0

یک شهادت مرموز برای فرمانده

 
papeli
papeli
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 12867
محل سکونت : قم

یک شهادت مرموز برای فرمانده

سالروز شهادت سردار سرتیپ پاسدار شهید سعید قهاری

 


سردار سرتیپ پاسدار شهید «سعید قهاری سعید» در مورخ 5/1/1331 در روستای چنار علیا توابع اسد آباد استان همدان در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود.

شهید سعید قهاری

تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به همدان رفت و دیپلم را در همان شهر اخذ نمود و پس از آن به خدمت سربازی رفت و در طی 2 سال سربازی در رژیم سابق فنون نظامی را آموخت و همزمان با تظاهرات‌های مردمی علیه رژیم ستم شاهی به عنوان یک مبارز به فرمان امام (ره) مبارزات خود را آغاز کرد.

پس از انقلاب در سال 1358 جزء اولین پاسدارانی بود که به سپاه ملحق شد و فرماندهی بسیج همدان را به عهده گرفت و پس از آن جانشین سپاه همدان شد.

پس از آن فرمانده سپاه نهاوند شد و بعد از آن بنا به نیاز منطقه سنقر که در آن زمان مواجه با درگیری‌های ضد انقلاب بود به فرماندهی سپاه سنقر منصوب شد و پس از سه سال خدمت و درگیری در منطقه سنقر به تیپ جوانمرد در سال 1365 منصوب شد پس از آن بنا به نیاز به فرماندهی شهر پاوه منصوب شد و در آن زمان در عملیات والفجر 10 شرکت نموده و منجر به شیمیایی وی گردید. بعد از پاوه جانشینی تیپ انصار الرسول در منطقه شاخ شمران و اورامانات منصوب شد و سپس بنا به صلاحدید نظام به دوره دافوس در کره جنوبی فرستاده شد و در یک دوره فشرده فنون عالی نظامی را آموخت و مجدداً در سال 69 به شهر مرزی مریوان اعزام شد و به فرماندهی سپاه مریوان و تیپ مریوان منصوب گردید و پس از سه سال خدمت در شهر مریوان به جانشینی قرارگاه شهید شهرامفر در سنندج منصوب شد. پس از 6 ماه خدمت بنا به پیشنهاد سردار شهید کاظمی فرمانده وقت قرارگاه حمزه به فرماندهی قرارگاه شهید کاوه در بانه انتخاب شد سپس به جانشینی لشگر 3 در ارومیه انتخاب شد و در طی درگیری تن به تن با اشرار و ضد کوردل در شهر اشنویه برای پنجمین بار از ناحیه پا به شدت مجروح شد. پس از آن به علت جراحت شدید مسئول ستاد قرارگاه حمزه سید الشهدا شدند. روی هم رفته او 9 سال در کنار سردار شهید احمد کاظمی خدمت کرد.

پس از آن بنا به نیاز منطقه غرب کشور در قرارگاه نجف اشرف جانشین قرارگاه نجف در کرمانشاه شدند و سه سال در آنجا خدمت خالصانه داشتند پس از آن به سمت فرماندهی ارشد نیرو و تیپ مستقل الغدیر منصوب شدند و مدت دو الی سه سال تیپ را به بهترین حالت آماده و عملیاتی تبدیل کرد و بار معنوی خود را با راه اندازی کنگره شهدای دار العباد یزد بست و در همان جا عهدی با شهدا به خصوص شهید باکری و کاظمی بست که ...

در تاریخ آبان ماه 85 به فرماندهی لشگر 03 نیروی مخصوص حمزه سید الشهدا منصوب شد و پس از 3 الی 4 ماه خدمت در طی درگیری با ضد انقلابیون کوردل در ارتفاعات شمالغرب به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به آرزوی دیرین خویش رسید و به همرزمان خویش شهید باکری و کاظمی پیوست.

 

شهید سعید قهاری

شهید قهاری چگونه شهید شد

هر چند درباره شهادت فرمانده لشگر 3 نیروی مخصوص حمزه سرتیپ سعید قهاری تاکنون اعلام شده است که وی و همراهانش بر اثر سقوط هلی‌کوپتر در مرز ایران و ترکیه یا اصابت موشک ساو به آن به شهادت رسیده‌اند، اما خبرنگار در ارومیه، روایت دیگری از این ماجرا گزارش می‌کند.

سعید قهاری و 12 نفر از همراهانش در هفتم اسفند ماه به هنگام اوج گیری درگیری‌ها با گروه تروریستی پ. ک. ک به شهادت رسیدند.

از چند روز پیش در محافل سیاسی آذربایجان غربی گفته می‌شود که شهادت سردار سپاه نه بر اثر سقوط هلی‌کوپتر بوده و نه به علت اصابت موشک به آن.

بر اساس این گزارش، در روز حادثه سردار قهاری به همراه سردار حنیف درستی از فرماندهان تیپ این لشکر و چند نفر دیگر از پاسداران سپاه و نیز پرسنل پروازی ارتش، در هلی‌کوپتر 214 بوده است که از طریق بی سیم خبر دار می‌شود در یکی از مناطق عملیاتی، چند نفر از رزمندگان خودی، مجروح شده‌اند و به کمک نیاز دارند.

هر چند امدادرسانی به این افراد در زمره وظایف سازمانی فرمانده لشکر نبوده است اما سعید قهاری که ایثارگری او زبانزد عام و خاص بود، از خلبان می‌خواهد هلی‌کوپتر را در محلی که مجروحان قرار داشته‌اند، بر زمین بنشاند تا آن‌ها را نجات دهند

هر چند امدادرسانی به این افراد در زمره وظایف سازمانی فرمانده لشکر نبوده است اما سعید قهاری که ایثارگری او زبانزد عام و خاص بود، از خلبان می‌خواهد هلی‌کوپتر را در محلی که مجروحان قرار داشته‌اند، بر زمین بنشاند تا آن‌ها را نجات دهند.

دستور، اجرا می‌شود و هلی‌کوپتر در یک منطقه کوهستانی فرود می‌آید. درست در همان هنگام تروریست‌های گروه پ. ک. ک که در همان حوالی بودند، از راه می‌رسند و هلی‌کوپتر را محاصره می‌کنند و بدین ترتیب، یک نبرد زمینی نا برابر بین این 13 نفر و تعداد پرشماری از اعضای پ. ک. ک که در پشت صخره‌ها و بالای ارتفاعات نسبت به آن‌ها اشراف کامل داشتند، آغاز می‌شود.

این 13 نفر با سلاح‌های شخصی خود مثل کلاشینکف و اسلحه کمری، به مدت 3 ساعت در مقابل تروریست‌هایی که محاصره‌شان کرده بودند مقاومت می‌کنند. در طول این مدت، هلی‌کوپتر آن‌ها نیز توسط آرپی‌جی منهدم می‌شود و تروریست‌ها که توان نزدیک شدن به آن‌ها را نداشتند، از پشت صخره و توسط تک تیراندازهای خود که مسلح به تفنگ دوربین دار قناسه بودند، سردار قهاری و یارانش را یک به یک مورد هدف قرار می‌دهند و آن‌ها را به شهادت می‌رسانند.

در پایان این ماجرا، تنها یکی از این افراد که گویا از کادر پرواز هلی‌کوپتر بوده است، زنده می‌ماند که او هم توسط تروریست‌ها به اسارت در می‌آید.

وی، همان کسی بود که پس از انتقال پیکرهای شهدا، خبری از او نبود و بعدها معلوم شد که اسیر شده است.

خدایا! تو به من قدرت و توفیق دادی تا با دشمنان دین در سخت‌ترین شرایط بجنگم. پس ختم زندگی دنیاییم شهادت در راه خود (حق) باشد و در لباس سبز پاسداری، تا در کنار دوستان شهیدم آرام گیرم

درباره تأخیر در تخلیه پیکر شهدا از منطقه درگیری نیز گفته می‌شود که بعد از آن حادثه، برف بسیار سنگینی در منطقه بارید به گونه‌ای که امکان رسیدن به قتلگاه شهدای قرارگاه حمزه، ناممکن بود و در نهایت نیز مردم بومی منطقه اقدام به تجسس و انتقال شهیدان کرده‌اند.

گفتنی است در عملیات اخیر سپاه در آذربایجان غربی که در واکنش به تحرکات تروریستی گروه پ. ک. ک صورت گرفت، ده‌ها نفر از اعضای این گروه از جمله دکتر آفاک، نفر سوم پ. ک. ک به هلاکت رسیدند و بدین ترتیب یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های تاریخ 35 ساله پ. ک. ک تحقق یافت.

تأکید می‌شود این خبر هنوز به تأیید مراجع رسمی نرسیده و خبر رسمی این است که این افراد در سقوط هلی‌کوپتر به فیض شهادت رسیده‌اند.

 

شهید سعید قهاری

وصیت نامه شهید قهاری

السلام علیک یا ابا الحسن، یا امیر المومنین یا علی بن ابی طالب، یا حجت الله علی خلقه، یا سیدنا و مولانا، انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیها عندالله، اشفع لنا عندالله.

درود بر پیامبر گرامی اسلام که پیامبر رحمت و لطف بود. درود بر خاندان گرامی او که همگی نوری در تاریکی بودند.

همانا که حافظان امت و نشانهء روشن دین و ترازوی سنجش فضائل هستند.

در شبی با خدای خود راز و نیاز می‌کنم که شب بسیار عزیزی است، شب قدر، شب خیرات، شب برکات!

خدایا! از اینکه 50 سال عمر با عزمت با سلامتی جسمی به بنده عطا کردی سپاسگزار و شاکرم.

خدایا! وابستگی‌های دنیایی را از من دور کن و برایم بی ارزش قرار بده تا بتوانم زود از آن بگذرم.

خدایا! عبادات ناقص و خیرات حسنات نا چیز بنده حقیر را مورد قبول خودت قرار ده.

خدایا! بر خانواده سخت گرفته‌ام. به خاطر هجرت زیاد و عدم رسیدگی، آن‌ها را از من راضی گردان.

خدایا! اگر عمری از من باقی است و نمی‌توانم درست به کار بگیرم به رهبرم (آیت الله خامنه‌ای) عطا فرما.

خدایا! آرزویی ندارم. آرزوی بنده آزادی قدس شریف و پیروزی اسلام شکست آمریکاست.

خدایا! تو به من قدرت و توفیق دادی تا با دشمنان دین در سخت‌ترین شرایط بجنگم. پس ختم زندگی دنیاییم شهادت در راه خود (حق) باشد و در لباس سبز پاسداری، تا در کنار دوستان شهیدم آرام گیرم.

والسلام

سرباز خاکی ولایت، سعید قهاری سعید

سال 82

 

kb9j_img_3241.jpg

شهر من یک گل به نام حضرت معصومه دارد.

سه شنبه 6 اسفند 1392  11:03 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها