0

متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

سوز بده بر سخنم، ‌به دل سوخته خواهرت

‌تا كه بگويم سخن از تن صدچاك علي اكبرت

ناله زنم ياد كنم ز لب خشك علي اصغرت

‌گوهر اشكم شده ايثار تو

‌گريه كنم ياد علمدار تو

‌اي پدر و مادر من به فداي لب عطشان تو

نيزه و شمشير و سنان كفن پيكر عريان تو

بر سرني جلوه كنان،‌ سر همچون مه تابان تو

‌مران مرا، ‌مران مرا از درت

به پهلوي شكسته مادرت

شعله دل جاي نوا،‌ همه شب سر كشد از ناي من

ناله برآيد همه دم به سما از همه اعضاي من

كز چه جدا شد ز بدن لب عطشان سر مولاي من

‌واي من و واي من و واي من

شسته شد از خون رخ مولاي من

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:05 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

عشق من ميميرم آخر از غم تو

‌عشق من قاتلم داغ ماتم تو

‌عشق من سر تو شمع محفل من

‌عشق من سايه روي محمل من

عشق من تا تو رفتي واي از دل من

‌جنگيدم به نفسهاي آتشينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌شد به طشت زرين سر تو

نوازش از دختر تو حمايت از خواهر تو

مثل قصه مادر تو مثل تو شدم دلبر من

‌گذشته آب از سر من

سيه شده پيكر من

زير سايه حنجر تو

در دام غل و زنجير آهنينم

بعد از تو سالار نيزه نشينم

بسته پاي طفلان تو بود

‌خداي گريان تو بود

‌جهنم دشمن تو

سوز صوت قرآن تو بود

‌اي بهانه رفتن من

‌دمي كه شد بر تن من

‌جسارت دشمن من

‌دست من به دامان تو

‌دنبالت به خدا آواره ترينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌جنگيدم به نفسهاي آتشينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌راز حال آشفته من

‌حديث ناگفته من‌امانت خفته من

رازقي نشكفته من

بگو كه ليلاي تو كو

‌پري زيباي تو كو

‌سه ساله زهراي تو

با دل به خون نشسته من

مي سوزم كه پريشان و شرمگينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌جنگيدم به نفسهاي آتشينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌عشق من نفسم توسينه ام اسيره

‌عشق من بي تو تنها دلم مي گيره

‌عشق من چي ميشه زينبت بميره

‌عشق من اومدم با قد خميده

‌عشق من نگاه كن رنگ من پريده

عشق من نفس خواهرت بريده

‌جنگيدم به نفسهاي آتشينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

عشق من منو كشتي با يك نگاهت

‌عشق من مي نشستم چشم به راهت

‌عشق من به فداي زلف سياهت ‌حسين

عشق من، خرابه يه شب چه غوغا بود

‌عشق من سر تو رو دامن ما بود

‌عشق من سه ساله رفيق نيمه راه بود حسين

جنگيدم به نفسهاي آتشينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌بسته گشته چون بال و پرم

‌نبود ياري به برم

‌ميان دشمن سپرم

بعد چشم ساقي حرم

بين موج ناكامي من

‌به نيزها حامي من

‌برادر نامي من

‌سايه سر او به سرم

سرگشته به نواي ام بنينم

بعد از تو سالار نيزه نشينم

‌جنگيدم به نفسهاي آتشينم

‌بعد از تو سالار نيزه نشينم

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:05 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

شب تاره بي قراره دلي كه چاره نداره

نفسم مونده تو سينه چشم من به راه ياره

مثل ابر بارون مي باره‌

جونمو نگه مي دارم

تا بياد داداش حسينم

سرم رو رو پاش بذارم

‌افتاده لرزه به دستم

رو همه چشمامو بستم

تا حسين بياد بگيره

بوسه از سر شكسته ام

دل پرخون چشم گريون

دل من بي سر و سامون

خواهرت خوشي نديده

از شب شام غريبون

شب تاره بي قراره

دلي كه چاره نداره

نفسم مونده تو سينه

چشم من به راه ياره

تو بهشت با حال مضطر

همه آل پيمبر

به راه چشم رقيه

كنار علي اصغر

نفسام مونده تو سينه

شرط انتظار همينه

علي از نجف رسيده

مادر اومد از مدينه

‌با برادر شه بي سر

اومده با چشماي تر

به روي سينه گرفته

سر نازنين خواهر با برادر

شب تاره بي قراره

دلي كه چاره نداره

نفسم مونده تو سينه

چشم من به راه ياره شب تاره

‌چرا دل آروم بگيره

داداشم يادم نميره

‌شبي كه ديدم سه ساله

‌سر تو بقل مي گيره

‌بار غصه رو كشيدم

‌رخ مادر رو نديدم

‌يه شبي كنج خرابه

صورت نيلي رو ديدم

‌دلم از غم شده پاره

‌گل تو كفن نداره

‌چقدر ناله زدم من

‌سه ساله زدن نداره

‌شب تاره،‌بي قراره

‌دلي كه چاره نداره

‌نفسم مونده تو سينه

چشم من به راه ياره

شب تاره بي قراره

دلي كه چاره نداره

نفسم مونده تو سينه

چشم من به راه ياره شب تاره

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:06 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

مانده ام تنها سالار مضطر من

بعد از تو شد خاك عالم بر سر من

پس از تو بي يار و ياور در دل صحرا

كارواني بي پناه و يك زن تنها

گر چه از پا درنياورد زخم شمشيرم

روي خاك غم نوشتم بي تو مي ميرم

به خدا با دست بسته ام

به زمين هر جا نشسته ام

نقش كردم عشق من حسين

به سر انگشت خسته ام

وقتي نامت مي آمد بر لب من

لبهاي تو مي گفت زينب من

مانده ام تنها سالار مضطر من

بعد تو شد خاك عالم بر سر من

پر شد از خون سرت جام قنوت من

اين چنين بشكسته شد مهر سكوت من

زينب تنها و درد و بزم نامردان

آن لبان و خيزران و آيه قرآن

گرچه بودم دركنار تو

دل تنگم بيقرار تو

شيشه قلب مرا شكست

دل سنگ نيزه دار تو

هر كجايي نام تو مشق زينب

مي نويسم روي قبرم عشق زينب

مانده ام تنها سالار مضطر من

بعد تو شد خاك عالم بر سر من

مي شود سر درونم از رخم خوانده

يادگارت بين خاك شام جامانده

با نفسهايش تو را يكدم صدا مي زد

پيش چشم تر من دست و پا مي زد

ز پس چشمان بسته اش

به روي پاي شكسته اش

ز رخت خون آبه پاك كرد

به دو دست پير و خسته اش

چه گذشته در ويرانه بر دل من

كه نسيم باز او قاتل من

مانده ام تنها سالار مضطر من

بعد تو شد خاك عالم بر سر من

هر زماني كه مي آمد ناله مادر

روي نيزه بغض مي كرد ساقي لشگر

حاجت مرهم ندارد زخمي احساس

درد بي درمان زينب دوري عباس

شفق مه روي نيزه شد

ز كدامين سو به نيزه شد

نه ز جاي خنجر عدو

سرش از پهلو به نيزه شد

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:06 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

حسين عشق مني

صد مرده زنده مي شود از ذكر يا حسين

ارباب ما معلم عيسي بن مريم است

حسين عشق مني

عيسي اگر در آخرش عمرش به عرش رفت

قنداقه حسين شرف عرش اعظم است

حسين عشق مني

با يوسفش مقايسه كردم نگار گفت

او شاه مصر باشد اين شاه عالم است

حسين دين مني حسين عشق مني

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:06 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

شهيد علقمه واويلا واويلا

عزيز فاطمه واويلا واويلا

ابوفاضل مدد واويلا واويلا

گل ام البنين واويلا واويلا

شده قطع اليمين ‌واويلا واويلا

فتاده بر زمين ‌واويلا واويلا

به روي آن جبين ‌واويلا واويلا

عمود آهنين واويلا واويلا

گل ام البنين واويلا واويلا

علمدار حسين واويلا واويلا

سپه دار حسين واويلا واويلا

عزيز يار حسين واويلا واويلا

امير نشأتين ‌واويلا واويلا

اميد زينبين واويلا واويلا

اي نازنين برادرم واويلا واويلا

خفته به خون برادرم واويلا واويلا

خيز ز جا و كن نظر واويلا واويلا

قد خميده مرا واويلا واويلا

آب نمي خورد دگر واويلا واويلا

سكينه گر كند نظر واويلا واويلا

مشك دريده تو و واويلا واويلا

رنگ پريده مرا واويلا واويلا

جامعه صبر مي درد واويلا واويلا

زينب اگر كه بنگرد واويلا واويلا

دست بريده تو و واويلا واويلا

قد خميده مرا واويلا واويلا

زود بود كه دشمنان واويلا واويلا

زنند بر سر سنان واويلا واويلا

رأس بريده تو و واويلا واويلا

رأس بريده مرا واويلا واويلا

عزيز برادرم واويلا واويلا

امير لشگرم واويلا واويلا

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:07 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

مسافر غم راهي از شهر بي وفا

گرفته خورشيد غروب عمرش رو از خدا

غريبه اي كه غصه هاش بغض گلوگير عالمه

اگه براش گريه كنن يه دريا گريه بازم كمه

داد از اين زمونه بيا مادر...

چشما رنگ خونه بيا مادر...

يه طشت پرخون مقابل چشم زينبه

يه نقش گلگون از خوني كه جاري از لبه

خون دلي كه خورده از خاطره بين كوچه ها

مي ريزه از كنج لبش گريون و آروم و بي صدا

دل داره بهونه بيا مادر...

زير لب مي خونه بيا مادر...

داد از اين زمونه بيا مادر...

چشما رنگ خونه بيا مادر...

مسافر غم راهي از شهر بي وفا

گرفته خورشيد غروب عمرش رو از خدا

غريبه اي كه غصه هاش بغض گلوگير عالمه

اگه براش گريه كنن يه دريا گريه بازم كمه

داد از اين زمونه بيا مادر...

چشما رنگ خونه بيا مادر...

گل شقايق رنگ لباي برادره

لاله عاشق گريون اشكهاي خواهره

دست حسين تو دستاي بي رمق و سرد مجتبي

سفارش يتيماش و كرده به سقاي كربلا

مرگم آرزومه بيا مادر...

كار من تمومه بيا مادر...

داد از اين زمونه بيا مادر...

چشما رنگ خونه بيا مادر...

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:07 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

دوباره كن اي امير لشگر نگاه

به خون نشسته فرشته اين سپاه

بيا بيا بابا بيا بابا منو ببر

ببين كه سرباز آخر تو به حالت احتضار است

به راه تو چشم او چنان اكبر و عمو بيقرار است

بيا بيا بر سر شهيدي كه زخم او بيشمار است

بيا بيا بابا بيا بابا بيا بابا منو ببر

دوباره كن اي امير لشگر نگاه

بيا كه ديگر شب رهايي شده

دل پرستوي تو هوايي شده

بيا كه شد بين گريه امشب

شكسته راز گلويش

بهانه هاي دلش همه داغ خاطرات عمويش

بيا بخر پيش اين همه چشم منتظر آبرويش

بيا بيا بابا منو ببر بيا بيا بابا منو ببر

خودت بيا و سري به اينجا بزن

كه نيزه دار تو مي گريزد ز من

ببين كه جنگيده بهر تو اي پدر چه مردانه دختر

به اخم پر هيبت اباالفضل و استواري اكبر

ز صبر خود همچو زينب و با تحملي مثل مادر

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:07 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

شبها رقيه تا صبح بيداره

مثل ابراي بهاري ميباره

ميگه بابا كجايي

تو كه پيش خدايي

بيا ببين كه بچه هات شدن آواره

بابا حسين مظلوم

غروباي خرابه دلگيره

كبوتري كه تو غصه اسيره

آروم و سر به زيره

دست به ديوار مي گيره

روي پاهاش جاي پاي زنجيره

اهل خرابه مي دونن

كه روضه خون قافله

داره مي ميره اي دل

شبها رقيه تا صبح بيداره

مثل ابراي بهاري ميباره

ميگه بابا كجايي

تو كه پيش خدايي

بيا ببين كه بچه هات شدن آواره

بابا حسين مظلوم

كنار عمه غمگين و خسته

چشم انتظار باباش نشسته

ميگه با چشم گريون

با حالتي پريشون

ديگه به من سپر نشو دستم شكسته

عمه دستم شكسته

بابا حسين مظلوم

شبها رقيه تا صبح بيداره

مثل ابراي بهاري ميباره

ميگه بابا كجايي تو كه پيش خدايي

بيا ببين كه بچه هات شدن آواره

بابا حسين مظلوم

شب وصال بابا رسيده

دختركي كه خيلي وقته

يه روز خوش نديده

با دستاي بي رمقش

با اشك رنگ شفقش

خون و خاكستر مي بره

از يه سر بريده

تويي كه حال ما رو مي دوني

كاشكي پيش يتيمات بموني

كاشكي مي شد دل شب

وقتي كه عمه زينب

داره منو خاك مي كنه

قرآن بخوني بابا قرآن بخوني

شبها رقيه تا صبح بيداره

مثل ابراي بهاري ميباره

ميگه بابا كجايي

تو كه پيش خدايي

بيا ببين كه بچه هات شدن آواره

بابا حسين مظلوم

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:08 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

سري به نيزه بلند است در برابر زينب

خدا كند كه نباشد سر برادر زينب

امان اي دل اي دل اي دل واي...

نه قوتي نه تواني

ميان آن همه دشمن

نه مرهمي كه نشيند

به قلب مضطر زينب

امان اي دل اي دل اي دل واي...

سري به نيزه بلند است در برابر زينب

خدا كند كه نباشد سر برادر زينب

امان اي دل اي دل اي دل واي...

به حيرتم زچه عالم

به هم نمي پاشد

به روي نيزه نشسته

تمام باور زينب

نمانده تن كه نلرزد

نمانده دل كه نسوزد

مگر ز قتلگه آيد

صداي مادر زينب

نه مركبي نه ركابي

امان ز ناقه عريان

چرا دوباره نيامد

اميد لشگرزينب

امان اي دل اي دل اي دل واي...

من كه افسرده حالم چون ننالم

شكسته پر و بالم چون ننالم

همه گويند زينب ناله كم كن

تو آيي در خيالم چون ننالم

چرا انگشت و انگشتر نداري

چرا عمامه اي بر سر نداري

مگو عمامه اي بر سر ندارم

چرا خواهر به سر معجر نداري

امان اي دل اي دل اي دل واي...

خودم ديدم غزالان حرم را

ز چنگ گرگها چون مي رميدند

گهي آتش به دامن مي دويدند

گهي در دامن آتش فتادند

برادر جان سليمان زماني

چرا انگشت و انگشتر نداري

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:08 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

بني بني بني يا (اباالفضل)

براي شير مادر

بچه اگر مثل شيره

ام البنين دلير بوده

اگر كه عباس دليره

بني بني بني يا (اباالفضل)

اگه كه خشم چشماي

عباس براي حيدره

مهر و وفاي تو چشاش

اثري ز چشم مادر

اگه كه عباس تو جهان

شهره رب ادبه

شاگرد ام البنين

و پرورده اون مكتبه

بني بني بني يا (اباالفضل)

كي ديده كه يه مادري

اينجور بگه با جون و تن

چهار تا پسرهام همگي

فدا سر حسين من

مادري كه تو بچگي

گفته به اون نور دو عين

عباس من تو زندگي

فقط بگرد دور حسين

بني بني بني يا (اباالفضل)

يه روز رو زانوهاش نشوند

عباس و گفت اي دلبرم

يادت باشه هيچ وقت نگي

تو به حسين برادرم

ام البنين كجا بودي

كنار نهر علقمه

كه سر عباس تو بود

به روي پاي فاطمه

بني بني بني يا (اباالفضل)

نبودي وقتي كه مي گفت

فاطمه با اشك چشاش

عباس حسين منتظره

يه بار بهش بگو داداش

بني بني بني يا (اباالفضل)

هر كي ميخواد تو مجلس

عزاي عباس بميره

امشب بياد و چادر

ام البنين و بگيره

بني بني بني يا (اباالفضل)

ام البنين ام البنين ام البنين يا اباالفضل

بني بني بني يا (اباالفضل)

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:08 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

ادركني كه برادر نقش زمينم

فرزند زهرا و ام البنينم

پاره پاره شد پيكر تو

ورق ورق دفتر تو

به ضرب شمشير عدو

پشت من شكست و سر تو

سرو قامتت غرق به خون

به سفره عشق و جنون

برادر من كه اكنون

گشته فاطمه مادر تو

ياري كن برخيزم يا بنشينم

فرزند زهرا و ام البنينم

ادركني كه برادر نقش زمينم

فرزند زهرا و ام البنينم

رو به قبله پاي تو كنم

گريه براي تو كنم

نمانده جاني به تنم

تا كه رو نمايي بكنم

چگونه از تو ببرم

خبر سوي اهل حرم

دگر چه خاكي به سرم

من ز غصه هاي تو كنم

چگونه از تو ببرم

خبر سوي اهل حرم

دگر چه خاكي به سرم

من ز غصه هاي تو كنم

از عشقت به خدا بيچاره ترينم

فرزند زهرا و ام البنينم

ادركني كه برادر نقش زمينم

فرزند زهرا و ام البنينم

اهل خيمه نالان شده اند

همه پريشان شده اند

ز بهرت اي هستي من

دشمنان رجزخوان شده اند

كشته شد علمدار حسين

تمام شد كار حسين

به حال زار گل من

جمله پايكوبان شده اند

مي سوزم كه از اين غم زار و حزينم

فرزند زهرا و ام البنينم

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:09 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

دست منو بستند

نبودي ببيني ياحسين

فرقمو شكستند نبودي ببيني يا حسين

تنها چشمش به دره بي تاب همسفره

از همه سراغ مرگو مي گيره

عمريه كه داره هر شب مي ميره

گل وجودش بي رمق از بارش تگرگه

توصحن خونه تك و تنها منتظر مرگه

دست منو بستند نبودي ببيني يا حسين

فرقمو شكستند نبودي ببيني يا حسين

تا كه تو رفتي از بر من اي عزيز مادر من

گل ياس پرپر من

سر تو بر نيزه و من از پي تو

خاكِ عالم بر سر من

بي ياوري دربه دري بي برادري بي همسفري

كاشكي مي شد باد صبا يك پيك خبري

براي مادر ببري از من و از دلبر من

جامه هاي پاره نبودي ببيني يا حسين

گوش و گوشواره نبودي ببيني يا حسين

خنده اومد به لبم تو فكر نيمه شبم

خواب مادرمو ديشب مي ديدم

خواب ديدم كه پيش مادر رسيدم

ميگفت عزيزم چرا اينقدر چهره تو پيره

قد يه دنيا غصه خوردي مادرت بميره

مهمونت از راه رسيده

قد خميده با صورت رنگ پريده

دور فلك غريبي اينجور نديده

يك زن تنها كه به دوشش غم غربت كشيده

دور و برش بچه يتيمها همگي صف كشيده

همگي گريبان دريده

همگمي نفسها بريده

زينب و خرابه نبودي ببيني يا حسين

يادش هم عذابه نبودي ببيني يا حسين

اميد آخر من اي عشق بي سر من

يادته كه اومدم بالا سرت

جاي تو خاليه پيش خواهرت

بيا كنارم تا به پاي تو بريزم خونم

مثل رقيه به راه تو منتظر مي مونم

رقيه جون داد تو راه انتظار عباس

راضي نميشم تا ابد از نيزه دار عباس

چشماي زيباي تو خوابه عزيزم

حال من خرابه عزيزم

چشمام پر آبه عزيزم

ديدنت سرا به عزيزم

پاشو از جا تا ببيني

روضه خون اهل حرم

چشماي ربابه عزيزم

قربون تو خواهر تو

خنده هاي دشمن

نبودي ببيني يا حسين

جاي نيزه بر تن

نبودي ببيني يا حسين

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:09 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

كاروان آرام قدري آهسته

ناقه زينب جامانده در گل

سالار زينب بابن الزهرا

چشم مادرها اشك دخترها

آه خواهرها خود گواه است

كاروان گل با دو صد بلبل

عازم به سوي قتلگاه است

كسي نديده ايها الناس

چنين شكوه و شور و احساس

اميد باغبان وصد گل

پس از خدا به تيغ عباس

مي آيد اي دل منزل به منزل

از دل صحرا كاروان دل

كاروان آرام قدري آهسته

ناقه زينب جامانده درگل

سالار زينب بابن الزهرا

آيد يك خواهر با شش برادر

پشت سر قاسم پيش رو اكبر

ناموس زهرا در دل صحرا

با برادرها مي كند سفر

عجب عموي پرخروشي

چه مي فروشي باده نوشي

ولي بدون او نماند

نه گوشواره اي نه گوشي

واي اگر هجران آيد به ميان

يا شود كمان يا بميرم

واي از آن ماتم

گر در اين عالم

بين نامحرم جا بگيرم

مي آيد اي دل منزل به منزل

از دل صحرا كاروان دل

كاروان آرام قدري آهسته

ناقه زينب جا مانده در گِل

سالار زينب بابن الزهرا

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:09 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

حسين عزيز زهرا

غريب حسين حسين ...

اي بي كفن برادر حسين حسين

بر حال من نظاره حسين حسين

جان مي دهم به ياد حسين...

آن جسم پاره پاره حسين حسين

از داغ كام خشكت

دل خسته و كبابم

اي سر بريده چون تو

در زير آفتابم

حسين عزيز زهرا

كي مي برم ز خاطر

حسين عزيز زهرا

قد خميده ات را

حسين عزيز زهرا

آن قامت رشيد

در خون تپيده ات را

حسين عزيز زهرا

كي مي رود ز يادم

لبخند آخر تو

در پيش ديدگانم

بريده شد سر تو

حسين عزيز زهرا

آن سينه شكسته

كي ميرود ز يادم

بر حلق خون فشانت

با گريه بوسه دادم

كي مي رود ز يادم

بر نيزه رفته بودي

قرآن ز نيزه خواندي

ديده به من گشودي

حسين عزيز زهرا

كي مي رود ز يادم

زخم لب كبودت

از ني زمين فتادي

قربان آن سجودت

حسين عزيز زهرا

كوچه به كوچه ما را

گردانده دشمن تو

رأس تو را به نيزه

رقصانده دشمن تو

كي مي رود ز يادم

نيمه شب خرابه

جان داد دختر تو

پيش من و ربابه

حسين عزيز زهرا

ما را به جرم اسمت

ويرانه جاي دادند

رأس تو را ميان

طشت طلا نهادند

كي مي رود ز يادم

غمهاي آن جسارت

شد صدهزار دفعه

بر زينبت جسارت

اي بي كفن برادر

بر جان من نظاره

جان ميدهم به ياد

آن جسم پاره پاره

حسين عزيز زهرا

غريب آقام آقام آقام

غريب حسين حسين حسين

تشنه حسين حسين حسين

حسين عزيز زهرا

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:10 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها