0

مقالات آموزش پرستاری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات آموزش پرستاری

بررسي تاثير آموزش ورزش هاي هوازي بر ميزان خستگي بيماران مولتيپل اسکلروزيس
 
پازكيان مرضيه*,شبان مرضيه,ذاكري مقدم معصومه,مهران عباس,سنگلجي بهرام
 
* تهران، ايران
 
 

مقدمه: خستگي از علايم شايع بيماري ام.اس است و اگر چه ورزش براي بيماران مبتلا به ام.اس توصيه شده است، اما تاثير انواع ورزش ها روي ميزان شدت خستگي بررسي نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير ورزش هوازي بر ميزان شدت خستگي در بيماران مبتلا به ام.اس طراحي گرديده است.
روش: اين پژوهش يک مطالعه کارآزمايي باليني در بيماران مبتلا به ام.اس در سال 1386 صورت انجام شده است. نمونه پژوهش 80 نفر از بيماران مبتلا به ام.اس مراجعه کننده به انجمن ام.اس در شهر تهران بودند که نمره ميزان شدت ناتواني (EDSS) آن ها بين 0-5.5 بوده، به روش نمونه گيري آسان به طور تصادفي به دو گروه (آزمون و کنترل) تقسيم شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه اي شامل 2 بخش بود که بخش اول شامل مشخصات دموگرافيک و اطلاعات مربوط به بيماري و بخش دوم شامل مقياس اندازه گيري خستگي (FSS) بود. FSS ابزاري روا و پايا (r=0.84) که در ايران در پژوهش هاي قبلي استفاده شده است، ورزش ها به مدت 6 هفته (18 جلسه) انجام شد در پايان جلسه هيجدم ميزان شدت خستگي با مقياس FSS سنجيده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS v.11.5  و با استفاده از تست هاي پارامتريک نظير تي زوج، تي مستقل و کاي دو تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: آزمون تي زوج نشان داد بين دو گروه از نظر شدت خستگي بعد از مطالعه اختلاف معنادار وجود دارد (p<0.001).
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش مبتني بر اين است که ورزش از نوع هوازي در کاهش شدت خستگي بيماران مبتلا به ام.اس تاثيرگذار است، احتمالا ورزش هاي هوازي با افزايش انرژي در کاهش خستگي موثرترند.

 
كليد واژه: ورزش هوازي، مولتيپل اسکلروزيس، خستگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
جمعه 23 اسفند 1392  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير اجراي برنامه آموزشي بر ارتقاي سلامت بيماران وسواس جبري: بر پايه الگوي پندر

تاثير اجراي برنامه آموزشي بر ارتقاي سلامت بيماران وسواس جبري: بر پايه الگوي پندر
 
رادمهر مريم*,اشك تراب طاهره,نيسي ليلا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد دزفول، گروه پرستاري و مامايي، دزفول، ايران
 
 

مقدمه: بيماري وسواسي - اجباري يک بيماري مزمن با شيوع 2% الي 3% در جوامع عمومي و طبق برآوردها 40% در جامعه ايراني است. امروزه تحقيقات نشان داده اند که علت بسياري از بيماري هاي مزمن سبک زندگي و رفتارهاي انساني است و انجام رفتارهاي ارتقاء دهنده سلامت يکي از بهترين راه هايي است که مردم توسط آن مي توانند سلامتي خود را حفظ و کنترل کنند. هدف اين پژوهش تاثير آموزه هاي تئوري ارتقاي سلامت پندر بر کيفيت شيوه زندگي مبتلايان به اختلال وسواسي - اجباري و علايم بيماري مي باشد.
روش: اين مطالعه نيمه تجربي از نوع يک گروهي قبل و بعد از مداخله بود که برروي 8 نفر از بيماران وسواس اجباري که به روش نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب شده بودند، در دو جلسه 60 دقيقه اي به فاصله يک هفته در دو گروه چهار نفري با پيگيري سه ماه در بيمارستان گنجويان شهر دزفول انجام شد. ابزار اين مطالعه پرسشنامه استاندارد ارتقاي سلامت (Health Promoting Lifestyle Profile) بود. اطلاعات بعد از جمع آوري توسط آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، جدول) و آمار استنباطي (آزمون ويلکاکسون) تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: ميانگين و انحراف معيار نمرات سبک زندگي ارتقاي سلامت (111.37±21) قبل از مداخله و (139.57±14) بعد از مداخله بود که اين اختلاف از نظر آماري معنادار بود (p=0.012).
نتيجه گيري: پرستاران مي توانند با ارتقاي رفتارهاي سلامتي پيامدهاي بهداشتي مثبت نظير سلامت مطلوب، انجام شخصي کارها و زندگي مفيد و هدفدار، کنترل تنش، استراحت کافي، ارتباط مثبت با ديگران، افزايش خودکارآمدي و کنترل شرايط محيطي و ايجاد حس مسووليت پذيري علاوه بر کاهش اضطراب، سبک و کيفيت زندگي بيماران را نيز بهبود دهند.

 
كليد واژه: آموزش سلامت، اختلال وسواس - اجباري، مدل پندر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ارزيابي رضايت دانشجويان پرستاري از بسته آموزشي اصول تغذيه با شير مادر: آموزش مبتني بر رايانه

ارزيابي رضايت دانشجويان پرستاري از بسته آموزشي اصول تغذيه با شير مادر: آموزش مبتني بر رايانه
 
وجداني محمدعلي*,حارث آبادي مهدي,پروينيان علي محمد,قرباني متين,جلائي سيده زهرا
 
* دانشگاه علوم پزشکي خراسان شمالي، بجنورد، ايران
 
 

مقدمه: ارزيابي و به کارگيري شيوه هاي نوين آموزشي، به منظور جلب رضايت دانشجويان و غني سازي برنامه هاي آموزشي ضروري به نظر مي رسد. آموزش هاي مبتني بر رايانه قابليت هاي متعددي دارند، اما با معايبي نيز همراهند، به طوري که يافته هاي حاصل از به کارگيري آنها نتايج متناقضي را نشان داده است. هدف از اين مطالعه ارزيابي رضايت دانشجويان پرستاري از بسته آموزشي مبتني بر رايانه «آموزش اصول تغذيه با شير مادر» مي باشد.
روش: اين پژوهش يک تحقيق مداخله اي و از نوع کاربردي مي باشد که در نيم سال اول 1391 به صورت تک گروهي و به صورت تمام شماري برروي دانشجويان ترم 8 پرستاري دانشگاه علوم پزشکي بجنورد که در حال گذراندن واحد کارآموزي کودکان بوده اند، انجام شد. جهت سنجش ميزان رضايت دانشجويان، داده ها 3 هفته پس از ارايه بسته آموزشي به آنها، توسط پرسشنامه «رضايت از بسته آموزشي» جمع آوري گرديد و با استفاده از آمار توصيفي و نرم افزارهاي آماري SPSS v.16 مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت.
يافته ها: در مجموع 38 نفر از دانشجويان پرستاري در اين پژوهش شرکت داشتند. يافته ها نشانگر اين بود که دانشجويان از بسته آموزشي راضي بوده اند. به طوري که %67.2 دانشجويان بيشتر مواقع يا هميشه از محتواي برنامه راضي بوده اند. %82.35 افراد در بيشتر مواقع يا هميشه از شکل بسته رضايت داشته اند. %96.45 افراد در بيشتر موارد يا هميشه از راحتي استفاده از بسته راضي بوده اند و در کل 82% افراد در بيشتر مواقع يا هميشه از کل بسته آموزشي رضايت داشته اند.
نتيجه گيري: بسته هاي آموزشي مبتني بر رايانه مي توانند رضايت دانشجويان پرستاري را در آموزش باليني جلب نمايند. پيشنهاد مي گردد اين بسته ها در آموزش دانشجويان پرستاري بيشتر مورد استفاده قرار گيرد.

 
كليد واژه: آموزش مبتني بر رايانه، اصول تغذيه با شير مادر، دانشجويان پرستاري، رضايت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير مداخله آموزشي مبتني بر مدل اعتقاد بهداشتي بر تداوم رفتار شيردهي

تاثير مداخله آموزشي مبتني بر مدل اعتقاد بهداشتي بر تداوم رفتار شيردهي
 
طل آذر,مجلسي فرشته*,شجاعي زاده داوود,اسماعيلي شهميرزادي سيما,محمودي مجدآبادي محمود,مراديان منور
 
* گروه آموزش و ارتقاء سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، ايران
 
 

مقدمه: تغذيه با شير مادر به لحاظ فوايد فيزيولوژيکي و رواني براي مادر و کودک بهترين غذاي شيرخوار شناخته شده است. با عنايت به اين موضوع که مطالعات محدودي در زمينه به کارگيري مدل اعتقاد بهداشتي در تداوم رفتار شيردهي انجام شده است، اين مطالعه با هدف سنجش تاثير مداخله آموزشي مبتني بر مدل اعتقاد بهداشتي بر تداوم رفتار شيردهي در مادران باردار سه ماهه سوم مراجعه کننده به مراکز بهداشتي درماني دانشگاه علوم پزشکي تهران در سال 1391 طراحي و اجرا گرديد.
روش: اين پژوهش يک مطالعه نيمه تجربي با مداخله آموزشي از نوع قبل و بعد برروي 266 زن باردار بود که نمونه ها به صورت تخصيص تصادفي به دو گروه 133 نفره مداخله و مقايسه تقسيم شدند. سپس در طي سه مرحله (قبل از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله) مورد ارزيابي قرار گرفتند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه دو بخشي اطلاعات دموگرافيک و ابزار سنجش رفتار شيردهي بر اساس سازه هاي تئوري اعتقاد بهداشتي شامل سازه هاي حساسيت درک شده (8 سوال)، شدت درک شده (6 سوال)، منافع درک شده (10 سوال)، موانع درک شده (13 سوال)، راهنما براي عمل (5 سوال)، خودکارآمدي (6 سوال)، رفتار شيردهي (7 سوال) بود. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.11.5 و به کارگيري آزمون اندازه گيري هاي تکراري، تي تست مستقل انجام گرفت. سطح معناداري در اين مطالعه 0.05 در نظر گرفته شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که اختلاف آماري معناداري در مرحله پس آزمون اول (بلافاصله بعد از زايمان) بين دو گروه مداخله و مقايسه از نظر سازه هاي حساسيت درک شده (p<0.001)، شدت درک شده (p=0.004) و موانع درک شده (p=0.002) و راهنما براي عمل (p=0.02) وجود داشت. در مرحله پس آزمون دوم (3 ماه بعد از زايمان) ارتباط آماري معناداري بين دو گروه مداخله و مقايسه از نظر سازه هاي منافع درک شده (p=0.04)، موانع درک شده (p=0.002)، راهنما براي عمل (p<0.001) و رفتار شيردهي (p=0.02) مشاهده شد. نتايج تحليل سازه هاي مدل اعتقاد بهداشتي با استفاده از الگوي تحليل آزمون اندازه گيري هاي تکراري در گروه مداخله نشان داد که ميزان تمام سازه هاي مدل اعتقاد بهداشتي قبل و پس از مداخله آموزشي از لحاظ آماري معنادار بود (p<0.001).
نتيجه گيري: نتايج مطالعه نشان داد مداخله آموزشي مبتني بر مدل اعتقاد بهداشتي در تداوم رفتار شيردهي مي تواند موثر باشد. در اين راستا، رفع نواقص موجود در زمينه سياست گزاري سلامت از طريق افزايش آموزش عمومي به صورت راهنما براي عمل در راستاي فرآيند شيردهي و برنامه ريزي تغذيه اي با شير مادر و برنامه هاي پايش آن، جلب توجه عموم به خط مشي ها و برنامه هاي تغذيه با شير مادر، برگزاري کلاس هاي آموزشي مبتني بر موانع و فوايد تغذيه با شير مادر مي تواند در بهبود ترويج تغذيه انحصاري با شير مادر موثر واقع گردد.

 
كليد واژه: مدل اعتقاد بهداشتي، مراکز بهداشتي درماني، مداخله آموزشي، رفتار شيردهي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي وضعيت آموزش باليني از ديدگاه دانشجويان کارشناسي پرستاري و ارايه راهکارهاي کاربردي مبتني بر مشک

بررسي وضعيت آموزش باليني از ديدگاه دانشجويان کارشناسي پرستاري و ارايه راهکارهاي کاربردي مبتني بر مشکلات
 
شيرازي مريم,الحاني فاطمه*,اكبري ليلا,سميعي سيبني فاطمه,بابايي محمود,حيدري فاطمه
 
* گروه پرستاري، دانشکده علوم پزشکي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

مقدمه: بررسي نظرات دانشجويان پرستاري در مورد وضعيت آموزش باليني مي تواند منجر به شناسايي مشکلات و ارتقاي کيفيت آموزش باليني شود. پژوهش حاضر با هدف تعيين وضعيت آموزش باليني از ديدگاه دانشجويان کارشناسي پرستاري دانشگاه علوم پزشکي اصفهان و ارايه راهکارهاي کاربردي مبتني بر مشکلات انجام شده است.
روش: در اين مطالعه توصيفي - تحليلي 140 نفر از دانشجويان ترم دوم تا هشتم کارشناسي پرستاري دانشگاه علوم پزشکي اصفهان به روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي غيرنسبتي مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه اي روا و پايا شامل دو بخش (اطلاعات دموگرافيک و وضعيت آموزش باليني) بود. پس از جمع آوري داده ها، داده ها با نرم افزارSPSS v.15  و با استفاده از آزمون هاي آماري توصيفي (فراواني) و تحليلي (کاي اسکوئر) تجزيه و تحليل شد. سطح معناداري براي سنجش ارتباط ميان اطلاعات دموگرافيک و وضعيت آموزش باليني (p<0.05) در نظر گرفته شد.
يافته ها: مهمترين مشکل آموزش باليني در بعد مديريتي، آموزشي، محيطي، انگيزشي و پرسنلي به ترتيب به حساب نيامدن زمان کارآموزي ها جزء سوابق کاري دانشجو، مشارکت ندادن دانشجو در تصميم گيري هاي مربوط به برنامه ريزي کارآموزي، کم توجهي به امکانات رفاهي مثلا يک اتاق براي دانشجويان پرستاري در بيمارستان ها متناسب با شان دانشجو، نداشتن جايگاه مناسب در بخش و همکاري ناکافي کارکنان بخش با دانشجو بود. در کل از بين مشکلات آموزش باليني با اولويت اول، مهمترين مشکل در نظر نگرفتن کمترين امکانات رفاهي مثلا يک اتاق براي دانشجويان پرستاري در بيمارستان ها متناسب با شان دانشجو مربوط بعد محيطي بوده است.
نتيجه گيري: وضعيت آموزش باليني در رشته پرستاري نيازمند تدوين برنامه هايي جهت افزايش ميزان مشارکت دانشجويان، مربيان و پرسنل پرستاري در برنامه ريزي هاي کارآموزي و همچنين مشارکت دانشکده ها و مراکز آموزشي درماني براي تامين امکانات رفاهي در محيط هاي بالين براي دانشجويان پرستاري مي باشد. علاوه بر اين در نظر گرفتن دوره کارورزي جزء سوابق کاري دانشجويان پرستاري، مي تواند منجر به افزايش انگيزه و توانمندي آن ها در دوران آموزش باليني و ايجاد نگرش مثبت در رابطه با آينده شغلي شان شود.

 
كليد واژه: وضعيت آموزش باليني، دانشجويان کارشناسي پرستاري، راهکارهاي کاربردي مبتني بر مشکلات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

طراحي و روان سنجي مقياس ارزشيابي تدريس

طراحي و روان سنجي مقياس ارزشيابي تدريس
 
كاشاني نيا زهرا,رسولي مريم*,حسيني محمدعلي,كاشف قربان پور رضا
 
* گروه کودکان، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، تهران، ايران
 
 

مقدمه: ارزشيابي اساتيد نوعي ارزشيابي آموزشي است که عبارت از تعيين ميزان موفقيت اعضاي هيات علمي در رسيدن به هدف هاي آموزشي خود مي باشد. توسعه روش هاي شفاف و ابزارهاي مناسب در اين زمينه، اهميت دارد همچنين طراحي و روان سنجي مقياس هاي ارزشيابي منطبق با فرهنگ ضروري به نظر مي رسد. هدف از انجام اين پژوهش، طراحي و روان سنجي مقياس ارزشيابي تدريس مدرسين بوده است.
روش: اين پژوهش روش شناختي، در دو بخش طراحي عبارات مقياس و روان سنجي آن انجام گرفته است. محل انجام پژوهش، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي بوده و نمونه ها، 104 نفر از دانشجويان مقطع کارشناسي رشته هاي مختلف در اين دانشگاه بودند که به صورت در دسترس، انتخاب گرديدند. در اين پژوهش، عبارات ابزار از طريق مروري بر پژوهش هاي انجام شده و متون موجود در زمينه ارزشيابي اعضاي هيات علمي و مدرسين، همچنين بررسي ابزارهاي موجود و نيز جمع آوري نظرات افراد ذينفع در فرآيند ارزشيابي يعني مدرسين و دانشجويان توسط تکميل پرسشنامه باز پاسخ، طراحي شده و پس از تعيين روايي محتوا توسط شاخص روايي محتواي والتس و باسل، روايي صوري و روايي سازه همچنين پايايي همساني دروني و ثبات آن بررسي شد. تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.19 و با استفاده از روش هاي آماري تحليل عاملي اکتشافي، محاسبه ضريب آلفاي کرونباخ و ضريب همبستگي پيرسون انجام گرديد.
يافته ها: «مقياس ارزشيابي تدريس مدرسين دانشگاه» شامل 33 عبارت طراحي گرديد. تحليل عاملي اکتشافي به منظور بررسي سازه عاملي مقياس استفاده شد که نمودار سنگ ريزه، نشان دهنده 1 عامل (تک بعدي بودن مقياس) بود. اندازه گيري پايايي نشان داد که ضريب آلفاي مقياس 0.98 بوده و همبستگي نمرات مقياس در دوبار اجرا، 0.69 (p<0.05) گزارش شده است.
نتيجه گيري: «مقياس ارزشيابي تدريس مدرسين» از روايي و پايايي مناسبي برخوردار بوده و مي تواند به عنوان يکي از ابزارهاي ارزشيابي تدريس، به کار گرفته شود.

 
كليد واژه: طراحي ابزار، روايي، پايايي، ارزشيابي، تدريس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مولفه هاي تاثيرگذار بر ميزان رضايتمندي دانشجويان پرستاري از رشته تحصيلي

مولفه هاي تاثيرگذار بر ميزان رضايتمندي دانشجويان پرستاري از رشته تحصيلي
 
حكيم اشرف السادات*
 
* گروه پرستاري، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز، اهواز، ايران
 
 

مقدمه: بررسي رضايت از رشته تحصيلي در هر دانشکده از مسايل اساسي آن دانشکده و جزء لاينفک فعاليت هاي آن در حيطه رفتار و عملکرد سازماني محسوب مي شود. در اين راستا پژوهشي با هدف تعيين مولفه هاي تاثيرگذار بر ميزان رضايتمندي دانشجويان پرستاري از رشته تحصيلي انجام شد.
روش: در اين مطالعه مقطعي (توصيفي - تحليلي) به صورت سرشماري رضايت کليه دانشجويان پرستاري (164 نفر) دانشکده هاي پرستاري و مامايي وابسته به دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز در 6 حيطه اساسي (شرايط محيط آموزشي، شرايط محيط باليني، مربيان، وجهه اجتماعي، ارتباط با همکاران و مديريت) بر طبق يک پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسي قرار گرفت. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار آماري SPSS v.17 براي متغيرهاي کمي و روش هاي آماري توصيفي، همچنين از آزمون هاي آماري مجذور کاي، آزمون تي و ضريب هبستگي پيرسون استفاده گرديد. سطح معناداري براي کليه آزمون ها برابر با p<0.05 در نظر گرفته شد.
يافته ها: اکثر واحدهاي مورد پژوهش (%81.10) از رشته تحصيلي خود رضايت کم داشتند. همچنين %84.14 دانشجويان از شرايط محيط آموزشي دانشکده، %53.70 از شرايط محيط آموزش باليني، %36.60 از نحوه آموزش نظري توسط اساتيد دانشکده، %37.20 از نحوه آموزش باليني توسط مربيان بالين، %39.63 از نحوه ارزشيابي توسط اساتيد دانشکده، %81.70 از نحوه ارتباط با همکاران و نيز %60.40 دانشجويان پرستاري از وجهه اجتماعي رضايت کم داشتند، همچنين %31.10 از نحوه ارزشيابي توسط مربيان بالين و %56.70 واحدهاي مورد مطالعه از نحوه مديريت پرستاري رضايت خيلي کم داشتند.
نتيجه گيري: در مطالعه حاضر اکثريت دانشجويان از رشته تحصيلي خود رضايت کم داشتند. لذا توجه به عوامل موثر در افزايش رضايتمندي دانشجويان نظير کيفيت آموزش نظري، باليني و فرآيندهاي ارزشيابي، تعاملات و توجه به وجهه اجتماعي که نهايتا سبب حفظ ارتقاي کيفيت آموزشي مي گردد، حايز اهميت است.

 
كليد واژه: رضايت، رشته پرستاري، دانشجوي پرستاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير اجراي طرح مشاوره و راهنمايي تحصيلي توسط استاد راهنما بر ميزان اضطراب دانشجويان کارشناسي پرستار

تاثير اجراي طرح مشاوره و راهنمايي تحصيلي توسط استاد راهنما بر ميزان اضطراب دانشجويان کارشناسي پرستاري
 
اميني راضيه*,جوزي مينا,مقيميان مريم,خراساني پروانه
 
* گروه پرستاري، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نجف آباد، نجف آباد، ايران
 
 

مقدمه: تحصيل در سطوح دانشگاهي با توجه به تفاوت در ماهيت آموزشي و تغيير در نقش افراد از دانش آموزي به دانشجويي همواره مي تواند با خطرات و آسيب هاي رواني همچون اضطراب همراه باشد. درگير شدن اساتيد در امور تحصيلي و رواني دانشجويان مي تواند راهکاري مناسب جهت يافتن پتانسيل ها در دانشگاه و همچنين کشف زودرس مشکلات دانشجويي و خنثي نمودن آنها قبل از آن که به يک معضل عمومي تبديل گردند، شود.
روش: اين مطالعه از نوع نيمه تجربي با هدف تعيين تاثير اجراي طرح مشاوره و راهنمايي تحصيلي توسط استاد راهنما بر اضطراب دانشجويان به صورت دو گروهي و قبل و بعد از مداخله انجام گرديد. ابتدا به کمک پرسشنامه استاندارد کتل سطح اضطراب دانشجويان اندازه گيري و سپس برنامه مشاوره و راهنمايي توسط اساتيد راهنما براي گروه آزمون اجرا گرديد. سپس مجددا سطح اضطراب در هر دو گروه (کنترل و آزمون) اندازه گيري گرديد.
يافته ها: گروه هاي مورد مطالعه از نظر اطلاعات دموگرافيک با يکديگر همگون بودند. آزمون t مستقل نشان داد که بين ميانگين اضطراب دانشجويان قبل از مداخله در دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد (p=0.56). همچنين آزمون t مستقل نشان مي دهد که بين ميانگين اضطراب دانشجويان بعد از مداخله در دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد (p=0.001).
نتيجه گيري: يافته هاي پژوهش صورت گرفته حاکي از آن است که راهنمايي تحصيلي منجر به اتصال محکم بين دانشجو و استاد و در نتيجه کمک به حل مشکلات احتمالي موجود در برنامه هاي آموزشي و جلوگيري از اتلاف زمان و رفع نواقص موجود در برنامه ها خواهد گرديد.

 
كليد واژه: اضطراب، مشاوره تحصيلي، دانشجويان پرستاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

جمعه 23 اسفند 1392  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي تاثير دو مدل آموزشي مبتني بر رعايت و توانمندسازي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم

بررسي تاثير دو مدل آموزشي مبتني بر رعايت و توانمندسازي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم
 
ناصحي اسراء,برهاني فريبا,عباس زاده عباس*,عرب منصور,ثمره فكري ميترا
 
* گروه داخلي جراحي، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، تهران، ايران
 
 

مقدمه: کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم تحت تاثير عوامل متعددي از جمله عدم آگاهي و دانش آنها نسبت به اين بيماري قرار دارد. تاکنون روش هاي آموزشي مختلفي جهت بهبود کيفيت زندگي اين بيماران مورد بررسي قرار گرفته که نتايج متفاوتي داشته است، لذا مطالعه حاضر جهت مقايسه تاثير دو مدل آموزشي مبتني بر رعايت و توانمندسازي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم انجام گرديده است.
روش: اين مطالعه نيمه تجربي، تاثير دو مدل آموزشي، بر کيفيت زندگي 70 بيمار مبتلا به آسم را مورد ارزيابي قرار داد. نمونه ها به صورت تصادفي به دو گروه تقسيم شدند در يک گروه آموزش بر اساس مدل مبتني بر رعايت و در گروه ديگر آموزش بر اساس مدل توانمندسازي داده شد. قبل از مداخله و هشت هفته بعد از اتمام مداخله هر دو گروه پرسشنامه کيفيت زندگي مربوط به بيماران مبتلا به آسم را تکميل کردند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.18 انجام گرديد.
يافته ها: ميانگين سني بيماران در گروه آموزش مبتني بر رعايت 47.6 (±8.15) و در گروه آموزش توانمندسازي 44.5 (±10.93) بود. نتايج نشان داد که ميانگين نمره کلي و ابعاد کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم در دو گروه قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداري نداشتند (p>0.05) آزمون آماري تي زوج افزايش آماري معناداري را در نمره کلي و ابعاد کيفيت زندگي قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه نشان مي دهد (p<0.05).
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد که هر دو مدل آموزشي مي توانند سبب ارتقاي کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم گردد. لذا نقش آموزش جهت ارتقاي کيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم توسط کادر درمان به خصوص پرستاران بايد مدنظر قرار گرفته شود.

 
كليد واژه: مدل آموزشي مبتني بر رعايت، مدل آموزشي توانمندسازي، کيفيت زندگي، بيماران مبتلا به آسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اثربخشي مدل مشارکت پرسنل پرستاري بر کارآيي آموزش باليني دانشجويان پرستاري

اثربخشي مدل مشارکت پرسنل پرستاري بر کارآيي آموزش باليني دانشجويان پرستاري
 
آقاخاني نادر,شريف نيا سيدحميد,دهقاني محمدرضا*,حجتي حميد,غنا ساميه,حكمت افشار ميترا,اقتدار سامره
 
* مرکز توسعه آموزش، دانشگاه علوم پزشکي شيراز، شيراز، ايران
 
 

مقدمه: آموزش باليني يکي از اجزاي اصلي برنامه هاي دانشجويان پرستاري مي باشد و عدم کسب توانمندي هاي لازم در اين حيطه از مشکلات دانش آموختگان اين رشته تحصيلي است. بر همين اساس، ضرورت استفاده از روش هاي نوين آموزشي براي ارتقاي کيفيت آموزش باليني بيش از پيش داراي اهميت مي باشد. يکي از اين راهکارها استفاده از روش مشارکت پرسنل پرستاري در امر آموزش باليني است. اين پژوهش درصدد شناسايي اثربخشي اين روش بر کارآيي آموزش باليني بر دانشجويان پرستاري و کاربرد نتايج در جهت حل مشکلات آموزش باليني صورت گرفته است.
روش: در اين پژوهش تجربي، 40 نفر از دانشجويان پرستاري دوره کارآموزي عفوني به صورت تصادفي به دو گروه 20 نفره آزمون و شاهد تقسيم شدند. گروه آزمون روش مشارکت پرستاري و گروه شاهد آموزش هاي روتين را دريافت کردند. در پايان دوره کارآموزي مهارت هاي باليني دانشجويان با استفاده از چک ليست بررسي گرديد. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي جداول توزيع فراواني مطلق و نسبي، ميانگين و انحراف معيار و جهت بررسي ارتباط بين متغيرها، از آزمون t و از نرم افزار SPSS v.16 استفاده شد.
يافته ها: در اين مطالعه، پژوهش در دو گروه آزمون و شاهد از نظر مشخصات دموگرافيکي همگن بودند. در اين پژوهش سني شرکت کننده ها 19.87، %65 مونث و %92.5 مجرد بودند. همچنين گروه آزمون در مهارت هاي باليني از قبيل مهارت در دادن دارو، ارتباط با بيمار، رعايت نکات ايزولاسيون و پانسمان نمره بيشتري نسبت به گروه شاهد کسب نموده و اختلاف معناداري با گروه شاهد داشتند (p<0.05).
نتيجه گيري: در روش مشارکت پرسنل پرستاري، فراگيران در داخل گروه و بين گروه، با يکديگر ارتباط برقرار مي کنند و همکاري، اعتماد به نفس و درک آنها افزايش مي يابد و ميزان يادگيري با اين شيوه بيشتر و کسب مهارت ها بهتر از کارآموزي روتين است. لذا اجراي اين روش به شکل گسترده در حرفه پرستاري و ديگر رشته هاي علوم پزشکي توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: اثربخشي، مدل مشارکت، کارآيي، آموزش باليني، دانشجويان پرستاري، بخش عفوني، اروميه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي تاثير آموزش به بيمار و پيگيري تلفني توسط پرستار بر ميزان اميدواري بيماران نارسايي قلبي

 
بررسي تاثير آموزش به بيمار و پيگيري تلفني توسط پرستار بر ميزان اميدواري بيماران نارسايي قلبي
 
شجاعي اسماء,نحرير بتول*,نادري نسيم,زارعيان آرمين
 
* دانشکده پرستاري، دانشگاه علوم پزشکي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي تاثير آموزش به بيمار و پيگيري تلفني توسط پرستار بر ميزان اميدواري در بيماران نارسايي قلبي انجام شد.
روش: در اين پژوهش 189 بيمار مبتلا به نارسايي قلبي به روش نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب و به طور تصادفي در 3 گروه شاهد و يا آزمون قرار گرفتند. گروه شاهد فقط مراقبت هاي روتين بيمارستاني را دريافت کرد. گروه آزمون اول حين ترخيص به مدت يک ساعت آموزش حضوري و يک کتابچه آموزشي محقق ساخته دريافت کرد. گروه آزمون دوم علاوه بر دريافت آموزش حضوري و کتابچه آموزشي حين ترخيص، 3 ماه پيگيري تلفني توسط پرستار را بعد از ترخيص دريافت کردند. ابزار جمع آوري اطلاعات شامل پرسشنامه هاي جمعيت شناختي و اميدواري ميلر(Miller)  بودند. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از آزمون هاي آماري و نرم افزار SPSS v.18 صورت گرفت.
يافته ها: قبل از انجام مداخله اختلاف معناداري بين ميانگين هاي اميدواري سه گروه مورد مطالعه وجود نداشت (p=0.354). بعد از انجام مداخله اختلاف معناداري بين ميانگين هاي اميدواري هر سه گروه وجود داشت (p=0.004).
نتيجه گيري: آموزش به بيمار همراه با پيگيري تلفني بعد از ترخيص توسط پرستار به طور معناداري باعث افزايش اميدواري بيماران نارسايي قلبي مي شود و اين نوع مداخله کم هزينه مي تواند جهت ارتقاي اميدواري بيماران نارسايي قلبي بعد از ترخيص موثر باشد.

 
كليد واژه: نارسايي قلبي، آموزش حين ترخيص، پيگيري تلفني توسط پرستار، اميدواري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي همبستگي سبک هاي يادگيري با برخي ويژگي هاي دانشجويان پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشکي قزوين

بررسي همبستگي سبک هاي يادگيري با برخي ويژگي هاي دانشجويان پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشکي قزوين با استفاده از الگوي وارک
 
آزادمنش ياسين*,عظيميان جليل,ضيغمي رضا,جهاني هاشمي حسن
 
* دانشگاه علوم پزشکي قزوين، قزوين، ايران
 
 

مقدمه: شناسايي عوامل عوامل موثر بر يادگيري در رفع مشکلات و نارسايي هاي نظام آموزشي بسيار مهم و حياتي است. يکي از عوامل موثر بر يادگيري، سبک يادگيري است که افراد به تناسب تفاوت هاي فردي خود از سبک هاي متفاوتي براي يادگيري استفاده مي کنند. هدف از اين مطالعه بررسي همبستگي سبک هاي يادگيري با برخي ويژگي هاي دانشجويان پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشکي قزوين با استفاده از الگوي وارک (VARK) مي باشد.
روش: اين مطالعه از نوع توصيفي - همبستگي بوده و جمع آوري داده به وسيله پرسشنامه استاندارد وارک صورت گرفته است. ميزان اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفا کرونباخ 0.87 محاسبه گرديد. انتخاب جامعه مورد مطالعه به صورت سرشماري بوده و کليه دانشجويان پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشکي قزوين که تمايل به شرکت در مطالعه داشتند، در آن مشارکت نمودند. تعداد کل شرکت کنندگان در پژوهش 242 نفر بوده و در تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آماري (ميانگين، انحراف معيار) و آمار استنباطي نظير آزمون تي مستقل و کاي دو استفاده شد. سطح معناداري کليه آزمون ها کمتر يا مساوي 0.05 در نظر گرفته شد. براي تجزيه و تحليل آماري داده ها از نرم افزار SPSS v.16 استفاده شد.
يافته ها: نتايج مطالعه نشان داد که ميانگين نمره خام سبک جنبشي حرکتي، شنيداري، خواندني و نوشتني و ديداري به ترتيب معادل 5.16±2.63، 5.76±2.55، 6.15±2.67 و 4.36±2.34 بود که بالاترين ميانگين مربوط به سبک خواندني نوشتني بود. بين جنسيت و دوره تحصيلي با تک تک سبک هاي يادگيري رابطه معناداري وجود داشت (p£0.05). وضعيت تاهل با سبک خواندني - نوشتني رابطه معنادار داشت (p£0.05) و مقطع تحصيلي هم فقط با سبک جنبشي - حرکتي و ديداري رابطه معنادار داشت (p£0.05). همچنين سبک يادگيري ترکيبي «TOTAL VARK» با هيچکدام از متغيرهاي دموگرافيک مطالعه رابطه معناداري نداشت (p³0.05).
نتيجه گيري: با توجه به نتايج مطالعه، مهم است که مدرسين از تنوع سبک هاي يادگيري در بين دانشجويان آگاه بوده و با انتخاب سبک مناسب با نوع يادگيري دانشجويان اثربخشي آموزش هاي داده شده را ارتقا بخشند.

 
كليد واژه: سبک يادگيري، وارک، دانشجويان، پرستاري، مامايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آسيب شناسي درس اصول و فلسفه تعليم و تربيت در برنامه درسي دکتري آموزش پرستاري: مطالعه کيفي

 
آسيب شناسي درس اصول و فلسفه تعليم و تربيت در برنامه درسي دکتري آموزش پرستاري: مطالعه کيفي
 
صيدي جمال,الحاني فاطمه*,انوشه منيره
 
* گروه پرستاري، دانشکده پزشکي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

مقدمه: فلسفه تعليم و تربيت به عنوان يکي از حوزه هاي معرفت بشري، يکي از دروس مهم در اکثر رشته هاي تحصيلي از جمله رشته آموزش پرستاري در مقطع دکتري مي باشد. تضمين کيفيت آموزش پرستاري نيازمند بررسي دوره اي برنامه هاي درسي اين مقطع مي باشد. در حقيقت نيازهاي حرفه اي پرستاران از عوامل مهم ايجاد تحول در اين واحد درسي مي باشد. بنابراين اين مطالعه با هدف آسيب شناسي درس اصول و فلسفه تعليم و تربيت در مقطع دکتري پرستاري مي تواند در اين راستا کمک کننده باشد.
روش: اين پژوهش يک مطالعه کيفي با روش آناليز محتوي است. با روش نمونه گيري مبتني بر هدف با 11 دانشجو مقطع دکتري و 2 مدرس واحد درسي اصول و فلسفه تعليم و تربيت از دانشگاه هاي تربيت مدرس، تهران، علوم بهزيستي و توانبخشي و تبريز در سال 1390 مصاحبه انجام شد. کليه مصاحبه ها روي کاغذ پياده شد و به صورت دستي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: يافته هاي نهايي تحقيق از پنج طبقه شامل برنامه ريزي آموزشي، ارتقاي استراتژي هاي انگيزه ساز، اصلاح فرآيندهاي ارزشيابي تعاملي، انطباق محتوي با فلسفه خاص و عام و انعطاف پذيري محتوي با نيازهاي دانشجويان با زيرطبقه هاي متعدد و يک درون مايه اصلي شامل اصلاح فرآيند مديريت آموزشي بود.
نتيجه گيري: نتايج نشان دهنده اهميت و ضرورت بازنگري برنامه هاي درسي مقطع دکتري پرستاري از جمله درس اصول و فلسفه تعليم و تربيت در پرستاري مي باشد. جهت بهبود کيفيت برنامه درسي اين واحد بهتر است محتوي درسي آن بر اساس نيازهاي جامعه پرستاري و دانشجويان باشد تا بتوانند آن را به صورت عملي در آموزش، تحقيق و بالين به کار ببرند.

 
كليد واژه: آسيب شناسي، دکتري پرستاري، اصول فلسفه تعليم و تربيت، آناليز محتوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آموزش پرستاري مبتني بر شواهد

آموزش پرستاري مبتني بر شواهد
 
نحرير بتول*,رژه ناهيد,عبادي عباس
 
* دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

استفاده از شواهد در بالين به افزايش کيفيت مراقبت از سلامت منجر خواهد شد. پرستاري مبتني بر شواهد فرآيندي است که در سال هاي اخير به عنوان شيوه اي براي مراقبت هاي بهداشتي و درماني بر اساس جديدترين يافته ها مطرح شده است. طي اين فرآيند پرستار مي تواند با استفاده از شواهد تحقيقات موجود، مهارت باليني خود و عملکرد بيمار، تصميمات باليني مناسب را اتخاذ نمايد. مطالعات صورت گرفته نشان مي دهد که پرستاران در عملکرد مبتني بر شواهد با مشکل مواجه بوده اند و بيشترين مشکل آنها يافتن بهترين شواهد، شناسايي منابع صحيح، استفاده از روش هاي جستجوي بهينه و ارزيابي شواهد ذکر شده است. هدف از نگارش اين مقاله تعيين عوامل موثر بر پرستاري مبتني بر شواهد است که به روش مروري و با مطالعه مقالات موجود در حوزه پرستاري مبتني بر شواهد انجام شده است.

 
كليد واژه: پرستاري مبتني بر شواهد، آموزش پرستاري، يادگيري مبتني بر شواهد، شواهد و قضاوت حرفه اي، گام هاي يادگيري مبتني بر شواهد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شبيه سازي راهکاري براي ارتقاي آموزش باليني

شبيه سازي راهکاري براي ارتقاي آموزش باليني
 
جاني قربان مژگان,اله داديان مريم*,حقاني فريبا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد فلاورجان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: پيشرفت در آموزش پرستاري و پزشکي باعث شده است که روش هاي سنتي آموزش به روش هاي پيشرفته براي تمرين مراقبت هاي باليني در يک محيط ايمن تبديل شود. شبيه سازي يک روش تدريس منحصر به فرد براي يادگيري و ارزيابي است. با توجه به اين که در کارآموزي هاي رشته هاي پزشکي و پيراپزشکي محدود بودن تسهيلات و فضاهاي باليني و يا کوتاهي زمان اقامت بيمار در بيمارستان مي تواند برروي فرصت هاي يادگيري دانشجويان در زمينه مراقبت از بيمار تاثير گذارد و فرصت هاي يادگيري کمتري براي دانشجويان فراهم شود به نظر مي رسد فراهم آوردن محيطي شبيه سازي شده مثل بالين، بهترين راه براي آموزش بهتر و در نتيجه پيشگيري از خطاهاي پزشکي و کنترل هر گونه آسيب به بيمار باشد. هدف از انجام اين پژوهش مروري بر روش تدريس شبيه سازي در آموزش باليني مي باشد.
روش: اين مقاله، مطالعه مروري از نوع سنتي است که پژوهشگران در سال 1391-1390 با بررسي مجلات الکترونيکي Proquest و Elsevier تمام مقالات راجع به شبيه سازي از سال 2000 تا 2011 را جمع آوري کرده و سپس از بين مطالعات مرتبط، مواردي که داراي اهداف، متد، روش کار، حجم نمونه، آناليز و نتيجه گيري مشخص بودند، انتخاب کردند که از اين ميان 3 مطالعه کيفي، 11 مورد کمي، 5 مورد کيفي - کمي مي باشند.
يافته ها: اگر چه شبيه سازي سطوح مختلف دارد اما شواهد نشان مي دهد کارايي و تاثيرگذاري آن، در مقايسه با آموزش سنتي و روش هاي مبتني بر سخنراني بيشتر است. شبيه سازي ابزاري مهم در آموزش باليني با اثرات سودمند براي اساتيد، دانشجويان و بيماران مي باشد.
نتيجه گيري: در دهه گذشته شبيه سازي يک استراتژي کليدي آموزشي براي پرورش مهارت هاي باليني در رشته هاي مختلف شده است. سياستگزاران، اساتيد و بنيانگذاران، بر نياز به پرورش مهارت هاي باليني قبل از ورود به بالين، به منظور افزايش امنيت بيمار و کاهش فشار بر محيط هاي باليني تاکيد مي کنند.

 
كليد واژه: شبيه سازي، يادگيري، آموزش باليني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 24 اسفند 1392  1:18 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها