0

نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از پیدایی تا استقرار کامل 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از پیدایی تا استقرار کامل 1

بخش اول

چکیده

سؤال اصلی مقاله حاضر این است که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ظهور نظام سیاسی جدید در قالب جمهوری اسلامی، چگونه این نظام مقدس توانسته است توطئه‌های رنگارنگ داخلی و خارجی را پشت سر بگذارد و در جهت تثبیت آن، تلاش‌های زیادی کند؟ به سبب اهمیت این موضوع، ابتدا به فعالیت‌هایی اشاره شده که برای استقرار نظام جمهوری‌ اسلامی لازم و ضروری بوده است و در ادامه، موانع استقرار نظام بررسی شده است. توجه اساسی به کارهایی که باید در جهت استقرار صورت می‌گرفت، نشان می‌دهد این فعالیت‌ها پایه و اساس تحکیم نظام جمهوری اسلامی را تشکیل داده است و با رفع موانع، مخالفان جدی استقرار نظام اسلامی را ناکام گذاشته است.

واژگان کلیدی: انقلاب‌اسلامی، نظام جمهوری‌اسلامی، پیدایی، استقرار، فعالیت‌ها، موانع.

مقدمه

در 22 بهمن سال 1357 پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی در ایران و ارایه نظام جدیدی به نام جمهوری اسلامی شکل واقعی گرفت که در داخل ایران و منطقه مهم خاورمیانه و نظام بین‌الملل، بازتاب‌های وسیعی در پی‌داشت. سقوط نظام شاهنشاهی در ایران و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی همراه با مشارکت وسیع مردم، به هم‌ خوردن دکترین‌های امنیتی در خلیج فارس و خاورمیانه و به چالش طلبیدن ابرقدرت‌های شرق و غرب حوادثی بودند که با ظهور انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. به اعتراف بسیاری از پژوهشگران، کمتر حوادث و انقلاب‌هایی مانند انقلاب اسلامی با چنان شدتی جهان را تکان داد. (امیراحمدی، ایران پس از انقلاب: 12)

طبیعی است که به سبب عمیق بودن این تحول در ایران، از پیدایی تا استقرار کامل، تحولاتی در مسیر استقرار نظام اسلامی و رفع موانع ایجاد شده در دو سطح داخل و خارج روی داده است. سؤال اصلی در این مقاله، این است که برای استقرار و رفع موانع تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران، چه فعالیت‌هایی صورت گرفت؟ همچنین در این راستا چه موانعی پشت سرگذاشته شد؟

فعالیت‌ها در مسیر استقرار نظام جمهوری اسلامی

اگر اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی را در سطح داخل، نفی استبداد، ایجاد حکومت مبتنی بر رأی مردم‌سالاری دینی، استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اجرای عدالت اجتماعی، اجرای قوانین و مقررات شرع مقدس اسلام، حفظ ارزش‌ها و کرامات والای انسانی، آزادی انسان همراه با مسئولیت او در برابر خدا، ایجاد محیط مناسب برای رشد فضایل اخلاقی، مبارزه با مظاهر فساد و تباهی و تأمین حقوق همه جانبه زنان و مردان این سرزمین با رعایت ارزش‌ها و کرامات انسانی و در سطح نظام بین‌الملل، نفی استعمار و سلطۀ خارجی، حمایت از مسلمانان و مظلومان و مستضعفان جهان، قدرت بخشیدن به اسلام و مسلمانان در سراسر جهان، گسترش فرهنگ اسلامی و اعتقادات دینی در سراسر جهان و ایجاد امت واحد اسلامی در دنیا بدانیم، باید بعد از پیدایی این نظام فعالیت‌هایی انجام شود که سرانجام به استقرار آن منجر شود. کارهایی که در راستای تحقق همین هدف انجام شد عبارتند از:

1. تشکیل نهادهای مردمی

پس از پیروزی انقلاب ‌اسلامی، ضروری‌ترین اقدام برای استقرار نظام جمهوری اسلامی تشکیل نهادهای انقلابی و اسلامی بود تا در جهت تحقق آرمان‌های انقلاب فعالیت کنند.

اولین نهاد مردمی در قالب کمیته‌های انقلاب اسلامی برای حفاظت از انقلاب اسلامی شکل گرفت که مهم‌ترین وظیفه‌ آن دستگیری و مجازات جنایتکاران رژیم پهلوی و ضد انقلاب‌ها بود. این کمیته‌ها در مسجدها گردهم آمدند و براساس امر امام(ره) و یا نمایندگان امام(ره) برای نگهبانی از حکومت نو پا ایفای نقش کردند. در ادامه، دادگاه‌های انقلاب اسلامی با فرمان امام ایجاد شدند که محاکمه و مجازات سران رژیم پهلوی و ضد انقلاب را برعهده گرفتند.

از دیگر نهادهای انقلابی که در سایه انقلاب اسلامی به وجود آمد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. برای نگهداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، در دوم اردیبهشت 1358 بر اساس فرمان حضرت امام خمینی(ره) به شورای انقلاب اسلامی، نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صورت رسمی تأسیس و اعلام موجودیت کرد. این مهم در قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل 150 تثبیت شد و جایگاه ویژه‌ای یافت. از آن زمان تا استقرار نظام جمهوری اسلامی یعنی پایان جنگ تحمیلی عراق ضد ایران و تا به امروز نقش برجسته سپاه در سرکوب ضد انقلاب، جنگ تحمیلی (دفاع مقدس) و حضور در شهرها و حفظ امنیت داخلی به صورت هم ‌زمان، بر کسی پوشیده نیست.

جهاد سازندگی که بعدها در وزارت کشاورزی ادغام شد با هدف فقرزدایی و سازندگی روستاها و مناطق محروم به وجود آمد که دستاوردهای بسیار مهمی را در عمران و آبادی آن مناطق داشته است. این نهاد علاوه بر محرومیت‌زدایی از روستاها، در پشتیبانی دفاع مقدس نقش مهمی داشته است که به حق لقب «سنگرسازان بی‌سنگر» به آنها داده شد.

در ادامه و در جهت استقرار هرچه بیشتر و مطمئن‌تر نظام جمهوری اسلامی، بسیج مستضعفین، کمیته امداد امام خمینی(ره)، نهضت سوادآموزی، بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن، شورای شهری و روستایی، بنیاد شهید انقلاب اسلامی از دیگر نهادهایی بودند که از سوی نیروهای انقلابی و اسلامی برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی شروع به فعالیت کردند. (تقوی، انقلاب اسلامی در تئوری و عمل: 192)

2. انتخابات

انتخابات و رجوع به آرای مردم، یکی از نمادهای مهم و اصلی حکومت‌هایی است که مردم در شکل‌گیری آن حکومت‌ها نقش اساسی داشته‌اند. برگزاری یک انتخابات سالم و مردمی و احترام قایل شدن به آرا و عقاید مردم، نشانۀ جمهوریت نظام و اعتماد متقابل بین دولت و مردم و شرکت دادن مردم در ادارۀ امور کشور است.

امام خمینی(ره) دربارۀ حضور تعیین کننده مردم در انتخابات فرمودند: جمهوری‌اسلامی، حکومتی متکی بر آرای عمومی است. مملکت توسط نمایندگان واقعی مردم اداره می‌شود، مردم از طریق نمایندگان خود بر تمامی امور جامعه نظارت دارند و هیچ تصمیمی بدون مشورت مردم گرفته نمی‌شود. (امام خمینی، صحیفه نور: ج 2، 15)

بر همین اساس بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نهادهای مردمی، چندین انتخابات برای تعیین تکلیف نهاد و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی برگزار شد.

نظرخواهی از مردم در نوع حکومت، تأیید قانون اساسی، انتخابات خبرگان رهبری و نمایندگان مجلس شورای ‌اسلامی و ریاست جمهوری و بازنگری قانون اساسی و شورای اسلامی از کارهای مهمی بود که نظام جمهوری اسلامی برای استقرار خویش از آنها بهره گرفت. برگزاری انتخابات به صورتی منظم حتی در دوره‌ای که ایران اسلامی درگیر جنگ تحمیلی بود، اعتقاد عمیق نظام اسلامی به مشارکت سیاسی مردم را نشان می‌دهد. (وزارت کشور، مشارکت سیاسی، احزاب، انتخابات: 11)

این در حالی بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در زمان پهلوی، انتخابات و توجه به آرای مردم، عملاً مفهوم واقعی‌نداشت. به راستی کدام نظام مدعی مردمی بودن، توانسته ‌است در طی 30 سال، این همه انتخابات با آرای مردم در کارنامه‌ خود داشته ‌باشد؛ آن هم انقلابی نوپا که با مشکلات و توطئه‌های عظیم داخلی و خارجی مواجه بوده است. (کیهان، فروردین 1371: 2)

3. تصویب قانون اساسی 1

قانون‌اساسی «مجموعه قواعد و مقرراتی است که حاکم بر حکومت و صلاحیت قوای مملکت و حقوق و آزادی‌های فرد و جامعه و روابط فی مابین آنهاست. [این قانون] بیانگر حقوق و تکالیف تمامی افراد یک ملت و کشور است و صرف‌نظر از مقام یا حرفه یا شغل و موقعیت‌شان در این قانون سهیم می‌باشند.» (لنگرودی، ترمینولوژی حقوق: 80) قانون اساسی را باید «میثاق ملّی یا قرارداد اجتماعی که شهروندان ذی‌حق و آزاد یک کشور با اراده و اختیار خود از آن تبعیت می‌کنند، بدانیم.» (خدادادی، آشنایی با نظام جمهوری اسلامی ایران: 12)

ایران برای نخستین بار در سال 1285 ه‍.ش با نهضت مشروطیت، صاحب قانون اساسی شد و در سال 1286 ه‍.ش متمم آن بر این قانون ضمیمه شد. از قانون اساسی مشروطه سلطنتی و متمم آن، بیش از 72 سال نگذشته بود که با انقلاب اسلامی سال 1357ه‍.ش عمر آن به پایان رسید.

اولین گام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی، شکل‌گیری قانون اساسی جمهوری اسلامی با زیر بنای اسلامی در سال 1358 ه‍.ش توسط خبرگان قانون اساسی بود. این قانون که بر اساس قرآن و سنت بود، توسط خبرگان قانون اساسی که بسیاری از مجتهدان عالی مقام عضو آن بودند، تهیه و تنظیم گردید و سرانجام در 24 آبان سال 1358 ه‍.ش از تصویب خبرگان قانون اساسی گذشت و با تأیید امام خمینی(ره) به رفراندوم عمومی مردم گذاشته شد که با رأی مثبت 5/99 درصد شرکت کنندگان، مورد قبول مردم مسلمان ایران قرار گرفت. (عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج 1: 201)

البته بعد از گذشت قریب به ده سال از اجرای آن، بر اساس فرمان حضرت امام خمینی(ره) در 24 اردیبهشت سال 1368 ه‍.ش، شورای بازنگری قانون اساسی تشکیل شد و در محدودۀ مقرر در آن زمان، نسبت به اصلاح بعضی از اصول قانون‌اساسی اقدام کرد و این اصلاحات در همه پرسی 6 مرداد سال 1368 مورد تأیید نهایی قرار گرفت. این قانون مشتمل بر 14 فصل و 177 اصل می‌باشد.

4. استقرار نظام سیاسی، قضایی و اقتصادی

کمتر از دو ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم مسلمان ایران، متناسب با شأن و جایگاه دین مقدس اسلام در ایران اسلامی، در 12 فروردین 1358 با رأی قاطع خود به جمهوری اسلامی، نوع نظام دل‌خواه خود را تثبیت کردند. جمهوریت که از ارزش‌های سیاسی معاصر به حساب می‌آید، شکل و اسلامیت ماهیت آن را تشکیل داده است. استقرار رژیم سیاسی مبتنی بر خواست مردم و مطابق با ارزش‌های الهی، خواسته‌ها و نیازهای مشروع مادی و معنوی مردم را تضمین کرده است.

فلسفه قضا و قضاوت، پاسداری از حقوق مردم و پیشگیری از انحرافات اجتماعی است. بر این اساس بعد از شکل‌گیری نظام نوپای اسلامی، ایجاد سیستم قضایی عادلانه بر پایه عدل ‌اسلامی و متشکل از قضات ‌عادل و آشنا به ضوابط دقیق دینی در دستور کار قرار گرفت.

پیروزی انقلاب اسلامی به دوران حاکمیت سیاه، ظالمانه و نامشروع دستگاه قضایی پهلوی پایان داد و با تصفیه افراد ناباب در این نهاد، تلاش زیادی شد تا اوضاع قضایی دگرگون شود و به تعبیر مقام معظم رهبری، دفاع شجاعانه و قدرتمندانه از عدالت، تنها معیار قضا در نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد. (کیهان، 8/4/1388: 14)

از دیگر کارهایی که بعد از شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی به آن توجه جدی شد، استقرار نظام اقتصادی اسلامی بود؛ زیرا اقتصاد، بنیان زندگی مادی جامعه را تشکل می‌دهد.

اقتصاد بیمار باعث ایجاد ناامنی و ناهنجاری‌های اجتماعی و به خطر افتادن عزت و کرامت انسان‌ها و جامعه می‌شود و زمینه انواع ناهنجاری‌ها، چالش‌ها و شورش‌های اجتماعی را فراهم می‌آورد. نابسامانی اقتصادی، ضربه اصلی را به فرهنگ و باور مردم وارد می‌کند و ایمان افراد ضعیف را متزلزل می‌سازد. با علم به این خسارات جبران ناپذیر بود که جمهوری اسلامی نگاه ویژه‌ای به معیشت مردم داشته و دارد. اگر چه در دوران جنگ، ضربات سختی بر پایه اقتصادی کشور وارد شد.

پایه‌ریزی اقتصاد مبتنی بر قوانین اسلام، حمایت از اقشار محروم و مستضعف کشور، حمایت از تولیدات داخلی، خود اتکایی و خودکفایی در تولید بسیاری از محصولات صنعتی و کشاورزی، افزایش مهم صادرات غیر نفتی و تبدیل جمهوری اسلامی به یکی از قطب‌های مهم اقتصادی جهانی در صنعت نفت، پتروشیمی، گاز، سد سازی، تسلیحات، فولاد، آب و برق و خدمات فنی و عمرانی از کارهایی است که در جهت شکوفایی اقتصاد کشور صورت گرفت.

نظام جمهوری اسلامی توانست پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کاهش وابستگی شدید به مواد اولیه، وابستگی به کالاهای سرمایه‌ای خارجی، وابستگی به تخصص‌های فنی و وابستگی شدید به اطلاعات و دانش فنی خارجی که تهدیدی برای صنعت کشور است، اقدامات در خور توجهی انجام دهد.

5. اصلاح سیستم اداری کشور

هر نظام سیاسی براساس اهداف و امکانات خویش، باید دستگاه اداری متناسبی را فراهم آورد و از مهم‌ترین ساختارهایی که باید در نظام جدید تغییر می‌کرد، سیستم اداری بود. انقلاب اسلامی ایران، وارث نظام اداری پهلوی و قاجار بود که با بیش از صد سال عمر، آمیزه‌ای از دیوان‌سالاری بومی و تکنوکراسی و بوروکراسی غربی بود که متناسب با مقتضیات رژیم پهلوی تأسیس شده بود. این نظام اداری از سال 1350 و با افزایش شدید پول نفت به شدت گسترش یافته بود و از یک بیماری پنهان در بین کارکنان خویش رنج می‌برد.

تشکیلات اداری دوران پهلوی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران 000/600/1 نفر کارمند رسمی داشت. چنانکه دستمزد این افراد، 35 درصد کل تولید ناخالص ملّی را شامل می‌شد. (برزین، زندگی‌نامه سیاسی بازرگان: 275)

نظام اداری با چنین شکل و محتوا و مشکلات دیگری مانند انحصاری بودن مشاغل کلیدی به دست تعدادی از افراد و خانواده‌های معین که به هزار فامیل شهرت داشتند، عدم هماهنگی نظام اداری با نیازها، رشوه‌خواری و پارتی‌بازی، وجود مقررات دست و پاگیر و سوء استفاده صاحب منصبان از قدرت، نمی‌توانست متناسب با انقلاب اسلامی باشد، بلکه نیاز به دگرگونی و تغییرات وسیع داشت. بنابراین یکی از برنامه‌های نظام جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اصلاح ساختار دولتی و دستگاه‌های اداری بود.

در همین راستا، تصمیم‌گرفته شد در نظام اداری جدید، تشکیلات و ساختارهایی که مانع استقرار نظام بود، حذف و منحل شود و سازمان‌ها و اداراتی که وجود آنها لازم و ضروری بود تأسیس گردد؛ از این رو سازمان‌هایی مانند وزارت جهاد سازندگی، دیوان عدالت اداری، کمیته امام خمینی، دادستانی انقلاب و نهضت سواد آموزی تأسیس و همچنین سازمان‌ها و تشکیلات موازی و هم عرض که هدف مشترکی داشتند، ادغام شدند.

اصلاح و بازسازی سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی، تقسیم کار بر اساس تخصص و تعهد و برگزاری دوره‌های آموزشی، برخورد با رشوه خواری و پارتی بازی در ادارات، تشکیل هسته‌های گزینش به منظور رسیدگی به سوابق و سوء پیشینة کارکنان، پاکسازی ادارات از افراد ناباب و جایگزین کردن نیروهای متعهد، کاردان و خوش سابقه، فراهم کردن رشد و دستیابی به پست‌های حساس و کلیدی برای همه طبقات جامعه و حذف قوانین و تشریفات دست و پاگیر از کارهایی بود که در جهت استقرار یک نظام الهی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت. البته این اقدامات باید همواره برای اصلاح نظام اداری انجام شود که هنوز هم مورد نیاز جدی است.

6. فعالیت در جهت فقرزدایی و نفی فساد و تبعیض

در حکومت اسلامی، عدالت در حوزه اجتماع و رفع فقر و محرومیت و نفی فساد و تبعیض از مهم‌ترین اصول حکومت‌داری است. اسلام در حوزه نظر و عمل، عدالت را به عنوان اصلی‌ترین محور در تشکیل حکومت و حاکمیت می‌داند. گفتمان عدالت‌خواهی و عدالت‌گستری با نهضت امام خمینی(ره) در دهه 1340 آغاز شد؛ زمانی که جامعه در فقر و فساد و تبعیض می‌سوخت. از این مقطع، دور تازه‌ای از جنبش مبارزه با تبعیض و بی‌عدالتی در ایران آغاز شد؛ زیرا عدالت و مساوات از اساسی‌ترین شالوده‌های زندگی اجتماعی و همواره‌ ترجیع‌ بند سخنان پیامبر اکرم|، امامان شیعه^، علما و اندیشمندان و از دغدغه‌های اصلی مردم بوده است.

مقام معظم رهبری در اهمیت بحث عدالت‌خواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در نظام جمهوری اسلامی می‌فرمایند: مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این پایه‌ مشروعیت ماست. (محمدی، گامی به سوی دولت اسلامی: 155)

ایشان در جایی دیگر می‌گویند :عدالت ‌اجتماعی، بدین‌معنی است که فاصله‌ ژرف میان‌طبقات و برخورداری‌های نابحق و محرومیت‌ها از میان برود و مستضعفان و پا برهنگان که همواره مطمئن‌ترین و وفادارترین مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده کنند که به سمت رفع محرومیت، حرکتی جدی و صادقانه انجام گیرد. (کیهان، 24/4/1368)

مبنای نظام مقدس جمهوری اسلامی از ابتدای پیروزی، بر عدالت و رفع فقر و فساد و تبعیض بوده است. تحقق اقتصاد اسلامی بر محور عدالت اجتماعی و حاکمیت بخشیدن به قوانین اسلامی در قلمرو مسایل اقتصادی، از ارزش‌های کارگزاران مسلمان از همان بدو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بوده است.

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

یک شنبه 13 بهمن 1392  10:25 AM
تشکرات از این پست
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از پیدایی تا استقرار کامل 1

حمایت از اقشار محروم و مستضعف جامعه، مقابله با فساد مالی و اقتصادی، توسعه شبکه آب‌رسانی و برق‌رسانی روستاها و مناطق محروم، بیمه خدمات درمانی روستاییان، تأسیس کمیته امداد امام خمینی(ره)، بنیاد مستضعفان و خدمات آن به محرومان و مستضعفین از جمله کارهایی بوده است که برای رفع فقر و محرومیت و تبعیض در سطح کشور انجام شد.

7. توسعۀ فرهنگ انقلاب اسلامی

بدون تردید تکیه بر ارزش‌ها و اعتقادات دینی، مهم‌ترین هدف انقلاب اسلامی بوده و هست. به عبارت دیگر رمز پیروزی این انقلاب، حرکت به سوی حاکمیت ارزش‌هایی مانند جهاد و شهادت، اخلاص و توکل است. صبغه الهی و اسلامی انقلاب و سرمشق گرفتن از قیام امام حسین(ع) در روز عاشورا توسط توده‌های مسلمان به رهبری امام(ره) و حاکمیت نظام حکومت دینی، اولین گام در جهت استقرار نظام الهی ایران بوده است که علت العلل و رمز تداوم و استمرار و استقرار این انقلاب می‌باشد. این ریشه‌های دینی توانست تحولات بنیادین و عمیقی را در جامعه ما ایجاد کند و بنیان یک نظام معنوی بر پایه ارزش‌های اسلامی را بنا نهد.

از کارهای مهم انقلاب‌اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی در حوزه فکر و اندیشه، از بین بردن خودباختگی و ایجاد روحیه خودباوری بوده است. این جمله درستی است که تا فکر و اندیشه اصلاح نشود، هیچ حرکت و تحول اساسی صورت نمی‌گیرد. اولین گام برای هر اصلاح و حرکت سازنده، اصلاح بینش و اعتقادات است. یکی از رنج‌های اساسی اجتماعی در دوران حاکمیت رژیم پهلوی، خودباختگی فرهنگی بود.

فضای فرهنگی جامعه پهلوی القا می‌کرد که مردم از نظر فرهنگی حقیر و بی‌محتوا هستند و غرب دارای فرهنگ شایسته و مترقی و برتر است و مردم باید پیرو آن فرهنگ باشند. این خودباختگی فرهنگی در همه جای کشور اعم از دانشگاه‌ها، مدارس، و کارخانجات حاکم بود. بسیاری از مسئولان آن زمان فکر می‌کردند باید مانند غربی‌ها فکر کنند، لباس بپوشند و سخن بگویند، حتی نام فرزندانشان را باید از نام‌های غربی انتخاب کنند. غرب‌زدگی در تمام ابعادش بر تار و پود نظام پهلوی حاکم بود.

امام خمینی(ره) درباره نفوذ فرهنگ غرب در نظام پهلوی می‌فرمودند: قصة این امر غم‌انگیز، طولانی و ضربه‌هایی که از آنان خورده و اکنون نیز می‌خوریم، کشنده و کوبنده است.... نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بی‌فرهنگ... رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و... . آنها را به خورد ملت‌ها داده و می‌دهند.

فی المثل اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب می‌آورند. ... اگر واژه بومی و خودی به کار رود، مطرود و کهنه و واپس‌زده خواهد بود. کودکان اگر نام غربی داشته باشند، مفتخر و اگر نام خودی دارند، سر به زیر و عقب افتاده‌اند.... (امام خمینی، وصیت نامه سیاسی ـ الهی: 45)

پیروزی انقلاب اسلامی به دوران حقارت‌بار و خودباختگی دوران پهلوی پایان داد و مردم رشید ایران با رهبری روشنگرانه‌ امام(ره)، به خودباوری فرهنگی و به این رشد و آگاهی رسیدند که خودباختگی فرهنگی، زمینه و ریشۀ بسیاری از وابستگی‌ها و مفاسد است، از این ‌رو تکیه به فرهنگ خودی و اسلامی را عمیقاً باور کردند. این مسأله در استقرار نظام جمهوری اسلامی نقش اساسی داشته است.

اعتقاد به ایثار و گذشت، شهادت‌طلبی، خدمت به مردم، ترجیح دادن دیگران برخود، تنفر از تشخص و خودستایی و شهرت و خودنمایی، ساده زیستی، معنویت‌گرایی، ایجاد روحیه ظلم‌ستیزی، حضور پرشور و گسترده مردم در صحنه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی، تقویت روحیه مشارکت و مسئوولیت‌پذیری مردم، رابطه نزدیک بین دولت و مردم، احیای فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر و نظارت اجتماعی، مشارکت گسترده و پرشور مردم در انتخابات گوناگون، تقویت جایگاه مجلس در کشور، همه از مصادیق تحول فرهنگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که حکایت از توسعه و فرهنگ انقلاب اسلامی دارد.

حضرت امام خمینی(ره) با خرسندی از تحولات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند: این تحولی که الان در ایران پیدا شده است، اصلاً نظیر ندارد که در ظرف مدت کوتاهی یک ملتی که در فسادها زندگی می‌کند، یک دفعه متحول شوند. به اینکه داوطلب شوند برای جنگ، داوطلب شدند برای شهادت و خوشحالی می‌کنند. ... این تحول معجزه آسایی است که شده و امیدوارم که این تحول محفوظ باشد و مادامی که محفوظ باشد، آسیب نمی‌بیند اینجا و فرض کنیم که دخالت نظامی هم بکنند، هر کاری که بکنند، آسیبی نمی‌بینند. (امام خمینی، در جستجوی راه از کلام امام: 85)

بعد از پیروزی انقلاب ‌اسلامی با گسترش مراکز آموزشی و تربیتی، افزایش و گسترش کتب و نشریات متناسب با انقلاب اسلامی، تأسیس کتابخانه‌ها، دادن اطلاعات و آگاهی‌های سیاسی، نظامی و فنون رزمی و صنعتی به نسل جوان انقلاب، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی برای رشد و گسترش فرهنگ انقلاب به شمار می‌آید.

8. تنظیم سیاست خارجی

انقلاب اسلامی از ابتدا، بازتاب زیادی در فراسوی مرزها داشت و به لحاظ هوادارانی که جلب کرده بود، قدرت‌های بزرگ و حکومت‌‌های منطقه آن را یک نیروی قابل محاسبه می‌دانستند. این انقلاب در اعتماد به نفس کلیه مسلمانان اعم از شیعه و سنی و بدون توجه به ملیت آنها، نقش زیادی داشت. تمام مسلمانان از مراکش گرفته تا اندونزی، پیروزی انقلاب اسلامی را در حکم پیروزی اسلام قلمداد کردند و چنین توانایی بالقوه اسلام در مبارزه تمام عیار علیه رژیم‌های فاسد و سلطه خارجی به اثبات رسید. (کدیور، آمریکا و رویارویی با انقلاب اسلامی: 9)

با پیروزی انقلاب اسلامی، وابستگی به غرب، به ویژه آمریکا و عدم استقلال سیاسی به پایان رسید. ایران، استقلال واقعی خود را بازیافت و ریشه‌های وابستگی و تبعیت از قدرت‌های بزرگ را از هم گسست. این انقلاب که صبغۀ دینی داشت و دین اسلام خمیرمایه آن را تشکیل می‌داد، آینده‌ای را ترسیم می‌کرد که در آن رشته‌های وابستگی به بیگانگان را پاره کرده و اصل نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی را به عنوان مبنای روابط خارجی خویش قرار داده بود.

بدین ترتیب روابط خارجی ایران با کشورهای خارجی که در گذشته از آمریکا و انگلیس دستور می‌گرفت، بر پایه دین مقدس اسلام بنا شد. (فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2: 486) همین حرکت سبب شد تا روابط با کشورهای زورگو و غارتگر به سردی گراید و روابط گسترده و دوستانه با کشورهای مستقل و مسلمان آغاز شود. روابط خارجی ایران با کشورهایی که به عنوان عامل عقب‌ نگه‌ داشتگی ایران مطرح بودند، جای خود را به روابط خارجی بر اساس منافع متقابل و عزت مسلمین و جهان اسلام داد.

امام‌خمینی(ره) در این مورد فرمودند: ما نه به سوی شرق و نه به طرف غرب گرایش نخواهیم داشت و می‌خواهیم یک جمهوری بی‌طرف و غیر متعهد باشیم. (امام خمینی، صحیفه نور: ج4، 249)

حضرت امام خمینی(ره) که عهده‌دار رهبری و هدایت انقلاب اسلامی بودند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای نوسازی دیپلماسی، براساس اصول و ارزش‌های اسلامی بسیار تلاش کردند و در معرفی آن به مسئولان و گردانندگان جمهوری اسلامی، لزوم انطباق تصمیمات در عرصة سیاست خارجی با موازین و معیاری شرعی را گوشزد می‌کردند.

ایشان همواره به مسئولان تاکید می‌کردند که: سیاست نه شرقی نه غربی را در تمام زمینه‌های داخلی و روابط خارجی حفظ کنید و کسی را که خدای نخواسته به شرق و یا غرب گرایش دارد هدایت کنید و اگر نپذیرفت او را منزوی نمایید. (امام خمینی، در جستجوی راه از کلام امام: 245)

برهمین اساس در قانون‌اساسی جمهوری‌اسلامی، سیاست‌ خارجی به شرح ذیل تعیین گردید:

1. سعادت انسان در کل جامعه بشری (اصل 152)؛

2. تنظیم سیاست خارجی بر اساس معیارهای اسلام (اصل 3)؛

3. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب (اصل 3)؛

4. حمایت از مبارزات حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه جهان (اصل 154)؛

5. ائتلاف و اعتماد ملل اسلامی و وحدت جهان اسلام (اصل 11)؛

6. دفاع از حقوق همه مسلمانان جهان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر (اصل 152)؛

7. نفی هر گونه ستم‌گری و ستم‌کشی و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری (اصل 2)؛

8. روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب (اصل 153).

از آنچه در قانون اساسی آمد می‌توان به اصل نفی سبیل، (دهقان، پژوهشی پیرامون انقلاب اسلامی: 52) تلاش در جهت تشکیل امت واحده‌ جهانی، (محمدی، گامی به سوی دولت اسلامی: 31 ـ 32) اصل دعوت، (شکوری، فقه سیاسی اسلام: 385) و حمایت از مستضعفین در قبال مستکبرین را از ویژگی‌های مهم و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمرد که هر چه به سوی استقرار این نظام پیش رفتیم، تحقق عینی‌تری پیدا کرد.

این استراتژی سبب شد که نظام جمهوری اسلامی در دنیا نمونه باقی بماند. به تعبیر مقام‌معظم رهبری: ملت ایران در هر قضیه مهم جهانی که با آن به طور جدی مخالف باشد، آن مسأله پیش نمی‌رود و متوقف می‌شود، امروز این ملت در مسایل مهم جهانی دارای یک رأی مهم است و جلوه ملت ایران به تدریج چشم‌ها را متوجه به خود کرده است. (اطلاعات، 21/11/78)

بنابراین با اعلام اصول سیاست خارجی توسط جمهوری اسلامی بود که عملاً نظام دو قطبی حاکم بر جهان مورد چالش جدی قرار گرفت. از این ‌رو قدرت‌های بزرگ اعم از شوروی سابق، آمریکا و تمام جهان‌خواران در مقابل آن احساس خطر کردند (زارع، آخرین انقلاب قرن، ج2: 148) و در ادامه مسیر و استقرار آن توطئه‌های گوناگونی را برای فروپاشی آن برنامه‌ریزی کردند که به لطف خداوند همۀ آنها نقش بر آب شد.

9. صدور انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران، همانگونه که حضرت امام خمینی(ره) پیش‌بینی می‌کرد، پس از استقرار پایه‌های حکومتی خود، نمونه‌ای تازه از حکومت را در چشم‌انداز جهانی عرضه کرد؛ چون این حکومت از سرچشمه زلال اندیشه سیاسی اسلام سیراب می‌شد، در زمان کوتاهی مرزهای محدود جغرافیایی را در نوردید و پیام اصلی انقلاب اسلامی ایران را به دورترین نقاط دنیا رساند. صداقت و خلوصی که در این اندیشه‌ الهی نهفته بود، به زودی افراد بسیاری اعم از شیعه و سنی و حتی غیر مسلمانان را به سوی خود جلب و آنان را تهییج کرد تا برای به دست آوردن حقوق از دست رفته خود قیام کنند.

در مجموع آنچه در ایران رخ داد، نه تنها فضای سیاسی منطقه بلکه جهان را دستخوش تحول کرد. این تأثیر و تحول در نظام جهانی، در تثبیت و استقرار نظام جمهوری اسلامی به صورت مستقیم و غیر مستقیم نقش اساسی داشته است. پشتیبانی مسلمانان جهان و آزادی‌خواهان دنیا از انقلاب اسلامی را نمی‌توان انکار کرد.

انقلاب اسلامی که نقطه آغاز خیزش تفکر اسلامی در دهه‌های پایانی قرن بیستم بود، آغاز رسالت مجدد اسلام را نشان می‌داد. بر همین اساس صدور ارزش‌های انقلاب اسلامی که برگرفته از اسلام ناب محمدی بود، یک جذبه اسلامی در مردم سراسر جهان به وجود آورد.

طرح وحدت جهان اسلام و سعادت بشر در دورترین نقاط عالم که جزو مهم‌ترین اهداف انقلاب اسلامی بود، بعد از یک دوره‌ زمانی بسیار کوتاه به سراسر جهان اسلام از اندونزی تا شمال آفریقا و تمام جهان اسلام صادر شد. بعد از این واقعۀ امیدوارکننده بود که جهان اسلام به مستکبران عالم، نه گفت و بر ضد همه جهان‌خوران قیام کرد. این مسائل از صدور انقلاب اسلامی ایران حکایت می‌کرد.

تقویت هم‌گرایی اسلامی، ایجاد امید، اعتماد به نفس و روحیه خودباوری و خوداتکایی در میان ملت‌های اسلامی، دگرگون ساختن مبادلات ظالمانه سیاسی آمریکا با جهان اسلام و کشورهای مستقل، معرفی اسلام به عنوان بزرگترین عامل احیا کننده روح و تضمین کننده سعادت انسان‌ها و پی‌ریزی یک قطب جهانی در دنیای اسلام، همه از آثار صدور انقلاب اسلامی است. صدور انقلاب اسلامی وسیله‌ای شد برای دفاع مسلمانان جهان از جمهوری اسلامی و این مسأله از توطئه‌های قدرت‌های بزرگ ضد انقلاب جلوگیری کرد. این حرکت در استقرار نظام اسلامی ایران نقش اساسی داشت.

10. حضور فعال در سازمان‌هایی نظیر کنفرانس اسلامی و اوپک

در قرن بیستم علاوه بر دولت‌های مستقل، بازیگران دیگری هم وارد عرصة بین‌الملل شدند که تولد آنها از مظاهر سیاسی بین‌‌الملل در این قرن به شمار می‌آمد. از جمله این بازیگران، سازمان‌های بین‌المللی می‌باشند که کشورهای زیادی به آنها پیوستند. شکل‌گیری این سازمان‌ها برای نیل به تفاهم هرچه بیشتر در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و نظامی بوده است. ظهور سازمان‌هایی مانند جنبش عدم تعهد، کنفرانس اسلامی و اوپک در کنار سازمان ملل می‌توانست برای حل مشکلات موجود در سطح فراملی، امید بخش باشد.

امید به این سازمان‌ها برای تبادل نظر و هم‌فکری در سطح جهانی می‌توانست، بخشی از نیازمندی‌های اعضا را بر طرف نماید و گوشه‌ای از مشکلات بین دولت‌ها را حل کند. از این رو بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی با حضور در همین سازمان‌ها، نه تنها توانست به منافع ملی خود بفزاید، بلکه با توجه به ارائه اندیشه نو و کارآمد، بر پویایی و فعال شدن این سازمان‌ها نقش اساسی داشته باشد. در ادامه برای نمونه حضور جمهوری اسلامی را در دو سازمان کنفرانس اسلامی و اوپک بررسی می‌کنیم.

الف) سازمان کنفرانس اسلامی

سازمان کنفرانس اسلامی که اکثر قریب به اتفاق کشورهای اسلامی عضو آن هستند، در سال 1969 به ابتکار پادشاه عربستان و در اولین جلسه سران کشورهای اسلامی در شهر رباط مراکش به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد. آتش سوزی مسجد الاقصی در آن سال و اتحاد و وحدت بین کشورهای اسلامی از عوامل مهم شکل‌گیری این سازمان بود.

بنابراین سازمان کنفران اسلامی از ابتدای پیدایی، مدعی برخورد با دشمنان جهان اسلام به ویژه صهیونیست‌های اسرائیل غاصب بوده است. همچنان‌که در پایان کنفرانس مراکش، اعلامیه‌ای توسط سران کشورهای اسلامی منتشر شد که در آن آمده بود: دولت‌ها و ملت‌های آنها هر گونه راه حلی در مورد مسأله سازش را که متضمن بازگشت قدس به وضع پیش از ژوئن 1967 نباشد، را رد کنند. (آقایی، ایران و سازمان‌های بین‌المللی: 222)

ایران از همان ابتدای تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی به عضویت آن درآمد و در تمام جلسات سازمان شرکت فعالی داشته است؛ زیرا ایران از جهت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و جمعیت و موقعیت ژئوپلتیک، برای این سازمان بسیار اهمیت داشت. رژیم پهلوی، همواره از این روابط برای تأثیرگزاری بر سازمان، به نفع کشورهای سلطه‌گر به ویژه آمریکا استفاده می‌کرد، به ‌گونه‌ای‌که مدافع جدی سیاست‌های آمریکا در کشورهای اسلامی بود. ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی در دوران پهلوی رخ داد که حضور ایران را در این سازمان، سخت تحت فشار سایر کشورهای اسلامی قرار می‌داد. (فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی: 131)

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد چالش بین ایران و آمریکا و ارائه نظریه‌ اسلام ناب محمدی| بوسیله امام خمینی(ره)، سازمان کنفرانس اسلامی از حالت انفعال خارج شد و تا جایی پیش رفت که در اجلاس وزیران خارجه در اسلام ‌آباد (1980م) با صدور قطعنامه‌ای، حمله آمریکا به ایران از طریق عملیات طبس را به شدت محکوم کرد.

بعد از پایان جنگ عراق ضد ایران، در اجلاس ریاض (1989م)، سازمان کنفرانس اسلامی با همراهی اکثر کشورهای اسلامی و به دفاع از امام خمینی(ره)، سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی را مرتد شناخت و اوج حمایت خود از مواضع ایران را نشان داد. با نگاهی اجمالی به مواضع سازمان کنفرانس اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در می‌یابیم که حضور انقلاب اسلامی، تأثیر زیادی در فعال کردن سازمان مذکور داشته است.

ب) سازمان اوپک

اوپک نام سازمانی است که بوسیله کشورهای صادر کنندة نفت (ایران، عراق، عربستان‌سعودی، ونزوئلا و کویت) برای بالا بردن قیمت نفت و اتخاذ سیاست واحد در قبال کشورهای مصرف کننده نفت، در سال 1960م در کنفرانس بغداد بنیان نهاده شد. کشورهای مؤسس اوپک که در آن سال حدود 90 درصد بازارهای نفت جهان را در اختیار داشتند، دو هدف عمده را برای ایجاد سازمان اوپک مطرح کردند:

1. هماهنگ کردن سیاست‌های نفتی کشورهای عضو و تعیین مناسب‌ترین وسیله برای حفظ منافع فردی و گروهی اعضا در مقابله با کشورهای عمده مصرف کننده؛

2. مشخص ساختن وسایل و روش‌های تثبیت و افزایش قیمت در بازار بین‌المللی نفت خام. (محتشم دولتشاهی، اقتصاد نفت اوپک و آینده‌ آن: 34) اگرچه اوپک برای احقاق حقوق کشورهای صادر کننده نفت به وجود آمد ولی با توطئه‌های قدرت‌های بزرگ و حضور کشورهای طرفدار غرب مانند ایران و عربستان در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً این سازمان از رسیدن به اهدافش ناکام ماند.

این در حالی بود که ایران می‌توانست با داشتن ذخایر عظیم نفت در منطقه، بازیگر تعین کننده‌ای در جهت ارتقای اقتصادی کشورهای صادرکنندة‌ نفت باشد (مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران: 57)، ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و اعلام سیاست‌های غرب‌ستیزی و حمایت از رشد و توسعه کشورهای صادرکننده‌ نفت، ناگهان قیمت نفت تا حدود 41 دلار افزایش یافت (حشمت‌زاده، اجلاس سران اوپک، فرصت‌ها و تصمیم‌ها: 17 ـ 20) و این ضربه سختی بر غارتگران انرژی دنیا به ویژه کشورهای غربی وارد آورد.

فهرست منابع

1. آقایی، سیدداوود، ایران و سازمان‌های بین‌المللی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.

2. اسماعیلی، خیرالله، دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380.

3. امام خمینی(ره)، در جستجوی راه از کلام امام، دفتر دهم، تهران، امیرکبیر، 1361.

4. ــــــــــــ، صحیفه نور، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1368.

5. ــــــــــــ، وصیت نامه سیاسی ـ الهی حضرت امام خمینی(ره)، تهران، نجم‌الهدی، 1387.

6. امیر احمدی، هوشنگ، ایران پس از انقلاب، ترجمه علی مرشدی زاده، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1381.

7. برزین، سعید، زندگی‌نامه سیاسی بازرگان، تهران، نشر مرکز، 1374.

8. تقوی، سید حسین، انقلاب اسلامی در تئوری و عمل، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی صاحب الزمان(عج)، 1380.

9. تهامی، سید مجتبی، حیات آمریکا در قبال ایران طی دوره جنگ تحمیلی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380.

10. جعفری ولدانی، اصغر، تحولات مرزها و نقش ژئوپلتیک آن در خلیج فارس، تهران، نشر قومس، 1374.

11. حشمت‌زاده، محمدباقر، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1378.

12. ــــــــــــــــ، اجلاس سران اوپک، فرصت‌ها و تصمیم‌ها، مجله اقتصادی انرژی، نشریه انجمن اقتصادی و انرژی ایران، شماره 13، 1379.

13. خدادادی، محمداسماعیل، آشنایی با نظام جمهوری اسلامی ایران، قم، یاقوت، 1381.

14. دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بی‌تا، کردستان و امپریالیسم و گروه‌های وابسته، تهران، انتشارات سپاه.

15. دهقان، حمید، پژوهشی پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات مدین، 1376.

16. زارع، عباس، آخرین انقلاب قرن، تهران، انتشارات معارف، 1379.

17. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، اصول سیاسی خارجی، قم، بی‌نا، 1375.

18. عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1366.

19. غضنفری، کامران، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، تهران، کیا، 1380.

20. فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات، 1367.

21. فوزی، یحیی، سازمان کنفرانس اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377.

22. کدیور، جمیله، آمریکا و رویارویی با انقلاب اسلامی، تهران، اطلاعات، 1373.

23. لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، چاپ‌چهارم، تهران، کتاب‌نامه گنج دانش، 1368.

24. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، مجموعه آثار یادگار امام(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)، بی‌تا.

25. محتشم دولتشاهی، طهماسب، اقتصاد نفت اوپک و آینده‌ آن، تهران، انتشارات آذین، 1371.

26. محمدی، سید احسان، گامی به سوی دولت اسلامی، تهران، صادق آل محمد، 1384.

27. محمدی، منوچهر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دادگستر، 1377.

28. مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1362.

29. معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج، دولت اسلامی، تهران، نمسا، 1385.

30. معاونت سیاسی نمسا، مجموعه مقالات دولت اسلامی، تهران، نمسا، بی‌تا.

31. معبودی، حمید، چالش‌های ایران و آمریکا بعد از پیروی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز دستاورد انقلاب اسلامی، 1381.

32. وزارت کشور، مشارکت سیاسی، احزاب، انتخابات، تهران، نشر سفید، 1378.

33. روزنامه اطلاعات، 21/11/1387.

34. ـــــــــــــــ ، 18/1/1358.

35. روزنامه کیهان، فروردین، 1371.

36. ــــــــــــ ، 7/4/1388.

37. ــــــــــــ ، 24/4/1388.

38. ــــــــــــ ، 15/12/1388.

39. ــــــــــــ ، 15/10/1358.

پی نوشت:

Constitiutional.1

محمداسماعیل خدادادی/ استادیار مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی.

منبع: فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی شماره 18

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

یک شنبه 13 بهمن 1392  10:26 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها