به گزارش فارس، در مراسم تقدیر از سه دهه فعالیت ابراهیم حاتمی کیا در موسسه همشهری که با حضور مدیران ارشد و خبرنگاران این مجموعه برگزار شد، او به فیلم های اکران شده در جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و گفت: امسال این همه فیلم ساخته شده اما چه تعداد از آنها برای جمهوری اسلامی است به آن مفهومی که در آن درگیر هست. من کاری به بخش اقتصادی و دردهایی که دارند کاری ندارم. چقدر از آن مربوط به این هست که الان در مقابل آمریکا یک حال تحقیر آمیز داریم؟ و هول برمان داشته؟ چقدر سخت است برای دولت و آقای ظریف با آن مشخصات، چه باید بکند. سینمای ما از اینها نمی گوید و از این حرفها نمی زند. اصلا مطرح نمی شود و مسئله ما نیست. ما به جهان می گوییم دروغگو هستیم، ما به جهان می گوییم اسم مان حسن، حسین، علی و نقی هست اما هیچ نسبتی با آنها نداریم و جریانی از سینما به این بها داده و متوجه نشدیم که زیر پای خودمان را خالی می کنیم.
وی افزود: چقدر از فیلم ها مربوط زندگی مردم است. سال های ابتدایی انقلاب هم فیلم های خانوادگی زیاد بود اما در آنها دغدغه های زندگی مردم اشاره می شد.
این کارگردان سینما اضافه کرد: دوباره ممکن است در این مملکت درگیری پیش بیاید و دوباره اتفاقی بیفتد، مگر برای آرمانگراها جز این چاره ای هست؟ و می شود غیر از این بود؟ من قائل به آن نیستم. اگر این اتفاق بیافتد، چه کسی می ایستد؟ کدامین بچه ها را ما تربیت می کنیم و به آنها می گوییم چه افتخاری دارند؟ و من این را در سینما نمی بینم و وقتی نمی بینم، غریب به نظرم می آید.
حلقه حفاظتی ندارم
او همچنین گفت: خوشبختانه من حلقه حفاظتی ندارم و خدا را شکر می کنم که حامی با قدرتی ندارم که پشت من بایستد، حامی پرقدرت من، شهید آوینی بود که نیست و هر چقدر که جلوتر رفتم، دیدم که جای آقا مرتضی خالی است.
این کارگردان سینما با تاکید بر اینکه من مرد این محفل ها نیستم و هر چقدر که از این جاها فاصله بگیرم، راحت تر زندگی می کنم، افزود: سه دهه فرصت کمی نیست، بسیاری از جوان هایی که امروز می بینم با فیلم های من خاطره دارند، بزرگ شده اند و زندگی کرده اند.
به واسطه مردم حاتمی کیا شدم
حاتمی کیا ادامه داد: من اصرار دارم که این نکته را بگویم که به واسطه مردم و تماشاگران حاتمی کیا شدم و نه به واسطه عزیزان مطبوعاتی که اگر این طور بود به بی راهه کشیده می شدم. اما نگاه مردم همراهم بود و هیچ زمان دودوتا چهارتا نکردم و خوشامد کسی حرف نزدم. بنده همیشه با فاصله از منتقدان ایستادم. احترام شان را نگاه می دارم ما با فاصله می ایستم تا هم آنها حرف شان را راحت بزنند هم من بتوانم آنچه که در این مسیر باید بگویم، بگویم.
غرق شدن در سینما را قبول ندارم
وی افزود: من ناله هایی دارم که غریزی هستند، حال می خواهد خوشامد کسی باشد یا نه؟ من اصرار دارم که خودم را صرف جامعه سینمایی ندانم و خیلی به این بحث علاقه ندارم، نه اینکه سینما را دوست نداشته باشم، عشقم سینماست ولی غرق شدن در سینما را قبول ندارم و معتقدم خیلی از دوستان در این عالم غرق شدند و سینما برای شان بت شد.
عده ای می توانند 1000 کیلومتر جنگ را نبینند و دنبال دفترچه مشقشان بروند
حاتمی کیا ادامه داد: بین آنچه که مردم می خواهند و آنچه بچه های سینما می گویند فاصله است. سینما برای من بت نیست. فرش قرمز برای ما مسیر خون است. ما با چیزهای عجین بودیم که نمی توانیم از آن دست بکشیم. کجاست قلم هایی که با قدرت پای این بحث ها بایستد. زمانی زیادی است که مجله و روزنامه نمی خوانم چون احوالشان با من یکی نیست. اگر دیر اقدام کنیم و توجه ای نداشته باشیم اوضاع بدتر می شود. اوایل انقلاب فیلم های خانواده ای داشتیم و مسئله جامعه در آن بود اما الان کاملا پاکسازی شده است.
کارگردان سینمای ایران اضافه کرد: استاد اعظم این جنس نگاه آقای کیارستمی است و تأسی از این نوع نگاه تا دلتان بخواهد وجود دارد و عده ای می توانند در آن واحد کشوری که 1200 کیلومتر در آن جنگ می شود را نبینند و دنبال دفترچه مشقشان بروند.
سینما برای من بت نیست
حاتمی کیا افزود: قرار بود جشنواره فیلم فجر، فجر این انقلاب را بگوید و حتی ضعف انقلاب را؟ اما کجاست این سینما و کدامیک از فیلم ها وارد این حرف ها شده اند؟ سینمایی که بلای جان سینمای ما شده است که جشنواره هاست. ای کاش اصلا مثل انقلاب فرهنگی راهمان به دنیا قطع می شد تا به فکر خودمان و مردممان بودیم. سینما برای من بت نیست و حاضر نیستم زیر این بت بایستم و نفس بکشم و برایم افتخاری باشد. من اعتقاد دارم که جشنواره فجر، جشنواره فجر نیست. حالا اسم من ضد انقلاب شود یا هرچیز دیگر. مهم نیست.
وی با بیان اینکه سینمای ایران به سمتی می رود که در حال مردن است، گفت: بخشی از این اقدام را سینمای جشنواره کرده است.
حاتمی کیا در پایان خطاب به روزنامه نگاران و قلم بدستان گفت: طوری بنویسید که من بفهمم قلمتان من را تحقیر نکرده است. اگر من را تحقیر کنید به خودتان منتقل می شود. همان طور که اگر من را تشویق کنید به خودتان برمی گردد.