0

احساس خضوع در مقابل ارزش برتر

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

احساس خضوع در مقابل ارزش برتر

احساس خضوع در مقابل ارزش برتر

شما وقتي با كسي معاشرت مي‌كنيد كه در بحث و در سخن مي‌بينيد علمش از شما بيشتر است، راحت تسليم او مي‌شويد و هرچه مي‌گويد از او مي‌پذيريد و در مقابلش احساس خضوع مي‌كنيد، اين يك امر قهري و فطري است. يك استاد مسلطي كه در يكي از دانش‌ها مثلاً: هر سئوالي از او بشود شما مي‌بينيد جواب حاضر و منطقي و قانع كننده‌اي دارد، آيا در مقابل او احساس خضوع نمي‌كنيد؟ حالا اگر اين استاد نه در يك علم و در چندين دانش اين خصوصيت را داشته باشد، در مقابل او چگونه احساس خضوع مي‌كنيد؟ اين تسليم ارزشهاي برتر شدن خصيصه‌ي فطري انسان است و يكي از ارزشهاي برتر دانش است. حالا از دانش فراتر برويم: كسي كه يك قدرت فوق‌العاده، يا يك توانائي جشماني، يا يك توانائي و تسلط روحي مثلاً دارد، انسان راحت خود را در دسترس او قرار مي‌دهد و در مقابل او احساس خضوع مي‌كند. پس اين گرايش به منبع علم و منبع قدرت يك امر فطري انسان است، و وقتي شما تشخيص مي‌دهيد ذات مقدس پروردگار منبع لايزال علم است، لازمه‌اش عبوديت و بندگي پروردگار انساني را درك بكنند. و آنچه كه تا امروز از وجود انسان كشف شده در زمينه‌هاي مختلف: جسماني و زيستي، و بيولوژيك، و بافت‌هاي مغز روحيات و جهات گوناگون روان‌شناختي‌اش يك قطره‌اي در مقابل درياست و اين دانشمندان بخش‌هاي مختلف انسان‌شناسي صراحتاً بيان مي‌كند. اگر كسي يك بسته‌بندي‌اي از دانش عظيم بشري را داشته باشد شما در مقابلش تعظيم مي‌كنيد، درحالي كه كل اين دانش، هنوز نتوانسته است حتي آن موجودي را كه خداي متعال با قدرت آفريده است بشناسد، پس چگونه خواهد توانست آن قدرت بي‌پايان كه اين موجود را با تمام اسرار و پيچيدگي‌ها و جزئياتش پديدآورده، و بعد نسلهاي پي‌در‌پي او را، با اشكال گوناگون و با همان ريزه‌كاريها بوجود آورده است بشناسد؟ اين چه علمي و چه دانشي است؟

يعلم ما بين ايديهم و ماخلفهم ولايحيطون بشيءٍ من علمه الا بماشاءَ (255 - بقره) اين جمله‌اي است كه در آيه‌الكرسي مي‌فرمايد: هيچكس به علم خدا احاطه پيدا نمي‌كند، مگر بقدري كه خداي متعال اراده كرده و اذن داده باشد و بشر در طول قرون، بخشي از اين دانش را به دست مي‌آورد، لهذا كسي كه داراي يك چنين دانش عظيمي است انسان را به طور قهري خاضع و در مقابل خودش وادار به عبوديت و بندگي و فرمانبري مي‌كند بدون اينكه اجباري در كارش باشد. آنوقت هرچه انسان داناتر باشد، اين عبادت براي او طبيعي‌تر و دلنشين‌تر است، همچنانكه آن استاد دانشمندي را كه شما مي‌شناسيد اگر بيايد در كوچه و خيابان ممكن است يك آدم جاهل و بي‌سوادي چون او را نمي‌شناسد نسبت به او اسائه‌ي ادب كند، شما كه شاگرد اوهستيد، به همان قدري كه دانش و معرفت‌تان بيشتر است، قهراً تواضع‌تان در مقابل آن دانشمند بيشتر خواهد بود، اما آدمي كه جاهل است و دانشي ندارد به او بي‌اعتنائي مي‌كند. قرآن مي‌فرمايد: انما يخشي الله من عباده العلماء (28 - فاطر): يعني علما هستند كه در مقابل پروردگار خشيت دارند. پس اينكه اين آيه مي‌گويد، الذي خلقكم: خدايي كه شما را آفريده، يا مي‌گويد: زمين و آسمان را چنين و باران را چنان قرار داد، در واقع دارد اشاره مي‌كند به علم بي‌پايان الهي، كه اين علم، فطرت و دل انسان را وادار به خضوع و عبوديت خداي متعال مي‌كند. حالا به همين نسبت قدرت الهي را بسنجيم.

یک شنبه 18 اسفند 1392  8:18 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها