طنز سبد کالا

با سلام به دوستان خوب راسخونی

لطفا نظر خودتان را  نسبت به دریافت و عدم دریافت سبد کالا به صورت (عکس ، طنز و ...) بیان کنید

با تشکر

برنامه امشب سینماهای ایران: 
سبد کالا در تهران (اجتماعی) 
کی سبد منو دزدید (پلیسی) 
سبدی برای دو نفر (عشقی) 
سبد دزدها به بهشت نمیرود (کمدی) 
سبدی پر از خون (پلیسی. ترسناک) 
سبد کالای پر از طلا (تخیلی) 
اهای سبد کالای منو بده (وسترن)

.

_{بر هم زده خواب  راحت شبهایم}

_{دلواپس    نانِ   سفره ی   فردایم}

_{گفتی اس ام اس بزن ،زدم گفتی که}

_{داراتر   از   این   یک  سبد  کالایم}

من خط زده ام گذشته و حالا را

بیدارم و ترك كرده ام لالا را !

 چشمم به دراست و شاد و خونین جگرم

تااینكه بگیرم «سبد كالا »را !

_{کالا   و    سبد   به   ما  تعلق   نگرفت}

_{نه روغن و نه مرغ  و نه فندق  نگرفت}

_{صد وعده  به ما داد  چو خوبان و یکی}

_{بر سفره ی  ما  رنگ تحقق   نگرفت}

خیام اگر که بیقراری خوش باش 
افسرده وبیچاره و زاری خوش باش 
چون سهم تو از این همه کالا هیچست 
خیام اگر سبد نداری خوش باش 
.... 
گویند کلید و حلقه ی در باشد 
سهم همه از سبد برابر باشد 
یارانه بگیر و فکر کالات مباش 
نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد 
.... 
از خوردن این سبد کسی سیر نشد 
کالا که به سمت ما سرازیر نشد 
اکنون نگرانی ندهد سهم تو را؟ 
تعجیل مکن هم بدهد دیر نشد 
.... 
ضمن پوزش از حکیم عمر خیام که اشعارش را دست کاری کردم
نقل از فقط لبخند

تا  پرچم   تدبیر شما  بر پا شد

گفتم که به کامم همه ی دنیا شد

دنیا که نشد به کام من هیچ ،ببین

دلواپسی ام  یک  سبد  کالا شد

مرغ است و تخم مرغ، روغن رویش
در این طرفش برنج با آن بویش
صفهای زمان جنگ در اول صف
صدها سبد قشنگ کالا تویش
گفتی که گدایی است، یارانه بد است
یارانه که صف نداشت در هر سویش
رفتی که کنی درست آن ابرو را
هم گند زدی به چشم و هم ابرویش

میگویند فضا نوردان اعلام کردند از کره ماه سه چیز بر روی زمین قابل رؤیت است 1- دیوار چین 2- اهرام ثلاثه مصر 3- صف طولانی سبد کالا در ایران

روزی شخصی به خدمت یوزارسیف حکیم رسید به او گفت من خوابی دیدم که میخواهم برایم تعبیر کنی خواب دیدم که سبد پر از گلی در دست من است و گلهای آن را پرپر میکنم و به زمین میریزم یوزارسیف حکیم اشک در چشمانش حلقه زد و به او گفت سبد کالا به تو تعلق نمی گیرد

واقعا این اخلاق ایرانی جای تاسف داره که اگه سم به مردم بدهندباز هم صف های طوانی تشکیل میشود

بینوایی سبدش خالی بود
دم كلفتی سبدش عالی بود
نعل وارون به عدالت زده شد
بینوایی ز حقارت، زده شد
سبد دولت تدبیر و امید
موی هر با خردی كرد سپید

من خط زده ام گذشته و حالا را

بیدارم و ترك كرده ام لالا را !

 چشمم به دراست و شاد و خونین جگرم

تااینكه بگیرم «سبد كالا »را !

_{حالا  که   برای  بچه ام   بابایم}

_{در  چشم  زنم  عزیزم  و آقایم}

_{از بخت  بد همسر و فرزند ببین}

_{هی   چشم  به  راه   سبد کالایم!}