نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی
حُرمت رفتن به زیارت قبور اولیای الهی، حرمتِ ساختن بنا بر قبور انبیا و اولیا، به علّت شرک دانستن این عمل، حرمتِ ساختن مسجد بر قبور اولیا، حرمت و شرک دانستن تبرک به آثار انبیا و اولیا، حرمت صدا زدن انبیا و اولیا بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمتِ استغاثه به اولیای خدا بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمتِ کمک خواستن از اولیای الهی بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمت شفاعت خواستن از اولیا بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمت قسم خوردن به غیر خدا؛ مثل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا ولی یا کعبه و شرک دانستن آن، حرمت قسم دادن بر خدا به حقّ نبی یا ولیّ، حرمت نذر برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا ولی، حرمت برپایی جشن در اعیاد و موالید انبیا و اولیا، حرمت برپایی عزا در سوگ اولیا، حرمت چراغ روشن کردن بر سر قبور، حرمتِ تعمیر قبول اولیا و تزیین آنها، حرمت اقامه ی عزا و مجالس فاتحه، حرمت توسّل به انبیا و اولیا و شرک دانستن به آن.
1- مسلمانان از دیدگاه وهّابیان
وهّابیان، تنها خود را مسلمان و اهل توحید خالص دانسته و بقیه ی مسلمانان را مشرک و فاقد احترام می دانند که خانه هایشان جای حرب و شرک است و معتقدند که تنها شهادت به «لا اله الا الله» کافی نیست و اگر مسلمانی قصد تبرّک به «مسجد رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)»، یا قصد زیارت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) یا طلب شفاعت از او و غیره داشته باشد، مشرک است. آنان معتقدند: کسانی که معتقد به توسّل، شفاعت، استغاثه به ارواح اولیای الهی، تبرّک و غیره اند، مشرکند، هر چند اسم مسلمان را بر خود نهاده باشند و چه بسا شرک آنان از شرک عصر جاهلیت خطرناک تر است. (1)
2- وهّابیت، عامل تفرقه
یکی از انگیزه های تهاجم وسیع وهابیت ضدّ مذهب اهل بیت (علیه السلام)، ترس و وحشت آنان از گسترش فرهنگ برخاسته از «قرآن» در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنت راستین محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
ملّت مسلمان که با الهام از رهنمودهای حیات بخش اسلام توانسته بود، پیوند اخوت در میان خود ایجاد نماید و در پرتو کلمه ی توحید و توحید کلمه در برابر تهاجم سنگین صلیبیان و قساوت های ثَنَویان (مغول) ثابت و استوار بماند، با کمال تأسف با ظهور مکتب وهابیت در قرن هفتم هجری قمری، این وحدت درهم شکسته شد و با اتهام نادرست بدعت و شرک به مسلمانان، ضربات جبران ناپذیری به صفوف به هم پیوسته ی آنان وارد شد و با نابودی آثار بزرگان دین و کاستن از مقام انبیا و اولیا، بخشی از ملّت مسلمان به خدمت استعمار شوم غرب و دشمنان دیرینه ی اسلام درآمدند.
در قرن 12 ه.ق. محمّد بن عبدالوهّاب مروّج اصلی افکار وهّابیت، مسلمانان را به جرم استغاثه به انبیا و اولیای الهی، مشرک و بت پرست قلمداد کرد و فتوا بر تکفیر آنان داد و خونشان را حلال و قتل آنان را جایز و اموال آنان را جزو غنایم جنگی دانسته و بر همین اساس هزاران مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشید.
امروز مفتیان سعودی که عملاً در خدمت بیگانگان قرار گرفته اند، با فتوا به حرمت ازدواج شیعه و نجاست قربانی آنان و حرمت پرداخت زکات به فقرای شیعه، راه هر گونه وحدت را مسدود می کنند.
3- روش های دعوت وهّابیان
اینان برای پیشبرد عقاید و افکار خود، از راه های مختلف استفاده می کنند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. مبارزه و مقابله با کتاب های شیعه؛
2. تحریف کتاب ها؛
3. مختصر کردن کتاب ها؛
4. استفاده از موسم حج؛
5. افترا بستن به شیعه؛
4ـ گزارشی از برخی فعالیت های تبلیغی
در انتهای این بحث، به بخشی از فعالیت های تبلیغی یک ساله ی وهّابیان به عنوان نمونه و به طور خلاصه اشاره می کنیم:
1. فعّالیت 500 مبلّغ در موسم حجّ سال 1417 ه.ق؛
2. دعوت از 1.000 چچنی به عنوان مهمان فهد در سال 1417 ه.ق؛
3. دعوت از 1.400 حاجی از «آسیای میانه» به عنوان مهمان فهد در سال 1418 ه.ق؛
4. تأسیس کتابخانه در دانشگاه های «چین»؛
5. تبلیغ وهّابیت در کنفرانس های جهانی؛
6. اعزام 2.000 مبلغ و 290.000 فعّالیت تبلیغی در مدّت یک سال؛
7. 5.200.000 فعالت تبلیغی در «عربستان» در سال 1418 ه.ق؛
8. در «بحرین» ماه صفر 1418 ه.ق. 300 جلسه ی درس دینی در مساجد و در سال 1417 ه.ق. 3650 سخنرانی و درس دینی و توزیع 41.176 نسخه نشریات دینی؛
9. در «دبی» 3.789 مورد فعالیت تبلیغی و پخش 11.698 نسخه از نشریات گوناگون؛
10. در «قطر» 1418 ه.ق. سخنرانی و موعظه و نشر 13.715 نشریه ی دینی؛
11. در فجیره ی «امارت»، ماه رمضان 1418 ه.ق. 6.000 فعالیّت تبلیغی؛
12. در «پاکستان» 165.296 مورد فعّالیت تبلیغی در سال 1417 ه.ق؛
13. اعزام مبلّغ به «افغانستان»، «ایران»، «هند»، «نپال»، «موریتانی»، «بریتانیا»، «پاریس» و «هلند»؛
14. در «بریتانیا» سال 1417 ه.ق. 12.290 فعّالیت تبلیغی که شامل 10.800 مورد درس علمی در مدارس، زندان ها، بیمارستان ها و... بوده است؛
15. دوره ی آموزشی برای مبلّغان «اندونزی»، «تاتارستان»، «ونزوئلا»، «آرژانتین»، «قزّاقستان» و «کنیا»؛
16. برپایی همایش مبلّغان در «تایلند» و «سنگال»؛
17. برگزاری دوره ی آموزشی جهت ائمه ی جماعت و مبلّغان در غرب «آفریقا»، «قرقیزستان»، «آمریکا»، «اوکراین» و «روسیه»؛
18. تأسیس دانشسرای تربیت مبلغ در «چچن»؛
19. ملاقات دبیر کل «رابطه العالم الاسلامی» با مسئولان سیاسی کشورها؛
20. رسیدگی به مساجد «بوسنی»؛
21. ساخت 104 مسجد در «فیلیپین»؛
22. ساخت و ترمیم 90 مسجد در بوسنی؛
23. سهیم شدن در ساخت 1359 مسجد در جهان؛
24. کمک به 300 مسجد در «بلژیک»؛
25. فعالیت در «دانشگاه مسکو»؛
26. اعطای بورسیه ی تحصیلی به دانشجویان 34 کشور؛
27. ایجاد دانشسرای علوم عربی و اسلامی در «توکیو»؛
28. فارغ التحصیلی 3.891 نفر از دانشسرای علوم اسلامی و عربی «اندونزی»؛
29. به راه انداختن کاروان های تبلیغی در «کردستان عراق»؛
30. ساخت 18 مسجد در کردستان عراق؛
31. کمک رسانی به 100.000 پناهنده ی آذربایجانی؛
32. چاپ 321.000 نسخه کتاب برای «بوسنی».
آثار اسلامی ویران شده در حجاز (2)
1. بارگاه ائمه ی بقیع (علیهم السلام) و برخی از صحابه؛
2. مقبره ی آمنه، بنت وهب، مادر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)؛
3. مقبره ی پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه ی منوره؛
4. مقبره ی امّ المؤمنین، خدیجه بنت خویلد (س)؛
5. مقبره ی پیامبر خدا، یسع (علیه السلام) در «روستای اوجام» در «قطیف»؛
6. مقبره ی ابوطالب (علیه السلام)، پدر گرامی امیرمؤمنان (علیه السلام) و قبر حضرت عبدالمطلّب (ع)؛
7. مقبره ی حضرت حوّا در «جدّه»؛
8. بارگاه حضرت حمزه، سیّدالشّهداء در «احد»؛
9. قبور شهدای بدر و جایگاهی که برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غزوه ی بدر نصب نمودند؛
10. «قبرستان المعلّی» در «مکهّ ی مکرّمه»، که مقبره ی برخی از اهل بیت (ع) و یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن قرار دارد؛
11. «خانه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)»، خانه ای که حضرت به هنگام هجرت به «مدینه» در آن مستقر شدند؛
12. «خانه ی حضرت علی (علیه السلام)» که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در آن متولّد شدند؛
13. «خانه ی حضرت زهرا (س)» در «کوچه ی حجر» در مکّه ی مکرّمه؛
14. «خانه ی ارقم»، که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانش در آغاز بعثت در آن گرد می آمدند؛
15. خانه ای که در آن پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در «شعب هواشم» در مکّه ی مکرمه متولد شدند؛
16. خانه ی حضرت خدیجه بنت خویلد (س) در مکه؛
17. «خانه ی امام صادق (علیه السلام)» در مدینه ی منوره؛
18. خانه ی حمزه بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)؛
19. «بیت الاحزان»: خانه ای که حضرت فاطمه (س) در آنجا در سوگ پدرش می گریست؛
20. «مسجد جوانان» در «احساء»، دومین مسجدی که پس از مسجد رسول الله، در آن نماز جمعه برگزار شد؛
21. «مسجد ردّ الشّمس» در مدینه ی منوّره که محلّ وقوع یکی از معجزات بزرگ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است؛
22. «مسجد سلمان» در مدینه ی منوّره؛
23. «مسجد عبّاس بن علی» در «روستای مطیرفی» در احساء؛
24. «مسجد تنبه الوداع»؛
25. «مسجد البغله» و بسیاری دیگر از بقاع متبرّکه و اماکن مقدّسه؛
26. «محله ی بنی هاشم» در مدینه ی منوّره؛
27. دیوار اطراف شهر مدینه؛
28. جایگاه نفس زکیّه در مدینه؛
29. خندقی که مسلمانان در غزوه ی خندق حفر کردند.
نکته ی قابل توجّه اینکه این ویرانگری ها در حالی انجام می گیرد که وهّابیت از آثار یهودیان در مدینه ی منوّره حفاظت و نگهداری می کند و با نصب تابلوهای هشدار دهنده مردم را از نزدیک شدن به آنها باز می دارد.
پی نوشت ها :
1. ر.ک: محمد بن عبدالوهّاب، الرّسائل العلمیّه، ص 79؛ تطهیر الاعتقاد، ص 17؛ فتح المجید، صص 41 و 41.
2. عطائی اصفهانی، اعترافات، ج 2.
منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، جلد دوم (عراق، عربستان و یمن)، تهران: موعود عصر (عج)، چاپ دوم