0

متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

مانده در افسوس این عالم

این افسوس بی اندازه در آغاز این ماتم

غمی بی انتها، داغ غم روح خدا در هیبت آدم

افسوس غمی ناباورانه

قصه ای دلگیر اما عاشقانه

درد و رنجی بی کرانه

رنج های بی کران بانو

جوان بانوی حیدر، بر زمین و آسمان بانو

جهان بانوی بی همتا و اما حیف از آن بانو…

* * *

اما حیف از آن بانو

که رازی داشت رازی آسمانی

در همه حالات خود راز و نیازی داشت

در اوج نمازش آسمانی داشت

اما حیف از آن دست قنوتی که در آن پر بود از بیچاره و ناچار

از درمانده و بیمار

از درد و گرفتار و گنهکاران گرفته تا بدهکار و

دو دست خویش وا می کرد و کل دردمندان را دعا می کرد

از روز ازل تا انتها در ربنا خود را رها می کرد

اما حیف از آن بانو…

* * *


اما حیف از آن بانو که در روز ازل وقتی خدا از نور، ذاتش آفرینش کرد

او را آفرید و بر خودش بالید و با دست خداوندی نوازش کرد او را

بعد فرمودش که زهرا جان نیایش کن مرا، بعدش سفارش کن چه می خواهی

و بعد از آن نبی و مرتضی و سیزده معصوم را در محضر او آفرید و

مرتضی را شوهر او برگزید و آینه در آینه تکثیر می فرمود ذاتش را

و می بخشید بر آنها صفاتش را

و در آخر همه پشت سر بانو، قالو بلی گفتند

اما حیف از آن بانو…

* * *

اما حیف از آن بانو که می دانست اسرار بزرگی که در آن گم بود این عالم

ولی در بین مردم بود

می دانست اسرار بنی آدم

ولی هر گز به روی خود نمی آورد

آبی را به جوی خود نمی آورد

دستی را به سوی خود نمی آورد

جز دست فقیری یا اسیری و

خودش سهمی نبرد از این جهان غیر از گلیمی و حصیری

حیف از آن دستی که پر می کرد با نان خودش دستان سائل را

در دامان خود می پروراند انسان کامل را

با نورش عیان می کرد او قرآن نازل را

تماما آیه در آیه، برای درد همسایه دعا می کرد

تا عالم بداند که سخاوت چیست

تا عالم بفهمد زندگی غیر از عبادت نیست

آری، بندگی غیر از محبت نیست

آری، کس نمی دانست زهرا کیست

اما حیف از آن بانو…

* * *

اما حیف از آن بانو که هر روز خدا بی اعتنا بر آن بهشت زیر پایش

بر بهشت و سفره هایش

در عرق ریزان تابستان کنار هرم سوزان تنور خانه اش

می پخت نان کودکان شهر را و

از خدایش دلبری می کرد

دائم مادری می کرد

با اینکه به ظاهر مادر کم سن و سالی بود

در ظاهر خودش تازه نهالی بود

اما مثل رویایی خیالی بود لبخندش

باران بهاری در میان خشک سالی بود لبخندش

برای کودکانش شور و حالی بود لبخندش

جواب هر سوالی بود لبخندش

اما حیف از آن لبخند…

* * *

اما حیف از آن لبخند لبخندی که تا عرش خدا را شاد می کرد و

زمین و آسمان و عرش را آباد می کرد و

علی را از تمام غصه ها آزاد می کرد و

کران تا بی کران می برد عطر مهربانی را

اما حیف از آن بانو…

* * *

آری، جلوه های بیشماری از خدا را

آشکارا هیجده سال این زمان

هیجده سال این زمین، مهمان او بوده

و عالم کهکشان در کهشکشان حیران او بوده

این منظومه شمسی، بلاگردان او بوده

زمان، مقداری از دشواری آن چند روز آخر و تکراری اش، گریان او بوده

شفا در حسرت درمان او بوده

خدا بی تاب آن دستان بی جان و ضعیف و خسته و لرزان او بوده

تا بوده همین بوده

همان که هیبتش دست خدا در آستین بوده

پس از او سالها خانه نشین بوده

و از بانوی خانه شرمگین بوده

برای تک تک آن زخم ها و دردها و بی قراری ها

اما حیف از آن بانو…

* * *

اما حیف از آن خون پاکی که

وجودش در رگ خون خدا، خون خدا را با نسب می کرد و

زینب دخترش را خون مادر زینت شاه عرب می کرد

آن خون نسل ها را تا قیامت به سیادت منتسب می کرد

از هرم حریم سرخ آن خورشید تب می کرد

پیغمبر به آن عرض ادب می کرد

آن خونی که روزی در میان شعله ها، ردی از آن بر روی یک دیوار می جوشید

رد سرخ دیگر روی خاک کوچه جاری شد

در لابلای رد پاها راه وا می کرد و دنبال علی می رفت و آری حیف…

این شب ها خدا هم ناله دارد

مرتضی در خانه اش بیمار هجده ساله دارد

بر تنش پیراهنی با نقشی از یک باغ پر از لاله دارد

قد خمیده، چادرش را در همان حالت روی صورت کشیده

درد این خون سرفه های سرخ امانش را بریده

حرمت موی سپیدش چند روزی می شود که بر همه واجب شده

در مدینه بین کل پیرزن ها حرف بانوی علی بن ابی طالب شده

دردها بر جان او غالب شده

برده توانش عمق زخم و دردهایش می رسد تا استخوانش

دگر هر شب علی بهر تسلای دلش در پیش چشمش کودکانش را نوازش می کند تا او کمی آرام باشد

آری بیشتر در پیش چشم محتضر باید به طفلانش محبت کرد

تا دلواپسی را کم کند از درد جان دادن

خدایا روزی اما بین گودالی

تن در خاک و خون و رفته از حالی

صدای ضجه ها و گریه های کودکان را می شنید او از میان خیمه ها

در بین گودال و در آن حالت خودش می دید لشگر می رود با نیت غارت

به سوی خیمه های بی پناه و می کشید از سینه آه و

در میان قتلگاهش ناله ها می زد حسین و

از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین و

دست و پا می زد حسین و …

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:08 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

گفت :با کرب وبلا کعبه، من از تو برترم

تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم

کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای

من همه خون خدا می جوشد از بام و درم

کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف

من مطاف مسلمین از کهتر و از مهترم

کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من

میزبان انبیاء از اولین تا آخرم

کعبه گفتا انبیاء بر گرد من گردیده اند

تو کجا و من کجا، تو دیگری من دیگرم

کربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ایست

آن منم،زیرا مزار زاده پیغمبرم

کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده

این شرافت بس ، که من خود زادگاه حیدرم

کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو

من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم

کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار

وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم

کربلا گفت این منم در خیمه گاه و قتله گاه

سعی هفتاد و دو ثار الله را یادآورم

کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین

سالها و قرن ها جوشد ز دامان کوثرم

کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین

زمزم تو آب ومن خون خدا را ساغرم

کعبه گفتا بوده دحو الارض در دامان من

من همانا بر تمام آفرینش محورم

ناگهان از حق ندا آمد،حرم خاموش باش

تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم

هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست

چند می گویی که من از کربلا بالاترم

کربلا دارد به کل آفرینش افتخار

کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم

من مزار پاک هفتاد و دو ثار اللّهیم

من هم آغوش ابالفضل و علیّ اکبرم

اشک زهرا ریخته در دامن گلزار من

عطر جنت می دمد از لاله های پرپرم

ذره ای از خاک من،درد خلایق را دواست

خون ثارالله می جوشد ز هر نخل ترم

اینکه می بو سند با هم انبیاء واولیاء

دست عباس است کافتاده به خاک معبرم

گرچه در قلبم فرات و دجله می جوشد مدام

آب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرم

در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین

از رباب و حنجر خشک علیّ اصغرم

نخل میثم نخله ای باشد ز نخلستان من

بیت بیت آتشین آن بود برگ و برم

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:09 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی

من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم

ای مادر؛

دیشب که رویت، شد قاتل من

دست تو می لرزید، چون دل من

واویلتها، واویلا، آه مادر، آه مادر

از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته

مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته

ای مادر؛

در خواب گوید، مادر کجایی

راهی نمانده تا، خانه بیایی

واویلتها، آه مادر، آه مادر، آه مادر
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم

دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی

با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی

ای مادر؛

دیدم که بابا دور از گُلِ روت

با دست لرزان، شد سرگرم تابوت
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:09 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

ای به فدایت همه جان جهان

خاك رهت سرمه‌ی افلاكیان

وصله‌ی بر جامه‌ی تو جان من

بخیه‌ی آن رشته‌ی ایمان من

دور فلك حلقه‌ی خلخال توست

عرش برین زیر پر و بال توست

لطف تو كز عالم بالا رسید

مائده بر مادر عیسی رسید

پاسخ «أنّی لكِ هذا» تویی

نزد خداوند تعالی تویی

خانه‌ی تو حسرت جنت شده

مائده از مطبخ تو آمده

خوشه‌ای از گندم احساس تو

آرد شده در دل دستاس تو

خرده‌ی نانی كه ز دستت فتاد

نان وسط سفره‌ی هستی نهاد

شمس بود ذره‌ی در كوی تو

بال گرفت از پر جادوی تو

عرش خدا را كه تویی قائمه

از چه شدی خاك‌نشین فاطمه

منت حق بود كه بر ما رسید

روح تو را بر همه عالم دمید

تا كه نماز تو رقم می‌خورد

حركت افلاك به هم می‌خورد

خیل ملك كرده فلك را رها

تا كه ببینند نماز تو را

ای دم تكبیر تو تكبیر عشق

عشق شده پیر تو ای پیر عشق

كوثر عظمایی اگر بنده‌ای

خیر كثیری و فزاینده‌ای

عرش به درگاه تو آرد نیاز

خانه‌ی تو فرش ندارد نیاز

شهپر جبریل امین فرش توست

بودن همراه علی عرش توست

جان جهان گفته كه جانم فدات

پهن نموده‌ست عبایش برات

صورت تو حسرت خورشید شد

سایه‌ی تو مایه‌ی امّید شد

لیلیه‌ی اسرای نبی، فاطمه!

میوه‌ی طوبای نبی، فاطمه!

ای كه تویی مادر خیرالانام

مام امامی و امام امام

وصف تو این سان كه امامت كند

روز قیامت چه قیامت كند

خستگی‌ات حضرت بانوی آب

غصه‌ی دریا شده، یك دم بخواب

جام مَلَك پر ز می ناب كن

وقت اذان لطف به محراب كن

روح‌الامین ساكنِ در خانه‌ات

خادم گهواره‌ی دردانه‌ات

باز خمارم كه خمیرم كنی

شیعه‌ی تنّور غدیرم كنی

پخته شود در تب دستان تو

روح مسلمانی سلمان تو

هر كه نكوشیده به احقاق حق

هر كه كند ظلم به مصداق حق

گریه اگر قدر عوالم كند

جان خودش ردّ مظالم كند

گر كه رضای تو نیارد به دست

توبه‌ی بی حبّ تو بی‌فایده‌ست

داغ تو آوار كند ارگ ظلم

توبه‌ی ظلم است فقط مرگ ظلم

روز جزا محكمه با مرتضاست

حق رضای تو رضای خداست

هر كه دمی دشمن حیدر شده

عاقّ تو گشته و كافر شده

راه تو گر راه هدایت بُود

دین به ترازوی ولایت بُود

قدر ولی را كه تو معنا كنی

جان خودت فدیه‌ی مولا كنی

روح تو آرامش كل جهان

خلق‌نگشته شده‌ای امتحان

گرچه ردم، بسته به پای توام

رد شده از درس وفای توام

از تو كشم منت تجدید را

تا كه زنی خاتم تأیید را

تا كه ببینی كه چه‌ها می‌كنم

در ره تو روح، فدا می‌كنم

تا گذرد آب بلا از سرم

گر بشوم آب شوی مادرم

مِهر تو چون مُهر امان می‌شود

هرچه علی خواست همان می‌شود

«بی‌سر و سامان توام یا حسین

دست‌به‌دامان توام یا حسین

بر سر نی زلف رها كرده‌ای

با جگر شیعه‌ها چه‌ها كرده‌ای

زهره‌ی منظومه‌ی زهرا حسین

كشته‌ی افتاده به صحرا حسین

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:10 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

فرشته ای که بی قراره از آسمونا خبر میاره

میگه خدا گفته که باید اسم تو رو زینب بذاره

تا خدا تو آسمونا نقش چهره ی تو رو کشید

صورت فرشته ها رو از رو دست تو آفرید

ترانه ی هر روز و هر شب یا حسینه

لالایی شبهای زینب یا حسینه

مثل کبوتر، می زنه پَر دلی که امشب هواییه

تو راز و رمز خلقت تو پر از شکوه خداییه

به پات می ریزه مثل شهاب

ستاره هاشو دونه دونه

تو کهکشونا تا برسی

تا بینهایت چراغونه

یه آسمون پُر از فرشته

رو شه پَر همه نوشته

زینب یک اسمِ تمومه

کوچه به کوچه ی بهشته
فرشته ای که بی قراره از آسمونا خبر میاره
میگه خدا گفته که باید اسم تو رو زینب بذاره

زمین میگرده دور سرت

تو آغوش گرم مادرت

هزار تا دریا می زنه موج

تو چشم خیسه برادرت

تویی که یاور حسینی

پناه آخر حسینی

تمومه عالم به جای خود

تویی که خواهر حسینی

اولین نگاهت امشب

خونه کرده تو دله حسین

دست حق شمایلت رو

آفریده از گِل حسین

با کوله باری، پُرِ گناه

با قلب تار و روی سیاه

می خوام بمیرم برای تو

تا زنده شم باز، با یه نگاه

معجزه ی شب بهاری

از این دلم خبر نداری

می خوام که سر به پات بذارم

اگه به من منت بذاری

کاشکی که بشم فدای

هر کسی که شد فدای تو

مُرده زنده کرده اسمت

هر کی می میره برای تو
فرشته ای که بی قراره از آسمونا خبر میاره
میگه خدا گفته که باید اسم تو رو زینب بذاره

می درخشه مثل آفتاب

قرص ماهی، رو دست ارباب

اون دلی که مسته عشقه

از ازل بوده مسته ارباب

ستاره، دوباره، ترانه خونه

تا سحر بیداره، غرقه جنونه

گُل عشق، تو دلا، زده جوونه

ترانه ی هر روز و هر شب حسینه یا حسینه

لالایی شب های زینب، حسنه یا حسینه

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:10 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

خرابه چراغونه امشب

قناری غزل خونه امشب

موهام فرش مهمونه امشب

دلم خونه امشب

بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت

بابا نبودی ببینی که موی سرم سوخت

بابا نبودی ببینی که خاکسترم سوخت

نبودی ببینی پرم سوخت

لبام دیگه خندونه امشب

ولی چشما گریونه امشب

بابام گفته میمونه امشب

دلم خونه امشب

بابا نبودی ببینی که دستامو بستن

بابا نبودی ببینی دلم رو شکستن

بابا نبودی ببینی چی اومد سر من

سرم رو شکستن

شب باد و بارونه امشب

پریشونه این خونه امشب

دیگه رفتن آسونه امشب

دلم خونه امشب


بابا نبودی ببینی رو خارا دویدم

بابا نبودی ببینی که زهرا رو دیدم

بابا نبودی ببینی که من چی کشیدم

دویدوم بریدم

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:10 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

به تنم دیگه جونی ندارم * تو که نمیدونی کجا رفتم

تو رگام دیگه خونی ندارم * تو که نمیدونی کجا رفتم

من و عمه و چشمای خونبار * تو بیابون و کوچه و بازار

من خسته و معجر پاره ام * تو که نمیدونی کجا رفتم

میدونی چقدر طعنه شنیدم * میدونی چقدر خوابتو دیدم

میدونی که بی تو چی کشیدم * تو که نمیدونی کجا رفتم

دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر


تب و تاب یه قافله بودم * تو که نمیدونی کجا رفتم

با یه پای پر آبله بودم * تو که نمیدونی کجا رفتم

تو که دردسرامو ندیدی * تو که همسفرامو ندیدی

سفری که با حرمله بودم * تو که نمیدونی کجا رفتم

میدونی قدم چرا خمیده * میدونی موهام چرا سفیده

میدونی که دخترت چی دیده * تو که نمیدونی کجا رفتم

دلم گرفته از سفر بابا بیا منو ببر

دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر


مثل برگای خشک خزونم * تو که نمیدونی کجا رفتم

واسه عمه چقدر نگرونم * تو که نمیدونی کجا رفتم

جای سلسله روی گلومه * دلم انقده تنگ عمومه

نمیخوام دیگه زنده بمونم * تو که نمیدونی کجا رفتم

میدونی که تازیانه خوردم * میدونی چقدر دووم آوردم

میدونی که من چند دفعه مردم * تو که نمیدونی کجا رفتم

منو گذاشتی بی خبر بابا بیا منو ببر

دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:11 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

امشب دلم را بسته ام بر تار زلف دلبرم، مست علی اصغرم مست علی اصغرم

امشب توسل کرده ام بر دلبر مه منظرم، مست علی اصغرم مست علی اصغرم

امشب نماز عشق میخوانم به یاد سرورم، مست علی اصغرم مست علی اصغرم

با فخر گویم حلقه در گوش علی اصغرم، مست علی اصغرم مست علی اصغرم


در توبه آدم سوی تو دست دعا برداشته، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

خضر نبی از جام تو آب بقا برداشته، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

از چوبه گهواره ات موسی عصا برداشته، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

از رشته قنداقه ات عیسی شفا برداشته، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

با نام تو از شعله ابراهیم پا برداشته، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

فخرت همین بس بوسه از خیرالنسا برداشته، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

در پنجه های کوچکت نبض زمان است و زمین، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین

در طلعت رویت عیان نقش امیرالمومنین، یابن امیرالمومنین یابن امیرالمومنین


تا هست پا برجا لوای عشق پا برجا تویی، باب الحوائج یا علی باب الحوائج یا علی

خیل بنی آدم تمامی بنده و مولا تویی، باب الحوائج یا علی باب الحوائج یا علی

چشم و چراغ خاندان و عترت طاها تویی، باب الحوائج یا علی باب الحوائج یا علی

گویا حسین بن علی دوم زهرا تویی، باب الحوائج یا علی باب الحوائج یا علی

آرامش جان حسین و زینب کبری تویی، باب الحوائج یا علی باب الحوائج یا علی


یا من عینی الیک یا ثار الله یابن الحیدر

یا من قلبی لدیک یا ثار الله یابن الحیدر

ذکری لک لبیک یا ثار الله یابن الحیدر

صل الله علیک یا ثار الله یابن الحیدر

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:11 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

کاش میشد که نسیمی خبرت را ببرد * خبر سوختن بال و پرت را ببرد

کاش میشه که زبان دور لبت چرخاندن * اثری داشت که سوز جگرت را ببرد


کاش جای عطشی که رمقت را برده * خواب می آمد و چشمان ترت را می برد

توی روی دست پدر عازم میدان بودی * یا که تقدیر گلویت پدرت را می برد

لب زدن ها پدرت را نگرانت کرده * عطش تو نفس مختصرت را می برد

فاصله کم شده و حرمله با قدرت زد * دست بابات نبود تیر سرت را می برد

خوب شد تیر سه پر گرچه سپر را کج کرد * سنگرت بود وگرنه سپرت را می برد

دست و پا می زنی اما پدرت حیران است * گلویت زیر عبا تا به حرم پنهان است

این طرف ناله و آن سوی ولی غوغا شد * گرچه لب خشک ولی چشم همه دریا شد

مادرش زد به سر و عمه کنارش افتاد * ناله زد وای علی خواهرش از جا پا شد

بدن کوچک از پوست به سر بند شده * دفن شد زیر لحد باز پدر تنها شد

بعد از واقعه یعنی دم غارت کردن * حرمله پشت حرم آمد و واویلا شد

مادرش گفت که ای حرمله لعنت بر تو * به روی نیزه نزن زخم گلویش باز شد

مادرش داشت کنار پسرش جان می داد * از غم سوختن بال و پرش جان می داد

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:12 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

چشماشو بسته پسرم بیقرار عموشه

مادر نشسته کنارش توی خیمه به گوشه

قلب شکسته لالایی های بغض گلوشه

لالایی عموش بیاد مشک و علم به دوش بیاد

گلم با بوسه عمو خدا کنه به هوش بیاد

لالایی باباش بیاد سوار ذوالجناش بیاد

صدای خنده گلم برای عمه هاش بیاد

لالایی عموش میاد مشک و علم به دوش میاد

گلم با بوسه عمو خدا کنه به هوش بیاد


لب های خشکش جون ما رو به لب آورده

حتی یه قطره گل پرپرم آبی نخورده

بارون بیاد تا گل من توی خیمه نمرده

لالایی بارون بیاد خوشی به خیمه مون بیاد

عمو نره سمت فرات ابرا تو آسمون بیاد

لالایی خزون نیاد حرمله با کمون نیاد

آتیش به جونمون بسه آتیش به خیمه مون نیاد


اشکا سرابه رمقی تو چشاش نمیمونه

حالش خرابه مثل برگای خشک خزونه

کاشکی بخوابه مادرش تا لالایی میخونه

لالایی خدا کنه تو خیمه سرصدا نشه

هرچی میخواد بشه بشه سر از تنت جدا نشه

لالایی خدا کنه نمونی زیر دستو پا

می ترسم از اینکه سرت بره به روی نیزه ها

لالایی زخم پرت قاتل جون مادرت

خدا کنه سنگ نخوری نیفته از نیزه سرت


ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد

سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد


چی میشه سینه زنون تو کربلات گریه کنیم

توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم

بخونیم روضه به یاد لاله های پرپرت

بزنیم سینه کنار قتلگاه اصغرت

بخونیم در تب و تاب به یاد طفل رباب

حرمله با تیر و کمان آمده

اصغر من کی به زبان آمده

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:12 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

در راه تو شهادت است احلی من العسل احلی من العسل

طعمی که بر کامم نشست احلی من العسل احلی من العسل

نایب سردار جمل احلی من العسل احلی من العسل

حی علی خیر العمل احلی من العسل احلی من العسل

شاه بی لشکرم قاسم فدای تو در کام قاسمت مردن برای تو

احلی من العسل احلی من العسل


این درد استخوان من احلی من العسل احلی من العسل

این جسم نمیه جان من احلی من العسل احلی من العسل

این زخم های بی عدد احلی من العسل احلی من العسل

جانم که بر لب می آید احلی من العسل احلی من العسل

در راه عاشقی تکه تکه شدم پیش پای عمو بر خاک پر زدم

احلی من العسل احلی من العسل


این قد کشیدنم عمو احلی من العسل احلی من العسل

به خون غلتیدنم عمو احلی من العسل احلی من العسل

این بغض مانده در گلو احلی من العسل احلی من العسل

با مرگ گشتن روبرو احلی من العسل احلی من العسل

این پیکر خزان این باغ یاسمن اشک چشم من و خون لب های من

احلی من العسل احلی من العسل


یا من عینی الیک یا ثار الله یابن الحیدر

یا من قلبی لدیک یا ثار الله یابن الحیدر

ذکری لک لبیک یا ثار الله یابن الحیدر

صل الله علیک یا ثار الله یابن الحیدر

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:12 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

ی شهید کرب و بلا ای حسین خون خدا

ای امید ارض و سما ای شفیع روز جزا

تو خدای عشق منی شور من یمت یرنی

معنی تولایی ای امیر شیدایی

دست من به دامن تو هست من به بودن تو

ای حبیب من یا حسین شاه بی کفن یا حسین

ثار الله یاحسین ثار الله یاحسین


جان به فدات یا حسین فدای نگات یا حسین

همه شهدا با بچه ها غم نوکرا عزادارا کرب و بلا یا حسین

ثار الله یاحسین ثار الله یاحسین

مولای همه یا حسین یابن فاطمه یا حسین

دین من تویی یا حسین آیین من تویی یا حسین

کربلات بهشت منه عشق تو سرشت منه

ای گل ولا یا حسین معدن سخا یا حسین شاه با وفا یا حسین می کشی مرا یا حسین

ثار الله یاحسین ثار الله یاحسین

امیر حرم یا حسین نقش علم یا حسین خوان کرم یا حسین لوح و قلم یا حسین

سایه سرم یا حسین مولای همه یا حسین یابن فاطمه یا حسین مولای همه یا حسین

ثار الله یاحسین ثار الله یاحسین

سر سپرده تو منم کربلای تو وطنم

نقش عشق تو به تنم تا همیشه سینه زنم

ای دمی به پر زدنم ای شبیه بی کفنم

من سیاهی لشکرتم عبد روز محشرتم

من گدای مادرتم روضه خون خواهرتم کشته برادرتم

من هلاک اکبرتم سینه چاک اصغرتم

ثار الله یاحسین ثار الله یاحسین

فلک نجات یا حسین آب حیات یا حسین باب نجات یا حسین رمز صراط یا حسین جمع صفات یا حسین

سعی و صفا یا حسین دلیل بقا یا حسین درد و دوا یا حسین ذکر شفا یا حسین خون خدا یا حسین

ثار الله یاحسین ثار الله یاحسین

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:13 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

خوب میدانم اینجا از کسی سر نیستد * چشم در راه محبت های مادر نیستند

سخت شرمنده است زینب از حسین خویش که * با علی ها هدیه های او برابر نیستند


وقت تزیین کردن عون و محمد با زره * از صمیم قلب خوشحال است دختر نیستند

مادری در خیمه اش میداد دلداری به خویش * بچه های من که رعناتر از اکبر نیتند


(روضه ترکی حضرت علی اکبر)

عمه سینه چاکری دی / زینبه باخ چاکره باخ / اکبره باخ اکبره باخ

لیلیه بال و پری دی / یوسفه تاج سری دی / عالم اونا نوکری دی


بچه های من اگر لب تشنه هم جان میدهند * هر دو تا هم تشنه تر از حلق اصغر نیستند

تا که آرامش بگیرد بارها با خویش گفت * پیش عباس و حسین این ها برادر نیستند

چون رباب و نجمه، نه خاموش ماند و گفت که * با حسین ین علی آن ها که خواهر نیستند

تا فقط خواهر شود در کربلا این بار گفت * بچه های من خدا را شکر دیگر نیستند

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:13 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

کارم آه و شب زنده داری * بابا مردم از بیقراری

میخوای جون به لبهام بیاری * با این لب که داری

بابا مگر تو دختر نداری * سر داری اما پیکر نداری

پس کی سر روی پاهام میذاری * پس کی گوشواره هامو میاری * انگار دیگه منو دوست نداری

بابا جانم کجایی کجایی * بابا جانم کجایی کجایی * بابا جانم کجایی کجایی


روز و شب برام شام تاره * شب ها میشمارم ستاره

با این چادر پاره پاره * حالم گریه داره

خوندم نمازامو با یاد عاشورا * خانم خانمم مثل خود زهرا

هرجا که جون به لبهام میومد * اشک خون از تو چشمام میومد * میگفتم کاشکی بابام میومد

بابا مگر تو دختر نداری * سر داری اما پیکر نداری

پس کی سر روی پاهام میذاری * پس کی گوشواره هامو میاری * انگار دیگه منو دوست نداری


اسمت ناله بی صدامه * دست عمه جونم عصامه

صد تا خار تو زخم پاهامه * درد بی دوامه

امشب دل من تنگ بابامه * امشب خرابه کرب و بلامه

خار صحرا هنوز تو پاهامه * زندگیم زحمت عمه هامه * برق سیلی هنوز تو چشامه

بابا جون کی میایی عزیزم

بابا مگر تو دختر نداری * سر داری اما پیکر نداری

پس کی سر روی پاهام میذاری * پس کی گوشواره هامو میاری * انگار دیگه منو دوست نداری

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:13 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

شبای پریشونی، با چشمای بارونی، مثل چشمه ای اما، بازم تشنه میمونی

برا اون که مرد مرداست، حرمش شبیه دریاست، علمش همیشه بالاست، یا مولا یا مولا یا عباس

تو خونه کرمتم اباالفضل ابالفضل ابالفضل، دیوونه حرمتم اباالفضل ابالفضل ابالفضل

بهونه کرم تو حسینه حسینه حسینه، نشونی حرم تو حسینه حسینه حسینه

همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار، ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار


صفامون ابالفضله، صفامون ابالفضله، به اذن خود ارباب، آقامون ابالفضله

پسر رشید مولاست، سپر عزیز زهراست، قمر تموم دنیاست، یا مولا یا مولا یا عباس

ستاره شبای من اباالفضل ابالفضل ابالفضل، همه نفسای من اباالفضل ابالفضل ابالفضل

تویی که حال دلمو میدونی میدونی میدونی، تویی که پای عاشقا میمونی میمونی میمونی

میدونی که جای دیگه نمیرم نمیرم نمیرم، آرزومه برای تو بمیرم بمیرم بمیرم


دلی که گرفتاره، نداره دیگه چاره، کلید دلت ارباب، تو دست علمداره

لقبش امیر و سقاست، آقای دلای شیداست، یه نگاش دوای درداست، یا مولا یا مولا یا عباس

سینه زن خواهرتم اباالفضل ابالفضل ابالفضل، گدای برادرتم اباالفضل ابالفضل ابالفضل

همه آب و گل منی علمدار علمدار علمدار، همه چی دل منی علمدار علمدار علمدار

دلی که شده دیوونه واویلا واویلا واویلا، نوحه برا تو میخونه واویلا واویلا واویلا

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 20 اسفند 1392  2:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها