0

معنى و ابعاد رفتار علوى در كلام رهبرى

 
anghelab57
anghelab57
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 115
محل سکونت : مازندران

معنى و ابعاد رفتار علوى در كلام رهبرى

معنى و ابعاد رفتار علوى در كلام رهبرى 
امسال رفتار علوى پيشه كنيم 
آنچه كه من امروز به شما حضار محترم عرض مى كنم ، نكاتى است كه اساس آن همان چيزى است كه در پيام نوروزى هم به آن اشاره كردم . از نظر ما سال 80 هم مانند سال 79 سال على ابن ابيطالب (عليه الصلاة و السلام ) است . سال علوى براى ملت علوى و مخلص على ابن ابيطالب (عليه الصلاة والسلام ) مى تواند حامل پيامهاى بسيار مهمى باشد. سال گذشته هم بنام آن بزرگوار مزيّن شد؛اما آرزوى قلبى اين جانب اين است كه امسال ما به شعار اكتفا نكنيم . شعار علوى ، عزيز است ؛ اما شعار بايد مقدمه رفتار باشد. اگر سال گذشته شعار علوى داديم ، امسال رفتار علوى پيشه كنيم . على ابن ابيطالب (عليه الصلاة والسلام ) هم داراى شخصيت فردى بعنوان يك مسلمان و يك انسان است ، و هم به عنوان يك شهروند در جامعه اسلامى است ، و هم به عنوان يك حاكم ، يك سياستمدار، يك تدبيركننده امور و يك مجاهد فى سبيل اللّه مطرح است ، او از همه اين جهات قابل تاءسى است . ما به تأ سى و پيروى كردن از اميرالمؤ منين احتياج داريم .
سياستمدارى على موجب اين نمى شد كه از جاده صداقت و صراحت كنار رود 
اميرالمؤ منين در شخصيت خود، مظهر خصوصياتى است كه امروز اگر ما مردم و مسؤ لان اين خصوصيات را در رفتار و گفتار خودمان منعكس كنيم ، جامعه اسلامى ما اوج و اعتلا پيدا خواهد كرد. راه تعالى و پيشرفت و اصلاح دنيا و آخرت يك ملت ،يك راه پيمودنى است . در مقابل انسان مؤ من و معتقد به خدا و به رسالت انسان ،بن بست وجود ندارد.يك ملت مى تواند مشكلات و همه سنگ راهها و خار راهها در طريق كمال را از جلوى پاى خود بردارد،به شرط آنكه خصوصيّاتى را كه براى اين حركت عظيم و همه جانبه لازم است ،در خود بوجود بياورد و اميرالمؤ منين مظهر اين خصوصيات بود.
اميرالمؤ منين ، هم مظهر تقوا و امانت و هم داراى صدق و صراحت بود.آن بزرگوار با اينكه يك سياستمدار و رئيس دنياى اسلام بود و تدبير يك جمعيت چند ده ميليونى آنزمان با نبود وسايل امروزى براى ارتباط،بر دوش او بود و جامعه و امّت اسلامى را اداره مى كرد،اما سياستمدارى على موجب اين نمى شد كه از جاده صداقت و صراحت كنار رود.على ، صادق و صريح بود؛ آنچه مى گفت ؛ به آن معتقد بود و براى او راهنماى عمل بود. براى اين است كه كلمه ، كلمه گفتار اميرالمؤ منين در طول تاريخ مثل نورافكنى براى زبدگان و نخبگان فكرى عالم درخشيده است . كارى را كه سياستمداران دنيا- چه امروز و چه در طول قرنهاى گذشته - انجام مى دادند و برزبان مى آوردند و به آن اعتقاد قلبى نداشتند و چهره و قيافه اى را كه به خود مى گرفتند با باطن آنهابكلى متفاوت بود، در اميرالمؤ منين وجود نداشت . امروز شما نگاه كنيد حرفهاى زيبا و قشنگ بر زبان سياستمداران عالم بسيار جارى مى شود- نام انسان ،نام حقوق بشر،نام مردم سالارى ،نام صلح ،نام قداست - اما در دلها و در عملها،از اين حقايق هيچ گونه خبرى وجود نداشت اين وضعيت قبل از دوران اميرالمؤ منين هم بود،امروز هم وجود دارد.اميرالمؤ منين -آن قلّه بلند انسانيّت - در اين جهت بر خلاف اغلب سياستمداران عمل كرده است .
اميرالمؤ منين به معناى واقعى كلمه طرفدار مردم و ضعفا بود 
خصوصيّت او اين بود كه اگر اسم مردم را مى آورد براى آنها حقيقتا ارزش ‍ قائل مى شد؛ نه مثل آن كسانى كه در سطح بين المللى از هر چه تروريست حرفه اى است - كه حكام صهيونيست در دنيا تروريستهاى حرفه اى هستند -از هر چه غارتگر بين المللى است - كه امروز پشت صحنه قدرتهاى استكبارى ، زرسالاران و چپاولگران بين المللى هستند - از هر چه انسان نانجيب و متجاوز به حقوق انسان است ،عملا حمايت و پشتيبانى مى كنند و خجالت هم نمى كشند و بر زبان نام حقوق بشر و انسان و مردم سالارى را جارى مى كنند و طلبكار ملّتها هم مى شوند!نظام جمهورى اسلامى را كه يقينا يكى از مردمى ترين نظامهاى عالم و متكى به آراى قشرهاى عظيم مردم و گره خورده با عواطف و احساسات و ايمان آنهاست ،به عنوان نظام مردم سالار قبول ندارند؛اما نظامهاى كودتا و آن جايى كه بچّه هاى دبستانى آن از آسيب نيروهاى امنيتى شان در امان نيستند و به دست آنها به قتل مى رسند، آنها را به عنوان نظامهاى معتقد به حقوق بشر مى شناسند،اين يك مضحكه سياسى و جهانى است .سياستمداران نظامهاى غير الهى مايلند همه انسانهاى عالم دستخوش چنين بازيچه هايى باشند.
اميرالمؤ منين نام مردم را مى آورد،اما به معناى حقيقى كلمه طرفدار مردم و ضعفا بود. توجه به ضعفا،قدرت و قاطعيت در مقابل زورگويان و ناحق طلبان و بهره ورى كم از منابع اموال عمومى ، خصوصيّات ديگر اميرالمؤ منين است . هر كس كه بيت المال مسلمين را مُلك خود بحساب آورد- يا به زبان بگويد،و يا اگر نمى گويد، در عمل اينطور وانمود كند كه ما اينقدرها حق داريم - و با بيت المال مثل اموال شخصى خود رفتار كند - يا بخورد يا ببخشد يا در راه اغراض شخصى از آن استفاده كند - نمى تواند دنباله رو على بحساب بيايد. رفتار علوى در همه اين ابعاد،وظيفه ماست ،كار زياد،بهره مندى كم . اميرالمؤ منين هم در آن زمان كه وظيفه حكومت بر دوش او بود،هم در آن زمانى كه انزوا و كنار بودن از حكومت را بر او تحميل كرده بودند،وسط ميدان بود و كار مى كرد.هيچ وقت على نرفت در خانه بنشيند وبا مردم و جامعه و كشور قهر كند؛اين خصوصيت اميرالمؤ منين نيست .
ارتباط با خدا 
خصوصيت ديگر آن بزرگوار ارتباط با خداست .البته زبان انسانهاى كوچك و قاصرى مثل من خيلى نارساتر از اين است كه حتّى بتواند تقيه كند و كلياتى از عبادت آن بزرگوار را بيان نماييد. وقتى امام سجّاد - كه زين العابدين است - در مقابل عبادت اميرالمؤ منين به شگفتى وادار بشود، امثال ما اصلا بايد سخنى بر زبان نياوريم .
بسيج نيروها در راه حقّ و در برابر ناحقّ، خصوصيّت ديگر اميرالمؤ منين است ، نگويند چرا مردم را نسبت به استكبار و مظالم آن و عوالم و ايادى دشمنان خدا حساس و بسيج مى كنيد؛اميرالمؤ منين هم اين خصوصيّت را داشت .ما هم بايد مانند اميرالمؤ منين ، همه نيروها و همه دلها و همه تنها و همه تو آنها را در مقابل ناحقّ و در راه حقّ بسيج كنيم ،هم بايد خودمان آماده باشيم ،هم بايد دلها و جانهاى آماده و جوانهاى نورانى را - كه امروز جامعه ما به حضور جوانانى كه دلهاشان پاك است ، داراى نشاط و طراوت است - در راه خدا و در راه حقيقت و در راه تلاش مخلصانه كه در اين دوران ،ايران اسلامى به آن نيازمند است - بسيج كنيم .
مبارزه با مقدّس مآبيها  
مبارزه با مقدّس مآبيهاى متحجرانه و بى مبنا هم يكى ديگر از خصوصيّات اميرالمؤ منين است . همان اميرالمؤ منين عابد پارساى ذاكر خداوند - كه نخلستانهاى كوفه انعكاس فرياد دعا و تضرع او را تا ابد در سينه خودشان حفظ كرده اند - با آن كسانيكه با تنسك و تعبد متحجرانه و بى مبنا مى خواستند شخصيت فردى خودشان را به رخ مردم بكشاند، و اگر اخلاص هم داشتند ابعاد گوناگون شخصيت خود و ديگران را معطل گذاشته بودند،مقابله كرد اميرالمؤ منين انسانى است كه مرّ حقيقت را بيان مى كرد چه به مذاق جناحهاى مختلف خوش بيايد يا نيايد، چه به مذاق آن كسانيكه مى خواهند به ظواهر بچسبند و باطن را رها كنند،خوش بيايد يا نيايد چه به مذاق آن كسانيكه مى خواهند با سلايق شخصى خودشان دين خدا را تعبير و تفسير كنند خوش بيايد يا نيايد،همه اينها در زمان امير المؤ منين بودند،اينها در شخصيتهاى مشخصى هستند كه در تاريخ نمونه دارند؛در زمان اميرالمؤ منين هم نمونه داشتند.اسلام اميرالمؤ منين اسلامى است كه در ان ذكر و شور و حال و حركت و سازندگى و جهاد و فداكارى و ايثار هست .
اميرالمؤ منين شاخص است  
هيچ كس نمى تواند خودش را با على مقايسه كند؛ اما همه مى توانند به سمت آن قلّه حركت كنند. اميرالمؤ منين شاخص است . در درجه اول ، ما مسؤ ولان وظيفه و تكليف داريم كه خودمان را با رفتار اميرالمؤ منين تطبيق دهيم و جهت حركت خودمان را با او بسنجيم ؛ آحاد مردم هم همين تكليف داريم كه خودمان را با رفتار اميرالمؤ منين ، هم يك سياستمدار و يك مدبر امور است . همه ى ابعاد زندگى اميرالمؤ منين درس بگيرند، ولى وظيفه ى سنگين تر است .
بايد رفتار علوى در ميان مسؤ ولان نهادينه شود 
من آن روز گفتم ، امروز هم مى گويم ؛ وظيفه ى مسؤ لان سنگين است ؛ بايد رفتار علوى در ميان ما مسئولان نظام جمهورى اسلامى نهادينه شود، آن روز است كه هيچ گونه آسيب و خطرى اين نظام را تهديد نخواهد كرد.
انقلاب اسلامى براساس الگو قرار دادن همين شخصيت همه جانبه كامل به وجود آمد. آنهايى كه خواستند از انقلابهاى گذشته و از بعضى حوادث كشورهاى ديگر براى انقلاب اسلامى شبيه سازى كنند، به اين نكته توجّه نكردند انقلاب اسلامى الگو و نمونه ى خود را از اميرالمؤ منين گرفت و نظام جمهورى اسلامى به وجود آمد. امام بزرگوار ما يك شاگرد و رهرو مكتب اميرالمؤ منين (عليه الصلاة والسلام ) بود، در رفتار و گفتار خود، همين توصيه ها را مى كرد. اگر نگاه كنيد، در تعاليم امام بزرگوار، جا به جا شاخصهاى علوى را مشاهده مى كنيد. به خاطر همين بوده است كه دشمنان نقطه ى مقابل راه امام را هدف فعاليّت خودشان قرار داده اند. تبليغات دشمنان انقلاب و نظام جمهورى اسلامى - كه دشمنان ملّت ايران اند - هدف خود را همين قرار داده اند كه نقطه ى مقابل آن راهى را كه امام بزرگوار با شاخصهاى معين ترسيم كرده بودند، در ميان مردم ترويج كنند.
ما ضعفهاى خود را به حساب انقلاب مى گذاريم 
... جمهورى اسلامى ، همان الگوى اميرالمؤ منين الگوى ايمان ، تقوا، پاكدامنى ، توجّه به ضعفها و خواست طبقات محروم جامعه و توجّه به مصالح عمومى ملّت را مورد توجّه قرار داد؛ بديهى است كه عده يى با چنين نظام و حكومت و كشورى كه باج نمى دهد، تسليم دشمن مداخله گر نمى شود، فرش قرمز در مقابل پاى چپاولگران پهن نمى كند، مصالح كشور را به بيگانگان نمى سپارد و مى ايستد و از حقّ خود دفاع مى كند، مخالف و دشمن مى شوند.
چرا بعضيها از آوردن اسم دشمن بدشان مى آيد؟! مى گويند نفهميد، ندانيد و به ياد نياوريد كه دشمن داريد! انقلاب و نظام جمهورى اسلامى اين راه روشن را به ما نشان داد و اين خط صلاح و فلاح را در مقابل پاى ملّت گذاشت . انقلاب احتياج به تجديد نظر ندارد، احتياج به عمل كردن دارد. عده يى دايما دم از تجديد نظر مى زنند؛ در چه چيزى مى خواهيد تجديد نظر كنيد؟! انقلاب ، يك حركت عظيم در مقابل فساد و بى كفايتى رژيمى بود كه تا خرخره در لجنزارهاى فساد و وابستگى گرفتار شده بود. انقلاب ، يك اصلاح بزرگ است . بايد به انقلاب عمل كرد؛ بايد به مبانى نظام جمهورى اسلامى وفادار بود و عمل كرد. انقلاب و جمهورى اسلامى عيبى ندارد. بنده و امثال بنده با ضعفها و كم بصيرتى و ترس و جبن ذاتى و دلدادگى خود به امور مادى و عشرت دنيايى مى خواهيم انقلاب را تفسير كنيم . ما ضعفهاى خود را به حساب انقلاب مى گذاريم ؛ در حالى كه انقلاب ، قوى و كار آمد است و نظام جمهورى اسلامى ، همان قلّه ى بلندى است كه مى تواند ملّت ايران و كشور عزيز ما را از همه ى گرفتاريهاى مادى و معنوى اش بيرون بياورد؛ به شرطى كه بنده و امثال بنده به آنچه كه نظام جمهورى اسلامى و اسلام عزيز بردوش ما گذاشته ، عمل كنيم و ضعفهاى خودمان را به پاى نظام جمهورى اسلامى نگذاريم .
امسال ، سال امام على در رفتار است ، نه در گفتار 
لذا من امسال كه سال امام على در رفتار، نه فقط در گفتار است - دو شعار اصلى را براى عملكرد دستگاههاى مختلف كشور مطرح كردم ، كه بايد آن را در مقابل چشم داشته باشند: يكى اقتدار ملى و ديگرى اشتغال مفيد و مولد؛ و حتى اولى از دومى مهمتر است . با اين كه امروز مساله اشتغال در كشور ما يك مساله بسيار مهم و اساسى است و اگر برنامه ريزى خوب و كارامد و عمل جدّى دنبال اين عنوان وجود داشته باشد بوضوح مشكلات بتدريج كاهش پيدا خواهد كرد - كه البته خوشبختانه از سال 79 برنامه ريزى را شروع كرده اند و امسال بايد مسئولان كشور به طور جدّى وارد ميدان بشوند. اما مسئله اقتدار ملى از اين مهمتر است . يك ملّت مثل ملّت ايران با همه وجودش با سابقه تاريخى اش ، با ريشه هاى فرهنگى اش با امكانات جغرافيايى و اقليمى اش و با تواناييهاى فراوان بشرى ، اقتدار و عزّت و توانايى آبروى خود را در چهره مسئولان كشور و قواى سه گانه مى توانند مظهر اقتدار ملى باشند.

اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حرم مطهر امام رضا (عليه السلام )
1/1/1380


نام كتاب : رفتار علوى در كلام رهبر معظم انقلاب ، حضرت آية اللّه العظمى خامنه اى

تهيه شده در : معاونت فرهنگى و تبليغات دفاعي ستاد كل نيروهاى مسلح

شنبه 17 اسفند 1392  11:18 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها