زن و رضايت شوهر
(( ويل لامراة اغضبت زوحها و طوبى لامراة رضى عنها زوجها ))
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: واى بر زنى كه شوهر خويش را به خشم آورد، خوشا به حال زنى كه شوهر از وى خوشنود باشد.(24)
علاقه به شوهر
امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم از جنگى كه در آنها عده بسيارى از مسلمانان آسيب ديده بودند برمى گشت ، عده اى از زنها به استقبال آمده از شهداى خود مى پرسيدند، زنى نزديك شد و گفت يا رسول الله فلانى چه شد؟ حضرت فرمود با تو چه نسبتى دارد؟ گفت برادرم است حضرت فرمود: خداى را سپاس گوى (بخاطر توفيق شهادت برادرت ) و استرجاع كن (بگو انا الله و انا اليه راجعون يعنى ما همه براى خدائيم و به سوى او بر مى گرديم ) همانا او شهيد شد، آن زن نيز سپاس گفت و استرجاع كرد، سپس عرض كرد: يا رسول الله فلانى چه شد؟ حضرت فرمود با تو چه نسبتى دارد، عرض كرد: شوهرم است . حضرت فرمود: خداى را سپاس گوى و استرجاع كن كه او شهيد شد، زن (كه به شدت ناراحت شده بود) عرض كرد واى از ذلت ، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: گمان نمى كردم زنى اينقدر راجع به شوهرش غصه دار شود تا اين زن را ديدم .(25)
وضع اقتصادى و شوهردارى حضرت زهرا عليه السلام
امام باقر عليه السلام روايت كند كه حضرت فاطمه عليه السلام كارهاى خانه و خمير كردن و نان پختن و جاروب كردن را به عهده گرفت ، حضرت امير عهده دار شد كه كارهاى بيرون از خانه مثل آوردن هيزم و غذا را انجام دهد.
روزى حضرت امير عليه السلام به حضرت فاطمه (س ) فرمود: آيا چيزى (از غذا و خوراكى ) نزد شما هست ؟ حضرت زهرا گفت : سوگند به آنكه حق ، تو را گرامى داشت ، سه روز است كه چيزى نداريم تا بياورم . حضرت امير عليه السلام فرمود: چرا به من نگفتى ؟ عرض كرد: پيامبر مرا نهى فرموده از اينكه از شما چيزى بخواهم و به من فرمود: از پسر عمويت چيزى مخواه ، اگر چيزى آورد كه خوب وگرنه از او درخواست مكن ، و در روايتى آمده است كه فرمود: از خدايم حيا مى كنم كه شما را وادار كنم به چيزى كه در توان ندارى ، اميرالمؤ منين از خانه بيرون آمد، از شخصى دينارى قرض گرفت تا چيزى تهيه كند، وقتى برمى گشت هوا تاريك بود، در ميان راه مقداد ابن اسود (از ياران با وفاى پيامبر صلى الله عليه و آله ) را ديد (كه شب هنگام در كوچه سر گردان بود) حضرت از او پرسيد: چرا اين وقت بيرون آمده اى ؟ مقداد گفت : اى اميرالمؤ منين سوگند به آنكه حق تو را بزرگ داشته است به خاطر گرسنگى بيرون آمدم ، از امام باقر عليه السلام سؤ ال شد آيا آن زمان پيامبر زنده بود؟ فرمود: آرى .
حضرت امير به مقداد فرمود: من نيز بخاطر همين بيرون آمده ام ، و يك دينار قرض كرده ام ولى تو را بر خود مقدم مى دارم ، آن پول را به مقداد داد و برگشت ، همينكه به خانه آمد، ديد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نشسته اند و حضرت فاطمه (س ) نماز مى خواند و در مقابل ايشان ظرفى سرپوشيده قرار دارد: حضرت فاطمه بعد از نماز سرپوش را از ظرف برداشت ، ظرف آبگوشتى بود كه نان و گوشت در آن بود. حضرت امير عليه السلام پرسيد: اى فاطمه اين را از كجا آورده اى ؟ حضرت زهرا عرض كرد: از نزد خداست ، خداوند به هر كه بخواه بى حساب روزى مى دهد!
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به حضرت امير عليه السلام فرمود: مى خواهى راجع به همانند تو و او بگويم ؟ عرض كرد: آرى ، پيامبر فرمود مثل تو همانند زكريا است كه چون نزد مريم در محراب عبادت رفت ، ديد غذايى نزد مريم است ، پرسيد اى مريم اين غذا از كجاست ؟ مريم گفت : اين از نزد خداست ، خداوند هر كه را بخواهد بى حساب روزى مى دهد. امام باقر عليه السلام فرمود: سپس همگى تا يك ماه از آن مى خوردند و اين همان ظرف است كه حضرت قائم عليه السلام از آن غذا مى خورد و اكنون نزد ماست(26).
همسر و همخوابه حبل المتين |
ديگر از مردان نبايد برد نام |
كوه مس را مى كند كان (27)طلا |
ساره و هاجر به خدمت دربرت |
آنچه قدرت داشت ذات كردگار |
حمله را بردست در ذاتت بكار |
بيش از اينم نى به وصفت دست رس |
گر بود در خانه كس يك حرف بس |
فاطمه بانوى نمونه اسلام
او دختر پيامبر اسلام است ، شوهرش على بن ابيطالب بعد از پيامبر نظير ندارد، گرچه حوادث روزگار نگذاشت تا بتوانيم از كمالات و معنويات حضرتش ، آن طور كه بايد مستقيما درس بگيريم و در مدت كوتاهى راه شهادت را پيمود اما كسانى كه با عظمت اميرالمؤ منين آشنا هستند مى توانند از اين راه به عظمت زهراء مرضيه پى ببرند، چرا كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اگر على عليه السلام نبود براى زهرا همتائى نبود، زهرا همتاى على عليه السلام است و همتاى على عليه السلام بودن عظمتى مى خواهد كه در تصور نمى گنجد، در دورانى ازدواج كرد كه اوج جهاد اسلام بود هر لحظه شيپور جنگى نواخته مى شد و اين شوهر والامقام بود كه با فداكارى خود قامت اسلام را راست نگاه مى داشت و اين فاطمه عليه السلام بود كه در اين راه مقدس ، شوهر را كمك مى كرد و هرگز تاريخ نشان نمى دهد كه از شركت شوهر در اين نبردها اظهار نگرانى كرده باشد، و درست در همان زمان كه فقر و فشار اقتصادى شديدى بر زندگى مسلمانها مخصوصا خاندان پيامبر حاكم بود، او با آغوش باز جهاد را و فشار اقتصادى را كه گاهى موجب مى شد تا چند وعده فرزندانش غذا نمى خوردند و با بهانه آنها را مى خواباند براى پيشبرد اسلام پذيرا مى شد، جهاد و فقر نه تنها او را از اسلام دور نكرد كه برعكس بر عبادت و راز و نياز دائمى او افزود، گرفتاريهاى اقتصادى و مسائل سياسى و خانوادگى هرگز او را از خدا راز و نياز مى كرد و از همان لحظات شيرين نيرو مى گرفت ، ارزش را به دارائى نمى داد و ندارى را علامت بدبختى نمى پنداشت با اينكه دختر پيامبر بود هرگز به اين نسبت فخر و تكبر و بر شوهر نكرد با آن عظمت ، در خانه كار مى كرد و كار در منزل را عار نمى پنداشت و بعنوان روشنفكرى و ارزش بدنبال كار در خارج از منزل و يا خودنمايى نبود. و مهمتر از همه فرزندانى به جامعه تحويل داد مانند امام حسن و حسين و زينب و كلثوم ، كه جهان اسلام به وجودشان افتخار مى كند.
امام حسين به دامن مادر افتخار مى كند
آرى آنگاه كه به سالار شهيدان حسين ابن على (ع ) فرزند فاطمه عليهاالسلام پيشنهاد بيعت با يزيد را مى كنند پاسخ مى دهد كه اين زنازاده (عبيدالله ابن زياد) فرزند زنازاده مرا ميان دو كار مخير كرده است ، مرگ و ذلت و هيهات منا الذلة ، و چه دور است از ما ذلت خدا و رسول او و مسلمانان و دامنها پاك و پاكيزه و سرهاى پر حميت و جانهايى كه هرگز طاعت فرومايگان را بر كشته شدن مردانه ترجيح ندهند، براى ما ذلت نپسندند، او به دامن پاك كه او را پرورش داده يعنى دامن مادر بزرگوارش زهراى مرضيه استدلال مى كند كه دامن زهرا زبونى نمى پذيرد.
جهاد فاطمه عليهاالسلام
حضرت زهرا(ع ) در حالى كه شوهرش را به جهاد مى فرستاد و در ميان خانه كار مى كرد و زندگى را سر و سامان مى داد و با فقر و تنگدستى دست و پنجه نرم مى كرد و عبادت خدا را به بهترين وجه انجام داده و فرزندانش را هم براى جهاد تربيت مى كرد، با اين همه خود نيز به جهاد پرداخت ، جهادى مقدس و بزرگ ، بگونه اى كه امروز هر كس براى نگارش زندگى زهرا قلم بدست بگيرد ناچار است مبارزه او را با ستمگران بنگارد و آن حوادث افتخار آفرين ولى دردناك را بازگو كند و با صراحت حكومت ستمكاران را رسوا كند، و چنان سياستمدار و متفكرانه جهاد مى كرد كه سفارش كرد بعد از شهادتش هم مراسم تدفين او مخفيانه باشد تا اين لكه ننگ هميشه بر دامن دشمنانش بيفتد كه چرا تنها بازمانده پيامبر بعد از پدر چند ماهى بيش زندگى نكرد و مظلومانه شهيد شد و چرا مظلومانه تشييع و مخفيانه دفن شد و قبرش هم مجهول ماند، و آفرين بر اين جهاد و جهادگر.
24-وسائل ج 14 ص 56.
25-من لايحضر ج 3 ص 559.
26-ببحار، ج 43 ص 31.
27-كان يعنى معدن .
نام كتاب : اخلاق در خانواده و تربيت فرزند
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى