0

از اسم اعظم خداوند چه می دانید ؟

 
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

از اسم اعظم خداوند چه می دانید ؟

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اسم اعظم به اعتقاد بعضی، یکی از نام‌های خداست که با بر زبان آوردن آن هر خواستهٔ گوینده برآورده می‌شود. این اسم را کسی نمی‌داند، ولی در طول تاریخ کسانی مدعی دانستن آن شده‌اند و روش‌هایی برای کشف آن پیشنهاد شده‌است. در زبان فارسی این ترکیب عربی به صورت ترجمه‌شدهٔ نام بزرگ هم آمده‌است.

استفاده از اسم اعظم در حماسه‌های ملی و نبرد با جادوان

 

ایرانیان از دیرباز و پیش از اسلام به خاصیت ذاتی کلام و از جمله نام یزدان در باطل کردن سحر و جادو و مبارزه با دیوان اعتقاد داشته‌اند. همچنان که رستم در خوان چهارم داستان هفت خوان با بردن نام یزدان جادوی زن جادوگر را باطل می‌کند.۲ اما صورت خاص اسم اعظم ملهم از افکار اسلامی‌است و ناشی از نفوذ فرهنگ و معتقدات اسلامی بوده‌است. از جمله اعتقاد به خاصیت اسم اعظم در یکی از حماسه‌های ملی متأخر به نام جهانگیرنامه که از نفوذ افکار اسلامی خالی نیست، بازتاب یافته‌است. به این صورت که مسیحا نامی به جهانگیر (پسر رستم) اسم اعظمی می‌دهد و می‌گوید در صورت پیش آمدن سحر «پی دفعش این اسم اعظم بخوان».

دانندگان اسم اعظم

این فهرستی‌است (ناکامل) از شخصیت‌های تاریخی نیمه‌تاریخی یا اسطوره‌ای که ادعا شده‌است که اسم اعظم را می‌دانسته‌اند. چه ادعا از جانب خود ایشان بوده باشد و چه از سوی دیگران.

  • مسیحا و جهانگیر پسر رستم۴
  • بلعم باعور۵
  • سلمان فارسی۶
  • شیخ بهائی مدعی بود که در هفتاد و یک سالگی اسم اعظم را کشف کرده‌است.۷
  • زهره (طبق اساطیر) زنی که اسم اعظم را از هاروت و ماروت یاد گرفت و به‌واسطه دانستن آن خود را تبدیل به سیاره زهره کرد.

اسم اعظم در اسلام

مسلمانان اسم اعظم را، برترین نام خدا می‌دانند که پیامبران و اولیای الهی به وسیله آن دست به تصرفات غیر طبیعی و خوارق عادت می‌زنند و به حاجات می‌رسند. بنا به روایتی که در تفسیر آیه ۴۰ سوره نمل نقل شده‌است، عاصف بن برخیا (وزیر سلیمان) تخت بلقیس را با اسم اعظم نزد سلیمان حاضر کرد۸. مسلمانان معتقدند که انبیای بزرگ الهی مانند ابراهیم، عیسی و موسی نیز از اسم اعظم بهره برده اند؛ اما در حقیقت این نام نزد پیامبر اسلام و در نظر شیعیان علاوه بر پیامبر امامان دوازده گانه است۹.

امامان شیعیان توجهی ویژه به این نام داشته و در دعاهای خویش از آن یاد کرده اند؛ هرچند مشخص نکرده اندکه این نام کدامیک از نام‌های الهی است۱۰. تمسک به این نام آثار و برکات زیادی دارد و برای هر حاجتی می‌توان به آن توسل جست۱۱

در این باره که کدام نام خدا اسم اعظم است، نظریه‌ها مختلف‌اند. یکی از نظریه‌ها این است که هیچ یک از نام‌های خدا را نمی‌توان بزرگ‌تر از دیگر نام‌ها دانست؛ بلکه هر نامی را بنده از روی التجاء و انقطاع کامل از ماسوا بر زبان آورد و به آن توسل جوید، همان برای او اسم اعظم است۱۲.

نظریه غالب دانشمندان شیعه این است که اسم اعظم، نامی خاص است. دانشمندانی که به این نظریه معتقدند، دو گروهند: گروهی بر آنند که اسم اعظم بر خلق معلوم نیست و گروهی معتقدند که معلوم است؛ ولی در تعیین آن میان هو، الله، الحی القیوم و.. به اختلاف افتاده ند ۱۳۱۴

به گفته ابن عباس از ترکیب حروف مقطعه اسم اعظم شکل میگیرد

گمانه زنیها در مورد اسم اعظم

برخی خواندن کلمات قرآن از سر و ته را برای کشف اسم اعظم پیشنهاد می‌کنند، یعنی خواندن اولین کلمه، بعد آخرین کلمه، بعد کلمهٔ دوم و بعد کلمهٔ ماقبل آخر، تا این که یک کلمه باقی بماند و آن اسم اعظم است. ۱۵

سيّد اَجَل سيّد عليخان شيرازى رِضْوانُ اللَّهِ عَلَيْهِ در كتاب كلم طيّب نقل فرموده كه اسم اعظم خدايتعالى آنست كه افتتاح او اللَّه و اختتام او هُوَ است و حروفش نقطه ندارد وَلا يَتَغَيَّرُ قَرائَتُهُ اُعْرِبَ اَمْ لَمْ يُعْرَبْ واين در قرآن مجيد در پنج آيه مباركه از پنج سوره است بقره و آل عمران و نساء و طه و تغابن شيخ مغربى گفته هر كه اين پنج آيه مباركه را وِرد خود قرار دهد و هر روز يازده مرتبه بخواند هر آينه آسان شود براى او هر مهمّى از كُلّى و جُزئى بزودى انشاءاللَّه‏ تعالى

‏وآن پنج آيه اين است:

  1. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ الْحَىُّ القَيُّومُ... تا آخر آيةالكرسى‏ (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او زنده و پاينده)
  2. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ الحَىُّ القَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ،مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ، واَنْزَلَ التَّوْريةَ وَالْإِنْجيلَ‏مِنْ‏قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ، وَاَنْزَلَ الْفُرْقانَ (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او زنده و پاينده كه كتاب را به حق بر تو نازل فرمود و كتابهاى پيشين را تصديق كند و از پيش تورات و انجيل رانازل كرده كه هدايتى است براى مردم‏ و فرقان را نيز نازل فرمود)
  3. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ اِلى‏ يَوْمِ الْقِيمَةِ لارَيْبَ فيهِ، وَمَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او و قطعاً شما را در روز قيامت گردآورد كه شكى در آن نيست و كيست كه در گفتار از خدا راستگوتر باشد)
  4. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ، لَهُ‏ الْأَسْمآءُالْحُسْنى‏ (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او و همه نامهاى نيك از آن اوست)
  5. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ، وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ‏الْمُؤْمِنُونَ. (ترجمه: خدايى كه معبودى جز او نيست و بر خدا بايد توكل كنند مؤمنان‏)
شنبه 10 اسفند 1387  7:20 PM
تشکرات از این پست
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

پاسخ به:از اسم اعظم خداوند چه می دانید ؟

مى دانیم كه هر كس اسم اعظم را بداند، دعاى او مستجاب مى شود و مى تواند معجزات و كارهاى خارق العاده و عجیبى انجام دهد، و مطابق روایات بسیار، امامان معصوم ما داراى اسم اعظم در سطح بالا بودند، تا آنجا كه از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: ((آصف برخیا (وزیر حضرت سلیمان) كه تخت بلقیس را در یك لحظه از یمن به بیت المقدس آورد، فقط داراى یك حرف از اسم اعظم بود، ولى ما داراى 72 حرف از اسم اعظم هستیم.))

اینك سوال این است كه اسم اعظم چیست؟
پاسخ: اسم اعظم، تنها اسم و نام كلمه یا اسم صفتى از صفات خدا نیست، بلكه بیشتر مربوط به عمل است، لذا دانستن اسمإ الهى و لفظ تنها، كارساز نخواهد بود.

 همانطور كه نام فروردین ایجاد گل و گلستان نمى كند و اسم چراغ، شب تاریك را روشن نمى نماید، لذا باید در پشت این اسم، در جستجوى مسمى بود، اسم بى مسمى هرگز معجزه آفرین و داراى قدرت تصرف در جهان آفرینش نخواهد بود. به همین دلیل بلعم باعورا كه در عصر حضرت موسى(ع) مى زیست و بر اثر علم و تقوا به مقامى رسیده بود كه به اسم اعظم آگاهى یافته بود، و به همین دلیل، دعایش مستجاب مى شد، وقتى كه هوس هاى نفسانى به او راه یافت و با موسى(ع) در ماجراى جنگ با عمالقه، مخالفت كرد، این موقعیت از او گرفته شد و دیگر دعایش به استجابت نمى رسید،و نور اسم اعظم نیز از او خارج شد و تاریكى گمراهى او را فرا گرفت.

خداوند نیز در قرآن او را چنین نكوهش مى كند:

((فمثله كمثل الكلب، مثل او همچون سگ است))
نتیجه این كه اسمإ حسنى و نام هاى الهى نشان گر همان صفات الهى هستند و كسى كه به این صفات تخلق یابد و داراى مفاهیم این صفات شود، یعنى مظهر این صفات ، حتى بخشى از این صفات ، گردد مى تواند آن چنان تكامل روحى یابد كه حامل اسم اعظم گردد و خداگونه شود، وگرنه یك شخص گناهكار هرگز نمى تواند با تلفظ یك كلمه از اسمإ الهى، مستجاب الدعوه و مانند آن شود.

شنبه 10 اسفند 1387  7:28 PM
تشکرات از این پست
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

ابراهیم ادهم و اسم اعظم

داود بلخی از مشایخ بزرگ تصوف ایران در قرن دوم هجری است. وی در خراسان نشو و نما یافته و در اقصی نقاط عراق و عربستان به سیاحت پرداخته است. عبدالرحمن جامی درباره او مینویسد: « از قدماء مشایخ خراسان است. ابراهیم ادهم گوید که در میان کوفه و مکه با مردی مصاحب شدم چون فریضه نماز شام گذارد، بعد از آن دو رکعت سبک گذارد و در زیر لب سخنی گفت. از جانب دست راست وی کاسه ای ترید و کوزه آب پیدا آمد، خود بخورد و مرا نیز داد. این قصه را با یکی از مشایخ که صاحب آیات و کرامات بود بگفتم، گفت: ای فرزند! وی برادر من داود است؛ حال وی چندان بگفت و هر که در آن مجلس بود بگریست. پس گفت: وی از دیه ای از دیه های بلخ است که آن دیه بر سایر بقاع افتخار دارد و داود از وی است. پس از آن شیخ از من پرسید که ترا چه آموخت؟ گفتم: اسم اعظم. گفت کدام است؟ گفتم: آن در دل من از آن بزرگتر است که بر زبان بگذارم.»

یکی از صالحان از ابراهیم ادهم در مورد اسم اعظم پرسید فرمود:

این کلمات را هر صبح و شب بگو:(یا من له وجه لایبلى , ونور لا یطفأ , واسم لا ینسى , وباب لایغلق , وستر لایهتک , وملک لایفنى . أسألک وأتوسل الیک بجاه سیدنا محمد صلى الله علیه وسلم , أن تقضی حاجتی , وتعطینی مسألتی .)

شنبه 10 اسفند 1387  7:31 PM
تشکرات از این پست
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

شعراسم الله الاعظم و شرح آن

کاف ونون بالاحاطة یمدد
منها خلقنا ثم فیها نخلد
بحروف فقج مخمت اسراره
وباهطم فشذ نعیش ونسعد
فی ابجد فی هوزح فی طیکل
فی منسع فی فصقر تتجسد
فیها بدایة اسمه سر الدنى
وملائک للعرش فیها تسجد
فیها بدایة امره والمنتهى
والله اعلم ما بها من یوعد
تکن الشفیع له بیوم الملتقى
اذا یلتقی الجمعان فهی الموعد
من نورها ولد البشیر المصطفى
والال والاصحاب فهی السؤدد
استغفر المولى اذا افشیتها
رحماک یا ربی فانی عابد
قبل الختام اقول انی واثق
ان الجمیع مکذب ما اسرد
لکننی عندی الادلة کلها
والله اعلم ما بها تتعدد
ما قلت هذا طامعا فی رتبة
عندی من الرتبات ما اتقلد
فالله لا تخفى علیه صغیرة
من فوق سبع عرشه لا یرقد
حتى دبیب النمل یسمع صوته
فی اللیلة الظلماء وهو مشاهد
فجنود ربک لا یراها واحد
الا الذی اوحى الیه الواحد
سبحان ربی خالقی ومصوری
فی رحم امی مبدع لا یحسد
........................................
شعر لطفی الیاسینی

شرح اسم الله الاعظم
------------------------
یتکون اسم الله الاعظم من اسرار هذه الحروف النورانیة
حسب خبرتی وکشوفاتی واجتهادی وفتوحات الله علی
فی سن مبکرة فی مغارة دانیال وانا ابن السابعة من عمری
حیث مکثت فی المغارة مدة سنة کاملة
الیکم حروف الاسم الاعظم
-------------------------------
فقج مخمت
الفاء = فرد
القاف = قوی
ج = جبار
المیم = مهیمن
الخاء= خیر الرازقین
المیم = مالک الملک
التاء = تواب
اهطم فشذ ثظخز
الالف = الله
الهاء = هو
المیم = مالک الملک
الفاء = فرد
الشین = شکور
الذال = ذکی
الثاء = ثابت
الظاء = ظهیر
الخاء = خبیر
الزای = زکی
ابجد= الله- جامع- دائم
هوزح= هادی- ودود- زکی- حکیم
طیکل= طاهر- یقین- کریم- لطیف
منسع= مانع- سریع - عالم
فصقر= فرد- صادق- قهار- رحیم
شتشخ= شهید- تواب- شکور- خبیر
ذضظع = ذو الجلال والاکرام - ضار- ظهیر- علام الغیوب
اضف الى ذلک حروف کهیعص حمعسق
ک= کما انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیما تذروه الریاح = ح
.....................................
ه = هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب والشهادة هو الرحمن الرحیم= م
.................................................. .....................................
ی= یوم الازفة اذ القلوب لدى الحناجر کاظمین ما للظالمین من حمیم ولا شفیع یطاع = ع
.................................................. ............
ع = علمت نفس ما احضرت فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس واللیل اذا عسعس والصبح اذا تنفس = س
..................................................
ص= ص والقران ذی الذکر بل الذین کفروا فی عزة وشقاق = ق
.................................................. .................................
اضف الى ذلک الایة الکریمة - سلام قولا من رب رحیم -
مجموع حروفها 16
ولکن فی علم الغیب عند الله مجموعها حرف واحد
.................................................. ..................
فالمسلم یقول من الالف الى الیاء
الالف= 1
الیاء= 10
المجموع= اا
1+1=2
الله = الرسول
مجموع اسم الله = 66 = 6 +6= 12 = 2 +1 =3
مجموع اسم النبی محمد= 92 =2+9=11 =1 +1=2
3 +2 = 5 ای مجموع الایات الخمس اعلاه
بدایتها ک ه ی ع ص
نهایتها ح م ع س ق
شنبه 10 اسفند 1387  7:32 PM
تشکرات از این پست
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

حکایتی از امیر مومنان در باب اسم اعظم

در تاریخ مى‏خوانیم که به هنگام عبور از نزدیکى کوفه گروهى از یهود نزد امام علی علیه السلام آمدند، و گفتند: تو امام على بن ابیطالب هستى؟ فرمود:آرى منم، عرض کردند:در کتاب‏هاى ما سخن از صخره‏اى به میان آمده که نام شش نفر از انبیاءروى آن نوشته شده، هر چه دنبال آن مى‏گردیم، نمى‏یابیم، اگر تو امامى آن را براى ما پیدا کن.

فرمود: به دنبال من بیائید جمعیت به دنبال آن حضرت حرکت کردند، هنگامى که به صحرا رسید تپه بزرگى از شن در آنجا بود، امام فرمود: ایتها الریح انسفى الرمل عن الصخرة بحق اسم الله الاعظم :اى باد شن‏ها را از روى صخره کنار بزن به حق اسم اعظم خدا»!چیزى نگذشت باد وزیدن گرفت و شن‏ها کنار رفت وصخره آشکار شد.

این نمونه دیگرى از نفوذ و تأثیرگذارى بر جهان تکوین به واسطه اسم اعظم است .

 قل الله یکفی من کل شی ولا یکفی عن الله ربک من شیء لا فی السموات ولافی الارض ولا ما بینهما انه کان علاما کافیا قدیرا

شنبه 10 اسفند 1387  7:34 PM
تشکرات از این پست
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

اسم اعظم در دیدگاه شیعه

 
روایتی است در اسلام که اسم اعظم الهی پوشیده است ولی عظمتش آشکار است. دارندگان اسم اعظم به نیروی این اسم قادر به انجام معجزات هستند. و در تشیع اعتقاد بر اینست که امامان عارف بر اسم اعظم بوده اند. در واقع آنها به دلیل علم بر اسم اعظم دارای قدرتی بوده اند که از آنان بروز می کرد. برای مثال گفته می شود که علی فرموده است:

...قد اعطانا ربنا عزوجل علمنا للاسم الاعظم  الذی  لو شئنا خرقت السموات والارض و الجنة و النار و نعرج به الی السماء و نهبط به الارض و نغرب و نشرق و ننتهی به الی العرش فنجلس علیه بین یدی الله عزّ و جلّ و یعطینا کل شیء حتی السموات والارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر و الدواب و البحار و الجنة  و النار...(١٣)

[مضمون کوتاه: خداوند علم اسم اعظمش را برای ما آشکار ساخته. اگر مایل باشیم با کمک آن علم به آسمان پرواز می کنیم یا به زمین فرو می رویم و حتی عروج می کنیم تا بر عرش خداوند بنشینیم. او همه چیز را از آسمان و زمین و دریا و جنگل و کوهها به ما واگذار کرده است.]

شنبه 10 اسفند 1387  7:36 PM
تشکرات از این پست
miracle
miracle
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 174
محل سکونت : خراسان شمالي

حکایت

شخصی پیش عارفی آمد و با تضرع گفت: خواهش می کنم «اسم اعظم» را به من بیاموز . عارف گفت: آیا تو اهل آن هستی؟
پاسخ داد: بلی. فرمود: برو دروازه شهر و هرچه دیدی مرا خبردار کن
آن شخص رفت و در آنجا دید پیرمردی قدری هیزم بارکرده می آورد. مأمور پادشاه رسید و پیرمرد را کتک مفصلی زد و هیزمش را به زور از او گرفت
آن شخص نزد عارف آمد و حکایت را بیان داشت. عارف گفت: اگر تو «اسم اعظم» می داشتی با آن پاسبان چه می کردی؟ جواب داد: نفرین می کردم جایی سکته کند و بمیرد. عارف گفت: بدان که آن پیرهیزم فروش خود «اسم اعظم» را به من آموخته و استاد من است.
اسم اعظم سزاوارکسی است که صبر و خویشتن داری او به این درجه رحمت و گذشت به خلق خدا رسیده باشد.
شنبه 10 اسفند 1387  7:37 PM
تشکرات از این پست
kalhor
kalhor
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 7
محل سکونت : تهران

پاسخ به:از اسم اعظم خداوند چه می دانید ؟

طلسمي كه به نام طلسم شرف شمس معروف است ( طلسم سليماني) طلسمي است كه اگر با شرايط مخصوص نوشته شود به جهت كفايت مهمات و نيّات از جمله تجربيات است.

بهتر آن است كه برروي كاغذ زردي نوشته شود(اينكه برروي سنگ زرد مي نويسند شايد به علت ماندگاري بيشتر آن باشد) .يكي از شرايط آن زمان نوشتن آن است كه 19 فروردين ذكر شده است. ولي درحقيقت مراد از عدد 19 ،19 درجه برج حمل مي باشد كه بهترين و بيشترين قدرت براي تاثير خورشيد مي باشد.هنديها مي گويند 10 درجه برج حمل شرف آن است.(البته من از نجوم سررشته زيادي ندارم و لي ممكن است در هند اينگونه باشد) .

علي ايحال اگر فرض را بر 19 درجه برج حمل بگذاريم بايد به اين نكته توجه كنيم كه لحظه تحويل سال زماني است كه خورشيد وارد 0 درجه و 0 دقيقه برج حمل مي شود و چون خورشيد هر 24 ساعت يك درجه حركت ميكند ، بايد از زمان تحويل سال 19تا 24 ساعت(19*24) بگذرد تا به زمان شرف شمس برسيم كه كه به نظر من حداكثر 30 دقيقه براي نوشتن اين طلسم وقت داريم .به عنوان مثال در سال 1387 ،تحويل حمل به افق تهران در روز پنج شنبه صبح اول فروردين ساعت 19 و 18 دقيقه و 50 ثانيه بوده است.ساعت 9 و 12 دقيقه صبح نوزدهم فروردين اول شرف شمس بود و  ساعت 9 و 38 دقيقه صبح همان روز(حدود نيم ساعت بغد) آخر شرف شمس بود.

و بهتر است كه اگر روي سنگ حك مي شود هر سال در زمان شرف شمس با سوزني روي آن را دوباره نويسي كنيم...به شرطي كه هنگام طرح نقش ستاره پنج پر قلم يا سوزن را از سطح منقوش بر نداريم و متصل آن را رسم كنيم.......

اين نقوش را بعضي از اولياء اسم اعظم خداوندي مي دانند و به نظر من با توجه به مطالبي كه قبلا در مورد اسم اعظم نوشتم بايد عبارت "الله لااله الا هو " باشد كه به اينصورت ترسيم شده است (الله اعلم


دوشنبه 19 اسفند 1387  2:37 PM
تشکرات از این پست
kalhor
kalhor
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 7
محل سکونت : تهران

پاسخ به:از اسم اعظم خداوند چه می دانید ؟

تفسير الميزان : سوره توحید

در کتاب توحید از امیرالمومنین روایت آورده شده است که فرمود در عالم رویا خضر را دیدم ، واین رویا یک شب قبل از جنگ بدر بود،به آن جناب گفتم :از آنچه داری چیزی بر من تعلیم بده که بر دشمنان پیروز شوم.خضر گفت : بگو : "یا هو یا من لاهو الا هو" ، همینکه صبح شد ، رویای خود را برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) بازگو کردم،به من فرمود : ای علی اسم اعظم را یاد گرفتی ، واین کلام در جنگ بدر همچنان بر زبانم بود.

 

و نیز در آن کتاب آمده است که امیرالمومنین سوره توحید را خواند ، وقتی فارغ شد گفت : "یا هو یا من لا هو الا هو اغفرلی وانصرنی علی القوم الکافرین-ای کسی که نیست مگر او ، مرا بیامرز و مرا بر قوم کافر یاری فرما"

توضيح مولف : هو يكي از اسماء باريتعالي است كه در بعضي متون به صورت غير مستقيم از آن به عنوان اسم اعظم نام برده شده است.كه ان شاءالله در فرصتي ديگر بيشتر به آن مي پردازيم .

نامي كه به اختصار شامل تمامي اسماءالحسني مي شود .
دوشنبه 19 اسفند 1387  2:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها