0

یه شعر مازندرانی به نام "فقیری"

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

یه شعر مازندرانی به نام "فقیری"

شعر فقيری مازندرانی از استاد فرهود جلالی كندلوسی (همراه با معنی فارسی)

    به نام خدا

 نوم خدا گمه كه وی كريمه...........................اربابی كه فقيرونی  رحيمه

 گوش هاده از درد فقيری بوم ......................از دلی درد و چشم اسری بوم

 دنيا دو دستنه :ارباب و فقير ..................ات عده وشنينه ات عده هم سير

 اته جا كه بيی تو اتا سيره...........................بدون وه دور و ور چهارتا فقيره

 نون دربياردن اويی چنگازيكه............................اتا ماهی گيرنه اتا وازيكه

 اگر اون ماهی هم رصد مونسته.....................دنيا ته چشم جور ديگر مونسه

ادم انی تنه منی نكرده.....................................مال دنيائه حرص نزو نمرده

 هينه ره كه فقيری بی درمونه.......................چون خوار نويه تی  دلی گمونه

 كچيك ويمی بی شلوار چك پرستمی.....................اربابونه خنه ی دور گرسمی

 همه خربزه خوردنه اما كول........................امه گناه چی ويه ناشتمی پول

 امه سالسر مهر فقيری داشته............بنويشت وه كه نارمی شه شوم و چاشته

 شلوار كينگن همه پينك بزه ............................طارم دونه ر امه دل لك بزه

 وشنی ويمی باری سر خو شيمی.....................خوی دله چه نقشه ها كشيمی

 خمير لاگ خشك فطير تاش بزه .....................فقارت امه خنه سره ره دزه

 امه صندوق گل با عصا راه شيه.....................بيچاره مار چر بدبختی كشيه

 مهمون ايمو نخود مييج ناشتمی ..................سيلی پشتی ديم ره سرخ داشتمی

 فقط معرفتی چراغ سو دائه.......................... ..كمك و كاير غيرتی بو دائه

 مهر ومحبت دلی مرحم ويه.......................غم وغصه يواش يواش كم ويه

 ای فقيری تره عاذا بكوشن........................ سر كوچه سر بهار ماه بكوشن

 مردم دست و بال خيلی خالي وه.................كل محل چهارتای وضع عالی وه

 اتا چی ره كه هرگز ياد نكمه....................اگر مه وضع خوار بوو باد نكمه

 پير شه رفيقه پول ر رو بزوئه......................سرخ و سيو چندتا درو بزوئه

 رفيق ندا بوته مه دست دنيه ........................جان برار سير چه غم وشنيه؟

 مه پير چشم بديمه اسری بيمو.........................از نداشتی وه سالسر دی بيمو

 گته خدا آخه من هم بندمه.........................چه ؟ شه زن و وچه ی شرمندمه

 از بس كه اربابون نتراشی وينه.........................مردم اون زمونه ناشي وينه

 مردمی عقل و فكره زلفين زونه...................شه خنه  سره ی دره تزئين زونه

 اتا در خنه داشتمه با اتا گوگ............... مه قرض و مه غصه مه دوشی گدوگ

 اتا شو كه داشتمه خيلی دردسر......................قرض خواه بيمو امه خنه ی در

 با تل تله دلی سوره بورده............................گوگ ره هيته  آبرو ره بورده

 فقيری كه وی بخت و شانس فقيره ..................هر جور خمير هاكنه نون كليره

 از فقيری شير كه واشی شال وونی..................شه حرف  حق بوتنر لال وونی

 ای فقيری وشنی شكم بميری..........................آرزو به دل كنای دم بميری

 بمرد روز مه اته آخر مستمه........................معلومه كه از فقيری بی كسمه

 تا دويمی  كس امه خواهون نوه................ ....امه وجود هيچكسی گمون  نوه

 خب هارشي زبون مرده شوره..................خسته وونه  پير و مار كنه مه گوره

 سر و چش نييتی او ره شنه مه سر.......................خيال كنه هستمه ونی دردسر

 بشورد نشورد النه كجاوه ی سر .................اسپه پارچه ره پيچنه مه دور و بر

 آقا منی خواره نماز نخونه...........................اربابی جور مه دالی راز نخونه

 تابوت منی دو كنه به سمت خاك.........................خسته وونه بوردنر هسته هلاك

 بمرد روز هم امه خاك نارنه سو.......................ترسمه مه اون دنيا هم همين وو

 ای فقيری هله تو ول نكنی؟ ............................بمرد روز اتا آن هم نتونی؟

 وقتی اربابونی بمرده روزه.............................تابوتی بن فقيرونی پشت قوزه

مرده شور هم نارنه آروم و قرار........................بشوردنر درنه  صف به قطار

 ارباب كه هيچ ونی زنا بميره................................فقير سيو كنه عزا بييره

 فقيری بلوز ازبرمه شل وونه...........................آدم كه خب پی بوره خل وونه

 ای فقيری تش دكفه تی دله............................. پولداری سه فقير هميشه خله

 ای فقيری ته ريكا ريكا بميرن...........................عروسی شو ره ته عزا بييرن

 فقيری كه زياد نووه بركته..................................سلامتی بالاترين نعمته

 اربابی دل مال و منالی پی ه...................... اون همه عزت و جلال  پی ه

 قبرستونی هر دويی وضع يكجوره......................ات گلی جادارننه اون هم گوره

 هر دوتایی كفن هم اندازهه................................خبی بدی مونه كه آوازهه

 اسكندر كه شاه جهانگشا وه...............................حاكم پا قدرت و با قوا وه

 وه كاخ اگرچه هفت تا پشت قالی وه..................بمرد روز وه دوتا دست خالی وه

 اما علی شاهی كه شو نصفه شو ...................از غم فقيرون  وه چشم ناشته خو

 دوش گيته وه  نصفه شو خرما ونون..................فقير و بيچاره ره دا بی گمون

همينی سه علی شاه جهونه......................الگوی هرچی مردو پهلوونه

 جان خدا دارمه چندتا آرزو......................به حرمت فقيرونی آبرو

 جوونمرد و بيگ دست خالی نوو...............شرمنده ی ناكس مردی نوو

 بي حرمت و بيچاره و زار نوو............نامرده محتاج و گرفتار نوو

 گت مردی كچيك نوو هيچ زمون...........چونكه همه وه ور دارننه گمون

 فقيرون ره دست  ايش  نامرد نكن........چشم انتظارونی دل ره سرد نكن

 

 

 

 

معنی شعر:

 

1-نام خدا را گويم كه كريم و بخشنده است و تنها اربابيست كه برای فقيران مهربان است

 

2- گوش كن تا از درد فقيری بگويم ,از درد دل و اشك چشم بگويم

 

3-دنيا دو دسته اند : ارباب و فقير,يك عده گرسنه اند و يك عده سير

 

4-اگر جايی يك پولدار سير شكم ديدی ,بدان كه دور و برش چند فقير  بی پول وجود دارد

 

5-نون در آوردن سخت است مانند دو ماهيگير كه يكيشان ماهی رابگيرد و ديگری شن و ماسه ته آب را

 

6-اگر ماهی بين دو ماهيگير تقسيم ميشد دنيا به چشم ماهيگيری كه شن نصيبش شد نمایی ديگرداشت

 

7-آدم در قديم اينقدر حريص نبود و برای مال دنيا طمع نداشت

 

8-به خاطر همين است كه فقيری درمان ندارد و چون درمان ندارد تو به فكر درمانش افتادی

 

9-بچه كه بوديم با شلوار های مندرس و كنهه ميچرخيديم و دور خانه ی اربابها و پولدارها می گشتيم

 

10-بچه های پولدار خربزه ميخوردند و ما پوست خربزه ی آنها را ميخورديم تا مزه خربزه را بچشيم و گناه ما اين بود كه پول نداشتيم

 

11-روی پيشانی ما مهر فقيرر داشت و انگار نوشته بود كه  شبها شام برای خوردن نداريم

 

12-نشيمن شلوار ما پراز پينه بود و دلمان برای برنج طارم و خوب لك زده بود

 

13-از گرسنگی در ايوان نشسته و ميخوابيديم و در خواب نقشه های بزرگ ميكشيديم

 

14-خمير در كاسه خشك ميشد و خراب ميشد و فقارت همه جای خانه ی مارا گرفته بود

 

15-در صندوق برنج و آذوقه ی ما موش با عصا راه ميرفت و مادر ما از بد بختی و بی پولی عذاب ميكشيد

 

16-مهمان برايمان می آمد و ما آجيل نداشتيم و با سيلی صورت خودمان را سرخ نگه ميداشتيم و آبرو داری ميكرديم

 

17-فقط چراغ معرفت روشنی داشت و كسانی كه به كمك در كارها می آمدندبا غيرت و بدون چشم داشت كار ميكردند

 

18-مهر و محبت مرحم دل ميشد و غم و غصه كم رنگ  بود

 

19-ای فقيری الهی بميری و تو را در سر كوچه ی ما بكشند

 

20- در قديم دستهای مردم از پول خالی بود و در محل چند نفر پولدار بودند

 

21-يك چيزی راهرگز از ياد نميبرم و اگر وضع مالی من خوب شود فخر نميفروشم

 

22-پدرم  با خجالت يك بهانه برای بی پولی آورد و از دوست پولدارش پول قرض خواست

 

23- دوستش قرض نداد و گفت پول ندارم ...آری سير درد دل گرسنه را نميفهمد

 

24-ديدم كه پدرمم از خجالت اشكش جاری شد و از بی پولی از پيشانی اش دود بلند شد(عصبی شد)

 

25-پدرم ميگفت: خدايا من هم بنده ی توام  پس چرا شرمنده ی زن و بچه ام  ميشوم

 

26-از بس كه ارباب ها  زمين های خود را نميتراشيدند مردم زمانه ناشی و نابلد بودند

 

27-اربابها به عقل و عقايد مردم قفل ميزدند و درب خانه خود را با طلا آراسته ميكردند

 

28- دار و ندارمن يك خانه يك در بود  و يك گوساله كوچك و غم و غصه ام دوش به دوشم وجود داشت

 

29-يك شب كه خيلی دردسر داشتم  شبی بود كه طلبكارم آمد جلوی خانه ام

 

30-با داد و بيداد چراغ دلم را خاموش كرد و گوساله و آبروی مرا به جای طلبش برد

 

31-كسی كه بد شانس و فقير است هر جوری نان درست كند نانش ميسوزد

 

32-از فقيری شير(با فهم و قدرت)هم كه باشی روباه (ابله و نادان) خوانده ميشوی

 

33-ای فقيری الهی گرسنه و آرزو به دل جلوی خانه ات جان بدهی

 

34-روز مردن كه روز آخر زندگی من است  معلوم است كه بازهم از فقيری بی كسم

 

35-تا بوديم كسی خواهان ما نبود و كسی متوجه وجود ما نميشد

 

36-اگر به زبان مرده شور نگاه كنی خسته كه ميشود روح من و پدر و مادرم را لعنت ميكند

 

37-با دقت مرا نميشورد وفكر ميكند برايش دردسر هستم

 

38-كامل و خوب نميشويد و پارچه ی سفيد را دورم ميپيچد تا زود تر  كارم تمام شود

 

39- ملای محل  آنجوری كه برای اربابان و پولداران نماز  ميت ميخواند برای من نميخواند

 

40-تابوتم به سوی قبر ميدود , ديگر خسته شدم  و تن من  برای  دفن شدن  ومردن هلاك است

 

41-روز مرگ من هم قبرم  مثل خودم خواهان و روشنی ندارد و ميترسم در ديار باقی هم همينطور باشد

 

42-ای فقيری اين دم آخر هم مرا رها نميكنی ؟؟؟؟ روز مرگم هم بايد با تو دست و پنجه نرم كنم؟؟؟؟؟

 

43- اما وقتی كه روز مردن ارباب و پولدار هاست زير تابوت پر  است از رعيت و پشت مردم زير تابوت قوز ميكند

 

44-مرده شور هم برای شستن پولدار آرام و قرار ندارد و برعكس روز مرگ من, مردم برای شستن فرد پولدار صف ميكشند

 

45- ارباب و پولدار كه هيچ ,اگر زنهايش هم بميرند فقرا و مردم برايش سياه  ميپوشند تا عزادار باشند

 

46-فقير و مردم  رعيت از گريه برای پولداران تمام بلوز خود را خيس اشك ميكنند و آدم كه  به اين كارتوجه ميكند ديوانه  ميشود

 

47-ای فقيری الهی دلت آتش بگيرد ,چون به خاطر وجود تو پولدار ها ما فقرا را خل و ديوانه ميدانند

 

48-ای فقيری الهی پسرت بميرد و يا شب عروسی اش شب عزای تو باشد

 

49-فقيری اگر زياد نباشد بركت است و سلامتی بالاترين نعمت است

 

50- دل ارباب و پولدار بعد مرگ دنبال مال و منالشان است و به فكر جاه و جلال خود می افتند

 

51-در قبرستان وضع فقير و پولدار يكی است و جای هردو يك وجب خاك است

 

52- كفن هردو   هم اندازه است  ولی خوبی وبدی است كه در دنيا و خاطرات می ماند

 

53-اسكندر مقدونر كه جهانگشا و با قدرت و عظمت بود

 

54- اگرچه پول و طلا داشت ودر كاخش قالی های باارزش وجود داشت اما روز مرگش دستانش خالی بود

 

55-اما امام علی (ع) شاهی بود كه فقيرانه می زيست چشمانش از غم فقيران خواب نداشت

 

56-نيمه شب نان و خرما به دوش ميگرفت و به فقرا ميداد

 

57- به خاطر همين است كه امام علی(ع) شاه دو جهان و الگوی جوانمردان  است

 

58-خدايا چند آرزو دارم كه از تو ميخواهم به آبروی فقرای آبرومند آرزويم را برآورده كنی

 

59-دستان جوانمرد و پهلوان (بخشنده ) از پول خالی نباشد و دستش جلوی ناجوانمردان دراز نشود

 

60-جوانمرد بی حرمت و بيچار و   محتاج به نامرد نشود

 

61-مرد بخشنده و بزرگ هيچ وقت كوچك نشود چون نيازمندان به دستش نگاه دوخته اند

 

62-خدايا فقيران را محتاج نامردان  مكن و دل چشم انتظاران را سرد نكن

 

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

سه شنبه 6 اسفند 1392  1:18 PM
تشکرات از این پست
borkhar papeli
دسترسی سریع به انجمن ها