چرا چوپان دروغگو را حذف کردند؟

چوپانی گاه گاه بی سبب فریاد می زد : گرگ آمد ! گرگ آمد!
مردم برای نجات چوپان و گوسفندان به سوی او می دویدند. اما چوپان می خندید و مردم می فهمیدند که دروغ گفته است.
ازقضا روزی گرگی به گله زد. چوپان فریاد کرد و کمک خواست. مردم گمان کردند که باز دروغ می گوید. هر چه فریاد کرد و کمک خواست هیچکس به کمک او نرفت. چوپان دروغگو تنها ماند و گرگ همه گوسفندان را درید.


هر چقدر فکر می کنم ، هرچقدر به خودم فشار می آورم که بفهمم چرا داستان چوپان دروغگو را از کتابهای درسی حذف کرده اند عقلم به جایی قد نمی دهد ! چه اشکالی بر این داستان زیبا و آموزنده پیدا کردند که آنرا اینگونه به سرعت و ناگهانی سر به نیست کردند ؟ نکند داستان این مرد جاهل و بی سواد که همه را با دروغهای شاخدار و بی معنیش سرکار می گذاشت در جامعۀ ما نماد واقعی و حقیقی پیدا کرده بود که دیگر نیازی به درج داستانش در کتابهای درسی حس نکردند؟ نکند ترسیدند بچه ها با خواندن آن به واقعیتی تلخ و گزنده پی ببرند ؟ آه . . . من چقدر ساده ام . . . 




کی نوبت دهقان فداکار می رسد ؟

داریوش هخامنشی بارها و بارها در کتبیۀ بیستون از لفظ دروغ استفاده کرده و آنرا به شدت مذمت کرده او در بند 13 کتبیۀ خود آورده است :

بند 13- داريوش شاه گويد : از آن جهت اهورا مزدا مرا ياري کرد و خدايان ديگري که هستند که پليد نبودم . دروغگو نبودم . تبهکار نبودم . نه من نه دودمانم . به راستي رفتار کردم . نه به ضعيف نه به توانا زور نورزيدم . مردي که دودمان من همراهي کرد او را نيک نواختم . آن که زيان رسانيد اورا سخت کيفر دادم .

ولی اگر در حال حاضر بخواهند به دستور متصدیان امر کتیبه ای بر روی کوه دماوند بکنند باید آنرا اینگونه بنویسند : 

بند 13 - روئسا گويند : از آن جهت خداوند مارا ياري کرد و خدايان ديگري که هستند که پليد بودیم . دروغگو بودبم . تبهکار بودبم . هم ما هم دودمانمان . به راستي رفتار نکردبم . به ضعيف و به توانا زور ورزيدیم . مردي که دودمان ما همراهي نکرد او را سیلی نواختیم . آن که زيان رسانيد او را سخت تشویق کردیم.

با سلام. از یکی از دوستانی که در اموزش و پرورش هستن و ایشون با نویسنده کتاب فارسی که چوپان دروغگو را حذف کرده بودند صحبت کرده بودند شنیدم که ایشون میگفتن چون صفت دروغگو که عنوان این داستان هست یک صفت رذیله اخلاقی هست برای ما و اینکه کودکانی که در این سن هستن نیاز به تربیت دارند و عنوان این داستان که میتونه براشون یه بداموزی داشته باشه به همین دلیل این داستان از کتاب حذف شده

منم زیاد موافق حذف داستان چوپان دروغگو نیستم فقط گفتم چیزی که شنیدم را به دوستان بگم تا بدونن همین

ممنون

ولی مایی که خوندیم به فکر ما نبودند؟!!!!

والا تا جایی که میدونم کسایی کهاین درس رو اون زمان خودند کمتر از بچه های زمان حاضر دروغ میگند

بسی جای بحث دارد...

با سلام.

اصولا ما که خوندیم یعنی آدم نبودیم.یا این که بعد 30 سال تازه یادشون افتاده تو کتاب یه صفت زشت به کار بردند.

آخه بندگان خدا زیادی دارید فکر بچه ها رو میکنید .همون بچه از کودکی داره هزار جور دروغ میشنوه.

شاید این داستان میتونست دروغ را به بچه های این ملت به طور کامل معرفی کنه و بگه چقدر کاره زشتی هستش.

والا زمان ما این خیلی داستان خوبی بود

نمیدونم الان که حذف کردن چه موردی داشته زمان ما که خیلی هم خوب بود

وزارت اموزش و پرورش متناسب با زمان داره پیش میره الان چوپان دروغگو رو برداشتن به جاش چه زمانی سن ازدواج مناسب هست رو گذاشتن

اخه بچه به این سن به چه دردش میخوره من نمیفهمم این موضوع رو

بعد یه سوال دیگه برام پیش امده ما با این داستانها بزرگ شدیم چی شده که الان به این نتیجه رسیدن این بچه ها نباید اینها رو بخونن

 اینا که مباحث بزرگتر از سنشون میخونن چی میشن واقعا

واقعا متاسفم

احسنت... اینا شب میخوابن،صبح بیدار میشن، یه ایده جدید توی خواب میبینن میان اجراش میکنن. فک میکنن هنر کردن. کتابای این دوره زمونه رو که آدم میبینه حالش به هم میخوره. مطالب بی محتوا و شعرهای لوس که اصلاً ارزش خوندن نداره خداییش. زمان ما یعنی 10-15 سال پیش واقعاً کتابای عالی داشتیم. ولی الآن من نمیدونم سر کلاس بچه ها چی یاد میگیرن. یه چیز دیگه، این حذف سیستم نمره دادن رو نمیدونم کجای دلم جا کنم!!! نه که کتابای پر محتوا دارن که باز آمدن نمره رو هم حذف کردن. به چه امیدی دارن درس میخونن؟

تا چند سال دیگه فک کنم کم کم این دوره راهنمایی و دبیرستان رو حذف کنن و مقطع ابتدایی وصل بشه به کارشناسی.سیستمیه که ما داریم، اه اه اه....

کاملاً درسته. کاش این حرفا رو یکی به گوش آقایان به حساب متفکر هم برسونه!!!!!

نمره رو که ورداشتن فکر کنم میخاستن مثلا کلاس بزارند که مثل بعضی از این کشورهای موفق خارجی هستیم

وصل شدن ابتدایی به کارشناسی رو هم فکر کنم با این همه مسئول با تجربه و آینده نگر به زودی همین گونه که میگید باشه

دوست عزیز حرفایی میزنیا!!!

آخه مگه مسئولان به حرف دو نفر روشن فکر و آینده نگر که گوش میدادند الان وضع ایران این طوری نبود که!!!

آخِی طفلکیا چقد هم تا الآن موفق بودن. الهی بگردم!!!! تا صد سال دیگه هم نمیتونن سیستم آموزش خارج رو پیاده کنن. خدا نکنه که اوضاع از این بدتر بشه.

آره واقعا!

توکل بر خدا ببینیم این بنده های خدا چه کارهایی انجام میدهند