0

با همه معامله کردیم جز خدا!

 
yasbagheri
yasbagheri
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1390 
تعداد پست ها : 6297
محل سکونت : تهران

با همه معامله کردیم جز خدا!

با همه معامله کردیم جز خدا!
 

اگر به زندگی خودمان نگاه کنیم، در ریزترین بخش‌های آن هم مشاهده می‌کنیم که با کسانی معامله کرده‌ایم، حتی دکمه لباس و یا پلاستیکی که در آن آشغال می‌ریزیم. اما جای تأسف اینجاست که اهل معامله با خدا نیستیم.

توکل

با اینکه خداوند متعال ما را به معامله با خود دعوت نموده، اما گویا احساس نمی‌کنیم که در این معامله سودی وجود داشته باشد، لذا اقدام به این معامله نمی‌کنیم. البته ضرر معامله نکردن با خداوند را هم می‌چشیم ولی باز متنبه نمی‌شویم.

معامله با خدا ازجمله کارهایی است که خداوند را برای ما ملموس نموده و حس حضور خداوند در زندگی خودمان را به ما می‌دهد و این خود یکی از راه‎های رسیدن به مرحله یقین که از مراتب بالای عرفانی است می‌شود.

توضیح این مطلب این است که، انسان زمانی به وجود چیزی یقین می‌کند که آثار آن چیز را مشاهده کند. شاید بگوئید که عالم وجود پر از آثار خداست پس چرا به وجود خدا یقین نمی‌کنیم؟ جواب این سوال واضح است، چون به وضع موجود عادت کرده‌ایم وآن را نشانه وجود خدا نمی‌بینیم و نگاه ما به عالم، نگاه استقلالی است نه به عنوان آیت و نشانه خدا.

مثلا اگر یک روز ببینیم که دو تا خورشید طلوع کرده، چقدر متعجب می‌شویم، که این از کجا آمد؟ در صورتی که  یک خورشید با دو خورشید تفاوتی ندارد.  انسانی که با نگاه عبرت و نگاه عارفانه به عالم می‌نگرد، با همان یک خورشید به مطلب پی می‌برد و راه به سوی خدا پیدا می‌کند.

به هر حال صحبت ما درباره کسانی است که در این سطح عرفانی نیستند و می‌خواهند راهی به سوی یقین به خداوند وحس حضور وی پیدا کنند، برای این افراد این توصیه قرآنی را مطرح می‌کنیم.

خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ‏ الْمُۆْمِنِینَ‏ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة[توبه/111] خداوند از مؤمنین جانها و مال‎هایشان را می‌خرد، در مقابل، یهشت را به آنها می‌دهد.

در آیه دیگری می‌فرماید: لَنْ‏ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‏[آل عمران/92] به مقام بر و نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق نمائید.

واژه- إِنْفَاق‏- هم در مال و هم در غیر مال بكار می‎رود[ترجمه مفردات، ج‏4، ص: 386] بنابراین توصیه قرآنی ما این است که اگر می‌خواهید به مقام نیکوکاری برسید، موانعی که بین ما وخداوند متعال فاصله انداخته، را در یک لیستی تهیه کنید و بنوسید،[همه ما این موانع را می‌دانیم] و سپس بین خود وخدا معامله را برقرار کنید.

در راه خدا سختی‌های زیادی هست البته خداوند فرموده که همراه این سختی آسانی است [ان مع العسر یسرا، شرح/6]، جالب این است که فرموده همراه سختی، نه حتی بعد از سختی و این مطلب بسیار بالایی است که عارف‎نماهای کاذب از درک آن ناتوان هستند و فکر می‌کنند می‌توان آسانی را بدون سختی بدست آورد

 

در معامله باید چیزی بدهیم تا چیزی بگیریم، بنابراین باید از شیرینی این گناهان بگذریم، نمی‌توان بدون این گذشت به مقام نیکان بار یافت. ما مثل این عرفان‎های کاذب پوشالی نمی‌گوییم: «هرکاره هستی باش، من تورا به خوشبختی می رسانم، بدون زحمت و سختی...»

در راه خدا سختی‌های زیادی هست البته خداوند فرموده که همراه این سختی آسانی است [إن مع العسر یسرا، شرح/6]، جالب این است که فرموده همراه سختی، نه حتی بعد از سختی و این مطلب بسیار بالایی است که عارف‎نماهای کاذب از درک آن ناتوان هستند و فکر می‌کنند می‌توان آسانی را بدون سختی بدست آورد.

به هرحال اگر این معامله برقرار شد خواهیم دید که چه طرف معامله‌ای داشتیم وخودمان خبر نداشتیم. و خواهیم فهمید که این معامله هم صوری بوده وفقط برای ما سود داشته نه برای خدا، فقط خدا خواسته که با این معامله چیزی به ما برسد و این حکایت از عشق خالص الهی به بندگانش دارد.

آخرین جمله‌ام این است که در همین عالم خاکی بعضی از انسان‎ها این معامله‎ها را با خدا انجام داده‌اند و به جاهای عجیبی رسیده‌اند. مانند: شیخ رجبعلی خیاط که گفت خواستم خدا را امتحان کنم، و از آن گناه (ارتباط با نامحرم) گذشتم، و بقیه‌اش را می‌دانید که خدا با وی چه کرد.

چرا من هم یکی از آنها نباشم؟ واقعا چرا؟

 

پنج شنبه 24 بهمن 1392  10:27 AM
تشکرات از این پست
ali120
ali120
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1392 
تعداد پست ها : 81
محل سکونت : سمنان

پاسخ به:با همه معامله کردیم جز خدا!

چقدر  خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست ،  ولی 90 دقیقه بازی فوتبال مثل باد میگذره ....

چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد ،  اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره ...

چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه از قرآن سخته ،  اما خوندن مجلات ورزشی و حوادث آسونه ....

چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی وقت کافی در برنامه پیدا نمی‌کنیم ،  اما بقیه برنامه ها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام دهیم ...

چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم ،  اما سخنان قرآن رو به سختی باور میکنیم ...

چقدر خنده داره ...

چقدر خنده داره که ما اسماً مسلمان ،  اما رسماً به دور از اسلام هستیم ...

آیا اینطور نیست ... ؟

"A_A"

سه شنبه 29 بهمن 1392  12:57 AM
تشکرات از این پست
yasbagheri
ali120
ali120
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1392 
تعداد پست ها : 81
محل سکونت : سمنان

پاسخ به:با همه معامله کردیم جز خدا!

الهی!  اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.الهی! تو دوستان را به دشمنانت می‌نمایی،درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی،


الهی!  از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.



الهی !  دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.



الهی!  خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.



الهی!  ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.



الهی!  کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد.



الهی!  در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز.



الهی!  یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.



الهی!  یکتای بی‌همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل‌هایی،بتو رسد ملک خدایی.



الهی!  نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.



الهی!  ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.



الهی!  ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.



الهی!  ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.

 

 

مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری و الهی نامه آیةالله حسن‌زاده آملی؛ بااندكی تصرف

 

"A_A"

سه شنبه 29 بهمن 1392  1:06 AM
تشکرات از این پست
yasbagheri
ali120
ali120
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : بهمن 1392 
تعداد پست ها : 81
محل سکونت : سمنان

پاسخ به:با همه معامله کردیم جز خدا!

شعری فوق‌العاده زیبا از زنده‌یاد سپهری

که علی‌الظاهر گفت‌گوی خداوند با بندگانی‌ایست که حق را فراموش نموده‌اند :

 

که زیبا بنده ام را دوست میدارم

تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید

تورا در بیکران دنیای تنهایان     رهایت من نخواهم کرد

رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود

تو غیر از من چه میجویی؟    تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟

تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم

تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن

که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت

که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که

وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد

تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم

که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت

وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم

مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟

هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تورا از درگهم راندم؟

که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!

آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را

این منم پروردگار مهربانت.خالقت.

اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی

به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم

لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟

بگو جز من کس دیگر نمیفهمد.

به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است

قسم بر عاشقان پاک با ایمان      قسم بر اسبهای خسته در میدان

تو را در بهترین اوقات آوردم

قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من

قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور

قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو

تمام گامهای مانده اش با من

تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید

تورا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد

 

شعر از زنده یاد سهراب سپهری

 

"A_A"

چهارشنبه 30 بهمن 1392  5:40 PM
تشکرات از این پست
yasbagheri
دسترسی سریع به انجمن ها