0

اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

 
naser69m
naser69m
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 11
محل سکونت : اردبیل

اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

روزنه ی امیدم،خورشید دل طلایی،قصیده رهایی

حالا که حرف دل وراه دلامون یکی شد

آسمون پرستاره ی شبامون یکی شد

هرچی که دارم مال تو،باقی عمرم مال تو

شعرهای عاشقونه ام اگر نمردم مال تو

مال ومنالی ندارم،اما ستاره هارو هرچی شمردم مال تو

تو قمار زندگی هرچی که باختی پای من،هرچی که بردم مال تو

حالا که ما روزوروزگارمون یکی شد،شبهای مهتابی و شبهای تارمون یکی شد،روزگار شب های تارش مال من،شبهای مهتابی وصبح سپیدش مال تو

روزگار سردی ویاسش مال من،همه سرفرازی وعشق وامیدش مال تو

حالا که عطر دلت رو برام ارزونی کردی،بامن نامهربون این همه مهربونی کردی،زندگی صدای چلچله های سبزه زاراش مال تو،غرش وپنجه ببرهای درندش مال من

زندگی نم نم بارون وعطر شالیزارهاش مال تو،آفتاب داغ کویر وتیغ برندش مال من

پرپرواز پرنده های عاشق مال تو،چشم جغد زهرمارهای کشندش مال من...

پنج شنبه 22 اسفند 1392  11:51 AM
تشکرات از این پست
nazila fateme74
naser69m
naser69m
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 11
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

دوستت دارم..

دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو می دهم

 

قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو می دهم

چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس نگاهم از آن توست

عشقم تمامی لحظات تو را می خواهد و برای با تو بودن دلتنگی می کند

دل من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است

درخشش چشمانم همانند خورشید درخشان انتظار چشمانت را می کشند

پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند من هرگز فراموشت نخواهم کرد

 

"عاشقانه دوستت خواهم داشت"

 

hs1373

پنج شنبه 22 اسفند 1392  12:00 PM
تشکرات از این پست
nazila
naser69m
naser69m
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 11
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

زمانبندی خدا بی نظیر است،

نه هیچگاه دیر نه هیچگاه زود

کمی بردباری می طلبد و ایمان بسیار،

اما ارزش انتظار را دارد ...

 

hs1373

پنج شنبه 22 اسفند 1392  12:02 PM
تشکرات از این پست
nazila
nazila
nazila
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

خداوند... کلید آسمان را به کسی می بخشد که شبی ؛
با کلید اشک چشمانش را گشوده باشد...
یا با محبت ، اشک چشمی را بسته باشد.

 

پنج شنبه 22 اسفند 1392  12:11 PM
تشکرات از این پست
naser69m
naser69m
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 11
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

جاده موفقیت سرراست نیست

پیچی وجود دارد به نام شکست

دوربرگردانی به نام سردرگمی

سرعت گیرهایی به نام دوستان

چراغ قرمزهایی به نام دشمنان

چراغ احتیاط هایی به نام خانواده

تایرهای پنچری خواهید داشت به نام شغل

اما اگر یدکی به نام عزم داشته باشید

موتوری به نام استقامت

و راننده ای به نام خدا

به جایی خواهید رسید که موفقیت نام دارد

 

 

 

hs1373

پنج شنبه 22 اسفند 1392  12:14 PM
تشکرات از این پست
nazila
nazila
nazila
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : اردبیل

شعر قایق از سحراب سپهری




قایقی خواهم ساخت، 
خواهم انداخت به آب. 
دور خواهم شد از این خاک غریب 
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه‌ی عشق
قهرمانان را بیدار کند. 



قایق از تور تهی 
و دل از آرزوی مروارید، 
همچنان خواهم راند. 
نه به آبی‌ها دل خواهم بست 
نه به دریا – پریانی که سر از آب بدر می‌آرند 
و در آن تابش تنهايي ماهی‌گیران 
می‌فشانند فسون از سر گیسو‌هاشان. 

همچنان خواهم راند. 
همچنان خواهم خواند: 
«دور باید شد، دور. 
مرد آن شهر اساطیر نداشت. 
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه‌ی انگور نبود. 
هیچ آیینه‌ی تالاری، سرخوشی‌ها را تکرار نکرد. 
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود. 
دور باید شد، دور. 
شب سرودش را خواند، نوبت پنجره‌هاست.» 

همچنان خواهم خواند. 
همچنان خواهم راند. 

پشت دریاها شهری است 
که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است. 
بام‌ها جای کبوترهایی است، که به فواره‌ی هوش بشری می‌نگرند. 
دست هر کودک ده ساله‌ی شهر، شاخه‌ی معرفتی است. 
مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند 
که به یک شعله، به یک خواب لطیف. 
خاک موسیقی احساس تو را می‌شنود 
و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد. 

پشت دریاها شهری است 
که در آن وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحرخیزان است. 

شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند. 

پشت دریاها شهری است! 
قایقی باید ساخت.



سهرابـــــ سپـــهري
جمعه 23 اسفند 1392  2:35 PM
تشکرات از این پست
naser69m
fateme74
fateme74
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 3243
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

می عشق

گفتم به می عشقت کردی تو گرفتارم

گفتی تو شدی شیدا اما ز تو بیزارم

 

گفتم که سپردم دل بر زلف تو میدانی؟

گفتی که خمش بنشین هرگز نشوی یارم

 

گفتم ز دو عالم من داغ تو به دل دارم

گفتی برو از پیشم دیگر مکن آزارم

 

گفتم چه به سر داری بردار از آن پرده

گفتی نشوی محرم  پنهان کنم اسرارم

 

گفتم به که گویم من غم های درونم را

گفتی که برو با تو هرگز نبود کارم

 

گفتم ز کوی تو امید کرم دارم

گفتی که نبینی آن بر جان تو رحم آرم

 

گفتم که نگاهم کن شاید که شوم آرام

گفتی برو ای عاشق نفرت ز تو من دارم

 

جمعه 23 اسفند 1392  3:57 PM
تشکرات از این پست
naser69m
nazila
nazila
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : اردبیل

شعری از سهعراب سپهری

زندگی باید کرد، گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ، گاه با سوسوی امیدی کم رنگ، زندگی باید کرد، گاه با غزلی از احساس، گاه با خوشه ای از عطر گل یاس، زندگی باید کرد، گاه با ناب ترین شعر زمان، گاه با ساده ترین قصه یک انسان، زندگی باید کرد، گاه با سایه ابری سرگردان، گاه با هاله ای از سوز پنهان، گاه باید رویید، از پس آن باران، گاه باید خندید، بر غمی بی پایان، لحظه هایت بی غم،
روزگارت آرام.
سهراب سپهری

یک شنبه 25 اسفند 1392  1:21 PM
تشکرات از این پست
naser69m
naser69m
naser69m
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 11
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

نصيحت حضرت مولانا
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشيد)
اگر كسي اشتباه كرد آن را بپوشان (مثل شب)
وقتي عصباني شدي خاموش باش (مثل مرگ)

متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)

بخشش و عفو داشته باش (مثل دريا)

اگر مي خواهي ديگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آيينه

 

hs1373

یک شنبه 25 اسفند 1392  11:53 PM
تشکرات از این پست
kousar
kousar
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1393 
تعداد پست ها : 232
محل سکونت : فارس

پاسخ به:اشعار احساسی و عرفانی و عاشقانه

 مکن عیب خلق ای خردمند فاش           به عیب خود از خلق مشغول باش

منه عیب خلق ای فرومایه پیش           که چشمت فرو دوزد از عیب خویش

گرفتم که خود هستی از عیب پاک        تعنت مکن بر من عیب ناک

همه عیب خلق دیدن نه مروتست و مردی    نگهی به خویشتن کن که همه گناه داری

سفینة البحار

دوشنبه 5 خرداد 1393  12:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها