هیچ اتفاقی تصادفی نیست

«خدایا با ما چه می کنی؟ چه دنیای پر محنت و بلایی! گویی هر صبح که نفس تازه می کند سختی ها نیز تازه نفس به سراغمان می آیند. از یکی فارغ نشده دیگری می آید و خسته مان می کند. چرا بسیاری از کارها به بن بست می خورد؟ مسئول این همه رنج کیست؟» مقدمه بالا، دیباچه کتاب ارزشمندی است با نام «هیچ اتفاقی تصادفی نیست» که تلاش می کند مشکلات و اتفاقات ناگواری که برای ما در زندگی روزمره اتفاق می افتد را ریشه یابی کند و «محرک» آن را شناسایی کند. برای همین در مقدمه این کتاب می خوانیم: «بحث ما در این کتاب پرداختن به این مطلب و چگونگی مواجه شدن با مشکلات نیست بلکه می خواهیم محرک دیگری را شناسایی کنیم و آن محرک شاید کسی غیر از «دیگران» باشد! بله «خودمان». شاید امضای بخشی از حوادث زندگی به دست خودمان باشد». تحلیل اسم یا حسیب نویسنده در این کتاب تلاش می کند تا اتفاقات رخ داده در جهان را بر اساس تجلی اسم شریف«یا حسیب» الهی مورد تحلیل و تدقیق قرار دهد:«کلیت مباحث ما در پرتو نام مبارک یا حسیب است». برای همین نویسنده ضمن تحلیل اسم شریف «یا حسیب» و بیان معانی آن مانند «حساب کننده و کفایت کننده» و همچنین اشاره به آیه هایی از قرآن که حاوی این اسم است، بیان می دارد که «هر اتفاقی که دراین عالم رخ می دهد و هر چه که در این عالم قرار دارد با یک حساب دقیق شکل گرفته و در کنار هم نشسته است.» همچنین نویسنده کتاب با تقسیم منشاء حوادث زندگی بیان می دارد که این خوادث دو منشاء اصلی دارد: اثر اعمال (اثر اعمال ما بر دیگران و اثر اعمال دیگران بر ما) و دوم امتحان های الهی. به زعم نویسنده «منشاء بسیاری از حوادث جز اعمال نیست. البته شعاع اعمال بسیار گسترده است تا آنجا که عمل انسان نه تنها بر خودش بلکه بر دیگران و گاهی بر حوادث تاریخ و جهان اثر می گذارد و اینجاست که بحث کتاب با نام مبارک «حسیب» الهی پیوند می خورد. حوادث در عالم از روی شانس رقم نمی خورد بلکه عمدتا خود ما هستیم که حساب حساب لحاظات پیش رو را با عملکرد خود رقم می زنیم.» این کتاب در ادامه ضمن بررسی قرآنی، عقلی و روایی آثار انسان در دنیا، تلاش می کند تا نشان دهد اتفاقات ناگوار رخ داده برای ما در بسیاری از مواقع به خاطر اعمال خود ماست. در این راه نویسنده از شرح اتفاقات زیبا و در عین حال پندآموز بزرگان دین نیز غفلت نمی کند و تلاش می کند تا با بهره گیری از خاطرات و اتفاقات متعدد که برای عرفای دین در مسیر زندگی اشان رخ داده است، تجلی این اسم در عالم را بهتر بیان کند: «شخصی خدمت مرحوم شیخ جعفر مجتهدی رسید و گفت: مدتی است عیالم مریض است و خود نیز دچار گرفتاری های متعدد شده ام. ایشان تاملی کردند و فرمودند: کسی که رحمش را از خانه دور می کند این چیزا ها را هم دارد! شما دل پیر مردی از بستگان را شکسته اید  و  آه او دامنگیر شما شده است. تا دل او را بدست نیاورید گرفتاری شما حل نمی شود.» (ص75) یا در بخش دیگری از کتاب آمده است: «یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند که شخصی خدمت پدرمان رسید و از کسادی بازار گله کرد و گفت یک زمانی وضعمان خیلی خوب بود و روزی سه چهار دیگ چلو می فروختیم اما یکباره اوضاع عوض و مشتری ها یکی یکی پس رفتند.شیخ تاملی فرمود و گفت: تقصیر خودتان است که مشتری ها را رد می کنید. او گفت من کسی را رد نکردم حتی از بچ ها هم پذیرایی می کنم. شیخ فرمود آن سید چه کسی بود که سه روز غذا نخورده بود، بار آخر او را از در مازه بیرون کردی؟  آن شخص فورا از نزد شیخ بیرون آمد و و بدنبال آن سید رفت و او  یااز او معذرت خواهی کرد. پس از آن تابلویی بر در مغازه اش نصب کرد که «نسیه داده میشود، حتی وجه دستی هم به اندازه وسعمان پرداخت می شود».  همچنین نویسنده می کوشد تا بخش قابل توجهی از نوشته های خود را به آثار نیکی به پدر و مادر  اختصاص دهد و عنوان کند که رضایت پدر و مادر در زندگی و یا بر عکس عدم رضایت آنها چه پیامدهای نیک و یا بدی را برای انسان رقم می زند. ضمن اینکه به باور نویسنده درک باور اسم «یا حسیب» الهی سبب می شود که روحیه فرافکنی از ما دور شود و از طرفی باور به حسیب بودن خداوند دل را آرام می کند که «حق به حقدار می رسد». حسیب سالکان و نجواهای عاشقانه از نکات قابل توجه این  کتاب، اختصاص فصلی مجزا به سالکان راه حقیقت با عنوان«حسیب سالکان» است که نویسنده تلاش می کند تا برکات نام مبارک یا حسیب را برای سالکان راه حقیقت آسکار سازد که این مهم خود را در مولفه هایی چون «تسقط الاضافات»، «حسابگری دقیق»، «دقت در خوراک»، «مراقبه از هوای نفس»،«اوج دقت، لطافت و احتیاط»،«سلم محض» و «گذشت» متجلی می سازد. یکی دیگر از نکته قابل توجه این کتاب نجواهای عارفانه و عاشقانه ای است که نویسنده در پس بیان رویدادها و اتفاقات ناگوار برای خواننده آورده است. بواقع نویسنده می کوشد بعد از آنکه جهت اتفاقات ناگوار و گرفتاری ها در زندگی را به سمت خود برگرداند، او را به نجوای عاشقانه با خداوند رحیم و کریم دعوت کند: « عزیزا خطاهایم را حساب کردی، بی شمار است اما امیدم به رحمت و غفرانت بیشتر است. یا حسیب و یا غفور می شود همین لحظه مرا از عذاب همه تیرگی ها و تبعات گریبانگیر اعمال رها کنی؟» اینک کم کم به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم، بد نیست که به اتفاقاتی که برایمان در طول سال افتاده فکر بکنیم؛ اعم از اینکه خوب یا بد، موفقیت ها یا مشکلات و ریشه یابی کنیم و بدانیم که بیشتر خوبی ها و بدی ها که بر سر ما آمده نتیجه اعمال و رفتار خودمان بوده و دیگران در تنها وسیله ای در راه تحقق این اعمال و افکار بوده اند. کتاب «هیچ اتفاقی تصادفی نیست؛ تحلیلی بر اسم یا حسیب الهی» توسط انتشارات موسسه شمس الشموس به چاپ رسیده است و خواندن آن به تمام کسانی که دوست دارند ریشه اتفاقات در زندگی اشان را بدانند توصیه می شود.

 

LIKE