0

متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

اي اهل كوفه رحمي (واويلا واويلا)

اين طفل جا ندارد

خواهد كه آب گويد

اما زبان ندارد

ديشب به گاهواره

تا صبح ناله ميزد، امروز روي دستم

ديگر توان ندارد

هنگام گريه كو شده

تا اشك خود بنوشد،

‌اشكي كه تر كند لب دور دهان ندارد

اي حرمله مكش تير (واي واي)

يكسو فكن كمان را

اين برگ گل كه تاب

تير و كمان ندارد

شمشير اوست آهش

فرياد او تلظي جانش به لب رسيده

تاب بيان ندارد

منت به من گذاريد

يك قطره آب آريد

بر كودكي كه در تن

جز نيمه جان ندارد

با من اگر بجنگيد

تا كشتنم بجنگيد

اين شيرخواره بر كف

تيغ ستان ندارد

مادر نشسته تنها

در خيمه بين زنها

جز اشك خجلت خود

آب روان ندارد

تا با خدنگ دشمن

روحش زند پر از تن

جز شانه امامش

ديگر مكان ندارد (واي واي)

مادر به جاي آب ز شرم تو آب شد

آتش گرفت و غرق عذاب شد

بيهوده پا به سينه من ميزني مكوب

حتي خيال قطره آبي سراب شد

مثل هميشه بوسه زدم روي گونه ات

اما لبم ز تاول رويت كباب شد

از بس ترك به روي ترك بسته بر لبت

شرمنده لبت پسرم آفتاب شد

وقتي عمود خيمه عباس را كشيد

گفتم رباب خانه عمرت خراب شد

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:40 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

كربلا تو عرش برين

سينه چاك تو روح الأمين

حبك نعمتي

قبرك قبلتي

ذكرك بهجتي يا حبيبي

وصلك منيتي

أنت في وحدتي

هجرك نقمتي يا طبيبي

سر به پاي سرت مي گذارم

نيزه خورده شه ني سوارم

اي سرا پاي تو و جمله اعضاي تو

زخم لبهاي تو گرم يارم

من گدايت حسين آشنايت حسين

جان فدايت حسين ذكر زينب

كربلاي تو عرش برين

سينه چاك تو روح الأمين

حبك نعمتي

قبرك قبلتي

ذكرك بهجتي يا حبيبي

روي ماه تو ماه شب من

همه شب ذكر تو بر لب من

اي مسيحاي من ذكر لبهاي من

بي تو شبهاي من ، سرد و تاره

جان فدايي تو دل هوايي تو

از جدايي تو بي قراره

كربلاي تو عرش برين

سينه چاك تو روح الأمين

سيدي يابن زهرا حسين جان

كشته تشنه تنها حسين جان

اي سرم خاك تو سينه ام چاك تو

حرم پاك تو قبله گاهم

روح پاكي چرا ، روي خاكي چرا

سينه چاكي چرا يار ما هم

ما و از خانه تو جدايي

پس چه شد صحبت آشنايي

زعشق خونرنگ تو‌، دل شده تنگ تو

مي زنم سنگ تو روي سينه

دل اسير تب،‌ بي تو روزم شب

اين دم زينب،‌دل غمينه

كربلاي تو عرش برين

سينه چاك تو روح الأمين

در دل خسته ام جا نمودي

من هم از سينه زنها نمودي

‌سينه سوزان تو،‌ديده گريان تو

دل پريشان تو،‌ غمگسارم

اي همه آه من، ‌مقصد راه من

يار دلخواه من،‌ ني سوارم

كربلاي تو عرش برين،‌ سينه چاك تو روح الأمين

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:40 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

علي نور بصرم، علي خورشيد حرم

چگونه نعش تو را بابا بسوي خيمه برم

صبر كن اي نور ديده،‌ اي ز دنيا دل بريده

‌در پي ات پاي برهنه،‌ پدر پيرت دويده

ميبري تو دل بابا،‌ اي جوان قد كشيده

گوئيا با رفتن تو مرگ بابايت رسيده

مثل تو شبيه زهرا،‌ تا حالا هيچكي نديده

همچو زهرا مادر من نيزه پهلو تو دريده

كعبه در هم شكسته،‌ حيدر در خون نشسته

اي جوان ماه پاره كن مرا صدا دوباره

در خسوف خوني اي ماه ريزد از چشم ستاره

ارباً‌ اربا پيكر تو زخم جسمت بي شماره

شد پراكنده تو، اي كتاب پاره پاره

علي نور بصرم، علي خورشيد حرم

‌چگونه نعش تو را بابا به سوي خيمه برم

بين ماندن يا كه مردن مي زنم من استخاره

جز كه با داغت بسازم،‌ من ندارم راه چاره

كعبه درهم شكسته،‌ حيدر در خون نشسته

با تو زندگي قشنگه بعد تو به اين جهان اف

چي آوردن به سر تو اين همه گرگ و به يوسف

اي بهشت بي قرينه،‌ نعش تو رو زمينه

از غم تو اي علي جانم،‌ سينه زن شد سكينه

بالاي سرت نشستم،‌ ننشستم،‌كه شكستم

موقعي كه جون مي دادي

من خودم چشماتو بستم

تويي آرامش من تمام خواهش من

زده داغ تو علي بابا به هم آسايش من

تو صاحب كرمي،‌ اذان گوي حرمي

بپاخيز و به بر چشمم،‌ بزن بابا قدمي

علي نور بصرم،‌ علي خورشيد حرم

چگونه نعش تو را بابا به سوي خيمه برم

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:40 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

لبريز چشم غضب آلود حرامي

‌پر و سرريز سپاهي و سياهي

همه منتظر تشنه لبي ديگر و

دنبال سري ديگر و مشتاق تني

و مشتاق تني پيرهني

آمدني ديگر از آن خيمه بي يار

در اين ظهر عطش بار،‌ در اين حرم شرر بار

همه دل نگران تيغ زنان

‌غرق در هلهله و ولوله و همهمه ناگاه

در اين گاه صدايي همه جا پر شد و پيچيد

سكوتي همه جا چيره شده

ديده اين قوم ستم پيشه

به آن گوشه كه مي آمد از آن

تا دل و جان صوت دل انگيز اذان

خيره شده مات به نجوا

همه گفتند كه اين كيست

فرود آمده از اسب

همه خيره و ايستاده چو ميخي به زمين

پيرتري گفت

صداي نفس پاك رسول است

‌نواي لب باباي بتول است

سكوتي همه جا چيره شده،‌ خيره شده

يك نفر آرام سرانجام چنين گفت

كه آن ذكر اذان نغمه داوود كُش و

صوت علي بن حسين است

همان است كه آنجاست

چه زيباست چه رعناست،‌چه غوغاست

ساعتي هست بيابان پر خون غرق در پيكر مجنون

همه ديدند كه اهل حرم از خيمه دويدند

ز دل ناله كشيدند پي پيرغريبي

كه به كف داشت محاسن

به دلش داشت شراره به جگر زخم نهاني

‌به دو چشمان ترش پرده اي از خون

چه شده آه به دنبال جواني است

و بي تاب تر از برگ خزاني است

و كم كم قدم آهسته شد و از نفس افتاد

و ايستاده تماشا كه ميرفت به ميدان

چو پيمبر چو علي در دل خيبر

جگرش سوخت و تنها نظري دوخت

به آن قامت و گيسو

كه از كودكيش شانه زده بر سر آن مو

و بوسيده همان روي همي دست كشيده

به سرش حسرت آن داشت

كه يكبار دگر صوت اذانش

‌هيجانش همه جا پر شود اما پسرش رفت

كسي گفت به گوشش كه برادر

به فداي تو و اكبر دل خواهر ، دل زينب

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:40 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

مدهوش جام اكبرم مانند ارباب

‌مست سلام اكبرم مانند ارباب

‌من كيستم تا كه دهم دل بر غم او

در بين دام اكبرم مانند ارباب

‌من روز و شب مشتاق ديدار جمال

ماه تمام اكبرم مانند ارباب

كس مثل او مانند زهرا ره نمي رفت

محو قيام اكبرم مانند ارباب

أنظر الينا يابن طه بابن ياسين

محتاج عشقم يا غياث المستغيثين

برهر نگاه تو هزار الله اكبر

‌خال سياه تو هزار الله اكبر

‌اي فاطمه صورت علي صولت نبي خو

‌ بر روي ماه تو هزار الله اكبر

نذر دل زينب ببين بنشسته گويد

در بين راه تو هزار الله اكبر

شد پيكر تو ارباً‌اربا و پدر گفت

در قتلگاه تو هزار الله اكبر

‌اي لجه خون پيش بابا جان سپردي

با سوز و آه تو هزار الله اكبر

اي مصطفي و مجتبي و حيدر عشق

اي قد و بالاي رشيدت محور عشق

أنظر الينا يابن طه يابن ياسين

‌محتاج عشقم يا غياث المستغيثين

‌بردي دل خون خدا با آن اذانت

لرزيد قلب كربلا با آن اذانت

زآن صبح عاشورا كه آوايت رها شد

‌بر دين حق دادي صفا با آن اذانت

‌زينب صدايت را شنيد و سجده افتاد

‌فرياد مي زد اي خدا با آن اذانت

در كوفه هم حيدر اذان صبح مي گفت

‌شد زنده گويا مرتضي با آن اذانت

‌بهر نماز صبح من هم گو اذاني

تاكه دلم گيرد شفا با آن اذانت

‌الله اكبر بر رسايي صدايت

‌الله اكبر بر اذان كربلايت

‌أنظر الينا يابن طه بابن ياسين

محتاج عشقم يا غياث المستغيثين

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:41 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

اباالفضل ساقي طفلان حسين

اباالفضل شيرين تر از جان حسين

‌هر كي گرفتاري داره

ذكر اباالفضل مي گيره

‌نداره هيچ راه چاره

‌ذكر اباالفضل ميگيره

‌هر كسي ياري نداره

‌ذكر اباالفضل ميگيره

هر كس شد مجنون او

آخر به درد تنهايي ميميره

‌حسين منتظر بين راهشه

حسن معتكف چشاشه

‌علي پيدا از شونه هاشه

‌اباالفضل ساقي طفلان حسين

‌اباالفضل شيرين تر از جان حسين

‌ذكر اباالفضل العباس،‌ذكر خداي جليله

‌دست اباالفضل العباس تكيه گه جبرئيله

‌جان به فداي جمالش هر كس نسازه بخيليه

عيسي بن مريم در حرم بر كرم اباالفضل دخيله

اباالفضل ساقي طفلان حسين

اباالفضل شيرين تر از جان حسين

‌واويلا مير حرم نيامد

‌واويلا آب آورم نيامد

‌واويلا در خيمه قحط آب

‌واويلا روز مرگ ربابه

‌واويلا رفع عطش ثواب

‌واويلا دست عمو بريده

‌واويلا رنگ بابا پريده

واويلا رنگ زينب پريده

‌واويلا قد بابا خميده

‌واويلا در علقمه چه ديده

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:41 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

مي زنم دم ز علمدار رشيد حرم عشق

شه با كرم عشق

‌مه محترم عشق

صفاي قدم عشق

چكد از لب او بر لب پيمانه نم عشق

همان شاه كه باشد سر و رويش علم عشق

نگار دل زارم صفا بخش مزارم

‌بجز از عشق جمالش به دل خويش ندارم

‌قرارم، ‌بهارم،‌ شعارم همه دار و ندارم

كه باشد شب اول قبرم به كنارم

دلم عاشق رويش شدم بنده كويش

دلم بسته به مويش ، ‌قدح نوش سبويش

شتابان دل زارم همه شب جانب كويش

‌چنان برگ خزاني است روان در دل جويش

‌ندارم به خدا جز هوس ديدن رويش

‌مرا كشته به والله علي واري خويش

‌اباالفضل اميرم، امير بي نظيرم

كه جز عشق رخش در دل خسته نپذيرم

چه خوش باشد اگر باز زنده با دو سه تيرم

كه صيدش شوم و و زير قدمهايش بميرم

ز غيرش همه سيرم

‌دل از مهر خدايي اباالفضل نگيرم

‌علمدار اباالفضل، سپه دار (اباالفضل)

‌جهانگير و جهاندار

‌بود دلبر و دلدار

مرا يار و مددكار

‌طپش هاي دل حيدر كرار

‌شده در حرم فاطمه پرگار

زنم جار،‌بود عشق شرر بار

‌بگويد سر ديوانه سردار

سرم پر ز هوايش

‌دلم جاي ولايش

غلامم به سرايش

همه هستي و دينم به فدايش

ربوده ز سر ‌روح الامين عقل صدايش

‌بود محور عرش ازلي دست جدايش

‌حسين بن علي سوره توحيد

بخواند ز برايش

كسي نيست به پايش

به قربان نوايش

به قربان دعايش

دلم گشته خريدار بلايش

‌به قربان گره بند قبايش

لقب باب الحوائج

نسب باب الحوائج

‌خداوند نجابت و ادب باب الحوائج

‌دلم غرق كمالش، پريشان وصالش

دو ابروي هلالش ، جمالش و كمالش

بود زينب كبري همه جا محو جمالش

دلم بنده نامش ، گرفتار مرامش

كه افتاده به دامش

‌نه حاتم نه سليمان و نه لقمان

كه موسي است غلامش

‌حسين است كلامش

‌ببين حسن ختامش

به زهراست سلامش

قيامت متجلي شود از وقت قيامش

‌تمامي بهشت است بنامش

‌زور و بازوي علي باب الحوائج

‌ناصر دين نبي باب الحوائج

‌بچه شير مرتضي باب الحوائج

اي شهيد علقمه باب الحوائج

‌اي عزيز فاطمه باب الحوائج

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:41 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

اقاتل القوم بقلب مهنه (ابالفضل)

‌أذب عن سبط النبي أحمد

أضربكم باالصارم المهنه

حتي تهيدوا عن قتال سيدي

أني اناالعباس ذالتودد

‌بخل علي المرتضي المؤيد

‌لاأرهب الموت اذا الموت زقا

حتي أواري ميتاً عند اللقا

نفسي لنفس الطاهر طهر وقا

أني صبورٌ شاكرفي الملتقا

أني اناالعباس سعدٌ‌ باللقا

نفسي لنفس الطاهر السبط وقا

والله أن قطعتموا يميني

أني أحامي ابداً عن ديني

و عن امامٍ صادق اليقيني

سبط النبي الطاهر الأميني

‌نبي صدقٍ‌ جائناً باالدين

مصدقاً‌ باالواحد الأمين

‌يا نفس من بعد الحسين هوني

و بعده أن كنت لاتكوني

هذا الحسين شارب المنون

و تشربين باردالمعين

‌هيات ما هذا فعال ديني

و لافعال صادق اليقيني

يا نفس لاتخشي من الكفاري

والبشري برحمة الجباري

مع النبي سيد الأبرار

‌مع جملة الساداة و الأطهار

قدقطعوا ببغهيم يساري

فأصلهم يا رب حرالناري

عباس يعني ذكر طوفاني مهدي

عباس آواي غزل خواني مهدي

‌درك محرم كرده اي داني چه گويم

عباس يعني اوج مهماني مهدي

يا كاشف الكرب حسين به به چه ذكري

آرامش وقت پريشاني مهدي

‌عباس يعني پرچمي فوق علمها

نصب است بر بيت بياباني مهدي

عباس يعني آن ضريحي كه شب و روز

بگذاشت جا روي پيشاني مهدي

فرمانرواي عالمين يعني اباالفضل

فرمانرواي عالمين عباس عباس

‌يا كاشف الكرب حسين عباس عباس

شيرين ترين ذكر و نواي عشق عباس

زيباترين لحن و صداي عشق عباس

‌روز قيامت آنكه دارد پشت حيدر

‌بر روي دوش خود لواي عشق عباس

مهدي به او گويد سلام اي عبد صالح

‌عبد خدا بود و خداي عشق عباس

او محرم اسرار آل الله بوده

گرديده از اول فناي عشق عباس

‌بايد به عكس و نام او عرض ادب كرد

‌فرمانده كل قواي عشق عباس

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:42 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

اي علم افراشته بر سر ايوان عشق

‌خيز ز جا و مبر خواب ز چشمان عشق

خيز ز جا و مزن شعله به دامان عشق

‌مي روي و مي شود چاك گريبان عشق

‌خيز به پا يا أخا وقت علمداري است

تير به چشم تو و (ابالفضل)

بر دل من خورده است

خار و خس و تيغ و تير

جسم تو آزرده است

‌صوت حرم گوش كن

‌مشك عمو برده است

خيز ز جا و ببين

بي تو علي مرده است (ابالفضل)

‌كار يتيمان من وا عطش و زاري است

اي علم افراشته بر سر ايوان عشق

خيز ز جا و مبر خواب ز چشمان عشق

نام تو جان مي برد، (ابالفضل)

باز برادر بگو

‌منتظرت زينب است

بيا و خواهر بگو

‌جان من خسته دل

‌جواب دختر بگو

بيا و قصه آب

براي اصغر بگو (ابالفضل)

آه پناهم ببين زمان بي ياري است

‌اي علم افراشته بر سر ايوان عشق

‌خيز ز جا و مبر خواب ز چشمان عشق

آمده ام در برت (ابالفضل)

‌ناله ز غمها مكش

با لب خشكت چنين

‌شعله به دريا مكش

پيش نگاه ترم

‌روي زمين پا مكش

ناله جان سوز تو

در بر زهرا مكش (ابالفضل)

بهر كمان كردنم، ‌زخم غمت كاري است

اي علم افراشته بر سر ايوان عشق

‌خيز ز جا و مبر خواب ز چشمان عشق

‌خيز ز قلب تراب (ابالفضل)

‌اي پسر بوتراب

‌ناله طفلان شده

‌ذكر عمو جاي آب

‌خواب ز چشم حرم‌

شد ز فراق تو خواب

خنده دشمن ببين

بر من خانه خراب (ابالفضل)

بهر كمان كردنم زخم غمت كاري است

‌ اي علم افراشته بر سر ايوان عشق

‌خيز ز جا و مبر خواب ز چشمان عشق

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:42 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

حيدريون ميگن حسين

‌زينبيون ميگن حسين

‌فاطميون ميگن حسين

‌حسين ميگه اباالفضل

‌جبل المتين ميگه حسين

‌روح الأمين ميگه حسين

ام البنين ميگه حسين

‌حسين ميگه اباالفضل

‌كرب و بلا ميگه حسين

‌خون خدا ميگه حسين

‌روح دعا ميگه حسين

‌حسين ميگه اباالفضل

‌به عشق شاه كرم

‌به عشق مير حرم

دلو به دريا ميزنم

به عشق تيغ و علم

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:42 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 

اين بيرق علمداره هنوز رو زمين نيفتاده

‌آب آور يك گل زاره هنوز رو زمين نيفتاده

مشك عموي بي قرينه هنوز رو زمين نيفتاده

‌اميد و آمال سكينه هنوز رو زمين نيفتاده

عباس نشسته روي زين هنوز رو زمين نيفتاده

‌دست يل ام البنين هنوز رو زمين نيفتاده

‌غصه نخور ام البنين هنوز رو زمين نيفتاده

عموي زيباي رقيه هنوز رو زمين نيفتاده

گوشواره هاي رقيه هنوز رو زمين نيفتاده

‌اين بيرق علمداره هنوز رو زمين نيفتاده

 

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:43 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

نوايي نوايي نوايي نوايي

‌الهي ور افتد نشان جدايي

اي ساربان آهسته ران كه آرام جانم مي رود

‌وا ن دل كه با خود داشتم با دل ستانم مي رود

نوايي نوايي نوايي نوايي

‌الهي ور افتد نشان جدايي

‌به دنبال محمل سبكتر قدم زن

‌مبادا غباري به محمل نشيند

‌اي ساربان آهسته ران كه آرام جانم مي رود

‌وا ن دل كه با خود داشتم با دل ستانم مي رود

‌نوايي نوايي ...

‌به دنبال محمل چنان زار گريم

‌كه از گريه ام ناقه در گل نشيند

اي ساربان آهسته ران كه آرام جانم مي رود

وان دل كه با خود داشتم با دل ستانم مي رود

نوايي نوايي نوايي نوايي نوايي

الهي ور افتد نشان جدايي

‌خلت گر به پا خاري آسان بر آيد

چه سازم به خاري كه بر دل نشيند

من مانده ام مهجوراز او

درمانده و رنجور از او

گويي كه نيشي دور از او بر استخوانم مي رود

اي ساربان آهسته ران كه آرام جانم مي رود

‌وا ن دل كه با خود داشتم با دل ستانم مي رود

نوايي نوايي نوايي نوايي

‌الهي ور افتد نشان جدايي

مزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست

گل اگر نيست ولي صفحه گلزاري هست

ساربانا مزنيد اين همه آواي رحيل

‌آخر اين قافله را قافله سالاري هست

كاش مي شد بمونم و سايه بون تنت بشم

اما بايد برم و همسفر سرت بشم

نوايي نوايي نوايي نوايي

‌الهي ور افتد نشان جدايي

چون چاره نيست مي روم ومي گذارمت

اي پاره پاره تن به خدا مي سپارمت

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:43 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 

عباس علمدار حسين

اي تمام حسن اي حسن تمام

‌اي امام روح و اي روح امام

اي وفاي اصل و اي اصل وفا

اي خداي عشق و اي عشق خدا

‌حق تفسيري وتفسير تو حق

‌حق شمشيري و شمشير تو حق

كاسه دست تو جام كوثر است

‌كوثر كام تو كام كوثر است

‌محشر هم نام تو و نامت محشر است

عالم عشق تو چيزي ديگر است

‌برق چشمان تو شمشير خدا

‌بچه شير سوم شير خدا

‌شانه هايت مهد قرص آفتاب

برج ديده باني طفل رباب

اصغر از آغوش عباس حسين

‌لطف دارد بر تمام عالمين

‌اي علمدار حسين،‌عباس علمدار حسين

پاي بوست جمله ما فيهاستي

دست بوست زاده زهراستي

‌اي علي اصغر در آغوش تو خوش

اي سه ساله بر سر دوش تو خوش

‌روز محشر با تمام واهمه

روز اعمال بد و خوب همه

تا كه زهرا راست قامت مي كند

دستهاي تو قيامت مي كند

اي وفاي اصل اي اصل وفا

اي خداي عشق اي عشق خدا

برق چشمان تو شمشير خدا

بچه شير سوم شيرخدا

‌اي علمدار حسين،‌عباس علمدار حسين

اي حرمت قبله حاجات ما

‌نام توتسبيح و مناجات ما

‌تاج شهيدان همه عالمي

‌دست علي ماه بني هاشمي

‌ماه كجا روي دل آراي تو

‌سرو كجا قامت رعناي تو

هر كه به هر درد و غمي شد دچار

‌گويد اگر يكصد و سي و سه بار

اي علم افراشته در عالمين

اكشف يا كاشف كرب الحسين

‌چهار امامي كه تو را ديده اند

‌دست علم گير تو بوسيده اند

‌طفل بودي مادر نيكوسيرت

برد تو را ساحت قدس پدر

چشم پدر تا كه دو دست تو ديد

‌بوسه زد و اشك ز چشمش چكيد

با لب آغشته به زهر جفا

‌بوسه زده دست تو را مجتبي

ديد چو در كرب و بلا شاه دين

‌دست تو افتاده به روي زمين

‌خم شد و بگذاشت سر ديده اش

‌بوسه بزد با لب خشكيده اش

‌حضرت سجاد همان دست پاك

بوسه زد و كرد نهان زير خاك

‌اي علمدار حسين،‌عباس علمدار حسين

 

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:43 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

اباالفضل يابن البطل من الأزل

اباالفضل ذكر أحلي من العسل

عشق تو امير قلبم مي باشد

در دست تو حكم جلبم مي باشد

‌سالار و امير لشگريا اباالفضل

در دست تو تيغ حيدر يا اباالفضل

اباالفضل يابن البطل من الأزل

اباالفضل ذكر احلي من العسل

از جامت هميشه مستم اباالفضل

با نامت سبو شكستم اباالفضل

‌عشق تو تمام بود و نبودم

سينه بهر تيغ چشمت گشودم

اباالفضل يابن البطل من الأزل

اباالفضل ذكر أحلي من العسل‌

مي خوانم به عشق رخسار ماهت

مي مانم هميشه مجنون راهت

اميد حسين و زينب اباالفضل

مي گويد فاطمه هر شب اباالفضل

ذكر دل به لحظه غم اباالفضل

از نامت به سينه مرهم اباالفضل

‌مي لرزد كرب و بلا با يا هويت

خون حيدر قدرت حق بازويت

‌اباالفضل يابن البطل من الأزل

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:44 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

اي برادر خواهرت زينب رسيده

رفته و برگشته اما قد خميده

‌نور ديده سر بريده

خسته از ناقه فتادم تا رسيدم

‌قتلگه آمد به يادم تا رسيدم

ياد روزي كه از اينجا رفته بودم

‌آنچنان گوي ز دنيا رفته بودم

شد لبانت صبر زينب

كربلا شد قبر زينب

‌اي برادر خواهرت زينب رسيده

رفته و برگشته اما قد خميده

گم شدم در شوره زار خسته ناباوريها

‌خاطرات خيمه ها سجاده ها ‌آب آوريها

‌تيغ ها ‌رگهاي جوشان ناله ها ، سرهاي طفلان

ضجه هاي كودكان زنجيرها بي معجريها

آتش وخون،‌ دشت گلگون

اي برادر خواهرت زينب رسيده

‌رفته و برگشته اما قد خميده

بر مزار خاكي ات سر مي گذارم

قبر تو شويم به اشك چشم تارم

‌ بي كفن ماندي مگر خواهر نداري

‌ماه من انگشت و انگشتر نداري

‌جامه اي در بر نداري،‌سرور من سر نداري

اي برادر خواهرت زينب رسيده

‌رفته و برگشته اما قد خميده

نور ديده سر بريده

بسته بود از نيزه ات نوري به بند دست و پايم

مي كشيدي از پي خود تا به دنبالت بيايم

‌خسته اما زنده بودم تا شب مرگ سه ساله

‌مُردم اما پيكري هستم كه مي لرزد صدايم

دل كبابه از خرابه

‌اي برادر خواهرت زينب رسيده

رفته و برگشته اما قد خميده

‌بوي موجي تشنه آيد بر مشامم

ميروم دنبال كار ناتمامم

‌مانده ام در حسرت آنچه نديدم

‌پس كجايي علمدار رشيدم

‌آمدم من در بر تو،تا ببينم پيكر تو

‌اي برادر خواهرت زينب رسيده

رفته و برگشته اما قد خميده

نور ديده و سر بريده

‌اي پناه بي پناهان آمدم برخيز و بنگر

‌از چه اكنون هم غريبي مي كني با من برادر

آرزويت را به گورت برده اي حسرت كشيدم

‌تا توانم در جواب تو بگويم جان خواهر

‌جان خواهر ياس پرپر

‌اي برادر خواهرت زينب رسيده

رفته و برگشته اما قد خميده

‌نور ديده سر بريده

خسته از ناقه فتادم تا رسيدم

‌قتلگه آمد به يادم تا رسيدم

ياد روزي كه از اينجا رفته بودم

‌آنچنان گويي زدنيا رفته بودم

شد لبالب صبر زينب، كربلا شد قبر زينب

‌اي برادر خواهرت زينب رسيده

رفته و برگشته اما قد خميده

گم شدم در شوره زار خسته ناباوريها

‌خاطرات خيمه ها سجاده ها،‌آب آوريها

‌تيغ ها ، ‌رگهاي جوشان

ناله ها سرهاي طفلان

ضجه هاي كودكان زنجيرها بي معجريها

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 21 اسفند 1392  8:04 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها