2. مبانی خاص
2ـ1) امکان تفسیر علمی قرآن: پس از این که امکان تفسیر و جواز آن به عنوان مبنا پذیرفته شد و از طرفی ممنوعیت تفسیر به رأی نیز از حریم قرآن کریم محافظت نمود، به نظر میرسد انحصار برداشت از قرآن کریم در یک حوزه و گروه خاص، امری غیرمنطقی و مخالف با اهداف قرآن کریم است. نیم نگاهی به اشارات علمی قرآن، با موضوعات مختلف علمی، که روشنگر و هادی ویژه در عرصه بهرهمندی از آن در برابر مدعیان اصلاحات در جامعه بشری است، تفسیر علمی قرآن کریم را ممکن و بلکه لازم و ضروری مینمایاند.
از مباحث و مطالب ناظر به علوم طبیعی که بگذریم، سخن از سنتهای اجتماعی قطعی قرآن و سازگاری آن با جهان شمولیهای فرهنگی که گویای اشتراک جوامع در قوانین اجتماعی ـ تاریخی است، شاهدی در خصوص امکان تحلیل علمی در عرصة اجتماع، تاریخ و فلسفة تاریخ از نگاه قرآن کریم است (ر.ک. به: صدر، محمد باقر، سنتهای تاریخ در قرآن).
2ـ 2) امکان استخراج قوانین جامعهشناختی در دو بخش تاریخی و اجتماعی از قرآن کریم: به طور قطع این کتاب عزیز، کتاب سرگذشتها نیست، کتابی است که بر اساس یافتههای صحیح میتواند تبیین کننده نظامهای مختلف در عرصه زندگی بشری باشد. تأملی در فلسفة بیان قصص با نگاهی ژرف حکایت از یک ظرافت دارد، یعنی عبرتآموزی از سرگذشتها. تأییدهای قرآنکریم در این زمینه بیش از حدّ است.
همچنین صراحت در بسیاری از قوانین از جمله آیة کریمة إِنَّ اللَّهَ لاَیُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ....؛ (رعد/ 11) و موارد مشابه که حکایتکننده سرگذشت فراعنه، نمرودها، ابوسفیانها است و به گونههای مختلف نقاب از چهرههای تار و تیره آنها بر میدارد و ضمن تحلیل علل این رویدادها، به ادوار دیگر جامعة بشری تذکر میدهد که هر جامعه و دولتی که این مسیر را بپیماید، به یقین به سرنوشتی مشابه دچار خواهد شد (آلعمران/ 137)؛ همانگونه که در برابر الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ؛ پرهیزکاران سرگذشتشان، همان سرنوشت انبیاء و صالحان است و آنها عاقبت زمین را به ارث خواهند برد، زیرا أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ (انبیاء/ 105) (ر.ک. به: المجتمع، بحوث فی المذهب الاجتماعی القرآنی).
2ـ 3) امکان ترسیم و تعیین اصول و قواعد نظام اجتماعی مطلوب از نگاه قرآنکریم: این مبنا به دلیل جایگاه آن در حیات بشری، و تناسب آن با آرمانگرایی که در تمام ادیان از جمله دین مبین اسلام و به ویژه با اعتقاد تفکر شیعه بر منجی آخر الزمان، وجود دارد، زمینة بهرهمندی از قرآن کریم در مسائل اجتماعی و حیات جمعی بشری را بیشتر میکند و آن را اصولیتر مینماید. بحثی که در تمام مطالعات اجتماعی ـ با انواع نگرشها ـ جایگاه ویژه خود را دارد و معمولاً تحت عناوینی چون، «اتوپ»، «مدینة فاضله»، «ناکجا آبادها» و «هزارهها» مفهومی شدهاند (ر.ک. به: مکارم، محمد حسن، مدینه فاضله).
تأملی در شعارهای محوری قرآن کریم در مورد جامعه سالم (عدالت، آزادی، برابری و مساوات) شاهدی زنده بر توان قرآن کریم در ارائه چنین آیندهای است؛ آنچه بشر بالفطره از آغاز حیاتش در زمین به ویژه پس از ظهور انبیای عظام احساس کرده و همچنان به دنبال یافتن صورت واقعی آن بر روی زمین است، لذا چون هدف اساسی قرآن کریم در نهایت به تشکیل جامعة سالم و مدینهای به تمام معنا فاضله میرسد، (انبیاء/ 105)، نوعی همآهنگی بین این هدف متعالی و دیدگاههای جامعه شناختی در این عرصه وجود دارد که به دلیل نقص فراوان تبیین جامعه آرمانی در نگاه جامعه شناختی، قرآن کریم تصویر صحیحی از آن هر چند به اجمال ارائه میدهد؛ جامعهای که در آن جز خدا پرستش نمیشود، و جز به عدالت و برادری نمیاندیشند. نفسانیات و تمایلات در غل و زنجیرند و بهرهوری از حیات بشری به حد اعلی خود میرسد وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ (قصص / 5).
3 ـ 4) وجود و امکان شناسایی مفاهیم، محورها، و گزارههای همسو و ناظر به مباحث اجتماعی که زمینة بهرهمندی و تفسیر اجتماعی از قرآن را فراهم میسازد: امروز با مراجعه به ظواهر قرآن، بسیاری از محورها و مفاهیم در حوزة مبانی جامعهشناسی و موضوعات تخصصی در این وادی قابل شناسایی است که ضمن اصلاح مبانی این علم، زمینه آشنایی با انسان و جامعه را در ابعاد گستردهتری فراهم میسازد.
برای مثال، همانگونه که در صفحات پیشین گذشت، به راحتی چیستی جامعه، عوامل عمده در زیست اجتماعی، ماهیت اصلی جوامع، اصالت و محوریت فرد یا جامعه، را از آیات قرآنی میتوان استخراج نمود (ر.ک. به: سمالوطی، نبیل، بناء المجتمع الاسلامی ونظم دراسة فی علم الاجتماع الاسلامی).
ویژگیهای تفسیر اجتماعی
هماکنون میتوان ویژگیهای زیر را برای تفسیر اجتماعی قرآن بر شمرد و آن را دلیلی برای مراجعه و استفاده از قرآن کریم در عرصه پاسخگویی به مسائل امروز جامعة بشری دانست.
1. افزایش قدرت تطبیق آیات بر زندگی عصری و تلاش در راستای فهم آن برای درمان مشکلات موجود جوامع.
2. هماهنگی این تفسیر با عمده مباحث مطرح در قرآن کریم از آن جهت که حول مسائل اجتماعی و جامعه است و از طرفی گویای خاستگاه اصلی دین اسلام (حیات اجتماعی) است؛ آن گونه که از بیان مرحوم علامه; در تفسیر آیه 200 سورة آل عمران فهمیده میشود.
3. تفسیر اجتماعی آیات با مستندات عقلی و منطقی و روایی خود، کمک میکند تا نیاز به استفاده از روایات ضعیف و گاهی اسرائیلیات از بین برود و به ژرفای قرآن و آیات آن در حل مسائل امروز بشری بیشتر توجه گردد.
4. همچنان که شاهد مثالهای فراوانی در قرآن برای مبانی این تفسیر وجود دارد که ما را از بسیاری از تأویلات که گاهی هم نادرست است، باز میدارد و راه تفسیر به رأی را میبندد.
5. امروز عمده شبهات و محور مخالفت دشمنان اسلام با قرآن و مکتب اهلبیت در حوزه در ابعاد مختلف مسائل مربوط به جامعه است، لذا پاسخ جامع و کامل به این شبهات، در سایه رویآوردن صحیح و کارآمد به تفسیر اجتماعی قرآن کریم مقدور است.
6. تفسیر اجتماعی قرآن، زمینة نگاه چند بعدی به قرآن کریم را فراهم میسازد و باعث میشود از ورود به دیدگاههای متحجرانه و تک بعدی که دفاعناپذیر جلوگیری شود. این ویژگی ابعاد فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، و اولویتها را مورد توجه قرار میدهد و اهل تأمل و دقت را از افراط و تفریط باز میدارد.
7. تفسیر اجتماعی قرآن با فلسفه نبوت و مستندات آن نزدیکی زیادی دارد. کمتر اهل تدبر و اندیشه در قرآن را میتوان یافت که در فلسفة نبوت تأمل کند و به مسائل و دغدغههای اجتماعی مردم روزگار پیامبران و امروز توجه نکند؛ چرا که باز کردن غل و زنجیر از دست و پای انسانها و رهایی واقعی آنان جز فلسفه نبوت که عمدتاً در همین حیات اجتماعی عینیت مییابد، مقدور نیست.
8 . اشتراک قرآن و دغدغههای اندیشمندان مصلح نیز فراوان است. آنچه از قرآن در بحث عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم، فساد و تباهی، حذف رهبری مشرکان و پیروزی مستضعفان عالم و ترسیم یک نظام نهایی اجتماعی استخراجشدنی است، همه در نوشتهها و گفتههای عالمان و مصلحان اجتماعی ـ شرقی و غربی ـ آمده است؛ هر چند به حق میتوان ادّعا کرد که سرچشمة بسیاری از این همسوییها، بهرة مصلحان از قرآن و آموزههای دینی است. زیباتر از آن هماهنگی بسیاری از خواستههای معقول مردم و مستضعفان است؛ با آنچه که قرآنکریم در اصلاح جامعه دارد و این به معنای سازگاری تمام عیار قرآنکریم با فطرت ناب انسانی است.
9. تفسیر اجتماعی قرآن، یعنی پردهبرداری مجدد از بسیاری از دستورهای قرآنی که به تعبیر مرحوم علامه (ذیل تفسیر آیة 200 آل عمران) در فردیترین آن، جنبه اجتماعی در نظر گرفته شده و اساساً خاستگاهی اجتماعی پیدا کرده است، لذا رفتن به سمت تفسیر اجتماعی قرآن یعنی نگاه عالمانه و دقیقتر با ضوابط، اصول و قوانین متقنتر به قرآن و دستورات الهی.
تأمل در آیات فقهی، آیات اخلاقی، آیات جهاد، آیات زکات و صدقات که به ظاهر همه را در یک جا به عنوان احکام جمعبندی کردیم، ما را بر این میدارد که افق قرآن را از افق دید خود متفاوت و چندین برابر بازتر ببینیم و بار دیگر معارف آن را فهرستبندی و اولویتبندی کنیم. 10. در کنار آن چه آمد، باید از وجود تفاسیر دلنشین و جذاب و گاه دقیق و عالمانه در حوزة تفسیر اجتماعی قرآن کریم یاد کرد.
از زمانی که مفسرانی چون نویسندگان المنار، فی ظلال القرآن، نمونه و المیزان، و نویسندگان کتب شیعی که بیشتر در عرصه اجتماع برداشتی از قرآن را پردهبرداری مینمودند (مانند نوشتههای شهید صدر، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی) پا به عرصة تفسیر گذاشتند، افق جدید پدید آوردند و دلگرمی زیادی به حقجویان و عدالتطلبان بخشیدند و نوید جدیدی در تحقق وعدة الهی (حاکمیت خدا بر زمین) را احیا نمودند. این رخداد در مقایسه با گروهی از کتب تفسیری که دغدغة آنها مسائل اجتماعی نبود ـ تفاسیری که اگر روایاتی نیافتند از پردهبرداری آیات الهی دوری جستند ـ یک حادثة نو و پربرکت برای جامعه اسلامی شمرده میشوند.
نتیجه
با توجه به شرایط جامعه اسلامی و نیاز شدید امت اسلامی به بهرهگیری از سرمنشأ فیض الهی و اصلاح رویکردهای افراطی و تفریطی و گاه ناسازگار با اهداف متعالی اسلام ناب، لازم است تا با تأکید دوباره بر مراجعه جدّی و همه جانبه به قرآن کریم و خارج کردن آن از تحجر، باب تأمل در ابعاد مختلف از جمله نگاه جامعهشناختی به قرآن کریم و استفاده از آن در این عرصه بازتر شود و ضمن برخورد بیشتر «مسئله محور» با آن پاسخهای امروزین جامعه اسلامی ـ یا به طور عام جامعه بشری ـ را به نیازهای اصلی و حقیقی او دریافت نمود و شاهد دیدگاههای نوین در عرصه علوم انسانی، از جمله علوم اجتماعی، از منظر قرآن کریم بود و به نظر میرسد با گسترش گرایش تفسیر اجتماعی، بخشی از آن چه انتظار میرود، تحقق مییابد.
منابع
1. آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی، ترجمه: باقر پرهام، نشر علمی ـ فرهنگی، تهران، 1384 ش.
2. امزیان، محمد محمد، روش تحقیق در علوم اجتماعی از اثباتگرایی تا هنجارگرایی، ترجمه: عبدالقادر سواری، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم 1380 ش.
3. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 17، «جامعه در قرآن»، نشر اسراء، قم، 1388 ش.
4. رضایی اصفهانی، محمد علی، منطق تفسیر 1 و 2، نشر جامعةالمصطفی العالمیه، قم 1387 ش.
5. زمانی، محمد حسن، مستشرقان و قرآن، قم، موسسه بوستان کتاب، 1385، چ اول.
6. سمالوطی، بنیل، بناء المجتمع الاسلامی و نظمه «دراسته فی علوم الاجتماع الاسلامی»، دار الشروق، جدّة، 1428 هـ . ق.
7. صدر، محمد باقر، سنتهای تاریخ در قرآن، ترجمه: سید جمال موسوی، انتشارات اسلامی، قم، 1388 ش.
8. طالقانی، سید محمود، پرتویی از قرآن، نشر شرکت سهامی، تهران، 1381 ش.
9. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
10. عبدالجبار، محمد، المجتمع، بحوث فی المذهب الاجتماعی القرآنی، دارالاضواء، بیروت، 1987 م.
11. گروهی از نویسندگان، در آمدی بر جامعه شناسی اسلامی، نشر دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، قم، 1373 ش.
12. مؤدب، سید رضا، روشهای تفسیر قرآن، نشر دانشگاه قم، 1386 ش.
13. مصباح، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قران، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1380 ش.
14. مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ در قرآن، (مجموعه آثار ج 2) نشر صدرا، قم.
15. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، 1376 ش.
مکارم، محمد حسن، مدینه فاضله در متون اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1377 ش.
محمد رضا آقایی/عضو هیئت علمی جامعه المصطفی (ص) العالمیه
منبع:مجله قرآن و علم ش 5