0

استاد اخلاق و فتاوای عجیب جنسی وهابیت کیست ؟

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

استاد اخلاق و فتاوای عجیب جنسی وهابیت کیست ؟

ابن قیم نیز مانند استادش مورد انتقاد و طعن علمای اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هیتمی درباره او و استادش می‌گوید: مبادا به چیزهایی که در کتاب‌های ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی.

استاد اخلاق و فتاوای عجیب جنسی وهابیت کیست ؟

 مهمترین شاگرد ابن تیمیه، سرچشمه خباثتهای وهابیان و دشمن امیرالمومنین علیه السلام، ابن جوزی شمس الدین محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد بن حَریز روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه «زُرع» در فاصله 96 کیلومتری دمشق به دنیا آمد. او به ابن قَیِّم جوزیة شهرت دارد. به این علت ‌که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود.

ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در شام می‌زیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویانگر لشکریان مغول بهجهان اسلام بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، بغداد به دست هلاکوخان سقوط کرد، المستعصم بالله آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب سلسله عباسی خاتمه یافت.
 

شاگرد و مدافع‌ ابن‌ تیمیه‌ بی‌شک‌ ابن‌ قیم‌ جوزی است‌ که‌ در همه اقوال‌ و عقاید تابع‌ و حامی‌ بی‌چون‌ و چرای‌ او بود و نشر و بسط عقاید ابن‌ تیمیه‌ را در زمان‌ حیات‌ او و پس‌ از مرگ‌ او بر عهده‌ داشت‌ و به‌ همین‌ سبب‌ او را تازیانه‌ زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن‌ تیمیه‌ در قلعه دمشق‌ زندانی‌ کردند.

او از 712ق‌/1312م‌ تا سال‌ مرگ‌ ابن‌ تیمیه‌ ملازم‌ او بود و با مخالفان‌ او درافتاد. از این‌ رو نام‌ او همیشه‌ با نام‌ استادش‌ قرین‌ است‌.

اساتید و شاگردان

او از محضر اساتید متعددی استفاده برد که در بین آنها افرادی مانند ذهبی، مزی و ابن تیمیه قرار دارند که مهمترین آنها ابن تیمیه است سرچشمه  جریان وهابیت است. استادان ابن قیم معلمانی چون شهاب نابلسى، تقى الدین سلیمان، ابو بکر بن عبد الدائم، عیسى مطعم، اسماعیل بن مکتوم، فاطمة بنت جوهر دانش آموخت، ادبیات را نزد ابو الفتح بعلى و مجد الدین تونسى و فقه و اصول را از صفى الدین هندى و ابن تیمیة و اسماعیل بن محمد حرانى فرا گرفت.

ولى بیشترین تأثیر را در آراى فقهى و کلامى از ابن تیمیة پذیرفت. چنانکه در 21 سالگى هنگام بازگشت ابن تیمیه از مصر تا پایان عمر به مدت 16 سال ملازمش بود. و به دفاع از نظریات او مى‏پرداخت‏ . ابن جوزی را اصلی‌ترین شاگرد ابن تیمیه و رئیس شاگردانش نامیده‌اند.
 
مهمترین شاگردان ابن قیم عبارتند از: عبد الرحمن بن رجب بغدادى، اسماعیل بن عمر بن کثیر( ابن کثیر مفسر)، محمد بن عبد القادر محى الدین نابلسى و فرزندانش ابراهیم و شرف الدین عبد الله .

کارها و فعالیتهای ابن قیم جوزی

می‌توان کارها و فعالیت‌های وی را از خلال کتبی که در مورد زندگی وی نوشته شده به چهار دسته تقسیم کرد:

1- امامت در مدرسه جوزیه

2- تدریس در مدرسه صدریه و جاهای دیگر

3- متصدی شدن امور استفتاء

4- تألیف کتب

آثار و کتابها

برای ابن قیم جوزیه، بیش از 98 اثر ذکر شده که از میان آن‌ها می‌توان موارد زیر را بر شمرد:

1. الصواعق المرسله،

 2. زادالمعاد،

 3.مفتاح دار السعاده و منثور و لایة العلم و الارادة،

 4.مدارج الساکین،

 5. الکافیه الشافیة فی النحو،

 6. الکافیه الشافیه فی الانتصار للفرقه الناجیه،

 7. الکلم الطیب و العمل الصالح،

 8. الکلام علی مسأله السماع،

 9. هدایه الجباری فی أجوبة الیهو و النصاری،

 10. المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف،

 11. اعلام الموقعین عن رب العالمین،

 12. الفروسیة،

 13. طریق الهجرتین و باب السعادتین،

 14. الطرق الحکمیة،

 15. ذم الهوی،

 16. اعانة اللهفان من مصاید الشیطان،

 17. الجواب الکافی لمن سأل عن الدواء الشافی (أو الداء و الدواء)،

 18. بدائع الفوائد،

 19. الروح.

فلسفی اندیشیدن در خصوص شرع و اصول دین یکی از سنتهای فکری روزگار ابن قیم بود که وی با آن درگیر شده و آن را یک سنت فکری غیر دینی تلقی کرده بود و برخوردی سطحی با فلسفه و فیلسوفانی چون فارابی، ابن سینا، محمدبن زکریای رازی و به ویژه خواجه نصیر الدین طوسی داشت.

ابن قیم که با شبهات ابلیس از طریق نظرات شهرستانی آشنا شده بود می‌پنداشت که بسیاری از اندیشه‌های فلسفی و آراء مذاهب از شبهات مذکور برخواسته است گرچه ابن قیم از میان علمای یونان سقراط را موحد می‌دانست و او را آشنا به صفات خداوند و معتقد به معاد می‌شناساند و افلاطون را که به انکار عبادت بت‌ها پرداخته و به حدوث عالم قائل بوده را تأیید می‌کند اما از آنجا که عقلیات یونانی را رد می‌کند بیشتر نظر به ارسطو دارد ، به نظر ابن قیم ارسطو عالم را قدیم دانسته و دیگر فلاسفه را فریفته است.

او بیشتر فیلسوفانی را که به سخنان ارسطو اعتنا کرده و وی را معلم اول خوانده و منطقش را میزان استدلال عقلی دانسته اند از جمله‌ی ملاحده می‌خواند.

یک تذکر مهم

پیش از این در مقالات قبل گفته بودیم وهابیان تمام افکار و فتاوای خود را بیش از هرکس دیگر تحت تاثبر ابن تیمیه و ابن قیم صادر می‌کنند. پس فتاوای عجیب بخصوص جنسی را که از این پس خواهیم دید در واقع باید نتیجه آراء عجیب این دو بدانیم.

باورها و بدعتهای شاگرد ابن تیمیه

او سفر کردن برای زیارت قبر پیامبران را جایز نمی‌دانست و همچنین اجتماع در کنار قبور پیامبران و اولیای الهی را کاری مشرکانه خوانده و می‌گفت: این کار مفاسد متعددی دارد که عبارت است از: نماز خواندن به سمت قبر و طواف کردن در اطراف قبر و بوسیدن آن و کمک طلبیدن از آنها و درخواست روزی و عافیت و پرداخت شدن قرض‌ها و برطرف شدن گرفتاری‌ها است! این‌ها خواسته‌هایی است که بت‌پرستان از بت‌هایشان طلب می‌کردند.

که این مطلب خلاف صریح آیه قرآن است که می‌فرماید تنها کافران از اهل قبور مایوس می‌شوند:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ (سوره ممتحنه ،آیه13)

یا این آیه‌ها که شهدا زنده اند:

وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ (سوره بقره،آیه154)

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (سوره آل عمران،آیه169)

او طی سفری که به قدس شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمی‌گردم و به زیارت قبر حضرت ابراهیم نمی‌روم. همچنین در نابلس همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت پیامبر نخواهم رفت.

تخریب بنای قبور صرفا اولیای خدا

وهابیان پلید به استناد این بدعت او بقیع و دیگر اماکن مقدسه را ویران کردند که می‌گفت: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد شرک است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت.
 

وهابیان پلید به استناد این بدعت او بقیع و دیگر اماکن مقدسه را ویران کردند که می‌گفت:
مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد شرک است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت.

جالب اینجاست که این روزها تروریست‌های اموی ایام زیادی است که حمص را در اختیار دارند. همان شهری که معروف است به مدینه الخالد بن ولید. اما هیچ تعرضی و اشکالی به قبر خالد بن ولید نکرده اند. قبر خالد بن ولید 

 
دشمنی با امیر المومنین علیه السلام

ابن قیم همانند ابن تیمیه، به دشمنی و انکار فضایل امام علی علیه السلام می‌پرداخت و مدعی بود: حدیث‌هایی که رافضی‌ها (شیعیان) درباره علی بن ابی طالب جعل کرده‌اند آن قدر زیاد است که قابل شمارش نیست. سپس از قول ابو یَعلی خلیلی نقل می‌کند که شیعیان در فضیلت علی بن ابی طالب و اهل بیت سیصد هزار حدیث جعل کرده‌اند.
 

 

وحشی گری وهابیان و کشتار260 بیمار و پزشک یمنی دربیمارستان حوثی ها (لینک)
ابن قیم، در کتاب جلاء الافهام،وقتی قضیه مباهله را نقل می‌کند،نام امام علی علیه السلام را حذف می‌کند، با اینکه اجماع علمای اسلام،از شیعه و سنی، اتفاق دارند که یکی از کسانی که همراه حضرت رسول صلی الله علیه و آله در قضیه مباهله بود،علی علیه السلام بود،همراه حسن و حسین(علیهما السلام) و فاطمه(علیها السلام).
 

زهد و عبادت ابن قیم

شاگردش ابن رجب در مورد وی می‌گوید: ابن قیم عابدی شب زنده دار بود که نمازهایی به منتهای اطالت می‌خواند و شیفته ذکر خداوند شده و به آن انس گرفته بود. محبت و انابه و استغفار و اظهار افتقار به درگاه خداوند و خود را سر شکسته دیدن در مقابلش و دوری گزیدن از موانع عبودیت وی، از چیزهایی بود که در قلب ابن قیم جای گرفته بود، هیچ کس را همانند وی ندیدم و شگرف اندیش‌تر از او را هرگز مشاهده ننمودم.
 
سجده بر... نفر جلو در مکتب وهابیت!
ابن حجر عسقلانی می‌گوید: هنگامی که علامه ابن قیم نماز صبح را می‌خواند در همان مکان می‌ماند و به ذکر و یاد خدا مشغول می‌شد تا اینکه موقع نماز ظهر فرا می‌رسید و می‌گفت: این صبحانه من است که اگر آن را انجام ندهم نیرو و قوای بدنم ساقط می‌شود و می‌فرمود: انسان بوسیله صبر و فقر به درجه  امامت در دین دست می‌یابد و کسی که می‌خواهد راه خدایی را بپیماید باید دارای همتی عالی باشد که باعث رشد و ترقی اش شود، و همچنین باید دارای علمی باشد که او را به راه راست هدایت کند.


نظر علمای اهل سنت درباره ابن قیم جوزی و وهابیت

ابن قیم نیز مانند استادش مورد انتقاد و طعن علمای اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هیتمی درباره او و استادش می‌گوید: «مبادا به چیزهایی که در کتاب‌های ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی می‌نامد که از دین خارج شده‌اند.

ابن قیم جوزی از طرف شمس الدین مالکی محکوم به کفر و اعدام شده بود لکن ابن قیم به او می‌گوید، قاضی حنبلی توبه و اسلامم را پذیرفته و مرا محقون الدم شمرده است. قاضی مالکی بعد از این اظهارات ابن قیم، او را شلاق زده و بر الاغ سوارش نموده و در خیابان‌ها می‌گرداند.

 
شیخ جمیل صدقی زهاوی در باره  وهابیت گفته:

خداوند وهابیت را بکشد، زیرا این فرقه به خود جرأت داده که همه مسلمین را تکفیر کند گویا همّ و هدف بزرگ آن فقط تکفیر نمودن است و بس. می‌بینید که وهابیان کسانی را که توسط پیامبر به خداوند متوسل می‌شود تکفیر نموده‌اند.

این عالم اهل سنت کتابی به نام «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت نوشته است.

زینی دحلان مفتی مکه می‌گوید که سید عبد الرحمن اهدل مفتی زبید می‌گفت:

هیچ نیازی به تالیف کتاب در ردّ وهابیت دیده نمی‌شود زیرا در ردّ آنان همین سخن پیامبر که فرمود «سیماهم التحلیق» یعنی چهره و علامت آنان این است که موی سرش را می‌تراشند، کفایت می‌کند. زیرا محمد بن عبد الوهاب دستور داده است که پیروان او سرشان را بتراشند.

شیخ خالد بغدادی می‌گوید: اگر کتاب‌های وهابی‌ها را به دقت مطالعه کنیم در می‌یابیم که مانند کتاب‌های لا مذهب‌ها سعی دارند که با افکار باطله‌شان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه کنند.

ابن قیم جوزی معترف است که انبیاء نزدیکترین وسیله برای قرب به خداوند هستند!

 دشمنی با تشیع و عالم بزرگ شیعی

ابن تیمیه که سخت از نابودی حکومت فاسد عباسی ناراحت بوده درباره نقش خواجه نصیرالدین طوسی در سقوط بغداد در مجموع الرسائل می‌نویسد:
تاتاران بر کشورهای اسلامی یورش نبردند و خلیفه بغداد و دیگر فرمانروایان اسلامی را نکشتند جز با کمک و پشتیبانی ملحدان (اسماعیلی) و کارگردان این [رویدادها] همانا وزیر آنان نصیرالدین طوسی در الموت بود. او بود که دستور کشتن خلیفه و از میان بردن حکومت وی را صادر کرد.

ابن تیمیه با بی شرمی تمام هرآنچه که لایق خود بود را در مورد این عالم بزرگ نوشته و در کتاب مشهورش منهاج السنه به دروغ می‌نویسد:
او آدم بی مبالاتی در دین بود، شعائر اسلامی را مراعات نمی‌کرد، مرتکب فواحش می‌شد، نماز نمی‌خواند و در ماه رمضان شراب و مسکرات می‌نوشید و زنا می‌کرد.!
 

 

جریان تکفیرىِ خبیث (لینک)

ابن قیم هم در کتاب اغاثه اللهفان راه پر از فریب استادش را پیموده و می‌نویسد:
هنگامی که فرصت به سراغ ملحدان و حامی شرک و کفر... نصیرالدین ... آمد وی از پیرامون پیامبر [خدا] و مؤمنان به کیش او انتقام گرفت. آری او مسلمانان را از دم شمشیر گذراند... و خلیفه را بکشت.

ابن قیم جوزی، خواجه را با الفاظ رکیکی به باد اتهام و دشنام می‌گیرد درباره وی می‌گوید: «او منکر معاد و تعلیم دهنده سحر بود و بت‌ها را عبادت می‌کرد».
 

 

اعتراف وعصبانیت وهابیون از گسترش مکتب اهل بیت(ع) در دنیا (لینک)
فتواهای عجیب جنسی+18!

ابن قیم جوزی می‌گوید: اگر زنی شوهر نداشت و شهوت بر وی غلبه کرد بعضی از فقیهان ما گفته اند می‌تواند از آلت مصنوعی استفاده نماید. !(بدائع الفوائد لابن قیم الجوزیة/ ج4/ ص905.)

بر همین منوال ابن حزم اندلسى مى‌نویسد:
اما زنا: مالکى‌ها (زن بى‌شوهرى را) که حامله شده، حد مى‌زنند؛ هرچند که شاید مجبور به این عمل شده باشد، و مرد همسر دار را که با زن اجنبى از پشت نزدیکى کند سنگسار مى‌کنند؛ همچنین اگر عمل قوم لوط را انجام دهد؛ چه همسر دار باشد یا نباشد .اما اگر با حیوانات نزدیکى کند، حد نمى‌زنند؛ همچنین زنى را که به سگ زنا مى‌دهد، حد نمى‌زنند و همه آن‌ها را حلال کردن فرج براى امر باطل مى‌دانند. و نیز اگر زن عاقل، بالغ و مختارى به کودکى زنا دهد، حد نمى‌زنند؛ اما اگر مردى با دختر خردسال که همسن این کودک (که زن بالغ و ... به او زنا داده) باشد، حد مى‌زنند.
 

که در دوره جدید نسخه تازه اش را مفتیان وهابی به شاگردان خود تجویز می‌کنند:برای تقویت قوای جنسی فیلمهای پورنوی بازیگران صرفا مسلمان را ببینید!
 

دکتر موسی شاهین لاشین،نویسنده وهابی در شرحی که بر صحیح مسلم نوشته با نام -فتح المنعم شرح صحیح مسلم-به عایشه توهین کرده وگفته است ایشان به جوانی شیر داده است!

او می‌گوید:
عائشه ، اعتقاد داشت که رضاع کبیر سبب محرمیت مى‌شود و قطعا خود او غلامی ( که نزدیک به سن بلوغ بوده) را شیر داد و آن غلام بر او وارد مى‌شد؛ اما سایر مادران مؤمنان، آن را قبول نداشتند.!
 

و از سوی دیگر همینها چنین فتوا می‌دهند:
بنا برفتوای شیخ محمد العریفی چهره سرشناس وهابیت عربستان‌سعودی حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است زیرا ممکن است این پدر دارای انحرافات اخلاقی باشد و به دختر خود تجاوز کند!

یا اینکه گفته شده:
یک مفتی وهابی که در اروپا زندگی می‌کند، فتوا داده است که زنان حق دست زدن به موز و خیار را ندارند. این مفتی وهابی در فتوای خود در این باره مدعی تحریک زنان توسط این دو میوه شده است.

این مفتی در ادامه این فتوای مضحک خود آورده بود که در صورتی که زنان تمایل به خوردن این دو نوع میوه دارند، باید از شخص دیگری، برای مثال یک مرد مانند همسر و یا پدر خود کمک بگیرند و از آنان بخواهند این میوه‌ها را بریده و در اختیار آنان قرار دهند!

و نیز:
عبدالله الداوود نویسنده سعودی که از مدافعان شدید خط فکری وهابیت و شیوخ وهابی به شمار می‌رود،‌ حضور یک مرد با یک جوان یا نوجوان زیبا در محلی به تنهایی را حرام اعلام کرد زیرا به اعتقاد او حضور این جوان یا نوجوان زیبا می‌تواند آن مرد را به گناه و به فکر لواط کردن بیندازد! عبدالله الداوود با هدف اثبات ادعای خود به نوشتاری از ابن کثیر از علمای اهل سنت و تعدادی از فتواهای دیگر مفتی‌های وهابی اشاره کرد.

وی در ادامه افزود:‌ بر همین اساس نباید جوانان و نوجوانان زیبا را در سلول‌های مشترک با دیگر مردان قرار داد؛ زیرا ممکن است آنان را مورد تجاوز قرار دهند.

 

اما فتوای دیگر یک مفتی وهابی به نام عبدالباری الزمزمی اهل مراکش که در فتوای خود می‌گوید:‌ دختران زشت که موفق نشده اند ازدواج کنند، برای اینکه بتوانند راه را برای ازدواج خود مهیا کنند و جوانان را به خود جذب کنند، باید لباس‌های نیمه عریان بر تن کنند تا از این طریق جوانان را تحریک و به سمت خود بکشانند.
 

روانه زندان کردن استاد و خود، در اسناد تاریخی

ابن‌ تیمیه‌ در یکی از دفعات مدت‌ 5 ماه‌ و 18 روز در ندان‌ ماند تا در روز دوشنبه‌ عاشورای‌ 721ق‌ فرمانی‌ از سلطان‌ مبنی‌ بر آزادی‌ ابن‌ تیمیه‌ از زندان‌ رسید و او از زندان‌ خارج‌ شد. در روز دوشنبه‌ ششم‌ شعبان‌ 726ق‌ بار دیگر ابن‌ تیمیه‌ را با برادرش‌ زین‌الدین‌ عبدالرحمان‌ در قلعه دمشق‌ زندانی‌ کردند

سبب‌ صدور فرمان‌ سلطان‌ این‌ بوده‌ که‌ ابن‌ قیم‌ در شهر قدس‌ در مسأله شفاعت‌ و توسل‌ به‌ انبیاء سخن‌ گفت‌ و به‌ فتوای‌ ابن‌ تیمیه‌ آن‌ را جائز نشمرد و مجرد قصد قبر حضرت‌ را (بدون‌ قصد مسجد آن‌ حضرت‌) منکر شد.

مردم‌ بیت‌المقدس‌ از این‌ فتوا ناراحت‌ شدند و به‌ قاضی‌ القضاه دمشق‌ نامه‌ نوشتند و این‌ خبر به‌ سلطان‌ رسید. او مسأله‌ را به‌ قاضی‌ القضاه حنفی‌ ارجاع‌ کرد. قاضی‌ القضاه حنفی‌ ابن‌ تیمیه‌ را سخت‌ نکوهش‌ کرد و این‌ موجب‌ شد که‌ ملک‌ ناصر فرمان‌ دهد که‌ او را به‌ زندانی کنند.

این‌ خبر را یکی‌ از حاجبان‌ نایب‌السلطنه‌ به‌ ابن‌ تیمیه‌ رسانید. می‌گویند: ابن‌ تیمیه‌ از شنیدن‌ این‌ خبر اظهار سرور کرد. او را سوار بر اسب‌ به‌ قلعه دمشق‌ بردند و در آنجا اتاقی‌ به‌ او اختصاص‌ دادند. برادرش‌ زین‌الدین‌ نیز برای‌ خدمت‌ به‌ او بدانجا رفت‌.

روز چهارشنبه‌ نیمه شعبان‌ قاضی‌ القضاه دستور داد‌ جمعی‌ از یاران‌ ابن‌ تیمیه‌ را در زندان‌ حاکم‌ محبوس‌ سازند و جمعی‌ از آنان‌ را نیز تعزیر نمایند و بر چارپایان‌ سوار کنند، اما بعد از تعزیر آنان‌ را آزاد ساختند، از این‌ میان‌ ابن‌ قیم‌ را به‌ زندان‌ انداختند و کتک‌ زدند.




مرگ ابن جوزی

ابن قیّم سرانجام پس از شصت سال زندگی در دنیا، در شب سیزده رجب سال 751 هـ.ق مرد وی در دمشق در قبرستان باب الصغیر در کنار پدرش به خاک سپرده شد، قبرش تا امروزه معروف است و در سمت چپ قبرستان از جهت دخول از دروازه  جدید قرار دارد. (اللهم احشره مع من احب)

 منبع: مشرق نیوز


منابع و مآخذ:

http://www.islamquest.net/id/archive/question/id22440

http://telavat.com/ShowObject.aspx?id=535&classId=6

http://www.vahhabiyat.com/showdata.aspx?dataid=6087&siteid=1

http://www.aqeedeh.com/view/writer/342/

http://vahabiat.porsemani.ir/

السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، عمادة البحث العلمی بالجامعة الإسلامیة، مدینه منوره، چاپ اول، 1424ق.

 آیت الله العظمی مکارم شیرازی، علی مفترق طریقین، مدرسة الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1427ق.

ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، الصواعق المرسلة فی الرد على الجهمیة و المعطلة، دارالعاصمة، ریاض، چاپ اول، 1408ق.

. ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، اغاثة اللهفان من مصاید الشیطان، محقق: فقی، محمد حامد، مکتبة المعارف، الریاض، بی‌تا.

ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف، محقق: ابو غدة، عبدالفتاح، مکتبة المطبوعات الاسلامیة، حلب، چاپ اول، 1390ق.

إبن حزم الظاهری، المحلی،تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.

آیت الله العظمی سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، لجنة ادارة الحوزة العلمیة ، قم، 1411ق.

ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، مؤسسة الرسالة، مکتبة المنار الإسلامیة، بیروت، کویت، چاپ بیست و هفتم

شنبه 12 بهمن 1392  4:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها