نتیجه بررسی در مورد هزینههای شخصی امیرمؤمنان را این گونه میتوان توضیح داد:
1. هزینههای شخصی حضرت با توجه به ثروت و درآمد فراوان امیرمؤمنان، بسیار اندک بود.
2. مقدار هزینههای شخصی علی(ع) بستگی زیادی به وضعیت اقتصادی و سیاسی آن عصر داشت.
3. هدف امام در تخصیص درآمدها به بخش هزینههای شخصی، حداکثر کردن مطلوبیت مادی نبود وگرنه هزینههایش خیلی بیشتر از آن چیزی میشد که به خود اختصاص داده بود و اگر هدف وی حداکثر کردن مطلوبیت مادی بود، به گفته خود حضرت، باید از عسل مصفا و مغز گندم برای غذا و از نخهای ابریشم برای لباس استفاده میکرد.
ب) هزینههای پسانداز و سرمایهگذاری
اختصاص بخشی از درآمدها به پسانداز و سرمایهگذاری برای مصرف نکردن از سرمایه امری مطلوب است؛ چون فرد مطلوبیت خود را در مصرف درآمدهایش به حداکثر میرساند. حداکثر کردن مطلوبیت از مصرف درآمدها با پسانداز و سرمایهگذاری، کاری عقلایی است، اما منابع پسانداز و سرمایهگذاری امیرمؤمنان از ناحیه تخصیص درآمدها چندان فراوان نبود و ثروتهایش املاکی بودند که با اقطاع یا کار روی زمینهای بایر و آباد کردن آنها به دست آمده بود و فقط یک مورد در منابع مشاهده میشود که امیرمؤمنان ملکی به سی هزار درهم خریده است. (النمیری البصری، 1410: 1 / 219)
امیرمؤمنان در سخنانی، راکد گذاشتن اموال را برخلاف فلسفه وجودی مال میداند؛ چراکه خداوند اموال را برای رفع نیازهای انسان آفرید؛ پس اگر انسانهایی به اموال نیازمند باشند، آن اموال نباید راکد بمانند. امام براساس همین منطق، ذخیره کردن مال در محل بیتالمال را نمیپسندید. (ثقفی، 1355: 1 / 49)
در روایات فراوانی هم از معصومان آمده است که راکد گذاشتن مال، خلاف مسیر اصلاح مال است و بهترین دارایی آن است که آن را اصلاح کنی و در مسیر بهرهوری و بهرهبرداری قرار دهی. (آمدی، 1373: 2 / 428، ح 3145؛ 5 / 96، ح 7163؛ نوری طبرسی، 1408: 3 / 49) با توجه به این، امام ثروت و درآمدهای فراوانی داشت. بخش کمی از درآمد وی به پسانداز و سرمایهگذاری اختصاص مییافت. با ملاحظة اینکه مصرف شخصی حضرت(ع) نیز اندک بود، معلوم میشود که بیشترین درآمد و ثروت حضرت(ع) به موارد دیگری اختصاص مییافت که در ادامه، توضیح مختصری درباره آن ارائه میشود.
ج) هزینههای فی سبیل الله
این قبیل هزینهها در اموری است که دیگران از آن سود میبرند و هزینهکننده، انتظار بازگشت مادی ندارد و شامل موقوفات، ساختن مراکز آموزشی، مساجد، کمک به نیازمندان و... میشود. هزینهکننده در برابر این هزینهها، همچنان در پی بیشتر کردن مطلوبیت خود از تخصیص درآمد است، اما این مطلوبیت شامل رضایتمندی حاصل از مصرف کالا و خدمات در این دنیا نیست، بلکه مطلوبیت بسیار بیشتر و بالاتری مورد نظر وی است که در آخرت نصیب او میشود. در اینگونه تخصیص، دیگران بهره میبرند و توزیع مناسب ثروت و درآمد تحقق مییابد. از طرف دیگر، باعث رشد و کمال معنوی هزینهکننده میشود و بهرههای آخرتی او افزایش مییابد.
امام(ع) انسان کامل و بهترین انسان را کسی معرفی میکند که به دیگران نفع برساند و بخشی از هزینههای دیگران را تأمین کند. (آمدی، 1373: 3 / 430، ح 5001 و 5002) امام(ع) سرمایه خود را (اصل ثروت و املاک) در راه خدا مصرف کرد و چیزی به صورت ارث برای ورثه باقی نگذاشت و نیز همه درآمدهای ناشی از داراییاش را در راه خدا انفاق کرد.
1. تخصیص درآمدهای جاری: یاری نیازمندان از موارد بسیار روشن هزینههای امام(ع) بود. در این یاریرسانی، حضور مستقیم امام گویای اهمیت فراوان یاریرسانی است. محمد بن صمّة نقل میکند: مردی را در مدینه دیدم که مَشکی بر دوش و کاسهای در دست داشت و میگفت: «ای خدای من! ای ولی مؤمنان و ای خالق و پناهدهنده مؤمنان! قربانی امشب مرا بپذیر.
فقط با آن چیزی که در ظرف دارم و به دوش میکشم، به شب درآمدم. تو میدانی که با وجود گرسنگیام، نَفْس خود را از آن باز داشتم. تقرب به سوی خودت را پاداش من قرار ده. پروردگارا! دعایم را بپذیر. نزدیک وی رفتم تا او را شناختم؛ او علی بن ابیطالب(ع) بود و در پی مردی رفت و به او غذا داد. (مجلسی، 1374: 41 / 29 و 30، باب 102، ح 1)
محمد بن حنفیه میگوید: آنگاه که تاریکی شب، همهجا را فرا میگرفت، قنبر را صدا میزد و با کولهباری از خرما و آرد به سوی خانههایی که قبلاً شناسایی کرده بود، به راه میافتاد؛ به گونهای که هیچکس از کارش آگاه نمیشد. از او پرسیدم: پدر! چه چیز شما را از عطایا در روز باز میدارد؟ فرمود: پسرم، صدقه پنهانی، خشم پروردگار را فرو مینشاند. (زمخشری، 1401: 2 / 148)
از این دو بیان بر میآید که حضرت در تخصیص درآمد به فقیران و نیازمندان نظری به کسب محبوبیت در نظر مردم و جایگاه اجتماعی نداشت و با این امر در پی بیشتر کردن مطلوبیت مادی هم نبود؛ بلکه تنها در پی جلب رضای خدا و بیشتر کردن مطلوبیت معنوی و آخرتی بود.تلاش حضرت در تحصیل رضای خداوند چنان بود که تحمل گرسنگی و دادن همه درآمد به نیازمندان کار آسانی برایش بود. محمد حنفیه میگوید: هر گاه محصول باغهای پدرم به دست میآمد، [ابتدا] مخارج خود و خانواده و افراد تحت تکفل را جدا میکرد؛ آنگاه مخارج حسن(ع) و حسین(ع) و مرا میداد و در مورد سایر فرزندانِ بالغ خود نیز چنین میکرد.
همچنین به عقیل و فرزندانش و فرزندان جعفر و اُمّهانی و فرزندانش و جمیع فرزندان نیازمند عبدالمطلب و بنیهاشم و اولاد مطلب بن عبدمناف و نوفل بن عبدمناف عطا میکرد و همین طور به جماعتی از افراد نیازمند قریش و خانوادههایی از انصار و غیر اینها صله میداد تا آنجا که چیزی از درآمد باقی نمیماند. رضوان و رحمت الهی بر او باد. هیچگاه کسی حاجتی نزد او نیاورد، مگر آنکه با خرسندی بازگشت. (همان)
امام درآمدهای خود را افزون بر مصرف در مسیر رفع نیاز مستمندان، برای آزاد کردن بردهها و ساختن بناهای مذهبی و آبادانی نیز به کار میگرفت. در برخی منابع آمده است که بیش از شش مسجد ساخت و راه مدینه ـ مکه را نیز بازسازی کرد. (ابنشهر آشوب، 1379: 2 / 123) طبق روایاتی دیگر، آن حضرت هزار برده از درآمدهای خود آزاد کرد و امامان‘ این مطلب را همیشه با افتخار به امیرمؤمنان(ع) نسبت میدادند. (محمدی ریشهری، 1421: 9 / 377 و 378)
2. تخصیص ثروت و املاک: امام ارثی از املاک و ثروت، غیر از هفتصد درهم، باقی نگذاشت و از سوی دیگر در سیره امام، فروش املاک و دارایی مشاهده نمیشود؛ بلکه برعکس، از راههای مباح میکوشید بر املاک و دارایی خود بیفزاید و از آنها درآمد به دست آورد و در راه خدا مصرف کند؛ پس امام املاک و دارایی خود را چه کرد و به چه اموری اختصاص داد و چه هدف و انگیزهای را از آن تخصیص، دنبال میکرد؟ امام تمام املاک و دارایی خود را در راه کسب خشنودی خداوند و رسیدن به نعمتهای بهشت وقف کرد. برای توضیح این مطلب تعدادی از سخنان حضرت را مرور میکنیم.
کلینی یکی از وصیتنامههای امام در مورد وقف املاک و اموال را چنین نقل میکند: به نام خدای بخشنده مهربان. این وصیت و تصمیمی است که بنده خدا علی درباره مالش برای جلب رضای الهی گرفت. امیدوار است خدا او را به خاطر آن، به بهشت داخل کند و از آتش جهنم باز دارد و روزی که برخی چهرهها سفید و برخی سیاه میشوند، آتش را از من دور سازد... . (کلینی، 1401: 7 / 49) پیشتر، در بحث حجم داراییهای امیرمؤمنان، موقوفات حضرت معرفی و معلوم شد که وی تمام اموال را برای جلب رضای الهی وقف کرد.
امیرمؤمنان با کوشش، بر املاک و دارایی میافزود؛ در نتیجه درآمدهای حاصل از املاک و داراییاش نیز بیشتر میشد؛ اما او سطح زندگیاش را در حد سطح فقیران قرار میداد و تمام املاک و دارایی را وقف میکرد. دانش اقتصاد خرد، چنین رفتارهای اقتصادی را قبولکردنی نمیداند؛ چون این رفتارها در مسیر حداکثر کردن لذّت مادی دنیایی با مصرف کالاها و خدمات نیستند، چراکه امیرمؤمنان در پی حداکثر کردن مطلوبیت حیات دنیایی و آخرتی است.
علی(ع) با چنین رفتار اقتصادی و با آن انگیزه، بارها مورد ستایش خدای متعال قرار گرفت؛ آنگاه که دیگران را، با توجه به نیاز خود و خانوادهاش به اندک غذایی، ترجیح داد، (حویزی، 1415: 5 / 285، ح 51) آیه ایثار در حق حضرت(ع) فرود آمد. (حشر / 9) وقتی باغی را برای رفع نزاع و اذیت از انسانی خرید و به فقیری بخشید، آیات سوره لیل درباره این عمل نازل شد. (لیل / 21 ـ 18) هنگامی که خود و خانوادهاش روزه گرفتند و غذای خود را انفاق کردند، آیات سوره دهر نازل شد. (دهر / 10 ـ 8) زمانی که با انفاق، اسباب هدایت دیگران را فراهم آورد، آیاتی از سوره نور او را ستودند. (نور / 37 و 38)
در تمام این آیات، به انگیزه امیرمؤمنان(ع) تصریح شده که عبارت است از رسیدن به رستگاری: «فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ». (حشر / 9)، خشنودی خداوند متعالی: «ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلی». (لیل / 21)، خوف از خدا: «لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبُوساً قَمْطَریرا» (دهر / 10) و پاداش الهی: «لِیجْزِیهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا». (نور / 38)
نتیجهگیری
اقدامات علی(ع) در عرصة توزیع اقتصادی و موفقیتهای آن، الگوی مناسبی برای همه بهویژه برای شیعیان و پیروان حضرت(ع) است. مبارزة بیامان با مفاسد اقتصادی و بستن راههای سوء استفادة افراد طماع و بهرهمندی همة مردم از امکانات و فرصتهای اقتصادی و توزیع سریع بیتالمال بین کسانی که در آن حقی دارند باعث میشود همة مردم به رفاه دست یابند.
رفتارهای شخصی علی(ع) به گونهای بود که در عرصة تولید و تخصیص درآمد، در پی حداکثر کردن مجموع سود و مطلوبیت دنیوی و اخروی بود؛ البته حضرت به حداقل بهرهمندی دنیوی بسنده میکرد و انگیزة تولید و توزیع ایشان بهگونهای بود که در پی حداکثرسازی منافع اخروی بودند.
لازم به ذکر است که اصل الگوی «حداکثرسازی مجموع منافع دنیوی و اخروی با پرهیز از محرمات و عمل به واجبات» را میتوان فراگیر کرد و آنگاه امید داشت که عناصر اصلی اقتصاد از قبیل ثبات اقتصادی، پسانداز، سرمایهگذاری و تولید و توزیع عادلانه، وضعیت مناسب پیدا کنند و در نهایت رفاه برای همه حاصل شود.
منابع و مآخذ
1. سید رضی، 1379، نهجالبلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
2. آمدی، محمد تمیمی، 1373، غررالحکم و دررالکلم، شرح محمد خوانساری، تهران، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چ پنجم.
3. ابن ابیالحدید، 1407 ق/ 1992م، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالجلیل.
4. ابن ابییعقوب، احمد، 1373، تاریخ یعقوبی، قم، انتشارات الشریف الرضی.
5. ابنالاثیر، 1442 ق، الکامل فی التاریخ، تحقیق دار الکتب العربی، بیروت، دارالکتب العربی، چ دوم.
6. ابنحنبل، احمد، 1414 ق، المسند، تحقیق عبدالله محمد الدرویش، بیروت، دار الفکر، چ دوم.
7. ابنسلام، ابوعبید القاسم، 1406 ق/ 1986 م، الاموال، تحقیق خلیل هراس محمد، لبنان دار الکتب العلمیة، انتشارات الازهر.
8. ابنشهر آشوب، 1379 ق، مناقب آل ابی طالب، قم، مؤسسة العلامه.
9. ابویعلی، احمد بن علی، 1408 ق، مسند ابییعلی، تحقیق ارشاد الحق الاثری، جده، انتشارات دارالقبله.
10. بخاری، محمد بن اسماعیل، 1410 ق، صحیح بخاری، تحقیق مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابنکثیر، چ دوم.
11. بلاذری، احمد بن یحیی، 1417 ق، انساب الاشراف، تحقیق و مقدمه سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر.
12. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، 1385 ق، دعائم الاسلام، مصر، دارالمعارف، چ دوم.
13. الثقفی، ابواسحاق ابراهیم بن هلال کوفی، 1355، الغارات، تحقیق سید جلالالدین محدث الارموی، تهران، نشر انجمن آثار ملی.
14. الدمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر، 1419 ق / 1998 م، البدایة و النهایة، تحقیق دار المعرفة، بیروت، دار المعرفة.
15. رشاد، علی اکبر (زیر نظر)، 1380، دانشنامه امام علی(ع)، تهران مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر).
16. الزمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر، 1401 ق، ربیع الابرار و نصوص الاخیار، تحقیق سلیم النعیمی، قم، منشورات الرضی.
17. السمهودی، علی بن عبدالله الحسنی الشافعی، 1404 ق، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، تحقیق عبدالحمید و محمد محییالدین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم.
18. الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن محمد بن حذیل، 1403 ق، فضائل الصحابة، تحقیق وصی الله بن محمد بن عباس، مکة، جامعة ام القری.
19. طبرسی، حسن بن فضل، 1420 ق / 1378 ش، مکارم الاخلاق، تهران، نشر حبیب.
20. الطبری، ابیجعفر محمد بن جریر، 1357 ق/ 1939م، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، مطعبة الاستقامة.
21. الطبری، ابیجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دار التراث العربی.
22. عروسی الحویزی، 1415 ق، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان.
23. قائدان، اصغر، 1374، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قم، مرکز تحقیقات حج، چ دوم.
24. الکلینی الرازی، یعقوب بن اسحاق، 1401 ق، الکافی، تحقیق علی اکبر الغفاری، بیروت، دار صعب و دارالتعارف، چ چهارم.
25. الماوردی، علی بن محمد، 1409 ق / 1989 م، الاحکام السلطانیه، تحقیق خالد رشید الجمیلی، بغداد، انتشارات المجمع العلمی.
26. مبرد (الازدی)، ابوالعباس محمد بن یزید، 1413 ق، الکامل فی الادب، تحقیق محمد احمد الدالی، بیروت، مؤسسة الرسالة.
27. مجلسی، محمد باقر، 1374، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ سوم.
28. محمّدی ریشهری، محمد، 1421 ق، موسوعة الامام علی ابنابیطالب فی الکتاب و السنة و التاریخ، قم، دارالحدیث.
29. مسعودی، علی بن الحسین، 1409 ق، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، دار الفکر.
30. نجمان یاسین، 1411 ق / 1991م، تطور الاوضاع الاقتصادیة فی عصر الرسالة و الراشدین، بغداد، دار الشؤون الثقافة العامة.
31. النقشبندی، ناصر السید محمود،1372 ق، الدینار الاسلامیه، بغداد، مطبعة الرابطه.
32. النمیری البصری، ابوزید عمر بن شبه، 1410 ق، تاریخ المدینة المنورة، تحقیق فهیم محمد شلتوت، بیروت، دارالتراث.
33. نوری طبرسی، میرزا حسین، 1408 ق، مستدرک الوسائل، بیجا، مؤسسة آلالبیت لاحیاء التراث، چ دوم.
احمدعلی یوسفی/ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره3