غرب و مسألة جهاد
دشمنان اسلام، از ديرباز، درصدد نابودي کامل اين دين الهي بودهاند. امروز نيز، غرب، به عنوان دشمن اول جهان اسلام، همين هدف را دنبال ميکند؛ چراکه برآورده شدن آمال و مطامع خود را در نابودي اسلام ميبيند. يکي از شيوههاي مبارزاتي آنان، ترويج افکار غلط و نادرست، نسبت به اسلام است. آنان، مروج اين مطلباند كه اسلام، «دين شمشير و خشونت» است. اين ادعا، بنا به گفتة «مونتگمري وات»، نوعي كاريكاتور كينهتوزانه ميباشد[1] و از برتري فرهنگي مسلمانان بر مسيحيان نشأت گرفته است.[2]
امروزه، متفكران و سياستمداران غربي به اين نتيجه رسيدهاند كه شيعه با دو بال سرخ و سبز ـ كه نماد نهضت عاشورا و باور به نهضت جهاني مهدوي عجل الله تعالي فرجه الشريف است – پرواز ميكند و همين مطلب، او را آسيبناپذير كرده است.[3]
ياد حادثة جانسوز کربلا-که در طول تاريخ، احياگر اسلام ناب محمدي صل الله عليه و آله و سلم بوده است- الگويي براي چگونگي حفظ عقيده در برابر تهاجمات دشمنان محسوب ميشود. حماسهآفريني، شهادتطلبي و مقابله با ظلم و ظالم، از درسهاي مهم اين واقعه است؛ به گونهاي که شيعيان، در طول تاريخ، با کمک همين اعتقادات، کارهاي بزرگي را به ثمر رساندهاند. به همين خاطر، مقام شهدا در مکتب اسلام، مقامي ممتاز و ويژه است؛ چراکه اسلام براي بالندگي و مقابله با دشمنان، همواره به عنصر شهادتطلبي و نهراسيدن از مرگ نياز دارد. چنانچه شهيد مطهري ميگويد: «خون شهيد، به زمين نميريزد؛ خون شهيد، هر قطرهاش تبديل به صدها و هزارها قطره، بلکه دريايي از خون ميگردد و در پيکر اجتماع، وارد ميشود. مَثَل شهيد، مَثَل شمع است که خدمتش از نوع سوختن و پرتو افکندن است؛ تا ديگران در اين پرتو آسايش يابند»[4].
اگر ظالمان زمان صدر اسلام تا ظالمان دوران معاصر، از خون شهيد و شهادتمحوري دلهره داشته و دارند، به خاطر موجي است که اين مکتب مقدس در پيکرة اجتماع بهوجود ميآورد و آن موج، چيزي نيست جز شعار «هيهات منا الذله » که يادگار حسين عليه السلام و عاشوراي اوست و در آينده نيز، به لطف الهي، فرياد فرزند او، مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف خواهد بود. مسلم است که اين شعار، با سودجوئيها و غارتگريهاي استعمارگران، در تعارض است و مانعي بزرگ براي آنان محسوب ميشود.
اکنون دشمنان، رمز موفقيت ما را در پيروي از ظلمستيزي سيدالشهداء عليه السلام و عدالتگستري حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يافتهاند و براي از بين بردن ياد و نام و تخريب سيرة آن دو بزرگوار، تلاشهاي گستردهاي را آغاز نمودهاند. در اين ميان، مهمترين ابزار غرب براي رسيدن به اهداف شوم خود، ابزار فرهنگي- هنري و خصوصاً سينما ميباشد. رويكرد رسانهها و مطبوعات غربي به اسلام و مسلمانان، به ويژه در سالهاي اخير، همواره با دشمني و كينهتوزي همراه بوده است. رسانههاي غربي در راستاي سياستهاي امپرياليسم غرب و صهيونيسم بينالملل درصدد نشان دادن چهرهاي کريه از اسلام و القاي خطرناک بودن اين دين آسماني هستند.
امروزه، محور اصلي تبليغات ضد اسلامي غرب، موضوع «تروريسم» و تحريف معناي جهاد دفاعي و حرکات استشهادي است. آنان، عمليات استشهادي و دفاعي مسلمانان را حرکات تروريستي مينامند و براي القاي اين مفهوم به جهانيان، برنامهريزي جدي به عمل آوردهاند.
«ستيون ورتووك» - يکي از جامعه شناسان غربي - دربارة رويكرد رسانهها نسبت به اسلام ميگويد: «از پايان دهه 1970، مسلمانان همواره در عمليات خرابكارانه و تروريستي در نقاط مختلف جهان، به عنوان يك گروه هدف قرار گرفتهاند ... در 17 ژانويه سال 1991، عنوان پرفروشترين روزنامة ايتاليا- كورير دلامرا- چنين بود: «ترس باز شدن جبهة دومي در ميان جهان مسلمان، به نام جهاد اسلامي». اين ديدگاه، با عناويني مانند«خطر تروريسم، وضعيت قرمز! »، « نقشهاي براي جبهة داخلي» و يا « اعلام خطر! تروريسم گسترش مي يابد » ادامه يافت ... ايدة « تروريست عرب مسلمان»، مدام توليد ميشد؛ زيرا از آن دسته اخباري بود كه مردم دوست داشتند بشنوند و در ضمن، افكار عمومي را عليه اعراب مهاجر، تقويت مي كرد».[5]
و اين چنين است كه تمام مبارزان فلسطيني -كه در مقام دفاع از حقوق خود هستند- در رسانه هاي غربي به عنوان تروريست، معرفي مي شوند؛ در صورتي كه كشتار وحشيانة مردم و ترور رهبران فلسطيني به دست اسرائيلي ها، به عنوان عملكردي جهت حفظ امنيت، لازم دانسته ميشود![6]
اكنون مفهوم جعلي«بنيادگرايان اسلامي» يا همان «تروريستهاي مسلمان»، بهانه و وسيلهاي شده است تا در نبود كمونيسم، القاي وجود جهانِ دو قطبي و بهره برداري سياسي از اين فضا، براي غرب -خصوصاً آمريكا- باقي بماند. همانگونه كه «دن كوئل»- از معاونين سابق دولت آمريكا- بنياد گرائيِ اسلامي را يك خطر جهاني و جايگزين كمونيسم مطرح ساخت.[7] از سوي ديگر، «ويلي گلاس» - دبير كل سازمان ناتو، يا به عبارتي، سخنگوي دفاعي غرب- نيز در يك كنفرانس امنيتي در آلمان، اعلام كرد كه بنيادگراييِ اسلامي، اكنون براي سازمان «پيمان آتلانتيك شمالي»، به اندازة خطر كمونيسم در گذشته، تهديد آميز است.[8]
البته نبايد فراموش كرد، عناصر اسرائيلي نيز در دامن زدن به چنين تحليلهايي در غرب، نقش بسزايي دارند و با استفاده از رسانهها و محافل دانشگاهي، پشتوانههاي لازم را براي نظرية مزبور فراهم ميسازند. هزاران فيلم كه در كمپاني صهيونيستي هاليوود، توليد شده و مي شود، در راستاي همين تفكرات است كه ميتواند مؤيدي بر سخنان قبل باشد.
در اينجا به صورت خلاصه به برخي از اين فيلم ها اشاره مي كنيم:
1- «دروغهاي حقيقي»: در اين فيلم - كه به کارگرداني «جيمز كامرون» و نقشآفريني «آرنولد شوارتزنگر» ميباشد- گروهي مسلمان تحت تشکلي با نام«جهاد سرخ» (كه يادآور معناي شهادت است) و به سركردگي شخصي به نام «سليم ابو عزيز»، قصد انفجار بمبي را در آمريكا دارند. جالب است که اين گروه، پرچم آمريكا را بر روي بمب، پهن ميكنند كه هدف عمليات آنها را مشخص مينمايد. همچنين گفتگوهاي عربي، چهرههاي كاملاً شرقي، بستن چفيه بر سر و استفاده از عبارت« عمليات انتحاري»، از جمله نمادهايي هستند که مسلمان بودن تروريستها را براي بيننده، مشخص ميكند.
2- «فيلم مردي كه فردا را ديد» يا «پيشگوييهاي نوستر آداموس»: در اين فيلم، شخصي كه جنگ نهايي ميان خير و شر را به وجود ميآورد و دنيا - خصوصاً آمريكا -را مورد تجاوز قرار ميدهد، كسي نيست جز منجي مسلمانان كه از شهر پيامبر اسلام صل الله عليه و آله و سلم ظهور كرده است .
3- «يونايتد»: اين فيلم، اثر «پل گرين گراس»- آمريكايي – است كه در سال 2006 ، پخش گرديد. اين فيلم - که بسيار صريح است- به سرنوشت چهارمين هواپيمايي كه قرار بود توسط تروريستهاي مسلمان به كاخ سفيد برخورد كند، ميپردازد. در سكانس اولية اين فيلم، شخصي را ميبينيم كه در حال خواندن قرآن و شخص ديگري ، در حال انجام غسل است. در واقع، آنان براي يك عمل تروريستي، مهيا ميشوند. پس از آماده شدن افراد، در حاليکه فضاي شهر از بالا نشان داده ميشود، آيات جهاد از قرآن كريم تلاوت ميگردد. در قسمتي ديگر از فيلم، تروريستها با فرياد «الله اكبر» و «لا اله الا الله» به مسافرين هواپيما يورش برده و پس از زد و خورد، كنترل هواپيما را در دست ميگيرند. بستن سربندهاي قرمز، گفتن ذكر دعا به زبان عربي، بريدن گلوي يك زن با گفتن ذكر «بسم الله الرحمن الرحيم» و مواردي ديگر، از جمله مسائلي است كه در جهت تخريب چهرة مسلمانان و تروريست نشان دادن آنها، در اين فيلم به کار رفته است.
البته در رسانههاي غربي و خصوصاً هاليوود، از اين دست فيلم ها، بسيار ساخته شده است. در فرصتي ديگر به بررسي انگيزهها، اهداف و دلايل غربيان در تهيه و ساخت اين برنامهها خواهيم پرداخت.
[1] . برخورد آراي مسلمانان و مسيحيان، صص 139 - 140
[2] . همان، صص147 - 148.
3. اشاره به كنفرانس 1984، تل آويو.
4 . مرتضي مطهري، قيام و انقلاب مهدي عليه السلام ، ص66 و ص87.
5. مقاله «محمد كيست؟»، هفته نامه اشپيگل؛ به نقل از «گذري بر انديشه ديني درغرب»، محمد ونگي فراهاني، صص161 -162
6. جالب است كه راديو فردا با همين تفكر ضد اسلامي در يكي از خبر هاي خود پيرامون حملات اسرائيل به شهرك هاي فلسطيني، خبر را به گونهاي تحريف ميكند تا به مخاطب القا كند که حملات اسرائيل براي دفاع از خود و در جواب يورشهاي فلسطينيان است و گويا اين فلسطين است كه به اسرائيل تجاوز كرده است!
7 .به نقل از نظريه برخورد تمدن ها، مركز مطالعات سياسي.
8 نظرية برخورد تمدنها، ص30؛ به نقل از گزارش جرمي لاول خبر نگار رويتر، در تاريخ 15 فوريه 1995 از بروكسل.
بر گرفته از مهدی 313
http://mahdi313.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=333:1390-08-14-05-18-40&catid=82:1390-03-09-09-30-38&Itemid=106