0

مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

 
AT1365
AT1365
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 59
محل سکونت : مازندران
شنبه 24 اسفند 1392  10:19 PM
تشکرات از این پست
mahdyyar110 saeedakh montazereagha
javadtel
javadtel
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 107
محل سکونت : البرز
شنبه 24 اسفند 1392  10:33 PM
تشکرات از این پست
saeedakh montazereagha
javadtel
javadtel
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 107
محل سکونت : البرز
شنبه 24 اسفند 1392  10:34 PM
تشکرات از این پست
saeedakh montazereagha
atlas5
atlas5
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : قم

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

فلسفه آيين نوروز باستاني ايرانيان

در مورد پیدایی این جشن افسانه‌های بسیار است، اما آنچه به آن جنبه راز وارگی می‌بخشد، آیین‌های بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام می‌گیرد.

اگر نوروز همیشه و در همه جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز می‌شود، حیرت‌انگیز نیست چرا که بی‌نظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان، ناآرامی را ریشه آرامش و پریشانی را اساس سامان می‌دانستند و چه بسا که در پاره‌ای از مراسم نوروزی، آن‌ها را به عمد بوجود می‌آوردند، چنان که در رسم بازگشت مردگان (از 26 اسفند تا 5 فروردین) چون عقیده داشتند که فروهر‌ها یا ارواح درگذشتگان باز می‌گردند، افرادی با صورتک‌های سیاه برای تمثیل در کوچه و بازار به آمد و رفت می‌پرداختند و بدین‌گونه فاصله میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم می‌ریختند و قانون و نظم یک ساله را محو می‌کردند. بازمانده این رسم، آمدن حاجی فیروز یا آتش‌افروز بود که تا چند سال پیش نیز ادامه داشت.

از دیگر آشفتگی‌های ساختگی، رسم میر نوروزی، یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در این رسم به قصد تفریح کسی را از طبقه‌های پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر می‌گزیدند و سلطان موقت بر طبق قواعدی  اگر فرمان‌های بیجا صادر می‌کرد، از مقام امیری بر کنار می‌شد. حافظ نیز در یکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار میر نوروزی گوشه چشمی دارد:

 

سخن در پرده می‌گویم، چو گل از غنچه بیرون آی                       که بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزی.

 

خانه تکانی هم به این نکته اشاره دارد؛ نخست درهم ریختگی، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زیر و رو می‌شد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتي خانه‌ها را رنگ‌آمیزی می‌کردند و اگر میسر نمی‌شد، دست کم همان اتاقی که هفت سین را در آن می‌چیدند، سفید می‌شد. اثاثیه کهنه را به دور می‌ریختند و نو به جایش می‌خریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگی‌ها و اندوه‌های یک ساله بود واجب می‌دانستند. ظرف‌های مسین را به رویگران می‌سپردند. نقره‌ها را جلا می‌دادند. گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک می‌کردند. فرش و گلیم‌ها را غاز تیرگی‌های یک ساله می‌زدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان، فروهر‌ها (ریشه‌ی کلمه فروردین) در این روز‌ها به خانه و کاشانه خود باز می‌گردند، اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می‌شوند و برای بازماندگان خود دعا می‌فرستند و اگر نه، غمگین و افسرده باز می‌گردند. از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر می‌سوزاندند و شمع و چراغ می‌افروختند.

در بعضی نقاط ایران رسم است که زن‌ها شب آخرین جمعه سال بهترین غذا را می‌پختند و بر گور درگذشتگان می‌پاشیدند و روز پیش از نوروز را که همان عرفه یا علفه و یا به قولی بی‌بی حور باشد، به خانه‌ای که در طول سال در گذشته‌ای داشت به پُر سه می‌رفتند و دعا می‌فرستادند و می‌گفتند که برای مرده عید گرفته‌اند.

در گیر و دار خانه تکانی و از 20 روز به روز عید مانده سبزه سبز می‌کردند. ایرانیان باستان دانه‌ها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجیله، ذرت، و ماش به شماره هفت- نماد هفت امشاسپند - یا دوازده ?شماره مقدس برج‌ها? در ستون‌هایی از خشت خام بر می‌آوردند و بالیدن هر یک را به فال نیک می‌گرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانواده‌ها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (= اندیشه نیک) ، هوخت (= گفتار نیک) و هورشت (کردار نیک) سبز می‌کردند و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها می‌دانستند

شنبه 24 اسفند 1392  10:41 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
ahmaddanak
ahmaddanak
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1392 
تعداد پست ها : 151
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

چرا عید نوروز 13 روزه؟

هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد

دل نفرین شده ماست که تنهاست هنوز

یک شنبه 25 اسفند 1392  7:39 AM
تشکرات از این پست
saeedakh montazereagha
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

ایکاش یه رسم دیگه واسه سبزیهای مظلوم عیددرنظرگرفته می شدواوناروبه اصطلاح به دامان طبیعت نمی سپردیم.

چه سبزه هایی که درروز13درجاده هاولومی شوند.

چه سبزه هایی که مردم اینقدرحبوبات مصرف می کنند؟

چه سبزه هایی که مردم اینقدربه پایش پول می ریزند؟

ایکاش یه مجموعه ای یایه فضایی رودرنظربگیرندوروز13قبل ازشرکت در13بدرسبزه هارواونجاقراربدهند.یکی بایستی فکرکنه . واقعا"نمی دونم، نمی دونم

بنظرشمااینکاراصراف نیست؟

فقط وفقط بخاطراجرای رسم؟

کمی فکرکنید

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

یک شنبه 25 اسفند 1392  9:41 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
AMIN1995
AMIN1995
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 163
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

امسال بر عکس سالهای قبل که سال تحویل در خانه مان بودیم 28 اسفند رفتیم رامسر پیش بقیه خانواده مامان که همگی انجا جمع بودند و تند تند همه .وسایل را اماده کردیم و بار سفر یه هقته ای را بستیم و رفتیم کلا این مسافرت مهمان مامان زری و بابایی بودیم و حتی اجازه کارهای کوچک را به ما ندادن و کاملا استراحت کردیم حتی تو را هم نگه می داشتند و به غذا و خوابت و بازیت می رسیدند تا من و بابا بیشتر با هم باشیم و برگردیم .کلی تولد داشتیم در شمال خاله غزاله و مامانی و زهیر که هر شب یه تولد بود و کلی کیک و فشفشه و جیغ و  خوشی و خلاصه بعد از یه هفته برگشتیم و به صورت امپی تیری رفتیم عید دیدنیهای که مونده بود را نجام دادیم و تهران هم در خانه مان نبودیم و فقط مهمانی و عید دیدنی البته یه روز هم من تمام خانواده نزدیک بابا را دعوت کردیم و شام دور هم بودیم و کلی خوش گذشت .برای سیزده بدر هم از یه روز قبل رفتیم کوهسار کرج باغ عمه مامان و تا اخر شب سیزده انجا دور هم بودیم که بسیار بسیار به ما خوش گذشت و این تعطیلات را به خوبی و خوشی تمام کردیم 

با خدا باش پادشاهی کن   بی خداباش هرچه خواهی کن

کاش صداقت داشتی....

ARLUX

یک شنبه 25 اسفند 1392  9:45 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
AMIN1995
AMIN1995
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 163
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

به نقل از پسر عموم و من
معلم مان گفت خاطرات نوروز تان را بنویسید و بعد از تعطیلات بیاورید. الآن روز های آخر تعطیلات است و من هنوز هیچ خاطره ای ننوشته ام. نمی دانم از چی بنویسیم؟
 
از 27 اسفند کلاس هایمان تعطیل شده بود. بعد از مدرسه خیلی خوشحال رفتم خانه. از در که وارد شدم با سرعت رفتم طرف اتاقم و همانطوری هم با صدای بلند مادرم را صدا زدم و سلامش کردم. کیفم را از خوشحالی به هوا پرت کردم و سریع لباس هایم را در آوردم. اینقدر گرسنه ام بود که به هیچ چیز دیگر نمی توانستم فکر کنم. رفتم آشپزخانه و به مامانم گفتم:
 
- نهار کی آماده می شه؟ نهار چی داریم؟
- قرمه سبزی پسرم، صبر کن تا بابات هم از سر کار بیاد
- آخ جون قرمه سبزی
موقع ظهر شد و پدرم هم آمده بود خانه. قرار بود تلویزیون یک فیلم سینمایی باحال بگذارد برای همین هم رفتم طرف تلویزیون و شبکه را عوض کردم که پدرم گفت:
- اِ اِ... چی کاری می کنی؟ دارم اخبار گوش می دم؟ بزن همون شبکه
- آخه بابا فیلم داره؟
- چند دقیقه تحمل کنی هم من اخبارم رو می بینم هم شما فیلمت رو
- آخه بابا، اولِ فیلم قشنگه اخبار که هر روز داره
- ...
آن روز که نتوانستم فیلم ببینم و در خانه هم حوصله ام سر رفته بود. مادرم هم که مدام داشت خانه را مرتب می کرد و پدرم هم هیچ وقت خانه نبود. تا شب تحویل سال که هیچ اتفاق جالبی نیفتاد و خاطره ای ندارم که بنویسم. شب تحویل سال را من با بابا و مامانم رفتیم حرم حضرت معصومه. تحویل سال کوفتم شد، چون تحویل سال ساعت 2 شب بود، تازه خیلی هم خوابم می آمد و حرم هم خیلی شلوغ بود. سال تحویل شد و همه رو به حرم حضرت معصومه ایستاده بودند و سلام می دادند.
- بابا وقتی رو به حرم می ایستیم و دست روی سینه می ذاریم باید چی بگیم؟
- بگو السلام علیکنّ یا فاطمه المعصومه
- السلام علیکنّ یا فاطمه المعصومه
***
روز اول عید رفتیم خانه عمو مهدی. آنجا با پسرعموهایم خیلی خوش گذشت. دم ظهر که شد قرار بود کلاه قرمزی تکرارش پخش شود. آخر دیشب نتوانستم ببینم. زدم شبکه دو و داشتیم با پسر عمویم، کلاه قرمزی را می دیدم که عمومهدی گفت: بزنید شبکه یک اخبار داره.
من و پسر عمویم با هم گفتیم: نه کلاه قرمزی داره
که عمویم کمی جدی تر گفت: شبکه یک رو بزنید اخبار داره
فیلمش خیلی قشنگ بود، به خاطر نوروز 90 برای اولین بار قرار بود پخش بشود، فکر کنم اسمش جمگ تایتان ها بود، اما نشد ببینیم.
چند روز عید همه اش مهمان برایمان می آمد. از بس شیرینی و آجیل خوردم دل درد گرفته بودم. اولین جمعه سال هم رفتیم شاه عبدالعظیم. خوش گذشت.
این عیدی هم همین طور گذشت دیگر. بابا و عمو و دایی و... خلاصه هر جایی که می رفتیم و هر فامیلی که می آمد خانه ما همه اش از اخبار و نمی دانم لیبی و مصر و همچنین چیز هایی حرف می زدند. با اینکه عید امسال خیلی خوش گذشت اما نمی دانم چرا با بقیه سال ها فرق می کرد؟ لیبی؟ ... لیبی چی بود؟
فکر کنم داخل کتاب جغرافیا نوشته بود. لیبی 5 میلیون و خرده ای جمعیت دارد، عرب هستند. 97 درصد سنی هستند. رهبر شان قذافی است. قذافی، فکر کنم همانی بود که اخبار هم داشت در موردش صحبت می کرد، نمی دانم فرار کرده بود، گرفته بودنش؟!!! چیز هایی هم در مورد ژاپن می گفتند...

با خدا باش پادشاهی کن   بی خداباش هرچه خواهی کن

کاش صداقت داشتی....

ARLUX

یک شنبه 25 اسفند 1392  9:47 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
mahdi281
mahdi281
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1389 
تعداد پست ها : 48
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

عید نوروز یه غنیمت بزرگ تو زندگی های پیچیده امروزیه.

باید بتونیم به بهترین شکل ازش استفاده کنیم.

هوای خوب و لطیف، حس تغییر و الهام از طبیعت برای حرکت به سمت نو شدن رو نباید از یاد ببریم.

مناسبتهای مذهبی هم که تو عید میفته یه امتحانه و یه فرصت برای آموختن بیشتر

امسال سفره عید سین داره که سین اولش سلام بر حضرت زهرا(س)ست.

یا حق

عید خجسته باد

یک شنبه 25 اسفند 1392  9:54 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
Alirasekhoni
Alirasekhoni
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 13
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

سریال‌های نوروز 93 را بشناسید؛ از پایتخت 3 تا یک زن خانه دار

 


دردسرهای یک خانواده متمول در شبکه 3


سریال نوروزی شبکه سه با نام موقت «دردسرهای عظیم» به تهیه کنندگی ایرج محمدی و مهران مهام، براساس طرحی از محمدرضا فاضلی ساخته می شود.

به گفته مهام، این سریال درباره اعضای خانواده یک مرد متمول است که بعد از مرگش دچار مشکلات متعددی می شوند. مهام درباره این داستان گفت: همسر، دو پسر و یک دختر این مرد متمول با ثروتی بزرگ و البته طلبکارهای بسیار روبه رو می شوند و ماجراهایی دیدنی خلق می کنند.
سریال نوروزی شبکه سه فضایی کمدی دارد و هنوز بازیگران آن مشخص نشده اند.

یک زن خانه دار در شبکه 4


شبکه چهار برای نوروز 93 مجموعه «یادداشت های یک زن خانه دار» را تدارک دیده که در 45 قسمت ساخته می شود و پخش آن بعد از تعطیلات نیز ادامه پیدا می کند. اسماعیل عفیفه، تهیه کنندگی این سریال را برعهده دارد و مسعود کرامتی آن را کارگردانی می کند.

عفیفه درباره این سریال گفت: تصویربرداری «یادداشت های یک زن خانه دار» در 45 قسمت در دی ماه آغاز می شود و این روزها همزمان با آماده سازی دکور، مشغول انتخاب بازیگران هستیم. به گفته عفیفه، فیلمنامه سریال به سرپرستی علیرضا کاظمی پور نوشته شده و سعی دارد روابط آدم ها را با رویکرد روان شناسانه به نمایش بگذارد و تحلیل کند.

این تهیه کننده توضیح داد: شاید بتوان گفت «یادداشت های یک زن خانه دار» فضایی شبیه به سریال همسران دارد. تمام قسمت های این مجموعه در یک آپارتمان تصویربرداری می شود و قهرمان داستان خانمی به نام شیوا است که در رشته روان شناسی تحصیل کرده و اهل وبلاگ نویسی است. عفیفه خبر داد: هر قسمت از این سریال داستانی مستقل دارد و تا یک هفته طراحی فضاهای داخلی آپارتمان و انتخاب بازیگران به انجام می رسد و در دی ماه تصویربرداری آغاز می شود.

بررسی 2 سریال در شبکه تهران


مجموعه های «خوشبختی در می زند» و «ما فرشته نیستیم» در شبکه تهران مرحله پیش تولید را پشت سر می گذارد و که یکی از آنها به عنوان سریال نوروزی این شبکه انتخاب خواهد شد.
«خوشبختی در می زند» به قلم ندا نوبخت و محمدرضا محسنیان راد نوشته شده و به تهیه کنندگی اکبر تحویلیان در 15 قسمت تولید می شود.

سیدعلی اکبر محمودی مهریزی، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه تهران درباره این سریال گفت: خوشبختی در می زند داستان زندگی زوجی است که به دلیل برخی اختلافات و اتفاقات غیرقابل پیش بینی با وجود دوفرزند قصد جدایی از یکدیگررا دارند،اما به واسطه اتفاقی که برای زن خانواده می افتد، آنها مجبور می شوند تصمیم دیگری بگیرند.

سریال ما فرشته نیستم به تهیه کنندگی مجید اوجی و براساس طرحی از آرش برهانی ساخته می شود و داستان چند زندانی است که به مرخصی می روند و با پیشنهادهایی برای فرار روبه رو می شوند.
به گفته محمودی، این سریال نیز در مرحله پیش تولید قرار دارد و هنوز بازیگرانش مشخص نشده است.

«آخرین روزهای اسفند» برای عید


سیمافیلم برای نوروز 93 چند تله فیلم تولید می کند که یکی از آنها با نام «آخرین روزهای اسفند» به کارگردانی بهروز شعیبی در مرحله تدوین و آماده سازی است.

شعیبی پیش از این فیلم های متعددی کارگردانی کرده که می توان به دهلیز، باغ آلوچه، بال های خوشبختی، جامانده و میان ماندن و رفتن اشاره کرد. آخرین روزهای زمستان محصول مشترک سیمافیلم و معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران است و داستان آدم هایی را روایت می کند که در آخرین روزهای سال تصمیم می گیرند گذشته خود را اصلاح و بازسازی کنند.

آخرین روزهای اسفند به قلم طلامعتضدی نوشته شده است. در خلاصه داستان این سریال آمده است: عظیمی قصد دارد رابطه خود را با دخترش از نو بازسازی کند. سودابه می خواهد آدم بهتری شود. مستوفی می خواهد از تنهایی اش بکاهد و بصیر می خواهد در کنار خانواده اش پدر شدن را تجربه کند.

سعید پورصمیمی، سیما تیرانداز، علی دهکردی، محمدرضا هدایتی، گلاره عباسی، ترلان پروانه، سیامک ادیب و سروش صحت از بازیگران اصلی این تله فیلم هستند.


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: inn.ir

یک شنبه 25 اسفند 1392  10:48 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
lindhfvhidld
lindhfvhidld
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : فروردین 1391 
تعداد پست ها : 3872
محل سکونت : بوشهر

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

نوروز، عيد باستاني ايرانيان
مرتضي شجاعي
 

 

نوروز، عيد باستاني ايرانيان
 

مقدمه
نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است. مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ خود، ۲۱ ماه مارس را به ‌عنوان روز جهانی نوروز، با ریشهٔ ایرانی به ‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده ‌است. پیش از آن نيز در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده ‌بود.

زمان نوروز
جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد. در کشورهايی مانند ایران و افغانستان که تقويم هجری شمسي به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسياي مركزي و قفقاز، تقويم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود. 



واژهٔ نوروز
واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی به‌کار می‌رود: 
۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو
2) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسياي مركزي نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو می‌نامیدند. 
واژه نوروز در الفبای لاتین
در متن های گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته می‌شوند. اما به باور دکتر احسان یارشاطر بنیان‌گذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه می‌شود. این شکل از املای واژه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار می‌رود. 
تاریخچه
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متن های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است. 
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است: نوروز یکی از بزرگترین جشن های ایرانیان است که از دیرباز در ایران برگزار می‌شده و آیین هایی خاص خود را داشته است. در مورد خاستگاه نوروز نظرات مختلفی وجود دارد گروهی آن را به روزگار جمشید جم پادشاه کیانی و گروهی به دوره های پیش از این منسوب می دانند. این جشن از دیر باز تا کنون مراسم و آیین هایی داشته که برخی از آنها مانند خانه تکانی، سفره هفت سین، چهارشنبه سوری و زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال هنوز نیز در بین ایرانیان برگزار می‌شود. البته این جشن ها در گذشته به شکل های دیگری برگزار می‌شد. آنچه امروز ما از جشن های ایرانی می بینیم صورت تغییر یافته بر اساس شرایط روز آن است چون هیچ پدیده فرهنگی یکنواخت باقی نمی ماند و البته نباید فراموش کرد فرهنگ ثابت فرهنگ مرده است. بیشتر پدیده های فرهنگی به مرور زمان تغییر می کنند و تلاش همگان باید تغییر در جهت مثبت باشد.



نوروز در دورة هخامنشیان
نگاره مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط می‌دانند. بسیاری از محققین اعتقاد دارند تاجگذاری جمشید (که به روایتی بنیانگذار نوروز است) در روز اول بهار بوده اما محققان و کارشناسان تاریخی فرضیه های دیگری را نیز ارائه کرده اند، مثلا در زمان فردوسی براساس آنچه از اشعار وی بر می آید در پاییز جشن آغاز سال برگزار می‌شد. کوروش دوم بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود. این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده است. 
اما بررسی ها بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن می‌گرفته‌اند. شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده است. 

نوروز در دوره اشکانیان و ساسانیان
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند. 
شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصل های گوناگون سال جاری بوده است. اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد. در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمی‌کردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد. 



نوروز پس از اسلام
از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر می‌رسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار ‌شد. در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یک‌بار، تعداد روزهای سال را (به‌جای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، می‌بایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد. نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود. 

نوروز در دوران معاصر
نوروز به ‌عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به ‌صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومت‌ها برای مدت‌ زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسياي مركزي مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت. 



نوروز در اشعار فارسی
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن داده‌اند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت می‌کنیم:
بهاره:





نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر



نزد یکدگر و هر دو زده یک بدگر بر


نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین



دهقان جهان دیده‌اش پرورده ببر بر


آن زیور شاهانه که خورشـید برو بست



آورد همی خواهد بسـتن به شجــر بر
و هم او در قصیده دیگر چنین گوید:





نوروز بـــزرگ آمــد آرایش علم



میراث به نزدیک ملوک عجم از جم...

فرخی ترجیع‌بند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:





ز باغ ای باغبان ما را همی بــوی بهـار آید



کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید


کلید بـاغ را فردا هـــزاران خواستار آید



تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنـار آید


چو اندر بـاغ تو بلبـل به دیـدار بهار آید



ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هـزار آید


کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شـمار آید



چنان‌دانـی که هرکس را همی زو بـوی یار آید


بهـار امســال پندار همی خوشـتر ز پــار آید



وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکـار اید


بدین شـایستگی جشنـی بدیــن بایستگی روزی



ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی

منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:





آمـد نوروز هـــم از بامـــداد



آمدنــش فرخ و فرخنـــده باد


باز جهان خرم و خـوب ایســـتاد



مرز زمستــان و بهاران بــزاد


ز ابر سیـــه روی سمن بــوی داد



گیتـی گـردید چـو دارالقـرار
هم او در مسمط دیگر گفته:





نوروز بزرگـــم بزن ای مطــرب نـــوروز



زیرا کــه بـود نوبت نوروز به نوروز


برزن غزلی نغــز و دل‌انگــیز و دلـفروز



ور نیست ترا بشنـو از مـرغ نوآمــوز


کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز



بر قافیه خوب همی خــــواند اشــعـار

بوالفرج رونی گوید:





جشن فرخنده فروردین است



روز بازار گــل و نسرین است


آب چون آتش عود افروزست



باد چون خاک عبیر آگیـن است


باغ پیراسته گلزار بهشـت



گلبن آراسـته حورالــعین است

مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:





رسید عید و من از روی حور دلبر دور



چگونـــه باشــم بی روی آن بهــشتی حور


رسید عید همـایـون شها به خدمـت تو



نهاده پیـش تو هدیه نشاط لهو و ســرور


برسم عیـد شهـــا باده مـروق نـوش



به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور

جمال‌الدین عبدالرزاق گفته:





اینـک اینک نوبهـار آورد بیــرون لشکری



هریکی چون نوعروســی در دگرگـون زیوری


گر تماشا می‌کـنی برخیز کاندر بــاغ هست



با چون مشاطــه‌ای و باغ چون لعبـت گری


عرض لشکر می‌دهد نوروز و ابرش عارض است



وز گل و نرگس مراد را چون ستاره لشکری

حافظ در غزلی گفته:





ز کوی یــــار مــی‌آید نسیــم باد نوروزی



از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی


چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن



که قارون را غلطهــا داد سودای زرانــدوزی


ز جام گل دگر بلبل چنــان مست می لــعلست



که زد بر چـــرخ فیروزه صفیر تخـــت فیروزی


به صحرا رو که از دامن غبــار غم بیفشانی



به گلزار آی کــز بلبل غزل گفــتن بیامـوزی

هاتف در قصیده‌ای گوید:





نسیم صبح عنبـر بیز شد بر توده غبـرا



زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا


ز فیض ابر آزادی زمین مرده شـده زنده



ز لطف بــاد نوروزی جهان پیر شد برنا


بگرد سـرو گــرم پرفشانی قمــری نالان



به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا...


همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی



بر اورنـگ خلافت کرده شاه لافتـی مـاوی

قاآنی در قصیده‌ای به وصف نخستین روز بهار گوید:





رساند باد صبـا مـــژده بهار امـــروز



ز توبه توبه نمودم هزار بـار امـروز


هوا بســاط زمــرد فکنـــد در صحــرا



بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز


سحـاب بر سـر اطفــال بوستان بـــارد



به جای قطره همی در شاهوار امـــروز


رسد به گوش دل این مژده‌ام ز هاتف غیب



که گشت شیر خداوند شهـــریار امروز



جغرافیای نوروز
منطقه‌ای که در آن جشن نوروز برگزار می‌شد، امروزه شامل چند کشور می‌شود. نوروز همچنان در این کشورها جشن گرفته می‌شود. با وجودی که بسیاری از آیین‌های نوروزی در این کشورها به‌صورت مشابه در این کشورها برگزار می‌شود، اما برخی آیین‌های نوروز در این کشورها دارای تفاوت‌هایی با یکدیگر هستند. به‌طور مثال در افغانستان در روز اول نوروز، سفره هفت‌میوه می‌چینند ولی در ایران، سفره هفت سین می‌اندازند.پس جغرافیای نوروز با اسم نوروز یا مشابه آن به سراسر خاورمیانه بالکان قزاقستان تاتارستان و آسیای مركزي، چین شرقی (ترکستان چین) سودان زنگبار آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان آمریکای شمالی هندوستان پاکستان بنگلادش بوتان نپال تبت محدود می‌شود. همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمین‌هایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته می‌شد، اما امروزه جشن‌هایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار می‌شود. در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ (۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد. در تاریخ 24 فوریه 2010 سازمان ملل متحد با تصويب يک قطعنامه در مقر سازمان در نيويورک، عيد نوروز را به عنوان روز بين‌المللي نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسميت شناخت.


آیین‌هاي نوروزي
خانه‌تکانی
خانه‌تکانی یکی از آیین‌های نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن می‌گیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز می‌شوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار می‌شود. 
آتش‌افروزی
رسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است. همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است. 
سفره‌های نوروزی
سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن می‌گیرند. در بسیاری از نقاط ایران و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن می‌شود. در این سفره هفت چیز قرار می‌گیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و ... پهن کردسفره هفت سین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه می گذارن که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی می‌باشد.برای زیبایی سفره از سنبل استفاده می‌کنندو این جزء سین های هفت سین به حساب نمی‌آید. برای تزئین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده می‌شود. بعد از ورود ماهی قرمز از چین به ایران از این ماهی‌های کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده می‌شود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده می‌شود. 
تمامی هفت سینی که چیده می‌شود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلا سیب نماد زیبایی وتن درستی است، سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است، سبزه سرسبزی زندگی؛ سمنو برکت، سکه رزق و روزی و سیر سمبل شفاو سلامتی است. در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار می‌گیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفره‌ای مشابه با استفاده از میوه‌ خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است. علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان نیز بدون توجه به عدد هفت، بر روی سفره‌های نوروزی خود، آجیل قرار می‌دهند. 
غذاهای نوروزی
یکی از متداول‌ترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته می‌شود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه می‌شود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند، این غذا طبخ می‌شود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیین‌های خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را به‌صورت دسته‌جمعی و گاه در طول شب می‌پزند و در هنگام پختن آن سرودهای مخصوصی می‌خوانند. پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. به‌طور مثال در بخش‌هایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی، در ترکمنستان، نوروزبامه، در قزاقستان، اویقی آشار، در بخارا، انواع سمبوسه پخته می‌شود. به‌طور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقه‌ای که نوروز جشن گرفته می‌شود مرسوم است و هر منطقه‌ای غذاها و شیرینی‌های مخصوص به خود را دارد.
دید و بازدید
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنت‌های نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.
مسابقات ورزشی
برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری و روستایی، یکی‌ دیگر از آیین‌هایی است که در برخی از کشورها به مناسبت نوروز برگزار می‌شود. در ترکمنستان، مردان و زنان ترکمن، بازی‌ها و سرگرمی‌های ویژه‌ای از جمله سوارکاری، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی و شطرنج برگزار می‌کنند. برپایی جنگ خروس و شاخ‌زنی ‌قوچ‌ها از دیگر مراسمی است که در ترکمنستان برگزار می‌شود. در استان‌های شمالی افغانستان نیز مسابقات بزکشی به مناسبت‌های مختلف از جمله نوروز برگزار می‌شود. 

طبیعت‌گردی
مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکان‌های طبیعی مانند پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و مناطق خارج از شهر می‌روند. این مراسم سیزده‌به‌در نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزده‌به‌در در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار می‌شود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملا کسب و کار خود را تعطیل می‌کنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری می‌کنند. علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان می‌روید، می‌روند. یکی دیگر از آیین‌های نوروز که در آسياي مركزي و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گل‌گردانی و بلبل‌خوانی است. گل گردان‌ها از دره و تپه و دامنهٔ کوه‌ها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده می‌دهند.
منتقدان نوروز
نویسندگان و نظریه پردازانی نیز بوده‌اند که نوروز را آیینی ناپسند و مذموم می‌دانستند. برخی روحانیون پس از انقلاب سال ۵۷ سعی در زدودن نوروز از تقویم ایران کردند. از آن جمله می‌توان به مرتضی مطهری اشاره نمود که بزرگداشت آیین چهارشنبه سوری را از آن «احمق‌ها» می‌دانست، و آیین نوروز را «ضد اسلام». آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی نیز گفت «امیدوارم عیدغدیر جای نوروز را بگیرد» و ادعا شده که برخی نیز سعی در مذهبی نمودن نوروز کرده اند. 

منابع
1- fa.wikipedia.org/wiki/
2- www.iricap.com/specialentry.asp?id=140
3- www.farhangiran.com/content/view/1042/46/
4- www.bfnews.ir/vdchxznx.23nx6dftt2.html 
 

 

 

یک شنبه 25 اسفند 1392  12:38 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
2309042
2309042
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 36
محل سکونت : خراسان شمالی

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

یک مثال قدیمی هست که می گه عیدم عیدای قدیم

عیدای قدیم پرازصفا صمیمیت شادابی بود نه مثل عید های این سال ها که بیشتر از صفا صمیمیت پرازچشم وهم چشمی تجمل وخود بینی حسادت و.....

شده امیدوارم عید نوروز مپل قدیما بر گزار بشه

یک شنبه 25 اسفند 1392  1:48 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
eirajs
eirajs
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 81
محل سکونت : .

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

آداب و سنن مردم اردبیل در عید نوروز
عید نوروز یكی از اعیاد ملی و باستانی مردم ایران می‌باشد كه از نظر وسعت برگزاری مراسم، حالت منحصر به فرد نسبت به سایر اعیاد دارد.

با اتمام فصل زمستان و سال كهنه، همه اهالی در وجود خودش نوعی تحول و دگرگونی احساس می‌كنند كه این امر همگام در ارتباط با تحول طبیعت و ناشی از آن است. این عید در میان تركان به «یئنی گون» معروف بوده است.

 در اردبیل استقبال از مراسم عید نوروز، معمولاً پس از پایان چله كوچك زمستان و آغاز اسفند ماه «بایرام‌آیی» شروع می‌شود.

در گذشته نه چندان دور ظاهر شدن افرادی به نام «تكم‌چی» در كوی و برزن شهر و روستاهای اردبیل در این ماه پیام‌آور ورود سال جدید و آغاز مراسم عید نوروز بود.

«تكم‌چی‌»ها تقریباً یك ماه مانده به عید به در خانه‌ها آمده و با به حركت درآوردن اسبابی به نام «تكم» و خواندن تصنیف‌های شاد رسیدن بهار را نوید می‌دادند. اهالی نیز  نسبت به آنها با مهربانی رفتار نموده و به قدر امكان هدایایی به آنها می‌دادند. تاریخ پیدایش «تكم» و وجه تسمیه آن ناپیداست. برخی آن را كلمه «تكه» - كه در بعضی از نقاط آذربایجان به معنی بز نر به كار می‌رود- و ضمیر ملكی «م»، مركب می‌دانند. «تكم» شیطانكی بود كه به شكل حیوان چهاردست و پا از چوب ساخته می‌شد.

طول آن تقریباً 25 سانتیمتر و دست‌ها و پاهایش متناسب با این بدن و قابل حركت بود. آن را با پارچه‌های رنگارنگ و تكه‌های آینه به طرز زیبایی می‌‌آراستند و در زیر شكم و انتهای آن چوب نازكی متصل می‌ساختند. این چوب از سوراخی كه در وسط صفحه تخته‌ای تعبیه شده بود می‌گذشت و به آسانی بر روی تخته بالا و پایین می‌رفت. تكم‌چی یا صاحب تكم، صفحه تخته را به طور افقی در یك دست نگه می‌داشت و با دست دیگر انتهای چوبی را كه تكم بر آن نصب شده بود بالا و پایین می‌برد و بدین طریق مجسمه چوبی در روی تخته به حركت درمی‌آمد و دست‌ها و پاها با برخورد به آن تخته صدایی را به وجود می‌آورد كه چون ریتم و آهنگ مخصوصی داشت مثل صدای ضرب برای شنونده خوشایند می‌نمود. تكم‌چی با این حركت دست و آهنگ و صدای تخته، آوازها و تصنیف‌هایی نیز می‌خواند. چون تكم مخصوص عید نوروز بود تصانیف و آوازها نیز همواره درباره بهار و عید سروده می‌شد و جنبه بشاراتی برای به پایان رسیدن زمستان و آمدن بهار داشت. مطلع آنها غالباً چنین بود:

بهار آمد بهار آمد خوش آمد     

سیزون بو تازه بایراموز مبارك

گفتنی است كه در گذشته‌های بسیار دور، مردم آذربایجان برای گذراندن زمستان سخت، آن را به چله‌هایی تقسیم‌بندی كرده و وجه تسمیه‌هایی برای هریك از تقسیمات زمانی ساخته و پرداخته‌اند.

در شب یلدا چله كه مدت آن چهل روز می‌باشد و پس از چله بزرگ آغاز می‌شود، سوز و سردی هوا در آن به میزان چله كوچك كه مدت آن 20 روز می‌باشد و پس از چله بزرگ آغاز می‌شود نیست. به طوریكه در باورهای عامیانه مردم گفته می‌شود كه چله كوچك به چله بزرگ طعنه زده و به او می‌گوید: حیف عمروم آزیدی، منیم دالیم یازیدی، گلینی گرده ك‌ده، اوشاغی بلكده بوغاردم. افسوس كه عمر من كوتاه است، و به دنبال من بهار از راه می‌رسد، وگرنه عروس را در حجله و طفل را در قنداق از شدت سرما از بین می‌بردم. ده روز اول اسفند ماه را چله پیرزن یا «قاری‌چله‌سی» نامگذاری كرده‌اند و جریان آن را به این طریق نقل می‌كنند كه پیرزنی چند تا شتر داشته است (كه چون شترها معمولاً در فصل سرما جفت‌گیری می‌كنند) شترهای وی در طی دو چله بزرگ و كوچك موفق به جفت‌گیری نمی‌شوند، پس پیرزن از خداوند می‌خواهد كه سرما را چند روز دیگر طولانی كند كه شترهای او باردار شوند و خداوند دعای او را مستجاب نموده و به این صورت ده روز دیگر به فصل سرما اضافه می‌شودو در این دهه بیشتر اوقات هوا برفی بوده و كولاك بیداد می‌كند. دهه دوم اسفند ماه را اصطلاحاً «كرد اوغلی» می‌نامند. داستان آن به این قرار است كه در یكی از روزهای «قاری چله‌سی» فردی به نام كرد اوغلی برای شكار راهی صحرا می‌شود ولی به دلیل كولاك و بوران شدید برف موفق به نجات جانش نمی‌شود و در زیر برف مدفون می‌گردد. روز سیزدهم اسفند ماه كه فرا می‌رسد و بادهای گرم شروع به وزیدن می‌كنند یكباره همه برف‌‌ها آب شده و وی قبل از اینكه در زیر برف مرده باشد نجات پیدا می‌كند. دهه آخر اسفند ماه نیز «وعده‌یلی» نامیده می‌شود كه وعده اتمام زمستان و آغاز بهار را با خود دارد. اهالی اردبیل با آغاز وعده‌یلی كه در واقع از سیزدهم اسفند ماه آغاز می‌گردد از فرصت استفاده كرده و به خانه‌تكانی می‌پردازند. در این زمان بخار از زمین بلند شده و یخ‌ها آب می‌شوند و به این ترتیب ذوب شدن یخ‌های روی رودخانه‌ها امكان شستشوی لباس‌ها و وسایل خانه را به اهالی می‌دهد و آنها همزمان با غبارروبی خانه به شستشوی وسایل منزل از قبیل فرش، لباس و ... می‌پردازند. در روستاها پشم گوسفندان قیچی شده و دیرك‌ها و سقف اطاق‌ها شسته می‌شوند. مردم روستاها معمولاً روی دیرك‌ها را با گچ نقاشی می‌كنند. مثلاً‌شكل آدم یا یكی از حیوانات اهلی را به تصویر می‌كشند و معتقدند كه این عمل شگون دارد. در این ایام  كو‌ه‌ها و زمین‌های اطراف روستاها محل رویش گل نوروز یا (نوروز گلی) از زیر برف‌ها می‌باشد. بچه‌های روستایی جهت چیدن این گل‌ها دسته دسته به صحرا می‌روند. معمولاً در روستاها عادت بر این است كه چند روز قبل از عید، مردم همراه با اعضای خانواده، و مخصوصاً بچه‌های كوچك جهت خرید كردن به شهر می‌روند. در این روز خانواده‌ها برای فرزندان خردسال خویش لباس می‌خرند و همراه با آن به خرید شیرینی، میوه، آجیل و ... اقدام می‌نمایند.

 

در اردبیل شب آخرین چهارشنبه سال، كه معروف به چهارشنبه سوری می‌باشد، مراسم خاص خودش را دارد. در این روز معمولا ً‌هر خانواده به اقتضای توان اقتصادی خود، اقدام به نو كردن لباس، وسایل خانه و ... می‌كنند و پس از تهیه آجیل، شمع، ماهی، علوفه خشك و وسایل آتش‌بازی مثل ترقه، بمب، مهتاب و موشك كاغذی و... در غروب آفتاب اقدام به آتش زدن علوفه خشك در حیاط منزل و یا كوچه نموده و كوچك و بزرگ با نشاط و سرور فراوان از روی آتش می‌پرند و معتقدند كه با این عمل تمام بدیهای سال كهنه را در آتش از بین می‌برند. همچنین بعد از خوردن شام اقدام به روشن نمودن شمع و خوردن آجیل می‌نمایند.

در روستاها، اكثر اهالی بویژه كودكان برای جمع‌آوری بوته، گون و یا چوب خشك، به صحرا رفته و در غروب همان روز در پشت بامها آتش روشن كرده و از روی آن می‌پرند. گفتنی است كه همه اهالی با لباسهای نو و تازه در مراسم چهارشنبه سوری شركت می‌كنند. پس از پریدن اعضای خانواده از روی آتش، سرپرست خانواده با چوب، خطی بر حریم خانه خود در پشت‌بام ترسیم می‌كند و در واقع با این عمل حریم زندگی خود را مشخص كرده و هرگونه بیماری و بلا را از حریم منطقه خط‌كشی شده دور می‌كند. بعد در داخل خانه سفره كوچكی مشابه هفت‌سین  پهن كرده و تنقلات و آجیل و ... در آن قرار می‌دهند. (این سفره جدای از سفره هفت‌سین عید است) از مراسم دیگری كه در روز چهارشنبه‌سوری (در گذشته در شهرها و اكنون در روستاها) مشاهده می‌شود آویزان كردن شال یا به اصطلاح (قورشاق سالاما) می‌باشد.

و آن به این صورت است كه جوانان و بچه‌ها شال‌هایی تهیه دیده و به پشت‌بام فامیل و آشنایان می‌روند، سپس مخفیانه و بدون آنكه دیده شوند از سوراخهایی كه در پشت‌بام خانه‌های روستایی تعبیه شده است، شال را به خانه آویزان می‌كنند. صاحبخانه هم در شال  مقداری پول، تخم‌مرغ رنگ كرده و جوراب و ... می‌بندد و به شال‌انداز هدیه می‌كند. بعضی موقع نیز صاحبخانه قول می‌دهد كه به تو مثلاً فلان گوسفند و یا فلان بره را به عنوان عیدی خواهم داد.

در برخی مواقع هم ممكن است پسری خواستگار دختری باشد ولی جرأت ابراز علاقه نداشته باشد، در چنین موقعیتی وی در خانه دختر مورد علاقه‌اش شال آویزان می‌كند ولی هرچه صاحبخانه به شال او می‌بندد آنها را قبول نمی‌كند و دوباره محتویات شال را به داخل خانه می‌ریزد و چند بار این عمل را تكرار می‌كند تا اینكه صاحبخانه متوجه می‌شود كه او دختر آنها را می‌خواهد، در این موقع معمولاً‌به وی قول می‌دهند كه دختر مال تو است و وی مسرور از این امر، از سوراخ بام نقل و شیرینی به داخل خانه می‌ریزد. در این شب هر طایفه غذای مخصوص به خود را كه اصطلاح «شووم» یا شگون نام دارد می‌پزند و از پختن انواع دیگر اجتناب می‌كنند. و این عادت به تهیه غذای خاص در چهارشنبه سوری هر سال در واقع نوعی رسم است كه از پدر به پسر می‌رسد و علاوه بر روستاها، اغلب در شهر هم این رسم رعایت می‌شود. از عادات دیگر این روز «قولاغ آستی» است. به این صورت كه جوانان در پشت در همسایه یا فامیل می‌ایستند و پنهانی به حرفهای آنها گوش می‌كنند. اولین جمله‌ای كه از دهان كسی شنیده می‌شود ملاك خواهد بود. یعنی اگر روی هم رفته جمله مثبت باشد، فرد گوش دهنده آن را به فال نیك می‌گیرد و در داخل حیات یا خانه شیرینی پخش می‌كند و اگر منفی باشد ناراحتی وی حدی نخواهد داشت. ضمناًَ در این شب بچه‌ها از پدر و مادر و یا برادران بزرگتر عیدی می‌گیرند كه این هدیه علاوه بر عیدی معمول در تحویل سال نو می‌باشد.

فردای چهارشنبه سوری، اهالی ده از اول صبح از خواب بیدار شده و گروه گروه به سرچشمه‌ها و جوی‌های آب می‌روند و از روی آب می‌پرند و معتقدند كه با این عمل، هرچه شر و بدی و بیماری است را به آب می‌سپارند. سپس یك كوزه آب برداشته و به خانه می‌آورند كه به آن چهارشنبه‌سو می‌گویند. این كوزه‌ها معمولاً رنگی بوده و همراه با شاخه‌های همیشه جوان است و كوزه پر از آب پوشیده از شاخه نشانه آمدن بهار و سپری شدن زمستان می‌باشد.   بایرام پایی یكی از زیباترین مراسم  مردم اردبیل در ایام نوروز، فرستادن شام و هدیه برای ارحام بود. این رسم در گذشته‌ای نه چندان دور و تا سالهای قبل از انقلاب در اردبیل معمول بود. ولی هم‌اكنون در شهر كاملاً فراموش شده و فقط تا اندازه‌ای در روستاها رایج است. این شام كه در اصطلاح محلی به آن «بایرام پایی» می‌گفتند، همواره از طرف خانواده دختری كه به خانه شوهر رفته بود، فرستاده می‌شد و اختصاص به یك یا دو سال نداشت، بلكه هرقدر آن دختر و خانواده پدری او در قید حیات بودند و استطاعت مالی داشتند این رسم حفظ می‌شد و قطع آن بدیمن تلقی می‌شد. سابقه تاریخی این رسم معلوم نیست ولی می‌توان علت آن را چنین تعبیر نمود كه در قدیم مصرف برنج یعنی پختن پلو، در این منطقه معمول نبوده و ارزاق غالب مردم را گندم تشكیل می‌داد، از این جهت پلو یك نوع غذای اعیانی و كمیاب محسوب می‌گشت. بنابراین در ایام عید كه بهترین و شادترین روزهای اهالی بود، از این رو پدران و مادران بر اثر عاطفه و ابراز علاقه به دخترشان مایل بودند از این غذای عالی كه آنها تهیه و مصرف می‌نمایند، سهم دخترشان را نیز كه به خانه بخت رفته است مثل دیگر فرزندان خانواده به او برسانند. بدین ترتیب از بیست روز قبل از عید، تا وقتیكه چهارشنبه آخر سال برسد – در یكی از شبها- از طرف خانواده پدری تهیه می‌شد و به خانه دختران شوهركرده ارسال می‌گشت. این شام عبارت بود از پلو، مرغ، كوكو، قیمه گوشت، ماهی دودی و .... شام را در مجمعه‌های مسی بزرگ می‌چیدند، پلو را در، به اصطلاح «دوریهای» چینی می‌كشیدند و هریك از چهار خورشت یاد شده را در ظروف جداگانه می‌گذاردند، و روی آن سرپوشهای مسین سفید رنگ قرار می‌دهند. بر روی مجمعه هم روپوش مخمل یا ترمه یا زری بسیار زیبایی كه به شكل دایره با ریشه‌های طلایی دوخته شده بود می‌كشیدند. حمال، مجمعه را بر سر می‌گذاشت و بعد از غروب آفتاب به خانه مورد نظر می‌برد. (معمولاً یك نفر او را با فانوس همراهی می‌كرد). حمال غذاها را به خانه برده، مجمعه و روپوش و سرپوشها را با خود به خانه برمی‌گرداند. رسم بر این بود كه صاحبخانه نیز پولی به عنوان انعام به او بدهد و این هدیه حق‌الزحمه او محسوب می‌شد كه چندین برابر مزد عادی حمال بود. دخترانی كه انتظار رسیدن چنین غذایی را داشتند در آن شب - كه قبلاً خبردار شده بودند- شام تهیه نمی‌كردند و برخی از آنها برای اینكه در پیش بستگان شوهر سربلند باشند، از آنان نیز برای صرف شام دعوت می‌نمودند. خانواده‌هایی كه بایرام‌پایی می‌فرستادند تحفه‌ای نیز به همراه خلعت همراه شام ارسال می‌كردند. این خلعت معمولاً طاقه‌ای پارچه بود كه در بقچه‌ای قرار داشت. همچنین برای بچه‌های كوچك كوزه‌های رنگین كه در داخل آن تنقلات و شیرینی قرار داشت و نیز تخم‌مرغ رنگ كرده و ... همراه بایرام‌پایی فرستاده می‌شد. ساعتهای اول شب روزهای نزدیك عید، كوچه و بازار اردبیل جلوه خاصی به خود می‌گرفت و پشت سرهم حمالها به چشم می‌خوردند كه مجمعه‌های رنگین بر سر گذاشته و چپ و راست در حركت بودند. آخرین مهلت فرستادن چنین شامی، یك شب قبل از چهارشنبه آخر سال بود. در موقع تحویل سال نو، همه افراد خانواده، دور سفره هفت‌سین می‌نشینند و منتظر لحظه تحویل سال می‌شوند. از جمله محتویات سفره می‌توان به نقل و نبات، شیرینی، آینه، میوه، سكه، قرآن كریم، انواع آجیل، شمع، تخم‌مرغ رنگ كرده، سماغ، سمنو، كره طبیعی، ماهی دودی، انجیر، كوزه رنگی، سبزه و ... را نام برد. پس از تحویل سال همه به اتفاق، دعای تحویل سال را می‌خوانند و سال نو را به یكدیگر تبریك می‌گویند. بزرگ خانواده سكه‌های پول خرد را (كه داخل قرآن گذاشته‌اند) به اعضای خانواده به اصطلاح «سفته» جهت پربركت بودن روزی خانواده توزیع می‌كند. سپس بچه‌ها نیز عیدی خود را از بزرگترها می‌گیرند و مراسم دید و بازدید از همان هنگام آغاز می‌شود. در روستاها رسم بر این است كه پس از تحویل سال، اهالی هر طایفه یا محله به اتفاق ریش‌سفیدان خویش، ابتدا به دیدار خانواده‌ای كه طی سال گذشته عزیزی را از دست داده‌اند، می‌روند. و ابتدا به او تسلیت گفته و سپس سال نو را به آنها شادباش می‌گویند و در خانه آنها خرما و چای میل نموده و لباس سیاه صاحب عزا را از تن او درمی‌آورند. این عید برای خانواده عزادار به نام «قره‌بایرام» یعنی عید سیاه، نامیده میشود. همچنین ریش‌سفید طایفه، افرادی را كه با هم قهر هستند آشتی می‌دهد. این دید و بازدیدها معمولاً‌تا سیزده بدر ادامه پیدا می‌كند. در روز سیزده بدر همه اهالی، ماهی‌ها و سبزی‌های عید را برداشته و به كوه و دشت می‌روند و با انداختن آنها به آب و یا رودخانه و با گفتن این جمله كه «دردو بلامیز سندن گئدسین» تمام آن روز را به مسرت و خوشی می‌گذرانند. در این روز اهالی معمولاً سر سفره نهار آش دوغ دارند.

 

در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی

من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی

خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری

در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی ....

"الهم صلی علی محمد وال محمد و عجل فرجهم"

یک شنبه 25 اسفند 1392  11:54 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
mahdyyar110
mahdyyar110
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 327
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

ای کاش نوروز مانند قدیم بدون تجملات برگزار میگردید واین همه با حرامهای الهی مخلوط نمیشد از قبیل محرم و نامحرم تجملات و خرج های بسیار اضافی زندگی

فقط حیدر امیر المومنین است

دوشنبه 26 اسفند 1392  7:04 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
masomezare4
masomezare4
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 3091
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی

 سلام دوستان خوب راسخونی من هم فرا رسیدن نوروروز باستانی را به شما تبریک می گویم اولین خاطره ای که من از نوروز به یاد می آورم عیدی آن سالها بود که تمام دل خوشی مابود

دوشنبه 26 اسفند 1392  9:28 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 saeedakh montazereagha
دسترسی سریع به انجمن ها