عوامل کاهش رزق و روزی!
با مراجعه به آیات و روایات مشاهده می کنیم که عواملی همچون، بیکاری و تنبلی، بی تدبیری، اخلاق بد، گناه و نافرمانی و ... در شمار عوامل کاستی روزی درآمده اند.
نکته جالب توجه آن است که با مقایسه عوامل افزایش دهنده، کاهش دهنده رزق و روزی، بسیاری از آنها در نقطه مقابل و متناظر با یکدیگر قرار دارند. به عنوان مثال، کار و تلاش موجب افزایش روزی؛ و بیکاری و تنبلی موجب کاهش آن قلمداد شده است. همچنین است عوامل متقابلی چون ازدواج و زنا، توکل بر خدا و بر مردم، اخلاق خوب و بد، امانتداری و خیانت در امانت و ...
عوامل کاهنده رزق و روزی
1. بیکاری و تنبلی
همچنان که کار و تلاش عامل افزایش رزق و روزی است؛ تنبلی، کسالت و تن پروری عامل کاهش دهنده روزی انسان است.
بنا به فرموده امام صادق (علیه السلام):
کسی که نسبت به پاکیزگی و نماز خود تنبلی و کسالت ورزد، امیدی به خیر آخرت او نیست. و کسی که نسبت به انجام شایسته امور معاش خود تنبلی ورزد، امیدی به خیر دنیای او نیست. (1)
خواب صبح [بین طلوع فجر تا طلوع خورشید] شوم است و موجب طرد رزق، زشتی و زردی چهره و تغییر آن می شود ... خداوند ارزاق را بین طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم می کند. از خوابیدن در این هنگام پرهیز کنید. (2)
2. بی برنامگی
همچنان که تدبیر و برنامه ریزی در زندگی، نشان کمال شخصیت آدمی و از موجبات افزایش رزق انسان است، در نقطه مقابل آن، بی تدبیری و بی برنامگی در زندگی، موجب فقر و تهیدستی می گردد.
امام علی (علیه السلام) از جمله عوامل فقرآور را همین نکته دانسته اند. (3) از نظر آن امام همام: برنامه ریزی صحیح اقتصادی، مال اندک را افزایش می دهد و برنامه ریزی غلط، مال فراوان را نابود می کند. (4)
رها کردن تار عنکبوت در منزل، بول کردن در حمام، خوردن در حال جنابت، خلال کردن دندان با شاخه درخت گز، شانه زدن در حالت ایستاده، باقی گذاشتن خاکروبه در خانه، قسم دروغ، زنا، اظهار حرص، خوابیدن بین دو نماز مغرب و عشاء و قبل از طلوع خورشید، عدم برنامه ریزی در زندگی؛ قطع ارتباط با خویشاوندان، عادت به دروغ گویی، زیاد گوش دادن به غنا و رد کردن مرد فقیر در شب؛ موجب فقر است
3. توکل بر غیر خدا
رزق همه مخلوقین به دست خالق رازق است. کسانی که رزق خود را از سرچشمه و مبدا رزق جویا شوند به آن می رسند اما کسانی که رزق خود را نزد مخلوقات بجویند، به جای آب به سراب می رسند و گمشده خود را پیدا نخواهند کرد. از همین رو، توکل بر خدا موجب افزایش روزی و توکل بر خلق خدا، موجب کاهش روزی خواهد شد. امام علی علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:
خداوند عز وجل می فرماید: هر کس که نه بر من، بلکه بر بنده مخلوق من تکیه کند اسباب آسمان ها و زمین را برای او قطع می کنم. پس اگر از من چیزی بخواهد به او نمی بخشم و اگر مرا بخواند؛ پاسخش نمی دهم. و هر کس که نه بر بنده من، بلکه بر خود من تکیه کند، آسمان ها و زمین را پشتوانه رزق او قرار می دهم. پس اگر مرا بخواند پاسخش می دهم و اگر از من چیزی بخواهد، به او عطا می کنم و اگر از من پوزش بخواهد، او را در گذرم. (5)
4. گناه و نافرمانی
انجام گناه و نافرمانی خداوند، رابطه خالق و مخلوق را تیره می کند و تغییر رفتار مخلوق، موجب تغییر نعمات الهی می شود و آنها را به کاستی می کشاند. شاید با این کیفر، بنده از تقصیر خود آگاه شود و عذر به درگاه خدا آورد.
نصیحتی از امام علی علیه السلام: از گناهان دوری کنید. که هیچ بلائی شدیدتر از آن نیست و انسان از رزق خود محروم نمی شود، مگر به دلیل انجام گناهی حتی در حد ایجاد خراش و جراحت و ناراحت کردن دیگران. چرا که خداوند فرموده: هر مصیبتی که به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند. (6)
5. زنا
همچنان که ازدواج و برقراری رابطه سالم و مشروع، موجب افزایش رزق و رفع فقر و تهیدستی می شود؛ عمل نامشروع و ناسالم زنا نیز موجب بسته شدن باب رزق انسان و محرومیت از نعمات و الطاف الهی می گردد. در روایتی از پیامبر مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله)، برای عمل پلید زنا، شش پیامد منفی در دنیا و آخرت شمارش شده است:
از زنا برحذر باشید. که شش ویژگی [منفی] دارد، سه مورد در دنیا و سه مورد در آخرت. اما پیامدهای دنیایی آن؛ آبروی انسان را می برد، رزق را از آسمان قطع و مرگ را نزدیک می کند. اما پیامدهای اخروی آن؛سختی حساب، خشم خداوند و خلود در آتش [= عذاب طولانی] است. (7)
6. اخلاق بد
همچنان که اخلاق خوب، موجب جلب رحمت و محبت خداوند، محبوبیت بین مردم؛ افزایش رزق و روزی و برکت در زندگی خواهد شد، اخلاق بد نیز برعکس موجب ناخشنودی خداوند، ناخرسندی مردم، کاهش رزق و روزی و بی برکتی در زندگی می شود. به گواهی امام علی (علیه السلام): روزی انسان بد اخلاق، تنگ می شود. (8)
و بنابر روایت دیگری: بد دهنی و فحاشی نسبت به برادر مسلمان، موجب بی برکتی، واگذار شدن او به خودش (و محرومیت از الطاف خاص خداوند) و آسیب دیدن زندگی او خواهد شد. (9)
7. حقوق بگیری
فردی که نیروی کار خود را در اختیار دیگری می گذارد و در مقابل آن، مزد و حقوق دریافت کند، نیروی کار و درآمد خود را محدود کرده است. چنین فردی اجیر یا مستخدم نامیده می شود، گاهی توسط اشخاص حقیقی اجیر می شود، و گاهی توسط اشخاص حقوقی مانند شرکت ها، سازمان ها و نهادهای خصوصی و دولتی. در هر صورت، رزق او محدود به حقوق معیّن او خواهد بود. به فرموده امام صادق (علیه السلام): هر کس که خود را اجیر کند. از رزق خود جلوگیری کرده است. (10)
در نقطه مقابل، کسی که مالک نیروی کار خود باشد و آن را در بازار آزاد تجارت به کار گیرد، از رزق و درآمد بیشتری برخوردار است، چرا که خداوند بخش اعظم درآمدها را در کار تجارتی قرار داده است. در همین زمینه امام علی (علیه السلام) توصیه فرمود:
تجارت کنید که خداوند به شما برکت خواهد داد. من از پیامبر شنیدم که می فرمود: رزق ده جزء است که نه جزء آن در تجارت و یک جزء آن در غیر تجارت است. (11)
8. اسراف در مصرف و انفاق
میانه روی و مشی معتدل در تمام ابعاد زندگی، از جمله ویژگی های مۆمنان خردمند است. در نقطه مقابل تندروی یا کندروی، افراط یا تفریط و اسراف یا بخل ورزیدن از جمله ویژگی های نابخردان به شمار می رود.
قرآن کریم ضمن انکه مۆمنان را به انفاق مالشان توصیه می کند، آنان را از اینکه خود را در اثر زیاده روی در بخشش مال به گرفتاری بیندازند، برحذر داشته است: و در راه خدا انفاق کنید و خود را به دست خود هلاکت نیفکنید.(12)
9. شرم ناروا
لازمه کار تجاری و اقتصادی، قدرت چانه زنی و صراحت لهجه است. فروشنده ای که به دلیل کم رویی و یا حرمت نگهداری بیش از حد، از بیان قیمت مطلوب خود خودداری کند، یا از قدرت چانه زنی و صراحت لهجه برخوردار نباشد و یا نسیه فروشی را پیشه خود کند؛ رفته رفته از درآمد او کاسته خواهد شد و مخارج او بر درآمدهایش غلبه خواهد کرد. این همه، ریشه در شرم های نابجا و قرار گرفتن در محظورات اخلاقی دارد. راه چاره آن است که در تبعیت از سیره پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که گفتار و رفتار خود را بدون تکلّف و مشقت انجام می دادند (و ما انا من المتکلفین)؛ بازاریان مسلمان نیز ضمن برخورداری از ارزش های دینی و اخلاقی، از افراط در نگهداشتن حرمت های اخلاقی بپرهیزند و به صورت صریح و شفاف مطالبات اقتصادی خود را بیان کنند. از همین رو است که در فرهنگ دینی ما، حیاء نابجا یکی از عوامل کاهش رزق معرّفی شده است. امام علی علیه السلام فرمودند: حیاء[نابجا]، از رزق جلوگیری می کند. (13)
خداوند عز وجل می فرماید: هر کس که نه بر من، بلکه بر بنده مخلوق من تکیه کند اسباب آسمان ها و زمین را برای او قطع می کنم. پس اگر از من چیزی بخواهد به او نمی بخشم و اگر مرا بخواند؛ پاسخش نمی دهم. و هر کس که نه بر بنده من، بلکه بر خود من تکیه کند، آسمان ها و زمین را پشتوانه رزق او قرار می دهم. پس اگر مرا بخواند پاسخش می دهم و اگر از من چیزی بخواهد، به او عطا می کنم و اگر از من پوزش بخواهد، او را درگذرم
10. خیانت در امانت
همچنان که امانتداری و حفظ حرمت مال مردم، موجب افزایش رزق است؛ خیانت در امانت و بی حرمتی به مال مردم، موجب فقر و کاهش رزق خواهد بود. بر اساس فرموده پیامبر مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) :
امانتداری موجب بی نیازی و خیانت در امانت موجب فقر می شود. (14)
11. سایر عوامل
در پایان این بحث، به ذکر یک روایت جامع از امام علی علیه السلام در این زمینه می پردازیم که شماری از عوامل کاهش رزق را بیان کرده اند. گرچه برخی از این عوامل، در ضمن مباحث گذشته بیان شده است، اما شمار دیگری از آنها ناگفته مانده است:
رها کردن تار عنکبوت در منزل، بول کردن در حمام، خوردن در حال جنابت، خلال کردن دندان با شاخه درخت گز، شانه زدن در حالت ایستاده، باقی گذاشتن خاکروبه در خانه، قسم دروغ، زنا، اظهار حرص، خوابیدن بین دو نماز مغرب و عشاء و قبل از طلوع خورشید، عدم برنامه ریزی در زندگی؛ قطع ارتباط با خویشاوندان، عادت به دروغ گویی، زیاد گوش دادن به غنا و رد کردن مرد فقیر در شب؛ موجب فقر است. (15)