیه نباشد، مرز حق و باطل شناختنی نیست؛ و اگر فاطمیه نباشد فرق حکومت الهی و حکومت اموی مشخص نخواهد بود. فاطمیه یک مرز است. مرزی بین جهنم و بهشت که از دست دادن آن، عاقبتِ همیشهی آخرت را مخدوش خواهد کرد.
فاطمیه مرز شناختن تفاوتهای دو حکومت است. حکومت اول، حکومتی که امام بابت آن همسرشان حضرت زهرا سلام الله علیها را از دست دادند و حکومت دوم، حکومتی که مولا آن را از آب چرکین بینی بز هم کمتر دانستند.!
با تلاقی نوروز و فاطمیه چه کنیم؟
تمام اینها را گفتیم تا به اینجا برسیم: با این تلاقی چه کنیم؟ نوروز را تعطیل کنیم و یا این سالهای تقارن، از فاطمیه دریغ کنیم؟ آیا نمیتوان نوروز را به رنگ فاطمیه درآورد؟
آیا نمیشود با تلفیقی زیبا این دو فرهنگ را به خوبی پاس داشت؟ به نحوی که نه نوروز را خدشهدار کنیم و نه فاطمیه را از دست بدهیم؟
گام اول: دعا
دعا تک واژهای است که خیلی از آن عقب افتادهایم. تک واژهای کوتاه با اثری بلند و دامنهای فراخ. دعا کنیم خدا فاطمیه را از ما نگیرد! به درگاه خداوند التماس کنیم نکند ذرهای از محبت حضرت زهرا سلاماللهعلیها از دل مردم شهر و دیارمان کاسته شود. دعا کنیم نظر رحمت حضرت زهرا سلاماللهعلیها از مملکتمان کم نشود و تمام اینها روز به روز بیشتر و بیشتر شود.
گام دوم: احترام به یکدیگر
ممکن است یکی در باغِ فاطمیه نباشد و در مقابل او، کسی باشد که اصولاً آموزههای مذهبی برایش مهمتر از نوروز باشد. هیچکدام نباید دیگری را سرزنش کنند و خود را برتر از دیگری بدانند. خصوصاً نفر دوم که نماینده فرهنگ شیعی است باید بیشتر مراقب باشد تا از هرگونه قضاوت، خودداری نماید. چه بسا نفر اول در قلبش محبتی بیشتر نسبت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها داشته باشد ولی هنوز زمینهی بروز آن به وجود نیامده باشد.
طرفین باید دغدغههای یکدیگر را درک کنند و هر عملی که باعث رنجش طرف مقابل میشود را ترک کنند. و باز در این بین، طرف دوم باید بیشتر مراقب باشد تا رنجشی از سوی او برای نفر اول به اسم فاطمیه ایجاد نگردد.
تقارن نوروزبا ایام فاطمیه را می توان از زاویه ای دیگر نگاه کرد. اینکه ممکن است عده ای باشند که از این تقارن برای تخریب و تضعیف عقاید ما بهره ببرند
گام سوم: دعوت به نوروز فاطمی
میتوان به نوروز شکل و شمایلی فاطمی داد. میتوان در سفرهی هفت سین نامی از فاطمیه قرار داد. مثلاً میتوان گل یاس را به یاد بانوی دو عالم و یا رنگ بنفش تیره را به عنوان نمادی از یاس کبود و نشانی از صورت نیلی، در این سفره اضافه نمود. میتوان قابی از نام حضرت زهرا به زیبایی تزئین نمود. میتوان در دعای تحویل سال حضرت زهرا سلاماللهعلیها را به شفاعت گرفت و اولین دعای تحویل سال را دعا برای فرج امام زمان علیهالسلام قرار داد.
میتوان در لباس نوی امسال، لباسهایی آراسته، با رنگهایی نه چندان پر زرق و برق پوشید و به هر نحو نشانی از ایام عزا را به شکلی قابل تشخیص در لباسها نمایان کرد.
حالا میتوان آن گروه اول که ظاهراً در حال و هوای فاطمیه نیستند را با کلامی شیوا و موقّر به نوروز فاطمی دعوت نمود. به نزد آنها برویم، از آنها دیدن کنیم و برایشان آرزوی سالی خوش و با برکت داشته باشیم. میتوانیم دغدغههای خود را در مورد فاطمیه در قالب کلامی کوتاه، با ایشان درمیان بگذاریم و از اینکه در این سالها رعایت حال ما را میکنند، تشکر کنیم.
باور داشته باشید که کار سختی نیست گذراندن نوروزی از جنس فاطمیه.
" قرار شد باغبان گل یاسی بکارد، بهار آن را آبیاری کند؛ دشت از یاس سفید شود و زمین بخندد.
باغبان یاس را کاشت؛ به جای یاس نیلوفر روئید؛ دشت ارغوانی شد؛ زمین نخندید؛ بهار گریست و نوروز فاطمی شد..."