آماری که در این زمینه داده شد که کمترین آمار است، آماری عجیب و تاریخی است. شاید در دنیا سابقه نداشته که کمتر از صد روز آن هم در دو عملیات، فتحالمبین و بیتالمقدس، بتوان دشمن را کیلومترها از کشور به بیرون راند. آن هم تنها با هشت لشکر.
پس از سقوط و فرار خفت بار بنی صدر، ارتش و سپاه هماهنگ شدند. حملات یکی پس از دیگری مثل عملیاتهای ثامنالائمه و طریقالقدس صورت میگرفت؛ و همچنین عملیات فتحالمبین با ابهت و بزرگی اجرا شد. عملیاتی که آنقدر روحانی و معنوی بود که اصلاً نامش را عملیات نظامی نمیتوان گذاشت. دشمن گیج و مبهوت شده بود و تلفات و خسارات زیادی به آن وارد شد. دزفول و شوش آزاد شد. در آن زمان بحث اصلی این بود که این عملیات کجا انجام شود. بعضیها نظر داشتند در اهواز انجام شود و بعضیها نظر داشتند در خرمشهر. در آخر به این نتیجه رسیدند که این عملیات در خونین شهر انجام شود. در عملیات بیتالمقدس و فتحالمبین در مجموع نه هزار کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران آزاد شد. آماری که در این زمینه داده شد که کمترین آمار است، آماری عجیب و تاریخی است. شاید در دنیا سابقه نداشته که کمتر از صد روز آن هم در دو عملیات، فتحالمبین و بیتالمقدس، بتوان دشمن را کیلومترها از کشور به بیرون راند. آن هم تنها با هشت لشکر.
در آزادی خونین شهر ما هیچ تبلیغی نکردیم. اما این موضوع آنقدر اهمیت و اثر داشت که دنیا را تکان داد. اثر این عملیات در سوریه و لبنان طوری بود که مانند آن را ما در تهران و اصفهان ندیدیم. این به خاطر عظمت عملیات بود. مستشاران روسی و آمریکایی در خونین شهر طرح دفاعی خونین شهر را برای بیست سال برنامه ریزی کرده بودند. از کارون تا جاده اهواز و از جاده اهواز تا شلمچه، خاکریزی ممتد شرقی غربی و کانالها و میادین متعدد مین باعث شده بود که دشمن تصور کند خرمشهر را از کف نمیدهد. شهر خونین شهر غیر از گردانهای تانک با هفده گردان محافظت میشد. دشمن اصلاً فکر سقوط را نمیکرد. بجاست که خدمت بسیجیان پاک پاک پاک، این نکته هم گفته شود که مغزها خسته شده بودند و در مرحله سوم بیتالمقدس، همان طور که در صحبتهای قبلی خدمت شما گفته شد، نمیدانستیم چه تصمیمی بگیریم. آیا باید داخل خونین شهر شد یا نه؟ کیفیتها پایین آمده بود. تلفات داده بودیم؛ آیا اگر ما داخل خونین شهر بشویم موفق میشویم؟ دیگر قدرت تصمیم گیری نبود، تا اینکه برادران خدمت امام رسیدند و به امام عرض کردند که خونین شهر این سختیها را دارد و ما هر چه پیش بینی میکنیم باز نیرو کم داریم. وضع این گونه است و نمیتوانیم حمله کنیم، سیم خاردار است و در عین حال نمیتوانیم تصمیم بگیریم، شما نظر بدهید که چه کنیم، حمله کنیم یا نکنیم؟ تمام این صحبتها را کردند و امام در جواب برادران گفته بود که تا توکلّتان چقدر باشد. برادران دیگر ننشسته بودند و به طرف جنوب حرکت کرده بودند. همه لشکریان خسته بودند و وقتی گفته امام را برای آنها باز گفته بودند همه به گریه افتادند و گفتند حال که امام فرمودهاند به خدا توکل میکنیم.
عملیات بیتالمقدس چنان ابهت داشت که دشمن را به وحشت انداخته بود. دشمن تصور نمیکرد که ما قادر باشیم حملهای به آن گستردگی بکنیم
در نهایت تصمیم حمله گرفته شد. با آن نیروی اندک و با آن حرکت معجزه آسا عملیات بیتالمقدس انجام شد. نتیجه این عملیات فتح خرمشهر و هزار هزار اسیر بود. در یک شب هجده هزار اسیر داشتیم. همان طور که گفتم در خارج از ایران، این عملیات آنقدر تکان دهنده بود. که وقتی با حافظ اسد صحبت میکردیم سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود. سیستم نظامی سوریه و لبنان، شیعیان لبنان، فلسطینیهایی که مۆمن به انقلاب و معتقد به انقلاب بودند و نه در خط یاسر عرفات، همه اصلاً بهت زده شده بودند که ایران چه قدرتی دارد. چند وقت پیش با فرمانده نیرویی دریایی صحبت شد. فرمانده گفت: در زمانی که سقوط خونین شهر قطعی شده بود، همه عراقیها به وحشت افتاده بودند و ترسیده بودند و کشتی کشتی میرفتند آن طرف. مشخص بود که ترسیده بودند که با سقوط خرمشهر، حرکت بعدی ایران به سمت کویت و بصره ادامه خواهد داشت. تا این حد دشمن وحشت کرده بود و ترسیده بود و این حرکت این قدر اعجاز انگیز بود و آنقدر ابهت داشت و آن چنان آمریکا را به وحشت انداخت که از ترس رشد انقلاب، اسرائیل را به جان لبنان انداخت. به این ترتیب آمریکا قصد داشت برای کشورهای عربی قدرتش را به نمایش بگذارد و به آنها بفهماند که چقدر قدرت دارد. همچنین با این کار، نظرها را از جنگ ایران و عراق به جنگ لبنان و اسرائیل منحرف کند. اما هوشیاری و درایت و بصیرت بزرگ امام بود که روی این مسئله دست گذاشتند که راه قدس از کربلا میگذرد و از کربلا به طرف قدس میرویم.
عملیات بیتالمقدس چنان ابهت داشت که دشمن را به وحشت انداخته بود. دشمن تصور نمیکرد که ما قادر باشیم حملهای به آن گستردگی بکنیم. بعد از عملیات بیتالمقدس بلافاصله آماده شدیم برای اجرای عملیات رمضان. بر عکس تبلیغات منفی که شد مبنی بر اینکه عملیات رمضان برای ایران ضربهای بود جبران ناپذیر، عملیات رمضان بسیار موفق بود. ضرباتی که در عملیات رمضان و در جبهه رمضان به دشمن زدیم در طول جنگ بی سابقه بود.
هر چه گفته میشد، فکر میکردند این آمار دروغ است. ولی خود ما بودیم که در یک شب تا صبح طبق آماری که گرفتیم حداقل سیصد و هفتاد تانک دشمن توسط همین بسیجیان پاک، منهدم شد. بسیاری از نیروهای دشمن از بین رفتند. البته آن نتیجه اصلی را که میخواستیم از عملیات بگیریم نگرفتیم ولی کنفرانس را در عراق بر هم زدیم. توطئه آمریکا برای منحرف کردن ذهن ما به جنگ اعراب و اسرائیل را هم بر هم زدیم. این یک حرکت بزرگ و راه گشایی بود در غرب، کما اینکه در مرحله دوم تا نزدیکی مندلی رفتیم.